ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 اسفند، ۱۳۹۰ اگر می دانستم این آخرین دقایقی ست که تو را می بینم , به تو می گفتم " دوستت دارم " و نمی پنداشتم تو خود این را می دانی....... وصیت نامۀ گابریل گارسیا مارکز: اگر پروردگار لحظهای از یاد میبرد که من آدمکی مردنی بیش نیستم و فرصتی ولو کوتاه برای زنده ماندن به من میداد از این فرصت به بهترین وجه ممکن استفاده میکردم. به احتمال زیاد هر فکرم را به زبان نمیراندنم، اما یقیناً هرچه را میگفتم فکر میکردم. هر چیزی را نه به دلیل قیمت که به دلیل نمادی که بود بها میدادم. کمتر میخوابیدم و بیشتر رویا میبافتم؛ زیرا در ازای هر دقیقه که چشم میبندیم، شصت ثانیه نور از دست میدهیم. راه را از همان جایی ادامه میدادم که سایرین متوقف شده بودند و زمانی از بستر بر میخواستم که سایرین هنوز در خوابند. اگر پروردگار فرصت کوتاه دیگری به من میبخشید، سادهتر لباس میپوشیدم، در آفتاب غوطه میخوردم و نه تنها جسم که روحم را نیز در آفتاب عریان میکردم. به همه ثابت میکردم که به دلیل پیر شدن نیست که دیگر عاشق نمیشوند، بلکه زمانی پیر میشوند که دیگر عاشق نمیشوند. به بچهها بال میدادم، اما آنها را تنها میگذاشتم تا خود پرواز را فرا گیرند. به سالمندان میآموختم با سالمند شدن نیست که مرگ فرا میرسد، با غفلت از زمان حال است. چه چیزها که از شماها [خوانندگانم] یاد نگرفتهام ... یاد گرفتهام همه میخواهند بر فراز قلهی کوه زندگی کنند و فراموش کردهاند مهم صعود از کوه است. یاد گرفتهام وقتی نوزادی انگشت شصت پدر را در مشت میفشارد، او را تا ابد اسیر عشق خود میکند. یاد گرفتهام انسان فقط زمانی حق دارد از بالا به پایین بنگرد که بخواهد یاری کند تا افتادهای را از جا بلند کند. چه چیزها که از شما یاد نگرفتهام ... . احساساتتان را همواره بیان کنید و افکارتان را اجرا. اگر میدانستم امروز آخرین روزی است که تو را میبینم، چنان محکم در آغوش میفشردمت تا حافظ روح تو گردم. اگر میدانستم این آخرین دقایقی است که تو را میبینم، به تو میگفتم «دوستت دارم» و نمیپنداشتم تو خود این را میدانی. همیشه فردایی نیست تا زندگی فرصت دیگری برای جبران این غفلتها به ما دهد. کسانی را که دوست داری همیشه کنار خود داشته باش و بگو چقدر به آنها علاقه و نیاز داری. مراقبشان باش. به خودت این فرصت را بده تا بگویی: «مرا ببخش»، «متاسفم»، «خواهش میکنم»، «ممنونم» و از تمام عبارات زیبا و مهربانی که بلدی استفاده کن. هیچکس تو را به خاطر نخواهد آورد اگر افکارت را چون رازی در سینه محفوظ داری. خودت را مجبور به بیان آنها کن. به دوستان و همهی آنهایی که دوستشان داری بگو چقدر برایت ارزش دارند. اگر نگویی فردایت مثل امروز خواهد بود و روزی با اهمیت نخواهد گشت. ... . همراه با عشق گابریل گارسیا مارکز پ ن::ای دلِ غافل!! 6 لینک به دیدگاه
شاران 768 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 اسفند، ۱۳۹۰ من این متن رو قبلا خوندم اما همون طور که گفتین واقعا ارزش بارها خوندن و 100 البته به کار بردن در زندگی رو داره من به شخصه واقعا دوست دارم آدمی این چنین باشم اما حتی توانایی عمل کردن به این یه جمله ای که ازش نقل قول گرفتم رو هم ندارم کسانی را که دوست داری همیشه کنار خود داشته باش و بگو چقدر به آنها علاقه و نیاز داری. مراقبشان باش. به خودت این فرصت را بده تا بگویی: «مرا ببخش»، «متاسفم»، «خواهش میکنم»، «ممنونم» و از تمام عبارات زیبا و مهربانی که بلدی استفاده کن. لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 اسفند، ۱۳۹۰ من این متن رو قبلا خوندم اما همون طور که گفتین واقعا ارزش بارها خوندن و 100 البته به کار بردن در زندگی رو داره من به شخصه واقعا دوست دارم آدمی این چنین باشم اما حتی توانایی عمل کردن به این یه جمله ای که ازش نقل قول گرفتم رو هم ندارم دقیقاً منم همین حال و هوا را دارم بارها این متنو خوندم و برام باز تازه ست اما..... مرسی که سر زدی لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 اسفند، ۱۳۹۰ هيچ كس لياقت اشكهاي تو را ندارد و كسي كه چنين ارزشي دارد باعث اشك ريختن تو نمي شود. دوست واقعي كسي است كه دستهاي تو را بگيرد ولي قلب تو را لمس كند. هرگز وقتت را با كسي كه حاضر نيست وقتش را با تو بگذراند، نگذران. شايد خدا خواسته است كه ابتدا بسياري افراد نامناسب را بشناسی و سپس شخص مناسب را، به اين ترتيب وقتي او را يافتي بهتر مي تواني شكرگزار باشي. به چيزي كه گذشت غم مخور، به آن چه پس از آن آمد لبخند بزن. عقلش آنقدر بزرگ بود كه هيچ كلاهي به راحتي به سرش نمي رفت. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده