رفتن به مطلب

کمک برای موزه مرگ و زندگی


ارسال های توصیه شده

موزه مرگ و زندگی؟؟؟

چه چیزای متفاوتی انتخاب کردید!!!

 

اگه موزه تون مرگ و زندگی بود ایده ای که من داشتم استفاده از حجمهای در هم رونده است.

مثلا مکعبهایی که داخل هم فرو میرن و با ایجاد تیرگی و روشنی میتونن تداعی کننده مقابر کهن باشن.

اما باید خیلی عمیق تر روش فکر کرد.

 

اگه ایده ای بنظرم رسید حتما میگم.

  • Like 9
لینک به دیدگاه

سلام دوست عزیز..خب الان مطالعات اولیه انجام دادین؟! یا نه هنوز؟!برنامه فیزیکی دارید یا هنوز در فاز مطالعات موردی هستید!

من فک میکنم که نمونه خارجی از Museum Of Life بتونید پیدا کنید..

شما الان دقیقا چه کمکی میخوای؟!

موزه زندگی تون مشخصه باید چه اهدافی داشته باشه..برای مثال به گذشته بر میگیرده یا آینده؟!

مثلا نحوه پیشرفت و رشد بشر و میخواد نمایش بشه؟!یه موزه علوم زیستی مرتبط با زندگیه؟!یا یه مجموعه روانشناسی مرتبط با زندگیه؟!یا مرکز تحقیقاتیه؟!

Life Science Museum یا Museum Of Future Life یا ....

من میتونم همینطوری ادامه بدم..به انگلیسی نوشتم چون توی فارسی سر و تهش میگیم موزه زندگی اما دیتیلش و مشخص نمیکنم!

در مورد مرگ هم همینطور...!اینا رو مشخص کنید!

آخه روی چی ایده پردازی کنیم!

  • Like 6
لینک به دیدگاه

من برات یه نمونه موردی میزارم که ببینی در معرفی پروژه به چه مواردی پرداخته...موضوعت و شفاف کنی و برای ما هم مشخص کنی..

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

پسورد فایل: neda_sh

:icon_gol:

  • Like 4
لینک به دیدگاه
~M~O~J~ مهمان

سلام...

بعضی از کارها فرمال هستن و فرم از ی ایده ای الهام میگیره...مثل مراکز فرهنگی و موزه و مقبره...(و عملکرد تاثیر کمتری داره)

بعضی دیگه از کار ها عملکردی هستن مثل کارخانه وبیمارستان و......(تو این مراکز بستر و نیروهای سایت تاثیر زیادی داره)

.

این کار ی مقدار مفهومی هس تا عملکردی...

برای همین ی طرح کلی باید تو ذهن باشه...

البته باید ی طرح خامی تو ذهن باشه...که برمیگرده به خلاقیت شما...

اون ظرحی که از موزه مرگ توی ذهنم:ی حجم...که اخرش حجم سنگین تره ...و حجم پایان ناگهانی داره...فقط ی سیرکولاسیون داره.....اتفاق بعد از حجم مشخص نباشه ....و چیز هایی دیگر....

 

این طرح میتونه با ایجاد سوال وجواب که دوست ما هم گفتن شکل واقعی تری بگیره...و از خامی در بیاد

مثلا:

حجم موزه مرگ؟.......جواب:صلب........راه حل استفاده از توده متراکم...با کمترین باز شو

بافتش موزه مرگ؟......جواب :خشن......راه حل:استفاده از سبک بروتالیسم در کار

.

.

همین جور سوالات دیگه و جواب و راه حل های دیگه

اون طرح هو میسازه...

.

 

فعلا که همین ها به ذهنم اومده...

لینک به دیدگاه
سلام...

بعضی از کارها فرمال هستن و فرم از ی ایده ای الهام میگیره...مثل مراکز فرهنگی و موزه و مقبره...(و عملکرد تاثیر کمتری داره)

بعضی دیگه از کار ها عملکردی هستن مثل کارخانه وبیمارستان و......(تو این مراکز بستر و نیروهای سایت تاثیر زیادی داره)

.

این کار ی مقدار مفهومی هس تا عملکردی...

برای همین ی طرح کلی باید تو ذهن باشه...

البته باید ی طرح خامی تو ذهن باشه...که برمیگرده به خلاقیت شما...

اون ظرحی که از موزه مرگ توی ذهنم:ی حجم...که اخرش حجم سنگین تره ...و حجم پایان ناگهانی داره...فقط ی سیرکولاسیون داره.....اتفاق بعد از حجم مشخص نباشه ....و چیز هایی دیگر....

 

این طرح میتونه با ایجاد سوال وجواب که دوست ما هم گفتن شکل واقعی تری بگیره...و از خامی در بیاد

مثلا:

حجم موزه مرگ؟.......جواب:صلب........راه حل استفاده از توده متراکم...با کمترین باز شو

بافتش موزه مرگ؟......جواب :خشن......راه حل:استفاده از سبک بروتالیسم در کار

.

.

همین جور سوالات دیگه و جواب و راه حل های دیگه

اون طرح هو میسازه...

.

 

فعلا که همین ها به ذهنم اومده...

:icon_gol:

همه فضاها باید ازنیروهای سایت و کاربری نشأت بگیرن...به نظر شما میشه یک طرح فرم گرا و در سایت ها و اقلیم های مختلف استفاده کرد؟!

اصلا مگه میشه بدون اینکه بدونیم توی یه فضا چه اتفاقاتی قراره بیفته برای اون حجم طراحی کنیم!؟!یه کار دکوریه مگه؟!؟!

 

 

ضمن اینکه چرا باید موزه مرگ صلب باشه؟!مگه مرگ پایان زندگیه؟!اصلا آیا مرگ و زندگی نقیض هم هستند؟!

  • Like 5
لینک به دیدگاه
~M~O~J~ مهمان
چقد سوال...:hapydancsmil:

 

سعی مکینم جواب بدم...

.

.

:icon_gol:

همه فضاها باید ازنیروهای سایت و کاربری نشأت بگیرن...به نظر شما میشه یک طرح فرم گرا و در سایت ها و اقلیم های مختلف استفاده کرد؟!

ا

من گفتم تاثیر کمتری....نه اینکه بی تاثیر....مث کلیسای رونشان لوکوربوزیه.....اپرای سیدنی...و کارهای کالاتروا....

مثلا اسکیس کالاتروا برای ایستگاه قطار...

 

اصلا مگه میشه بدون اینکه بدونیم توی یه فضا چه اتفاقاتی قراره بیفته برای اون حجم طراحی کنیم!؟!یه کار دکوریه مگه؟!؟!

من فکر خودم رو بر مبنای موزه هنری گذاشتم.....فک کنم منطورش همین بود....

.

 

ضمن اینکه چرا باید موزه مرگ صلب باشه؟!مگه مرگ پایان زندگیه؟!

مگه صلب بودن ینی پایان زندگی؟:w02:......

به نظر من که جسم صلب باعث ناشناخته و مجهول بودن درون رو بیان میکنه.....همون طور که مرگ واتفاقات اون برای ما مجهوله...

نکته دیگه...من گفتم مشخص نبوذن اتفاق بعد از حجم....(ممکنه به ی باغ زیبا و یا بن بست ختم بشه)

.

اصلا آیا مرگ و زندگی نقیض هم هستند؟!

اگه نقض هم نکن...با هم هماهنگی ندارن...مرگ ی لحظه هس...ولی زندگی ی لحظه نیس...

هر ماده ای ...ی پاد ماده داره....تو قران هم اومده...

ممکنه اسم های دیگه بگی :زندگی ومرگ///یا حیات و مرگ/...

مث :تلخ و شیرین....ترش وشیرین....شور وشیرین....

لینک به دیدگاه
چقد سوال...:hapydancsmil:

 

سعی مکینم جواب بدم...

.

.

 

من گفتم تاثیر کمتری....نه اینکه بی تاثیر....مث کلیسای رونشان لوکوربوزیه.....اپرای سیدنی...و کارهای کالاتروا....

مثلا اسکیس کالاتروا برای ایستگاه قطار...

 

 

من فکر خودم رو بر مبنای موزه هنری گذاشتم.....فک کنم منطورش همین بود....

.

 

 

مگه صلب بودن ینی پایان زندگی؟:w02:......

به نظر من که جسم صلب باعث ناشناخته و مجهول بودن درون رو بیان میکنه.....همون طور که مرگ واتفاقات اون برای ما مجهوله...

نکته دیگه...من گفتم مشخص نبوذن اتفاق بعد از حجم....(ممکنه به ی باغ زیبا و یا بن بست ختم بشه)

.

 

اگه نقض هم نکن...با هم هماهنگی ندارن...مرگ ی لحظه هس...ولی زندگی ی لحظه نیس...

هر ماده ای ...ی پاد ماده داره....تو قران هم اومده...

ممکنه اسم های دیگه بگی :زندگی ومرگ///یا حیات و مرگ/...

مث :تلخ و شیرین....ترش وشیرین....شور وشیرین....

مرسی عزیزم که اینهمه با حوصله جواب دادی!:icon_gol:

همین کلیسای رونشان یا کارهای کالاتراوا قابلیت اینکه توی تهران اجرا بشن ندارم..من کلا حرفم اینه که یک بنا جدا از عملکردش باید برگرفته از نیروهای سایت باشه...باید با همجواری هاش بتونه ارتباط برقرار کنه!واسه همین برای هر نوع ایده پردازی حجمی باید اقلیم سایت و وسعتش و همجواری هاش ..دسترسی هاش دید و منظرش بررسی بشه...اصلا اهمین نداره که یک هتله یا یک بیمارستان..باید باید سایت و اقلیم مشخص باشه!

اما بحث کاربری...

ببین مثلا همین نمونه ای که من ضمیمه کردم یک موزه زندگی هستش اما تقریبا یه نوع مرکز تحقیقاتی و جمعیت شناسی برای توسعه پایدار کشور هند هستش!قطعا این موزه با یک موزه ای که در زمینه تحقیقات تاریخی زندگی ( انسانها از کجا اومدن..چند دته داریم..در چه مناطقی از جهان آثاری از زندگی یافت شد و ...) باشه تفاوت خواهد داشت چه در کالبد و چه در عملکرد...

نمیدونم میتونم منظورم و برسونم یا نه!

واسه همین باید معلوم باشه این حجم برای چه کاریه...بنا باید در عین یکپارچگی با فضا شاخص هم باشه...

افرین تو هم برای خودت یک مبنایی در نظر گرفتی و یک موزه هنری فرض کردی..اما این موزه هنری تو توی گالری ها چه چیزهایی به مراجعه کننده نمایش میده؟!باید یه عملکردی داشته باشه دیگه..قاعدتا با یک موزه آرت یا مردم شناسی باید فرق کنه!

همونطوری که هرکدوم از احجام هندسی یه حسی به بیننده القا میکنه که در خیلی از اوقات بین همه مردم دنیا مشترکه..صلبیت هم به گونه ای همینطوره...

به نظر تو هرچی که بسته تره مجهول تره یا هرچی که تو در تو تره؟!تو در تویی رازگونه تره یا بازی با سایه ها و ایجاد خطای دید؟!ایجاد خظای دید ربیننده رو کنجکاو تر میکنه یا فضاهای پر و خالی و اختلاف ارتفاع؟!

البته ایده تو هم خیلی خوب بود...شروع و خاتمه متفاوت..صلبیت در برابر گشایش( مثل باغ )!:icon_gol:

این تفاوت و کجا میخوای به رخ بیننده بکشی؟!آیا این یه موزه عمومیه یا خصوصی یا نیمه خصوصی؟اصلا باید به رخ بیننده کشیده بشه؟!یا نباید؟!اینها جواب هاش توی عملکرد فضا نهفته است...و به ما این فرصت و میده که ریزتر باهاش برخورد کنیم...

چرا فکر میکنی زندگی لحظه نیست؟!

خیلی ها معتقدن که زندگی جمع لحظاته..در واقع زندگی همین لحظه است و اونچه باعث میشه ما برای زندگی تصور طولانی مدت تری داشته باشیم حاکمیت بعد زمان و ادراک اون توسط نوع بشره!

( We do not know the true value of our moments until they have undergone the test of memory)

مرگ و زندگی الزاما ممکنه نا هماهنگ هم نباشن..شاید نیاز هست پلی فاصله بین اونها رو تکمیل کنه و شاید مکمل هم باشند!

(ببخشیییددد خیلی حرف زدم! :ws37:)

  • Like 5
لینک به دیدگاه
~M~O~J~ مهمان
مرسی عزیزم که اینهمه با حوصله جواب دادی!:icon_gol:

همین کلیسای رونشان یا کارهای کالاتراوا قابلیت اینکه توی تهران اجرا بشن ندارم..من کلا حرفم اینه که یک بنا جدا از عملکردش باید برگرفته از نیروهای سایت باشه...باید با همجواری هاش بتونه ارتباط برقرار کنه!واسه همین برای هر نوع ایده پردازی حجمی باید اقلیم سایت و وسعتش و همجواری هاش ..دسترسی هاش دید و منظرش بررسی بشه...اصلا اهمین نداره که یک هتله یا یک بیمارستان..باید باید سایت و اقلیم مشخص باشه!

ا

بازم مرسی که اینقد دقیق هستین...

.

من هم نمیگم بی تاثیر هس...کم تاثیر خواهد بود....

مثل موزه یا برج ازادی کار حسین امانت....که فرمش میچربه به عملکرد و نیروهای سایت....هرچند فرمش نباید با نیروهای سایت در تضاد باشه...

به نطر من در طراحی 2 گونه هس:

یا نیرو های سایت طرح می سازنن(دید منظر و دسترسی مناسب بعد لکه گذاری...جا نمایی...دیاگرام...پلان...حجم وغقره)

یا ایده ای تو ذهن هس...اون رو با سایت تطبیق میدی(ایده ی حجم شکل یافته وپرداخته شده نیست....یه حجم خام و کلی)

که فک کنم برای موضوع طرح هنری از روش دوم استفاده میشه...

ما بحث کاربری...

ببین مثلا همین نمونه ای که من ضمیمه کردم یک موزه زندگی هستش اما تقریبا یه نوع مرکز تحقیقاتی و جمعیت شناسی برای توسعه پایدار کشور هند هستش!قطعا این موزه با یک موزه ای که در زمینه تحقیقات تاریخی زندگی ( انسانها از کجا اومدن..چند دته داریم..در چه مناطقی از جهان آثاری از زندگی یافت شد و ...) باشه تفاوت خواهد داشت چه در کالبد و چه در عملکرد...

در مورد این کار ...میشه عملکردی باشه...چون با حس سر کار نداره...بیشتر علمی هست..

مث کارهای گروه بیگ....که تو طرح هاشون از این دست تحلیل ها استفاده میکنن

 

واسه همین باید معلوم باشه این حجم برای چه کاریه...بنا باید در عین یکپارچگی با فضا شاخص هم باشه...

افرین تو هم برای خودت یک مبنایی در نظر گرفتی و یک موزه هنری فرض کردی..اما این موزه هنری تو توی گالری ها چه چیزهایی به مراجعه کننده نمایش میده؟!باید یه عملکردی داشته باشه دیگه..قاعدتا با یک موزه آرت یا مردم شناسی باید فرق کنه!

ی سری داده ها از اطلاعات بیس و پایه هس ...نوع عملکرد...تعداد فضا...و...

ی سری داده ها رو سایت میگه....(که بسته به نوع کار تاثیر گذاره خواهد بود)

ی سری داده ها خود معمار نسبت به اون موضوع بدست میاره(اینم بسته به مبانی نظری و اطلاعات معمار هس)

من هم با شما موافق که اطلاعات بیس و پایه باید باشه...ولی من چیزای گفتم ایده بود(ی حجم صلب...پایان ناگهانی حجم و...)

ینی من ی سری ویژگی ها برای حجم گفتم...ولی نگفتم چ جوری هس...

البته بر مبنای موزه هنری گفته بود...که بیشتر مفهومی وحسی هس...:w16:

 

مونطوری که هرکدوم از احجام هندسی یه حسی به بیننده القا میکنه که در خیلی از اوقات بین همه مردم دنیا مشترکه..صلبیت هم به گونه ای همینطوره...

به نظر تو هرچی که بسته تره مجهول تره یا هرچی که تو در تو تره؟!تو در تویی رازگونه تره یا بازی با سایه ها و ایجاد خطای دید؟!ایجاد خظای دید ربیننده رو کنجکاو تر میکنه یا فضاهای پر و خالی و اختلاف ارتفاع؟!

برای راز گونه تاریکی فضا این کا رو بهتر انجام میده...مث معابد مصر که کمترین نور به فضا میدن..

خطای بصری بیشتر...حس نامطمئنی رو القا میکنه....

.

.

لبته ایده تو هم خیلی خوب بود...شروع و خاتمه متفاوت..صلبیت در برابر گشایش( مثل باغ )!:icon_gol:

این تفاوت و کجا میخوای به رخ بیننده بکشی؟!آیا این یه موزه عمومیه یا خصوصی یا نیمه خصوصی؟اصلا باید به رخ بیننده کشیده بشه؟!یا نباید؟!اینها جواب هاش توی عملکرد فضا نهفته است...و به ما این فرصت و میده که ریزتر باهاش برخورد کنیم...

چرا فکر میکنی زندگی لحظه نیست؟!

اینا هم بر میگرده به اطلاعات پایه...:a030:

 

 

چرا فکر میکنی زندگی لحظه نیست؟!

خیلی ها معتقدن که زندگی جمع لحظاته..در واقع زندگی همین لحظه است و اونچه باعث میشه ما برای زندگی تصور طولانی مدت تری داشته باشیم حاکمیت بعد زمان و ادراک اون توسط نوع بشره!

( We do not know the true value of our moments until they have undergone the test of memory)

مرگ و زندگی الزاما ممکنه نا هماهنگ هم نباشن..شاید نیاز هست پلی فاصله بین اونها رو تکمیل کنه و شاید مکمل هم باشند!

مطمئنا مرگ با زندگی متفاوت هس...

به نظرم...لحظه مرگ، لحظه متفاوت با سایر لحظه های دیگه ی حیات(زندگی)

...

من ی مقدارجمله اخر رو نفهمیدم...:icon_gol:

لینک به دیدگاه

از همتون ممنون بابت راهنماییاتون.. ما هنوز تو مرحله مطالعات موردیه طرحمون و موضوع رو تازه انتخاب کردیم.. هدفم هم از این تاپیک این بود که از نظرات بقیه استفاده کنیم..اونقدری هم راجع بش فکر نکردیم...یعنی چیزایی رو هم که به ذهنمون رسیده هنوز خیلی کار داره.... مثلا زندگی یه مسیریه که بازگشت نداره..این باعث میشه کار خطی شه..و ورودی قطعا از خروجی متمایز باشه..یا اینکه در طول مسیر زندگی یه سری چند راهی ها سر مسیر وجود داره..که با ورود به هرکدوم دیگه راه برگشتن ورفتن به مسیر دیگه رو نداره... یا برای مرگ..همسرم فکرش اینه که حجمی که برای مرگ باید درنظر گرفته شه صلبه..ورودیش تاریکه اما بعدش روشنه...اعتقادایی مثه بهشت وجهنم.. مارو راهنمایی کنین...ممنون..

  • Like 5
لینک به دیدگاه
  • 2 سال بعد...
×
×
  • اضافه کردن...