XMEHRDADX 7514 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 دی، ۱۳۹۰ آیا تاکنون اقدام به محاسبه هزينه سالانه ماشينآلات خود نمودهايد؟ به جهت انجام بهينه پروژه خود چند سال از ماشينآلات خود بهطور مداوم استفاده میكنيد؟ سوالاتی از اين دست، دارای اهميت فوق العادهای در برنامهريزیهای خرد و کلان اقتصادی و همچنين زمانبندی پروژههای صنعتی و معدنی هستند. چرا که صحت و دقت پاسخ اينگونه سوالات بهطور مستقيم در سياستهای مالی و اعتباری سازمان مربوطه تاثيرگذار است. بنابراين بهمنظور دريافت پاسخ صحيح و قابل اعتماد سوالات فوق بايد به دنبال روشهای محاسباتی نوينی باشيم که از قدرت انطباق بيشتری با مفاهيم و استانداردهای علم اقتصاد برخوردار باشد. چرا که نتيجه اغلب روشهای محاسباتی که عموما بهمنظور دريافت تقريبی ميزان هزينه سالانه ماشينآلات مورد استفاده قرار میگيرند، دارای انحرافهایی از ميزان واقعی آن هستند. در روشهای کلاسيک بهمنظور دستيابی به متوسط نرخ هزينه ساعتی ماشينآلات، مجموع هزينههای سرمايهای و عملياتی دستگاه در بازه زمانی مشخصی را بر مدت زمان فعاليت و يا درآمد حاصله از عملکرد دستگاه طی دوره عملياتی مذکور تقسيم میكنيم. حال آنکه بهمنظور يافتن ميزان صحيح هزينه ساعتی ماشينآلات و افزايش دقت عمليات، محاسبات فوق بايد در دورههای مختلف تکرار شود. در روش محاسباتی که در ادامه به شرح آن خواهيم پرداخت، همانند روشهای کلاسيک از هزينههای عملياتی و سرمايهای استفاده شده است، وليکن بر ميزان و نحوه پوشش هزينههای ماشينآلات در طول مدت بهکارگيری دستگاه نيز تاکيد میكند. بهمنظور تسهيل مسائل مطروحه، به ارائه تعريف از سه اصطلاح میپردازيم که به بيان بهتر روش فوق کمک میكند. Cash Out: اصطلاح فوق به مجموع هزينههايي از قبيل عملياتی، سرمايهای و ديگر موارد، گفته میشود که در طول مدت مالکيت و يا دوره مشخص عملياتی انتظار تجربه آن را داريم. بهعنوان مثال هزينه سوخت مصرفی دستگاه بهعنوان بخشی از هزينه ساعتی و نرخ استهلاک دستگاه که در پايان هر سال برای هر دستگاه جداگانه در نظر گرفته میشود، از جمله هزينههای سرمايهای است. Cash In : به مجموع درآمد سالانه حاصله از عملکرد دستگاه اطلاق میشود. نتايج محاسبات مربوط به ميزان درآمد حاصله از دستگاه عمدتا بهصورت ساعتی، هفتگی و يا ماهانه بيان میشوند که به تبع آن نرخ پوشش هزينه مربوط به دستگاه مورد مطالعه يا اصطلاحا Cash Recovery Rate، در دورههای متناظر قابل بررسی و محاسبه است. Cash Position: " Cash Position = Cash In – Cash Out " فاکتور فوق تفاضل ميان درآمد و هزينههای مربوط بهدستگاه مورد مطالعه است و بهطور قطع در ابتدای پروژه و زمانی که شروع به استفاده از دستگاه میكنيم، نتيجه معادله فوق منفی بوده و هدف ما از انجام محاسبات فوق و ارائه برنامه منسجم مديريت ماشينآلات به ترتيب هدايت نتيجه اين معادله بهمنظور رسيدن به نقطه سر به سر در کوتاهترين زمان و تغيير نتيجه آن به مثبت و نگاه داشتن آن در محدوده فوق در درازمدت است. 2 لینک به دیدگاه
XMEHRDADX 7514 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 دی، ۱۳۹۰ گام نخست: ورود تجهيزات به ناوگان ماشينآلات در اين مرحله نيازمند مشخص كردن حجم و همچنين زمانبندی هزينههای صورت گرفته به جهت تامين دستگاه مورد مطالعه هستيم. در صورت خريد نقدی و يا استفاده از تسهيلات مالی در غالب اجاره به شرط تمليک، ليزينگ، وامهای بانکی و يا ديگر انواع آن، با تعيين حجم و زمان وقوع آن، بايد در محاسبات اين بخش لحاظ شود. عمدتا کليه فاکتورهای موثر در قيمت تمام شده دستگاه در هنگام تهيه، از مفاد قراردادهای خريد و همچنين سياستهای مالی سازمان قابل تشخيص است. گام دوم: نگهداشت ماشينآلات در ناوگان کليه هزينههای مربوط به نگهداری و مالکيت دستگاه در اين بخش لحاظ میشود. هزينههایی از قبيل بيمه و يا مالياتهای مربوطه از آن جملهاند. همچنين هزينههای بالاسری و مخارج ناشی از عملکرد ماشينآلات و مديريت آن نيز در اين قسمت محاسبه خواهد شد. گام سوم: تعمير و نگهداری در اين قسمت بايد هزينههای عملياتی دستگاه بهصورت جداگانه در هر سال محاسبه شود. در طول مدت انجام پروژه هزينههایی در رابطه با دستگاه صورت میپذيرد که بيشتر تحت تاثير ساعت کار عملياتی هستند تا آنکه عمر دستگاه آنها را متوجه خود سازد. ابتدا مجموع هزينههای فوق را محاسبه كرده و سپس هزينههای عمليات سرويس و نگهداری، تامين قطعات يدکی و همچنين اپراتوری دستگاه را با توجه به زمانبندی هريک لحاظ كنيد. توجه داشته باشيد هزينه انباشته، متناسب با افزايش عمر تجهيزات رشد میكند. گام چهارم: محاسبه ميزان Cash Out طی سه مرحله قبل تمامی هزينههای سرمايهای و عملياتی ماشينآلات شناسایی و محاسبه شد. بنابراين از مجموع آنها میتوان بهعنوان Cash Out ياد كرده و در پيشينه دستگاه ثبت کرد. گام پنجم: محاسبه تقريبی Cash In فاکتور فوق محصول ميزان نرخ پوشش هزينه يا همان Cost Recovery Rate است که در بازههای زمانی متفاوت همانند ساعتی، هفتگی و يا ماهانه مورد مطالعه قرار میگيرند. دقت كنيد، نرخ مذکور بايد بهگونهای تنظيم شود که مطابق با هدفگذاريهای سازمان به مرحله سر به سر رسيده و همچنين هزينههای مربوطه در طول عمر دستگاه پوشش يابد. گام ششم: فروش دستگاه اکنون زمان محاسبه تقريبی سود و زيان حاصله از فروش مجدد دستگاه در مقايسه با ارزش دفتری آن است. برای مثال در صورتيکه پس از دو سال ارزش دفتری دستگاهی معادل 182 هزار دلار و ارزش آن در بازار 163 هزار دلار باشد، نتيجه فروش دستگاه در اين مقطع 19 هزار دلار زيان خواهد بود. وليکن در صورتيکه همان دستگاه پس از 5 سال دارای 21 هزار دلار ارزش دفتری بوده و ارزش آن در بازار 74 هزار دلار باشد، فروش آن 53 هزار دلار درآمد برای سازمان به ارمغان خواهد آورد. گام هفتم: محاسبه Cash Position و تحليل نتايج همانگونه که در ابتدا بيان شد، Cash Position تفاضل درآمدهای حاصله از عملکرد دستگاه و هزينه های صورت گرفته است، خواه براساس هزينه انباشته، خواه بر مبنای محاسبات سالانه. به نموداری که در ادامه آمده است، دقت کنيد. در اين نمودار دو نکته بسيار مهم به تصوير کشيده شده است. اول، از روند نمودار Annual Cash Position میتوان دريافت، مديريت هزينه ماشينآلات صرفا براساس اطلاعات سال گذشته آن، بسيار مشکل بوده و نتايج آن چندان قابل اعتماد نيست. با توجه به نرخ بالای استهلاک طی دو سال ابتدایی پروژه، نمودار فوق بيانگر زيان حاصله در اين مدت است وليکن بهواسطه هزينههای عملياتی پايين، ميزان درآمد حاصله در سه سال متوالی پس از آن را میتوان از نمودار مورد بحث دريافت. با اين همه، تصوير حقيقی پس از استهلاک کامل دستگاه در دفاتر مالی و بررسی ميزان درآمد و همچنين هزينههای صورت گرفته در اين مدت، بهدست خواهد آمد. دوم اينکه منحنی سبز رنگ که ميزان انباشت هزينههای پس از فروش دستگاه را مشخص كرده است، بيانگر اين مطلب است که طول عمر دستگاه از دو بخش عمده تشکيل يافته است. در فاز نخست، بهواسطه نرخ استهلاک مندرج در دفاتر، هزينههای سرمايهای دستگاه در ابتدای مسير بالا بوده و همچنين در فاز دوم، پس از گذشت 5 سال، نرخ بازگشت سرمايه و هزينههای مرتبط با دستگاه به تعادل نسبی خواهند رسيد.بهطور کلی با اندک تاملی در مباحث مطروحه میتوان دريافت، در سالهای ميانی عمر دستگاه، فيمابين درآمدهای حاصله از عملکرد دستگاه و همچنين هزينههای صورت گرفته اعم از سرمايهای و عملياتی تعادلی نسبی حاصل خواهد شد. از جمله فاکتورهای ديگری که بهواسطه مطالب بالا میتوان دريافت، زمانبندی مناسب جهت انجام تعميرات کلی و حتی فروش دستگاه و نيز هدايت صحيح هزينهها به سمتی است که در حداقل زمان ممکن به نقطه سر بهسر رسيده و نتيجه معادلهای را که در ابتدای بحث نيز مطرح شد، مثبت كرد. احسان جواهريان / مدير عامل شركت همكار موتور 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده