رفتن به مطلب

پتك فقر بر قلك سرمايه اجتماعي


*Mahla*

ارسال های توصیه شده

تاثیر متقابل سرمايه اجتماعي و فقر

 

پتك فقر بر قلك سرمايه اجتماعي

 

 

فرهاد پهلوان‌زاده*

ادیب عربی**

مقدمه

سرمایه اجتماعی مجموعه‌ای از هنجارها، ارزش‌های غیر رسمی، قواعد عرفی و تعهدات اخلاقی است که رفتار متقابل افراد در آنها شکل می‌گیرد و موجب تسهیل روابط اجتماعی می‌شود. سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از مولفه‌های مهم اجتماعی در جوامع، بر دیگر مولفه‌های جامعه از جمله امور اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، مشارکت و ... تاثیر بسزایی دارد که در این میان فقر نیز از سرمایه اجتماعی متاثر مي‌شود و از طرفی بر آن تاثیرگذار است.

 

[TABLE=align: left]

[TR]

[TD=width: 100%] 29-01.jpg

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

یکی از جنبه‌های مهم در توسعه پایدار، استفاده از مفهوم سرمایه در وجه اجتماعی آن است. به طور معمول و در نگاه اول، آنچه توسعه و رشد اقتصادی بر پایه آن بنا شده، شامل سرمایه طبیعی، سرمایه مادی و سرمایه انسانی است که به عنوان ثروت یک ملت شناخته می‌شود.

این مساله به تازگی معلوم شده که این سه نوع سرمایه، فقط بخشی از فرآیند رشد اقتصادی را تعیین می‌کنند؛ چرا که اینها از راهی که بازیگران اقتصادی با یکدیگر تعامل می‌کنند و به یکدیگر نظم می‌بخشند تا رشد و توسعه را فراهم آورند، چشم می‌پوشند. پس برای بررسی اختلاف رشد میان کشورهایی که از نظر آن سه دسته سرمایه، دارای وضعیت یکسانی هستند، باید در پی حلقه‌ای دیگر بود؛ آن حلقه مفقوده، «سرمایه اجتماعی» است.

بحث و پژوهش پیرامون سرمایه اجتماعی در چند دهه اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در جهان را به‌طور فزاینده به خود جلب کرده است. بالطبع اين مفهوم حتي بسيار زودتر از مفاهيم ديگر وارد جهان سوم شد و در مدتي بسيار كوتاه سفره خود را در کل دنیا گستراند. به جرات مي‌توان گفت «هيچ حوزه اي در تحليل اجتماعي، اقتصادي و سياست‌گذاري، از آن چه كه بانك جهاني حلقه گمشده توسعه مي‌نامد در امان نمانده است، از روسيه و جهان سوم گرفته تا زاغه نشين‌هاي آمريكاي شمالي» (بن فاين،1385). در ایران نیز در سال‌های اخیر سرمایه اجتماعی یکی از موضوعات مورد توجه پژوهشگران و نهادهای حکومتی و نیز مقامات و مسوولان کشوری بوده است که جای دادن سرمایه اجتماعی به‌عنوان یکی از مولفه‌های مهم به کار رفته در سند چشم‌انداز جمهوری اسلامی ایران شاهد این مدعا است.

باید توجه داشت که سرمايه مادی، با ايجاد تغييرات در مواد، جهت شكل دادن به ابزارهايي كه توليد را تسهيل مي‌كند به وجود مي‌آيد و از جنبه‌اي ملموس و قابل مشاهده برخوردار است، اما سرمايه اجتماعي، در روابط ميان افراد تجسم مي‌يابد و زمانی به وجود مي‌آيد كه روابط ميان افراد به شيوه‌اي دگرگون شود كه كنش را تسهيل كنند. در تعریف باید عنوان کرد، سرمايه اجتماعي منابع يا منافع حاصله در اثر عضويت فرد يا افرادی است که در شبکه روابط اجتماعي قرار مي‌گيرند و تعامل در آن شبکه اجتماعي، هم توليد منبع و هم توليد منفعت مي‌کند؛ آن منبع و منفعت توليد شده که برون‌داد شبکه روابط است را مي‌توان به عنوان «سرمايه اجتماعي» در نظر گرفت يا به عبارت ساده‌تر، پيوند بين افراد در شبکه ارتباطات اجتماعي را مي‌توان سرمايه اجتماعي دانست.

امروزه سرمایه اجتماعی رابطه پیچیده‌ای با اقتصاد پیدا کرده است. بدیهی است که سرمایه اجتماعی اشتراکات آشکاری با مفهوم سرمایه انسانی و مادی دارد که در علم اقتصاد مطرح است؛ بنابراین در این سلسله مقالات به بررسی رابطه سرمایه اجتماعی با شاخص‌ها و متغیرهای اقتصادی از قبیل فقر، توسعه، تورم، نابرابری، فساد مالي، نرخ رشد، بيكاري خواهیم پرداخت که در این بخش، شاخص فقر مورد بحث قرار می‌گیرد.

 

فقر و تاثیر آن بر سرمایه اجتماعی

بدون شک فقر از زمره مهم‌ترین معضلات جامعه بشری است که از جایگاه ویژه‌ای در بین سایر مسائل اجتماعی برخوردار است. فقر از جمله مسائلی است که همواره و در همه حال مورد توجه سیاستمداران و اقتصاددانان می‌باشد. به جرات می‌توان گفت که موضوعی همیشه تازه و بکر است. با وجود پیشرفت و توسعه گسترده در زندگی بشری، میزان فقر نه تنها کاسته نشده، بلکه بر طبق آمارهای موجود در حال افزایش نیز است که گسترش روز به روز اقدامات جامعه جهانی بر علیه فقر نیز موید این موضوع است. از جمله اقدامات مهم و موثر جهانی برای مقابله با فقر می‌توان به اهداف توسعه هزاره (MDGs) اشاره کرد که اولین هدف از هشت هدف (Target) مطرح این سند جهانی، ریشه کن كردن فقر مطلق و گرسنگی است. مشکلات فقر صرفا منحصر به پیامدهای خود فقر نمی‎باشد، بلکه بر شاخص‌های اجتماعی مهم دیگری نیز تاثیرگذار است.

تمامي رويكردها و نظريه‌هاي موجود حاكي از آن‌ هستند كه فقر مي‌تواند از راه‌هاي مختلف سطح سرمايه اجتماعي را در بين خانوارها تحت تاثير قرار دهد. فقر را می‌توان فقدان نسبی درآمد، دارایی، خدمات پایه، منزلت، امکانات آموزشی، تحرک اجتماعی و نیز عدم حضور و مشارکت در تصمیم‌گیری‌ها تعریف کرد. همان‌گونه که از تعریف برمی‌آید، افراد فقیر از حضور فعالانه در صحنه اجتماع و مشارکت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پرهیز می‌کنند و جامعه نیز این شرایط را برای آنان کمتر پیش می‌آورد.

فقر به نوبه خود بي‌سوادي، محيط مسكوني نامساعد، ضعف و انواع محروميت‌ها و محدوديت‌ها را به همراه مي‌آورد. طبعا نداشتن درآمد در جامعه امروز انسان را از بسياري از قابليت‌ها و امکانات گوناگون نظیر امکان تحصیل باز مي‌دارد و به تبع آن بي‌سوادي، بي‌اطلاعي را در جهاني كه داشتن اطلاعات، لازمه زندگي در آن است، به همراه مي‌آورد. در باب چگونگی این ارتباط باید گفت که در واقع افراد فقیر، تحت تاثیر واقعیت زندگی خودشان از قبیل درآمد‌ کم، بیکاری، بیماری، بی‌سوادی و بی‌سرپرستی و... قرار می‌گیرند که این امر متعاقبا آنان را به نوعی بی‌اعتمادی، عدم مشارکت، کاهش روابط و تضعیف پیوندهای اجتماعی که همه و همه از مولفه‌های اساسی سرمایه اجتماعی هستند، دچار می‌کند.

جايگاه و رتبه فرد در گروه و محیط اجتماعی به ميزان برخورداري وی از انواع سرمایه‌ها از قبیل سرمایه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی بستگی دارد و باید بدانیم که این سرمایه‌ها قابل تبدیل شدن به یکدیگر هستند و بر همدیگر تاثیر می‌گذارند، به طوري كه صاحبان منابع توليد و انديشه و سرمايه، ضمن دارا بودن بيشترين سرمايه اقتصادي، بيش‌ترين سطح سرمايه اجتماعي را نيز در اختيار دارند و افراد فقير و بيكار، كمترين مقدار را از منظر سرمايه اقتصادي و اجتماعي دارا هستند؛ بنابراین فقرا در کنار کمبود سرمایه اقتصادی، فاقد تحصیلات بالا، مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، روابط و پیوندهای اجتماعی و عضویت‌ سازمان‌های مردم‌نهاد بوده که در واقع عناصر ضروری تشکیل و گسترش سرمایه اجتماعی هستند. نکته حائز اهمیت اینکه، فقر و محروميت عواملي هستند كه فرآيند باز تبديل سرمايه‌ها به يكديگر را نیز دچار اختلال مي‌كنند. در اندك مطالعات انجام گرفته در این خصوص در ایران بر همبستگي قوي منفي بين وضعيت فقر با سرمايه اجتماعي اشاره شده است، به این معنی که خانوارهای فقیر در کلیه مولفه‌های مربوط به سرمایه اجتماعی ضعیف‌تر از خانوارهای مرفه بوده‌اند. از اين‌رو در مجموع مي‌توان انتظار داشت كه محروميت مادي و سطح پايين رفاه جامعه و گسترش فقر به انحاي مختلف موجبات كاهش سرمايه اجتماعي را به دنبال خواهد داشت.

 

ارتباط متقابل و دو سویه فقر و سرمایه اجتماعی

تاکنون از ارتباط و تاثیر فقر بر سرمایه اجتماعی صحبت رفته است، ولی باید دقت کرد که بین سرمایه اجتماعی و فقر رابطه متقابل و دوسویه تنگاتنگی وجود دارد، در حدی که نمی‌توان مشخص نمود که کدام یک تاثیر بیشتری بر دیگری دارد، به این صورت که طبق گفته‌های بالا، فقر تاثیر منفی بر میزان سرمایه اجتماعی افراد و گروه‌ها دارد، از طرفی افزایش میزان سرمایه اجتماعی به طرق گوناگون، زمینه لازم برای ارتقاي سطح رفاه افراد فقیر و متعاقب آن زمينه رشد فرهنگ مشاركتي، روحيه داوطلبانه، همكاري و اعتماد اجتماعي فراگير را فراهم می‌سازد و نوعي پيوند و رابطه محكم، صميميت و كمك متقابل را در سطح بين فردي ايجاد مي‌نماید.

 

تحلیل وضعیت موجود سرمایه اجتماعی از منظر آمار فقر

مروری بر آمار سازمان ملل که در گزارش توسعه انسانی سال 2011 این نهاد بین المللی آمده است نشان می‌دهد که جمعیت زیر خط فقر درآمدی ایران (که بر مبنای 25/1 دلار PPP در روز می‌باشد) در بین سال‌های 2000 الی 2009 حدود 5/1 درصد از جمعیت را شامل می‌شود.

این شاخص برای کشورهایی چون اسلوونی، مجارستان، لهستان، کرواسی و مالزی تقریبا برابر صفر درصد افراد جامعه می‌باشد و این رقم برای کشورهایی چون رومانی، صربستان، آلبانی و اوکراین زیر 1 درصد است. با توجه به این شاخص، کشورهایی چون هند با 42 درصد، کنگو با 54 درصد، سوازیلند با 63 درصد، بنگلادش با 50 درصد، تانزانیا با 68 درصد، مالاوی با 74 درصد و مالاوی با 84 درصد بیشترین درصد افراد فقیر را دارا هستند.

مطابق آخرین آمارهای موجود بانک جهانی در بازه زمانی سال‌های 2000 تا 2009 نیز 20 درصد فقیرترین افراد جامعه در ایران سهمی حدود 4/6 درصد از مصرف یا درآمد ملی را دارا بوده‌اند که این نسبت برای کشور‌های مجارستان 4/8 درصد، ایتالیا 5/6 درصد، آرژانتین 1/4 درصد، ایالات متحده 4/5 درصد و ترکیه 7/5 درصد است. در ضمن بر اساس آمار آخرین گزارش بانک جهانی (WDI 2011) سهم دهک بالا از کل درآمد 6/29 درصد و سهم دهک پایین 6/2 درصد می‌باشد.

همچنین آخرین آمار رسمی شاخص ضریب جینی برای ایران که مربوط به سال 2005 میلادی است، 383/0 درصد را نشان می‌دهد که البته با توجه به تحقیقات انجام شده اخیر که آمار آن هنوز به صورت رسمی انتشار نیافته است، مقدار ضریب جینی برای کشور ایران به میزان 35/0 (سی و پنج صدم) کاهش یافته است. با توجه به اینکه فقر و نابرابری می‌تواند منجر به عدم اعتماد و در ادامه عامل فرسایش سرمایه اجتماعی شود، طبیعی است که وضع مطلوبی از لحاظ سرمایه اجتماعی برای کشور پیش‌بینی نمی‌شود.

همچنین بر اساس نتایج اخذ شده از یک پژوهش (صالحی امیری، 1387) نیز که به اولویت بندی آسیب‌ها و تهدیدات اجتماعی دهه آتی ایران پرداخته است، از بین 20 محور احصا شده از آسیب‌ها و تهدیدات اجتماعی ایران، فقر با 69/7 درصد در رتبه پنجم قرار دارد؛ این بدان معناست که در دهه آینده پدیده فقر در ایران به‌صورت یک معضل اجتماعی مطرح خواهد شد که این خود از طرفی ناشی از کاهش سرمایه اجتماعی در جامعه است و در وهله دوم باعث تنزل سرمایه اجتماعی و وخیم‌تر شدن اوضاع خواهد شد؛ به این ترتیب که فقدان یا کاهش سرمایه اجتماعی و گسترش فقر منجر به بروز معضلات، بحران‌ها و تعارضات متعدد اجتماعی می‌شود.

تاکید دین مقدس اسلام بر رفع فقر و مبارزه با آن، نشانگر آن است که این پدیده آثار و پیامدهای منفی و مشکل‎زایی در زندگی فردی و اجتماعی انسان‎ها دارد، به گونه‎ای که اگر نسبت به آن اقدام مناسب از سوی فرد، جامعه و دولت صورت نپذیرد، معضلات و مشکلات گسترده‎ای در جامعه ایجاد می‎شود.

 

جمع‌بندی و راهکار نیل به اهداف سند چشم‌انداز 20ساله کشور

مطابق با سند چشم‌انداز 20 ساله جمهوری اسلامی ایران، جامعه ایرانی در افق این چشم‌انداز شامل یکسری ویژگی‌هایی است که از جمله این ویژگی‌ها برخورداری از دانش پيشرفته، توانا در توليد علم و فناوري، متكي بر سهم برتر منابع انساني و سرمايه‌ اجتماعي و توليد ملي می‌باشد و از طرفی شامل برخورداری از سلامت، رفاه، امنيت غذايي، تامين اجتماعي، فرصت‌هاي برابر، توزيع متناسب درآمد، نهاد مستحكم خانواده، به دور از فقر، فساد، تبعيض و بهره‌مند از محيط زيست مطلوب نیز است.

همان‌گونه که ملاحظه می‌شود در موارد مصرح در سند چشم‌انداز به سرمایه اجتماعی و فقر اشاره شده است که خود نشان دهنده اهمیت این دو مولفه برای سیاستگذاران می‌باشد. حال بر اساس موارد مطرح شده می‌توان نتیجه گرفت که بین سرمایه اجتماعی و فرآیند نیل به چشم‌انداز ارتباط وجود دارد و همچنین از طرفی چگونگی توسعه و برنامه‌های آن برای توزیع درست منابع، در ایجاد و تقویت سرمایه اجتماعی نقش دارد. در نتیجه بعد از آنکه با عناصری مانند آگاهی، توانمندسازی، اعتماد و مشارکت، سرمایه اجتماعی شکل گرفت، این سرمایه می‌تواند به عنوان یک متغیر مهم در فرآیند نیل به چشم‌انداز وارد عمل شود و به همراهی و همکاری آحاد مردم و کارآمدی برنامه‌ها منجر شود.

معتدل بودن شرایط اجتماعی که از توزیع امکانات و منابع حاصل می‌شود، می‌تواند موجب افزایش اعتماد اجتماعی و تقویت هنجارهای اجتماعی در میان شهروندان شود و زمانی که حس اعتماد اجتماعی به صورت فراگیر در جامعه توسعه و گسترش پیدا کند، می‌تواند بسترساز و ظرفیت‌ساز بسیاری از برنامه‌های مبتنی بر چشم‌انداز گردد. به این ترتیب می‌توان گفت که سرمایه اجتماعی هم بر روند توسعه تاثیرگذار است و هم از آن تاثیر می‌پذیرد؛ بنابراين ضروری است براي نیل به اهداف چشم‌انداز، به اقدامات لازم جهت تقویت سرمایه اجتماعی توجه بیشتری صورت گیرد.

در نهایت براي دستیابی به اهداف مشخص شده در سند چشم‌انداز و سایر برنامه‌های توسعه‌ای و مقابله با فقر در کشور و نیز ارتقای سرمایه اجتماعی، پیشنهاد می‌شود که موارد زیر مورد توجه ویژه قرار گیرند:

- افزایش و گسترش تحصیلات و آموزش ‌عالی که یکی از شاخص‌های تاثیرگذار بر پایگاه اقتصادی و اجتماعی افراد است، خصوصا در افراد قشر پایین جامعه که باعث پیشرفت طبقاتی آنها می‌شود.

- گسترش امکان تحرک طبقاتی و اجتماعی که موجب افزایش رضایت فردی در جامعه شده، سرمایه اجتماعی را افزایش می‌دهد.

- توزیع عادلانه درآمد بین مردم، در کنار رشد اقتصادی می‎تواند موجب کاهش سطح بی‎عدالتی و فقر شود و به تبع آن سطح سرمایه اجتماعی بهبود یابد.

 

* F.pahlevanzadeh@gmail.com

** adib.arabi@gmail.com

 

منابع و مآخذ:

- فاین، بن (1385) سرمايه اجتماعي و نظريه اجتماعي: اقتصاد سياسي و دانش اجتماعي در طليعه هزاره سوم، ترجمه محمدکمال سروریان، تهران: انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی.

- صالحی امیری، علیرضا (1387) چشم‌انداز آسیب‌ها و تهدیدات اجتماعی ایران.

- بانک مرکزی – بانک اطلاعاتی سری‌های زمانی اقتصادی

- World Bank - World Development Indicators 2011

- United Nations Development Programme (UNDP) – HDR 2011

 

 

چکیده

اکثر تحقیقات انجام گرفته در سال‌های اخیر به وضعیت نامطلوب سرمایه اجتماعی در کشور اذعان داشته‌اند. متاسفانه با اینکه كشور ايران با توجه به پيشينه تاريخي و مذهبي، پتانسيل قوي براي گسترش و بهره‌برداری از سرمايه اجتماعي دارد؛ اما به دليل عدم توجه به این مساله و استفاده از نیروی نهفته آن، توجه چندانی به سرمایه اجتماعی و چگونگی تقویت آن صورت نگرفته و از آنجايی که سرمایه اجتماعی، عنصری ثابت و خنثی نبوده و تحت تاثیر تغییرات نظام اجتماعی قرار دارد، اين امر سبب كاهش تدريجي سرمايه اجتماعي گشته و سطح متوسط سرمايه اجتماعي در بلندمدت، يك روند نزولي را طي كرده است.

 

دنیای اقتصاد

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...