رفتن به مطلب

تفاوت های بین دو جنس


peyman sadeghian

ارسال های توصیه شده

با سلام

 

دیدیم این بالا خیلی سوت وکوره گفتم با یه تاپیک افتتاح کنیم این طلایی شدنمون رو:ws3:

 

این روزها خیلی اوضاع عوض شده دیگه مثل سابق نیست که دخترها در زندان و حبسی به نام خانه گرفتار باشند و فقط به کارهای خونه بپردازند اما از اونجا که ما عادت به افراط و تفریط داریم این آزادی الان به نحو ی داره میشه که به خونه نشینی مردها منجر شده...sigh.gif

 

ازاین بحث که بگذریم میرسیم به قضیه پوشش خانومها

 

اول بگم قبل هر موضع گیری و هجوم همه جانبه به من کامل پست رو بخونید و هرجا سوالی بود بپرسید تا موضع من تو بحث براتون روشن بشه گرچه اونهایی که کمی قدمتشون به نیمه اول سال گذشته میرسه خوب با من و افکار من آشنا هستند

 

بهرحال......

 

یه راست میرم سر اصل مطلب...

 

الان کلیه زنان و خانومهای محترم جامعه ما داد عدالت اجتماعی رو برداشته اند به نحوی که گوش فلک از صدایشان کر شده است..

هرجا صحبتی میشه مدام حرف از خورده شدن حق خانومهاست اما خداوکیلی یه کم منصف باشید و از دید یه مرد به جامعه کنونی ما نگاه کنید...

واقعا الان حق مردها داره ضایع میشه یا زنها؟

اولین و شاید مهمترین معضلی که همه ما باهاش دست وپنجه نرم کردیم یا میکنیم یا قراره بکنیم معضل مشکلات جنسی ما ست...(لطفا تریپ آسمونی برندارید که ما اصلا این حس و نداریم و همه چیز خوبه و من چقدر خوشحالم که برای من قابل باور نیست)

من از جانب یه پسر صخبت میکنم (وصدالبته از جانب خودم)ازاحساسا واقعی خانومهای محترم خبر ندارم چون ئر جایگاه یه خانوم نیستم..بین سیگاریها یه قانون هست که میگن هیچ غیرسیگاری حق نداره راجع به یه سیگاری صحبت کنه هرکس میخواد راجع به سیگار و سیگاری بودن نظری بده اول بیاد شش ماه سیگار بکشه و بعد از ششماه اگه نظری داد قبوله...

این مقدمه شاید بی ارتباط با بحث بود اما گفتم دیگه:ws3:

 

میخوام تفاوتهای جنسی مردان و زنان رو باهم کمی مرور کنیم زنها بیان از طرف جامعه زنان از این تفاوتها و مردان از طرف جامعه مردان..

چون چیزی که من دارم میبینم تو جامعه اینه که بخاطر عدم شناخت دوجنس از احساسات هم مشکلات زیادی برای جوانان بخصوص پسرها داره پیش میاد (میگم بخصوص پسرها چون از نظر جنسی و تحریک شدن در جامعه ما واقع عدالت در کار نیست و تمام سنگینی این وزنه به سمت خانومهاست ..

چـــــــــرا؟

به نظر شما عدالت به این معنی نیست که هر دو طرف شرایط یکسان داشته باشند نمیدونم با دیدن این تاپیک چه تصوری از من خواهید داشت مهم هم نیست چون این حرف رو خیلی وقته میخوام بزنم و نشده..

به نظر شما از نظر جنسی واقعا در حالت تعدل و عدالت کامل برای پسرها و دخترها به سر میبریم؟

تمام مشکلات از اونجا شروع میشه که متأسفانه ما مردها با چشم تحریک میشویم و زنان باید هفت خوان رستم را طی کنند تا به اندازه یک پسر تحریک شوند.........

شرایط تحریک شدن ما مردها از صبح علی الطلوع که چشم باز میکنیم مهیاست تا شب که چشم میبندیم

اما آیا واقعا برای زنان هم این شرایط فراهم است؟آیا به میزانی که مردها در طول روز تحریک میشوند زنان هم تحریک میشوند؟

میخوام واقعا این تفاوتها رو بیان کنیم

چرااین بلا داره سر ما میاد...

به جامعه ما نگاه کنید.

چرا الان همه آهنگها که سروده میشود از بی وفایی و خیانت و نفرین و دپرس بودن و... است

اما آهنگهای 20 سال پیش یا قبلتر همگی شاد هستند و در مدخ معشوقه ها سروده و خوانده میشدند

نمیدونم این همه حرف زدم چقدر باهم مرتبط بود

اما خدایی کمی رک باشیم باهم

یه بار هم شده بدون سانسور صحبت کنیم

ماکه این همه ادعای روشنفکری میکنیم

ما که این همه خودمون رو از نسل دیگه میدونیم و فرهنگ کنونی جامعه رو قبول نداریم

 

حالا اینجا میشه کمی راحت تر بحث کرد

 

سوال من اینه:

 

عشق یه مرد با عشق یه زن چه تفاوتهایی داره؟

نهایت عشق یک مرد به زن چطور میخواد خودشو نشون بده؟یه زن نهایتا عشق خودشو به یه مرد چطور اثباط میکنه؟

لطفا شعار ندید و خدایی خودتون باشید اونچه هستید ازاحساس واقعی حرف بزنید و فانتزی و ایده آل:banel_smiley_4:

  • Like 15
لینک به دیدگاه

من سعی میکنم با توجه به مسائلی که درگیرشم ج بده..100% آنچه بوده..اصلا هم شعار نیست..اتفاقا من قبلنا فکر میکردم شعاره اما حالا دیدم اند واقعیته...نمیخواستم باور کنم اما ..

عشق یه مرد با عشق یه زن چه تفاوتهایی داره؟

عشق مردها بی ثبات و پر از بی وفایی!!!!!!!تا همه چیز آرومه عشق رو میخواند.مثل همون احساسی که به بچه ها دارند.تا آرومند فقط میان یه بغل کوچولوش میکنن و یه بوس اما تا گریه کرد میدنش دست مادرش و میگن صداشو ببر!!!!!!!!!عشقشونم همینه....

نهایت عشق یک مرد به زن چطور میخواد خودشو نشون بده؟یه زن نهایتا عشق خودشو به یه مرد چطور اثباط میکنه؟

فکر میکنم نهایت عشق مرد اصلا استفاده جنسی نیست..مردا پیشرفت کرده اند...بیشتر طالب احترام متقابل و محبت و درک شدن هستند....زن ها هم همینو میخوان...پشتوانه و حامی تحت هر شرایطی

  • Like 9
لینک به دیدگاه
من سعی میکنم با توجه به مسائلی که درگیرشم ج بده..100% آنچه بوده..اصلا هم شعار نیست..اتفاقا من قبلنا فکر میکردم شعاره اما حالا دیدم اند واقعیته...نمیخواستم باور کنم اما ..

عشق یه مرد با عشق یه زن چه تفاوتهایی داره؟

عشق مردها بی ثبات و پر از بی وفایی!!!!!!!تا همه چیز آرومه عشق رو میخواند.مثل همون احساسی که به بچه ها دارند.تا آرومند فقط میان یه بغل کوچولوش میکنن و یه بوس اما تا گریه کرد میدنش دست مادرش و میگن صداشو ببر!!!!!!!!!عشقشونم همینه....

نهایت عشق یک مرد به زن چطور میخواد خودشو نشون بده؟یه زن نهایتا عشق خودشو به یه مرد چطور اثباط میکنه؟

فکر میکنم نهایت عشق مرد اصلا استفاده جنسی نیست..مردا پیشرفت کرده اند...بیشتر طالب احترام متقابل و محبت و درک شدن هستند....زن ها هم همینو میخوان...پشتوانه و حامی تحت هر شرایطی

این نکته توی حرفتون جالب بود:ws38:

عشق مردها بی ثبات و پر از بی وفایی!!!!!!!تا همه چیز آرومه عشق رو میخواند.مثل همون احساسی که به بچه ها دارند.تا آرومند فقط میان یه بغل کوچولوش میکنن و یه بوس اما تا گریه کرد میدنش دست مادرش و میگن صداشو ببر!!!!!!!!!عشقشونم همینه....

 

آیا این بی ثباتی تقصر خود آقایونه؟و صرفا خود آقایون مقصر نهایی هستند؟خانومها هیچ نقشی در این بی ثباتی ندارند؟:ws52:

  • Like 6
لینک به دیدگاه

موضوع روابط جنسی یه چیز حل نشده تو جامعه است، که اونم به خاطر دیدگاه آغشته به اخلاقیات و مذهبه مردمه به صورت توامان.

بنابراین همش به رفتار اشتباه حکومت هم بر نمی گرده.

 

اینکه با حرف زدن در مورد یه سری مسائل انتظار تابو شکنی داشته باشیم، ساده لوحی بیشتر نیست.

نمونه اش می شه تاپیکی که تو تالار آزاد زده شد و برخی پست هاش واقعا تهوع آور بود.

 

فرهنگ ما و فرهنگ غرب متفاوته

یکی مدعیه که با رابطه جنسی به آرامش روانی می رسه و طرف مخالفش رو متهم می کنه به عقب موندگی، در حالیکه مرز بین آرامش روانی و تنوع طلبی رو نمی تونه تعریف کنه

 

در مجموع یه قاعده وجود داره :

مسئولیت پذیری با تنوع طلبی جمع نمی شه

تنوع طلبی ارتباطی به نحوه آموزش اجتماعی یا عدم آموزش هم نداره، بلکه یک دیدگاه فردیه

از طرفی تو مسئولیت پذیری سایر موارد حل می شه، هم نیازها برطرف می شه و هم یه زندگی سالم از توش در میاد

 

این موارد به جنسیت خاصی هم بر نمی گرده

به همون اندازه که مردها نیاز به رابطه جنسی دارن، خانم ها نیز

بنابراین چنین تفکیکی درست نیست.

 

پ.ن. این تاپیک به مراتب بهتر می تونه باشه برای بحث تو تالار آزاد جای تاپیک های کمیک برخی روشنکفرا !

  • Like 9
لینک به دیدگاه
تا حدود زیادی بله!!!!!!!!!شک نکنید....:w02:

بدون تعارف میگم و همیشه هم میگم نقطه ضعف احمقانه خانم ها در احساساتی بودن و در آقایون یک دنده بودنه!!!!!!!اما خانومها بیشتر ضربه میخورند....من اصلا از حرفایی که بخواد برتری یک جنس رو به رخ دیگری بکشه قبول ندارم..زن و مرد باید تعامل داشته باشند.هرچه هم زنها حرفای درست و حسابی و خوب بلد باشند باز احساسات در اونا قوی تره و این باعث استثمار زنان میشه!!!!!!!!:w000:کلا زن جنس ضعیف است تا وقتی مردان خودشونو اصلاح نکنند...

فمنیست بازی هم برای گول زدن زنهاست....

این نظر شخصی منه و سوءاستفاده نشود!!!!:ws3:

 

 

اولا من میخواستم شما صرفا از دیدگاه یک زن بگید عشق چیه نه شکستها و ناکامیهای خود واطرافیانتون رو اینجا عقده گشایی کنید..

ثانیا

من متوجه نمیشم

چطور وقتی یه طرف قضیه خانوها هستند برای بی وفایی ،مقصر صرف میشن آقایون؟:ws52:

ایا یه معادله یه طرف داره؟

مثل «نیش گژدم نه از سرکین است» میشه ،شما دستت رو میبری نزدیک عقرب و اون نیشت میزنه تو مقصری صرف هستی یا عقرب؟

این تفکر همونطور هم که شما تأکید کردید ازروی احساسات هست و نمیشه روش استناد کرد..

اما بحث اصلی من این نیست..

میخوام تو این تاپیک بیایم هر جنس از دیدگاه خودش نه از طرف جنس مقابل نظرش رو راجع به عشق واقعی بگه و اینکه درنهایت عشق قراره به کجا برسه؟

موضوع روابط جنسی یه چیز حل نشده تو جامعه است، که اونم به خاطر دیدگاه آغشته به اخلاقیات و مذهبه مردمه به صورت توامان.

بنابراین همش به رفتار اشتباه حکومت هم بر نمی گرده.

 

اینکه با حرف زدن در مورد یه سری مسائل انتظار تابو شکنی داشته باشیم، ساده لوحی بیشتر نیست.

نمونه اش می شه تاپیکی که تو تالار آزاد زده شد و برخی پست هاش واقعا تهوع آور بود.

 

فرهنگ ما و فرهنگ غرب متفاوته

یکی مدعیه که با رابطه جنسی به آرامش روانی می رسه و طرف مخالفش رو متهم می کنه به عقب موندگی، در حالیکه مرز بین آرامش روانی و تنوع طلبی رو نمی تونه تعریف کنه

 

در مجموع یه قاعده وجود داره :

مسئولیت پذیری با تنوع طلبی جمع نمی شه

تنوع طلبی ارتباطی به نحوه آموزش اجتماعی یا عدم آموزش هم نداره، بلکه یک دیدگاه فردیه

از طرفی تو مسئولیت پذیری سایر موارد حل می شه، هم نیازها برطرف می شه و هم یه زندگی سالم از توش در میاد

 

این موارد به جنسیت خاصی هم بر نمی گرده

به همون اندازه که مردها نیاز به رابطه جنسی دارن، خانم ها نیز

بنابراین چنین تفکیکی درست نیست.

 

پ.ن. این تاپیک به مراتب بهتر می تونه باشه برای بحث تو تالار آزاد جای تاپیک های کمیک برخی روشنکفرا !

ممنونم پیمان جان

من نمخوام تابوشکنی کنم یا شق القمر

فقط میخوام حالا اینجا که بستری فراهم شده که میشه یه کم خط قرمزهارو رد کرد ، رد کنیم

راجع به احساساتی صحبت کنیم که تاحالا جزء خط قرمزهای ما بوده اینکه هرجنس بیاد و از دیدگاه خودش عشق واقعی رو بیان کنه گرچه اشتباهات ارتباطی که بین نسل امروز جوانان ما هست و جای عشق با هوس گاهی قاطی میشه و هوسهای زودگذر رو عشق طلقی میکنند چون خط بین عشق و هوس واقعا باریکه وگاهی نمیشه تمیز داد این دو رو از هم...

من مشکل اصلی امروز جامعه رو عدم شناخت جنسیتها نسبت به هم میدونم

اینکه اصلا این دو جنس احساسات همدیگه رو نمیشناسند

و همین عدم شناخت باعث حتک حرمتهایی میشه که شاید جبرانش غیرممکن باشه...

بهتره کمی اینجا رودربایستی رو کناربذاریم و بگیم اصل قضیه چیه؟من به دنبال این تفاوتها هستم

 

نهایت عشق مردان کجاست و چگونه تجلی پیدا میکنه؟

نهایت عشق زنان کجاست و چگونه خودش رو نشون میده؟

 

لطفا هر کس راجع به جنسیت خودش صحبت کنه چون ما هیچ شناختی نسبت به هم نداریم نه شما حق دارید راجع به مردان و احساسشون قضاوت کنید ونه ما مردان حق چنین کاری رو داریم:banel_smiley_4:

  • Like 8
لینک به دیدگاه

فکر کنم استارتر گرامی منظورشون تفاوتهای جنسی فارغ از احساسات باشه!!!!

من فکر نمیکنم تفاوت از لحاظ جنسی بین زن و مرد باشه..هردو نیاز دارند.اما زنان محدودیت بیشتری دارند و مردان خیر.

به عنوان یک خانم فکر میکنم نهایت عشق زنان نیاز جنسی نیست...نیاز جنسی در کنار امنیت و آرامش روانی در کنار کسی که دوست دارند!!!!همه عوامل با هم....

  • Like 5
لینک به دیدگاه
فکر کنم استارتر گرامی منظورشون تفاوتهای جنسی فارغ از احساسات باشه!!!!

من فکر نمیکنم تفاوت از لحاظ جنسی بین زن و مرد باشه..هردو نیاز دارند.اما زنان محدودیت بیشتری دارند و مردان خیر.

به عنوان یک خانم فکر میکنم نهایت عشق زنان نیاز جنسی نیست...نیاز جنسی در کنار امنیت و آرامش روانی در کنار کسی که دوست دارند!!!!همه عوامل با هم....

 

دقیقا منظورم همینه...

 

اما مگه میشه تفوتی وجود نداشته باشه وقتی جسیت متفاوته وقتی ارگانیسم دوست داشتن در این دو جنس باهم تفوت داره وقتی حتی دیدیه زن به یک موضوع کلی با دید مردان متفاوت هست آیا میشه باورکرد حس جنسی این دو یکی باشه؟

 

کمی دقت کنید خواهید دید هر رفتاری که یک جنس انجام میدهد نیاز طرف مقابل است مثلا زنان دوست دارند زیبا باشند و دیده شوند و مردان دوست دارندازاین زیبایی لذت ببرند حتی ناخواسته

زنان عاشق نازکردن هستند ومردان کشته مرده ی این ناز و عشوه ها...

وهزاران مثال دیگه مه ثابت میکنه این دو جنس باهم تعریف میشوندو هرجنس بدون جنس مقابل تعریف نشده است و برای بقای زندگی متعادل نیاز به جنس مقابل دارد.

اما این وسط تفاوتهایی وجود دارداونم قابل درک هست و منطقی .همونطور که شما هم گفتیدزنان احساساتشون بر منطقشون غلبه داره این به عنوان نقص به شمار نمیره اگر کسی واقعا زنان ودنیای زنانه را بشناسد .در طرف مقابل مردان راداریم که برعکس زنان در بیشتر تصمیمگیریهاسعی میکنند از منطق و عقل استفاده کنند وزیاد احساسات راپایه کارهاشون نمیکنند(به صورت معمول با موارد استثنا کاری ندارم)

دوست داشتن یکی از صفات مشترک بین دوجنس است که بهم علاقمند میشوند میخوام بیایم در این مورد تو این تاپیک یه مناظره بذاریم بین دوجنس اما لطفا شروع به کوبیدن همدیگه نکنید

هرکس شکست میخوره یا بدی از جنس مقابلش میبینه دلیل نمیشه تعمیمش بده به همه و بگه این خصوصیت بد مال همه این جنس هست و از کلمه مردجماعت و زن جماعت متنفرم که در بحث به کار برده بشه

محض رضای خدا هم شده یه بار این دید منفی رو کنار بگذاریم

 

زن،زن است و مرد ،مرد...تفاوت از زمین است تا آسمان

اگه این تفاوتها رو بشناسم هرگز از رفتار هم مکدر نمیشیم ....ارجاع میدم به کتاب زنان ونوسی ومردان مریخی

 

واقع زنان با زبان ونوسی صحبت میکنند ومردان با زبان مریخی.اگه این ادبیات شناخته بشه هرگز در ارتباط با همدیگه مشکل پیدا نمیکنیم و خیلی از رفتارها و عکس العملها تعریف منطقی پیدا میکنه که برای هر دو طرف قابل قبوله

 

دلیل بیشتر مشاجرات بین دختر و پسر همینه که هر جنس رو سر جای خودش نمیخوایم زن باید زن باشه و مرد باید مردبمونه تا زندگی ثبات و تعادل داشته باشه

 

گاهی فراموش میکنیم که ما مردان از سیاره ای دیگه هستیم و زنان از سیاره ای دیگه و زبان گفتاری ما باهم متفاوت است احساسات ما همجنس هم نیست

 

با شناخت و مطالعاتی که من داشتم در این زمینه قطع یقین مردان از طریق چشم تحریک میشوند و این قضیه غیرقابل انکار است مردان هرچقدر هم خودرا فارغ از امیال جنسی نشان دهند غیرممکن است این حس را نداشته باشند و از دیدن زینان زیبا لذت نبرند مگر اینکه از نظر جنسی بیمار باشند

با شناختی که من از این قوه یعنی قوای جنسی در خودم دارم هرگاه خواستم سرکوبش کنم بیشتر ازش ضربه خوردم من به مانند TNT تصور میکنم این حس رو .هرچی بسته ترش کنی هرچی محبوس ترش کنی قدرت تخریبش بالاتر میره باید بشناسیش و هدایتش کنی و گرنه مغلوب این مبارزه فقط شمایید نه غریزه جنسی تان...

 

من میتوانم به جرأت بگویم نهایت عشق یک مرد به زن با رابطه جنسی نشان داده میشود

این را نه من بگویم در چندین کتاب خوانده ام یکی از کتابها معجزه صمیمیت بود(جلد اول)

از زبان چند روانشناس هم این را شنیده ام....اما به دلیل اینکه ای رفتار از نظر زنان ناپسند جلوه داده شده است مردان ترجیح میدهند اعتراف به این قضیه نکنند..

از جانب زنان صحبت نمیکنم چون درجایگاه یک زن نیستم دوست دارم از زبان خودتان واقعیت را بشنوم و مردان هم راجع به ادعای من صحبت کنند..

من مدعی نیستم که تمام عشق مردان به رابطه جنسی معطوف میشود اما گل این درخت رابطه جنسی است چون اساسا عشق و دوست داشتن ریشه در چشمه غرایز جنسی دارد و اصولا تا به دختری میل جنسی نداشته باشد یک پسر جذب او نمیشود:icon_gol:

 

 

اما زنان محدودیت بیشتری دارند و مردان خیر.

 

این محدودیت چیه؟محدودیت اجتماعیه؟محدودیت شخصیتیه؟البته با این بحث تاپیک به حاشیه میره امابد نیست به موازات این تاپیک راجع به این همه محدودیتی که زنان از آن دم میزنند هم پرداخته بشه:ws38:

  • Like 5
لینک به دیدگاه
  • 4 ماه بعد...

عشق یه مرد با عشق یه زن چه تفاوتهایی داره؟

نهایت عشق یک مرد به زن چطور میخواد خودشو نشون بده؟یه زن نهایتا عشق خودشو به یه مرد چطور اثباط میکنه؟

من تا حالا نتونستم عشق رو تجربه کردم.

خیلی چیزا بعد از گذشت زمانی کوتاه فهمیدم هوس بودن.

 

هرچی هم میگذره، از این هوس داره کمتر و کمتر میشه.

 

بیشتر دوست دارم یکی رو با منطق همه جانبه دوستش داشته باشم، تا عاشقی باشم که نفهمم چیکار دارم میکنم. چون عاشق واقعا کور هست.

 

حتی اگر کوری زیبا باشد.

  • Like 4
لینک به دیدگاه
من تا حالا نتونستم عشق رو تجربه کردم.

خیلی چیزا بعد از گذشت زمانی کوتاه فهمیدم هوس بودن.

 

هرچی هم میگذره، از این هوس داره کمتر و کمتر میشه.

 

بیشتر دوست دارم یکی رو با منطق همه جانبه دوستش داشته باشم، تا عاشقی باشم که نفهمم چیکار دارم میکنم. چون عاشق واقعا کور هست.

 

حتی اگر کوری زیبا باشد.

خوب مهندس...خوشحالم توی بحث شرکت کردید:icon_gol:

خوبه به فرض شما همانگونه که گفتید کسی را دوست داشتید ..نهایت دوست داشتن شما نسبت به دختری که دوستش دارید به چه چیز منجر میشه ؟ اعمال فیزیکی منظورمه

  • Like 2
لینک به دیدگاه
خوب مهندس...خوشحالم توی بحث شرکت کردید:icon_gol:

خوبه به فرض شما همانگونه که گفتید کسی را دوست داشتید ..نهایت دوست داشتن شما نسبت به دختری که دوستش دارید به چه چیز منجر میشه ؟ اعمال فیزیکی منظورمه

 

چطوری بگم آخه وقتی تجربه ای در کار نبوده. :whistles:

ولی کلا چون مغرور هستم، یک کم گفتن دوستت دارم و این جور چیزا برام سخته.

 

اما در باب گرایشات جنسی، همینجور با گذشت زمان دارن کمرنگ و کمرنگ تر میشن.

زیر 24 سالگی خیلی هیجانات داشتم و اگر اونموقع میپرسیدی، مطمئنا خیلی جذابیت هارو توضیح میدادم.

 

اما الان..... :hanghead:

  • Like 3
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...