spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۰ طراحی شغل طراحی شغل عبارت است از یکی کردن محتوای کار و کیفیت مورد نیاز جهت انجام کار نظیر مهارتها ، تواناییها تجربیات برای هر شغل به گونه ای که نیازهای کارکنان و سازمان برآورده شود . طراحی شغل یکی دیگر از زاهبردهایی است که مدیران می توانند جهت اعضای سازمان به کار گیند . و برای از بین بردن کسالت حاصل از شغل می توان از راهبردهای زیر استفاده کرد . چرخش شغلی توسعه شغلی غنی سازی شغل وقت کاری شناور نظریه ی تقویت رفتار این تئوری ، نوع رفتار را به عنوان عاملی می داند که محیط سبب آن می شود . ویدادهای درونی فرد یا افراد مورد توجه این تئوری نیست و آنچه موجب کنترل رفتار می شود عامل تقویت کننده می باشد . محرکهای انگیزشی ( پولی و غیر پولی ) چهت بر انگیختن کارکنان ، مدیریت به دنبال برنامه های برانگیزاننده می باشد . ضمن آن که تلاش می شود تا افراد نارضایتی نداشته باشند . همواره پول به عنوان یک براگیزاننده مورد توجه بوده است . نظریه ی سیستمی انگیزش طبق این تئوری پیش از اینکه انگیزش و رفتار فرد به اندازه ی کافی شناخته شود کلیه ی نیروهایی که بر فرد اثر می گذارند مورد توجه قرار می گیرند . بر اساس این تئوری ، سه دسته از متغیرها بر انگیزش سازمانی تاکید دارند که عبارتند از : خصوصیات فردی ، خصوصیات غلی و خصوصیات موغعیت کاری . لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۰ رهبری رهبری عبارت است از توانایی در اعمال نفوذ بر گروه و سوق دادن آن به اهداف مورد نظر . هدف از رهبری و فرماندهی ، راهنمایی زیر دستان در جهت بهتر فهمیدن هدفهای سازمان و برانگیختن آنان به کار و فعالیت موثر است . تفاوت مدیر و رهبر در سازمان رهبری وظیفه ی عمده ی مدیریت است اما تمام کار او نیست . به عنوان مثال مدیران ملزم به برنامه ریزی و سازماندهی هستند ، لکن نقش اساسی یک رهبر اثرگذاری بر دیگران است به نحوی که اهداف از پیش تعیین شده را مشتاقانه دنبال کنند . تئوریهای رهبری تئوری های رهبری به سه صورت ذیل طبقه بندی می شود : تئوری های شخصیتی در مورد رهبری تئوری های رفتاری رهبری تئوری های اقتضایی رهبری شبکه ی مدیریت یکی از تئوریهای معروف رهبری نظریه شبکه ی مدیریت است که توسط بلیک و موتن ارائه شده است . این دو نویسنده به این نتیجه رسیدند که توجه به تولید و توجه به کارکنان هر دو در مدیریت مهم هستند . در این مدل دو بعد تولید مداری و فردمداری به 9 درجه یا امتیاز تقسیم شده و یک ماتریس 9 – 9 به دست آمده است . در میان این شیوه های گوناگون 5 سبک شاخص وجود دارد که عبارتند از : مدیریت نامحسوس(1-1) که کمترین قدرت اعمال می شود و بدون نظارت مدیریت ، کارها انجام می شود . مدیریت باشگاهی (9-1) ، توجه دقیق و عمیق به نیازهای افراد تا روابط حسنه شود و جو یا شرایط صمیمی و دوستانه بر سازمان حاکم گردد . مدیریت تیمی (9-9) ، کارها به وسیله ی افراد بسیار متعهد انجام می شود ، در سازمان افراد منافع مشترک دارند و وابستگی یا روابط متقابل آنها موجب احترام متقابل می گردد . مدیریت وظیفه مدار یا استبدادی (1+9) ، صدور دستور و بخش نامه ، کارها باید دقیق اجرا شود و افراد سازمانی نوعی وسیله برای انجام کار به حساب می آیند . مدیریت میانه رو (5+5) ، همزمان به عملکرد سازمان و رضایت شغلی کارکنان توجه می شود . تولید و میزان رضایت شغلی اعضای سازمان بالا است . لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۰ نظریه های موقعیتی و اقتضایی موفقیت رهبری بسیار پیچیده تر از این است که تعدادی رفتار فردی یا ویژگی های شخصیتی را برشماریم . در نتیجه پژوهشگران به عوامل موقعیتی و اثرات آن توجه نمودند ، زیرا شرایط مختلف ایجاب می کند که رهبر از سبک یا شیوه های رهبری متفاوت استفاده کند . موقعیت ها و تصمیم های رهبری : پیوست رهبری در این نظریه بر موقعیت هایی که در آن رهبر اقدام به اتخاذ تصمیم می کند تاکید شده است . نظریه اقتضایی فیدلر تئوری او بیانگر این است که عملکرد موفقیت آمیز گروه به یان امر بستگی دارد که شیوه ی رهبری باید متناسب با موقعیت با شرایطی باشد که فرد در سازمان در آن قرار می گیرد . به موجب این مدل ، در رهبری 3 متغیر اساسی نقش تعیین کننده دارند . این متغیرها عبارتند از : رابطه ی رهبر با اعضا یا پیروان ساختار وظیفه و قدرت رهبر نظریه چرخه زندگی این تئوری بیانگر این مطلب است که چگونه رفتار رهبر با سطح رشد یافتگی زیر دستان باید متناسب باشد . این نظریه که در واقع یک مدل مشروط رهبری است ، عامل رشد روانی زیردستان را نیز در نظر گرفته است . چهار سبک رهبری عبارتند از : سبک آمرانه (رابطه مداری ضعیف و وظیفه مداری قوی) سبک متقاعد کننده(رابطه مداری قوی و وظیفه مداری قوی) سبک مشارکتی (رابطه مداری قوی و وظیفه مداری ضعیف) سبک تفویضی(رابطه مداری ضیف و وظیفه مداری ضعیف) نظریه ی جایگزینیهای رهبری این تئوری جایگزینیهایی برای رهبری پیشنهاد کرده است که بر اساس آن بعضی متغیرهای موقعیتی ممکن است واقعا جایگزین رهبری شوند یا فتار ره را بی اث کنند . لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۰ ارتباطات ارتباطات به زبان ساده انتقال اطلاعات و معانی از شخصی به شخص دیگر اطلاق می شود . ارتباط فراگرد دادن و ستادن اطلاعات است . تبادل اطلاعات با استفاده از تواناییهای انسانی یا رسانه های تکنولوژیکی . انواع ارتباطات 1- ارتباطات غیر کلامی 2- ارتباطات کلامی 3- ارتباطات شفاهی 4- ارتباطات کتبی 5- ارتباطات الکترونیکی فرایند ارتباطات ارتباطات عبارت است ازانتقال اطلاعات (پیام) از فردی (فرستنده پیام) به فرد دیگر (گیرنده ی پیام) در جریان ارتباط . سه عنصر مهم در جریان قابل تشخیص است که عبارتند از : فرستنده پیام ، پیام ، گیرنده پیام . ارتباط در سازمان در یک سازمان کارامد ، جریان ارتباطات بنا به نوع سبک مدیریت از بالا به پایین ، از پایین به بالا ، افقی می تواند بر قرار باشد . لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۰ نظارت نظارت عبارت است از ارزیابی تصمیم گیریها و برنامه ها از زمان اجرای آنها و اقدامات لازم برای جلوگیری از انحراف عملیات نسبت به هدفهای برنامه وتصحیح انحرافات احتمالی به وجود آمده و یا به عبارتی دیگر نظارت ، تلاش منظمی است که در جهت رسیدن به اهداف استاندارد ، طراحی سیستم بازخور اطلاعات ، مقایسه اجزای واقعی با استانداردهای از پیش تعیین شده و سرانجام تعیین انحرافات احتمالی و سنجش ارزیابی آنها بر روند اجرایی که شامل حداکثر کارایی است . اهمیت نظارت هر نوع مدیریتی که بدون سیستم نظارتی باشد فاقد تضمین لازم برای صحت و دقت عملیات و اجرای کامل و صحیح برنامه ها می باشد . بنابراین ایجاد و اجرای سیستم نظارت به عنوان یک بخش مهم از اجزاء مدیریت به حساب می آید . فرایند نظارت فرایند نظارت شامل چهار مرحله اساسی به شرح زیر است : 1- تعیین معیار برای کنترل متناسب با هدفهای برنامه و پیش بینی نتایج برنامه 2- سنجش عملکرد در برابر استانداردها یا معیارهای اندازه گیری عملکرد 3- تشخیص و ارزیابی انحرافات و تحلیل علی آنها 4- اقدامات اصلاحی مرحله ی اول ، تعیین استانداردها این مرحله ، مرحله ی تعیین ملاکها و روشهای سنجش عملکردهاست که شامل همه ی جوانب کار و فعالیتهای سازمان می شود . این مرحله همه ی مفاهیم سازمانی مانند برنامه ریزی ، تعیین خط مشی ، روش ها ، رویه ها و بودجه بندی را در برمیگیرد . مرحله ی دوم ، سنجش عملکرد دومین مرحله نظارت عبارت است از مقایسه نتایج عملیات انجام شده با هدفها و استانداردهایی که از قبل تعیین شده است . مرحله ی سوم ، مقایسه عملکرد با استانداردها مقایسه عملکرد با استاندرادهای از پیش تعیین شده یک مرحله ی مهم از فرایند کنترل است . دو مرحله ی پیشین ، مقدمات کنترل را فراهم می سازد ، سپس مدیران باید عملکرد را با استانداردها مقایسه کنند . مرحله چهارم ، اقدامات اصلاحی طبیعی است که کلیه مراحل فوق به منظور اقدام برای جلوگیری از انحراف در کار و تطبیق اجرای کار با برنامه ها و اهداف پیش بینی شده ، می باشند و چنانچه اقدام لازم برای اصلاح به عمل نیاید انجام این مراحل نیز بی نتیجه است و هیچگونه آثار مثبتی از اجرای آنها به جای نخواهد ماند . لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۰ سطوح نظارت وظایف برنامه ریزی و نظارت ، فرایندهای پیسوته ای هستند که در کنار هم سازمان را به سوی موفقیت رهنمون می سازند . برنامه ها مبانی لازم را برای هماهنگی ، نظارت و رهبری فراهم می کنند وبا مشخص کردن جوانب عملی و رفتاری فعالیتهای سازمان نوعی کنترل در سازمان ایجاد کرده و میزان بلاتکلیفی را کاهش می دهند . نظارتهای راهبردی ، راهکاری و عملیاتی برای پیگیری برنامه های راهبردی ، راهکاری و عملیاتی اجرا می شوند . نظارت راهبردی برنامه هایی که در بالاترین سطح سازمان تهیه می شوند برنامه های راهبردی نام دارند . نظارت راهبردی فرایندی است که اجرای بهینه این برنامه ها را تضمین می کند . نظارت راهکاری این نظارت فرایندی است که اجرای بهینه برنامه ها را در سطح واحدها ، با توجه به عوامل ویژه داخلی و خارجی موثر بر این برنامه ها تضمین می کند . مدیریت میانی مسئولیت این نظارت را بر عهده دارد و این نوع نظارت چارچوب زمانی کوتاه تری نسبت به نظارتهای راهبردی دارد . نظارت عملیاتی برنامه های عملیاتی دارای دامنه ی زمانی کوتاه و قلمرو حدودند . نظارت فرایندی است که اجرای موفقیت آمیز برنامه های عملیاتی روزانه را باارزیابی فعالیتهای داخلی مورد نظر تضمین می کند . مدیران خط اول مسئول این نظارت هستند و چارچوب زمانی نظارت عملیاتی به صورت (روزانه ، ساعتی ، هفتگی) است . لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۰ انواع نظارت نظارت را می توان به نظارت آینده نگر ، نظارت همزمان و نظارت گذشته نگر تقسیم نمود . نظارت آینده نگر : این نوع نظارت ماهیتا مانع بروز انحرافات می شود و چون قبل از وقوع هر فعالیت صورت می گیردآینده نگر نامیده می شود . نظارت همزمان : ویژگی اساسی این نوع کنترل ، توانایی اقدام اصلاحی در حین انجام عملیات ، یعنی قبل از بروز انحرافات است . نظارت همزمان وقتی موثر است که مدیر در مواقع لازم اطلاعات دقیقی از تغییرات محیط و یا میزان پیشرفت در جهت رسیدن به هدفها در اختیا رداشته باشد . نظارت گذشته نگر : نظارت بعد از عملیات ، نظارت گذشته نگر است که نتایج اقدامات انجام شده را ارزیابی می کند . نتایج فعالیت تکمیل شده با استانداردهای معین تطبیق داده می شود و چنانچه انحرافی وجود داشته باشد اقداماتاصلاحی برای تشویق یا اعطای پاداش به کارکنان مورد استفاده قرار می گیرد . این نوع نظارت ، نظارت بازخوردی نیز نامیده می شود و آنچه در عمل اتفاق افتاده است را منعکس می کند . ویژگی های نظام نظارتی موثر اثر بخشی هر سیستم کنترل ، در گرو آن است که از ویژگی های مناسب و قابلیتهای کافی برای انجام عملیات مورد نظر برخوردار باشد و بتواند مقاصد خود را دنبال نماید . ویژگی های نظام نظارتی ناکارا زمانی که سیستم های نظارتی یک سازمان نتوانند اطلاعات درستی از عملکرد سازمان به مدیران بدهند ، مدیران بازخورد نظارتی اشتباه دریافت داشته و در نتیجه به اقداماتی دست می زنند که متناسب با موقعیت نیست و این امر می تواند خسارات جدی برای سازمان به وجود آورد . آنچه باید نظارت شود نظارت غالبا بر افراد ، منابع مالی ، عملیات ، اطلاعات و عملکرد کل سازمان اعمال می شود . ابزارهای نظارت کلیه روشهایی که امروزه در موسسات و سازمانهای انتفاعی یا غیر انتفاعی به منظور نظارت به کار میرود به دو دسته اصلی تقسیم می شوند . 1- ابزارهای بودجه ای 2- ابزارهای غیر بودجه ای لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۰ خلاقیت *لازمه ی نوآوری ، خلاقیت است . خلاقیت یعنی پیدایی و تولید یک اندیشه و فکر نو *خلاقیت فرایند تکامل بخشیدن به دیدگاههای بدیع و تخیلی درباره ی موقعیتهای مختلف است . *خلاقیت به کار گیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید است . نوآوری نوآوری به معنی عملی ساختن و کاربردی کردن آن اندیشه و فکر نو می باشد . نوآوری فرایند دریافت فکر خلاق و تبدیل آن به محصول ، خدمت یا شیوه ای نو برای انجام دادن کارهاست . نوآوری ، بهره برداری موفقیت آمیز از ایده های نو است . اهمیت خلاقیت *گسترش دامنه ی رقابت میان سازمانهای خدماتی و تولیدی *پیشرفتهای تکنولوژی اطلاعات ، تکنولوژی تولید و خدمات *سرعت در پژوهش و ابداع محصولات و فرایندهای جدید *پیشرفت های دانش مدیریت *جهانی شدن کسب و کارها *پیچیده شدن مشتریان *تحولات محیط اقتصادی ، اجتماعی فرایند خلاقیت خلاقیت فرایندی است که در آن راه حلهای خلاق برای مسائل شکل می گیرد . مراحل فرایند خلاقیت عبارتند از : آمادگی ، نهفتگی ، اشراق ، اثبات . انواع خلاقیت در هر نوع آوری و تحول دو گروه از کارکنان نقش عمده ای دارند ، نخست گروهی که ایده های جدید را مطرح می کنند که همان صاحبان ایده ها نامیده می شوند و گروه دوم مدیرانی هستند که زمینه ی تحقق ایده ها را فرهم می کنند . این گروه را می توان مدیران نوآور نامید . لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۰ برخی از ویژگی های افراد خلاق *انعطاف پذیرند و هنگام مواجه شدن با مشکلات تمایل دارند نگرششان را تغییر دهند . *انگیزش درونی دارند . *موفقیت طلب و سخت کوشند . *مسائل سخت را ترجیح می دهند و با شوق جهت حل آنها می کوشند . *درونگرا هستند . *پرتکاپو و دارای انرژی هستند . *ریسک پذیرند . *در کارشان سماجت و وسواس به خرج می دهند و زمان زیادی را صرف کارشان میکنند . خلاقیت گروهی برخی از روشها وفنون قابل استفاده همکایر خلاق گروهی عبارتند از : توفان مغزی ، تلفیق نا متجانس ها و داستان سازی . توفان مغزی متداول ترین شکل تصمیم گیری و ایجاد خلاقیت گروهی توفان مغزی است که به صورت تعامل یا روابط متقابل و رودرروی اعضا است ، منظور از توفان مغزی این است که بتوان از فشارهایی که بر اعضای گروه جهت سازش وارد می آید کاست و اجازه نداد عواملی مانع از ارائه ی راه حلهای ابتکاری و خلاق گردند . تلفیق نامتجانس این روش نیز جهت انگیزش تفکر خلاق میان گروهی از افراد که به گونه ای با مسئله آشنا هستند به کار می رود . در این روش نیز مانند توفان مغزی از اعضای گروه خواسته می شود که از اظهار نظر خودداری نکنند تا بتوانند دیدگاهها و نظرات جدید پدید آورند . ولی در این روش برخلاف توفان مغزی به جای آنکه تعداد زیادی نظرات با کیفیت ناشناخته ارائه شود ، نظرات ارزیابی می شود و تلاش می شود که نظری نو و مطلوب پدید آید . داستان سازی در این شیوه تفکر خلاق اعضای گروه در جلسه با طرح سوالاتی برانگیخته می شوند . خلاقیت سازمانی خلاقیت سازمانی ممکن است از طریق فعالیتهای غیر رسمی و نامنظم برنامه ریزی و اجرا شود ولی برای اینکه خلاقیت تاثیر دائمی بر موفقیت سازمان داشته باشد باید منظم و مرتب با فعالیتهای روزانه سازمان باشد . لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۰ نقش برنامه ریزی مسیر ممتد خلاقیت و نوآوری با تعیین اهداف روشن و صریح در مورد فعالیتهای خلاق شروع می شود . لذا برنامه ریزی حساب شده برای تحول از جمله وظایف اساسی مدیران است . مدیران با تحلیل موقعیت ، محیط ، فرصتها ، خطر ها ، نقاط قوت و ضعف بالقوه ی سازمانی را ، مشخص می کنند و جهت غلبه بر مشکلات و بهره برداری از تغییر خلاق طرحهای مناسب تدوین می کنند . نقش فرهنگ سازمانی تبادل فرهنگی میان سازمانها و در کنار هم قرار دادن افراد محافظه کار و سنتی با افراد نوجو از جمله عواملی هستند که مجموعه ی سازمانی را به سوی خلاقیت و نوآوری سوق می دهند . در صورتی فرهنگ سازمانی می تواند زمینه ی ایجاد خلاقیت در سازمان را فراهم آورد که دارای مشخصات زیر باشد : 1- پذیرش ابهام 2- تحمل غیر عملی بودن 3- نظارتهای خارجی کم 4- تحمل مخاطرات 5- تحمل تعارض 6- تاکید بر اهداف به جای وسیله 7- تاکید بر سیستم باز لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۰ نقش ساختار سازمانی وجود ساختار مناسب و آزادی عمل کافی در انجام فعالیت ها و تلاش های خلاق اثر مثبت بر خلاقیت و نوآوری دارند . نهادینه کردن خلقیت از طریق ساختار سازمانی می تواند از طرق زیر صورت گیرد : *تفویض اختیار به مدیران و کارکنان تا آزادی عمل بیشتری جهت خلاقیت و نوآوری داشته باشد . *انعطاف پذیری در سازمان و مشاغل سازمانی کاملا مشخص و تعریف شده نباشد . *رسمیت کمتری بر سازمان حاکم باشد . *ارزیابی افراد بر اساس نتایج عملکردشان نه روشهای کار . *بخش جداگانه ای جهت فعالیتهای خلاق و نوآوری در سازمان اختصاص داده شود . *ایجاد تیم های میان رشته ای از متخصصان بخشهای مختلف سازمانی ، تا تبادل اطلاعات و ارتباطات بین متخصصان مختلف برای تشویق خلاقیت در سراسر سازمان و نه تنها در واحدهای مشخص استفاده کرد . لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده