spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 اردیبهشت، ۱۳۹۱ مدل سرآمدی (European Foundation of Quality Management) تغييرات به وجود آمده در اقتصادجهاني و تلاش هاي انجام شده توسط سازمان جهاني ( WTO ) در راستاي جهاني كردن اقتصاد و افزايش رقابت ، كشورهاي مختلف اعم از توسعه يافته و يا در حال توسعه را به اين باور رسانده است كه براي حضور و بقا در بازارهاي منطقه اي ، جهاني و حتي داخلي بايد توان و قابليت رقابت پذيري صنايع و سازمان هاي خود را افزايش دهند . مدل هاي تعالي سازماني يا سرآمدي كسب و كار ، بعنوان ابزارهاي قوي براي سنجش ميزان استقرار سيستم ها در سازمان هاي مختلف به كار گرفته مي شوند . با بكار گيري اينگونه مدل ها ، ضمن اينكه يك سازمان ميزان موفقيت خود را در اجراي برنامه هاي بهبود در مقاطع مختلف زماني مورد ارزيابي قرار مي دهد ، مي تواند عملكرد خود را با ساير سازمان ها و به ويژه بهترين آنها مقايسه نمايد . امروزه اكثر كشورهاي دنيا با تكيه بر اين مدل ها ، جوايزي را در سطح ملي و منطقه اي ايجاد كرده اند كه محرك سازمان ها و كسب و كارها در تعالي ، رشد و ثروت آفريني است . در سه قطب بزرگ اقتصادي سده اخير ( ژاپن – آمريكا – اروپا ) اصلي ترين نمونه اين جوايز عبارتنداز : جايزه دمينگ درژاپن ، جايزه بالدريج در آمريكا ، جايزه اروپايي كيفيت كه توسط بنياد اروپايي مديريت كيفيت ايجاد شده و به مدل EFQM معروف است و عموميت و استقبال بيشتري در سطح جهان كسب نموده است ديدگاه سيستماتيك قوي ، توجه دقيق به مديريت مبتني بر فرآيندهاي سازماني و نتيجه گرايي مدل EFQM براي سازمان هاي ايراني كه معمولاً در اين حوزه ها با مشكلات جدي روبرو هستند ، بسيار آموزنده و اجرايي است . جهاني شدن از مهمترين مباحث مطرح در دنياي امروز است كه صنایع ایران، خواسته و يا ناخواسته در مسير آن قرار دارند . براي ورود به عرصه رقابت جهاني خودرو شرايطي لازم است كه بايد آن را در مجموعه صنایع کشور فراهم نمود . اين امر علاوه بر نيازمندي برعزم و اراده راسخ مستلزم اجراي يكسري برناه هاي منسجم در مقوله كاهش هزينه ، بهبود كيفيت ، توجه به خواست مشتريان ، بازاريابي نوين ، توسعه صادرات و چالاك شدن كليه بخش هاي صنعتي کشور مي باشد. در روند جهاني شدن ، كسب رضايت مشتريان و كاركنان بعنوان يك مبناي اساسي لحاظ مي شود . امروزه براي رقابت در عرصه جهاني بايد به دانش فردا مجهز شد ، تا بتوان به سمت پيشرفت و تعالي حركت نمود. دلايل انتخاب مدل تعالي سازماني تحقق رويكردهاي متعالي در مباحث جهاني شدن از طريق كسب رضايت مشتريان ، بازاريابي نوين ، بهبود كيفيت و ساير مقولات تعريف شده مستلزم تدارك بستري مناسب براي حركت سريع و پرشتاب مجموعه فعاليت ها و فرآيندهاي عملياتي در قالبي هدفمند و سنجش اثر بخشي و ارزيابي نحوه عملكرد فرآيند ها با هدف ترسيم چرخه بهبود مستمر و بهره مندي از نتايج حاصله بصورت يك فعاليت يادگيري مستمر در اصلاح رويكردسازمان ، درك نقاط قوت و ضعف آن بصورت چرخه اي دائمي از طريق انجام ارزيابي هاي مستمر و ارائه اقدامات اصلاحي و پيشگيرانه مي تواند مسير تعالي سازمان ها و حركت آنها به جلو را تسهيل و تسريع نمايد. مدل تعالي سازماني EFQM بعنوان الگويي جامع در سنجش توان عملكردي سازمان ها از طريق طراحي و اجراي نظام ارزيابي عملكرد سازمان ها ، ميزان تحرك هوشمندانه آنها را در طراحي مطلوب مسير حركتي ،اجراي بهينه اهداف ، بررسي نتايج حاصله و سنجش اثر بخشي اقدامات انجام شده ، را موردتحليل قرار داده و سطح كاميابي سازمان ها را در نيل به تعالي مشخص مي سازد. انتخاب اين مدل به منظور استقرار در صنعت این مرز و بوم و نيل به تحقق هرچه بهتر اهداف عاليه کشور در راستاي جهاني شدن مي باشد . بديهي است تعريف فعاليت هاي خود ارزيابي بصورت مستمر و تعيين نقاط قوت و ضعف و انجام پروژه هاي مطالعاتي براي تقويت نقاط مثبت و مرتفع نمودن نقايص و كاستي ها مي تواند در گذر زمان و با حمايت و تعهد مسئولين سازمان ، دسترسي چشم انداز تعيين شده را محقق ساخت . ارزش ها و مفاهيم بنيادي مدل تعالي سازماني چارچوبي روشمند براي ارزيابي عملکرد سازمان ها در دو حوزه فرآيند ها و نتايج حاصل از اين فرآيند ها است. دستاوردهاي حاصل از ارزيابي در اين مدل عبارتست از نقاط قوت سازمان و زمينه هاي قابل بهبود آن که براي دستيابي به بهبودها فهرستي از برنامه هاي اولويت بندي شده را نيز پيشنهاد مي کند. بر اساس آموخته هاي مديريت کيفيت جامع (TQM)، توجه به ارزش ها و مفاهيم بنيادين هشت گانه به شرح زير، لازمه موفقيت و ايجاد بهبود مستمر سازمان ها است : • نتيجه گرايي • مشتري مداري • رهبري و ثبات در مقاصد • مديريت مبتني بر فرآيندها و واقعيت ها • توسعه و مشارکت کارکنان • يادگيري، نوآوري و بهبود مستمر • توسعه همکاري هاي تجاري • مسؤوليت هاي اجتماعي سازمان ارزش ها و مفاهيم هشت گانه فوق پايه هاي اصلي برنامه ريزي و استقرار سيستم ها را تشکيل مي دهند و براي شناخت وضعيت عملکردي سازمان ها بايد از معيارهايي بهره گرفت که ارتباط تنگاتنگي با مفاهيم فوق الذکر داشته باشند، معيارهايي که توسط آنها، ميزان تحقق هشت مفهوم بنيادين و ميزان موفقيت سازمان در دستيابي به نتايج را بتوان اندازه گيري کرد. 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده