sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 فروردین، ۱۳۹۱ پیشگفتار..در صورت داشتن وقت حتما بخوانید....قلم مقاله نویس بسیار زیبا و روان و در قالب طنز هست. منبع حوزه هنری خوزستان بنا بر مکاشفات ما، زبان فارسی، امروزه با دو جریان جدید و تاثیرگذار روبروست؛ ادبیات اینترنتی و ادبیات اس.ام.اسی. هرچند اهمیت و تاثیر فراگیر این دو جریان در شیوهی محاوره و شیوهی نگارش فارسی متداول امروز، کم و بیش پیداست، اما همچنان اهل فن، برای ورود جدی به بحث ادبیات در دنیای مجازی و سر و سامان دادن به این دو جریان غیررسمی زبانی، که باید جدی انگاشته شوند و یا بیاهمیت پنداشتشان، در حال استخاره هستند. تا استخارهی اهل فن جواب بدهد، میتوان برای بررسی طنز در اس.ام.اس که هدف این مقاله است، چشم امید به اهل بخیه دوخت. اما از آنجا که در این دور و زمانه، قحط الرجال است، پس خودمان آستین را تا جایی که تبرج نشود بالا میزنیم و در کار اهل بخیه وارد شده، مشغول دوخت و دوز ادبی میشویم. پیام کوتاه پیام کوتاه، یا به فرمودهی فرهنگستان زبان و ادب فارسی؛ پیامک، عنصر معلومالحالیست که شان نزول منحصر بهفردی دارد. یعنی ابتدا صدایش از راه میرسد، اگر روی ویبره یا به قولی لرزانک باشد میلرزاند و سپس انگشت شست را به کار میاندازد تا به عالم واقع پیوسته، مورد عنایت قرار گیرد. پیام کوتاه در سال 1991میلادی به دنیا معرفی میشود اما پایش به کشور ما از سال 1381خورشیدی باز شده است. ظن قریب به یقین خالق پیام کوتاه هم مانند آلفرد نوبل خالق دینامیت، در ابتدا نسبت به آیندهی اختراع خود، اهداف بشردوستانه و عمیقتری را در ذهن میپرورانده است. اما سرنوشت اختراع او یعنی پیامکوتاه و اختراع نوبل یعنی دینامیت، ختم به خیر نشد و هر دو منجر به انفجار شد. یکی در جنگ و یکی در جامعه. اگر سرعت تکثیر و دست به دست گشتن یک پیامکوتاه را از لحظهای که برای اولین بار نوشته میشود تا لحظهای که آخرین نفر آن را از حافظهی تلفنهمراهش پاک میکند، بررسی کنیم متوجه میشویم که دانش فیزیک دستخوش یک تحول بزرگ شده است و آن سرعتی فراتر از سرعت نور است. این سرعت سرسامآور، همانند بمب اتم، منجر به انفجاری عظیم در سطح و به صورت میدانی میشود که موج حاصل از آن گوشیهای همراه را به رعشه و صدا در میآورد. پس از ارائهی این اطلاعات مهم علمی، که میتواند زیربنای علم نوین را با تغییرات بنیادین مواجه کند، به صورت معقولتری به مقولهی طنز در پیام کوتاه میپردازیم. طنز در پیام کوتاه همانطور که اشاره شد بررسی ادبیات در پیام کوتاه تلفن همراه، از جهات مختلف قابل بررسی است. این نوشتار در حد وسع خود به بررسی طنز در ادبیات اس.ام.اسی یا پیام کوتاه میپردازد. 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 فروردین، ۱۳۹۱ برای اینکه ثابت کنیم همهچیزمان به همهچیزمان میآید، پس طبیعیست که ارسال لطیفه و طنز در پیام کوتاه، یکی از مهمترین و فراگیرترین نوع استفاده از این امکان تلفن همراه در ایران باشد. چنانچه هر کاربر و مشترکی با شنیدن صدای زنگ پیام کوتاه خود، به صورت غیرارادی آمادهی خواندن لطیفه یا موضوعی طنزآمیز شده و ناخودآگاه، حتا اگر پیامکوتاه مزبور حاوی طنز نباشد، با خواندن آن صورتش متبسم میشود. یکی از دوستانم روزی سوالی مطرح کرد که چرا به لطیفهای که به صورت پیام کوتاه ارسال میشود راحتتر میشود خندید تا همان لطیفه را از کسی بشنویم. سوال او را میشود با سوالی دیگر کاملتر کرد که چرا لطیفهای را که در پیام کوتاه خواندهایم و به آن خندیدهایم، وقتی برای کسی تعریف میکنیم نه تنها به آن نمیخندد بلکه آن لطیفه را متهم به بیمزه بودن، تکراری بودن و... میکند. فکر میکنم پر غلط نباشد اگر بگویم چرایی و روانشناختی استفاده از پدیدهای به نام پیام کوتاه، برای ما، تبدیل به ابزاری برای خندیدن یا خنداندن شده باشد. یعنی ذهنمان با شنیدن صدای زنگ پیام کوتاه و رویت آن، آمادهی برخورد با نکتهای طنزآمیز و خندهدار میشود. پس تبسم، طبیعیترین برخورد کاربر، حتا با خواندن تکراریترین لطیفهی عالم وجود در گوشی تلفن همراهاش است. چنانچه اگر پیام کوتاه حاوی جملهای قصار و حکیمانه یا بیتی شعر و یا حتا یک داستانک باشد، تا آخرین لحظه، کاربر منتظر مهمترین عنصر لطیفهسازی است؛ عنصر غافلگیری. اما در انتها کاربر که منتظر خواندن لطیفه است، وقتی با خواندن متن کاملا جدی، با عنصر غافلگیری و در نتیجه لطیفهای روبرو نمیشود، باز هم غافلگیر میشود و این واکنش غیرارادی مغز است که غافلگیر شده و پیام تبسم یا خندیدن را به ماهیچههای صورت مخابره میکند. میتوان نتیجه گرفت همین فرآیند است که متضمن تبسم، بعد از خواندن هر پیام کوتاهی است. (البته بلانسبت ما و شما که از پیام کوتاه فقط و فقط به منظور اطلاعرسانی و ارسال مفاهیم عمیق انسانی استفاده میکنیم و هرگز دنبال این اس.ام.اسبازی و این قبیل جلفبازیها نمیرویم!) پس همانطور که ملاحظه شد متداولترین نوع استفاده از پیام کوتاه، استفاده و یا سوءاستفاده طنزآمیز از آن است! جای بسی خوشحالیست که، البته اخلاق حکم میکند بنویسیم جای بسی نگرانی است که (!)هزل و هجوی که تا پیش از این به صورت درگوشی و در لفافه برای حفظ حرمتهای شخصی، خانوادگی و اجتماعی به کار میرفت، امروزه با نوشته شدن آن به صورت پیام کوتاه، از قباحت افتاده است. مثلا تمام اسامی و افعال و فحش و ناسزایی را که یک شهروند ممکن است در طول سال، یکبار و آنهم در کوچه و خیابان به گوشش بخورد و بشنود، یکباره و در یک نشست و در یک پیام کوتاه، میتواند آنها را بخواند و بسی حظ، که خود دانی! ببرد. از طرفی اینگونه فراگیربودن استفاده از لطیفه و جوکهای اجتماعی، سیاسی، اروتیک و ... در پیامهای کوتاه، معرف نیاز جامعه برای یافتن روزنههایی برای اعلام موجودیت، زنده بودن و در جریان امور بودن و همچنین گویای یافتن راهکاری خودجوش و مردمی برای تجربهی شادیهای گروهی و همگانی، و از نگاهی دیگر حتا ابراز و اعلام نوعی واکنش، اعتراض و برونریزی اجتماعی و سیاسی و... در برخورد با مسائل و مشکلات دستبه گریبان خویش است. از اینها گذشته اهمیت پیام کوتاه به عنوان مرجعی که ادبیات شفاهی و روزمرهی کوچه را به صورت نوشته در میآورد بسیار حائز اهمیت است؛ ادبیاتی نیمهشفاهی - نیمهکتبی که عمری به اندازهی اهمیت موضوع مورد بحث خود دارد. چه بسیار لطیفهها و جوکهای معترض سیاسی و اجتماعی مهم و تاثیرگذاری که در بازههای زمانی بسیار محدود منتشر شدند و از حافظهی مردم و گوشیهای تلفنهمراهشان پاک شدند اما چون مرهمی بر زخمی، خنکایی از رضایت بر جان و لبخندی از دلخنک شدن بر صورت مردم نشاندند. در کل میتوان طنز در پیامکوتاه را نوشتن ادبیات طنز شفاهی و درگوشی دانست. 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 فروردین، ۱۳۹۱ در ادامه خوشبختانه یا متاسفانه! با در نظر گرفتن اخلاق جمعی، حرمتهای اشخاص و قومیتها و همچنین با خودسانسوری قاطعانه، به دستهبندی و ذکر مثال پیامهای کوتاه طنزآمیز متداول در تلفنهای همراه، اشاره کردهایم. به زبان ساده بدون دخالت دست به پاستوریزاسیون جوکها پرداختهایم تا حاصلی بیخطر، باادب و قابل چاپ به دست آوریم! (برای اینکه مطمئن شوید چقدر این سند ادبی، مرجعیت دارد میتوانید زیرچشمی به حافظهی پیامکوتاه تلفنتان یک نگاهی بیندازید!) متداولترین انواع پیام کوتاه طنز جوکها و لطیفههای شفاهی: جوکها و لطیفههای (طنز، هزل، هجو) که پیش از این تنها به صورت شفاهی و درگوشی گفته میشد درحال حاضر دومنظوره مورد استفاده قرار میگیرد. یکی کماکان شفاهی و دیگری نیمهشفاهی – نیمهنوشتاری یا همان اس.ام.اسی مذکور که طبیعتا به صورت نوشته (با حروف فارسی یا فینگلیش) ارسال میشود. (مانند طنز: به یارو میگن بابات مرده. میگه امکان نداره. میگن به جان خودت مرده. میگه میفهمم چی میگین ولی تا حالا سابقه نداشته. یا یارو خانمش دوقلو میزاد. میره حسابداری بیمارستان میبینه هزینهش خیلی میشه. میگه داداش قربون دستت کمتر حساب کن، جفتشون رو ببرم! یا یارو زخم معده داشته چسب زخم میخوره. هزل: یک نفر به خانمش میگه خوشحالم که مادر شدی. خانمش میگه: من هم امیدوارم تو هم یک روز پدر بشی. هجو: معلمی به شاگردش گفت تو چطوری میخوای تو امتحانا قبول شی؟ آخه نه درس میخونی نه باغ میای!) متنهای سرکاری؛ که دربرگیرندهی این قبیل موارد میباشند؛ جملات احساسی و رمانتیک (مانند میخواستم یک شمع باشم و تا پایان عمر به پایت بسوزم... اما نامرد ادیسون، برق را اختراع کرد!)، اشعار معروفی که در پایان آنها از عنصر غافلگیری استفاده میشود و طبیعتا نتیجهگیری یا اتفاقی خندهدار به وقوع میپیوندد (مانند اول قرار نبود بسوزند عاشقان بعدا قرار شد که بسوزند عاشقان، یا پسر نوح با بدان بنشست ... حالا برو خونهزندگیش رو نگاه کن ببین چی داره!؛ خونه، ویلا، پرادو، n95 و...!) همچنین جملات قصار طنزآمیز (مانند لوطیترین جملهی سال: قرمزی چشاتیم... نفازولین بریز فنا شیم! یا چیپترین جملهی عاشقانهی سال: لاستیک دلم رو با میخ نگات پنچر نکن عزیز!)، طنزهایی که به صورت اخبار کاملا جدی تنظیم شدهاند اما آنها هم از عنصر غافلگیری بهره میبرند... (مانند روز دوشنبه ساعت 2 پس از نیمهشب، رضا کیانیان، بازیگر چیرهدست و ماهر سینمای ایران، بر اثر تصادفی که روبروی خانهاش روی داد، از خواب پرید! یا اناالله و انا الیه راجعون. فرستندهی این اس.ام.اس از دوریتان جان داد.) همچنین مباحث علمی که پایانبندی غیرعلمی و طنز دارند، (مانند مجموعه طنزهایی که به قوانین نیوتن معروف شدهاند مانند: قانون شانزدهم نیوتن: اگر جاییت برود لای در، سرعت صوت از سرعت نور بیشتر میشود! یا به نیوتن میگن برای چی از افتادن سیب تعجب کردی؟ میگه آخه من زیر درخت گلابی نشسته بودم. یا زن مثل ویروس میمونه، وقتی وارد زندگیت بشه، جیبت رو اسکن میکنه، لبخند رو دیلیت میکنه، مخت رو ادیت میکنه، برنامههات رو دانلود میکنه، آخرش هم هنگ میکنی!) و دیگر لطیفهها (مانند تهرانیه به پسرش گفت: پسرم هیچ میدونی ناپلئون وقتی به سن تو بود، شاگرد اول کلاسش بود؟ پسرش جواب داد: پدر جان هیچ میدونی که ناپلئون وقتی به سن شما بود، امپراتور بود؟!) دو دوتا چندتا میشه؟!: این سوال در لطیفهسازی و ادبیات شفاهی تبدیل به یک ژانر و گونهی کاملا منحصر به فرد در آمده است. چنانچه انوع متفاوتی از این لطیفه ساخته و پرداخته شده و میشود. حتا این لطیفه را گاهی با کمی تغییرات در لطیفههای سیاسی و از زبان آدمهای مختلف به کار میبرند. (مانند : دو دوتا چندتا میشه؟ - هشت تا! : ای آقا! فوق فوقش بشه پنجتا! نه دیگه هشتتا! یا با توجه به سیاست اقتصادی امروز ایران چنین لطیفهای را هم میتوان تعریف کرد؛ یکی به یک گفت: دو دو تا چندتا میشه؟ یارو جواب داد: من در مسائل کلان کشور دخالت نمیکنم!) جملهسازیها: (مانند به یارو میگن با حمید جمله بساز. میگه شما دوتا چقدر شکل همید. یا به یارو میگن دودوتا چندتا میشه؟ میگه قربون دستت یه کلمه بگو باهاش جمله بسازیم، دردسرش کمتره. ) 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 فروردین، ۱۳۹۱ لطیفههای سیاسی: که در موقعیتهای مختلف از طنز، هزل و هجو بهره میبرند و به تناسب عمر و کارکردشان محدود به سرانجام گرفتن و یا پایان پذیرفتن اهمیت آن موضوع خاص در ذهن جامعه است (مانند وزیر آموزش و پرورش اعلام کرد معلمانی که چون شمع میسوزند تا پایان سال گازسوز میشوند. یا اطلاعیهی ورودی دانشگاه: دیروز: از پذیرفتن بدحجابان معذوریم. امروز: از پذیرفتن خانمها با شلوار کوتاه یا چکمه معذوریم. فردا: لطفا با شلوار وارد شوید. یا عشق با نگاه آغاز میشود. با لبخند تداوم پیدا میکند. با بوسه رشد میکند. با 110 تمام میشود. یا شیطان اعلام کرد از گناه کردن نترسید. چرا که سهمیهی سوخت جهنم تمام شده است. یا در آمریکا اگر برق دو ساعت قطع شود اقتصاد ژاپن نسبت به آمریکا دوبرابر بیشتر رشد میکند. در ایران اگر دو ساعت برق قطع شود جمعیت دوبرابر میشود! یا یکی میگفت ما قبلا یه تیکه زمین داشتیم که تو ایران بود. حالا ایران یه تیکه از زمین ماست. یا یک ضرب المثل چینی میگوید: یک ایرانی اگر هواپیمایش سقوط نکند، از حوادث رانندگی جان سالم به در ببرد، آلودگی هوا زندهاش بگذارد و زلزله زیر آوار لهاش نکند، و دستآخر کسی به کشورش حمله نکند، حتماً از خوشحالی خواهد مرد! یا طبق آخرين اخبار آنفولانزاي مرغي وارد ايران شده به تمام مجردها توصيه ميكنيم تا اطلاع بعدي قاطي مرغها نشن! یا چلهی تابستون یکی به یکی میگه چرا آستین کوتاه پوشیدی؟ طرف میگه تو به روح اعتقاد داری؟ یارو میگه آره دارم اما چه ربطی داره؟ طرف میگه آخه تو روحت رحمت هوا گرمه! یا یکی از مسوولین میخواست خیلی دلگرمکننده حرف بزنه، گفت: در سال 86 ده درصد، کاهش تلفات جادهای داشتهایم. تا سال 87 تلفات جادهای به صفر خواهد رسید و امیدورایم تا سال 89 در جادهها زاد و ولد هم داشته باشیم! یا شنیدی پاپانوئل امسال نیومده؟ آخه شلوارش تو چکمش بوده!) شوخیهای کلامی و تصویری؛ شوخیهایی که به صورت بازیهای کلامی یا موقعیتی انجام میشود. (مانند در سطرهای متعدد و زیر هم، فقط یک نقطه میگذارند. بعد از مثلا بیست خط یک جمله نوشته میشود مثل: حالا که تا پایین میری آشغالها رو هم ببر! یا تعدادی حروف و علائم و سمبلهای مختلف را کاملا بیمعنی کنار هم ردیف میکنند. در انتها مینویسند: تو حرف آدمیزاد حالیت نمیشه حالا این رو چطوری میخوای بخوونی؟! یا تعداد زیادی نقطه را به صورت نامرتب کنار هم و در سطرهای مختلف قرار میدهند و در انتها مینویسند: شعری از شاعرهای نابینا! یا با حروف انگلیسی و لاتین تصویرسازیهای متفاوتی میکنند، مثلا مردی که خودش را دار زده و در کنارش متنی کوتاه اضافه میکنند: این منم که از عشق تو، خودم رو دار زدم. یا تعدادی نقطه را در چند سطر و به صورت اریب قرار میدهند. در پایان مینویسند برو کنار خیس یا نجس نشی!) لطیفههای قومیتی، باورهای دینی، بومی، عقیدتی، مستهجن و ...؛ [...] که به دلیل حفظ حرمتها از بازنشر آنها چشم میپوشیم. *** ببخشید، یک چیزی تو جیبم لرزید. مثل اینکه پیام کوتاه دارم! حسن ختام این یادداشت هم شد یک پیام کوتاه . هرچند که احتمالش خیلی کم است اما ممکن است یک شعر یا داستانک باشد که در اینصورت تا چند لحظهی دیگر برای شما فورواردش میکنم... 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده