saba mn 20993 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ آماده ام تا به تردید نفس بکشی و من بی بهانه به تنت عشق ببافم. میايستم کنار دريا و طلوع تو را انتظار میکشم با موج بلند میخيزم بيايی ابر میشوم در آغوش تو نيايی میريزم 13 لینک به دیدگاه
saba mn 20993 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ دلـم ... هنـوز .. خیس خورده نگاه توست ..!! نـازش بـدار ..! که نلغــزد .. از میان دستهایت ..!! 8 لینک به دیدگاه
saba mn 20993 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ شبی بر دفتر قلبم کشیدم رد پایت را کشیدم طرح زیبای غروب چشمهایت را کنار هاله چشمت کشیدم عکس یک دریا کشیدم روی امواجش حضور آشنایت را ولی آن شب با دلی لبریز از آواز دلتنگی زدم فریاد آه دلم دارد هوایت را کنار طرح پاییزی کنار خلوتی مبهم به خاطر می سپردم من تمام حرفهایت را تو بودی و باران و شب و پاییز بی پایان همان پاییز دلتنگی که می گیرد صدایت را سحر شاید که باز آید به شهر آبی قلبم به پایان می برد آن دم شبی بی انتهایت را من اینجا منتظر هستم تو حتما باز می گردی..... 6 لینک به دیدگاه
saba mn 20993 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ نگــرانت هستـــم عشــق من ايـن ديگـــر دست خــودم نيست ! فصــل شيرينـــي لحظــه هاست اما، ... من همچنــان تابستــان که مي شــود ... دلــم شــــور مي زند !!! 7 لینک به دیدگاه
saba mn 20993 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ چقــدر باید بگذرد؟؟ تا مـن در مـرور خـاطراتم وقتی از کنار تــو رد می شوم. تنـــم نلــرزد….. بغضــم نگیــر 8 لینک به دیدگاه
saba mn 20993 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ باران من ، روزی باریدی بر تن خسته من ، قلب من شد عاشق تو! همیشه چشم به راهت مینشستم ، این شده بود کار هر روز من که حتی قبل از آمدنت در زیر باران بی قراری خیس میشدم 6 لینک به دیدگاه
saba mn 20993 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ فکر تنهایی نباش ، تنهایی خودش تنهاست ، تنها به فکر کسی باش که بی تو تنهاست … 6 لینک به دیدگاه
saba mn 20993 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ گفتی بیا! راه قلبت را نشانم دادی حالا که آمده ام چنان نگاهم می کنی گویی، نشانی را اشتباه آمده ام ... 4 لینک به دیدگاه
saba mn 20993 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ آسان نبود ولی ، رفتم درون پیله تنهایی خودم ، شاید رها شوم از این همه دردی که می کشم. حالا فضای پیله ام ، سرد است و ساکت و خاکستری و تنگ. اما، من خواب دیده ام، طاقت اگر بیاورم یک روز زخم عمیق روی دلم خوب می شود ...!!! من خواب دیده ام ، طاقت اگر بیاورم یک روز عاقبت پروانه می شوم...!!! 7 لینک به دیدگاه
saba mn 20993 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ فرقـے نمـے کند !! بگویم و بدانـے ...! یا ... نگویم و بدانـے..! فاصله دورت نمی کند ...!!! در خوب ترین جاﮮ جهان جا دارﮮ ...! جایـے که دست هیچ کسـے به تو نمـے رسد.: دلــــــــــــــم.....!!! 6 لینک به دیدگاه
saba mn 20993 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ صرف فعل "دوست داشتن" بسیار سخت است گذشته اش که به هیچ وجه ساده نیست حالش کاملاً اخباری ست آینده اش هم شرطی ... 2 لینک به دیدگاه
saba mn 20993 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ شش حرف و چهار نقطه ! کلمه کوتاهیه.اما معنیش رو شاید سالها طول بکشه تا بفهمی ! تو این کلمه کوچیک ده ها کلمه وجود داره که تجربه کردن هر کدومش دل شیر می خواد! تنهایی،چشم براه بودن،غم،غصه،نا امیدی،شکنجه روحی،دلتنگی،صبوری،اشک بیصدا، هق هق شبونه،افسردگی،پشیمونی،بی خبری و دلواپسی و .... ! برای هر کدوم از این کلمات چند حرفی که خیلی راحت به زبون میاد و خیلی راحت روی کاغذ نوشته میشه باید زجر و سختی هایی رو تحمل کرد تا معانی شون رو فهمید و درست درک شون کرد !!! متنفرم از هر چیزی که زمان را به یاد من میاورد... و قبل از همه ی اینها متنفرم از انتظار ... از انتــــــــــــــــــــــ ـــــــــظار متــــــنـــــفــــــرم 1 لینک به دیدگاه
saba mn 20993 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ ولی کاش بودی تا اشکهایم از شوق دیدارت سرازیر میشد ... کاش بودی و دستهای مهربانت مرهم همه دلتنگیها و نبودنهایت میشد ... کاش بودی تا سر به روی شانه های مهربانت می گذاشتم و دردهایم را به گوش تو میرساندم... بدون تو عاشقی برایم عذاب است میدانم که نمیدانی بعد از تو دیگر قلبی برای عاشق شدن ندارم... کاش میدانستی که چقدر دوستت دارم و بیش از عشق بر تو عاشقم... میدانی که اگر از کنارم بروی لحظه های زندگی برایم پر از درد و عذاب میشود میدانم که نمیدانی بدون تو دیگربهانه ای نیست برای ادامه ی زندگی جزانتظار آمدنت ... 1 لینک به دیدگاه
saba mn 20993 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ میـــــــان مانـــــدن و نمانـــــدن فاصـــــــــله تنها یك حرف ساده بود از قــــــول من به بــــــاران بی امان بگو : دل اگــــــر دل باشد ، آب از آسیاب علاقـه اش نــــمی افتــــــد... 1 لینک به دیدگاه
saba mn 20993 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ دلم تنگ است برای شیشه ی قلبم که هم آغوش با سنگ است دلم تنگ است و این باور که رفتی با دلم همواره در جنگ است دلم تنگ است و در شهر شما ابراز دلتنگی بسی ننگ است 1 لینک به دیدگاه
saba mn 20993 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ خواستم بگويم که کیستم... ديدم نگفتن بهتر است!!! چه سود آنکه با من نمي ماند، همان بهتر که نشناسد مرا !!! 1 لینک به دیدگاه
saba mn 20993 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ به چه می اندیشی؟ به زمین یا به زمان؟ به نگاهم که در آن ... هاله ی غم چو پرستوی سیاهی ز کران تا به کران بال گسترده در این دشت سکوت به چه می اندیشی؟ به هم آغوشی من با غمها یا به این رشته ی مرواریدی که ز چشمم ریزد؟ به چه می اندیشی؟ کاش میدانستم به چه می اندیشی؟ که نگاه تو چنین سرد و صقیل به سراپای وجودم دلسرد خنده ات از سر زور و کلامت همه با فکر دلم بیگانه به چه می اندیشی؟ از تمنای دلم بی خبری؟ من و احساس دلم دشمن سختت هستیم؟ یا تقاصیست که باید به دلت پس بدهم بابت عاشق شدنم؟ 1 لینک به دیدگاه
saba mn 20993 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ امروز دلم دوباره شكست.... از همان جاي قبلي...! كاش مي شد آخر اسمت نقطه گذاشت تا ديگر شروع نشوي.... كاش مي شد فرياد بزنم... پايان! 2 لینک به دیدگاه
saba mn 20993 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ دروغ نگویم دلم برایت تنگ شده گاهی وقت ها یواشکی حالت را از آبِ چشم هایم می پرسم در این خشک سالی خدا را چه دیده ای شاید آسمان هم به هوای کسی سر بر سینه ی ابری سوخته بگذارد و گریه کند. 1 لینک به دیدگاه
saba mn 20993 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ زندگی گریه ی مختصریست... مثل یک فنجان چای... و کنارش عشق است... مثل یک حبه قند... زندگی را با عشق نوش جان باید کرد... 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده