*Mahla* 3410 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اسفند، ۱۳۹۰ آنارشیسم آیا در تاریخ، جوامع آنارشیستی وجود داشتهاند؟ برایان کاپلان مترجم: مجید رویین پرویزی احتمالا تا کنون هیچ جامعهای که تمام ایدهآلهای آنارشیستی را برآورده ساخته باشد وجود نداشته، اما چند نمونه قابل تامل در این زمینه وجود دارند. [TABLE=align: left] [TR] [TD=width: 100%] [/TD] [/TR] [/TABLE] آنارشیستهای چپ اغلب کمونهای آنارشیستی اسپانیای دوران جنگ داخلی را به عنوان نمونههای قابل بررسی جوامع آنارشیستی نام میبرند. در واقع نقش آنارشیستهای اسپانیایی در جنگ داخلی اسپانیا تا کنون موضوع بحثهای بیپایان بوده است. از آنجا که مطالب این مجموعه در اساس به مباحث تئوریک نظر دارد تا سوالهای تاریخی، خوانندگان برای اطلاعات بیشتر در این زمینه بهتر است از منابع دیگر استفاده کنند. اینجا تنها به طور مختصر اشاره میکنیم آنارشیستهای چپ معتقدند که: 1) سازمانهای سیاسی و اتحادیههای آنارشیستی اسپانیا در زمان جنگ آغاز به کار کرده و در سرتاسر آن دوران نیز دموکراتیک باقی ماندند؛ 2) اکثریت شهروندانی که در نواحی تحت کنترل آنارشیستها زندگی میکردند حامی آنها بودهاند؛ 3)کارگران به جای آنکه تحت کنترل شدید سران آنارشیست باشند خودشان به شکل مستقیم کارخانهها و بنگاههایی که در آن کار میکردند را اداره میکردهاند؛ و 4) سهمیههای کشاورزی که در مناطق آنارشیستی از مزارع جمع میشد عموما داوطلبانه بودند؛ و تنها درباره شمار قلیلی از خرده کشاورزان از جبر استفاده شده است. در مقابل منتقدان آنارشوکاپیتالیست از جمله جیمز دونالد بر این باورند که: 1) سازمانهای سیاسی و اتحادیههای آنارشیستی اسپانیا حتی اگر در ابتدا نیز دموکراتیک بودند، با آغاز جنگ به سرعت به الیگارشیهای دیکتاتوری با ظواهر دموکراتیک تبدیل شدند؛ 2) آنارشیستهای اسپانیایی، حتی اگر در ابتدا با حمایت مردمی روبهرو بودند، خیلی سریع با سوء استفاده از قدرت محبوبیت خود را از دست دادند؛ 3) در بسیاری یا حتی تمام، موارد کنترل کارگری بر کارخانهها به معنای کنترل دیکتاتوری سران آنارشیست بود؛ و 4) جمع آوری سهمیه از مزارع مناطق آنارشیستی اغلب به جبر انجام میشد و تنها این حق صوری به افراد داده میشد که اگر مایل به اعطای سهمیه نیستند از مجموعه بیرون بمانند. من هم درباره مجادلات مربوط به آنارشیستهای اسپانیا، مقالهای نوشتهام به نام «آنارشیسم دولتی اسپانیا: بررسی تاریخی، اقتصادی و فلسفی آنارشیسم اسپانیا» که میتوانید به آن هم رجوع کنید. Kibbutzim اسرائیل هم اغلب به عنوان مثال خوبی از سوسیالیسم داوطلبانه تحسین شده است. کروپتکین و باکونین «میر» (the mir)، که نظام سنتی کمونی کشاورزی در مناطق روستایی روسیه بود، را مثالی از سازمان و ارزشهای مطلوب در یک جامعه آنارشیستی میدانستند. بسیاری اجتماعات آزمایشی هم ادعای دستیابی بهایدههای آنارشیسم سوسیالیستی کردهاند. در مقابل، نمونه مورد علاقه آنارشوکاپیتالیستها ایسلند قرون وسطا است و دیوید فریدمن درباره این دوره تاریخی مغفول مانده که دارای عرضه رقابتی خدمات دفاعی و مشخصات آنارشیستی بوده است، بسیار نوشته است. آنارشیستهای چپ گاها به انتقاد از کار فریدمن روی ایسلند قرون وسطا پرداختهاند، اما در کل بحث او پرداخت بیشتری از مثال اسپانیای دوران جنگ داخلی دارد. بخش بزرگی از تاریخ قرون وسطای ایرلند هم ادعا شده است که دارای خصایص آنارشوکاپیتالیستی بوده است. سایر آنارشوکاپیتالیستها بر این باورند که دوران غرب وحشی آمریکا نمونه بسیار ممتازی از رویش نهادهای آنارشوکاپیتالیستی است که بعدها توسط حکومت از بین رفته است. آنارشیستهای راست اغلب اشاره کردهاند با وجودی که ایالات متحده هیچ گاه به هیچ معیاری جامعهای آنارشیستی نبوده است، اما در دوره قبل از قرن بیستم بیش از هر جامعه دیگری در طول تاریخ بهایدهآلهای لسه فر نزدیک شده است. موری روتبارد به طور خاص تاریخی چهارجلدی درباره دورههای مستعمراتی و انقلابی آمریکا نوشته است و در آن زمانی را یافته که در پنسیلوانیا حکومت تقریبا در بازهای محو شده بود. موردی که منبع الهام هر دو طیف آنارشیست بوده، پدیده شهرهای آزاد قرون وسطا است. این شهرها به عنوان نخستین حلقه سست زنجیره فئودالیسم، تبدیل به مراکز توسعه اقتصادی اروپا و مهد تجارت، هنر و فرهنگ شدند. اینها بهشت زمینی رعیتهای فراری بودند، زیرا آنها اغلب اگر طی یک سال و یک روز مجددا به دام نمی افتادند میتوانستند آزادی خود را به دست بیاورند. همچنین این شهرها نمونههای فراوانی به دست میدهند از اینکه چطور مردم میتوانند انجمنهای مشترک برای دفاع و بیمه تشکیل دهند. مسلما آنارشیستهای چپ و راست هریک مطابق رویکرد خود به این شهرهای آزاد مینگرند: چپها بر پدیدههای کمونی و جمعی این شهرها تاکید میکنند و راستها بیشتر به ماهیت آزاد بازارها و ارائه خصوصی خدمات توجه دارند. کروپتکین کتاب بسیار مبسوطی درباره شهرهای آزاد قرون وسطا دارد؛ آنارشوکاپیتالیستها کمتر در این باره نوشتهاند، اما قویا برخورد تاریخی هنری پیرن در کتاب «شهرهای قرون وسطا» و همین طور هارولد برمن در کتاب «قانون و انقلاب» را تحسین میکنند. دنیای اقتصاد لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده