رفتن به مطلب

ریچارد داوکینز: نمی توانم ثابت کنم خدا وجود ندارد


viviyan

ارسال های توصیه شده

مناظره روز پنج شنبه بیست و سوم فوریه در آکسفورد بین بیولوژیست و آتئیست ریچارد داوکینز و اسقف کانتربری روان ویلیامز با مواضع غیرمنتظره ای از دو طرف به پایان رسید. روان ویلیامز پذیرفت که انسان اولیه ای وجود نداشته و آتئیست مشهور داوکینز که از منتقدان بزرگ آفرینش‌گرایی و یک بی‌خدای مشهور است در مناظره با اسقف کانتربری گفت: نمی توانم ثابت کنم خدا وجود ندارد.

داوکینز در این مناظره‌ی زنده راجع به سرآغاز عالم، با اعتراف به این موضوع همه ی بینندگان و مستمعین را متعجب و شوکه کرد.

او در این مناظره قبول کرد که حداقل اندکی آگنوستیک است. داوکینزگفت اطمینان او به آتئیسمش ۶.۹/۷ است. او گفت: "من فکر می کنم که احتمال وجود یک خالق مافوق طبیعی بسیار، بسیار کم است".

همچنین زمانی که اسقف(دکتر روان ویلیامز) داروین را مشهورترین خدا ناباور خطاب کرد، داوکینز این موضوع را رد کرد و گفت از نظر وی چنین نیست.

 

 

 

لینک به دیدگاه

26719955468848581161.gif

 

 

atheist از ﺗﺮﮐﯿﺐ ﭘﯿﺸﻮﻧﺪ ﻧﻔﯽ a ﺑﺎ ﮐﻠﻤﻪ ي theos ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎي ﺧﺪا ﺳـﺎﺧﺘﻪ ﺷـﺪه اﺳـﺖ. رﯾـﺸﻪ ي ﮐﻠﻤﺎت ﯾﻮﻧﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﺷﮑﻞ ﮐﻨﻮﻧﯽ آﻧﻬﺎ ﻻﺗـﯿﻦ. از theos (ﺧـﺪا) ﺑـﻪ ﺗﻨﻬـﺎﯾﯽ در ﺗﺮﮐﯿـﺐ theist اﺳﺘﻔﺎده ﻣﯽ ﺷﻮد، ﮐﻪ در اﯾﻦ ﻣﺘﻮن ﺑﺎ ﺧﺪاﺑﺎور ﻣﻌﺎدل اﺳﺖ، و در ﺑﺮاﺑﺮ ﻧﻘﯿﺾ آن، ﯾﻌﻨﯽ atheist ﻗﺮار ﻣﯽﮔﯿﺮد، ﮐﻪ ﻣﻌﺎدل ﺧﺪاﻧﺎﺑﺎور در اﯾﻦ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﻣﺘﻮن اﺳﺖ.

agnostic ﻫﻢ از ﺗﺮﮐﯿﺐ ﯾﻮﻧﺎﻧﯽ-ﻻﺗﯿﻦ gnostos ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺗﺸﮑﯿﻞ ﺷﺪه اﺳﺖ، و ﻫﻤـﺎﻧﻄﻮر ﮐﻪ از ﻇﺎﻫﺮ آن ﭘﯿﺪاﺳﺖ، ﺑﻪ ﻧﻮﻋﯽ در ﺑﺮاﺑﺮ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻗﺮار ﻣﯽ ﮔﯿﺮد. ﻣﻌﻤﻮﻻ آن را ﺑﻪ ﻻادري ﮔـﺮ ﻣﻌﻨـﯽ ﻣـﯽﮐﻨﻨﺪ، ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ "ﻧﻤﯿﺪاﻧﻢ ﮔﺮا".

آﺗﺌﯿﺴﺖ ﻫﺎ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ وﺟﻮد ﺧﺪاﯾﺎن اﻋﺘﻘﺎد ﻧﺪارﻧﺪ، و ﺑـﻪ ﺗﺒـﻊ آن ﺑـﻪ وﺟـﻮد روح، ﺷـﯿﻄﺎن، ﻓﺮﺷﺘﮕﺎن، و اﻧﻮاع ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺧﻮد آﻧﻬﺎ را "ﺧﺮاﻓﻪ" ﻣﯽ داﻧﻨﺪ ﻧﯿﺰ ﺑﺎور ﻧﺪارﻧﺪ.

آﮔﻨﻮﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ اﻋﺘﻘﺎد دارﻧﺪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮان داﻧﺴﺖ ﺧﺪا(ﯾﺎن) وﺟﻮد دارﻧﺪ ﯾﺎ ﺧﯿﺮ. اﺷـﺘﺒﺎﻫﯽﮐﻪ در ﻣﻮرد آﻧﻬﺎ راﯾﺞ اﺳﺖ و در ﺑﺮاﺑﺮﮔﺬاري ﻻادري ﮔﺮ (ﻧﻤﯽ داﻧﻢ ﮔﺮا) ﻧﯿﺰ ﻣﺸﺨﺺ اﺳﺖ، اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ اﯾﻦ اﻓﺮاد "ﻧﻤﯽ داﻧﻨﺪ" ﺧﺪا وﺟﻮد دارد ﯾﺎ ﺧﯿﺮ، در ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺗﻌﺮﯾﻒ درﺳﺘﯽ ﻧﯿﺴﺖ. آﮔﻨﻮﺳﺘﯿﮏ ﮐﺴﯽ ﻧﯿـﺴﺖ ﮐﻪ در ﻣﻮرد وﺟﻮد ﺧﺪا ﺷﮏ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﯾﺎ در اﻧﺘﻈﺎر اﻃﻼﻋﺎت ﺑﯿﺸﺘﺮي ﺑﺎﺷـﺪ ﺗـﺎ در ﻣـﻮرد آن ﺗـﺼﻤﯿﻢ ﺑﮕﯿﺮد. آﮔﻨﻮﺳﺘﯿﺴﯿﺰم ﻧﯿﺰ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺧﺪاﺑﺎوري و ﺧﺪاﻧﺎﺑﺎوري دﯾﺪﮔﺎﻫﯿﺴﺖ ﮐﺎﻣﻞ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﻣﺜﻞ آﻧﻬﺎ داﯾﻤـﯽ ﺑﺎﺷﺪ. آﮔﻨﻮﺳﺘﯿﮏ اﻋﺘﻘﺎد دارد ﮐﻪ اﺻﻮﻻ "ﻧﻤﯿﺘﻮان" داﻧﺴﺖ ﺧﺪاﯾﺎن وﺟﻮد دارﻧﺪ ﯾﺎ ﺧﯿﺮ، و ﻫﻢ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐـﻪ اﻋﺘﻘﺎد دارﻧﺪ ﺧﺪا وﺟﻮد دارد در اﺷﺘﺒﺎه ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﻫﻢ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ اﻋﺘﻘﺎد دارﻧﺪ ﺧﺪاﯾﺎن اﻟﺰاﻣﺎ وﺟﻮد ﻧﺪارﻧﺪ. ﻣﺴﺌﻠﻪ ي اﺻﻠﯽ ﺗﻔﺎوت و ﺷﺒﺎﻫﺖ ﻫﺎي ﺑﯿﻦ آﺗﺌﯿﺴﻢ و آﮔﻨﻮﺳﺘﯿﺴﯿﺰم اﺳﺖ. ﺑﺎز ﻫﻢ ﺑﺮ ﺧﻼف دﯾﺪﮔﺎﻫﯽ ﮐـﻪ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﺑﯿﺸﺘﺮ راﯾﺞ ﺑﺎﺷﺪ، ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ در ﺑﺮاﺑﺮ ﻫﻢ ﻗﺮار ﻧﻤﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ، ﮐﻪ در واﻗﻊ در ﮐﻨﺎر ﻫﻢ ﻫﺴﺘﻨﺪ، و ﺣﺘﺎ ﻧﻤﯽ ﺗﻮان آﻧﻬﺎ را از ﻫﻢ ﺟﺪا ﺳﺎﺧﺖ. اﮔﺮ ﮐﻤﯽ دﻗﯿﻖ ﺑﺎﺷﯿﻢ، ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان آﺗﺌﯿﺴﺖ ﻣﯽ ﺷﻨﺎﺳﯿﻤﺸﺎن آﮔﻨﻮﺳﺘﯿﮏ ﻫﺴﺘﻨﺪ.

ﻧﻤﯿﺘﻮان ﻫﯿﭻ ﻣﺮز دﻗﯿﻘﯽ ﺑﯿﻦ اﯾﻦ دو ﮔﺮاﯾﺶ در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺖ. ﻣﯽ داﻧﯿﺪ ﭼﺮا ؟ ﯾﮏ آﮔﻨﻮﺳﺘﯿﮏ ﮐﺴﯽ ﺳﺖ ﮐﻪ اﻋﺘﻘﺎد دارد ﻧﻤﯽ ﺗﻮان ﺑﻪ وﺟﻮد داﺷﺘﻦ ﯾﺎ وﺟﻮد ﻧﺪاﺷـﺘﻦ ﺧـﺪاﯾﺎن آﮔـﺎﻫﯽ ﭘﯿﺪا ﮐﺮد. ﻣﺴﻠﻤﺎ ﻣﺎ ﻫﻤﮕﯽ از ﻣﺴﺌﻠﻪ ي وﺟﻮد داﺷﺘﻦ ﯾﺎ وﺟﻮد ﻧﺪاﺷﺘﻦ ﺧﺪا ﺑﺮاي ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﯿﺮﯾﻬﺎي زﻧـﺪﮔﯽ ﺧﻮد اﺳﺘﻔﺎده ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ. اﮔﺮ ﻗﺮار ﺑﻮد اﯾﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﻫﯿﭻ ﺗﺎﺛﯿﺮي در زﻧﺪﮔﯽ ﻣﺎ ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑـﻪ آن اﻫﻤﯿﺘـﯽ ﻧﻤﯽ دادﯾﻢ.

ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﻧﺘﻮاﻧﯿﻢ وﺟﻮد داﺷﺘﻦ ﯾﺎ وﺟﻮد ﻧﺪاﺷﺘﻦ ﭼﯿﺰي را ﺑﺪاﻧﯿﻢ، ﮐﻪ اوﻟﯿﻦ آﮔﺎﻫﯽ در ﻣـﻮرد آن اﺳـﺖ، ﻣﺴﻠﻤﺎ ﻧﻤﯽ ﺗﻮاﻧﯿﻢ ﭼﯿﺰي در ﻣﻮرد ﭼﮕﻮﻧﮕﯽ آن ﺑﺪاﻧﯿﻢ، و ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت دﯾﮕﺮ "ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ در ﻣﻮردش ﻧﺨـﻮاﻫﯿﻢ داﻧﺴﺖ"، زﯾﺮا ﻫﺮ داﻧﺴﺘﮕﯽ دﯾﮕﺮي، در ﺧﻮد وﺟﻮد داﺷﺘﻦ ﯾﺎ وﺟﻮد ﻧﺪاﺷﺘﻦ را ﻣﺴﺘﺘﺮ دارد. ﻣﺸﺨﺺ اﺳﺖ وﻗﺘﯽ ﮐﻪ در ﻣﻮرد ﭼﯿﺰي ﻫﯿﭻ ﻧﺪاﻧﯿﻢ، ﺣﮑﻤﯽ را ﻫﻢ ﻧﻤﯽ ﺗﻮاﻧﻢ ﺑﻪ آن ﻧﺴﺒﺖ دﻫﯿﻢ. ﻣـﺜﻼ در ﯾـﮏ دﯾـﺪﮔﺎه ﺑﻨﯿﺎدﮔﺮاﯾﯽ، ﻓﺮد ﻣﻌﺘﻘﺪ اﺳﺖ ﺧﺪا ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺻﻼح او در ﻓﻼن ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﯿﺮي ﭼﯿﺴﺖ. وﻟﯽ وﻗﺘﯽ ﻣﺎ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ در ﻣﻮرد ﺧﺪا ﻧﻤﯽ داﻧﯿﻢ، ﻧﻤﯽ ﺗﻮاﻧﯿﻢ ﺑﺪاﻧﯿﻢ ﮐﻪ او ﮐﺪام راه را ﺻﻼح ﻣﯽ داﻧﺪ. ﻣﺎ ﻧﻤﯽ ﺗﻮاﻧﯿﻢ ﻫﯿﭻ ﺣﮑﻤﯽ را ﺑﻪ او ﻧﺴﺒﺖ دﻫﯿﻢ، ﻫﯿﭻ ﻧﻈﺎﻣﯽ و ﻫﯿﭻ دﯾﻨﯽ ﺑﺮ اﯾﻦ اﺳﺎس ﺷﮑﻞ ﻧﻤﯽ ﮔﯿـﺮد. ﮐـﺴﯽ ﮐـﻪ ﭼﻨـﯿﻦ ﺑﺎوري در ﻣﻮرد ﺧﺪا دارد، در ﻋﻤﻞ ﮐﻮﭼﮑﺘﺮﯾﻦ ﺗﻔﺎوﺗﯽ ﺑﺎ ﺧﺪاﻧﺎﺑﺎور ﻧﺨﻮاﻫﺪ داﺷﺖ، زﯾﺮا دوﻣﯽ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ ﮐﻪﺧﺪا وﺟﻮد ﻧﺪارد، و در ﻧﺘﯿﺠﻪ در اﻣﻮر زﻧﺪﮔﯽ ﭼﯿﺰي را ﺑﻪ او ارﺟﺎع ﻧﻤﯽ دﻫﺪ، و آﮔﻨﻮﺳﺘﯿﮏ ﻣﯽ ﮔﻮﯾـﺪ ﮐـﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮان داﻧﺴﺖ وﺟﻮد دارد ﯾﺎ ﺧﯿﺮ، و ﺑﻪ اﯾﻦ ﺧﺎﻃﺮ ﻫﯿﭻ اﻣﺮي در زﻧﺪﮔﯽ را ﺑﻪ او ارﺟﺎع ﻧﻤﯽ دﻫﺪ. ﭘﺲ دﯾﺪﯾﻢ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﺗﻔﺎوﺗﯽ ﻋﻤﻠﯽ ﺑﯿﻦ آﺗﺌﯿﺴﺖ و آﮔﻨﻮﺳﺘﯿﮏ وﺟﻮد ﻧﺪارد، و ﻫﺮ دو ﮔﺮوه ﻣﺎﻧﻨـﺪ ﻫـﻢ ﺑـﻪ زﻧﺪﮔﯽ ﻧﮕﺎه ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ، و ﺑﺮﺧﻼف ﺧﺪاﺑﺎور. در ﻣﻮرد ﺗﺌﻮرﯾﻬﺎ ﻧﯿﺰ ﺗﻔﺎوت زﯾﺎدي وﺟﻮد ﻧﺪارد. اﮐﺜﺮ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐـﻪ ﺧﻮد را ﺧﺪاﻧﺎﺑﺎور ﻣﯽ داﻧﻨﺪ، در ﺗﺤﻠﯿﻞ دﻗﯿﻘﺘﺮ آﮔﻨﻮﺳﺘﯿﮏ ﻫﺴﺘﻨﺪ، و ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺮاي ﺑﻬﺘﺮ ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪن ﻣـﺸﯽ زﻧﺪﮔﯿﺸﺎن، ﺧﻮد را ﻋﻠﻨﺎ ﺧﺪاﻧﺎﺑﺎور ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ، زﯾﺮا آﮔﻨﻮﺳﺘﯿﺴﯿﺰم روﺷﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺳﻮﺗﻔﺎﻫﻢ آﻣﯿﺰ اﺳﺖ. اﮔﺮ ﭼﻨﯿﻦ ﭼﯿﺰي ﻧﺒﺎﺷﺪ، ﺷﺎﯾﺪ ﺑﻬﺘﺮ ﺑﺎﺷﺪ ﺗﻤﺎم ﺧﺪاﻧﺎﺑﺎوران را آﮔﻨﻮﺳﺘﯿﮏ ﺑﻨﺎﻣﯿﻢ. در ﺳـﺎﯾﺮ ﻣﻄﺎﻟـﺐ اﯾـﻦ ﺳﺎﯾﺖ ﻫﺮﮐﺠﺎ از ﺗﺮﮐﯿﺐ ﺧﺪاﻧﺎﺑﺎور اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه ﺑﺎﺷﺪ ﻫﻤﺎن ﻣﻌﻨﺎي ﻣﺎﺑﯿﻦ آﺗﺌﯿﺴﻢ و آﮔﻨﻮﺳﺘﯿﺴﯿﺰم اﺳـﺖ، ﻣﮕﺮ اﯾﻨﮑﻪ ﺧﻼف آن ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪه ﺑﺎﺷﺪ. ﺧﻼﺻﻪ اﯾﻨﮑﻪ ﻫﯿﭻ ﻓﺮق ﻣﻬﻤﯽ ﺑﯿﻦ اﯾﻦ دو ﮔﺮاﯾﺶ وﺟﻮد ﻧﺪارد. از اﯾﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ، درﺳﺖ ﺑﺮ ﻫﻤﯿﻦ اﺳﺎس ﻣﯽ ﺗﻮان ﻧﺘﯿﺠﻪ ﮔﺮﻓﺖ ﮐﻪ اﺷﺘﺒﺎه ﺑﻮدن ﺑﺮﻫﺎن ﻫـﺎي وﺟـﻮد ﺧﺪا ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﻧﻮﻋﯽ "ﻣﻌﺎدل" ﺑﺎ وﺟﻮد ﻧﺪاﺷﺘﻦ ﺧﺪا ﻫﺴﺘﻨﺪ، زﯾﺮا اﮔﺮ ﻣﺎ ﻧﺘﻮاﻧﯿﻢ وﺟﻮد او را ﺗﺤﻘﯿﻖ ﮐﻨﯿﻢ (ﺑـﻪ ﻃﻮر ﻧﻈﺮي ﯾﺎ ﻋﻤﻠﯽ) ﺑﻪ ﻣﺮﺣﻠﻪ ي ﺑﻌﺪي، ﯾﻌﻨﯽ اﺳﺘﺨﺮاج اﺣﮑﺎم ﻧﺨﻮاﻫﯿﻢ رﺳﯿﺪ، و ﺑﻪ اﯾﻦ ﺧﺎﻃﺮ ﻣﻮﺿـﻊ ﻣـﺎ (ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﯿﻢ آن را ﻣﻮﺿﻌﯽ آﮔﻨﻮﺳﺘﯿﮏ ﺑﻨﺎﻣﯿﻢ) ﮐﺎﻣﻼ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺣﺎﻟﺘﯽ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد ﮐﻪ ﺧـﺪاﯾﯽ وﺟـﻮد ﻧـﺪارد (ﯾﻌﻨﯽ ﻣﻮﺿﻌﯽ آﺗﺌﯿﺴﺘﯽ). در ﺟﻮاب ﺑﻪ ﺧﺪاﺑﺎوراﻧﯽ ﮐﻪ ﭘﺲ از رد ﺗﻤﺎم ﺑﺮﻫﺎﻧﻬﺎﯾـﺸﺎن از ﺧـﺪاﻧﺎﺑﺎور اﺛﺒـﺎت وﺟﻮد ﻧﺪاﺷﺘﻦ ﺧﺪا را ﻣﯽ ﺧﻮاﻫﻨﺪ، ﻣﯽ ﺗﻮان ﺑﺮ اﯾﻦ اﺳﺎس ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﭼﻨﯿﻦ اﺛﺒﺎﺗﯽ وﺟﻮد ﻧﺪارد و ﻧﯿﺎزي ﻧﯿﺰ ﺑﻪ آن ﻧﯿﺴﺖ، ﭼﺮا ﮐﻪ رد ﺷﺪن ﺑﺮﻫﺎﻧﻬﺎ ﻣﻮﻗﻌﯿﺘﯽ را ﭘﯿﺶ ﻣﯽ آورد ﮐﻪ درﺳﺖ ﻣﺎﻧﻨﺪ زﻣﺎﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ اﺛﺒﺎت ﺷـﻮد ﺧﺪاﯾﯽ وﺟﻮد ﻧﺪارد.

 

 

لینک به دیدگاه
  • 2 ماه بعد...

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...