sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۹۰ فولکلور ايران توده شناسي (فولکلور، دانش عوام) شاخه اي از مردم شناسي (Ethnology, Anthropology) و عبارت است از علم به آداب و رسوم، بازي ها و سرگرمي ها، قصه ها،داستان ها، ضرب المثل ها، چيستان ها، ترانه ها، سرودها و تصنيف هاي شادي و عزاي يک قوم و ملت که زبان به زبان و دهان به دهان از نسلي به نسلي مي رسد و بررسي دقيق آن ها بسياري از نکات تاريک و مبهم زندگي و معيشت، اخلاق و عادات، عواطف واحساسات و طرز تفکر و انديشه و به طور خلاصه خصايص روحي و ملي آن قوم و ملت را آشکار مي سازد. در سرتاسر تاريخ جهان تا سده ي 19 ميلادي به اين قبيل آثار که تراويده ي ذوق و فکر عامه ي مردم است، اعتنا نمي شد و دانشمندان اين گونه آثار را به چشم حقارت مي نگريستند. در آغاز سده ي 19 نخست دو برادر از مردم آلمان به نام گريم Grimm قصه هاي کشورهاي اروپاي شمالي را در مجموعه اي با عنوان "افسانه هاي کودکان و قصه هاي خانه" گردآوري و منتشر کردند. پس از آن دانشمندان و پژوهشگران ديگر نيز به مطالعه و تحقيق در آثار ملي کشورهاي خويش پرداختند و رفته رفته قصه ها، ترانه ها، ضرب المثل ها، عقايد و همه ي آن چه را که زاييده ي انديشه ي توده هاي عوام و ملت بود بررسي و جمع کردند. امروز دانش عوام ( فولکلور) رشته اي از ادبيات است که به دليل بسط و گسترش فوق العاده ي خود شاخه ي جداگانه اي به شمار مي آيد. فولکلور ايران نخست توجه خاورشناسان و دانشمندان اروپايي را به خود جلب کرد و برخي از آنان در جنبه هاي گوناگون فرهنگ و زبان و ادبيات مردم ايران به تخقيق و مطالعه پرداخته و آثار سودمندي به وجود آوردند. کنت دوگوبينو (Conte de Gobineau) فرانسوي و الکساندر خودسکو (A. Chodzko) نخستين کساني بودند که تعزيه نامه هاي ايراني را گردآوري و ترجمه و چاپ کرده و به عنوان "ادبيات دراماتيک ايران" به اروپا معرفي کردند. شارل ويرولو (Ch. Virolleaud) دانشمند معاصر فرانسوي که خود آثاري درباره ي تعزيه دارد، در کتاب "درام ايراني" چند تن از محققان اروپايي را که دست به گردآوردي و ضيط تعزيه نامه هاي ايراني زده اند نام برده و مشخصاتي از آثار آنان را ذکر کرده است. 1 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۹۰ وي در کتاب خود از سه مجموعه ي تعزيه سخن به ميان آورده است که عبارتند از: 1- مجموعه "جُنگ شهادت" متعلق به فتح علي شاه قاجار که داراي سي و سه مجلس بوده و مجلس هاي 1، 2، و..... آن به وسيله ي "خودسکو" و مجلس 24 آن توسط ويرولو و مجلس 18 ( شهادت علي اکبر) به وسيله ي کشيش فرانسوي روبرت هانري دوژنره (R. H. de Generet) ( در سال 1949) ترجمه و چاپ شده است. 2- مجموعه ي ويلهلم ليتن (W. Litten) کنسول سابق آلمان در بغداد که داراي پانزده مجلس است و همگي عکس برداري و چاپ شده است. 3- مجموعه ي سرهنگ لوئيس پلي (Sir Lewis Pelly) که سال ها مقيم بندر بوشهر بوده است و داراي سي و هفت مجلس است که همه ي آن ها به انگليسي ترجمه و در دو جلد منتشر گرديده است. کسان ديگري نيز مانند کريمسکي (Krymski) دانشمند اوکراييني، برتلس (Berthels) خاور شناس روسي و ويليام بنجامين (William Benjamin) دانشمند امريکايي کتاب هايي درباره ي تعزيه هاي ايراني پديد آورده اند. ادوارد مونتاين (Edward Montine) کنابي به نام "داستان هاي ايراني " دارد که در سال 1890 در پاريس منتشر کرده است که منبع تحقيقي سودمندي براي فولکلور ايران است. آ. کريستن سن (A. Christensen) دانشمند دانمارکي در سال 1918 مجموعه ي "قصه هاي عاميانه ي ايراني" را در کوبنهاون چاپ کرده است. لوريمر (Lorimer) ايران شناس انگليسي قصه هاي عاميانه ي کرماني و بختياري را به انگليسي ترجمه و در سال 1919 در لندن منتشر کرد، ولي متاسفانه متن فارسي آن ها را به دست نداده است. هانري ماسه (H. Masse) خاورشناس و تاريخ دان مشهور فرانسوي نيز در اين زمينه زحمت فراوان کشيده و چندين کتاب درباره ي ايران و ايرانيان تاليف کرده است. وي در کتاب "قصه هاي عاميانه ي ايراني" که در پاريس چاپ کرد، قصه ها و مثل هايي از فارسي به فرانسه ترجمه و متن خراساني دو قصه را هم ضميمه کرده است. همين دانشمند بعدها در کتاب ديگر خود به نام "آداب و عقايد ايرانيان" تقريبن تمام "نيرنگستان" و "اوسانه"ي صادق هدايت و چهارده افسانه ي کوهي کرماني را ( که ديرتر از آن ها سخن خواهيم گفت) با اسناد و شواهد ديگري در دو جلد به چاپ رسانيده است. اين کتاب جامع ترين و مستندترين کتابي است که به زبان خارجي درباره ي فولکلور ايران نوشته شده است. 1 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۹۰ در روسيه، پيشواي اين کار ژوکوفسکي خاور شناس مشهور بود که در سال 1901 کتابي به نام "نمونه هاي آثار ملي ايران" نوشت و در آن مقدار زيادي از تصنيف هاي ايراني را که در اواخر سده ي سيزدهم هجري رايج و زبانزد مردم بود، گرد آوري نمود و نمونه هايي نيز از ترانه هاي ملي ايران به دست داد. يکي ديگر از ايران شناسان روس به نام گالونوف به ترتيب در سال هاي 1928 و 1929 سه رساله درباره ي زورخانه، پهلوان کچل و خيمه شب بازي، در لنينگراد منتشر کرد. روماسکويچ که در سال هاي 1916 تا 1929 مجموعه اي از "دو بيتي هاي ملي فارسي" را در پتروگراد چاپ کرده بود، "قصه هاي ملي فارسي" را تاليف نمود و سپس مجموعه ي "قصه هاي فارسي" ترجمه ي يانو روزنفلد منتشر شد. شعبه ي خاورشناسي آکادمي علوم شوروي افسانه از افسانه هاي ايراني را در ترجمه هاي علي يف، برتلس و عثمانف در مسکو منتشر کرد. جالياشويلي و فاراس نيز کتابي به نام "قصه هاي اصفهان" که از منابع گوناگون گردآوري کرده بودند، با مقدمه اي به قلم بورشچوسکي در مسکو انتشار دادند. اما اين رشته از ادبيات کشور ما شناخته نبود و گردآوري و ضبط و تحقيق دانش و ادبيات مردم در خود ايران در دوران خيلي نزديک آغاز شده و کار تازه اي است و به جز چند کتاب امثال و حکم و برخي خرافات و اوهام که در تاريخ هاي خصوصي و قصص ايراني و کتاب هاي طب قديم يا در کتاب ها و رسالات علوم خفيه (کيمياگري، فال گيري، رمل و جفر و غيره) آمده است تا روزگاران نزديک گذشته کسي به فکر گردآوري و تدوين آن ها نبوده و تنها کتاب مستقلي که درباره ي آداب و رسوم عوام در ايران نوشته شده است کتاب معروف "عقايد النساء" معروف به "کلثوم ننه" است درباره ي عقايد خرافي زنان ايراني تاليف آقا جمال خوانساري از فقهاي نامي عهد صفوي که ترجمه ي آن با عنوان "آداب و رسوم رنان ايراني" توسط جيمز آتکينسون (J. Atkinson) در لندن و در سال 1881 توسط تونليه (L. Thonnelier) در پاريس منتشر شد. 1 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۹۰ پس از مشروطيت، علي اکبر دهخدا در جمع آوري مثل ها و حکمت هاي عاميانه زحمت ها کشيد و برخي از امثال و حکم فارسي را ( البته نه به صورتي که زبانزد عامه است، بلکه به نحوي که در کتاب ها ضيط شده) در "امثال و حکم" و "لغت نامه" گرد آورد و هم او در مقالات "چرند و پرند" و جمال زاده در داستان هاي "يکي بود يکي نبود" و تاليفات ديگرش مقدار زيادي از لغات و مصطلحات عامه را که نويسندگان تا آن روز از به کار بردن آن ها امتناع مي کردند و بيم آن بود که به مرور زمان از خاطرها فراموش شود، به کار بردند و راه به کارگيري آن ها را براي نويسندگان ديگر باز نمودند. از نخستين کساني که در ايران به اين گنجينه ي نفيس ادبيات فارسي پي بردند احمد کسروي بود. وي در ماموريت هاي بسيار خود به عنوان قاضي دادگستري به هر شهر و شهرستاني که مي رفت در لهجه هاي گوناگون و تاريخ و جغرافيا و نام ده ها و آبادي ها و آداب و سنن مردم به مطالعه و تحقيق مي پرداخت. وي اشعار و آثار ادبي زبان طبري را نيز که از وسيع ترين لهجه هاي ولايتي در مازندران است گردآوري و يادداشت نموده است. صادق هدايت نيز که در اين رشته زحمت بسيار کشيده است در حقيقت پايه گذار اصلي اين کار است و راه درست تحقيق و شيوه ي گردآوري فولکلور را نشان داده است و خود از روي قاعده و اصول دقيق علمي به اين کار پرداخت. وي "اوسانه" را که داراي شعرها و ترانه ها و چيستان ها و بازي هاي ملي بود، انتشارداد و نيز "نيرنگستان" را که مجموعه اي از آداب و تشريفات جشن و عروسي و زناشويي و عزا و ناخوشي ها و برآمدن حاجت ها و خواب و مرگ و تفال و ساعات سعد و نحس و خواص گياه ها و دانه ها و خزندگان و پرندگان و دام و دد و غيره بود، با ديباچه اي چاپ کرد. فروغي از دانشمندان و رجال سياسي ايران موفق شد فرهنگستان ايران را با تشکيل موزه ي "مردم شناسي" موافق کند. پس از شهريور و تبعيد رضا شاه با رواج انديشه هاي مترقيانه در ادبيات و ادب شناسي ايران، ميل به مطالعه و گردآوري آثار شفاهي ملي افزايش يافت. مجله ي سخن به سردبيري دکتر پرويز ناتل خانلري در شماره هاي سوم تا ششم دوره ي دوم انتشار خود مقالات مسلسل هدايت را که نويسنده در آن ها پژوهندگان ادبيات عوام را به شيوه ي گردآوري، مطالعه، ثبت و طبقه بندي ترانه ها، متل ها، تمثيل ها، قصه ها و افسانه هاي ملي راهنمايي کرده بود، درج و از همه ي دوستان ادبيات، آموزگاران و دانش آموزان درخواست کرد تا مطالبي را که گردآوري کزده اند به دفتر مجله بفرستند. اين درخواست با استقبال مردم رو به رو گرديد و مجله موفق شد که مقداري از ترانه ها و افسانه ها و دو بيتي ها و متل ها را که از خراسان و گيلان و فارس و ساير استان هاي ايران رسيده بود، منتشر نمايد. پس از آن، جنبش و کوششي در اين زمينه آغاز گرديد و کساني پيدا شدند که به فکر تحقيق و بررسي اين چشمه ي پر برکت هنر و زيبايي افتادند و هر يک از آنان مقداري از متلک ها، دو بيتي ها، متل ها، ترانه ها و افسانه هاي فارسي را گردآوري کردند و نمونه هاي بسياري از انواع ادبيات عامه در مجلات انتشار يافت. کساني نيز به ترجمه ي قصه ها و افسانه هاي ملل ديگر پرداختند که البته از نظر مطالعه و مقايسه با قصه ها و افسانه هاي ايراني بس سودمند بودند. بعدها نيز سازمان هنرهاي زيباي کشور اداره اي به نام "فرهنگ عامه" بنياد نهاد و بررسي جامعه ي ايران را از نظر مردم شناسي و توده شناسي (فولکلور(به آن اداره واگذار نمود. 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده