spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اسفند، ۱۳۹۰ ۱ ـ گفته میشود دریانوردان از حقوق بالایی برخوردارند. حقوق متوسط یک دریانورد با چهار یا پنج سال سابقهی کار، در حدود دو میلیون تومان در هنگام مأموریت (که به دلار پرداخت میشود) و سیصد هزار تومان در هنگام مرخصی است. این در حالی است که میزان خالص دریافتی یک مهندس مکانیک شاغل در یک کارخانهی صنعتی، با همین حدود سابقهی کار، کمتر از یک میلیون و دویست هزار تومان نیست. با این تفاوت که مهندس مکانیک مزبور در تمام طول سال این حقوق را دریافت میکند و هرگز از خانواده دور نیست و طعم امواج بیامان و موقعیتهای اضطراری بسته به جان را نمیچشد. ۲ ـ گفته میشود که دریانوردان دائماً به سفرهای خارج از کشور میروند. این البته صحیح است. امّا یادآوری میکنم که با یک کشتی کانتینری تندرو، حدود ده روز تا دو هفته زمان لازم است تا به کشوری مانند بلژیک برسید و بیستوچهار ساعت بعد آنجا را ترک کنید! و با یک کشتی فلهی معمولی، حدود بیست روز این مسیر را طی میکنید و دو یا سه روز توقف دارید. لازم به توضیح نیست که همهی سفرها منتهی به بلژیک نمیشوند و بسیاری اوقات سر از پاکستان و یمن و سودان و غنا و آفریقای جنوبی در میآورید. بگذریم از کشورهایی که به ایرانیان اجازهی ورود به شهرهایشان را نمیدهند. ۳ ـ هنگامی که تصور میکنید پس از یک سفر طولانی به خانه بازگشتهاید، در واقع تازه روند معمولی شدن را آغاز نمودهاید. شما هنگامی بهراستی بازگشتهاید که: ساعات خواب و بیداریتان به شکل معمول بازگشته باشد؛ ساعات گرسنه شدنتان به شکل معمول بازگشته باشد؛ در خواب و بیداری توهم حرکت و موج خوردن را نداشته باشید؛ با دیدن تلویزیون خود دلتان نخواهد که با طناب و تسمه آن را به جایی ببندید و محکم کنید؛ با دیدن گلدان روی دکور دلتان نخواهد آن را برداشته و زمین بگذارید؛ با شنیدن صدای بوق اتومبیلها به فکر آلارمهای موتورخانه نیافتید و شروع به حدس زدن موارد احتمالی نکنید؛ دائم به موبایل خود نگاه نکنید که ببینید آیا رومینگ جایی را میشناسد یا نه؛ و در برخورد با ناملایمات روزمره الفاظ رکیک به ذهن و زبانتان خطور نکند. این بازهی زمانی در یک انسان معمولی حدود یک ماه طول میکشد. در یک «سیبزمینی حداکثری» مثل من دو هفته طول میکشد و کمتر از آن اصلاً متصور نیست. بگذریم که خیلیها شکایت دارند که این بازه تا آغاز سفر بعدیشان ادامه دارد. ۴ ـ یک مشکل عظیم دریانورد بودن این است که در مدت تعطیلات، هر گاه به یکی از دوستان، اقوام، آشنایان، فامیل بسیار نزدیک یا بسیار دور، و... برمیخورید، فوراً اوّلین سؤالی که میپرسد این خواهد بود که «کی میری دریا؟» انگار که روی دوش آنها سوار شده باشید! مشکل عظیم دیگر این است که هر بار که از سفر بازمیگردید از شما میپرسند: «خوش گذشت؟ کجاها رفتید؟». این درست است که صحنهی غروب خورشید در میانهی دریا زیباست، این درست است که منظرهی آسمان شبش را در هیچجای دیگر نمیتوانید ببینید، امّا آنجا محیط کار است. چه بسیار هفتهها که میآیند و میروند و شما پایتان را روی عرشه نمیگذارید و یا عبور میکنید و نیم نگاهی هم به سطح آب نمیاندازید. ۵ ـ شما به روایت استانداردهای i.l.o. (اداره کار در سازمان ملل متحد) یکی از سختترین مشاغل دنیا را دارید که در کشورتان اصلاً شغل سخت محسوب نمیشود. برخی از معیارها برای تعریف سخت بودن شغل عبارت است از: دوری از خانواده (بیش از یک هفته)، کار در ارتفاع، کار در مجاورت مواد شیمیایی، کار در محیط پر سروصدا، عدم تعادل آب و هوایی، کار در مناطق بسیار گرم یا بسیار سرد، کار در مجاورت امواج رادیویی، کار در مجاورت مواد رادیواکتیو، حقوق پایین نامتناسب با ماهیت کار، نبود تضمین شغلی، عدم وجود امنیت اجتماعی و مالی، و.... جمعاً حدود ۳۰ معیار وجود دارد که دریانورد بودن، متضمن حداقل ۱۱ مورد از آنهاست. (و مثلاً اگر بار رادیواکتیو یا قابل انفجار یا مسمومکننده روی کشتی باشد، خطرات مربوط به آنها اضافه میشود.) یک کارگر معدن، در مجاورت تنها هشت مورد، و یک روزنامهنگار در مجاورت حداکثر سه مورد از آنهاست. ۶ ـ شما شغلی دارید که هیچکس نمیداند چه کار میکنید. برخی صحنههای فیلم کشتی تایتانیک پیش چشمشان ظاهر میشود، برخی فکر میکنند که دائم در حال جنگ با ناوهای آمریکایی هستید و از شما میخواهند که شجاع باشید، برخی میپرسند که هر بار چند ماهی میگیرید؟ و این که آیا میتوانید برای خودتان تلویزیون بخرید یا نه!!! این مورد البته دروازه را برای خالی بستن، به حد وفور تا مرز بینهایت باز میکند که برای یک سال نخست اشتغال بسیار مفرح و جالب خواهد بود. ۷ ـ بارها دانشجویان رشتههای مختلف از من راهنمایی خواستهاند که چگونه میتوانند با تغییر رشتهی دانشگاهی، وارد عرصهی دریانوردی شوند و اگر چنین کنند، آیا موقعیت کاری خوبی در آینده خواهند داشت یا خیر. در حالی که ما برای بامداد فردایمان نمیتوانیم برنامهریزی دقیقی داشته باشیم، من چطور باید پاسخ این سؤال را بدهم؟ ضمن این که با توجه به اوضاع کنونی، شما در هر رشتهای که درس بخوانید تفاوتی ندارد و به هر حال، موقعیت کاری نصیبتان نخواهد شد. ۸ ـ و از همه مهمتر این که شما در تشکیل خانواده هم مشکل خواهید داشت. خانمها یا حاضر به ازدواج با شما نمیشوند، و یا پس از اعلام آمادگی ممکن است شما را «یک جور خوششانسی آلوده به بدشناسی» بخوانند؛ بگذریم از مشکلاتی که در اثر عدم حضور شما، بعدها در روابط با همسر و فرزندانتان تأثیر خواهد گذاشت. 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده