Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 دی، ۱۳۹۰ وقتی درباره شهر حرف میزنیم میتوانیم درباره هرچیزی حرف بزنیم. هر وقت نیز که سعی میکنیم تنها درباره شهر حرف بزنیم میبینیم که داریم درباره هر چیزی حرف میزنیم. این طور است که شهرسازان رضایت دادهاند شهر را در مدلهای متفاوتی تحلیل کنند. گاهی آن را اثری هنری دانستهاند. گاهی ماشینی زیستی. گاهی آن را هیبتی مقدس بخشیدهاند وگاه آن را بازنمایی کیهان پنداشتهاند. هر نگاهی به شهر چیزهایی را آشکار و چیزهایی را پنهان میکند. چنین است که در هر بحثی درباره شهر نویسنده چه عامدانه و چه ناخودآگاه به نوعی نسبت خودش را با شهر با مدلی فرضی بیان میکند. پیدا کردن این مدل و بیان آن بخش مهمی از هر بحث شهرسازی است و گاهی تمام حرف اصلی را در خود دارد. شهر از آنجایی که به همه چیز مربوط است شبیه ذهن آدمی است.اینجاست که مدلهای شهرشناسی شباهتی اساسی به مدلهای انسانشناسی پیدا میکنند. درک شهر به عنوان ذهن همه مردم با اشتراکات و تفاوتهایش لایهای مفهومی و روانشناختی را از شهر هدف قرار میدهد. با این پیش فرض که شهر در ناخودآگاه انسان شهری حضوری فعال دارد، شهر به عنوان یک نظام ادراکی وشناختی نیز اعتبار مییابد. شهر به ما سمت و سو میدهد. شوقی در ما ایجاد میکند و تداعیهایی که از مکانها بازنمایی میکند همه آن چیزی است که در گذشتهٔ ما معنادار است. اینگونه است که هر تغییری در ماهیت شهر حساسیت ایجاد میکند. نگاهی به بحرانهای رفتاری در افراد مهاجری که شهر خود را تغییر میدهند و ناتوانی آنها در ایجاد ارتباط ادراکی با شهر تازه شاهدی بر این مدعاست که شهر نه موضوع درک بلکه اسباب و وسیلهٔ درک است. حالا این ذهنیت عمومی چه آسیبهایی را در کمین خود دارد؟ افسردگی شهر؟ چند شخصیتی بودن شهر؟ پارانویای شهر؟ پارکینسون شهر؟ آلزایمر شهر؟وقتی به رویدادهای مهم در شهرسازی نگاهی میاندازیم هر رستاخیزی را پیامد یک شوک شدید، به ذهن شهر میبینیم. شکل گیری بناهای بلندمرتبه در شیکاگو پس از آتش سوزی بزرگ و یا تغییر نظام شهرسازی پاریس پس از انقلاب و یا بازسازیهای چندباره تبریز پس از زلزلههایی که ذهن تبریز را از حافظه زندگیهای پیشین شهر پاک کرده است. یحیی ذکاء در کتاب زمین لرزههای تبریز آورده که پس از زلزلهٔ سال ۱۱۹۳ قمری در شهر جداری به قدر یک وجب باقی نمانده بود. از صحت این گزارش که بگذریم، حتی به نحو اغراق هم تاثیر روانی زلزله به عنوان یک شوک در نظام ادراکی شهروندان قابل دریافت است. اما نکته مهمتر آن که یحیی ذکاء در ادامه اشاره کرده است: نجفقلی خان بیگلربیگی یک سال پس از زلزله از ترس غارت دزدان حصاری را گرد شهر احداث میکند که در واقع دربر گیرندهٔ بازار تبریز است. این همان نگینی است که به سبب موقعیت خاص تجاری تبریز در مسیر جاده ابریشم که یک بارانداز بزرگ تجاری میان اروپا، خاورمیانه و خاور دور است که در میان کوهها محصور شده و از آب مناسب رودهایی نیز بهره میبرد؛ سبب شده شهر پس از هر ویرانی و از دست دادن حافظهاش باز خودش را به خاطر بیاورد. دوباره بازار احیا شده و خیابانها نسبت به بازار و رودها و ورودیهای طبیعی شهر جهت گرفته و بافتهای شهری تشکیل شوند. این همان رازی است که سبب تداوم حیاط شهری تبریز در طول اعصار به عنوان خشتی پایدار در معماری و شهرسازی ایران شده است.اما با تغییر مزیتهای زیستی شهر تبریز در دوران مدرن آن اسباب بازآفرینی شهر و کشف دوباره خاطرههای زیستی زوال مییابد. حالا تبریز زخم فراموشیهایی را دارد که با نگاه هر رهگذر کنجکاوی باز به خارش میافتد. شهر هر چه به خانه فکر میکند پیشتر از قاجار را به خاطره ندارد. بازار فقط میداند که بازار است اما این که چگونه بازار شده را چندان اطمینان ندارد. در ترکیب رودخانه در دوره رضاخانی دست بردهاند. خیابانها سمت و سویشان را از دست دادهاند. مسجد کبود تصویری محو از خاطرهای است که بیشتر، نداشتههایش معرفیاش میکند. کسی درباره ارگ چیزی نمیگوید. محلهها وجه تسمیه خود را از خاطره بردهاند. تبریز را شهر اولینها میدانند. چون تبریز عادت کرده است همه چیز را از اول شروع کند.اما در دورانی که مدیریت شهر و منظر تاریخی شهر به عنوان یک پارادایم جهانی پذیرفته شده و شهرسازان چون طبیبان شهری به مرمت شهرها میپردازند؟ آیا کسی به بریدگیهای تبریز نگاه میکند؟ آیا ضوابطی برای بافتهای از زلزله در امان مانده وجود دارد تا نگوییم موفقترین نمونه، کوچه تربیتی است که از آشفتگی بصری رنج میبرد؟ آیا دست دخالت گر مدیریت شهری مدرن که آلبوم مزیتهای زیستی و خاطرههای تبریز را از او گرفته راهی برای ترمیم تبریز پیشنهاد کرده است؟ واقعیت آن است که بسیاری از مسافرانی که با آگاهی از ماهیت تاریخی تبریز به این دیار سفر میکنند، در مواجهه با شهر چیزی از تاریخ نصیب نمیبرند. در مقایسه با اصفهان، شیراز، یزد و کرمان، تبریز بیشتر در متنها باقی مانده تا بناهایش. به اعتقاد دکتر فرهاد تهرانی قدیمیترین بنای کاملاً سالم مربوط به قرن نهم قمری است. بنایی در زیر مسجد بنی هاشم که تا سال ۱۳۷۱ برای کارشناسان میراث فرهنگی نیز ناشناخته مانده بود. با این حال تبریز هر صبح که بیدار میشود با یک شوک جدید مواجه است. هر روز صبح باید به برج تازهای سلام کند که نه تنها در حافظه شهر شناخته نمیشود بلکه در آینده شهر نیز چندان پایایی ندارد. سازندگان این برجها که بیهیچ تقیدی به منظر تاریخی شهر در هر نقطهای از شهر جوانه زدهاند در تبلیغات هوش ربای شهریشان از تعداد ریشترهایی سخن میگویند که بنایشان قابلیت تحمل آن را دارد. ولی کسی توجه ندارد که با توجه به رودهای جاری در زمین کاسه شکلی که تبریز در آن واقع شده و دو گسل مهم آن را ترک دادهاند، سطح آبهای زیرمینی بسیار بالا است و در هنگام زلزله سبب پدیده لیکوفکشن شده و از اساس زمینی زیر پای برج نمیماند که حالا کار به مقاومت برسد. برجها مثل کپسولهای مخدر ذهن سودا زده تبریز را مشغول کردهاند و هر روز در حریم گسلها، منظر تاریخی تدوین نشده شهر را، از حافظه شهر پاک میکنند. تا تبریز شهری باشد شبیه شهرکهایی که یک شبه از لای کاغذهای یک مصوبه بیرون پاشیدهاند و نه اسم خود را میدانند و نه نسب خود را میشناسند. آنچه در این میان مایه دریغ است آن است که شهروندان و تصمیم گیران شهری با کوبیدن بر طبل وطن دوستی و ناسیونالیسم، لهجه آذری معماری و شهرسازی را فراموش کردهاند و مثل زلزلههایی هوشمند به جویدن گوشه گوشه شهر مشغولند.تهدید زلزله در تبریز همیشگی بوده اما این بار شهر آلبومش را گم کرده است. در حالی که هنوز از فراموشی پیشین چیز چندانی به حافظه ندارد و لکههای خون مردگی در گراف مغزیاش مشهود است. این بیتوجهی به روح شهر و فروش پیکرهاش شهر را تمام میکند. شهر تمام شده شهری است که یک اسم دارد و دیگر هیچ. این هیچ ممکن است کالبدی عظیم و مدرن باشد که هیچ عامل شناسایی سبب تمایز آن از دیگران نشود. تبریزِ بیدیروز در آستانه بیفردایی است. شهری که تنها امروز فرصتی برای تماشایش است. و فرصتی براش تشییعش. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 بهمن، ۱۳۹۰ پرونده زلزله تبريز/1، زمینشناسان هشدار میدهند: برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام یاسمین مولانا شهرسازی - زمین لزره ویرانگر با دوره زمانی 300 ساله بسیاری در پیشینه تاریخی تبریز به ثبت رسیده به طوری که این شهر تاریخی بارها با خاک یکسان شده و بار دیگر سر از خاک بیرون آورده و این درحالی است که به عقیده کارشناسان از یک سو دوره بازگشت زلزله های 300 ساله تاریخی فرا رسیده و از سوی دیگر با وقوع زلزله مهیب ترکیه، تبریز در انتظار کابوس سلسله زلزله های منطقه ای است. به گزارش پایگاه خبری شهر الکترونیک، علی رغم واقع شدن بخش هایی از تبریز بر روی گسل، مسئولان شهرسازی اقدام به شهرک سازی و شهرسازی روی این گسل ها کرده اند. کارشناسان امکان نجات از خطر زلزله در این مناطق را غیر ممکن میدانند. مطالعات زمین شناسى حاکى است که گسل تبریز، فعالیت جدى یافته و حتى لایههاى جوان زمینهاى مسیر خود را تحت تأثیر قرار داده است. به اعتقاد زمین شناسان گرچه گسل تبریز مربوط به دوران اول زمین شناسى است و سابقه آن به میلیونها سال قبل باز مىگردد اما حالت "میرایى" نیافته و حتى وارد فعالیتهاى جدید شده است. تبریز بر روی یک سامانه گسلی واقع شده که بخشی ازاین سامانه گسلی در امتداد لغز بزرگ در شمال باختری ایران و شرق ترکیه جای دارد که طبق پیش بینی کارشناسان زمین شناسی با زلزله ترکیه این سامانه فعال شده و امکان وقوع زلزله در ادامه این سامانه و تبریز دور از نظر نیست. این سامانه از مرند (دامنه شمالی میشو داغی) تا بستان آباد با راستای شمال باختری- جنوب خاوری به طول حدود 200 کیلومتر امتداد دارد. گسل های گیلاتو- سیه چشمه-خوی و گسل چالدران (در شمال شرق دریاچه وان ترکیه) شاخه هایی مرتبط با این سامانه امتداد لغز راستگرد بزرگ هستند و با این که هیچ زمین لرزه دستگاهی بزرگ طی 230 سال گذشته در تبریز به ثبت نرسیده است ولی نگاهی به زمینلرزههای تاریخی تبریز و آبادیهای مجاور آن نشان می دهد که این گستره بارها رخدادهای ویرانگری را متحمل شده است. مطالعات زمین شناسى حاکى است که گسل تبریز، فعالیت جدى یافته و حتى لایههاى جوان زمینهاى مسیر خود را تحت تأثیر قرار داده است. به اعتقاد زمین شناسان گرچه گسل تبریز مربوط به دوران اول زمین شناسى است و سابقه آن به میلیونها سال قبل باز مىگردد اما حالت "میرایى" نیافته و حتى وارد فعالیتهاى جدید شده است. شایان ذکر است از زمان شکل گیری تبریز، حدود ۱۱ زمین لرزه مخرب این شهر را تکان داده و بارها آن را با خاک یکسان کرده است. گسل تبریز از شمال این شهر عبور کرده و شهرکهاى مختلفى را در معرض خطر قرار داده است . همچنین بخش اعظمى از حدود ۴۰۰ هزار حاشیه نشین شهرستان تبریز در قسمتى از کمربند شمالى شهر اسکان یافته اند که ساختمان هاى آنها به هیچ وجه درمقابل کوچکترین تکانها نیز مقاوم نیستند . زنگ خطرِزمین لرزه ترکیه زمین لرزه اخیر ترکیه نگرانی کارشناسان زمین شناسی را بیش از پیش کرده است و برج هایی که همچون سرو بر روی گسل ها بالا رفته اند، دور نمای غم انگیزی را به تصویر کشیدهاند. در این خصوص معاون سازمان زمین شناسی شمال غرب کشور می گوید: تاریخ نشان داده که زلزله های منطقه شمال باختری ایران و شرق ترکیه به صورت خوشه ای عمل کرده و گسل ها یکدیگر را فعال می کنند و از این رو احتمال وقوع زلزله در آذربایجان شرقی و تبریز را نمی توان نفی کرد. محمد فریدی می افزاید: گسل این منطقه، مهاجرت رفتاری را در این سیستم نشان داده که در یک بازه زمانی کوتاه چند ساله فعال شده و ویرانی به بار می آورند. وی با اشاره به زلزله های ویرانگر تبریز که در تاریخ به ثبت رسیده، یاد آور می شود: مطالعات حکایت از آن دارد که دوره بازگشت زلزله های 300 ساله منطقه با مقیاس هفت تا 7.5 ریشتر فرا رسیده و احتمال وقوع آن در قرن حاضر میلادی منتفی نیست. این زلزله های تاریخی هر 300 سال یک بار مرند، بستان آباد و تبریز را ویران کرده که با فرا رسیدن دوره بازگشت این بازه زمانی تا 20 یا 70 سال آینده باید منتظر وقوع آن بود. برج سازی روی گسل معاون سازمان زمین شناسی شمال غرب کشور، شهرسازی بر روی گسل را مرگبار و غیر عقلانی عنوان کرده و تصریح میکند: در چند سال اخیر نکات ایمنی شهرسازی در تبریز رعایت نمی شود و اشتباهات و بی قانونی در شهرک باغمیشه در آنا خاتون و شهرک صیاد شیرازی در حال تکرار شدن است. مناطق حاشیه نشین تبریز، شهرک ارم، یوسف آباد و بیدللو که متشکل از خانههای زنبوری است، جزء مناطق پرخطر است، زیرا روی گسل واقع شدهاند و امکان امداد رسانی به آنها در زمان وقوع حادثه دشوار خواهد بود. محمد فریدی با اشاره به شهرک هایی که بر روی گسل ساخته شده، می افزاید: هیچ سازهای در مقابل گسیختگی گسل هنگام زلزله مقاومت ندارد و این درحالی است که در تبریز، نه تنها روی گسل اقدام به شهرک سازی شده بلکه علی رغم اخطارهای داده شده و ارائه مشاوره به شرکت گاز، لوله کشی فشار قوی گاز روی گسلها صورت گرفته است. به گفته وی در گذشته خانه ها دور از گسل بوده و تنها به دلیل سستی بناهایشان تخریب می شدند و در مقابل زمین لرزه های شدید مقاومت نداشتند اما در عصر حاضر برج سازی ها بر روی گسل بوده که مقاوم سازی بر روی گسل بی معنا بوده و هیچ چیز در مقابل گسیختگی تاب تحمل ندارد. معاون سازمان زمین شناسی شمال غرب کشور می گوید: خانه سازی در شمال تبریز بدعتی است که از سوی مسئولان استانی گذاشته شده و پیش از این در این مناطق به دلیل واقع شدن در گسل از خانه سازی پرهیز می شد. اما اکنون، علی رغم تاکیدات و نظارت های مداوم کارشناسان امر، مهندسان در مناطق گسل اقدام به ساخت و ساز کرده و عمل خود را با عنوان تجاری سازی توجیح می کنند و اجازه حضور ناظران و بررسی و فیلم برداران را بر فعالیت های خود نمی دهند. عدم امکان امداد رسانی به مناطق پر خطر تبریز فریدی وضعیت تبریز و مناطق پر خطر آن را در زمان وقوع زلزله نگران کننده می داند و اظهار می دارد: شهرک کوهستانی رشدیه بر روی گسل بوده که به دلیل واقع شدن بر روی کوه در صورت وقوع زلزله امکان نجات و حتی امداد رسانی و تردد ماشین غیر ممکن به نظر می آید. به گفته وی، مناطق حاشیه نشین تبریز، شهرک ارم، یوسف آباد و بیدللو که متشکل از خانههای زنبوری است، جزء مناطق پرخطر است، زیرا روی گسل واقع شدهاند و امکان امداد رسانی به آنها در زمان وقوع حادثه دشوار خواهد بود. منبع:Ecnn.ir لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 بهمن، ۱۳۹۰ [h=2] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام [/h]محمد فریدی* شهرسازی - بخشی از یک سامانه گسلی امتداد لغز بزرگ که در شمال باختری ایران و شرق ترکیه جای دارد به نام گسل شمال تبریز معرفی شده است است که از مرند (دامنه شمالی میشو داغی) تا بستان آباد با راستای شمال باختری- جنوب خاوری به طول حدود 200 کیلومتر امتداد دارد. گسلهای گیلاتو- سیه چشمه-خوی و گسل چالدران (در شمال شرق دریاچه وان ترکیه) شاخه هایی مرتبط با این سامانه امتداد لغز راستگرد بزرگ هستند. با این که هیچ زمین لرزه دستگاهی بزرگ طی دویست و سی سال گذشته در تبریز به ثبت نرسیده است، (به استثنای زمین لرزه 1930 میلادی سلماس که بزرگی آن 7،2 ریشتر و حاصل از جنبایی گسله سلماس بوده است)، ولی نگاهی به زمینلرزههای تاریخی تبریز و آبادی های مجاور آن نشان میدهد که این گستره بارها رخدادهای ویرانگری را متحمل شده است کهن ترین این زمینلرزه ها در سال858 میلادی با بزرگی 6 ریشتر رخ داده است. علاوه بر آن زمینلرزه سال 1042 میلادی با بزرگی 7،3، زمینلرزه 1273 تبریز با بزرگای 6،5، زمینلرزه سال 1304 میلادی با بزرگی 6،7، زمینلرزه سال 1641 میلادی منطقه آذرشهر با بزرگی 6،8، زمینلرزه سال 1717 میلادی تبریز با بزرگی 5،9، زمینلرزه سال 1721 میلادی ناحیه شبلی با بزرگی 7،3، زمینلرزه سال 1780 میلادی تبریز با بزرگی 7،4 و زمینلرزه سال 1786 میلادی مرند با بزرگای 6،3 بر روی این سامانه گسلی رخ داده اند. با در نظر گرفتن طول گسیختگی سطحی50 کیلومتری که برای زمین لرزه سالهای 1721 و 1780 تبریز بدست آمده است و برابری آن با گسیختگی سطحی مشاهده شده در زمین لرزه 1976 چالدران میتوان نتیجه گرفت که در زمین لرزههای بزرگ این سامانه گسلی، امتداد لغز بزرگ میتواند گسیختگیهای سطحی با طول 50 تا 60 کیلومتر داشته باشد. تعدادی از مستندات تاریخی رخداد های زمینلرزه در تبریز در زیر فهرست شدهاند: - در سال ۲۴۴ هجری قمری، در زمان حکومت متوکلخلیفهٔ عباسی، تبریز با خاک یکسان شد و تا پیش از پایان حکومت متوکل دوباره بازسازی شد. - در سال ۴۳۴ هجری قمری تبریز از زمینلرزه سخت آسیب دید. منجمی بهنام «ابوطاهر شیرازی» نیز این زمینلرزه را پیشبینی کرده بود. در سفرنامهای که از ناصرخسرو برجای مانده، به این زمینلرزه اشاره شدهاست: مرا حکایت کردند که بدین شهر زلزله افتاد شب پنجشنبه هفدهم ربیع الاول سنهٔ اربع و ثلاثین و اربعمائه (۴۳۴) و در ایام مسترقه بود پس از نماز خفتن. بعضی از شهر خراب شده بود و بعضی دیگر را آسیبی نرسیده بود و گفتند چهل هزار آدمی هلاک شده بودند. و در تبریز قطران نام شاعری را دیدم... اشعار خود بر من خواند. تمرکز مکانی و فراوانی زمین لرزه های بزرگ در دوره های زمانی معین فعالیت لرزه ای منطقه و نبود آنها با توجه به سپری شدن بیش از دویست سال با مطرح کردن مبحث خوشههای زمین لرزه ها (clusters of earthquakes) توجیه می شود. محققین فراوانی رخداد های زمین لرزه ای بزرگ در جنوب قفقاز را در یک دوره زمانی کوتاه، خوشه ای از زمین لرزه ها می دانند که به سبب بارگذاری هر یک از گسلهای یک سامانه گسلی، که متشکل از گسل های فعال، همدرد و نزدیک هم هستند، رخ می دهند و به گفته دیگر توالی از زمین لرزه های بزرگ در مرند، تسوج، تبریز، شبلی و بزقوش محدود به سامانه گسلی تبریز و در یک دوره زمانی نسبتأ کوتاه رخ داده اند. سپس طی دویست و اندی سال گذشته برای این سامانه گسلی یک دوره سکون (نسبت به زمین لرزه های بزرگ) بین خوشه ای حاکم بوده است. در مورد تکرار زمین لرزههای تبریز(به طور کلی) دوره بازگشت 250 سال بر اساس بررسیهای زمین لرزههای تاریخی بدست آمده است. این ارقام با دوره بازگشت بدست آمده بر اساس داده های GPS همخوانی دارد. آنها در مورد زمین لرزه های نیرومند دوره بازگشت معادل 700 ساله را پیشنهاد کرده اند. داده های دیرینه لرزه شناختی برای رخداد های نیرومند با بزرگی 7،8 ریشتر دوره بازگشتی 800 ساله را پیشنهاد کرده است،. همچنین با در نظر گرفتن طول گسیختگی سطحی50 کیلومتری که برای زمین لرزه سالهای 1721 و 1780 تبریز بدست آمده است و برابری آن با گسیختگی سطحی مشاهده شده در زمین لرزه 1976 چالدران میتوان نتیجه گرفت که در زمین لرزههای بزرگ این سامانه گسلی، امتداد لغز بزرگ میتواند گسیختگیهای سطحی با طول 50 تا 60 کیلومتر داشته باشد. زمین شناسان رخداد زمین لرزهای بزرگ طی قرن 21میلادی را بر روی گسل شمال تبریز محتمل دانسته اند. آنها اندازه مؤلفه افقی لغزش کل روی سطح گسل را در مورد زمینلرزههای بزرگ 2 متر و برای زمین لرزههای نیرومند 6،5 متر، محاسبه کردهاند. اثر زمین لغزش بزرگ دیگر در شمال شرق تبریز در محل احداث دانشگاه آزاد وشرق بزرگراه دیده میشود. افزون بر آنها زمین رانشهای جدیدی که بیشتر حاصل احداث ترانشه بزرگراه و به عبارتی حاصل دستکاری انسان در طبیعت است، ایجاد شدهاند. کوههای شمال تبریز همانند اغلب کوهزاد های فعال عهد حاضر به سبب آهنگ برپائی سریع، شیب های ناپایداری را در دامنه خود به وجود آورده و از دیر باز تاکنون سبب ایجاد زمین رانش ها و لغزش توده های سنگی شده است. بیشتر زمین لغزش های بزرگ در کوههای عینالی در ارتباط با زمین لرزه های بزرگ این ناحیه بوقوع پیوسته است. بررسی عکسهای هوایی که 45 سال پیش از تبریز گرفته شده اند (قبل از گسترش شهر به سوی شمال) آثار دو زمین رانش بزرگ کهن را پدیدار می کند یکی از این دو زمین لغزش در شمال محله ارم دیده می شود که بزرگراه شمال تبریز و محل پل و زیرگذر ارم و بخش شمالی محله ارم را تهدید می کند. اثر زمین لغزش بزرگ دیگر در شمال شرق تبریز در محل احداث دانشگاه آزاد وشرق بزرگراه دیده میشود. افزون بر آنها زمین رانشهای جدیدی که بیشتر حاصل احداث ترانشه بزرگراه و به عبارتی حاصل دستکاری انسان در طبیعت است، ایجاد شدهاند. لند اسلاید های کهن و مکانهای مستعد لغزش توده صخره، گاه توسط این ترانشه برداری ها به سبب ناتعادلی بوجود آمده دوباره اخیرآ فعال شده اند ونوعی حرکات بطی وخزشی در آنها بوقوع می پیوندد *معاون سازمان زمین شناسی شمال غرب کشور لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده