spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 فروردین، ۱۳۹۱ به گزارش پارسینه، کشور گربه ای شکل ما، "ایران" در چشم بیشتر ناظران بیشتر به نفت و خاویار و شعر شناخته می شود، اما بر اساس کتاب رکوردهای جهانی گینس، ایران صاحب رکورد در سی و شش مورد است،بازخوانی این موارد تلخ و شیرین می تواند عبرت آموز باشد و تصویر واقع بینانه تری از "ایران" در اختیار ما قرار دهد، این رکوردها، از این قرار است : 1- بيشترين توليد پسته 2- بيشترين توليد خاويار 3- بيشترين توليد خانواده توت 4- بيشترين توليد زعفران (80% کل توليد جهانی) 5- بيشترين توليد زرشک 6- بيشترين توليدميوه آلويي (از قبيل شفت وگيلاس وغيره ) 7- بالاترين دمای ثبت شده روی سطح زمين (70.7 درجه سانتيگرد در کوير لوت) 8- بيشترين تلفات انسانی در سرما و کولاک برفی (4000 نفر در کولاک سال 1350 کشته شدند، ميزان بارش برف 8 متر در 5 روز) 9- بزرگترين واردکننده گندم 10- بيشترين فرار مغز ها 11- بيشترين نسبت زن به مرد در مدارس و دانشگاه ها (1.23 زن در مقابل هر مرد) 12- بالاترين ميزان تشعشات زمينی، با شدت سالانه 260 ميلی سيورت در رامسر (مقايسه= يک عکس راديوگرام سينه 0.05 ميلی سيورت، ميدانهای اطراف چرنوبيل 25 ميلی سيورت) 13- بيشترين تعداد زمين لرزه های بزرگ (بالای 5.5 ریشتر) 14- دقيق ترين تقويم دنيا (تقويم جلالی) 15- بيشترين مصرف ترياک و هرويين (امريکا بيشترين مصرف كوكايين را دارد) 16- بيشترين تعداد تغيير پايتخت در طول تاريخ (تهران سي و دومين پايتخت ايرانست) 17- کهنترين کشور دنيا (تاسيس شده در 3200 سال قبل از ميلاد مسيح) 18- ميزبان بزرگترين جميعت مهاجر جهان (اکثرا عراقی و افغانی) 19- بزرگترين توليد کننده فيروزه 20- بزرگترين منابع روی در جهان 21- بزرگترين توليد کننده و صادر کننده فرش های دست بافت (75% کل توليد جهانی) 22- بيشترين شتاب پيشرفت توليد علم و تکنولوژی در جهان (340000% رشد در طول 37 سال 1349-1387، شتاب رشدی يازده برابر متوسط جهان در سال 1388, رشد سالانه کنونی 25.7%) 23- بزرگترين سيستم بانکی اسلامی (کل سرمايه 236 ميليارد دلار) 24- بالاترين ميزان وابستگی به انرژی (بيشترين اتلاف انرژی در جهان) 25- بزرگترين منابع انرژی هيدروکربن (گاز و نفت با هم، با ارزش 14000 ميليارد دلار بر حسب قيمت جهانی 75 دلار هر بشکه نفت) 26- بالاترين تناسب ذخاير به توليد برای نفت در جهان(با ميزان توليد کنونی ايران معادل 89 سال ذخاير نفتی دارد) 27- بیشترین آمار بیماران مبتلا به سرطان در جهان 28- بزرگترين فوران چاه نفت در تاريخ (نشت چاه نفتی قم در سال 1335 سه ماه ادمه داشت با فوران روزی 125000 بشکه نفت، ارتفاع فوران 52 متر، مقايسه با نشت نفتی خليج مکسيکو با خروج سه ماه 53000 بشکه در روز) 29- بالاترين آلودگی ديوکسيد گوگرد در هوای شهری 30- قديميترين منبع مصنوعی يا ساختگی آبی جهان با قدمت 2700 سال (قنات گناد آباد هنوز هم آب 40000 نفر را فراهم ميکند) 31- بزرگترين مجموعه جواهرات در جهان (جوهرات شاهی ايران در موزه بانک مرکزی ايران بزرگترين گنجينه جوهرات جهانست) 32- کهن ترين امپراتوری جهان (هخامنشيان اولين ابرقدرت تاريخ بودند و در اوج قدرت بر 44% کل جميعت جهان حکومت ميکردند که اين بالاترين درصد جميعت تحت يک دولت در تاريخ هم هست) 33- بيشترين تعداد تلفات در جنگ شيميايی (100000 کشته و 100000 زخمی در جنگ با صدام، ايران همچنين دومين رتبه تلفات تاريخ را بر اثر سلاح های کشتار دست جمعی بعد از ژاپن دارد) 34- بيشترين تعداد شيعه ها در جهان (89% جميعت ايران) 35- بالاترين رشد مصرف گاز طبیعی 36- بيشترين رشد تعداد خودروهای گازسوز 14 لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 فروردین، ۱۳۹۱ خب یه سری رکوردها فقط به درد امار تاریخی میخورن مثل کولاک وارتفاع فوران و ... اما یه سریشون از دید کلی بد هستند که اونارو بولد کردم به نظر شما اونایی که بولدشون کردم تاثیرات مخربتری دارن یا اونایی که به ظاهر مثبت هستند وغیر اماریند؟ یا تناسب دیگه ای بین مفاهیم این ترین ها وجود داره؟ 6 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 فروردین، ۱۳۹۱ با نظرت موافقم اونایی که بولد شدن به نظرم مخربترن........ 2 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 فروردین، ۱۳۹۱ به گزارش پارسینه، کشور گربه ای شکل ما، "ایران" در چشم بیشتر ناظران بیشتر به نفت و خاویار و شعر شناخته می شود، اما بر اساس کتاب رکوردهای جهانی گینس، ایران صاحب رکورد در سی و شش مورد است،بازخوانی این موارد تلخ و شیرین می تواند عبرت آموز باشد و تصویر واقع بینانه تری از "ایران" در اختیار ما قرار دهد، این رکوردها، از این قرار است : 1- بيشترين توليد پسته 2- بيشترين توليد خاويار 3- بيشترين توليد خانواده توت 4- بيشترين توليد زعفران (80% کل توليد جهانی) 5- بيشترين توليد زرشک 6- بيشترين توليدميوه آلويي (از قبيل شفت وگيلاس وغيره ) 7- بالاترين دمای ثبت شده روی سطح زمين (70.7 درجه سانتيگرد در کوير لوت) 8- بيشترين تلفات انسانی در سرما و کولاک برفی (4000 نفر در کولاک سال 1350 کشته شدند، ميزان بارش برف 8 متر در 5 روز) 9- بزرگترين واردکننده گندم 10- بيشترين فرار مغز ها 11- بيشترين نسبت زن به مرد در مدارس و دانشگاه ها (1.23 زن در مقابل هر مرد) 12- بالاترين ميزان تشعشات زمينی، با شدت سالانه 260 ميلی سيورت در رامسر (مقايسه= يک عکس راديوگرام سينه 0.05 ميلی سيورت، ميدانهای اطراف چرنوبيل 25 ميلی سيورت) 13- بيشترين تعداد زمين لرزه های بزرگ (بالای 5.5 ریشتر) 14- دقيق ترين تقويم دنيا (تقويم جلالی) 15- بيشترين مصرف ترياک و هرويين (امريکا بيشترين مصرف كوكايين را دارد) 16- بيشترين تعداد تغيير پايتخت در طول تاريخ (تهران سي و دومين پايتخت ايرانست) 17- کهنترين کشور دنيا (تاسيس شده در 3200 سال قبل از ميلاد مسيح) 18- ميزبان بزرگترين جميعت مهاجر جهان (اکثرا عراقی و افغانی) 19- بزرگترين توليد کننده فيروزه 20- بزرگترين منابع روی در جهان 21- بزرگترين توليد کننده و صادر کننده فرش های دست بافت (75% کل توليد جهانی) 22- بيشترين شتاب پيشرفت توليد علم و تکنولوژی در جهان (340000% رشد در طول 37 سال 1349-1387، شتاب رشدی يازده برابر متوسط جهان در سال 1388, رشد سالانه کنونی 25.7%) 23- بزرگترين سيستم بانکی اسلامی (کل سرمايه 236 ميليارد دلار) 24- بالاترين ميزان وابستگی به انرژی (بيشترين اتلاف انرژی در جهان) 25- بزرگترين منابع انرژی هيدروکربن (گاز و نفت با هم، با ارزش 14000 ميليارد دلار بر حسب قيمت جهانی 75 دلار هر بشکه نفت) 26- بالاترين تناسب ذخاير به توليد برای نفت در جهان(با ميزان توليد کنونی ايران معادل 89 سال ذخاير نفتی دارد) 27- بیشترین آمار بیماران مبتلا به سرطان در جهان 28- بزرگترين فوران چاه نفت در تاريخ (نشت چاه نفتی قم در سال 1335 سه ماه ادمه داشت با فوران روزی 125000 بشکه نفت، ارتفاع فوران 52 متر، مقايسه با نشت نفتی خليج مکسيکو با خروج سه ماه 53000 بشکه در روز) 29- بالاترين آلودگی ديوکسيد گوگرد در هوای شهری 30- قديميترين منبع مصنوعی يا ساختگی آبی جهان با قدمت 2700 سال (قنات گناد آباد هنوز هم آب 40000 نفر را فراهم ميکند) 31- بزرگترين مجموعه جواهرات در جهان (جوهرات شاهی ايران در موزه بانک مرکزی ايران بزرگترين گنجينه جوهرات جهانست) 32- کهن ترين امپراتوری جهان (هخامنشيان اولين ابرقدرت تاريخ بودند و در اوج قدرت بر 44% کل جميعت جهان حکومت ميکردند که اين بالاترين درصد جميعت تحت يک دولت در تاريخ هم هست) 33- بيشترين تعداد تلفات در جنگ شيميايی (100000 کشته و 100000 زخمی در جنگ با صدام، ايران همچنين دومين رتبه تلفات تاريخ را بر اثر سلاح های کشتار دست جمعی بعد از ژاپن دارد) 34- بيشترين تعداد شيعه ها در جهان (89% جميعت ايران) 35- بالاترين رشد مصرف گاز طبیعی 36- بيشترين رشد تعداد خودروهای گازسوز درود اين آمار ها بجز بخش هايي تاريخي آن ,حاوي نكات مثبت و منفي بسياري است. ابتدا بررسي نكات مثبت كه با رنگ قرمز مشخص كرده ام: موارد 1 تا 6 كه مربوط به بخش كشاورزي است و مورد 21 كه وابسته به صنايع كشاورزي است علي رغم دارا بودن رتبه ي نخست در اين زمينه هاي منتهي به خاطر عدم سرمايه گذاري در بخش هاي پس از توليد اعم از بسته بندي/تبليغ/عرضه و... عملا سود اصلي نسيب ديگران مي شود. به اين ليست موارد ديگري مانند زيره خرما عسل داروهاي گياهي و.... را اضافه كنيد كه شايد در رتبه ي نخست نباشيم اما در رتبه هاي نخست هستيم. و اين پتانسيل بالاي ايران در زمينه ي كشاورزي و اتكا به اين در آمد پايدار را مي رساند.در تاپيكي كه مربوط به اقتصاد و راهكار هاي پيش رو بود در اين مورد بحث كردم. مورد 19 توان بالاي ايران در يك شاخه از جواهرات را نشان مي دهد .منتها اين را بايد گفت كه ما در نيشابور با مقدماتي ترين روش ها در حال استخراج فيروزه هستيم و اين باعث مي شود كه فيروزه هاي ما از نظر هزينه اي توان وقابت با فيروزه ي ساير كشور ها را نداشت هباشد. مورد 20 توان بالاي ايران در بخش صنعت را مي رساند.در كنار روي ما معادن فلزاتي مانند آهن و مس را نيز دارا هستيم و اگر در صنايع اين فلزات از استخراج تا قطعه سازي سرمايه گذاري مناسبي صورت بگيرد مي توانيم در صنعت فلزي جهان نيز حرف هايي براي گفتن داشته باشيم .منتها ما در ايران بيشتر در حال توليد شمش و فروش مستقيم شمش هستيم . همين شمش و فلز استخراجي را تبديل به قطعه مي كنند و با قيمتي گزاف به داخل بر مي گردانند و اين يعني هدر رفت سرمايه .از طرفي قسمت استخراج و خالص سازي قيمت آلوده كننده ي صنعت است.در واقع با انتقال صنايعي اوليه تحت عنوان صنايع مادر(سيمان.فولاد.پالايشگاه.توليد شمش مس.توليد شمش روي و...) عملا آلودگي محيطي را به ما تحميل كردند و خودشان با خريد فلز استخراج شده سلامت را براي هم وطنان خود به ارمغان مي آورند. موارد 25 و 26 به خودي خود نقطه ي قوت است اما همين نقطه ي قوت نيز نياز به مديريت و سرمايه گذاري دارد. بسياري از كشور هاي داراي ذخاير اندك هيدروكربني با مديريت صحيح و اصولي بسيار بيشتر از ايران از اين منابع خود بهره مي برند .از طرفي وجود اين منابع در حال حاضر تبديل به ترمز و مانعي بر سر راه ساير توانمندي هاي كشور شده و پول حاصل از اين منابع باعثث شده كه توليد كننده ي ايراني و دولت ايران در پي افزايش سطح كيفيت و توان توليدي خود نباشد و در واقع خود را بي نياز از بسياري از بازار هاي دنيا ببيند . سالها گمان بر اين بود كه شرايط جهان به نحوي است كه همواره محتاج منابع هيدروكربني ايران خواهد بود اما شرايط امروز نشان مي دهد كه جهان راهكار هايي براي رهايي از اي نوابستگي پيد اكرده و اين يعني ما نمي توانيم صرفا با اتكا به اقتصاد نفتي در اين جهان دوام بياوريم . موارد 22 و 11 اين مفهوم را مي رساند كه با سرمايه گذاري مناسب در حوزه هاي علم و هدايت صحيح متقاضيان علم به رشته هاي مورد نياز مي توانيم در زماني نه چندان طولاني از مصرف كننده هاي علم و تكنولوژي به صادر كننده هاي آن تبديل شويم. مورد 14 اگر چه كمي جنبه تاريخي دارد اما با كمي همت مي توان آن را ملاكي براي مبادلات جهاني و ساعت شمار و روز شمار جهاني قرار داد .امروزه تقويم ميلادي مبناي اين مهم است كه اگر چه از تقويم هاي قمري رايج در جهن بهتر است اما داراي ايراداتي نيز هست . از موارد مثبت كه بگذريم به موارد منفي مي رسيم: مورد 9: در تاپيك اقتصاد گفتم كه وابستگي كشور ما به مايحتاج اوليه ي زندگي از قبيل: گندم/گوشت قرمز و سفيد/برنج/دان طيور /روغن /تخم مرغ و.. باعص شده كه ما در وضعيت بسيار شكننده اي قرار بگيريم.اگر امروز دنيا تصميم بگيرد از صادرات مواد خذايي به ايران جلوگيري كند ما با يك بحران جدي رو برو خواهيم شد و به همين خاطر است كه دولت در ماه هاي اخير اقدام به واردات بي سابقه ي اين اقلام و ذخيره سازي آن در تمام انبار هاي موجود كرده و نيز به ساخت انبار هاي ديگر شتاب بخشيده. در بخش گندم جالب است بدانيد كه ما در حال واردات سيلو هاي فلزي هستيم زيرا اينگونه زمان براي ساخت بسيار صرفه جويي مي شود و توان ذخيره سازي بالا مي رود. اما آيا تمام موارد مصرفي و مورد نياز كشور را مي شود انبار كرد؟ براي چند سال مصرف كشور ذخيره سازي كنيم؟ از اين روست كه به اين قبيل كالا ها استراتژيك گفته مي شود.قرار نيست كشور در تمام موارد داراي استقلال باشد اما مي بايست در چند مورد استقلال داشته باشد كه در صورت كم شدن يكي از اقلام ديگري را بشود جايگزين نمود. كشت گندم كشتي است از نظر مصرف اب بسيار پر مصرف و در كشور نيمه خشك ايران مقرون به صرفه نيست. در كشاورزي بحثي هست به نام آب مخفي,به اين معني كه مثلا برداشت يك تن گندم نياز به 100 متر مكعب آب دارد اما برداشت يك تن پسته نياز به 10 متر مكعب آب دارد ولي قيمت يك تن پسته بيش از 20 برابر يك تن گندم است و اين يعني اگر ما پسته بكاري و صادر كنيم و معادلش گندم وارد كنيم با مصرف آب كمتر گندم بيشتري بدست آورده ايم. به اين طريق نه تنها منابع اب خود را حفظ كرده ايم/بلكه درخت را جايگزين زمين كشاورزي كرده ايم و از فرسايش خاك جلوگيري كرده ايم و نيز با كشت درخت احتمال بارش باران را افزايش داده ايم و نيز شغل بيشتر ايجاد كرده ايم و در نهايت محصول بيشتري بدست اورده ايم. در مورد مصولي مانند برنج نيز به همين نحو است. اما در مورد محصولات دامي و لبني با سرمايه گذاري در صنايع نوين كشاورزي و كم كردن هزينه ي تعليف و دان مي توان توليد را افزايش داد و قيمت را كاهش و وابستگي را به ديگر ملل قطع كرد.كاري كه كشوري مانند برزيل و استراليا مي كنند . مورد 10:اين مورد را ابتدا نوعي ديگر بيان كنيم:بيشترين توليد مغز ها هنگامي كه بستر براي جذب و به كار گيري نيروهاي متخصص فراهم نباشد و نيز امكانات بطور صحيح توزيع نشود هر چه قدر هم كه توليد داشته باشيم باز نيازمند خواهيم بود. برخورد نا درست از ديگر عوامل فرار مغز ها است.در دنيا بزرگترين بنگاه هاي تحقيقاتي و توليدي بنگاه هاي نظامي و يا وابسته با نظاميان است.در ايران نيز چنين است .اما جو اجتماعي بدي كه در اين رابطه ايجاد شده و نيز محدوديت هايي كه ماحصل كار در اين بنگاه هاي به همراه دارد باعث مي شود كه يك متخصص ايراني حاضر به همكاري با ناسا و ... باشد اما با وزارت دفاع ايران نه. اميدوارم روزي شرايط را به گونه اي فراهم كنيم كه همه ي ايرانيان متخصص با كمبود هاي درون ايران بسازند و به كشور باز گردند و علم و دانش خود را در راه پيشرفت كشور ايران قرار دهند و البته اين ممكن نمي شود مگر اينكه ايران خريدار و خواهان دانش ايشان باشد و آزادي هاي فردي اين عزيزان را و آسايش فكري و روحي ايشان را فراهم كند. واين نيز نمي شود مگر بستر هاي اقتصادي كشور بر مدار ثبات و امنيت قرار بگيرد. موارد 12 و 13 :در يك تاپيكي تحت عنوان تقريبي فرصت يا تهديد در اين باره به تفضيل بحث شد. رويداد هاي طبيعي در صورتي كه ما خود را در مقابل آن تجهيز نكنيم بلاي جان است اما اگر با اين ديد نگاه كنيم كه چگونه اين بلا را تبديل به فرصت كنيم دريچه هاي بسياري از علم و دانش به روي ما باز مي شود و زمينه هاي رشد و طرقي را در مقابل با باز مي كند .به مانند كشور ژاپن كه عملا زلزله را عاملي براي پيشرفت هاي شكرف سازه اي قرار داده است. مورد 15:زماني ما از بزرگترين توليد كننده هاي ترياك بوديم ولي از نظر مصرف در رتبه هاي پاييني قرار داشتيم. ترياك به خودي خود يك دارو محصوب مي شود اما چيزي كه ما شاهد آن هستيم سو مصرف است و اين نشان از تنزل فرهنگي كشور ما دارد.عده اي بر اين گمان خام هستند كه سواد فرهنگ مي آورد اما ما مي بينيم كه قشر برگي از مصرف كننده هاي ما در ميان تحصيل كرده ها و دانشگاه رفته ها قرار دارند و از آن بدتر ديدن پزشكان معتاد است كه با علم به عوارض مخرب مصرف روي به آن مي آورند.اين ها مشكلات فرهنگي ما است كه رخ نمايانده و زنگ خطري بسيار جدي را به صد ادرآورده اما متاسفانه نه تنها در ميان دولت مردان اراده اي براي رفع اين معضل وجود ندارد بلكه در ميان مردم نيز چنين اراده اي ديده نمي شود و از آن بدتر اين است كه با حسابي سر انگشتي به اين نكته مي رسيم كه ورود اين همه مواد مخدر به كشور توسط قاچاقچيان خرده پا و بر دوش شتر ممكن نيست و اگر كريدور هاي امن انتقال مواد نباشد هرگز و هرگز شاهد گستردگي تا به اين حد پخش مواد مخدر در ايران نخواهيم بود. مورد 27:اين يك مورد حساس است. قبل از بيان اين مورد مي بايست اين ركورد ها را نيز بيان مي كرديم: بيشترين مصرف كننده ي سموم و كود هاي شيميايي در كشاورزي مصرف سموم غير استادارد و بالا بودن بيش از حد مواد صنعتي در تركيبات محصولات كشاورزي باعث شايع شدن انواع سرطان ها در سال هاي اخير شده.در ايران با قدمت بيش از 3000 سال كشوارزي چيزي به اسم كشاورزي ارگانيك وجود ندارد.سطح دانش پايين كشاورز و متوليان كشاورزي در زمينه ي سموم و كود و ميزان مصرف و زمان مصرف باعث انتقال اين مواد شيميايي به بدن ما مي شود و اين مواد در بدن توليد جهش و ايجاد سلول هاي سرطاني مي كند. از ديگر سو عواملي مانند آلودگي هاي صنعتي هوا /آب /خاك و... نيز در اين امر موثر است ------------ شاد باشيد 5 لینک به دیدگاه
Avenger 19333 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 فروردین، ۱۳۹۱ تمام چیزایی که ایران توش رکود داره یا منابع طبیعی درش دخیل هست تو موارد انسانی هم هر چی رکورد داره از سمت بدش رکورد داره به خوبش 2 لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 فروردین، ۱۳۹۱ دروداين آمار ها بجز بخش هايي تاريخي آن ,حاوي نكات مثبت و منفي بسياري است. ابتدا بررسي نكات مثبت كه با رنگ قرمز مشخص كرده ام: موارد 1 تا 6 كه مربوط به بخش كشاورزي است و مورد 21 كه وابسته به صنايع كشاورزي است علي رغم دارا بودن رتبه ي نخست در اين زمينه هاي منتهي به خاطر عدم سرمايه گذاري در بخش هاي پس از توليد اعم از بسته بندي/تبليغ/عرضه و... عملا سود اصلي نسيب ديگران مي شود. به اين ليست موارد ديگري مانند زيره خرما عسل داروهاي گياهي و.... را اضافه كنيد كه شايد در رتبه ي نخست نباشيم اما در رتبه هاي نخست هستيم. و اين پتانسيل بالاي ايران در زمينه ي كشاورزي و اتكا به اين در آمد پايدار را مي رساند.در تاپيكي كه مربوط به اقتصاد و راهكار هاي پيش رو بود در اين مورد بحث كردم. مورد 19 توان بالاي ايران در يك شاخه از جواهرات را نشان مي دهد .منتها اين را بايد گفت كه ما در نيشابور با مقدماتي ترين روش ها در حال استخراج فيروزه هستيم و اين باعث مي شود كه فيروزه هاي ما از نظر هزينه اي توان وقابت با فيروزه ي ساير كشور ها را نداشت هباشد. مورد 20 توان بالاي ايران در بخش صنعت را مي رساند.در كنار روي ما معادن فلزاتي مانند آهن و مس را نيز دارا هستيم و اگر در صنايع اين فلزات از استخراج تا قطعه سازي سرمايه گذاري مناسبي صورت بگيرد مي توانيم در صنعت فلزي جهان نيز حرف هايي براي گفتن داشته باشيم .منتها ما در ايران بيشتر در حال توليد شمش و فروش مستقيم شمش هستيم . همين شمش و فلز استخراجي را تبديل به قطعه مي كنند و با قيمتي گزاف به داخل بر مي گردانند و اين يعني هدر رفت سرمايه .از طرفي قسمت استخراج و خالص سازي قيمت آلوده كننده ي صنعت است.در واقع با انتقال صنايعي اوليه تحت عنوان صنايع مادر(سيمان.فولاد.پالايشگاه.توليد شمش مس.توليد شمش روي و...) عملا آلودگي محيطي را به ما تحميل كردند و خودشان با خريد فلز استخراج شده سلامت را براي هم وطنان خود به ارمغان مي آورند. موارد 25 و 26 به خودي خود نقطه ي قوت است اما همين نقطه ي قوت نيز نياز به مديريت و سرمايه گذاري دارد. بسياري از كشور هاي داراي ذخاير اندك هيدروكربني با مديريت صحيح و اصولي بسيار بيشتر از ايران از اين منابع خود بهره مي برند .از طرفي وجود اين منابع در حال حاضر تبديل به ترمز و مانعي بر سر راه ساير توانمندي هاي كشور شده و پول حاصل از اين منابع باعثث شده كه توليد كننده ي ايراني و دولت ايران در پي افزايش سطح كيفيت و توان توليدي خود نباشد و در واقع خود را بي نياز از بسياري از بازار هاي دنيا ببيند . سالها گمان بر اين بود كه شرايط جهان به نحوي است كه همواره محتاج منابع هيدروكربني ايران خواهد بود اما شرايط امروز نشان مي دهد كه جهان راهكار هايي براي رهايي از اي نوابستگي پيد اكرده و اين يعني ما نمي توانيم صرفا با اتكا به اقتصاد نفتي در اين جهان دوام بياوريم . موارد 22 و 11 اين مفهوم را مي رساند كه با سرمايه گذاري مناسب در حوزه هاي علم و هدايت صحيح متقاضيان علم به رشته هاي مورد نياز مي توانيم در زماني نه چندان طولاني از مصرف كننده هاي علم و تكنولوژي به صادر كننده هاي آن تبديل شويم. مورد 14 اگر چه كمي جنبه تاريخي دارد اما با كمي همت مي توان آن را ملاكي براي مبادلات جهاني و ساعت شمار و روز شمار جهاني قرار داد .امروزه تقويم ميلادي مبناي اين مهم است كه اگر چه از تقويم هاي قمري رايج در جهن بهتر است اما داراي ايراداتي نيز هست . از موارد مثبت كه بگذريم به موارد منفي مي رسيم: مورد 9: در تاپيك اقتصاد گفتم كه وابستگي كشور ما به مايحتاج اوليه ي زندگي از قبيل: گندم/گوشت قرمز و سفيد/برنج/دان طيور /روغن /تخم مرغ و.. باعص شده كه ما در وضعيت بسيار شكننده اي قرار بگيريم.اگر امروز دنيا تصميم بگيرد از صادرات مواد خذايي به ايران جلوگيري كند ما با يك بحران جدي رو برو خواهيم شد و به همين خاطر است كه دولت در ماه هاي اخير اقدام به واردات بي سابقه ي اين اقلام و ذخيره سازي آن در تمام انبار هاي موجود كرده و نيز به ساخت انبار هاي ديگر شتاب بخشيده. در بخش گندم جالب است بدانيد كه ما در حال واردات سيلو هاي فلزي هستيم زيرا اينگونه زمان براي ساخت بسيار صرفه جويي مي شود و توان ذخيره سازي بالا مي رود. اما آيا تمام موارد مصرفي و مورد نياز كشور را مي شود انبار كرد؟ براي چند سال مصرف كشور ذخيره سازي كنيم؟ از اين روست كه به اين قبيل كالا ها استراتژيك گفته مي شود.قرار نيست كشور در تمام موارد داراي استقلال باشد اما مي بايست در چند مورد استقلال داشته باشد كه در صورت كم شدن يكي از اقلام ديگري را بشود جايگزين نمود. كشت گندم كشتي است از نظر مصرف اب بسيار پر مصرف و در كشور نيمه خشك ايران مقرون به صرفه نيست. در كشاورزي بحثي هست به نام آب مخفي,به اين معني كه مثلا برداشت يك تن گندم نياز به 100 متر مكعب آب دارد اما برداشت يك تن پسته نياز به 10 متر مكعب آب دارد ولي قيمت يك تن پسته بيش از 20 برابر يك تن گندم است و اين يعني اگر ما پسته بكاري و صادر كنيم و معادلش گندم وارد كنيم با مصرف آب كمتر گندم بيشتري بدست آورده ايم. به اين طريق نه تنها منابع اب خود را حفظ كرده ايم/بلكه درخت را جايگزين زمين كشاورزي كرده ايم و از فرسايش خاك جلوگيري كرده ايم و نيز با كشت درخت احتمال بارش باران را افزايش داده ايم و نيز شغل بيشتر ايجاد كرده ايم و در نهايت محصول بيشتري بدست اورده ايم. در مورد مصولي مانند برنج نيز به همين نحو است. اما در مورد محصولات دامي و لبني با سرمايه گذاري در صنايع نوين كشاورزي و كم كردن هزينه ي تعليف و دان مي توان توليد را افزايش داد و قيمت را كاهش و وابستگي را به ديگر ملل قطع كرد.كاري كه كشوري مانند برزيل و استراليا مي كنند . مورد 10:اين مورد را ابتدا نوعي ديگر بيان كنيم:بيشترين توليد مغز ها هنگامي كه بستر براي جذب و به كار گيري نيروهاي متخصص فراهم نباشد و نيز امكانات بطور صحيح توزيع نشود هر چه قدر هم كه توليد داشته باشيم باز نيازمند خواهيم بود. برخورد نا درست از ديگر عوامل فرار مغز ها است.در دنيا بزرگترين بنگاه هاي تحقيقاتي و توليدي بنگاه هاي نظامي و يا وابسته با نظاميان است.در ايران نيز چنين است .اما جو اجتماعي بدي كه در اين رابطه ايجاد شده و نيز محدوديت هايي كه ماحصل كار در اين بنگاه هاي به همراه دارد باعث مي شود كه يك متخصص ايراني حاضر به همكاري با ناسا و ... باشد اما با وزارت دفاع ايران نه. اميدوارم روزي شرايط را به گونه اي فراهم كنيم كه همه ي ايرانيان متخصص با كمبود هاي درون ايران بسازند و به كشور باز گردند و علم و دانش خود را در راه پيشرفت كشور ايران قرار دهند و البته اين ممكن نمي شود مگر اينكه ايران خريدار و خواهان دانش ايشان باشد و آزادي هاي فردي اين عزيزان را و آسايش فكري و روحي ايشان را فراهم كند. واين نيز نمي شود مگر بستر هاي اقتصادي كشور بر مدار ثبات و امنيت قرار بگيرد. موارد 12 و 13 :در يك تاپيكي تحت عنوان تقريبي فرصت يا تهديد در اين باره به تفضيل بحث شد. رويداد هاي طبيعي در صورتي كه ما خود را در مقابل آن تجهيز نكنيم بلاي جان است اما اگر با اين ديد نگاه كنيم كه چگونه اين بلا را تبديل به فرصت كنيم دريچه هاي بسياري از علم و دانش به روي ما باز مي شود و زمينه هاي رشد و طرقي را در مقابل با باز مي كند .به مانند كشور ژاپن كه عملا زلزله را عاملي براي پيشرفت هاي شكرف سازه اي قرار داده است. مورد 15:زماني ما از بزرگترين توليد كننده هاي ترياك بوديم ولي از نظر مصرف در رتبه هاي پاييني قرار داشتيم. ترياك به خودي خود يك دارو محصوب مي شود اما چيزي كه ما شاهد آن هستيم سو مصرف است و اين نشان از تنزل فرهنگي كشور ما دارد.عده اي بر اين گمان خام هستند كه سواد فرهنگ مي آورد اما ما مي بينيم كه قشر برگي از مصرف كننده هاي ما در ميان تحصيل كرده ها و دانشگاه رفته ها قرار دارند و از آن بدتر ديدن پزشكان معتاد است كه با علم به عوارض مخرب مصرف روي به آن مي آورند.اين ها مشكلات فرهنگي ما است كه رخ نمايانده و زنگ خطري بسيار جدي را به صد ادرآورده اما متاسفانه نه تنها در ميان دولت مردان اراده اي براي رفع اين معضل وجود ندارد بلكه در ميان مردم نيز چنين اراده اي ديده نمي شود و از آن بدتر اين است كه با حسابي سر انگشتي به اين نكته مي رسيم كه ورود اين همه مواد مخدر به كشور توسط قاچاقچيان خرده پا و بر دوش شتر ممكن نيست و اگر كريدور هاي امن انتقال مواد نباشد هرگز و هرگز شاهد گستردگي تا به اين حد پخش مواد مخدر در ايران نخواهيم بود. مورد 27:اين يك مورد حساس است. قبل از بيان اين مورد مي بايست اين ركورد ها را نيز بيان مي كرديم: بيشترين مصرف كننده ي سموم و كود هاي شيميايي در كشاورزي مصرف سموم غير استادارد و بالا بودن بيش از حد مواد صنعتي در تركيبات محصولات كشاورزي باعث شايع شدن انواع سرطان ها در سال هاي اخير شده.در ايران با قدمت بيش از 3000 سال كشوارزي چيزي به اسم كشاورزي ارگانيك وجود ندارد.سطح دانش پايين كشاورز و متوليان كشاورزي در زمينه ي سموم و كود و ميزان مصرف و زمان مصرف باعث انتقال اين مواد شيميايي به بدن ما مي شود و اين مواد در بدن توليد جهش و ايجاد سلول هاي سرطاني مي كند. از ديگر سو عواملي مانند آلودگي هاي صنعتي هوا /آب /خاك و... نيز در اين امر موثر است ------------ شاد باشيد ممنون امیر عزیز بابت جواب پرحوصله وپرمغز وکاملت بررسی تک تک این پارامترهایی که بخوبی مورد نقد قرار دادی میتونه بررسی یکی از بزرگترین معضلات ومسایل جاری کشورمون باشه ولی تا اون زمان واماده شدن چنان فضایی که دوستان رغبت کنند تا مشکلات رو نقد کنند وراه حل بهینه برای اون جستجو کنند هدف کوچکتری که داشتم عنوان کردن این مسئله بود که همیشه ترین بودن خوب نیست! حتی حالت مثبتش هم درطول تاریخ به دلایل مختلف سرمنشا مشکلات عدیده ای درکشور ما شده است عوامل بسیار مهم وتاثیرگذاری اعم از مشکلات وچالشهای مدیریتی ...وجود رانت درهمه زمان ها واستمرار ان ونیز شرایط استراتژیک وتاثیرات مسایل جهانی وکاسه داغتر از اش شدن برگزیدگان ماو.... باعث شده تا از ظرفیت هایی که همیشه بوده اند بهره کافی نبریم تولید بیشتر همیشه باعث قدرت نیست تولید هوشمند ومبتنی بر نیاز بازار و از همه مهمتر با کیفیت سبب ساز قدرت میشود بهتره با این واقعیت ملموس کنار بیاییم که اقتصاد وجه غالب گفتمان ها وسیاستهای بشری شده وتا زمانی که سیاست های اقتصادی واقتصاد سیاسی ما بهینه نشوند ما پادرهوا خواهیم ماند 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده