Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 آذر، ۱۳۹۳ امشب... ترس اینو دارم که خواب دیشب باز ببینم. راحت شدم از پروژه ها ک تموم شد امشب. خسته شدم امروز از صبح دارم میکشم.یه خنده بابایم همه خستگی رو از یادم برد. شکر 2 لینک به دیدگاه
yade dirooz 1814 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 آذر، ۱۳۹۳ بدجوری یاد گذشته ها افتادم ... خاطرات تلخ و شیرین گذشته... چقدر روزگار عجیبیه... ! 4 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 آذر، ۱۳۹۳ امشب دلم برای ساده گی های سالهای قبلم تنگ شده ....... گاهی وقتها به اینه نگاه میکنم و فکر میکنم لک افتاده روش با دستمال پاکش میکنم می بینم پاک نشده ...... من و باش لک رو خودمه دارم اینه رو پاک میکنم یاد ساده گیام افتادم امشب 6 لینک به دیدگاه
Valentina 13664 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 آذر، ۱۳۹۳ عجب شبي بودا!! رفتيم بيرون شام بخوريم يكم سردرد داشتم!! به اصرار مستر رفتيم كه ي تقويتي بزنيم دكي گفت دختر فشارت ٦ هستش چجوري راه ميري!! الكي الكي ي سرم نوش كرديم :| بعدشم كه قضيه داداش حميد حالمو گرفت!! بازم شكرت خدا.. 3 لینک به دیدگاه
black banner 9103 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 آذر، ۱۳۹۳ از امشب به بعد ديگه دوستم كنار ما نيست .... تموم شد و خيلي هم سخت تموم شد 2 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 آذر، ۱۳۹۳ شکر اتفاقی نیوفتاد. تصادف باز حواس پرتی خودم... شکرخدا. نذر کردم امشب... 3 لینک به دیدگاه
yade dirooz 1814 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 آذر، ۱۳۹۳ میریم خونه مادربزرگ شله زرد و شیربرنج درست کنیم برای اربعین .... 3 لینک به دیدگاه
yade dirooz 1814 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آذر، ۱۳۹۳ از اینکه صبح پدرم حرف مزخرفی زد و من جوابشو دادم ناراحتم... نباید دلشو میشکوندم ... از اینکه خونه مادربزرگم بودیم و داییم ازم درخواستی داشت و انجام ندادم ناراحتم... چرا من آدم نمیشم؟! 8 لینک به دیدگاه
sarevan 9753 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۹۳ امشب دارم به بن بست ِ چندین ساله زندگیم فکرمیکنم و اینکه کی تموم میشه؟ . . . . . +به عدالتت شک ندارم... 5 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۹۳ تحمل بعضیا واقعا غیرممکنه...بدترازهمه اینکه باید جلوشونم تظاهر به شاد بودنت کنی... امشب از اون شباست... 2 لینک به دیدگاه
yade dirooz 1814 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۹۳ نگران فردام که دارم دست خالی میرم سر کلاس... تحویل داشتم من بدبخت ... از اول ترم هم خیلی گند زدم به این درسه... برم حذفش کنم سنگین ترم... (ولی عمرا" ) :184: 5 لینک به دیدگاه
.Apameh 25173 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۹۳ امشبم دارم بدون لپتاپ سر میکنم تازگیا بیشتر از اینکه دست خودم باشه دست خدمات کامپیوتریه خییلی ددری شده... مثکه تو تربیتش کوتاهی کردم اعصاب ندارم... کلی کار باید انجام بدم.... اما ندارم لپتاپم رو:icon_razz: 7 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۹۳ دیشب.. خوابم و ترس و گریه نیمه شب.... خوابی که دیدم.... خدایا خوابایی که میبینم.... خدایا امیدم خودتی. 3 لینک به دیدگاه
yade dirooz 1814 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۹۳ نگران فردام که دارم دست خالی میرم سر کلاس...تحویل داشتم من بدبخت ... از اول ترم هم خیلی گند زدم به این درسه... برم حذفش کنم سنگین ترم... (ولی عمرا" ) :184: های لای لای لای لای لای شاید باور نکنید ولی امروز استاده نیومد و کلاس کنسل شد.... :) :) :) خدایا از این خوش شانسیا بیشتر نصیب ما کن 7 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۹۳ هیچی مهم نیس واسم. امشب...دارم خفه میشم از بغض... 3 لینک به دیدگاه
maryam39 8211 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۹۳ لب مرزم و پتانسیل اینو دارم یه گند درست حسابی بزنم امشب 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده