spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اردیبهشت، ۱۳۹۱ در اوایل دهه چهل شمسی، پنجاه و اندی از جنبش مشروطه گذشته، در باشگاه معلمان تهران [مهرگان]، در زمانی که تلویزیون نبود و نه اینترنت، با آگهی کوچکی در روزنامه اطلاعات، عده زیادی گرد آمده بودند تا از زبان سیدحسن تقیزاده از مشروطیت بشنوند. تقیزاده فرتوت شده بود و دیگر فرصت و خیال نوشتن تاریخ مستقلی درباره مشروطیت نداشت، اما از گفتن درباره آن خسته نمیشد. شیرینی کلامش شنونده را بر سر شوق شنیدن میآورد. بعد هر جلسه، دو سه سؤال هم مطرح میشد و تقیزاده جواب میگفت. در پاسخ یکی از این سؤالها بود که شنوندگان شنیدند گفت؛ ملیحه نگذاشت. سکوتی حکمفرما بود. حاضران میپرسیدند کدام ملیحه نگذاشت مشروطه چنان که باید به بر نشیند؟ سخنران با تجربه، با خونسردی تمام گفت: ملیحه نگفتم. و با سکوتی اضافه کرد: گفتم مدیحه. پس بهسخن افتاد. گفت: وقتی مشروطه شد، بهخیال آن افتادیم که حل شد همه مشکل ما. چون که تمام مشکل را در تغیی ر قدرت میدیدیم؛ و هیچکس ما را نگفت که باید خود را نیز تغییر دهیم. همه خیالمان این بود که قدرت را کوتاهکنیم، قدرت شاه را و هیچ به اندیشه قامت خود نبودیم که آن را هم بالا بریم. پیرِ سال و ماه گفت: "مدیحه نگذاشت." و تا جمله خود را معنا کند، افزود: هر کس منبری یافت و جریدهای گرفت، به مدیحه متوسل شد؛ پس قدرت قهار را که محمدعلیشاه بود راندیم، اما لباسمان مشروطه شد و درون لباس همان استبدادی ماند. پ.ن: خود ملیحه فرستاده بود برا من درسته بارها گفته شده ولی هنوز هم تکراری نیست!! پ.ن : جالبه بعد پنجاه سال بازهم درد اصلی جامعه ایران استبداد فکری هست...! 21 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اردیبهشت، ۱۳۹۱ شايد..... آن زمان كه انقلاب مشروطه شد ايشان جوان بودند و پر شور و داراي عقايدي خاص و بسيار تند رو اين عقايد در ودره ي ميان سالي جاي خود را به عقايد منطقي تر و مبتني بر فرهنگ و تمدن ايراني داد از طرفي عضويت ايشان در فراماسيونري (تحت عنوان استاد اعظم) باعث مي شود كه در باره قصد و غرض ايشان از حرف ها و بيانات با تفاسير متعدد همراه باشد. اما باز هم مي گويم شايد... توجه داشته باشيد كه همين فرد در دوران رضاشاه داراي شغل هاي دولتي بسيار رده بالايي بوده است و همين موضوع باعث مي شود كه بسياري از ديدگاه هاي ايشان در مورد استبداد و مديحه و ... را با ديده ي ترديد نگاه كنيم. در هر حال دست ايشان از دنيا كوتاه است و به هر حال ايشان در استقرار مشروطه و سپس بالا بردن فرهنگ مردم از طريق نوشته هايشان بسيار زحمت كشيدند روحش شاد و نامش پاينده 6 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده