faaarnaz 5345 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آبان، ۱۳۹۳ دلت تنگ باشه، بخای با یه نفر حرف بزنی، پاشی بعد یه مدت طولانی بیای اینجا که خیلی وخته اصن خبر نداری توش چه اتفاقایی افتاده تو این مدت و کلی حال کنی که چه قده از دوستات به یادت بودن تو این مدت. مرسی از همگی. :hapydancsmil: این امشب من بود 8 لینک به دیدگاه
.sOuDeH. 16059 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آبان، ۱۳۹۳ امشب واسه تولدم یه روز مکالمه رایگان داشتم.. زنگ زدم به همه ادد لیستام..حتی اونایی که منو دوس نداشتن.. حال داد..خیلی 7 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آبان، ۱۳۹۳ دیشب...باز جمع خانوادگی پدریم که عاشقشووووونم... خدا حفظشون کنه. 3 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آبان، ۱۳۹۳ مادر بزرگم خونمونه... بافتنی یاد میده بهم دارم حال میکنم باهاش عشقه منه قربونش برم. 4 لینک به دیدگاه
yade dirooz 1814 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آبان، ۱۳۹۳ یه شب دیگه توی خیابونا پرسه زدن ، بغض و صدای گریه ، زندگیم همه ش حسرت ، دلخوشیم به این بارون امشب... خدایا به دادم برس... 5 لینک به دیدگاه
f.r20 659 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۹۳ امشب هم مثل هرشب بندبند تنم داد میزنه که عاااااااااشقتم 4 لینک به دیدگاه
m.sh1992 2210 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۹۳ دیشب اینقدر حالم خوب بود ک نخواستم حتی واسه 1لحظه بیام تو فضای مجازی ک بنویسم امشب حالم خوشه...خیلی هم خوشه خیلی خوبه ک اونقدر حالت خوب باشه ک بتونی این حس خوبو ب بقیه اعضای خانواده ات هم منتقل کنی و درحین همین حسای خوب هم خواهرت صدات کنه و بگه: داره بارون میاد... خوشبختی یعنی همین حسای خوب... :love070: خدایا همه خوشبخت باشن :girl_angel: 6 لینک به دیدگاه
m@f 1923 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۹۳ عاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااشقتم.......:ha5t4lmd53df3cpu2lq:ha5t4lmd53df3cpu2lq 2 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آذر، ۱۳۹۳ بی صبرانه منتظرم 00:01 دقیقه بشه تولد تبریک بگم...میخوام اولین نفر باشم.... امشب خسته ترین شبای زندگیمه... شکر... لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آذر، ۱۳۹۳ امشب... حوصله خودمم ندارم...کاش میشد میرفتم سرخاک...کاش بود... امشب واسه خیلیا دلتنگم... 1 لینک به دیدگاه
yade dirooz 1814 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آذر، ۱۳۹۳ فکرم درگیره کِی لیسانسمو میگیرم؟! بعد میرم سربازی یا ارشد میخونم و بعد از اون میرم؟! به کار پر رونق و درآمد خوب و مال و اموال و ملک و.... میرسم یا نه؟! خانواده تشکیل میدم یا نه؟! میمونم ایران یا مهاجرت میکنم؟! ایران اونوقتا چه شکلی میشه؟! سال چند میشه اون موقع ... زنده میمونم تا اون موقعا یا نه؟! 1 لینک به دیدگاه
maryam39 8211 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آذر، ۱۳۹۳ به جرات میتونم بگم هیچ جای تهرانو به اندازهی تجریش دوست ندارم. وقتی که تو خیابونای دور میدون قدم میزنی انگار صد ساله که هر روز داری از این مسیر میگذری امشب من کنار امامزاده صالح و نم نم بارون و فلافلفروشیهای دور میدون و بازار تجریش گذشت. :) 6 لینک به دیدگاه
yade dirooz 1814 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آذر، ۱۳۹۳ من تهرانپارس و شرق تهرانو دوست دارم...خاطرات قشنگی دارم از اون برا... واقعا تهران شهری زیبا و دوست داشتنیه... با وجود همه مشگلاتی که داره... (آلودگی هوا ، ازدحام جمعیت و...) 5 لینک به دیدگاه
sara kia 3158 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آذر، ۱۳۹۳ خدایا امشب فقط ازت میخوام تو این راهی که قدم به قدم دستم رو گرفتی و آوردی، این گام آخری تنهام نذاری... خدایا 6 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آذر، ۱۳۹۳ امشب... منتظرم...یه امید فقط از طرف خدا... 2 لینک به دیدگاه
yade dirooz 1814 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 آذر، ۱۳۹۳ شب سردیست و من افسرده / راه دوریست و پایی خسته نیست رنگی که بگوید با من / اندکی صبر سحر نزدیک است خنده ای کو که به دل انگیزم / قطره ای کو که به دریا ریزم دیگران را هم غمی هست به دل/ غم من لیک غمی غمناک است 93/9/6 نیمه های شبی پاییزی و هوایی مه آلود آرامش؟! کجاست....؟! برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 آذر، ۱۳۹۳ درود امشب اومدم بگم دلم برا همتون تنگ شده.. مرسي بابت تمااااااام اون لحظات خوشي كه بهم دادين. واي وااااااي چه خاطراتي.. مرسي از همه ديگه اسم نميبرم. مرسي همه ي دوستان چه دوستاني كه هنوز هستن انجمن و چه دوستاني كه ديگه نيستن و اين پيغام منو نميخون.. 7 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 آذر، ۱۳۹۳ شادیه بی دلیل...از امشب زندگی آغاز میشود:hapydancsmil::hapydancsmil: 4 لینک به دیدگاه
nasim184 12256 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آذر، ۱۳۹۳ امشب...بازم دارم به اینکه چطور به یه نفر کمک کنم فک میکنم! خسته شدم از حرفایی که شنونده داره اما عملی براش نمیبینم...خیلی دوست دارم بتونم بی تفاوت باشم به سرنوشت بعضیااا....ولی نمیتونم! ببین فلانی دلم میخواد ببینمت و یه سیلی بزنم تو گوشت!!اما حیف تواناییش ندارم و بازم میبینمت دوست دارم با لبخند من روبرو شی...دوست ندارم وقتی میبینیم همش یاد نصیحتام بیفتی ولی اشکال نداره به قول یکی از دوستام بزار ادم بده باشم:vahidrk:دیگه باید وارد عمل شم:gnugghender: ما بچگی کردیم..بچه های الانم بچگی میکنن...ای بابا خداجون فقط بهم بگو چکار کنم...همین... دوست دارم 2 لینک به دیدگاه
Ala Agrin 14476 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آذر، ۱۳۹۳ خدایا سپاسگزارم روزم رو به گونه ای سپری کردم که امشبم را آرام بخوابم..... 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده