Alireza Hashemi 33392 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 دی، ۱۳۹۰ [h=1]علل وقوع سيل، خسارتها و توصيه ها[/h][h=1][/h] [h=1] احمد دادستان عليرضا سياره [/h][h=1][TABLE=width: 100%] [TR] [TD][h=6]1- مقدمه[/h]رخدادهاى طبيعى(اعم از زلزله، سيل، رعد و برق، طوفان و غيره) و تغييرات و تحولاتى که پس از آن حادث مى شود، با اعتقاد به اصل يکنواختى (Uniformitarianism) از بدو پيدايش کره زمين، تاکنون سيرى مداوم داشته است و مقابله با ناخوشاينديهاى آن پس از ظهور انسان شروع و شيوه هاى مقابله با آن نيز با امکانات زمان انتخاب مى شده است. شايد پناه بردن به غارها، سالمترين راهى باشد که انسان بدوى، بدون برجاى گذاشتن آثار مخرب در طبيعت انتخاب مى کرده است. اين شيوه در شرايط امروزى، اگر چه به يمن پيشرفتهاى غير قابل انکار، تکرار شدنى نيست، اما بالاجبار راهى جز تن دادن به زندگى مسالمت آميز با بلاياى طبيعى را در پيش روى انسان قرار نمى دهد که آن هم در سايه تدبير دست يافتنى است. آب و هوا همانند بسيارى از پديده هاى فيزيکى ديگر ناپايدار است بطورى که اين ناپايدارى ناشى از تاثير متغيرهاى متعددى است که چندان شناخته شده نيستند. اين امر سبب شده است تا در مراحل مختلف تاريخ تکوين زمين، شرايط گوناگون آب و هوايى به ثبت برسد. بارندگى شديد در حوضه هاى کوچک کوهستانى اغلب باعث بروز سيل مى شود. اين نوع سيلابها ناشى از رگبارهاى کوتاه مدت مى باشند. بارش نسبتا شديد و طولانى مدت در حوضه هايى با مساحت زياد نيز باعث بروز سيل مى شود، اما اگر آمادگى مقابله با آن از قبل فراهم باشد، احتمال غافلگيرى بشدت کاهش مى يابد. عوامل زير نيز در ايجاد سيل و خسارتهاى آن بسيار مؤثرند: - تجاوز به حريم و بستر رودخانه ها - ايجاد موانع در جهت جريان آب - احداث سازه هاى نامناسب نظير پلهاى با دهانه کم ارتفاع - از بين بردن پوشش گياهى منطقه در اثر عدم تعادل بين داشت و برداشت مراتع - تبديل مراتع به اراضى کشاورزى، شخم زدن اراضى کشاورزى در جهت شيب - ذوب برف در اثر افزايش ناگهانى دما - رويداد زمين لغزش در حاشيه رودخانه ها - شکست مخازن بزرگ آب نظير سدها و بندها - بالا آمدن آب زيرزمينى - بالا آمدن سطح آب درياها و درياچه ها عکس العمل انسان در برابر انرژى و قدرت تخريب بلاياى طبيعى بسته به نوع واکنش، مى تواند در برنامه هاى کوتاه مدت و بلند مدت تقسيم بندى شود. هرکدام از اين برنامه ها نيز بايد براى زمانهاى قبل، بعد و همزمان با وقوع بلايا در نظرگرفته شده و متناسب با آنها اقدامات عملى انجام گردد(جدول1). [TABLE=width: 438, align: center] [TR] [TD=colspan: 6] عکس العمل انسان در برابر بلاياى طبيعى [/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 284, colspan: 3] برنامه بلند مدت [/TD] [TD=width: 284, colspan: 3] برنامه کوتاه مدت [/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 95] بعد از وقوع [/TD] [TD=width: 95] در زمان وقوع [/TD] [TD=width: 95] قبل از وقوع [/TD] [TD=width: 95] بعد از وقوع [/TD] [TD=width: 95] در زمان وقوع [/TD] [TD=width: 95] قبل از وقوع [/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 95][/TD] [TD=width: 95][/TD] [TD=width: 95][/TD] [TD=width: 95][/TD] [TD=width: 95][/TD] [TD=width: 95][/TD] [/TR] [/TABLE] جدول1- تقسيم بندى برنامه هاى مقابله با بلاياى طبيعى در برنامه هاى کوتاه مدت، بيشتر به آموزش مقابله صحيح با انواع بلاياى غافلگيرانه در کمترين زمان ممکن جهت حفظ جان انسانها پرداخته مى شود .در اين بخش، مسئوليتها به تک تک آحاد مردم واگذار مى شود و بدين ترتيب هر فرد علاوه بر حفظ سلامتى خود، مسئول حفظ سلامتى افرادى است که با حمايت اندکى از آسيب و مرگ نجات مى يابند. در برنامه هاى بلند مدت، مديريت صحيح جهت پيشگيرى و کاهش تلفات جانى، تخريب ابنيه و خسارتهاى مالى نقش اساسى دارد. اين بخش علاوه بر نظارت و هدايت برنامه هاى کوتاه مدت، بايد با بهره گيرى از همکارى گروه هاى تخصصى نسبت به شناسايى مناطق بلاخيز و ارايه همکارى لازم در زمان متعارف، تلاش مضاعفى داشته باشد. بدنبال وقوع سيل در استانهاى اردبيل و گيلان که اخبار مربوطه در تاريخ شنبه 05/05/1381 از طريق شبکه هاى خبرى صدا و سيما پخش گرديد، اکيپى از کارشناسان گروه زمين شناسى مهندسي سازمان زمين شناسى کشور جهت بازديد و بررسى به مناطق سيل زده اعزام شدند. ماحصل اين بررسيها در اين گزارش بطور مشروح ارايه شده است. 2-هدف اگر چه هدف اين گزارش شناسايى موارد بسيار بديهى است که بى توجهى به آنها در هر زمينه اى مشکلات جبران ناپذيرى بر جاى مى گذارد، اما با نگاه موشکافانه تر به امورى که در پيرامون ما مى گذرد، مى توان به اسرار آنها پى برد و به چاره انديشى پرداخت بطورى که در مواقع بحران، اسير دست و پا بسته حاصل از تجمع اين معضلات پيش پا افتاده نبود و بدين ترتيب مهر تاييدى به مصداق معروف “پيشگيرى راحت تر از درمان است” زد. وقوع سيل همانند ديگر مخاطرات طبيعى، هر چه که باشد، حتى اگر ابزار مقابله اش با شرايط و امکانات امروزى ما فراهم نباشد، دليل موجهى براى روگردانى از آن محسوب نخواهد شد. بنابراين بايد با مطالعه و شناخت کافى از همه پديده هاى طبيعى خطر ساز، با قدمهاى استوار با اثرات زيانبار آنها به مقابله برخاست و همزيستى مسالمت آميزى را با آنها و در کنار آنها پيشه نمود. 3- محدوده جغرافيايى وقوع سيل موقعيت جغرافيايى وقوع سيل 02/05/1381 در حد فاصل شهرهاى خلخال در استان اردبيل و شاندرمن در استان گيلان بين َ20،°37 وَ00، °38 عرض شمالى وَ10، °48 وَ20، °49 طول شرقى واقع شده است (نقشه 1). اين سيل در دامنه هاى شرقى و غربى ارتفاعات تالش بصورت پراکنده رخ داده است و با توجه به اينکه در منطقه خلخال از نظر زمين شناسى، مارنها و توفهاى ائوسن معادل سازند کرج در گستره وسيعى رخنمون دارد، علاوه بر افزايش بار رسوبى سيل، داراى پتانسيل لغزشى بسيار بالايى نيز هست و بعلت نفوذناپذيرى کامل، با لحاظ تبخير و تعرق از درصد رواناب بالايى نيز برخوردار مى باشد. 4-اقليم منطقه حوضه هاى آبريز منطقه بطور عمده شامل حوضه هاى آبريز رودخانه هاى آرپاچاى و شاهرود در دامنه غربى رشته کوه تالش و حوضه هاى آبريز رودخانه هاى پلنگ دره، شاندرمن، شفارود، لمير و ناو در دامنه شرقى رشته کوه تالش است. از نظر اقليمى، منطقه به سه قسمت کلى زير تقسيم مى شود: 1- اقليم معتدل خزرى در جلگه گيلان 2- اقليم کوهستانى نيمه جنگلى و مرتعى که عمدتا مناطق ييلاقى منطقه را تشکيل مى دهد. 3- اقليم خشک و سرد در دامنه غربى کوههاى تالش که شامل شهرستان خلخال، بخشهاى مرکزى و شاهرود و روستاهاى اطراف آنها است. 5-تاريخچه سيل در منطقه - سالخوردگان روستاى دلماده اتفاق نظر دارند که در تابستان سال 1320 در پايان يک روز آفتابى، مردمى که سرگرم خرمن گندم بودند، گرفتار سيل مشابهى شدند که از ارتفاعات منشا گرفته بود. اين سيل حدود 10 نفر از اهالى روستا را در محل خرمن گندم غافلگير کرد و به کام مرگ فرو برد. اين موضوع اگر چه بصورت رسمى ثبت نشده است، اما نشان مى دهد که وقوع اين سيل در اوايل تابستان رخ داده است. - سيل ماسوله در تاريخ 09/05/1377 - سيل 02/05/1381 شهرستانهاى خلخال وشاندرمن 6- شرايط و عوامل وقوع سيل در ارتفاعات منطقه خلخال(اردبيل) و شاندرمن (گيلان) در روز چهارشنبه 02/05/1381 پس از يک روز آفتابى، هنگام غروب، توده هواى ابرى سياهى که از سمت جنوب غرب به سوى شمال شرق در حرکت بود، آسمان منطقه را پوشاند که پس از ايجاد رعد و برقهاى شديدى در يک چشم بهم زدن، حجم زيادى از آب در بعضى از ارتفاعات منطقه جارى گرديد که علاوه بر تلفات جانى، خسارتهاى مالى فراوانى برجاى گذاشت. از نکات جالب توجه اينکه عمده تلفات جانى و خسارتهاى مالى در محدوده ييلاقى ارتفاعات حادث شده است. مدت زمان بارندگى در اين سيلاب حدود 20دقيقه به طول انجاميده است. در اين مدت، قدرت تخريب به حدى شديد بوده که زمينهاى پوشيده از چمنهاى طبيعى را شسته و با حفر گودالهايى، به تدريج خاکها و سنگها را با خود به حرکت در مى آورده است. محاسبه ساده اى که براى شدت سيل در روستاى سرخ سنگان از روستاهاى ييلاقى شهرستان شاندرمن گيلان هم مرز با شهرستان خلخال انجام شده است، نشان مى دهد که شدت بارندگى بيش از 500 ميليمتر در ثانيه بوده است. اين مقدار اگرچه دور از ذهن به نظر مى رسد، اما با توجه به فاصله محل وقوع سيل تا نوک قله که کمتر از 500 متر است، باکم بودن ميزان تبخير و تعرق، حجم نفوذ و غيره، عملاً چنين بارشى رخ داده است. مطابق اظهارات چند نفر از ساکنان باقيمانده در روستاى سرخ سنگان، در اثر حرکت سريع آب همراه با سنگ، ماسه، سيلت و رس، دو نفر مرد و زن از ساکنين اين روستا، در درون کلبه چوبى بصورت غافلگيرانه مورد هجوم سيل قرار گرفته و حدود 15 کيلومتر به مناطق پاياب حمل مى شوند. علاوه بر اين، حدود500 رﺃس گوسفند و اسب فقط در اين روستا طعمه سيل شدند. قدرت تخريب و حمل اين سيل به قدرى زياد بوده است که درياچه اى که بصورت طبيعى در اثر زمين لغزش در گذشته هاى دور در حدود 20-15 کيلومترى پائين تر از روستاى سرخ سنگان بنام “خشک دريا” تشکيل شده بود، توسط رسوبات حمل شده سريعاً پر گرديد. آثار داغ آب وگل لاى سيل اول بوسيله سيل دوم اما با شدت تخريب کمتر در عصر روز بعد (پنج شنبه 03/05/1381) شسته شد. روستاى دلماده بخش شاهرود از روستاهاى کوهستانى کلور به حساب مى آيد که در مجاورت روستاى سرخ سنگان قرار دارد، در جريان سيل، خسارت فراوانى را بصورت تخريب راههاى دسترسى و تخريب مزارع سيب زمينى متحمل شده است. اگر چه بارندگى منتهى به سيل در سال 1320 بصورت رسمى ثبت نشده اما شدت بارندگى هاى اخير نيز بعلت موقعيت رخداد آن، بصورت دستگاهى ثبت نشده است. سيل 02/05/1381 در منطقه ييلاقى آق بلاغ مربوط به اهالى روستاى غفورآباد نيز تقريباً مشابه روستاى سرخ سنگان بوده است ولى چون قبل از بارندگى گله هاى گوسفند به روستا برگشته بودند در مسير سيل، بندى را ايجاد کرده و جريان سيل با انرژى بيشترى تغيير مسير داده و على رغم اينکه خانه هاى روستايى در داخل مسيل قرار نداشت ولى مورد هجوم سيل قرار گرفته و يک نفر از زنان ساکن روستا بنام آق قز رحيمى بعنوان بزرگ قوم که براى نجات گوسفندان تلاش مى کرد به يکباره طعمه سيل شده و پس از حمل به فاصله چند کيلومترى مناطق پاياب، جسد وى در رودخانه هروآباد پيدا شد. در اين روستا از 48 باب خانه مسکونى، فقط 15 باب آن بصورت نسبتاً تخريب شده، باقى مانده است و از بقيه آنها آثارى ديده نمى شود. با توجه به بررسيهايى که در محدوده شهرستان خلخال (استان اردبيل) بعمل آمد، عدم وجود پوشش گياهى، انجام نشدن طرحهاى مختلف آبخيز دارى، رخنمون سنگهايى از جنس مارنهاى دريايى و غير قابل نفوذ که رواناب بالايى ايجاد مى کنند، استعداد لغزش اين مارنهاو غيره، عامل اصلى ايجاد سيل علاوه بر عامل به دام افتادن توده ابر آبدار در منطقه شهرستان خلخال محسوب مى شوند. در فاجعه سيل منطقه ماسال و شاندرمن که در استان گيلان قرار دارند، علاوه بر عوامل طبيعى، عمده علت ايجاد آن را بايد در دخالت انسان و عوامل غير طبيعى مرتبط با آن جستجو کرد. سيل 02/05/1381 در مرز مشترک استانهاى گيلان و اردبيل در محدوده کوه “سره سي” شروع گرديد. اين منطقه بطور طبيعى فاقد پوشش جنگلى متراکم است و به دليل شيب تند و نفوذ ناپذيرى سنگهاى آن که عمدتا از مارن و شيل است، باعث افزايش رواناب گرديد بطورى که با بارش شديد باران در مدت 20 دقيقه، سيلى به راه افتاد که بسيار مخرب و کشنده بود. اولين تاثير تخريبى اين سيل، شستن حجم عظيمى از خاک مرغوب است که جايگزينى آن مدت زمان بسيار طولانى را مى طلبد. حجم عظيم رسوبات حمل شده در مدت زمان بسيار کوتاهى درياچه 5/12 هکتارى “خشک دريا” را پر نمود که اگر عمق متوسط آن حدود 10 متر باشد ،بيش از 2/1 ميليون متر مکعب خاک بصورت رسوب وارد آن شده است. يکى از مسايلى که بر قدرت تخريبى اين سيل افزود، وجود الوارهاى انباشته اى بود که در بخشهايى از مسير سيل در منطقه پاياب درياچه ”خشک دريا“ توسط يکى از شرکتهاى معروف، بعنوان شرکت بهره بردار از جنگل قرار داده شده بود که بصورت مانعى جلوى آب را گرفته و بر اثر شکستن اين بندهاى غير طبيعى، بر انرژى ويران گر آن افزوده شد. از آنجايي که در برداشت از جنگلهاى شمال کشور که توسط شرکتهاى با انواع نامها و القاب بهره بردارى و احياء صورت مى گيرد، در واقع به جرأت مى توان گفت که در مقايسه با بهره بردارى از جنگلها، هزينه اى جهت احياى آن صورت گرفته باشد. بنابراين انتظارى جز مسايل و مشکلات مبتلاًبه در اکوسيستم طبيعى مناطق مختلف شمال کشور نخواهيم داشت. پاک تراشى جنگل ها و بهره بردارى بيش از حد تعادل بين داشت و برداشت، نبود توجه کافى و شايسته به موضوع جنگل، جنگل کارى و جنگل دارى، عدم اجراى دقيق روشهاى احياى جنگلها، بهره بردارى نادرست از مراتع و مهمتر از همه نبود مديريت کاربردى آبخيزدارى در حوضه هاى آبريز شمال کشور، راهى جز نابودى جنگل را ترسيم نمى نمايد و سيل نيز يکى از نتايج آن است که نابود کننده حيات جانورى، گياهى و اکوسيستم طبيعى آن است. امروزه يکى از عوامل تخريب جنگل را وجود جنگل نشينان قلمداد مى کنند، اما با ديد منصفانه، مشاهده مى شود که جنگل نشينان با فرهنگ خاص جنگل نشينى خود در طول ساليان متمادى بعلت وابستگى به انرژى و اقتصاد جنگل، زندگى مسالمت آميزى داشته اند، در حالى که دستآورد بهره برداران چند سال اخير از جنگلها، ارمغانى جز تبديل آنها به جنگلهاى مخروبه نبوده است. آنچه مسلم است مى توان با افزايش افق ديد به گذشته وآينده، راهکار زمان حال را ترسيم کرد. از آنجايى که استان گيلان سرزمينى باران خيز است در مدت چند ساعت بارندگى،حجم آن، توانايى برابرى با حجم کل باران سالانه نقاط ديگر کشور را دارا است. با اين حساب، اگر تاکنون در جلگه هاى پست اين استان که جمعيت متراکمى را در خود جاى داده، مورد تهاجم سيلهاى مخوف قرار نگرفته است، بدليل وجود نعمت بى حد جنگلها است که تا ارتفاعات 2800 مترى را نيز پوشش داده است. جنگلهايى که از نظر گونه هاى مختلف جانورى و گياهى در تمام دنيا نظيرى ندارد. با توضيحات فوق، بايد اظهار کرد که در منطقه شاندرمن همانند منطقه خلخال، انجام نشدن طرحهاى مختلف و موفقيت آميز آبخيزدارى، رخنمون سنگهايى از جنس مارنهاى غير قابل نفوذ ائوسن که درصد رواناب را به شدت افزايش مى دهند و عوامل مختلف غير طبيعى بصورت دخالت انسان در اکوسيستم طبيعى جنگل و جلگه گيلان با حذف پوشش گياهى جنگلها، عامل اصلى بروز بارانهاى سيل آسايى هستند که در فصل غير بارش حادث شده و جزء رخدادهاى غير طبيعى طبقه بندى مى شود. عکسهاى 1 الى 17 مربوط به اين سيل با توضيحات لازم ارايه شده است. [/TD] [/TR] [TR] [TD]7- خسارتها و تلفات - 6 نفر تلفات جانى در روستاهاى غفور آباد ، تيل و لرد شهرستان خلخال (استان اردبيل) به ترتيب 1،2 و 3 نفر - تلفات جانى به تعداد 2 نفر در روستاى ييلاقى سرخ سنگان در منطقه شاندرمن (استان گيلان) - تلف شدن حدود 2000 رأس احشام مربوط به اهالى روستاهاى ييلاقي“آق بلاغ” غفور آباد و سرخ سنگان - تخريب و فرسايش مراتع و چمنزارهاى طبيعى - تخريب و بسته شدن راههاى روستايى - تلف شدن 5000 قطعه بچه ماهى در روستاى اندبيل شهرستان خلخال - تخريب باغات، بندها و مزارع مختلف کشاورزى حدود 40 روستا - زمين لغزشهاى متعدد در مناطق مستعد لغزش در شهرستان خلخال و مناطق اطراف - از بين رفتن درياچه طبيعى “خشک دريا” به مساحت حدود 5/12 هکتار همراه با گونه هاى مختلف جانورى و گياهى منحصر به فرد - فرسايش و حمل حجم عظيمى از خاک مستعد کشاورزى به دليل عدم وجود پوشش گياهي مناسب در شيب تند بستر - از بين رفتن صدها گونه آبزى در فاصله حدود 60 کيلومترى از درياچه “خشک دريا” تا ضيابر در محدوده شاندرمن 8-نتيجه گيرى - عامل اصلى سيل در ارتفاعات منطقه خلخال و شاندرمن به علت عدم پوشش مرتعى مناسب و رخنمون مارنها و توفهاى غير قابل نفوذ ائوسن علاوه بر افزايش بار رسوبى سيل که درصد رواناب حاصل از بارندگى را به شدت افزايش مى دهند، مربوط است. - علت بارندگى در تاريخ 02/05/1381 در ارتفاعات منطقه شاندرمن و خلخال بصورتى بود که قله هاى منطقه بصورت مانعى ابرهاى باران زا را به دام انداخته و سبب ريزش باران شده اند. - مدت بارندگى در تاريخ 02/05/1381 حدود بيست دقيقه بود و حدود يک ساعت نيز طول کشيد تا سيلاب ايجاد شده، فروکش کند. - شدت بارندگى مطابق محاسبات ساده انجام شده براى روستاى سرخ سنگان، بايد بيش از 500 ميليمتر در ثانيه بوده باشد. - مرگ 6 نفر در روستاهاى منطقه خلخال و 2 نفر در روستاى سرخ سنگان در محدوده شاندرمن از تلفات انسانى سيل 02/05/1381 بوده است . - قدرت تخريب و حمل سيل در تاريخ 02/05/1381 به قدرى زياد بوده است که درياچه 5/12 هکتارى خشک دريا را سريعاً پر کرده است. - آثار داغ آب سيل اول بوسيله سيل دوم ايجاد شده از بارندگى روز بعد (مورخه 03/05/1381) شسته شد. - در منطقه ييلاقى آق بلاغ مربوط به اهالى روستاى غفورآباد، تجمع گله هاى گوسفند در مسير سيل، بندى را ايجاد و باعث انحراف آب بطرف خانه هاى مسکونى گرديد که از 48 باب منزل مسکونى، فقط 15 باب آن بصورت نسبتا تخريب شده و بقيه نيز تماماً ويران شده بود بطورى که اثرى از آنها مشاهده نمى شد. - حجم رسوبات حمل شده به درياچه “خشک دريا” به مساحت 5/12 هکتار، بيش از 2/1 ميليون متر مکعب ارزيابى شده است. - عامل اصلى و عمده ايجاد فاجعه سيل در منطقه ماسال و شاندرمن، علاوه بر نقش عوامل طبيعى، به دخالت انسان بعنوان عوامل غير طبيعى ارتباطى تنگاتنگ دارد. - عامل اصلى افزايش قدرت تخريبى سيل مورخه 02/05/1381 شاندرمن، قطع درختان جنگلى و تجمع الوارهاى بريده شده بصورت سيل در مسير سيلاب بود. - در محدوده جنگل فقط بهره بردارى از آن به چشم مى خورد بدون اينکه هيچ اقدام و هزينه اى جهت احياى آن صورت گرفته باشد. - فقدان مديريت تخصصى و ديد کارشناسى در شرکتهاى بهره بردار از جنگل؛ مسايل و مشکلات مبتلاًبه در اکوسيستم طبيعى مناطق جنگلى را به همراه داشته است . - پاک تراشى جنگل، بهره بردارى بيش از حد تعادل، عدم توجه به موضوعات جنگل، جنگل کاري و جنگلدارى، عدم اجراى روشهاى صحيح احياى جنگلها، بهره بردارى نادرست و نامناسب از مراتع و مهمتر از همه نبود مديريت کاربردى آبخيزدارى در حوضه هاى آبريز جنگلهاى شمال علاوه بر حذف جنگل، نابود کننده حيات جانورى، گياهى و اکوسيستم طبيعى جنگلها و جلگه گيلان محسوب مى شود. - جنگل نشينان در طول ساليان متمادى بعلت وابستگى تنگاتنگ به انرژى و اقتصاد جنگل، نقشى به مراتب کمتر از شرکتهاى بهره بردار از جنگل که در چند سال اخير با هدف سودجويانه در نابودى آن کوشيده اند، داشته و دارند. بنابراين منصفانه نخواهد بود که از عوامل اصلى نابودى جنگلها که هر روز به پاک تراشى جنگل ادامه مى دهند، غافل ماند. - جنگلهاى سرسبز جلگه خزرى، مردم منطقه را از تهاجم سيلهاى مخوف در ساليان گذشته مصون نگه داشته است ولى با تخريب آنها، ارمغانى جز خسارتهاى مرگبار و نابودى نصيب آنها نخواهد کرد. - بروز سيل در جنگلهاى شمال، آنهم در فصل غير بارش جزء رخدادهاى کاملاً غير طبيعي طبقه بندى مى شود. 9- پيشنهادات - اهميت دادن به کاربردهاى عملى برنامه هاى کوتاه و بلند مدت در برابر بلاياى طبيعى و مديريت بحران - توقف قطع درختان و بهره بردارى از جنگل در کوتاه ترين زمان ممکن - اجراى طرحهاى نوين آبخيزدارى با مديريت مدبرانه و ديد کارشناسى کاربردى با کمک گروههاى تخصصى در امر جنگل و مرتع - حفظ گونه هاى مختلف گياهى و جانورى بى بديل جنگلهاى شمال از فنا و نابودى - جلوگيرى از قطع درختان پهن برگ جنگلى و عدم غرس درختان سوزنى برگ به جاى آنها - انحلال و جلوگيرى از فعاليت شرکتهاى مختلف با القاب بهرهبردارى و احياى جنگلها با هر علت توجيه شده و غيره - تعيين مجازاتهاى سنگين قانونى بدون لحاظ موقعيت اجتماعى براى افراد سودجو با اعمال جريمههاى مالى و محروميتهاى شديد اجتماعى - برنامه ريزى براى مطالعه و تعيين مناطق داراى استعداد لغزش و انجام اقدامات پيشگيرى و يا اعمال محدوديت ساخت و ساز در شهرستان خلخال و روستاهاى منطقه بطور اکيد توصيه مى شود. تشکر و قدردانى - از فرماندارى ، آموزش و پرورش و جهاد کشاورزى شهرستان خلخال که در مدت بازديد منطقه از حمايتها و راهنماييهاى ارزنده خود دريغ نداشتند، سپاسگزارى مى شود. منابع مورد استفاده - مؤسسه گيتا شناسى، نقشه راهنماى البرز غربى (گيلان) شماره 144، مقياس 1:300000 عکس1- نمايى از محل وقوع سيل در روستاى ييلاقى سرخ سنگان شهرستان شاندرمن- استان گيلان، تخريب مرتع و چمنزار ، شستشوى خاک و سنگ، فاصله حدود 500 مترى قله تا کلبه روستايى مورد هجوم سيل که باعث مرگ يک زوج مسن شد، نشان دهنده شدت بارندگى در مدت 20 دقيقه مى باشد. اشکال Raill & Gully نيز سرعت فرسايش خاک را نشان ميدهد (نگاه : NE). عکس 2- نمايى از بخش ديگرى از روستاى ييلاقى سرخ سنگان شهرستان شاندرمن ـ استان گيلان، نشان دهنده شدت تخريب مرتع و ايجاد شيارهاى عميق در فاصله زمانى 20 دقيقه بارندگى است ( نگاه : N E ). عکس3- تخريب و فرسايش خاک به عمق بيش از 30 سانتيمتر در محدوده سمت راست عکس 1 از فاصله نزديک (نگاه : N) عکس4- ايجاد گودالى به عمق حدود يک متر از محدوده ميانى عکس 1 در فاصله نزديک (نگاه : E) عکس5- هجوم سيل به کلبه روستايى که منجر به مرگ دو نفر از ساکنين آن در روستاى سرخ سنگان گرديد( نگاه : W). عکس6- کلبه روستايى تخريب شده بر اثر هجوم سيل در روستاى سرخ سنگان از فاصله نزديک را نشان مى دهد. جريان سيل تا بالاى سقف کلبه رسيده و آثار آن در جريان بارندگى روز بعد شسته شده است (نگاه : SW). : عکس7- کلبه روستايى تخريب شده در اثر هجوم ناگهانى سيل را نشان مى دهد ( نگاه : N). عکس8- ارتفاع داغآب را داخل کلبه چوبى نشان مى دهد (مربوط به عکس7 ) که سيل در مدت زمان بسيار اندک ساکنين آن را غافلگير و قدرت عکس العمل را از آنها عملا سلب کرده است(نگاه : NE). عکس9- سنگـها و خاکـهاى حمـل شده (Debris Flow) از سرآب مسيل روستاى شال که از مـحدوده روستاى دلماده سرچشمه مى گيرد. به انداز خرسنگها توجه شود (نگاه :E ). عکس10-ارتفاع کم پل در روستاى شال، عامل اصلى انحراف آب به خانه هاى مجاور شده است(نگاه : SW ). عکس11- رسوبات ريز دانه بر جاى مانده از سيل در بخشهاى منحرف شده از مسيل اصلى روستاى شال، به ارتفاع داغ آب نيز توجه شود.(نگاه : NE) عکس12- رودخانه اصلى در شمالغرب روستاى شال و سنگهاى حمل شده در مسيل الحاقى به رودخانه(نگاه : SW) کامل: عکس13- ساختمانهاى نيمه تخريب شده و برجاى مانده از 48باب ساختمان ساخته شده در اقامتگاه ييلاقى آقبلاغ مربوط به اهالى روستاى غفورآباد و مسيل اصلى سيل 02/05/1381 در سمت راست همراه با تخريب مرتع به خوبى قابل مشاهده است. در اين محل يک نفر از زنان مقيم توسط جريان سيل کشته و حدود 15 کيلومتر حمل گرديد(نگاه: NE). عکس14- ساختمان تخريب شده توسط سيل و انباشته شدن رسـوبات حـمل شده در سـمت راسـت - روسـتاى آقبلاغ غفورآباد(نگاه : SW) عکس 15- تخريب و ايجاد گودالى به عمق 2 متر در بستر مسيل در روستاى آق بلاغ غفورآباد (نگاه : E) عکس16- عوض شدن مسير اصلى سيل از سمت چپ به راست توسط بند ايجاد شده با تجمع لاشه گوسفندانى که در مسير سيل قرار داشتند و تخريب ساختمانهاى مسکونى روستاى آقبلاغ غفورآباد (نگاه :SE ) عکس17- اسکان سيل زدگان روستاى آقبلاغ در مجاورت مسيل و احتمال سيلابى شدن مجدد آن (نگاه :SW ) [/TD] [/TR] [/TABLE] [/h] 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده