رفتن به مطلب

ماکس آدلر و فرضیه های او : اجتناب ناپذير بودن سوسياليست


Himmler

ارسال های توصیه شده

ماکس آدلر و فرضیه های او؛ فرضیه های عدالت، انقلاب و مهاجرت ـ اجتناب ناپذير بودن سوسياليست شدن ملل

 

 

 

«ماكس آدلر Max Adler» تئوريسين سوسياليست 15 ژانويه 1873 در اتريش به دنيا آمد و شصت و چهار سال عمر كرد. وي كه يك جامعه شناس و استاد جامعه شناسی و فلسفه اجتماعی دانشگاه وین بود در 9 تالیف فلسفی خود بود بشر را مستحق برابري نسبي در درآمد و ثروت و نیز رفاه و شئون اجتماعي [برابري نسبي اقتصادي ـ اجتماعي] می داند و تاکید بر رعایت شئون و حیثیت انسان دارد. وی خشم و برآشفتگی عصیان آمیزرا نتیجه تبعیض بیان کرده است. او پيش بيني كرده است زماني فرا خواهد رسيد كه همه ملل جهان برپايه فرهنگ و شرايط اقتصادي و سطح تمدن خود [بنوعي] داراي نظام سوسيال دمکراسي شوند. آدلر وقوع چنين تحولي را اجتناب ناپذير دانسته و گفته است هرچه سطح آگاهي انسان بيشتر شود تقاضا براي برابري و رفع تبعيض و اصلاح وضعيت توزيع درآمد و به عبارت ديگر تامين عدالت اقتصادي ـ اجتماعي بيشتر خواهد شد و اگر اكثريت جامعه نتواند از راههاي دمكراتيك [وضع قانون و ضابطه] به اين مرحله گام بگذارد وقوع انقلاب در آن جامعه قطعي است و انقلابهاي از اين دست، زنجيره اي بوده و جهان را فرا خواهند گرفت. بشر آگاه برابري نسبی در درآمد و رفاه و احراز مقامات عمومی را مطالبه خواهد كرد و به داشتن صرفا آزادي هاي فردي اكتفا نخواهد كرد.«آدلر» سوسياليسم را يك آرزوي بشر خوانده، ولي گفته است كه جامعه بايد براي سوسياليست شدن «رسيده» باشد؛ نمي توان سوسياليسم را به يك جامعه غير آماده (خام) تحميل كرد و انتظار داشت كه پيروز شود و پايدار بماند. مفسران عقايد آدلر نوشته اند که هدف او ار بکاربردن واژه سوسياليسم همانا سوسيال دمکراسي [سوسياليسم معتدل و عملي] بوده است.

لینک به دیدگاه

آدلر آموزش و پرورش را دستگاه ساخت «انسان مطلوب» دانسته و خواهان اصلاح دائمی روش های آن و توجه خاص به آموزش بزرگسالان شده و روزنامه نگاررا آموزشگر عموم و فردی جهانی خوانده و نوشته است که مدیریت جامعه (دولت) نباید به آسانی از یک رویداد ناشی از قانون شکنی [جرم و جنایت ـ حوادث شهری] بگذرد باید با ریشه یابی مسئله را برای همیشه حل کند. وقوع هر جرم یک اخطار است ـ اعلام خطر بیماربودن جامعه.

 

آدلر که شاهد مهاجرت های پس از جنگ جهانی اول [عمدتا از قاره اروپا به قاره آمریکا] بود نوشته است که یک کشور با مهاجرت اتباع از ثروت پایدار و اصل سرمایه تهی می شود و دیگر، امکان پیشرفت آنچنانی نخواهد داشت زیراکه مهاجران عمدتا اتباع صاحب هنر و علوم و فنون هستند و با رفتن آنان این عوام الناس و مردم معمولی هستند که باقی می مانند و کشور متوقف می شود و از قافله عقب خواهد ماند. وی مهاجرت هارا نتیجه بی سیاستی ها، بی نظمی های اداری و رفتارهای غیر منطقی و خلاف انتظار می داند تا آسیب های ناشی از جنگ (جنگ جهانی اول). آدلر پیشرفت ایالات متحده آمریکارا به حساب خلاقیت های همین مهاجران اروپایی گذارده و مهاجرت را انتقال ثروت انسانی بیان کرده است.

لینک به دیدگاه

«آدلر» در کتاب «فرضیه تجربه اجتماعی» گفته است كه بشر تا هفت هزار سال پيش و در برخي جوامع تا چهار ـ پنج هزار سال قبل از نوعي برابری اجتماعی ـ اقتصادی [بزعم او، سوسياليسم] برخوردار بود كه پيدايش طبقات حاكم و برتري خواه كه ثروت جويي هم خصلت عمومي آنها بوده است آن موهبت را از توده ها (عوام الناس) گرفتند و زبردست و زيردست و فقير و ثروتمند به وجود آمده و ادامه يافته و اين طبقات حاكم و ثروتمند براي حفظ برتري خود به اديان هم امكان نداده اند كه آن برابري را كه ميان انسانها در لحظه تولد وجود دارد، در طول حيات برقرار و حفظ كنند تا اختلاف و جدال كه منشا جنگها و جنابات است از ميان برود.

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...