رفتن به مطلب

چقدر تشنه بودم :((((


real

ارسال های توصیه شده

 

پسر گرسنه اش می شود ، به طرف یخچال می رود

در یخچال را باز می کند

عرق شرم ...بر پیشانی پدر می نشیند

پسرک این را می داند

 

دست می برد بطری آب را بر می دارد

 

... کمی آب در لیوان می ریزد

 

صدایش را بلند می کند ، " چقدر تشنه بودم "

 

پدر این را می داند پسر کوچولو اش چقدر بزرگ شده است ...

 

54467865358237427298.jpg

  • Like 7
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...