El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 اردیبهشت، ۱۳۹۱ توروخدا پاک نکنید دیگه! مسئله خیلی ساده و بچه گانه ای هست، تو جامعه خودمون رو محدود کردیم بزارید اینجا یه خورده بتونیم حرف بزنیم :icon_razz: خدایی خیلی نامردیه پاک کردن این تاپیک، پاک نکن باز هم نوستالوژی به سراغم آمده است و به یاد روزهای گذشته افتادم. وقتی بچه بودم آنقدر دور و برم شلوغ بود که همه ترجیح می دادند من و داییم که تقریبا هم سن بودیم در کوچه بازی کنیم تا آنها کمی از دست شیطانی های ما راحت شوند و فرصت نفس کشیدن داشته باشند. در کوچه بن بست ما هم آنقدر بچه زیاد بود که اگر یک نفر می خواست از آن کوچه عبور کند حتما یک توپ به کله اش می خورد و یا با یک نفر برخورد می کرد. البته من بیشتر با عباس دماغو دوست بودم ولی در مجموع حدود ده تا بچه بودیم که دایی من هم سردسته همه آنها بود. دخترها با من خیلی خوب بودند چون من با اینکه خیلی شیطان بودم ولی رفتارم با دخترها همیشه محترمانه بود و یک جورهایی سر و گوشم از بچگی می جنبید. دقیقا نمی دانم از کجا فهمیده بودم که آنها سانسور ندارند ولی همواره سعی می کردم بفهمم که جایش چه شکلی است و مثلا اگر سانسور ندارند چگونه جیش می کنند. خوب آن زمان اصلا فکر نمی کردم که سانسور کاربرد دیگری هم به غیر از جیش کردن داشته باشد و برای همین نمی فهمیدم که اصولا چرا خداوند چنین وسیله جالبی را به آنها نداده است. با سانسور می شد خیلی راحت به جاهای مختلف نشانه گیری کرد و حتی به در و دیوار و سقف مستراح هم شا.شید ولی خیلی دوست داشتم که از کار دخترها هم سر در بیاورم و بدانم که آنها برای جیش کردن چکار می کنند. من معمولا دانش عمومی خودم را از خاله ام می گرفتم چون او کتاب می خواند و در مقابل سوال های متعدد و تمام نشدنی من خیلی صبور بود و به همه آنها پاسخ می داد. خوب آن زمان قبل از انقلاب بود و یک جو عمومی روشن فکرانه در میان خانواده ها حاکم شده بود و همه سعی می کردند خودشان را روشن فکر تر از دیگری نشان دهند برای همین بچه ها را تشویق می کردند که در مورد همه چیز فکر کنند و سوال خودشان را بپرسند. ولی از آنجایی که من مردم آزار بودم سوالهایی مطرح می کردم که آنها در جواب دادنش بمانند و یا اینکه دچار تناقض شوند و من مچشان را بگیرم. ولی مورد سانسور نداشتن دخترها چیزی بود که خودم هم از مطرح کردنش خجالت می کشیدم ولی به هر حال یک صبح تابستانی که یکی از دخترهای همسایه به توالت گوشه حیاط ما رفته بود من و خاله ام بر روی پله حیاط نشسته بودیم و من از خاله ام پرسیدم دخترها سانسور ندارند؟ خاله ام گفت نهسانسور ندارند. من گفتم خوب جای آن چیه؟ گفت هیچی. گفتم خوب یعنی جاش صافه؟ خاله ام که داشت یک طرف دیگر را نگاه می کرد و معذب شده بود گفت آره. گفتم خوب اگر جاش صافه و چیزی نیست از کجا سانسور می کنند؟ خاله ام گفت از همان جا که پی پی می کنند. گفتم اونوقت سانسورشون با سانسورشون قاطی نمیشه؟ خاله ام که دیگر داشت از دست من فرار می کرد گفت نه نمیشه بغلش یه راه داره اه چقدر سوال می پرسی! این مسئله تا مدت ها ذهن من را به خود مشغول کرده بود و در پی کشف حقیقت بودم و همچنین از مجموع سوالهایی که در مورد بچه دار شدن از دیگران پرسیده بودم به این نتیجه قطعی رسیدم که اگر یک پسر درسانسور یک دختر سانسور کند آن دختر حامله می شود و بعد هم پس از نه ماه بچه را میسانسورد!! گمان کنم در اواسط دوره راهنمایی بودم که یک بار یکی از همکلاسی هایم عکس یک زن بدونسانسور را به من نشان داد و من تازه فهمیدم که خاله ام به من دروغ گفته بود که جای سانسور در دخترها هیچ چیزی نیست! وقتی با دوستم این مسئله را مطرح کردم گفت خوب خاله ات راست گفته چون دخترها این را ندارند و روی آن یک پوست زخیم است ولی بعد از اینکه ازدواج می کنند شوهرشان با چاقو این شکاف را ایجاد می کند که خیلی هم خون می آید. من که از تجسم آن صحنه حالم بد شده بود پرسیدم خوب حالا شوهرش از کجا باید بداند که کجا را پاره کند و اگر چاقو را کمی بالا و پایین بزند چی؟ دوستم شانه هایش را بالا انداخت و گفت نمی دانم حتما یک علامتی چیزی هست که کجا را باید چاقو بزند. البته آن زمان کم کم فهمیده بودم که سانسور به غیر از جیش کردن یک رابطه ای هم باید با جنس مخالف داشته باشد چون با دیدن و یا تماس بدنی با زن ها سانسورسانسورسانسورسانسورسانسورسانسورسانسورسانسور برگرفته از وبلاگ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام همه ما، لااقل پسرها وقتی بچه بودیم با این سئوال درگیر بودیم، 1- خاطراتی در این مورد دارید؟ 2- با بچه خودتون چیکار میکنید؟ توضیح میدید بهش یا میزارید خودش راز خلقت رو کشف کنه! سانسورها با فشار های شدید یکی از مدیرهای سبز جدید انجام شد :( (لطفا از ادبیات کودکانه برای شرح وقایع استفاده کنید :دی) 14 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 اردیبهشت، ۱۳۹۱ تشکر هم نمیزنن چه برسه به مشارکت در بحث! من خودم هم تقریبا همین راهی که این نویسنده رفته رو رفتم ولی این زیادی خرافاتیه در مورد بچه هام اگر دختر باشند میسپرم به مامانش و اگه پسر باشه خودم با خرید کتابهای خوب (که نمیدونم ترجمه شدشون هست یا نه!) بهش یه چیزایی رو یاد میدم بهتر از اینه این موضوع براش مشغله ذهنی بشه و دنبال راهی برای دیدن بقیه باشه! 11 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 اردیبهشت، ۱۳۹۱ تو مثل اینکه هنوزم درگیره این قضیه هستی که بعد از این همه سال هنوزم فکرت مشغوله....... 4 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 اردیبهشت، ۱۳۹۱ تو مثل اینکه هنوزم درگیره این قضیه هستی که بعد از این همه سال هنوزم فکرت مشغوله....... این مسئاله و نحوه برخورد با اون یکی از مهمترین مسائل تربیتی هست 4 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 اردیبهشت، ۱۳۹۱ :ws28: من یه خاطره میگم اینو خوندم یاد یه خاطره افتادم یه پسر بچه سه چهار ساله بود تو محلمون از اون ........................... های روزگار بود از دیوار راست بالا میرفت یه کم هم سر و گوشش میجنبید یه سری بچه ا کشیدنش کنار یه کم در گوشش لالایی خوندن و یه چند تا فیلم هم بهش نشون داد دقیقا ماجرای ی همین داستان ما بود بهش گفته بودن میخوای بابا بشی اونم گفته بود اره گفته بود اگر رو دختر ها جیش کنی بچه دار میشن و..........................:icon_pf (34): اقا ما دیدیم یه روز ز ز ز ز ز اون داره 4 نعل میدوه و بزرگ تر ها هم دنبالش نگو یه روز رفته وسط خاله بازی دختر بچه ها (حالا چی بینشون رد و بدل شده ه خدا میدونه ) چهار پنج تا دختر کنار دیوار ردیف کرده و روی همشون جیش کرده :icon_pf (34): این رو خوندم یاد اون افتادم :ws28: 11 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 اردیبهشت، ۱۳۹۱ این مسئاله و نحوه برخورد با اون یکی از مهمترین مسائل تربیتی هست بحث جدی شد.......:vahidrk: من اصلا نمیزارم بچم شک کنه به تفاوت بین خودشو جنس مخالف:icon_razz: اگرم یه چیزایی فهمید بهش تا یه حدی میگم که کنجکاویش از بین بره و دیگه فکرش مشغول نباشه.......... 5 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 اردیبهشت، ۱۳۹۱ بحث جدی شد.......:vahidrk: من اصلا نمیزارم بچم شک کنه به تفاوت بین خودشو جنس مخالف:icon_razz: اگرم یه چیزایی فهمید بهش تا یه حدی میگم که کنجکاویش از بین بره و دیگه فکرش مشغول نباشه.......... مگه دست خودته این طوری نه باید بزاری بچه ات بره کوچه نه بزاری بره مهد کودک نه بزاری بره مدرسه 5 لینک به دیدگاه
viviyan 12431 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 اردیبهشت، ۱۳۹۱ بچه ها خودشون میفهمن به سن خاصی که رسیدن. من خودم چیز داداشای کوچیکترمو دیدم و پی بردم به تفاوتها. واسه بچه ها میشه از عروسکهای دختر و پسر استفاده کرد. 13 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 اردیبهشت، ۱۳۹۱ امید جان بچه های من مؤدب هستن مثل مامانشون بعدشم پسرا بیشتر درگیره این مسائل میشن اونم به خاطره کنجکاوی و شیطنتشونه...... من دختر دارم و احتمالش کمه که این مسائل براشون پیش بیاد(من 3تا دختر دارم) پس به همون روش گفته شده رفتار میکنم 4 لینک به دیدگاه
EVF 5465 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 اردیبهشت، ۱۳۹۱ من خودم چیز داداشای کوچیکترمو دیدم و پی بردم به تفاوتها "تفاوتها"ت جالب بود 6 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 اردیبهشت، ۱۳۹۱ امید جان بچه های من مؤدب هستن مثل مامانشون بعدشم پسرا بیشتر درگیره این مسائل میشن اونم به خاطره کنجکاوی و شیطنتشونه...... من دختر دارم و احتمالش کمه که این مسائل براشون پیش بیاد(من 3تا دختر دارم) پس به همون روش گفته شده رفتار میکنم دختر داری خوب پسر ها کنجکاوی دختر ها رو هم تحریک میکنند که ببیند چه خبره دنیا و دنیا دست کیه ه ه 4 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 اردیبهشت، ۱۳۹۱ دختر داری خوب پسر ها کنجکاوی دختر ها رو هم تحریک میکنند که ببیند چه خبره دنیا و دنیا دست کیه ه ه دخترای من گول پسرها رو نمیخورن خیالت راحت باشه 3 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 اردیبهشت، ۱۳۹۱ دخترای من گول پسرها رو نمیخورن خیالت راحت باشه پسر های الان پسر های روغن نباتی نیستن ا ا ا پسر های گوگل و ***** شکن و اینترنت اند 3 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 اردیبهشت، ۱۳۹۱ پسر های الان پسر های روغن نباتی نیستن ا ا ا پسر های گوگل و ***** شکن و اینترنت اند نمیزارم گول بخورن خیالت راحت نگران دخترای من نباش...... 3 لینک به دیدگاه
Alireza Hashemi 33392 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 اردیبهشت، ۱۳۹۱ به نظر من هم مستقیم دخالت نداشته باشیم خیلی بهتره باید یه چیزایی واسه بچه ها مخفیانه بمونه که با کشفش توسط خود اونها اون ذوق کودکانه و کنجکاوانه فعال بشه نصف خاطرات بچگی پسرها در مورد همین چیزهاست خاطره دیدن اولین فیلم porno خاطره ایست که هیچ گاه والدین نمیتونن به بچهاشون بدن 5 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 اردیبهشت، ۱۳۹۱ به نظر من هم مستقیم دخالت نداشته باشیم خیلی بهتره باید یه چیزایی واسه بچه ها مخفیانه بمونه که با کشفش توسط خود اونها اون ذوق کودکانه و کنجکاوانه فعال بشه نصف خاطرات بچگی پسرها در مورد همین چیزهاست خاطره دیدن اولین فیلم porno خاطره ایست که هیچ گاه والدین نمیتونن به بچهاشون بدن من یه ذره مخالفم هرچیزی نباید کشف بشه اونم تو سن پایین بعدشم من سر دخترامو میبرم اگه porno ببینن 4 لینک به دیدگاه
Alireza Hashemi 33392 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 اردیبهشت، ۱۳۹۱ من یه ذره مخالفم هرچیزی نباید کشف بشه اونم تو سن پایین بعدشم من سر دخترامو میبرم اگه porno ببینن ذره ای مخالفت شما بر کار اونها تاثیر نداره اونا هرکاری میخوان میکنن... به قول خودمونی تر بخواهی مادری باشی که کاراگاه بازی در میاره بیشتر باعث اذیت و عقب افتادگی اون بچه نسبت به هم سن و سالاش میشی چرا چون نمیزاری اون به سوالهای ذهنش خودش پی ببره و کشف کنه اون چیزی رو که دنبالشه نه اون چیزی که والدین عرضه میکنن بهش بهترین راه نظارت نامحسوسه نظارتی که 2 مزیت داره 1_باعث حفظ حریم ها میشه 2_فرزند جواب تمام سوالات رو خودش با تجاربی بدست میاره که با ارزشه نه اینکه آماده از طرف والدین دریافت وبزارین احساس کنن سر شما دارن کلاه میزارن اینگونه است که تربیت معنی پیدا میکنه 7 لینک به دیدگاه
Abolfazl_r 20780 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 اردیبهشت، ۱۳۹۱ بچه ها رو باید تربیت کرد و آزاد گذاشت. به جای محدود کردن باید آزادی توام با آگاهی بهشون بدیم. نتیجه محدود کردن میشه همین موجداتی که تا آخر عمرشون بچه میمونن. 8 لینک به دیدگاه
Alireza Hashemi 33392 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 اردیبهشت، ۱۳۹۱ بچه ها رو باید تربیت کرد و آزاد گذاشت. به جای محدود کردن باید آزادی توام با آگاهی بهشون بدیم. نتیجه محدود کردن میشه همین موجداتی که تا آخر عمرشون بچه میمونن. دقیقا محدود کردن اونها باعث خندیدن دیگران در آینده و مسخره شدنشون توسط جمع دوستان میشه به نظر من والدنی که محدودیت را سر لوحه کارشون قرار میدن و این مساله مثل یه چیز خیلی بد و زننده جلوه پیدا میکنه در این صورت باعث میشه اون بچه بیشتر از خانواده ترد بشه و پناه ببره به دوستانی که شاید اطلاعات غلط تری میدن پس نیاییم تا یه جا داره یه لب دادن زن و مرد و نشون میده سریع بپریم کانالو عوض کنیم که بچه نبینه الان نبینه تو دبیرستان زنده میره دنبالش هرچقدرم کمتر دونسته باشه بیشتر آسیب میبینه 4 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 اردیبهشت، ۱۳۹۱ ذره ای مخالفت شما بر کار اونها تاثیر نداره اونا هرکاری میخوان میکنن...به قول خودمونی تر بخواهی مادری باشی که کاراگاه بازی در میاره بیشتر باعث اذیت و عقب افتادگی اون بچه نسبت به هم سن و سالاش میشی چرا چون نمیزاری اون به سوالهای ذهنش خودش پی ببره و کشف کنه اون چیزی رو که دنبالشه نه اون چیزی که والدین عرضه میکنن بهش بهترین راه نظارت نامحسوسه نظارتی که 2 مزیت داره 1_باعث حفظ حریم ها میشه 2_فرزند جواب تمام سوالات رو خودش با تجاربی بدست میاره که با ارزشه نه اینکه آماده از طرف والدین دریافت وبزارین احساس کنن سر شما دارن کلاه میزارن اینگونه است که تربیت معنی پیدا میکنه این اشتباهی بود که خودم کردم یعنی همه وقت و عمرمو گذاشتم واسه کسب تجربه ای که مامانم 10 سال پیش باهاش رو به رو شده بود ولی من فقط و فقط به خاطر اون حرمتها و صمیمیتی که با هیچکس حتی مادرم نداشتم عمرمو گذاشتم !!! در صورتی که من با یه پرسش ساده به جوابم میرسیدم من با رفاقت با بچه هام و صمیمیت تجربه هامو در اختیارشون میزارم تا عمرشونو صرف پیشرفت بیشتر بکنن نه تجربه چیزهایی که ممکنه باعث تباهیشون بشه.... ولی یه چیزی مثل عشق رو باید تجربه کنن با این قسمت حرفت موافقم... فرزند جواب تمام سوالات رو خودش با تجاربی بدست میاره که با ارزشه نه اینکه آماده از طرف والدین دریافت وبزارین احساس کنن سر شما دارن کلاه میزارن اینگونه است که تربیت معنی پیدا میکنه اینجوریم نا محسوس هواشونو دارم که خطا نکنن 6 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده