viviyan 12431 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۹۱ درود دوستان. هیچ تا حالا وسط دعوای لفظی یا فیزیکی براتون پیش اومده که دلتون خواسته باشه بزنید زیر خنده، دست از داد و فریاد بکشید و بشینید و چایی بنوشید؟ اینکه حس کنید تمام آدما رو دوست دارید، دلتون بخواد با کسی که قهرید آشتی کنید ولی نتوونید؟ چرا؟ به خاطر غرور، بی ارادگی و...؟ چه پیشنهادی برای اینجور وقتا دارید؟ برای وقتایی که احساس وارستگی، آرامش و شادی میکنید ولی نمیتوونید این احساسات رو بروز بدید، حق با شماست ولی دلتون میخواد دست از دفاع کردن از حقتون بردارید و فقط لبخند بزنید، بدون هیچ عصبیتی ولی نتوونید و زبونتون برخلاف میلتون عمل میکنه. 3 لینک به دیدگاه
شقایق31 40377 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۹۱ دعوای فیزیکی که نداشتم ولی تو دعوای لفظی شده که وسطش بخندم اونم وقتایی بود که با وحید دعوام میشد یهو یه چیزی میگه که خندم میگیره(البته گاهی ها) بعد زندگی یهو شیرین میشه چون خیلی اهل دعوا جنگ و اینا نیستم معمولا سکوت میکنم ولی قبلنا تو دعوا ها جیغ جیغ میکردم 3 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۹۱ به نظر من باید همه چیز رو بزاری کنار و به ندای دلت گوش بدی غرور و یا هر چیز دیگه ای نباید جلوتو بگیره! اون زمانه که احساس میکنی خیلی سبک شدی حتی قادر به پرواز کردنی:hapydancsmil: 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده