سیندخت 18786 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 بهمن، ۱۳۹۰ [TABLE] [TR] [TD=align: right]در يك پارك زني با يك مرد روي نيمكت نشسته بودند و به كودكاني كه در حال بازي بودند نگاه ميكردند. زن رو به مرد كرد و گفت پسري كه لباس ورزشي قرمز دارد و از سرسره بالا ميرود پسر من است . مرد در جواب گفت : چه پسر زيبايي و در ادامه گفت او هم پسر من است و به پسري كه تاب بازي ميكرد اشاره كرد . مرد نگاهي به ساعتش انداخت و پسرش را صدا زد : تامي وقت رفتن است . تامي كه دلش نميآمد از تاب پايين بيايد با خواهش گفت بابا جان فقط 5 دقيقه . باشه ؟ مرد سرش را تكان داد و قبول كرد . مرد و زن باز به صحبت ادامه دادند . دقايقي گذشت و پدر دوباره فرزندش را صدا زد : تامي دير ميشود برويم . ولي تامي باز خواهش كرد 5 دقيقه اين دفعه قول ميدهم . مرد لبخند زد و باز قبول كرد . زن رو به مرد كرد و گفت : شما آدم خونسردي هستيد ولي فكر نميكنيد پسرتان با اين كارها لوس بشود ؟ مرد جواب داد دو سال پيش يك راننده مست پسر بزرگم را در حال دوچرخه سواري زير گرفت و كشت . من هيچگاه براي سام وقت كافي نگذاشته بودم . و هميشه به خاطر اين موضوع غصه ميخورم . ولي حالا تصميم گرفتم اين اشتباه را در مورد تامي تكرار نكنم . تامي فكر ميكند كه 5 دقيقه بيشتر براي بازي كردن وقت دارد ولي حقيقت آن است كه من 5 دقيقه بيشتر وقت ميدهم تا بازي كردن و شادي او را ببينم . 5 دقيقه اي كه ديگر هرگز نميتوانم بودن در كنار سام ِ از دست رفته ام را تجربه كنم . بعضي وقتها آدم قدر داشتهها رو خيلي دير متوجه ميشه . 5 دقيقه ، 10 دقيقه ، و حتي يك روز در كنار عزيزان و خانواده ، ميتونه به خاطرهاي فراموش نشدني تبديل بشه . ما گاهي آنقدر خودمون رو درگير مسا ئل روزمره ميكنيم كه واقعا ً وقت ، انرژي ، فكر و حتي حوصله براي خانواده و عزيزانمون نداريم . روزها و لحظاتي رو كه ديگه امكان بازگردوندنش رو نداريم . قدر عزيزانتون رو بدونيد . هميشه ميشه دوست پيدا كرد و با اونها خوش گذروند ، اما هميشه نعمت بزرگ يعني پدر و مادر و خواهر و برادر در كنار ما نيست . ممكنه روزي سايه عزيزانمون توي زندگي ما نباشه. [/TD] [/TR] [/TABLE] 12 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 بهمن، ۱۳۹۰ هرچقدر هم قدر بدونیم باز هم میگذره. ما محکومیم به فنا......... 2 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 بهمن، ۱۳۹۰ کاملا درسته ، کاش اول قدر چیزایی که داریم رو بدونیم بعد حسرت چیزایی که نداریمو بخوریم 1 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 بهمن، ۱۳۹۰ هرچقدر هم قدر بدونیم باز هم میگذره. ما محکومیم به فنا......... این طوری نگو تو رو خدا اینو نگو تا اتفاقی نیفتاده قدرشونو بدون همین الان همین لحظه حتی نذار به فردا برسه همین الان الان دستام داره میلرزه اینو م نویسم 2 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 بهمن، ۱۳۹۰ این طوری نگوتو رو خدا اینو نگو تا اتفاقی نیفتاده قدرشونو بدون همین الان همین لحظه حتی نذار به فردا برسه همین الان الان دستام داره میلرزه اینو م نویسم میدونم چی میگی. باید همیشه قدرشون رو دونست و تک تک لحظه های بودن با عزیزان ارزشمنده. اما افراطش بعدا حسرت زیادی میاره و شکست روحی. باید پیوند قلبی عمیق توام با منطق برقرار کرد. احساسات مطلق زیباست،اما میتونه نابودگر هم باشه. 4 لینک به دیدگاه
*Sanaz* 10640 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اسفند، ۱۳۹۰ [TABLE] [TR] [TD=align: right]قدر عزيزانتون رو بدونيد . هميشه ميشه دوست پيدا كرد و با اونها خوش گذروند ، اما هميشه نعمت بزرگ يعني پدر و مادر و خواهر و برادر در كنار ما نيست . ممكنه روزي سايه عزيزانمون توي زندگي ما نباشه. [/TD] [/TR] [/TABLE] تصور نبودن یکسری عزیزان واقعا سخته. اما چیکار میشه کرد،چاره ای هم داریم؟ 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده