رفتن به مطلب

پرونده‌هايي كه براي مربيان خارجي ساخته شد


ارسال های توصیه شده

همه پرونده‌هايي كه براي مربيان خارجي ساخته شد

 

557.jpg

 

همه متهــم‌ هستندحتي اگر خلافش ثابت شود!

 

باز كنيد پرونده‌ها را. بچينيد ميز و صندلي محكمه را. متهم ديگري از راه مي‌رسد. هر آنچه در پستوي ذهن‌تان از كژي‌ها و پلشتي‌ها سراغ داريد، روي دايره بريزيد تا به زودي نثار تازه‌ترين متهم فوتبال ايران كنيم…عصر ديروز يكي از منابع خبري از «دايم‌الخمر» بودن زلاتكو كرانيكار خبر داده بود! حكايت جالبي است،‌نه؟ يا تمام سكنه سرزمين‌هاي دور يك عيب و علت خاص دارند كه به محض ورود به ميهن‌مان شناسايي و مرض‌شان فاش مي‌شود و يا مديران فوتبال ما فوق تخصص جذب مربيان مشكل‌دار خارجي هستند. اگر نه، اين همه حرف و حديث پشت سر ميهمانان خارجي فوتبال ايران درست نمي‌شد. لطفا توجه كنيد؛

 

 

1-توميسلاوايويچ: متهم رديف اول «كهولت سن» بود. سرمربي سرشناس بلوك شرق، در بدو ورودش به ايران به جاي آنكه شوروشوق محافل فوتبالي را برانگيزد و در خدمت چرخ لنگ فوتبال ايران در بيايد، با انتقادات تند و تيز برخي منابع خاص روبه‌رو شد؛ همان‌ها كه به پيري مفرط متهم‌اش مي‌كردند و انتظار فوتش را مي‌كشيدند! سرانجام نيز توميسلاوايويچ در پي يكي از مشكوك‌ترين بازي‌هاي تاريخ فوتبال كشورمان از كار بركنار شد؛ گرچه او هنوز زنده است و اتفاقا بسياري از بازيكنان دهه 90 فوتبال ايران خدمات او به اين رشته ورزشي را «كم‌نظير» توصيف مي‌كنند.

 

 

2-ميروسلاو بلاژويچ: هنوز هم در دايره‌المعارف فوتبال ايران مي‌توان معادل «سياهباز» را مقابل اسم او رويت كرد. گروه مخالفان او قدرت و محبوبيت فراواني داشتند و به ويژه خداداد عزيزي با مصاحبه‌هاي توفاني‌اش سهم به‌سزايي در ناكامي اين مرد كروات داشتند. بلاژويچ هم‌اكنون با بوسني در آستانه صعود به جام جهاني 2010 است.

 

 

3-كريستف دام: خيلي‌ها وقتي نام او براي هدايت استقلال مطرح شد، منتظر بودند سيخ و سنگش را هم با خودش بياورد. خيلي‌ها كه «پاك‌ پاك» بودند، در محافل فوتبالي ايران به هزار جرم نكرده متهم مي‌شدند، چه رسد به اين آلماني كه در كشورش خرده پرونده‌اي هم داشت…

 

 

4- آرتور جرج: به عنوان يكي از گزينه‌هاي هدايت تيم ملي ايران در مسابقات مقدماتي جام‌جهاني مطرح بود و البته متحمل يكي از جالب‌ترين اتهامات هم شد. مي‌گفتند اين پرتغالي آلزايمر گرفته است! برچسب «فراموشي» او، يكي از موانعي بود كه در مسير پيوستنش به تيم ملي تعبيه شد.

 

 

5-ميودراك يشيچ: در پگاه و شيرين‌فراز عملكرد خوبي داشت، اما منابع كارشكن هميشگي، «مشكلات اخلاقي» او را طرح كردند تا از كف فوتبال ما برود. شيرين‌فراز بعد از خروج يشيچ چندين مربي عوض كرد و در نهايت راهي ليگ پايين‌تر شد. يشيچ با سزكا صوفيه تا مراحل پاياني جام‌يوفا پيش رفت.

 

 

6- ملادن فرانچيچ: از همان روز اولي كه وارد فوتبال ايران شد، «كارگر كارخانه شكلات سازي» لقب گرفت و البته عاقبت فولاد را قهرمان ليگ سوم حرفه‌اي كرد! انگ مشابه به واسيلي گوجا هم زده مي‌شد. او در ايران به عنوان كارگر كارخانه تراكتورسازي كشورش مشهور بود؛ گرچه هنوز بسياري معتقدند جزو تاثيرگذارترين مربيان دو دهه اخير فوتبال كشورمان بوده است.

 

 

7-آري هان: پس از آنكه بحث حضورش در پرسپوليس ليگ پنجم جدي شد، بسياري او را «يهودي» خطاب كردند و حتي برخي گماردگان آنان روي سكوها عليه اين هلندي شعار دادند. اتهام مشابه نثار آرديلس آرژانتيني هم شد.

 

 

8-زلاتكو كرانيكار:هنوز پايش درست و حسابي به ايران نرسيده است كه متهم به مصرف بي‌رويه الكل مي‌شود! واقعا عجيب است كه در بحران حضور خارجي‌هاي به درد بخور در فوتبال ايران، چطور خودمان به دست خودمان همين معدود مربيان بزرگ را هم مي‌رانيم. اميدواريم محض خاطر پيشرفت لكنته فوتبال ايراني هم كه شده، اين مرتبه آقايان دست از اين پرونده‌سازي‌ها بردارند.

* * *

"روزنامه گل"

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...