رفتن به مطلب

بديهه گوئي ها


ارسال های توصیه شده

در طول تاريخ بشر كساني بوده و هستند كه بر اثر فطانت ذاتي، سرعت انتقال و حضور ذهن سخناني به نظم يا نثر في البداهه، يا غير آن، بر زبان آورده اند كه وقوف بر آنها از نظر تلطيف ذوق و قريحه، پرورش حسن بيان و زينت بخشيدن به محاورات بسيار سودمند و ارزنده ميباشد.

.

.

.

نگارنده بديهه گويي ها، حاضرجوابي ها و شوخ طبعي هايي كه چنگي بر دلم زده و شوقي در خاطرم آفريده و به لفظ يا معني اوتار جان و انديشه ام را به اهتزاز و ترنم افكنده، گردآورده ام...

به نقل از كتاب بديهه گويي ها

تأليف و ترجمه : غلامرضا واحدي (شهريور 1343)

  • Like 6
لینک به دیدگاه

اصل فداي فرع

«والتر» از دانشمندان فرانسوي در باب آزادي و ترس از آزادي سخني بس طرفه و ظريف گفته است:

اشخاصي كه ميگويند اگر به مردم آزادي بدهيم، سوء استفاده ميكنند، حكم كساني را دارند كه معتقد باشند بايد درختهاي انگور را از ريشه كند، چون ميخواران مست ميشوند و بدمستي ميكنند!

  • Like 5
لینک به دیدگاه

رشيد و اديب

در يك روز بسيار سرد زمستاني كه برف فراواني باريده بود، «رشيد وطواط» براي ديدار و هم صحبتي عازم خانه «اديب صابر» شد.اين دو شاعر و فاضل معروف سال هاي دراز با هم دوست و رابطه محبت داشتند و شوخيهاي شيرين آن دو با يكديگر دهان به دهان ميگشت.

وقتي رشيد در آن برف و سرما به در خانه اديب رسيد، و حلقه بر در زد، كنيزكي در را باز كرد و در جواب رشيد گفت اديب در خانه نيست.

رشيد همان جا اين بيت را سرود و به صداي بلند خواند:

آنكس كه برون رود در اين روز / احمق تر از او كس دگر نيست

اديب صداي او را شنيده، دريچه بالاي خانه را گشود و در جوابش اين بيت را ساخت و خواند:

من خود به حرمسراي خويشم / پيداست كه در برون در كيست!

  • Like 6
لینک به دیدگاه

حرف حسابي

«برنارد شاو» از «چرچيل» بدش مي آمد، بدين جهت روزي دو بليط يكي از نمايشهاي خود را براي او فرستاد و در كاغذي نوشت كه دو بليط شب اول نمايشم را فرستادم؛ يكي براي شما و ديگري براي يك دوستتان در صورتي كه در زندگي دوستي هم داشته باشيد!

چرچيل بليط را پس فرستاده و در نامه اي نوشت: متأسفانه شب اول نميتوانم شركت كنم. شب دوم خواهم آمد. البته در صورتي كه پيس شما را شب دوم هم نشان بدهند!

  • Like 4
لینک به دیدگاه

وسواس

شخصي نزد يكي از فقها رفت و گفت: من حس كردم كه دامنم با نجاستي تماس يافت ولي هرچه نگاه كردم آلودگي در آن نديدم. فقيه گفت عيبي ندارد و چون اصل بر طهارت است، دامنت پاك است.

آن مرد قانع نشد و نزد يك فقيه ديگر رفت و سؤال را تكرار كرد و او گفت با وجود ترديد چون شستن باعث پاكيزگي زيادتري است، احتياطاً برو دامنت را بشوي.

مرد باز قانع نشد و نزد فقيه ديگري رفت، فقيه سومي چون جريان ماوقع وسواس ابلهانه مرد را شنيد، براي رفع شر وي گفت برو اول دامنت را آلوده كن و بعد آن را بشوي!!

  • Like 4
لینک به دیدگاه

فايده دشمنان

يكي از مردان بزرگ كه در زندگاني موفق شده بود، علت كاميابي خود را براي دوستانش چنين توضيح ميداد:

... در زندگي خيلي بيشتر از آنچه دوستانم به من كمك كنند، دشمنانم در موفقيت من مؤثر بودند: براي اينكه وقتي انسان آهسته در راهي ميرود، نوك پايي كه از عقب به او بزنند، خيلي بيشتر او را به جاده ميراند تا اينكه از روبرو به او برسند و بخواهند با او دست بدهند.

  • Like 3
لینک به دیدگاه
  • 10 ماه بعد...

ارزش آزادي

«ژان روستان» دانشمند فرانسوي عقيده دارد:

من اگر در بهشت باشم، ولي به من بگويند حق نداري جهنم را به اين بهشت ترجيح بدهي، از آن بهشت بيرون ميروم.

  • Like 2
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...