saba mn 20993 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 دی، ۱۳۹۰ کنون رزم ویروس و رستم شنو دگر ها شنیدستی این هم شنو که اسفندیارش یکی دیسک داد بگفتا به رستم که ای نیک زاد در این دیسک باشد یکی فایل ناب که بگرفتم از سایت افراسیاب برو سیر میکن بدین دیسک هان که هم نون هم آب باشد در آن تهمتن روان شد سوی خانه اش شتابان به دیدار رایانه اش چو آمد به نزد mini tower اش بزد ضربه بر دکمه پاورش دگر صبر و آرام و طاقت نداشت مران دیسک را در drive اش گذاشت نکرد هیچ صبرو نداد هیچ لفت یکی list از root دیسکت گرفت در آن دیسک دیدش یکی فایل بود بزد enter آن رو اجرا نمود کزان یک demo گشت زان پس عیان به فیلم به موزیک و شرح بیان به ناگه چنان سیستمش کرد هنگ که رستم در آن ماند مبهوت و منگ چو رستم دگر باره resetart نمود همی کرد هنگ و همان شد که بود تهمتن کلافه شد و داد زد ز بخت بد خویش فریاد زد چو تهمینه فریاد رستم شنود بیامد که لیسانس رایانه بود بدو گفت رستم همه مشکلش وز آن دیسک و برنامه خوشگلش چو رستم بدو داد قیچی و ریش یکی bootable دیسک آورد پیش یکی اندر آن دیسک بود برآورد و آن را اجرا نمود همی گشت toolkit هارد اندرش چو کودک که گردد پی مادرش به ناگه یکی رمز ویروس یافت پی حذف امضای ایشان شتافت چو ویروس را نیک بشناختش مر از boot sector بر انداختش یکی ضربه ضد بر سرش tool kit که هر بایت آن گشت هشتاد bit چنین گفت تهمینه با شوهرش که این بار بگذشت از پل خرش و گر باره اما جهالت مکن ز رایانه اصلا تو صحبت مکن قسم خورد رستم به پروردگار نگیرد دگر دیسک از اسفندیار 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده