M!Zare 48037 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 اسفند، ۱۳۹۰ """"محبت تحصیلی است نه تحمیلی"""" برای ایجاد محبت در دل محبوب "یعنی محبوب شدن"باید ابتدا عوامل جاذبه ودافعه محبوب را شناخت .بعد با ملاحظه عوامل دفع وبکارگیری عوامل جذب با اوبرخورد کرد. محبت یک قدرت است" یعنی دوست داشتن ومهرورزی "که اغلب از آن بی بهره اند. این قدرت مخصوص انسانهای کمال یافته است .این افراد دیگران را باکمترین خوبی دوست دارند ولی دیگران اینان را با کمترین بدی دشمن می دارند. هر محبت را فاصله ای مخصوص خود است که مربوط به هر دو طرف می شود."محب ومحبوب" . هر دو در تغییرش نقش دارند. اگر یک طرف به تنهایی بخواهد تغییر ایجاد کندوفاصله را کم کندو نزدیک شود حاصلش دلزدگی است .واگر بخواهد فاصله را زیاد کند ودور شود، نتیجه اش دلسردی است . """""این فاصله زیر سایه زمان تغییر طبیعی خواهد داشت ."""" هرارتباط فاصله منطقی دارد که "دوری "می آورد"دلسردی"و "نزدیکی"می آورد "دلزدگی". ""عشق تمرکز تمام خواسته های ارضا نشده پنهان وآشکار است ."" عشق مرکز ثقل تمام نیازهاست. عشق به کمال تعلق می گیرد .کمال صورت یا سیرت یا هردو.زیرا انسان مجذوب برتر است . هر که را در سر نباشد عشق یار بهر او پالان وافساری بیار در این دنیا عشق را جز با رنج نفروشند.برای رهایی از شدت این رنج یافتم که به محبت وابسته باشم نه محبوب. "زنده بی عشق، کسی درهمه عالم نیست وان که بی عشق بماند نفسی،آدم نیست" دکتر میثاق 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده