سیندخت 18786 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 اسفند، ۱۳۹۰ عشق چیست؟ آیا شکل شدیدتری از دوست داشتن است؟ یا چیز کاملا متفاوتی است؟ آیا انواع بسیاری از عشق وجود دارد؟ یا همه گونه عشق، اساساً یکسانند؟ با اینکه شعرا و فلاسفه طی اعصار، و اخیراً ، روان شناسان اجتماعی، این پرسش ها و پرسش های مشابهی را دربار? عشق مطرح کرده اند که هنوز نیاز به پاسخی دارند که همه بتوانند با آنها موافق باشند، چنین می نماید که مشکل تعریف عشق، دست کم تا اندازه ای، در این واقعیت نهفته است که عشق، یک حالت واحد و تک بعدی نیست، بلکه پدیده ای نسبتاً پیچیده و چند وجهی است که افراد، آن را در انواع روابط بسیار گسترده ای تجربه می کنند.البته ما واژه عشق را برای توصیف روابط ی چون همسران ،والدین و فرزندان و دوستان نزدیک به کار می بریم. با توجه به این پیچیدگی، روان شناسان اجتماعی، رویکردهای گوناگونی را برای طبقه بندی و توصیف عشق در صور بسیار آن ایجاد کرده اند. برخی از روان شناسان عشق ورزی را به لحاظ مفهومی، متفاوت از دوست داشتن می دانند. بنابراین، عشق ورزی صرفاً مقدار بیشتری از دوست داشتن نیست، بلکه معمولاً مستلزم مجموعه ای از احساسات و نگرانی ها درباره معشوق است که از نظر کیفی متفاوتند. از این دیدگاه، دوست داشتن با تمجید و تحسین و محبت دوستانه، همراه است، آنچنان که با عناوینی از این قبیل منعکس می شود: « همان شخصی است که من دوست داشتم مانند او بودم ». بر عکس عشق ورزی، عموماً در بر دارنده احساسات نیرومند وابستگی، صمیمیت، و یک نگرانی عمیق برای بهروزی معشوق است. مثلاً، « اگر هرگز نتوانم با ............... باشم، بدبخت می شوم» (وابستگی) ، و«احساس می کنم که تقریباً در هر زمینه ای می توانم به ............... اعتماد کنم» (صمیمیت). سه مولفه اصلی عشق : همدلی و صمیمیت، تعهد و پایبندی، شور و اشتیاق بدیهی است که راه های بسیاری برای توصیف عشق وجود دارد. یک طبقه بندی به ویژه مفید ، مثلث عشق است که توسط استرنبرگ مطرح شده است. او عشق را با ترکیب سه مولفه اصلی ترسیم می کند: همدلی و صمیمیت، تعهد و پایبندی، شور و اشتیاق صمیمیت به احساس نزدیکی و پیوستگی با معشوق اشاره دارد. اشتیاق به جنبه های گرم یک رابطه اطلاق می شود، یعنی هیجانی که نسبت به یار خود احساس می کنید، به انضمام کشش و جاذبه جنسی. تعهد متشکل از دو تصمیم است، تصمیم کوتاه مدت در جهت عشق ورزی با یار خود، و تصمیم بلند مدت برای حفظ و نگهداری آن عشق و باقی ماندن با یار« تا مرگ شما را از هم جدا کند ». مثلث عشق استرنبرگ، تنها یک مدل برای بیان عشق تکامل یافته است. وی معتقد بود که عشق می تواند تنها متشکل از یکی از این مولفه ها یا ترکیبی از این سه جزء باشد. بدین ترتیب، از آنجا که سه مولفه تشکیل دهنده عشق شور و اشتیاق، صمیمیت و تعهد به هفت شکل می توانستند با همدیگر ترکیب شوند، جدول زیر توانست هفت نوع عشق را طبقه بندی کند. 8 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 اسفند، ۱۳۹۰ هفت سبک عشق ورزی - سبک دوستانه یا رابطه از روی علاقه: در این رابطه فقط مولفه صمیمیت وجود دارد و شما به طرف مقابل تنها بر اساس درک و فهم متقابل رابطه گرم و صمیمی برقرار می کنید. در این رابطه شور و اشتیاق و تعهد دراز مدت وجود ندارد. - سبک شیفتگی یا شیدایی : که در واقع باعث یادآوری این ضرب المثل می شود که « در نگاه اول، نه یک دل بلکه صد دل عاشق شده است » می باشد و به آن عشق در نگاه اول هم گفته می شود. در این جا فقط مولفه شور و اشتیاق وجود دارد. فرد طرف مقابل را فقط به خاطر احساس خاصی که از لحاظ جذابیت ظاهری در او ایجاد شده است می خواهد و این رابطه تا به سرانجام نرسد، ادامه پیدا می کند. - سبک بی احساس یا پوچ: یک رابطه بی روح و درازمدت می باشد که افراد پیوندهای عاطفی خود را از دست داده اند و بر اساس عادت در کنار هم باقی مانده اند .- سبک رومانتیک: در این رابطه هم مولفه صمیمیت وجود دارد. نوعی عشق که هم بر اساس جذابیت ظاهری و هم بر اساس درک و فهم متقابل به وجود می آید و تعهد ضروری نیست. - سبک مشارکتی یا رفاقتی: که به آن عشق افلاطونی هم گفته می شود. دو طرف، یک رابطه آگاهانه دوستی با هم برقرار می کنند و صمیمیت هنوز وجود دارد. اکثر دوستی هایی که دوام پیدا می کند به این سبک عشق تبدیل می شوند، البته نقش شور و اشتیاق کمرنگ می شود. - سبک احمقانه یا ابلهانه: فرد فقط بر اساس شور و اشتیاق دست به چنین رابطه ای می زند و اسیر گردباد هوس می باشد. در این رابطه مولفه صمیمیت هیچ گاه شکل نمی گیرد و طرفین احساس یاس و نا امیدی می کنند. - سبک تکامل یافته: افراد برای رسیدن به آن سخت تلاش می کنند. در این رابطه هر سه مولفه شور و اشتیاق، صمیمیت و تعهد همزمان با هم وجود دارد. بدون عشق و علاقه و همچنین بدون برخورداری علاقه به دیگران، جسم و روح انسان پژمرده می شود و می میرد.اما امروزه زمانی که واژه ی عشق بکار برده می شود به اشتباه بیشتر دوست داشتن دو غیر همجنس به ذهن خطور می کند اما در حقیقت عشق همان دوست داشتن همنوعان و اطرافیان است و کمک و همراهی آنان برای زندگی بهتر.در بحث علاقه مندی به جنس مخالف هم ، طبق نظر دین ما که برخواسته از شناخت صحیح از نیازهای انسان است باید کشش و علاقه بین دختر و پسری که قصد ازدواج دارند وجود داشته باشد اما در ضابطه و قانون مند.عشق واقعی در طول زمان و بعد از ازدواج بین آن دو شکل می گیرد و ماندگار است. 8 لینک به دیدگاه
M!Zare 48037 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 اسفند، ۱۳۹۰ سیندخت جان در ادامه سه عشق جانبی دیگه هم میشه در نظر گرفت.عشق ناگهانی که در لحظه رخ میدهد.و یکی از دلایلش اینکه که شخص تصویری در ذهنش خودش داره و ناگهان با دیدن شخصی آن تصویر براش تداعی میشه و جذب اون میشه.عشق یکطرفه که بسیار مهلکه و شخصی مدت ها با خاطره یک نفر رویا پردازی میکنه.اما سومین که بیشتر باید بهش دقت کرد.عشق مانیایی هستش.معشوق جنون خاصی نسبت به شخص پیدا میکنه...اسید پاشی هایی که صورت گرفته و پرت کردن از پل و یا موارد مشابه که باعث آزار طرف مقابل میشه....این حالت باید بسرعت تشخیص داده بشه و از شخص مورد نظر دوری نمود. 7 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 اسفند، ۱۳۹۰ البته این تعریف مثلثی خیلی بهتر از عشق هایی هست که در سریال های ایرانی مطرح میشه.. 3 لینک به دیدگاه
گـنـجـشـک 24371 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 اسفند، ۱۳۹۰ عشق ناگهانی که در لحظه رخ میدهد.و یکی از دلایلش اینکه که شخص تصویری در ذهنش خودش داره و ناگهان با دیدن شخصی آن تصویر براش تداعی میشه و جذب اون میشه. چقدر خوب توضیح دادی. دنبال همین میگشتم تو ذهنم. 3 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اردیبهشت، ۱۳۹۱ البته این تعریف عشق نیست ولی یه موضوعی امروز خوندم که به نظرم جالب اومد و چون مرتبت با عشق میشه اینجا میزارم. اگر هر فردی کسی را داشته باشد,حتی فقط یک نفر در طول زندگی که مایل باشد در پیش او به همه چیز اقرار کند- و این نه تنها اعمال جنایت آمیز نه تنها پستی و لئامت و جبن او را,که شامل موقعیتهای تمسخر آمیز,وقتی او مرتکب حماقتهایی شده است(چه کسی چنین نبوده است)میشود- به آن فرد عشق خواهد ورزید و این عشق او را نجات خواهد داد. "تی اس الیوت" لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده