Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۹۱ توسعه محله سنتی عکس العملی در برابر پراکنده رویی متداول در حومه ها است. آندرآس دوآنی، الیزابت پلاتر زیبرک، پیتر کالتورپ و دیگران اعضای مدرسه معماران و برنامه ریزان بودند که از بازگشت به توسعه محله سنتی (tnd) طرفداری کردند. این رهبران و گروه های در حال رشد معماران، برنامه ریزان و توسعه دهندگان دیگر جنبش “نوشهرگرایی” را بر اساس اصول معماری و برنامه ریزی که با هم دیگر جوامع با مقیاس انسانی و قابل پیاده روی مشابه با محلاتی که در آمریکای قبل از جنگ جهانی دوم معمول بود را ایجاد می کنند. منفعت این نوع از توسعه شامل کاهش سفرهای با خودرو، زیرساخت های فشرده تر و مصرف زمین بهینه تر است. اصل نوشهرگرایی را با ۱۳ عنصر زیر که بر اساس مطالب دو برنامه ریز آندرآس دوآنی و الیزابت پلاتر زیبرک که از موسسین کنگره نوشهرگرایی بودند، می توان مشخص کرد. یک محله واقعی(معتبر) شامل بیشتر موارد زیر است : ۱) محله دارای یک مرکز مشخص است. این مرکز معمولاً یک میدان یا فضای سبز و گاهاً کنج خیابانی شلوغ یا خاطره انگیز است. ایستگاه حمل و نقل بایستی در این مرکز قرار گیرد. ۲) بیشتر منازل به فاصله ۵ دقیقه پیاده روی از مرکز قرار دارند. تقریباً ۲۰۰۰ فوت (۶۰۰ متر) ۳) انواع مختلفی از منازل در محله وجود دارد – ویلا، خانه های ردیفی و آپارتمان – بنابراین جوانان و پیران، مجردان و خانواده ها، ضعیفان و ثروتمندان می توانند در ان سکنی گزینند. ۴) در لبه محله، مغازه ها و ادارات با تنوع کافی به منظور تامین نیازهای هفتگی خانواده ها قرار می گیرند. ۵) ساخت ساختمان های کمکی کوچک در حیاط پشتی ساختمان مجاز است. این ساختمان ممکن است اجاره داده شود یا به عنوان محل کار استفاده شود.( به طور مثال دفتر کار یا کارگاه صنایع دستی) ۶) مدرسه ابتدایی به اندازه کافی به منازل نزدیک است بنابراین کودکان می توانند از خانه خود تا مدرسه را پیاده راه بروند. ۷) زمین های بازی کوچک در دسترس هر منزل است. کمتر از ۰٫۱ مایل (۱۶۰ متر ) ۸) خیابان ها یک شبکه مرتبط را تشکیل می دهند که ترافیک را با ایجاد انواع مسیرهای پیاده و سواره به هر مقصدی، پخش می کنند. ۹) خیابان ها نسبتاً باریک هستند و با ردیف های درختان سایه دار شده اند. این ترافیک آرام، محیطی می سازد که برای پیاده روی و دوچرخه سواری مناسب است. ۱۰) ساختمان های مرکز محله نزدیک به خیابان قرار می گیرند و فضای بیرونی و خوب تعریف شده را ایجاد می کنند. ۱۱) پارکینگ ها و درب گاراژ ها به ندرت در بر خیابان قرار می گیرند. پارکینگ ها در پشت ساختمان قرار می گیرند و از طریق یک کوچه می توان به آن دسترسی پیدا کرد. ۱۲) بعضی از مکان های مهم در انتهای مناظر خیابان یا در مرکز محله برای ساختمان های در مقیاس شهر استفاده می شود. این مکان ها، فضایی برای روابط اجتماعی، آموزش و فعالیت های فرهنگی و مذهبی ایجاد می کنند. ۱۳) محله به گونه ای تنظیم می شود که خودکفا باشد. انجمنی رسمی موضوعاتی نظیر حفاظت، امنیت و تغییرات فیزیکی را مورد بحث قرار می دهد و در مورد آن تصمیم گیری می کند. مالیات از وظایف جوامع بزرگتر محسوب می شود. منبع: شارنامه 4 لینک به دیدگاه
ho0da 2321 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 فروردین، ۱۳۹۱ آندره دوآنی، الیزابت زیبرگ و پیتر کتز، گروهی از معماران و شهرسازان آمریکایی بودند که نگرانی آنها از زوال مراکز شهری، گسترش پراکنده جوامع محلی و تسلط اتومبیل بر فضای شهرها سبب گردید که جنبش نوشهرسازی را در ابتدا دهه 1990 پایه گذاری نمایند. از قابلیت پیاده روی، ارتباط پذیری، کاربری مختلط و متنوع، مسکن ترکیبی، معماری و طراحی شهری با کیفیت، بازگشت به ساهتار محلات سنتی، تراکم افزایش یافته، حمل و نقل هوشمند، پایداری و کیفیت زندگی بعنوان اصول دهگانه نوشهرسازی نام برده شده است. در واقع، نوشهرسازی را شاید بتوان واکنشی به دوران نوگرایی در عرصه شهرسازی و حاکمیت بلامنازع خودروی شخصی در شهرها دانست. طرفداران این نظریه که آن را میتوان یک بسته طراحی شهری دانست بر این باور هستند که باید با بهره گیری از اصول طراحی محلات سنتی، فضاهای شهری جدید را به صورتی کارا و پایدار و کاملا هماهنگ با مقیاس انسانی طراحی کرد. منبع: کاشانی جو، خشایار، 1389، بازشناخت رویکردهای نظری به فضاهای عمومی شهری، نشریه هویت شهر، شماره 6 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده