ENG.SAHAND 31645 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مرداد، ۱۳۹۳ این 3 تا تایپیک که میگید کجاست چرا من خبر ندارم خب یه بوقی چراغی نامردا اینجوری که نمیشهالان اینجا اسپم کردم آهان آقا چرا اینجمن سرعت انقد پایینه رسیدگی کنن مسئولین جوزفی جان عزیزمن اون تو تاپیک مدیریت و برسی مشکلات سایت مطرح میشه بازم ممنون که سرزدین 1 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مرداد، ۱۳۹۳ درود بر دوستانمدر تاپيك : از پست های کدوم کاربر بیشتر خوشتون میاد؟ در پست 125 از سوي بنده مطلبي بيان شد به شرح زير: :::::درود اعتراض شديد دام به نحوه ي اعمال مديريت نمي دونم اين چه تفسيري هست كه تا واو جا به جا ميشه يكي مياد ميگه خارج از بحث هست يك نفر براي من مفهوم بحث را مشخص كند قرار نيست تو يك تاپيك فقط به به و چه چه كرد و در راستاي خواست استارتر و يا تيم مديريتي سخن گفت اين ديگر اسمش بحث نيست بادمجان دور قاب چيني است يك زماني نه چندان دور هر تاپيكي كه در تالار ايجاد مي شد در همان پست هاي نخستين اين فرد ظاهر مي شد و استارتر را به باد انتقاد مي گرفت كه تاپيكت بي محتوا و بي هدف است و ارزش وقت گذاشتن ندارد و اين قبيل مسايل و فلسفه وجودي تاپيك ها را زير سوال مي برد بنده به شخصه جز يك مورد آن هم در لفافه نديدم تيم مديريتي به اين پست ها اعتراض كند نمي دانم چه شده كه در تاپيك هاي اين آدم هر كس سوالي خارج از خواست ايشان مي پرسد مي شود بحث خارج از موضوع در مورد فردي كه به ظاهر دنبال محتوا و غناي تاپيك ها هست ايجاد همچين تاپيكي و اداره ي ان به اين شكل و شمايل اين سوال مطرح مي شود كه قسم عباس را باور كنيم يا دم خروس را؟ منتها يكي از اين سوال كه اين تاپيك لوس براي چه ايجاد شده بي اعتنا مي گذرد و يا يكسري بخاطر نوع برخورد اين فرد با معترضان قبلي خود بي خيال مي گذرد و يكي هم پيدا مي شود كه سوال را مانند آرش علني مي پرسد و در پي جواب خواهي بر مي خيزد پرسش از چرايي ها نه تنها خروج از بحث نيست كه زير ساخت بحث و گفت و گو است تا نداني درخت ريشه در چه خاكي دارد نمي تواني پرباري و يا كم باري او را مطالعه كني دوست من مدير محترم سرور گرامي از قديم گفته اند :حرف است كه حرف مي آورد بحث و تبادل نظر در محيط هاي غير آكادميك و غير رسمي و زير لواي نام گفتگوي آزاد محدوديت پذير نيست , اگر كسي با حرفش بحثي جدي را به سمت و سوي بذله و خنده ببريد و با فرستادن شكلك و احوال پرسي و ... بحث را به خاله خان بازي ببرد بيان اين حرف كه خارج از موضوع است و موجب لطمه به سايرين است درست است اما وقتي در خلل يك بحث بحثي ديگر كه ريشه در بحث نخستين دارد پديد مي آيد نمي توان گفت خارج از موضوع است و وقت نويسنده را كه صرف تايپ مطلب شده به هيچ انگاشت و مطلب را پاك كرد اين خودكامگي است اين ظلم است اين نوعي حصار خود ساخته است اين نوعي توهين مستقيم به شعور كاربر است نام مدير محدوديت و مسوليت را به همراه مي آورد و نه قدرت را و ابزار هاي اعمال برداشت هاي شخصي از قوانين كلي شما در لباس يك مدير هر كجا كه قانون صراحت ندارد مي بايست به نفع عموم كاربران تفسير كنيد و نه به سمت و سوي راحتي تيم مديريتي ::::::::: و در پاسخ مدير محترم آقاي 777777 در پست شماره ي 126 فرمودند: :::::::: اگر بحثتون بر سر مدیریت تالاره دفتر گفتگوی آزاد به روی همه بازه. لطفا ابهامات، سوالاتتون و یا انتقاداتتون رو در مورد مدیریت تالار در اونجا مطرح کنید بنده در خدمتتون هستم. اگر از عملکرد مدیر خاصی شکایت دارید با ارشدهای انجمن مطرح بفرمایید. اگر با نحوه رفتار و کردار شخصی مشکل دارید به صورت خصوصی مشکلتون رو حل بفرمایید یا از گزارش تخلف استفاده کنید. اگر نیاز به بحث و گفتگویی وجود داره در تاپیکی جداگانه مطرح بفرمایید. الان در حال حاضر شما باز هم دارید تاپیک رو از مسیر خودش منحرف میکنید. و اما اگر احساس میکنید هر مطلبی در این پست مطرح نشد و سوالاتتون به قوت خودش باقیه لطفا همین پستتون رو در دفتر تالار آزاد مطرح کنید تا بنده به مقتضیات همونجا پاسخ گو باشم. :::::::::::: بنا به پيشنهاد ايشون اين تاپيك ايجاد شد هرچند موضوعي است تكراري و معمولا به جوابي مشخص نمي رسد اما باز تيري را در تاريكي رها مي كنيم منتظر پاسخ اين عزيز و يا ساير مديراني كه همسو و همفكر با اين بزرگوار هستند مي باشم جانا سخن از زبان ما میگوئی . 3 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مرداد، ۱۳۹۳ بگذار بدم بگویند... چه ایمان هرچه پنهانترست پاکترست.بگذار بدم بگویند، بگذار رنجیده در من بنگرند.بگذار مرا به گناهی که همواره به آرزویش بوده ام متهم کنند، چه نیازی است به اینکه خود را دربرابر این نسل تبرئه کنم 3 لینک به دیدگاه
pary naz 2414 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 اسفند، ۱۳۹۳ بگذار بدم بگویند... چه ایمان هرچه پنهانترست پاکترست.بگذار بدم بگویند، بگذار رنجیده در من بنگرند.بگذار مرا به گناهی که همواره به آرزویش بوده ام متهم کنند، چه نیازی است به اینکه خود را دربرابر این نسل تبرئه کنم هرکی بد گفته بیخود کرده... به این میگن دموکراسی محض 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده