رفتن به مطلب

حاضری شکنجه رو تحمل کنی؟


Astraea

ارسال های توصیه شده

این سوال مدتهاست ذهن منو مشغول کرده...گفتم از شما هم بپرسم.

مسئله ای هست که به اون اعتقاد راسخ داشته باشی و حاضر باشی براش هرنوع فداکاری بکنی؟حتی بمیری؟حالا حاضری براش شکنجه هم بشی؟نمیدونم هرچیزی.مثل خانواده ات،آرمانها و عقایدت؟

یا ترجیح میدی بمیری و شکنجه نشی؟

تا حالا فیلمای شکنجه ای دیدید یا کتابی که شکنجه رو توضیح بده؟:banel_smiley_52:

داستان کشته شدن بابک خرمدین ،منصور حلاج یا ویلیام والاس اسکاتلندی رو خوندی و دیدی؟اونا چه نوع آدمایی هستند که حاضر نیستند برای عقایدشون یه لحظه پا پس بکشند؟TAEL_SmileyCenter_Misc (305).gif

به نظرتون یه آرمان و عقیده ارزش شکنجه داره؟؟؟

توی زندانها فقط خدا میدونه چی میگذره...البته من بحثم سیاسی نیست.فقط میخوام بدونم آدما چقدر روی حرفاشون وامیستند.

همینجوری نگید آره...یه لحظه ادوات مخوف شکنجه رو در نظر بگیرید و جواب بدید....5c6ipag2mnshmsf5ju3z.gif

  • Like 16
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 53
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

فکر نکنم زیاد اهل تحمل شکنجه باشم.

اکثرا سعی میکنم تقیه کنم تا از شکنجه رهایم کنند. :ws37:

 

به نظرم هیچ چیزی ارزش فدا کردن جان رو نداره، اگر آدم ها شعور داشتند، اصلا جنگی پیش نمیومد که بخواد کشتن و شکنجه و... هم پیش بیاد.

 

اما چون جنگجو و شکنجه گر بیشعور هست،حالا جنگ با هر هدفی، من زودی تسلیم میشم.

 

میذارم طرف از فتح الفتوحات خودش لذت ببره و تو دلم به ریشش میخندم که به چیه دنیا دلش خوشه.

  • Like 10
لینک به دیدگاه
این سوال مدتهاست ذهن منو مشغول کرده...گفتم از شما هم بپرسم.مسئله ای هست که به اون اعتقاد راسخ داشته باشی و حاضر باشی براش هرنوع فداکاری بکنی؟حتی بمیری؟حالا حاضری براش شکنجه هم بشی؟نمیدونم هرچیزی.مثل خانواده ات،آرمانها و عقایدت؟یا ترجیح میدی بمیری و شکنجه نشی؟تا حالا فیلمای شکنجه ای دیدید یا کتابی که شکنجه رو توضیح بده؟:banel_smiley_52:داستان کشته شدن بابک خرمدین ،منصور حلاج یا ویلیام والاس اسکاتلندی رو خوندی و دیدی؟اونا چه نوع آدمایی هستند که حاضر نیستند برای عقایدشون یه لحظه پا پس بکشند؟:4564:به نظرتون یه آرمان و عقیده ارزش شکنجه داره؟؟؟توی زندانها فقط خدا میدونه چی میگذره...البته من بحثم سیاسی نیست.فقط میخوام بدونم آدما چقدر روی حرفاشون وامیستند.همینجوری نگید آره...یه لحظه ادوات مخوف شکنجه رو در نظر بگیرید و جواب بدید....:5c6ipag2mnshmsf5ju3
واقعا نمیدونم، تا توی شرایطش قرار نگرفته باشی، نمیتونی نظر بدی.اما اگر برای عزیزام باشه، فکر کنم تا یه حدی شکنجه رو تحمل کنم.
  • Like 7
لینک به دیدگاه
فکر نکنم زیاد اهل تحمل شکنجه باشم.

اکثرا سعی میکنم تقیه کنم تا از شکنجه رهایم کنند. :ws37:

 

به نظرم هیچ چیزی ارزش فدا کردن جان رو نداره، اگر آدم ها شعور داشتند، اصلا جنگی پیش نمیومد که بخواد کشتن و شکنجه و... هم پیش بیاد.

 

اما چون جنگجو و شکنجه گر بیشعور هست،حالا جنگ با هر هدفی، من زودی تسلیم میشم.

 

میذارم طرف از فتح الفتوحات خودش لذت ببره و تو دلم به ریشش میخندم که به چیه دنیا دلش خوشه.

 

حتی اگه پای نجات عزیزانت در میون باشه یا آرمانی که رهایی بخش هزاران انسان باشه؟؟مثل همون 3تا شخصیتی که نام بردم.

 

  • Like 4
لینک به دیدگاه

به هیچ عنوان حتی اگه بخوام هم نمیتوونم شکنجه جسمی رو تحمل کنم. اصولا خیلی این حرف رو قبول دارم که "هرگز حاضر نیستم به خاطر عقیده ام بمیرم چون ممکنه عقیده م درست نباشه"

  • Like 8
لینک به دیدگاه
واقعا نمیدونم، تا توی شرایطش قرار نگرفته باشی، نمیتونی نظر بدی.اما اگر برای عزیزام باشه، فکر کنم تا یه حدی شکنجه رو تحمل کنم.

 

یه کم به ابزار شکنجه با دقت نگاه کن....تازه اینا خوباشه...5c6ipag2mnshmsf5ju3z.gifبرای آرمان یا عقاید چی؟؟؟آرمانی هست که بتونی براش اینهمه فداکاری کنی؟؟؟مرگ به شکنجه دردناک برای من ترجیح داره.چون معلومه بعد این شکنجه ها میمیرم.

اما اگه یه ظالمی بخواد فقط ادم به زانو دربیاد و بگه العفو!!!چی؟؟؟که اگه نگی بدترین شکنجه روحی رو بهش زدی!!مثل ویلیام والاس توی فیلم دلاور که البته واقعیت بود یا بابک خرمدین.

  • Like 4
لینک به دیدگاه
حتی اگه پای نجات عزیزانت در میون باشه یا آرمانی که رهایی بخش هزاران انسان باشه؟؟مثل همون 3تا شخصیتی که نام بردم.

 

 

 

شکنجه گر هیچوقت از شکنجه خودش که کوتاه نمیاد،میاد؟

هدف شکنجه گرفتن اعترافه دیگه.

 

منم سریع اعتراف میکنم که جان عزیزان و آرمان هامو نجات بدم.

اعتراف نمیکنم که طرف حالش گرفته بشه.

  • Like 5
لینک به دیدگاه
شکنجه گر هیچوقت از شکنجه خودش که کوتاه نمیاد،میاد؟

هدف شکنجه گرفتن اعترافه دیگه.

 

منم سریع اعتراف میکنم که جان عزیزان و آرمان هامو نجات بدم.

اعتراف نمیکنم که طرف حالش گرفته بشه.

خوب مثلا اگه شکنجه ات کنن که محل مخفی شدن بهترین عزیزانتو بگی و بعد دمار از روزگارشون دربیارن چی؟

به نظرت چطور یه آدم میتونه بره شکنجه گر بشه؟؟!!!

 

  • Like 4
لینک به دیدگاه
یه کم به ابزار شکنجه با دقت نگاه کن....تازه اینا خوباشه...:5c6ipag2mnshmsf5ju3برای آرمان یا عقاید چی؟؟؟آرمانی هست که بتونی براش اینهمه فداکاری کنی؟؟؟مرگ به شکنجه دردناک برای من ترجیح داره.چون معلومه بعد این شکنجه ها میمیرم.

اما اگه یه ظالمی بخواد فقط ادم به زانو دربیاد و بگه العفو!!!چی؟؟؟که اگه نگی بدترین شکنجه روحی رو بهش زدی!!مثل ویلیام والاس توی فیلم دلاور که البته واقعیت بود یا بابک خرمدین.

منم گفتم "تا حدی!"

نه برای اعتقاداتم خیر.

در وهله ی اول جونم مهمتره. :w16:

  • Like 6
لینک به دیدگاه
منم گفتم "تا حدی!"

نه برای اعتقاداتم خیر.

در وهله ی اول جونم مهمتره. :w16:

 

پس چطور یه سری آدما جونشونو در راه آرمانشون میدن به بدترین شکل؟؟؟

  • Like 3
لینک به دیدگاه
من اگر بدونم در راه حق و راستی قراره شکنجه بشم و بمیرم حاضرم ولی غیر اون صورت خیر :hanghead:

 

حق و راستی رو کی برات معلوم میکنه؟؟؟؟!!!hanghead.gifاگه اشتباه بود چی؟؟؟؟

حاضری روی اون صندلی تیغ تیغیه بشینی؟؟؟hanghead.gif

  • Like 3
لینک به دیدگاه
پس چطور یه سری آدما جونشونو در راه آرمانشون میدن به بدترین شکل؟؟؟

من نمیدونم والا. باید از خودشون پرسید. خیلی قدرت و جربزه میخواد با اون ابزارایی که شما نشون دادین، شکنجه رو تحمل کرد.

البته شاید اگر در عصر دیگه ای زندگی میکردیم، و رادیکالتر از این وضعیت بار میومدیم، شاید برای هرچیزی شکنجه رو تحمل میکردیم.

من نمیتونم شعار بدم.

الان میگم نه نمی تونم.

  • Like 4
لینک به دیدگاه
خوب مثلا اگه شکنجه ات کنن که محل مخفی شدن بهترین عزیزانتو بگی و بعد دمار از روزگارشون دربیارن چی؟

به نظرت چطور یه آدم میتونه بره شکنجه گر بشه؟؟!!!

 

وقتی اعتراف بکنی هم خودت هم خانواده ات مگه مرض دارن شکنجه کنند بابا.

 

بالاخره یک دردی داره اون شکنجه گر دیگه، به همه سازش میرقصیم هم خودم هم نزدیکانم.

  • Like 2
لینک به دیدگاه

در تاریخ ایران می‌توان از مزدک، مانی، بابک خرمدین، علی‌محمد باب و محمد علی رجایی نام برد که در طول زندگیشان مورد شکنجه قرار گرفتند.

شکنجه در ایران چه قبل و چه بعد از انقلاب ۱۳۵۷ یکی از ابزارهای نظام‌های حاکم در برخورد با مخالفانشان بوده است. همینطور در جهت سیاست تواب سازی.

 

از شکنجه‌های رایج در بازداشتگاه قبل از انقلاب:

  • شوک الکتریکی، آپولو، آسیاب، دست بند قپانی، کشیدن ناخن، عریان کردن زندانی، اتصال برق به نقاط حساس بدن زندانی، تجاوز و فرو بردن سر زندانی در آب تا مرز خفگی

پس از انقلاب این شکنجه گاه به زندان توحید تغییر نام داده و هم چنان برای بازداشت و شکنجه زندانیان سیاسی مورد استفاده قرار می‌گرفت و نهایتا در دور دوم فعالیت دولت محمد خاتمی تعطیل و به موزه عبرت تبدیل شد.در این موزه هیچ اشاره‌ای به شکنجه زندانیان پس از انقلاب نشده است.

  • Like 5
لینک به دیدگاه
وقتی اعتراف بکنی هم خودت هم خانواده ات مگه مرض دارن شکنجه کنند بابا.

 

بالاخره یک دردی داره اون شکنجه گر دیگه، به همه سازش میرقصیم هم خودم هم نزدیکانم.

خوب فکر کن توی یه خرابکاری بر ضد دولت همتون دست داشتید.بقیه در رفته اند و شما رو گرفته اند!!!:ws3:

 

  • Like 1
لینک به دیدگاه
به هیچ عنوان حتی اگه بخوام هم نمیتوونم شکنجه جسمی رو تحمل کنم. اصولا خیلی این حرف رو قبول دارم که "هرگز حاضر نیستم به خاطر عقیده ام بمیرم چون ممکنه عقیده م درست نباشه"

 

منم 100% موافق این حرفم که به گمونم راسل گفته!!!!!برای شخص من هیچ عقیده و آرمانی ارزش شکنجه رو نداره!!!!

اما من توی کف قهرمانان معروف و گمنامی مونده ام که شکنجه رو تحمل کرده اند و میکنند!!!

  • Like 2
لینک به دیدگاه
حق و راستی رو کی برات معلوم میکنه؟؟؟؟!!!:hanghead:اگه اشتباه بود چی؟؟؟؟

حاضری روی اون صندلی تیغ تیغیه بشینی؟؟؟:hanghead:

از این شکنجه ها بد تر هم هست که زمان انقلاب در ساواک اتفاق می افتاده الان رو نمی دونم ولی عکس هایی رو دیدم در جایی به اسم خانه ی عبرت یه هم چین چیزی که همش ادوات شکنجه و... رو نشون میداد

  • Like 1
لینک به دیدگاه

فعلا تو زندگیم به هیچ عقیده و تفکری اطمینان ندارم دست رو هرچی گذاشتم آخرش پوچ از آب درومد

 

کی میدونه درست چیه که حالا من براش دفاع کنم؟

 

نه شکنجه رو تحمل نمیکنم

  • Like 4
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...