هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۰ تو اين تاپيك اول به معرفي اين كتاب پرداخته ميشود كتابي كه يكي از شاهكار هاي نادر ابراهيمي است و بعد نقطه نظر هاي منتقدان كتاب گذاشته و به بررسي اون پرداخته خواهد شد . و اينكه "بار دیگر، شهری که دوست می داشتم "يكي از كتاباي دوست داشتنيي هست كه يه نفر ميتونه خونده باشه و مطمعنم با بي نهايت از خوندنش و حتي دوباره خوندنش لذت ميبريد . 3 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۰ *نادر ابراهیمی *نشر روز بهان،چاپ ششم رمان«بار دیگر شهری که دوست میداشتم»نوشتهء زنده یاد نادر ابراهیمی که در سه بخش:باران رؤیای پاییز،پنج نامه از ساحل چمخانه به ستاره آباد و پایان باران رؤیا نوشته شده است،حکایت عشقی است بیسرانجام؛دختر و پسری که از نوجوانی باهم دوست و همکلاس و همصحبتند،در جوانی نیز بدون توجه به مخالفت خانوادههایشان رؤیای باهم بودن در سر میپرورانند و باهم به گوشهای میگریزند اما دختر این ازدواج دور از خانواده را تاب نمیآورد،برمیگردند و این بازگشت جدایی را رقم میزند.این داستان به ظاهر ساده و شاید تکراری و کلیشهای وقتی به خامه نادر ابراهیمی در میآید در هر بندی حرف تازهای دارد و کمتر صاحبدلی است که این کتاب را بخواند و دل در سینهاش فشرده نشود و بعض نکند.وقتی کتاب به انجام میرسد خواننده متوجه افقی میشود،افقی که او را از مرزهای داستان بیرون میکشد و به دنیای دیگر وارد میسازد،دنیایی که همهء عناصر داستان، استعاری و نمادین جلوه میکنند.بر آنیم تا در این مختصر ویژگیهای بارز این کتاب را به تحلیل و بررسی بنشینیم. 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده