Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۹۰ سرمایه اجتماعیمفهومی جامعهشناسی است که در تجارت، اقتصاد، علوم انسانی و بهداشت عمومی جهت اشاره به ارتباطات درون و مابین گروهی از آن استفاده می شود. اگرچه تعاریف مختلفی برای این مفهوم وجود دارد، اما در کل سرمایه اجتماعی به عنوان نوعی “علاج همه مشکلات” جامعه مدرن تلقی شده است[1]. ایده اصلی این است که “شبکههای اجتماعی دارای ارزش هستند. همانطور که پیچگوشتی (سرمایه فیزیکی) یا تحصیلات دانشگاهی (سرمایه انسانی) هم به صورت فردی و هم در شکل جمعی میتوانند موجب افزایش بهره وری شوند، ارتباطات اجتماعی هم بر بهره وری افراد و گروهها تأثیر میگذارند”[2] سابقه مطلب مقاله ال جی هانیفان در سال 1916 در مورد حمایتهای محلی از مدارس روستایی یکی از اولین موارد استفاده از عبارت “سرمایه اجتماعی” در اشاره به همبستگی اجتماعی و سرمایه گذاری فردی در جامعه است [۳]. در تعریف این مفهوم، هانیفان سرمایه اجتماعی را با اقلام مادی مقایسه مینماید: منظور من املاک، داراییهای شخصی یا پول نیست. منظور من آن چیزی است که باعث میشود این اشیاء محسوس در زندگی روزمره مردم بیشتر به حساب بیایند، یعنی حسن نیت، دوستی، حس همدردی و مراودات اجتماعی بین گروهی از افراد یا خانوادهها که یک واحد اجتماعی را تشکیل میدهند... اگر شخصی با همسایهاش ارتباط برقرار کند و به تعاقب، آن دو با دیگر همسایگان ارتباط برقرار کنند، در این حالت انباشتی از سرمایه اجتماعی به وجود خواهد آمد که فوراً نیازهای شخصی آنها را برآورده کرده و حتی می تواند باعث بهبود چشمگیر کیفیت زندگی در کل آن اجتماع گردد. در حالیکه کل اجتماع از همکاری اجزاءش منتفع میشود، خود افراد نیز از مزایایی [همچون] مساعدت، همدردی و دوستی با همسایگان بهرهمند خواهند شد (صص 131-130). در حالیکه زوایای مختلف این مفهوم در عرصههای گوناگون علوم اجتماعی مورد بحث قرار گرفته است، بعضی ریشههای کاربرد مدرن آن را در تحقیقات جین جاکوبز در سال 1960 می دانند. اگرچه وی به طور مستقیم چنین عبارتی را تعریف نکرده، اما از آن در مقاله ای با ارجاع به ارزش شبکهها استفاده کرده است. دانشمند علوم سیاسی، رابرت سلیسبری در مقاله ای در سال 1969 با عنوان “نظریه داد و ستد در گروههای ذینفع” در نشریه Midwest Journal of Political Science معنی این عبارت را چنین بسط داده است که سرمایه اجتماعی جزئی حیاتی در تشکیل گروههای سودآور است. جامعه شناس پیر بوردیو از این عبارت در سال 1972 در کتاب “طرح نظریه عمل” [۴] استفاده کرد و چند سال بعد آن را از سرمایه فرهنگی، اقتصادی و نمادين متمایز ساخت. جامعه شناسان جیمز کلمن، بری ولمن و اسکات ورتلی در بسط و عمومی سازی این مفهوم تعریف گلن لوری (1977) را پذیرفته اند [۵] [چ]. در اواخر دهه 1990، این مفهوم عمومیت یافت و موضوع برنامه تحقیقاتی بانک جهانی و موضوع اصلی چند کتاب مهم از جمله “بولینگ یک نفره”[۲] اثر رابرت پوتنام و “با هم بهتر است” نوشته لوییس فلداشتاین شد. مفهوم زیربنایی سرمایه اجتماعی قدمتی بس درازتر دارد. در علوم سیاسی آمریکا، تحت مبحث جمعگرایی، متفکران قبل از قرن نوزدهم در تحلیل رابطه بین زندگی مشارکتی و دموکراسی، مکررا عبارات مشابهی را جهت تجمیع مفاهیم همبستگی و انسجام اجتماعی استفاده می کرده اند که الهام گرفته از تلاشهای نویسندگانی همچون جیمز مدیسون (The Federalist Papers) و الکسیس دو توکویل (دموکراسی در آمریکا) بوده است. جان دیوی احتمالا اولین کسی است که مستقیما از عبارت “سرمایه اجتماعی” در “مدرسه و جامعه” (1899) استفاده کرده، اما تعریفی برای آن ارائه نداده است. ارزیابی سرمایه اجتماعی اگرچه شاید بوردیو با نظر کلمن موافق باشد که در تعریف، سرمایه اجتماعی یک منبع خنثی است. اما او سعی دارد نشان دهد که چگونه سرمایه اجتماعی را می توان در عمل برای ایجاد یا گسترش بی عدالتی به کار برد که در این مورد بطور مثال وی اشاره دارد که چگونه مردم در راه رسیدن به موقعیتهای مهم به طور مستقیم و غیر مستقیم از روابط اجتماعی استفاده می کنند. رابرت پوتنام نظر مثبتتری دارد اگرچه در ابتدا وی با احتیاط از این واژه به عنوان یک عبارت خنثی استفاده می کند: “این که نتایج تقسیم شده قابل ستایش هستند البته مسأله دیگری است“ [۶]. با این وجود، او در بررسی جامعه آمریکا سعی دارد سرمایه اجتماعی را به عنوان تولید کننده “مشارکت مدنی” و معیاری کلی برای سلامت اجتماعی معرفی کند [۷]. به علاوه، وی با تمرکز بر هنجارها و اعتماد به عنوان تولیدکنندگان سرمایه اجتماعی، آن را از منبعی دردست افراد به خاصیتی از فعالیتهای گروهی و عاملی در انحصار شبکهها تبدیل می کند. مهیار عارفی ایجاد وفاق را نشانه مستقیم سرمایه اجتماعی می داند [۸]. در اینجا وفاق به معنی “منافع مشترک” و توافق مابین عاملان و افراد ذی نفع در جهت تشویق فعالیت جمعی است. بنابراین فعالیت جمعی نشانه سرمایه اجتماعی است. ادواردز و فولی به عنوان ویراستارهای شماره ویژه ای از نشریه American Behavioral Scientist در مقاله “سرمایه اجتماعی، جامعه مدنی و دموکراسی در عصر حاضر”، دو مطلب کلیدی را مطرح می کنند: اول اینکه سرمایه اجتماعی به طور مساوی در اختیار همه نیست، همانطور که سایر انواع سرمایه نیز به طور یکسان در اختیار مردم نیستند. انزوای جغرافیایی و اجتماعی مانع دستیابی به این منبع می شوند. دوم اینکه ارزش یک منبع سرمایه اجتماعی به طور قابل توجهی وابسته به موقعیت اجتماعی- اقتصادی منبع نسبت به جامعه است. ورای اینها، پورتس چهار پیامد منفی سرمایه اجتماعی را بر شمرده است: محرومیت بیگانگان، توقعات بیش از حد از افراد گروه، محدودیت آزادی فردی و هنجارهای محدود نگهدارنده [۱]. در اینجا لازم به ذکر است که بین سرمایه اجتماعی “درون گروهی” و “پیوندی” باید تمایز قائل شد. در حال حاضر هیچ تحقیقی در زمینه نتایج منفی نوع پیوندی هنگامی که در تعادل با مقدم خود یعنی نوع درون گروهی باشد، وجود ندارد. در نهایت، سرمایه اجتماعی در اغلب موارد با موفقیت دموکراسی و مشارکت سیاسی ارتباط داده می شود. در بررسی جامعه آمریکا، رابرت پوتنام در مقاله خود، بولینگ یک نفره، معتقد است سرمایه اجتماعی با کاهش اخیر مشارکت سیاسی در ارتباط است [۹]. تعاریف، اشکال و معیار سنجش سرمایه اجتماعی بر چند تعریف، تفسیر و کاربرد مختلف استوار است. دیوید هالپرن بیان می دارد که محبوبیت سرمایه اجتماعی برای سیاستگذاران به علت حالت دو گانه این مفهوم میباشد که خود ناشی از “روح قوی اقتصادی آن در بیان اهمیت گروهها” است. محبوبیت این مفهوم برای محققان تا حدودی به علت طیف وسیع نتایجی است که سرمایه اجتماعی می تواند توجیه کند [۱۰]. تعدد کاربردها منجر به تعدد تعاریف شده است. سرمایه اجتماعی به دفعات برای تشریح عملکرد مدیریتی برتر [۱۱]، بهبود بازدهی گروههای دارای اعمال مختلف [۱۲] ارزش حاصل از پیمانهای مصلحتی [۱۳] و تقویت روابط زنجیره عرضه به کار گرفته شده است [۱۴]. تلاشهای آغازین برای تعریف سرمایه اجتماعی بر میزان استفاده از آن به عنوان منبعی در اختیار نفع عمومی یا افراد تأکید داشتند. پوتنام [۱۵] می گوید سرمایه اجتماعی می تواند موجب تقویت همکاری و بطور همزمان گسترش روابط حمایتی دو جانبه در اجتماعات و ملتها گردد و بنابراین می تواند ابزاری ارزشمند برای مبارزه با بسیاری از نارساییهای اجتماعی در جوامع مدرن، همچون جرائم، که جزء جدایی ناپذیر آنها هستند، باشد. برخلاف کسانی که بر منافع عمومی ناشی از شبکه روابط اجتماعی تأکید دارند، اوزی و دانلپ [۱۶] سرمایه اجتماعی را ابزاری برای دستیابی به اطلاعات، تخصص و قدرت بیشتر می دانند. براین اساس، افراد می توانند به جای استفاده از سرمایه اجتماعی در جهت نفع سازمان، از آن برای پیشرفت شغلی خود استفاده کنند. در کتاب “اشکال سرمایه” [۱۷] پیر بوردیو بین سه نوع سرمایه تمایز قائل می شود: سرمایه اقتصادی، سرمایه فرهنگی و سرمایه اجتماعی. او سرمایه اجتماعی را چنین تعریف می کند: “مجموعه منابع حقیقی یا بالقوه مرتبط با مالکیت شبکه پایداری از روابط کم و بیش نهادینه شده بر اساس آشنایی و پذیرش متقابل” [۱۸]. نگاه او به این مفهوم، نگاهی ابزاری است و مبتنی بر سود مالکان سرمایه اجتماعی و “ایجاد هدفمند روابط اجتماعی با قصد خلق این منبع” میباشد [۱]. جیمز کلمن سرمایه اجتماعی را از دیدگاه عملی اینچنین تعریف می کند: “تنوعی از موجودات با دو عنصر مشترک: همه آنها بخشی از ساختارهای اجتماعی را شامل می شوند، و بعضی از فعالیتهای عاملان را... در آن ساختار تسهیل می کنند” [۱] - یعنی سرمایه اجتماعی هر آن چیزی است ناشی از شبکه روابط، اعتماد، حس عمل متقابل و هنجارهای اجتماعی که موجب تسهیل فعالیت فردی یا اجتماعی شود. از نظر کلمن، سرمایه اجتماعی یک منبع خنثی است که هر نوع عملی را تسهیل می کند، اما اینکه جامعه از آن نفع می برد یا خیر کاملا وابسته به کاربرد آن در یک موقعیت خاص است [۶]. بر اساس گفته رابرت پوتنام، سرمایه اجتماعی “ به ارزش جمعی همه شبکههای اجتماعی و تمایلات ناشی از این شبکهها برای کمک به یکدیگر اشاره دارد” . بر اساس نظر او و پیروانش، سرمایه اجتماعی عنصری کلیدی در بنا و برقراری دموکراسی است. پوتنام می گوید که سرمایه اجتماعی در آمریکا در حال کاهش است. این نتیجه گیری بر اساس کاهش سطح اعتماد به دولت و کاهش مشارکت مدنی بدست آمده است. همچنین وی معتقد است که تلویزیون و پراکندگی شهری باعث شده اند که جامعه آمریکا جامعه ای بس غیر منسجم تر باشد. پوتنام می گوید سرمایه اجتماعی را می توان با بررسی میزان اعتماد و حس عمل متقابل در یک اجتماع یا بین مردم سنجید. تعریف نان لین از سرمایه اجتماعی جنبه فردی بیشتری دارد: “سرمایه گذاری در روابط اجتماعی با نیت بازگشت سود در عرصه داد و ستد”. این تعریف تا حدودی در بر گیرنده نظرات دیگران همچون بوردیو، فلپ و اریکسون است [۱۹]. فرانسيس فوکوياما در مقاله “سرمايه اجتماعی و توسعه : دستور کار آينده” اشاره دارد که توافقی بر تعريف سرمايه اجتماعی وجود ندارد، وی اين مفهوم را اينگونه تفسير می کند: سرمايه اجتماعی “هنجارها يا ارزشهای به اشتراک گذاشته شده است که موجب تقويت همکاری اجتماعی بر اساس روابط اجتماعی واقعی می شود”. وی از اين تعريف در مقاله خود به وفور استفاده کرده است. وی بيان می دارد که سرمايه اجتماعی پيشنيازی ضروری برای توسعه موفق است، اما برقراری نيرومند قانون و نهادهای زيربنايی سياسی برای ساختن سرمايه اجتماعی ضروری هستند. وی معتقد است دموکراسی و رشد اقتصادی نيرومند، نيازمند سرمايه اجتماعی توانمند هستند. باندبازی يکی از مشکلات اساسی اعتماد است زيرا که تقويت کننده يک نظام اخلاقی دوگانه است که در آن فرد مجبور است جانب اعضاء خانواده خود را بگيرد. فوکوياما معتقد است که سرمايه اجتماعی پيوندی (عبارتی که پوتنام در بولينگ يکنفره معرفی کرده است) برای سرمايه اجتماعی نيرومند ضروری است چون که وسعت يافتن سطح اعتماد، دايره روابط را به ورای هر مرز و محدوديتی گسترش خواهد داد و نقش بنيادی در بنای سازمان خواهد داشت. اگرچه وی در مقاله اش به بسياری از مسائل و مشکلات و راه حلهای احتمالی آنها اشاره دارد، اما در عين حال اعتراف می کند که هنوز راهی طولانی برای ايجاد سرمايه اجتماعی نيرومند در پيش است. بنياد سرمايه اجتماعی پيشنهاد می کند که اين مفهوم نبايد با اشکال ظاهری آن اشتباه گرفته شود. در حاليکه به طور مثال درک ما از سرمايه اجتماعی اغلب شبکه هايی است که شخص در اختيار دارد و ممکن است از جهت برقراری روابط اجتماعی از آنها استفاده کند، اين مفهوم [در واقع] بيشتر به معنی تمايل برای ايجاد، برقراری و توسعه چنين شبکه هايی است که سرمايه اجتماعی واقعی را شامل می شوند. به طور مشابه، مشارکت مدنی يکی از نمودهای سرمايه اجتماعی اما نه خود آن است. در اين تعريف، سرمايه اجتماعی تمايل ذهني جمعی نزديک به آراء جمع است. ناهاپيت و گوشال در تحقيقات خود پيرامون نقش سرمايه اجتماعی در ايجاد سرمايه معنوی، پيشنهاد می کنند که سرمايه اجتماعی در سه بخش بايد مورد توجه قرار بگيرد: ساختاری، ارتباطی و شناختی [۲۰]. کارلوس گارسيا تيمون می گويد ابعاد ساختاری سرمايه اجتماعی مرتبط با توانايی فرد در برقراری پيوندهای ضعيف و قوی با ديگران در يک سيستم است. اين بعد اساسا مربوط به منافع حاصل از ساختار شبکه های فردی و جمعی شخص عامل است. تفاوت بين پيوندهای ضعيف و قوی را گرانووتر تشريح کرده است [۲۱]. بعد ارتباطی بر خصوصيات رابطه بين افراد تمرکز دارد. اين بعد را به بهترين نحو با ميزان اعتماد، همکاری و کسب هويت فردی در يک شبکه می توان تشريح کرد. هزلتون و کنان [۲۲] بعد سومی يعنی ارتباطات را هم افزوده اند. ارتباطات در ترکيب با سرمايه اجتماعی برای دسترسی به اطلاعات، يافتن مشکلات و راه حل آنها و مديريت اختلافات ضروری است. بويسوت [۲۳] و بولند و تنکاسی [۲۴] معتقدند ارتباط معنی دار نيازمند حداقلی از زمينه های مشترک ما بين افراد دخيل در تبادل اطلاعات است. [و سرانجام]، بعد شناختی راجع به درک و معانی مشترکی است که افراد و گروهها از يکديگر دارند. از مفاهيم شبکه محور نيز جهت تشريح سرمايه اجتماعی گروهها (همچون سازمانها و بخشهای تجاری) می توان استفاده کرد [۲۵]. ریشه ها مشکلات تعريف عبارت “سرمايه” در مقايسه با ساير اشکال سرمايه اقتصادی استفاده می شود زيرا گفته می شود سرمايه اجتماعی منافعی مشابه ساير اشکال سرمايه دارد (اگرچه مانند آنها قابل اندازه گيری نيست). اما اين قياس تا حدودی گمراه کننده است. بر خلاف اشکال مرسوم سرمايه، سرمايه اجتماعی با مصرف نقصان نمی يابد. بر عکس در واقع با بلااستفاده ماندن کاهش می يابد. (“استفاده کن يا از دست بده “). بر اين اساس، اين مفهوم مشابهتی با عبارت معروف و شناخته شده سرمايه انسانی در مبحث اقتصاد دارد. به علاوه، سرمايه اجتماعی متمايز از تئوری اقتصادی سرمايه داری اجتماعی است. اين تئوری، بحث تمايز کامل سوسياليسم و سرمايه داری را به چالش می کشد. در سرمايه داری اجتماعی فرض بر اين است که پشتيبانی اجتماعی از فقرا، توليد سرمايه را افزايش می دهد. با کاهش فقر، مشارکت در بازار سرمايه گسترش می يابد. زيرگونه ها رابرت پوتنام، دانشمند علوم سياسی در هاروارد، در مطالعه راهگشای خود “بولينگ يک نفره: فروپاشی و احيای جامعه آمريکا” در سال 2000 می نويسد: “توصيه هنری وارد بيچر در يک قرن پيش يعنی “گردشهای دسته جمعی را زياد کنيد!” حتی امروزه هم چندان بی ربط نيست. ما بايد چنين رويه ای را پيش بگيريم نه صرفا به خاطر آمريکا - اگرچه آن هم بی نصيب نخواهد ماند - بلکه به خاطر اينکه اين کار به نفع خودمان است”[۲]. منظور پوتنام از اين بحث اين نيست که ما بايد شبکه های اجتماعی و تعاملات مدنی را که خود از قبل پايدار بوده اند، گسترش دهيم. وی در مطالعات خود بر پنجاه سال اخير جامعه آمريکا، متوجه روند نزولی در سرمايه اجتماعی شده است که می تواند عواقب وخيمی برای آن جامعه داشته باشد. پوتنام از دو جزء اساسی اين مفهوم سخن به ميان آورده است. سرمايه اجتماعی درون گروهی و سرمايه اجتماعی پيوندی که البته وی راس گيتل و آويس ويدال را بنيانگذار اين تعاريف می داند. نوع درون گروهی برای بيان ارزش شبکه های اجتماعی همگن و نوع پيوندی برای شبکه های ناهمگن استفاده می شود. به عنوان نمونه، باندهای تبهکاری سرمايه اجتماعی درون گروهی ايجاد می کنند در حاليکه گروههای کر و باشگاههای بولينگ (که پوتنام عنوان کتابش را از آنها اقتباس کرده و معتقد است در حال کاهش هستند) نوع پيوندی ايجاد می کنند. چنين ادعا می شود که سرمايه اجتماعی پيوندی می تواند منافع متعددی برای جوامع، دولتها، اشخاص و گروهها داشته باشد. پوتنام علاقه خاصی دارد که يادآور شود عضو شدن در يک سازمان، احتمال مرگ افراد در سال بعد از عضويت را به نصف کاهش می دهد. تمايز اين دو نوع به ما قدرت بيشتری در درک اثرات احتمالی منفی سرمايه اجتماعی بر کل جامعه می دهد (اگرچه همواره دارايی ارزشمندی برای افراد و گروهها به حساب می آيد). شبکه های افقی شهروندان و گروهها که موجب افزايش بهره وری اجتماع و همبستگی هستند، به عنوان سرمايه اجتماعی مثبت تلقی می شوند، در حاليکه باندهای انحصارگرای خودمحور و ساختارهای لابی طبقاتی را که در خلاف منافع جمعی عمل می کنند، می توان سرمايه اجتماعی منفی و از معضلات جامعه ناميد. بنابر يک بررسی، سرمايه اجتماعی اينترنتی گسترش يافته از طريق شبکه های اجتماعی همانند فيسبوک و مای اسپيس ظاهرا از نوع پيوندی است اگرچه سرمايه اجتماعی مجازی عرصه جديدی از تحقيق به شمار می آيد[۲۶]. روشهای اندازه گيری توافقی بر نحوه اندازه گيری سرمايه اجتماعی وجود ندارد و اين خود به موضوعی برای بحث تبديل شده است: چرا بايد چيزی را که قابل اندازه گيری نيست سرمايه ناميد؟ در حاليکه معمولا به طور حسی می توان سطح/ميزان سرمايه اجتماعی را در يک رابطه خاص (سوا از نوع و مقياس) دريافت، اندازه گيری کمی نسبتا پيچيده به نظر می آيد. اين مشکل منجر به ايجاد معيارهای مختلف برای عملکردهای مختلف شده است. برای اندازه گيری سرمايه اجتماعی سياسی، متداول است که جمع کل عضويت اعضاء يک جامعه در گروهها را به حساب آورند. گروههای با تعداد اعضاء بيشتر (مثل احزاب سياسی) سهم بيشتری در ميزان سرمايه اجتماعی نسبت به گروههای کوچکتر دارند، اگرچه گروههای کوچکتر (همچون اجتماعات) هم در کل نقش قابل توجهی را می توانند ايفا کنند. در عين حال که در نگاه اول به نظر می آيد تعداد افراد جامعه سقف اين ميزان باشد، تعدد عضويت مردم در گروههای مختلف می تواند اين محدوديت را بر طرف کند. در مطالعه ای که به نام پروژه Yankee City معروف شد، مشاهده شد که اجتماعی از 17000 نفر، در 22000 گروه عضو بودند [۲۷]. سطح همبستگی در گروه نيز بر سرمايه اجتماعی اثر می گذارد. اگرچه هيچ روش کمی برای اندازه گيری سطح همبستگی وجود ندارد، در عوض مجموعه ای از مدلهای شبکه های اجتماعی وجود دارد که طی دهها سال محققين جهت کاربردی کردن سرمايه اجتماعی از آنها استفاده کرده اند. يکی از روشهای برتر، روش اندازه گيری قيود رونالد برت است که بر نقش استحکام پيوند و همبستگی گروه استوار است. يکی ديگر از مدلهای شبکه محور، مدل سرايت پذيری شبکه می باشد. ارتباط گروه با جامعه نيز از طريقی ديگر بر سرمايه اجتماعی اثر می گذارد. پيوندهای نيرومند درونی در بعضی موارد سرمايه اجتماعی ظاهری گروه را از ديد عموم کاهش می دهد، از جمله در مواردی که گروه درگير در بزهکاری، بی اعتمادی، تعصب، خشونت يا نفرت نسبت به ديگران باشد. کوکلاس کلان و مافيا نمونه هايی از اين نوع سازمانها هستند. سرمايه اجتماعی نه تنها رابطه افراد و اجتماع، بلکه رابطه آنها و حيوانات همدمشان را نيز می سنجد. پوتنام در کتاب خود “بولينگ يک نفره” ادعا می کند که افزايش معاشرت با حيوانات دست آموز، پيوندهای اجتماعی را تقويت می کند. مراوده با دوستانی که حيوانات دست آموز دارند در پارک سگها در محله يا زمانی که «بهترين دوستتان» را به گردش می بريد، می تواند شبکه ای از روابط پيوندی حول عامل مشترک داشتن جانور دست آموز ايجاد کند. در فصل «سرمايه اجتماعی در پارک سگها»، پوتنام از سگی به نام فيدو و صاحبش جين به عنوان مثالی از رابطه پيوندی بين جين و سگش سخن می گويد. تفاوت در نوع گونه جين و فيدو علت ايجاد نوع پيوندی سرمايه اجتماعی در مقابل نوع درون گروهی است و وجود چنين رابطه ويژه ای با جانور دست آموز نشان دهنده توانايی سرمايه اجتماعی در بهبود زندگی هر دو گونه انسان و جانور دست آموز است. جامعه شناسان کارل ال بنکستون و مين ژو می گويند يکی از دلايل دشواری اندازه گيری سرمايه اجتماعی اين است که اين پديده نه در سطح فردی ظهور می کند و نه در سطح جمعی، بلکه در مابين اين سطوح و هنگامی که فرد در گروه مشارکت دارد مشاهده می شود. آنها می گويند بيان سرمايه اجتماعی به عنوان استعاره ای از سرمايه ممکن است گمراه کننده باشد زيرا بر خلاف سرمايه مالی که در دست افراد است، منافع انواع سازمانهای اجتماعی نه در دست عاملان، بلکه ناشی از مشارکت آنها در گروههايی است که برای منفعت خاصی سازماندهی شده اند [۲۸]. سرمایه اجتماعی و جامعه مدنی شماری از نويسندگان [۷] [۲۹] [۳۰] [۳۱] جامعه مدنی را به صورت مجموعه انجمنها و سازمانهای داوطلبانه خارج از محدوده بازار و دولت تعريف می کنند. اين تعريف قرابت زيادی با تعريف بخش سوم دارد که عبارت است از “سازمانهای خصوصی که توسط گروههايی از مردم شکل گرفته و مديريت می شوند که به شکل داوطلبانه و بدون سود شخصی عمل کرده و هدفشان خير رساندن به خودشان يا ديگران است”. بر طبق نظر نويسندگانی همچون والزر، الساندرينی، نيوتن، استال، و راچن، فولی و ادواردز و والترز، افراد از طريق جامعه مدنی يا به عبارت دقيقتر بخش سوم می توانند شبکه های ارتباطی ايجاد کنند و آنها را پايدار نگهدارند. همچنين، اينگونه انجمنهای داوطلبانه هستند که با توسل به ساختاری غيررسمی و انعطافپذير، مردم را به هم ارتباط می دهند، اعتماد و عمل متقابل را گسترش می دهند و جامعه را با ديگر دوستی بدون اجبار استحکام می بخشند. “چنين گستره ای از فعاليتها، خدمات و انجمنهای ناشی از ... جامعه مدنی” [۷] منابعی از سرمايه اجتماعی هستند. اگر جامعه مدنی را مترادف با بخش سوم بدانيم، در آن صورت ديگر سؤال اين نيست که سرمايه اجتماعی تا چه حد در ايجاد جامعه مدنی سهيم است؟ بلکه سؤال اين است که جامعه مدنی تا چه حد در توليد سرمايه اجتماعی دخيل است؟ علاوه بر مؤلفين فوق الذکر که در مورد نقش جامعه مدنی به عنوان منبع توليد سرمايه اجتماعی بحث کرده اند، ليونز نيز در کتاب خود “بخش سوم” [۳۲] می گويد سرمايه اجتماعی به هيچ عنوان عامل فعالسازی يا محرک رشد بخش سوم به حساب نمی آيد. به علاوه، اونيکس [۳۳] توضيح می دهد که چگونه سرمايه اجتماعی به اجتماعی از قبل فعال وابسته است. با اين وجود، تعريف صحيحتر جامعه مدنی چيزی متفاوت اما نه کاملا متمايز از بخش سوم است . ليونز ديدگاهی نسبتا مارکسيستی در اين مورد دارد و می گويد جامعه مدنی “جايي است برای روابط آزاد، جايی که مردم می توانند با يکديگر ملاقات کرده و گروههايی را برای دنبال کردن علاقمنديهايشان، بيان ارزشهايشان و همچنين کمک به ديگران تشکيل دهند.” اين فضا “محيطی است پرشور، مملو از مباحثاتی پيرامون مسائل بسيار مهم شهروندان”. [اما] اين تعريف ما را بيشتر به ياد ساختار شهر آتن می اندازد تا بخش سوم. همچنين، اين تعريف به طور ضمنی بر “اجزاء روشنفکری تعريف جامعه مدنی” از جمله شرافت، احترام، حسن رفتار و محبت به همنوع دلالت دارد. اين ايده که خلق سرمايه اجتماعی (خلق شبکه ها) جامعه مدنی را تقويت خواهد کرد، زيربنای سياست اجتماعی کنونی در استراليا در جهت پيوند دادن شکافهای اجتماعی است که روز به روز عميقتر می شوند. هدف از اين برنامه تجديد پيوند با کسانی است که در اثر سيستم اقتصادی به حاشيه رانده شده و از مزايای آن محروم مانده اند تا دوباره به اجتماع بازگردند. اما بنابر گفته اونيکس، در عين حال که در صورت ظاهر هدف برقراری پيوند بوده، در عمل نتيجه انحصار و محروميت بيشتر بوده است. فولی و ادواردز [۶] معتقد هستند” نظامهای سياسی... نقشی بسيار تأثير گذار در شکل دهی خصوصيات جامعه مدنی و چگونگی کاربرد سرمايه اجتماعی (در هر سطح و ميزانی که باشد) دارند”. الساندرينی با اين مطلب موافق است و می گويد “در استراليا بالأخص، نئوليبراليسم که به شکل خردگرايی اقتصادی درآمده از ديد بسياری از نظريه پردازان و منتقدان، به علت نوع کاربردهای سرمايه اجتماعی در کل به عنوان خطری برای جامعه تلقی شده است” [۷]. افزايش علاقه به سرمايه اجتماعی به عنوان درمان مشکلات اجتماعی کنونی، مستقيما بر اين فرض استوار است که چنين مشکلاتی ريشه در تضعيف جامعه مدنی دارند. با اين وجود، در اين ديدگاه نظر بسياری از کارشناسان که معتقد هستند سرمايه اجتماعی منجر به انحصار به جای تقويت جامعه مدنی می شود، ناديد گرفته شده است . در توسعه بين الملل، بن فاين و جان هريس قويا مخالف پذيرش سرمايه اجتماعی به غلط به عنوان چنان درمانی برای بی عدالتی ناشی از توسعه اقتصادی نئوليبرال هستند (در اين تفسير، نقش سرمايه اجتماعی تقويت جامعه مدنی و سازمانهای غير دولتی به عنوان عوامل توسعه در نظر گرفته شده است) [۳۴] [۳۵] اين متناقض با نقش مؤسسات دولتی در تقويت سرمايه اجتماعی است. به نظر می آيد فزونی سرمايه اجتماعی کم و بيش شرط لازم ليبرال دموکراسی مدرن باشد. سطح پايين سرمايه اجتماعی منجر به نظامهای سياسی غير منعطف و غير مسؤول و همچنين سطح بالايی از فساد در نظام سياسی و به طور کلی در منطقه می شود. مؤسسات عمومی رسمی برای فعاليت درست به سرمايه اجتماعی نياز دارند، و در عين حال که فزونی سرمايه اجتماعی می تواند منجر به تغييرات شديد و مقررات سختگيرانه شود، زيادی آن از کمبودش بهتر است. کتلين دولی و برايان سيلور در مقاله خود با عنوان “سرمايه اجتماعی، قوميت و حمايت از دموکراسی در کشورهای بعد از کمونيسم” بنا بر يافته های خود بيان داشته اند که در چنين کشورهايی ميزان سرمايه اجتماعی معادل ميزان دموکراسی نيست، اگرچه سرمايه اجتماعی بيشتر، منتهی به حمايت بيشتر از دموکراسی می شود [۳۶]. گروهی از روشنفکران در کشورهای در حال توسعه منذکر شده اند که سرمايه اجتماعی و جامعه مدنی در کنار هم نقش مهمی در اشکال جديد امپرياليسم دارند. در اين اشکال که مبتنی بر اعطا کنندگان و سازمانهای غير دولتی هستند، فقرا مقصر وضعيتشان معرفی می شوند [۳۷]. سرمايه اجتماعی ارتباط مفهومی نزديکی با گوانشی در جامعه شناسی چينی دارد . يکی از تلاشهای جالب توجه برای اندازه گيری سرمايه اجتماعی توسط Corporate Alliance در بخش انگليسی زبان بازار ايالات متحده آمريکا و Xentrum به مدد اتاق بازرگانی آمريکای لاتين در يوتا بر جمعيت اسپانيايی زبان هر کشور انجام شده و شامل کميت، کيفيت، و استحکام سرمايه اجتماعی فردی است. به کمک نرم افزارها و شبکه های ارتباطی اينترنتی همچون LinkedIn، انتظار می رود چنين سازمانهايی خدماتی را برای ثبت آمار روابط و جلسات به اعضاء خود ارائه دهند و با استفاده از ديناميک گروهها، پناهگاههای اجرايی، رويدادهايی شبکه ای و همچنين آموزش روشهای دسترسی به حلقه افراد پرنفوذ، آنها را در استحکام روابطشان ياری رسانند. سرمایه اجتماعی و مشارکت زنان در سیاست عوامل زيادی در جذب آراء به صندوقهای رأی تأثير می گذارند، از جمله آموزش، اشتغال، مهارتهای مدنی و زمان. از مطالعه اين عوامل اغلب چنين بر آورد می شود که زنان به اندازه مردان در رأی گيری شرکت نمی کنند. اما اختلاف بين مردان و زنان در اين زمينه در حال کاهش است و حتی در بعضی موارد زنان بر سر صندوق رأی از مردان پيشی می گيرند. از مطالعات جديد [۳۸] چنين بدست آمده است که سرمايه اجتماعی می تواند توجيه کننده اين تحول باشد. سرمايه اجتماعی گنجينه ای از منابع و شبکه ها را برای تسهيل مشارکت سياسی فراهم می کند. زمانی که سرمايه اجتماعی به آسانی در دسترس باشد، بدون توجه به نوع اجتماع، می توان صفهای مشارکت سياسی (يعنی آموزش، اشتغال، مهارتهای مدنی و غيره) را بر هم زد. زنان روشهای منحصر به فردی برای سازماندهی دارند. اين تفاوتها در مقابل مردان، سرمايه اجتماعی را برای مخاطبان زن تا حد بيشتری جذاب و تأثير گذار کرده و در نتيجه نقش زنان را در مشارکت سياسی پررنگ تر می کند. به عنوان مثال تعدای از اين مشخصه ها عبارتند از: - شبکه های رسمی و غير رسمی زنان که به امور مراقبتی توجه دارند، اغلب غير سياسی به شمار می آيند [۳۹]. - احتمال مشارکت زنان در امور سياسی و جنبشهای اجتماعی محلی نسبت به محافل سنتی بحث راجع به امور سياسی ملی بيشتر است [۴۰]. - احتمال اينکه زنان خود را در ساختارهای بدون رده بندی سازماندهی کرده و وفاق ايجاد نمايند بيشتر است [۳۹]. طبيعت اغلب غير رسمی سرمايه اجتماعی زنان به آنها اجازه می دهد تا بدون تطبيق با استانداردهای مردانه، محيطهای غير سياسی را سياسی کنند و بنابراين چنين فعاليتهايی را مخفی نگه دارند. تشخيص اين تفاوتها در مبحث مشارکت سياسی دشوار است و اين ممکن است توجيه کند که چرا تا چندی پيش سرمايه اجتماعی ابزاری برای مشارکت سياسی زنان به حساب نمی آمد [۳۸]. سرمایه اجتماعی و سلامتی تحقيقات رو به رشد پيرامون سلامتی نشان می دهد که وجود سرمايه اجتماعی در شبکه های اجتماعی و اجتماعات، حافظ سلامتی است. افرادی که در شبکه يا اجتماعی غنی از حمايت، اعتماد عمومی، اطلاعات و هنجارها زندگی می کنند منابعی در اختيار دارند که بر سلامت آنها اثر مثبت می گذارد [۴۱]. به طور مثال، يک بيمار سرطانی می تواند بدين طريق اطلاعات، پول يا حمايت روانی را که برای درمان و بهبود نياز دارد بدست آورد. سرمايه اجتماعی مشوق اعتماد عمومی و عضويت [در گروهها] نيز هست. اين عوامل می توانند افراد را از رفتارهايی همچون کشيدن سيگار و ميگساری که برای سلامتی مضر هستند بر حذر دارند [۴۲]. از طرف ديگر سرمايه اجتماعی می تواند مضر سلامتی هم باشد. اگرچه مطالعات معدودی در زمينه ارزيابی سرمايه اجتماعی در اجتماعات تبهکاران انجام شده است، اما از همين اطلاعات محدود چنين برداشت می شود که سرمايه اجتماعی اثر منفی در اجتماعات درهم شکسته دارد. همنشين های منحرف به کمک تعاريف مطلوبشان و فرصتهايي برای يادگيری که هنجارهای شبکه فراهم می کنند، مشوق رفتارهای انحرافی هستند [۴۳]. اگرچه در همان اجتماع، اصلاح هنجارها (يعنی جايگزينی همنشينان منحرف با نمونه های مثبت) می تواند مثمر ثمر باشد. سرمایه اجتماعی و اینترنت همانند مشاهده اخبار و آگاه شدن از آخرين وقايع، استفاده از اينترنت می تواند بر سرمايه اجتماعی هم اثر مثبت داشته باشد [۴۴]. رشد سريع سايتهای شبکه های اجتماعی همچون فيسبوک و مای اسپيس نشان دهنده اين است که کاربران در حال ايجاد شبکه ای مجازی از هر دو نوع سرمايه اجتماعی درون گروهی و پيوندی هستند. بر خلاف روابط رو در رو، به کمک اينترنت، افراد می توانند به صورت هدفمند با وضع پارامترهايی ويژه به صورت آنی به يکديگر متصل شوند. اين بدين معنی است که افراد به صورت انتخابی بر اساس منافع و پيشينه های کاملا معين می توانند با هم ارتباط برقرار کنند. فيسبوک در حال حاضر محبوبترين شبکه اجتماعی اينترنتی است و مزايای فراوانی برای کاربرانش دارد، از جمله اينکه همچون يک تسهيل کننده اجتماعی به افرادی که در ايجاد و برقراری پيوندهای قوی يا ضعيف با ديگران دچار مشکل هستند، خدمت می کند [۴۵]. اگرچه بحث در اين مورد همچنان ادامه دارد، شواهد به خوبی نشان می دهند که ارتباط مثبتی بين سرمايه اجتماعی و اينترنت وجود دارد. منتقدان اجتماعات مجازی معتقدند اينترنت پيوندهای قوی ما را با «پيوندهای ضعيف» آنلاين [۴۶] يا ارتباطات پوشالی با خود تکنولوژی جايگزين کرده است [۴۷]. برخی ديگر از اين واهمه دارند که اينترنت جهانی از علاقه افراطی برای مشابهت ايجاد کند که در آن توانايی ارتباط با اجتماع تا حد محدود کردن مراودات با افراد مشابه از نظر ايدئولوژی، نژاد يا جنسيت نزول کند [۴۸]. پاره ای از تحقيقات نشان می دهد که مرواداتی که با کمک تکنولوژی شکل می گيرند رابطه منفی با سرمايه اجتماعی دارند زيرا که زمان صرف شده برای روابط اجتماعی فيزيکی و رو در رو را به خود اختصاص می دهند [۴۶]. با اين وجود، در تحقيقات به عمل آمده توافق بر اين است که هرچه مردم بيشتر آنلاين هستند، روابط فردی بيشتری داشته و بنابراين نقش مثبت در تقويت سرمايه اجتماعی دارند [۴۹]. سرمایه اجتماعی و آموزش کلمن و هافر اطلاعات کمی از 28000 دانش آموز در مجموع 1015 دبيرستان دولتی، کاتوليک و خصوصی در آمريکا در طول دوره هفت ساله بين 1980 و 1987 جمع آوری کرده اند [۵۰]. از اين تحقيق طولی چنين نتيجه گيری شده است که سرمايه اجتماعی در خانواده دانش آموزان و اجتماعاتشان منجر به کاهش تعداد موارد ترک تحصيل در مدارس کاتوليک نسبت به نرخ بالای آن در مدارس دولتی شده است. تيچمن و همکاران [۵۱] شاخص ساختار خانواده را که توسط کلمن پينهاد شده بود، بسط داده اند. آنها کلمن را به علت استفاده صرف از تعداد والدين حاضر در خانواده و صرفنظر از ابعاد نامشهود مسئله همچون وجود والدين ناتنی و انواع مختلف خانواده های تک والد مورد نقد قرار داده اند. علاوه بر عامل حضور والدين تنی يا ناتنی، آنها جزئيات بيشتری همچون نوع خانواده های تک والد (فقط پدر يا مادر، ازدواج نکرده و غيره) را هم در تحليل خود به حساب آورده اند. به علاوه آنها تحقيقاتی را هم در زمينه اندازه گيری سطح روابط والد - فرزند به کمک شاخص تعداد دفعاتی که آنها در مورد مسائل مربوط به مدرسه بحث می کنند، انجام داده اند. مورگان و سورنسن [۵۲] مستقيما از کلمن به علت ارائه نکردن علت دقيق عملکرد بهتر مدارس کاتوليک روی آزمونهای موفقيت استاندارد انتقاد دارند [۵۳]. با توجه به عملکرد دانش آموزان در مدارس کاتوليک به عنوان مدارس هنجارگرا و مدارس دولتی به عنوان مدارس افق گستر، آنها دو مدل برای تحليل اثر سرمايه اجتماعی در يادگيری رياضيات پيشنهاد کرده اند. آنها مشاهده کرده اند که در حاليکه سرمايه اجتماعی می تواند با حفظ و پايداری يک اجتماع فراگير و فعال منجر به آثار مثبت در مدارس هنجارگرا شود، در عين حال می تواند عواقب منفی نيز داشته باشد: نظارت بيش از حد، سرکوب خلاقيت و موفقيتهای استثنايی از جمله اين موارد هستند. اما از طرف ديگر، در مدارس افق گستر، محدوديت اجتماعی، عواقب منفی در يادگيری رياضيات داشته است. اين مدارس نوع متفاوتی از سرمايه اجتماعی را در قالب فرصتهای حاصل از شبکه گسترده ای از روابط اجتماعی بين والدين و ساير افراد بالغ تجربه می کنند. نتيجه اين که يادگيری در سطح بهتری نسبت به مدارس کاتوليک هنجارگرا پياده می شود. به طور خلاصه مطالعات مورگان و سورنسن نشان می دهد که سرمايه اجتماعی وابسته به محيط است. ممکن است يک نوع از سرمايه اجتماعی در يک محيط خاص نقش مثبت داشته باشد ولی لزوما در شرايط ديگر موفق نخواهد بود [۵۲]. سمپسون و همکاران در مقاله خود با عنوان “فراتر از سرمايه اجتماعی، ديناميک فضايی بازدهی جمعی برای کودکان” [۵۴] بر ابعاد هنجارگرا يا هدف گرای سرمايه اجتماعی تأکيد دارند. آنها مدعی هستند که “منابع و شبکه ها (به طور مثال، انجمنهای داوطلبانه، پيوندهای دوستانه، چگالی سازمانی) به تنهايی خنثی هستند. آنها ممکن است برای کسب اثرات مورد نظر مفيد باشند يا نباشند” [۵۴]. مرجوريبنک و کواک [۵۵] به کمک سرمايه اجتماعی به عنوان ابزار اصلی تحقيق، مطالعاتی را در مدارس راهنمايی هنگ کنگ روی 387 دانش آموز 14 ساله با هدف بررسی اختلاف بين موفقيت تحصيلی دختران و پسران انجام داده اند. در اين تحقيق اثبات شده است که سرمايه اجتماعی تأثيراتی متفاوت بر دو جنس مختلف دارد. هی هانگ هيس تانگ در پايان نامه خود با عنوان “دانش آموزان تازه وارد در هنگ کنگ: تطبيق و موفقيت تحصيلی ” می گويد فرايند تطبيق به معنی فعالسازی و انباشت سرمايه های (فرهنگی و اجتماعی) است. نتايج تحقيق نشان می دهند که شبکه های حمايتی عامل متمايز کننده راههای مختلف تطبيق هستند. شبکه های حمايتی، به عنوان شکلی از سرمايه اجتماعی، شرط لازم برای فعالسازی سرمايه فرهنگی دانش آموزان تازه وارد هستند. ميزان سرمايه انباشته شده نيز بستگی به ميزان پيشرفت در فرايند تطبيق دارد [۵۶]. مين ژو و کارل ال بنکستون [۵۷] در بررسی جمع ويتنامی های مقيم نيواورلئان دريافتند که حفظ ارزشهای سنتی، مهاجران را در برقراری پيوند و حفظ اتحاد در اجتماع قومی ياری می رساند. اتحاد قومی به خصوص زمانی مهم است که مهاجران به تازگی به جامعه ميزبان وارد شده اند. ژو در مقاله خود “سرمايه اجتماعی در محله چينی ها” آثار روابط محسوس اجتماعی را بر فرايند تطبيق چينی - آمريکايی های جوان در اجتماع، در خانواده مهاجران و ما بين نسل جوان مورد بررسی قرار داده است [۵۸]. محله چينی ها به عنوان مبنای سرمايه اجتماعی، اسکان کودکان مهاجر را در جهات مطلوب تسهيل می کند. حمايت قومی محرک موفقيت تحصيلی است. علاوه بر اين، حفظ زبان مادری نيز نوعی سرمايه اجتماعی ايجاد می کندکه نقش مثبتی در موفقيت تحصيلی دارد. استانتون-سالازار و دورن بوش [۵۹] دريافته اند که دانش آموزان دو زبانه شانس بيشتری برای کسب حمايتهای نهادی مورد نياز برای بهبود وضعيت تحصيل و زندگی دارند. پوتنام در کتاب خود “بولينگ يک نفره” متذکر شده است “رشد کودک به شدت تحت تأثير سرمايه اجتماعی است” و ادامه می دهد “حضور سرمايه اجتماعی با نتايج مثبت متعددی خصوصا در امر آموزش مرتبط دانسته شده است” [۲]. بر طبق نظر وی در اين کتاب، اين نتايج مثبت حاصل سرمايه اجتماعی والدين در اجتماع هستند. در ايالاتی که سطح سرمايه اجتماعی بالاتر است، موفقيت تحصيلی نيز بيشتر است [۲]. وجه مشترک اين ايالات در اين است که در آنها والدين مشارکت بيشتری در امر تحصيل فرزندان خود دارند. هر جا که والدين مشارکت بيشتری در فرايند آموزش فرزندان داشته اند، معلمان موارد کمتری از بدرفتاری همچون حمل سلاح در مدرسه، درگيری فيزيکی، فرار از مدرسه و به طور کلی بی تفاوتی نسبت به تحصيل گزارش کرده اند [۲]. با استناد به ديدگاه پوتنام و ساير مدارک، برای درک رابطه بين سرمايه اجتماعی و آموزش، بايد ميزان مشارکت والدين در امور آموزش و مدرسه و ميزان سرمايه اجتماعی موجود در يک اجتماع را تعيين کرد. کلمن با نقل قول از کتاب پوتنام متذکر شده است که ما نبايد “قرار گرفتن جوانترها در حصر افراد بالغ نزديک به آنها - يعنی در رده اول و مهمتر از همه اعضاء خانواده- و سپس ساير افراد اجتماع را کم اهميت بدانيم” [۲]. اثرات احتمالی منفی سرمایه اجتماعی بعضی معتقدند سرمايه اجتماعی لزوما نتايج مثبت به دنبال ندارد. به عنوان مثالی از اين پيچيدگی ها می توان به فعاليت باندهای خشن و تبهکار که توسط روابط درون گروهی (سرمايه اجتماعی درون گروهی) تقويت شده اند، اشاره کرد. اين مثال اهميت تمايز بين سرمايه اجتماعی پيوندی و درون گروهی را (که آسانتر حاصل می شود) آشکارتر می سازد. در موارد وجود نتايج منفی، ميزان سرمايه اجتماعی درون گروهی در مقايسه با نوع پيوندی به مراتب بيشتر است. بدون سرمايه اجتماعی پيوندی، گروههای باندی ممکن است به انزوا و محروميت از مابقی جامعه کشانده شوند. اما نکته مهمتر اين است که ارتباط پيوندی آنها با ديگر گروهها، رابطه ای که نشان دهنده افزايش سرمايه اجتماعی است، ممکن است قطع شود. سرمايه اجتماعی درون گروهی شرط لازم توسعه نوع قدرمندتر يعنی سرمايه اجتماعی پيوندی است [۶۰]. انواع درون گروهی و پيوندی در صورتی که با هم در تعادل باشند می توانند سودمند باشند، در غير اين صورت ممکن است بر ضد هم عمل کنند. در حاليکه سرمايه اجتماعی می بالد و گروههای همگن توانمندتری به وجود می آيند، احتمال ايجاد سرمايه اجتماعی پيوندی کمتر می شود. سرمايه اجتماعی درون گروهی می تواند از عقايد يک گروه نيز در گذر زمان محافظت کند و باعث جذب افراد حول يک آرمان افراطی گردد. تقويت روابط تنگ نظرانه می تواند به مسائل عديده ای همچون به حاشيه رانده شدن قوميتها و انزوا بيانجامد. در موارد حاد، پاکسازی قومی هم ممکن است اتفاق بيافتد اگر رابطه بين دو گروه فوق العاده منفی باشد. در موارد خفيفتر، نتيجه انزوای بعضی اجتماعات در نقاطی مثل حومه شهرها در اثر وجود سرمايه اجتماعی درون گروهی و دور ماندن از مراکز توليد نوع پيوندی خواهد بود. سرمايه اجتماعی از ديدگاه سازمانی پوتنام نيز ممکن است عواقب منفی داشته باشد اگر نهادهای سياسی و دموکراسی در کشور به ميزان کافی استحکام نداشته و بنابراين گروههای صاحب سرمايه اجتماعی بر آنها غلبه کنند. در “جامعه مدنی و سقوط جمهوری وايمار” [۶۱] چنين آمده است که “مشکل اصلی آلمان در دوران ويلهمی و وايمر نه ضعف جامعه مدنی بلکه ضعف زيربنای سياسی بود”. زيرا که نهادهای سياسی آنقدر ضعيف بودند که مردم به راههای ديگر متوسل شدند. “آلمانها خود را به کلوپها، انجمنهای داوطلبانه، و سازمانهای حرفه ای مشغول کردند تا از سرخوردگی ناشی از شکستهای دولت مرکزی و احزاب سياسی خلاص شوند. در نتيجه ستونهای جمهوری وايمار را سست کرده و راه رسيدن هيتلر به قدرت را هموار کردند”. در اين مقاله، نويسنده مدعی است که هيتلر از آن جهت به سرعت به قدرت رسيد که توانست گروههای جامعه را برای رسيدن به يک هدف مشترک به حرکت در آورد. اگرچه در آن زمان جامعه آلمان يک جامعه “متحد” به حساب می آمد، گروههای مردم متفرق بوده و اعضاء آنها از مهارتهايی که در گروه کسب کرده بودند، برای پيشبرد جامعه استفاده نمی کردند. مردم در جمهوری وايمر به شدت درونگرا شده بودند. هيتلر توانست با توسل به هدف اعتلای آلمان به صدر قدرتهای سياسی جهان، بر اين خصوصيت مردم سرمايه گذاری کرده و گروههای منفصل را با هم متحد کند. نظم قديمی جهان در جنگ جهانی اول نابود شده بود و هيتلر معتقد بود که آلمان هم محق است و هم اراده آن را دارد تا به يک ابرقدرت جهانی تبديل شود. مطالعات بعدی پوتنام نشان دادند که مهاجرت و تنوع نژادی مانع رشد سرمايه اجتماعی و افزايش اعتماد عمومی مرتبط با آن می شوند [۶۲]. در اين مطالعات نشان داده شده است که در مناطق ناهمگون آمريکا، پاره ای از افراد سهمی در هيچ يک از انواع سرمايه اجتماعی درون گروهی و پيوندی ندارند. در جوامعی که مهاجرت به آنها زياد است (همچون ايالات متحده) يا ناهمگونی قومی بالاست (همچون اروپای شرقی) شهروندان در هر دو نوع سرمايه اجتماعی کمبود دارند و در کل سطح اعتماد در خارج از اجتماعات همگون بسيار پايين است. عدم تجانس باعث شده است که مردم حتی از نزديکترين گروهها و روابطشان دوری کنند و به جمعی از افراد شديدا منفرد تبديل شوند، نقطه مقابل اجتماع همبسته ای که قبلا در آن بودند. اين نتايج بر خلاف باورهای قبلی هستند که می گفتند تماس با تنوع [اجتماعی] سرمايه اجتماعی را چه از طريق پيوند زدن شکافهای اجتماعی مابين اقوام و چه از طريق تحکيم پيوندهای درون گروهی تقويت می کند. منابع ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ Portes, A. (1998). "Social Capital: Its origins and applications in modern sociology." Annual Review of Sociology 24: 1-24. ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ ۲٫۵ ۲٫۶ Putnam, R. D. (2000). Bowling alone: The collapse and revival of American community. New York, Simon and Schuster. ↑ Hanifan, L. J. (1916). "The rural school community center." Annals of the American Academy of Political and Social Science 67: 130-138. ↑ Bourdieu, P. (1972). Outline of a theory of practice. Cambridge, Cambridge University Press. ↑ Coleman, J. S. (1988). "Social capital in the creation of human-capital." American Journal of Sociology 94: S95-S120. ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ Foley, M. W. and B. Edwards (1997). "Escape from politics? Social theory and the social capital debate." American Behavioral Scientist 40(5): 550-561. ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ ۷٫۳ Alessandrini, M. (2002). "Is Civil Society an Adequate Theory?" Third Sector Review 8(2): 105-119 ↑ Arefi, M. (2003). "Revisiting the Los Angeles Neighborhood Initiative (LANI) - lessons for planners." Journal of Planning Education and Research 22(4): 384-399. ↑ Putnam, R. D. (1995). "Bowling alone: America's declining social capital." Journal of Democracy 6(1): 65-78. ↑ Halpern, D. (2005). Social capital. Cambridge, Polity Press. ↑ Moran, P. (2005). "Structural vs. Relational embeddedness: Social capital and managerial performance." Strategic Management Journal 26(12): 1129-1151. ↑ Evans, W. R. and C. M. Carson (2005). "A social capital explanation of the relationship between functional diversity and group performance." Team Performance Management 11(7/8): 302-315. ↑ Koka, B. R. and J. E. Prescott (2002). "Strategic alliances as social capital: A multidimensional view." Strategic Management Journal 23(9): 795-816. ↑ McGrath, R. J. and W. L. Sparks (2005). "The Importance of Building Social Capital." Quality Progress 38(2): 45-49 ↑ Putnam, R. D. (1993). Making democracy work. Civic traditions in modern italy. Princeton, NJ, Princeton University Press. ↑ Uzzi, B. and S. Dunlap (2005). "How to build your network." Harvard Business Review 83(12): 53-60. ↑ Bourdieu, P. (1986). The Forms of Capital. In Handbook of Theory and Research for the Sociology of Education. J. Richardson (eds). New York, Greenwood Press: 241-258. ↑ Bourdieu, P. (1983). Ökonomisches Kapital, Kulturelles Kapital, Soziales Kapital. In Soziale Ungleichheiten (Soziale Welt, Sonderheft 2). R. Kreckel (eds). Goettingen, Otto Schartz & Co.: 183-198. ↑ Lin, N. (2001). Social capital: A theory of social structure and action New York, Cambridge University Press. ↑ Nahapiet, J. and S. Ghoshal (1998). "Social Capital, Intellectual Capital, and the Organizational Advantage." Academy of Management Review 23(2): 242-266. ↑ Granovetter, M. S. (1973). "Strength of Weak Ties." American Journal of Sociology 78(6): 1360-1380. ↑ Hazleton, V. and W. Kennan (2000). "Social Capital: Reconceptualizing the Bottom Line." Corporate Communications: An International Journal 5(2): 81 - 87. ↑ Boisot, M. (1995). Information Space: A Framework for Learning in Organizations, Institutions and Culture. London, Routledge. ↑ Boland, R. J. and R. V. Tenkasi (1995). "Perspective Making and Perspective-Taking in Communities of Knowing." Organization Science 6(4): 350-372. ↑ Huber, F. (2009). "Social Capital of Economic Clusters: Towards a Network-Based Conception of Social Resources." Tijdschrift Voor Economische En Sociale Geografie 100(2): 160-170. ↑ Ellison, N., C. Steinfield, et al. (2007). "The Benefits of Facebook "Friends:" Social Capital and College Students' Use of Online Social Network Sites." Journal of Computer-Mediated Communication 12(3). ↑ Warner, W. L., J. O. Low, et al. (1963). Yankee City. New Haven, CT, Yale University Press. ↑ Bankston, C. L. and M. Zhou (2002). "Social Capital as Process: The Meanings and Problems of a Theoretical Metaphor." Sociological Inquiry 72(2): 285-317. ↑ Cox, E. (1995). A Truly Civil Society: The Boyer Lectures. Sydney, ABC Books. ↑ Schmidt In Alessandrini (2002). ↑ Walzer, M. (1992). Civil Society and American Democracy, Rotbuch Verlag. ↑ Lyons, M. (2001). Third Sector: The Contribution of Nonprofit and Cooperative Enterprise in Australia. St Leonards, Allen & Unwin. ↑ Onyx, J. (2000). "Power, Social Capital and Accountability." Third Sector Review 6(1,2): 59-70. ↑ Fine, B. (2000). Social Capital Versus Social Theory: Political Economy and Social Science at the Turn of the Millennium. London, Routledge. ↑ Harriss, J. (2001). Depoliticizing Development: The World Bank and Social Capital. London, Leftword/Anthem/Stylus. ↑ Dowley, K. M. and B. D. Silver (2002). "Social Capital, Ethnicity and Support for Democracy in the Post-Communist States." Europe-Asia Studies 54(4): 505-527. ↑ Moore, D., Ed. (2007). The World Bank: Development, Poverty, Hegemony. Scottsville, University of KwaZulu-Natal Press. ↑ ۳۸٫۰ ۳۸٫۱ Harell, A. (2009). "Equal Participation but Separate Paths?: Women's Social Capital and Turnout." Journal of Women Politics & Policy 30(1): 1-22. ↑ ۳۹٫۰ ۳۹٫۱ Eliasoph, N. (1998). Avoiding Politics : How Americans Produce Apathy in Everyday Life. Cambridge, Cambridge University Press. ↑ Vickers, J. (1997). Reinventing Political Science: A Feminist Approach. Halifax, Fernwood. ↑ Lin, N. (2001). Building a Network Theory of Social Capital. In Social Capital : Theory and Research. N. Lin, R. S. Burt and K. S. Cook (eds). New York, Aldine de Gruyter: 3-29. ↑ Bolin, K., B. Lindgren, et al. (2003). "Investments in Social Capital - Implications of Social Interactions for the Production of Health." Social Science & Medicine 56(12): 2379-2390. ↑ Sutherland, E. H. and D. R. Cressey (1978). Criminology. Philadelphia, Lippincott. ↑ Shah, D. V., N. Kwak, et al. (2001). ""Connecting" And "Disconnecting" With Civic Life: Patterns of Internet Use and the Production of Social Capital." Political Communication 18(2): 141-162. ↑ Ellison, N., R. Heino, et al. (2006). "Managing Impressions Online: Self-Presentation Processes in the Online Dating Environment." Journal of Computer-Mediated Communication 11(2). ↑ ۴۶٫۰ ۴۶٫۱ Cummings, J. N., B. Butler, et al. (2002). "The Quality of Online Social Relationships." Communications of the Acm 45(7): 103-108. ↑ Nie, N. H. (2001). "Sociability, Interpersonal Relations, and the Internet - Reconciling Conflicting Findings." American Behavioral Scientist 45(3): 420-435. ↑ Fernback, J. (1997). The Individual within the Collective. In Virtual Culture : Identity and Communication in Cybersociety S. Jones (eds). Thousand Oaks, CA, Sage. ↑ Boase, J. and B. Wellman. (2005). Personal Relationships: On and Off the Internet. In Handbook of Personal Relationships. A. L. Vangelisti and D. Perlman. (eds). Cambridge, Cambridge University Press. ↑ Coleman, J. S. and T. Hoffer (1987). High School and Beyond. ↑ Teachman, J. D., K. Paasch, et al. (1996). "Social Capital and Dropping out of School Early." Journal of Marriage and the Family 58(3): 773-783. ↑ ۵۲٫۰ ۵۲٫۱ Morgan, S. L. and A. B. Sorensen (1999). "Parental Networks, Social Closure, and Mathematics Learning: A Test of Coleman's Social Capital Explanation of School Effects." American Sociological Review 64(5): 661-681. ↑ Chen (2002) ↑ ۵۴٫۰ ۵۴٫۱ Sampson, R. J., J. D. Morenoff, et al. (1999). "Beyond Social Capital: Spatial Dynamics of Collective Efficacy for Children." American Sociological Review 64(5): 633-660. ↑ Marjoribanks, K. and Y. Kwok (1998). "Family Capital and Hong Kong Adolescents Academic Achievement." Psychological Reports 83(1): 99-105. ↑ Tang, H.-h. (2003). New Arrival Students in Hong Kong : Adaptation and School Performance. Hong Kong, University of Hong Kong. ↑ Zhou, M. and C. Bankston (1998). Growing up American: The Adaptation of Vietnamese Children to American Society. New York, : Russell Sage Foundation Press. ↑ Zhou (2000). ↑ Stanton-Salazar, R. and S. M. Dornbusch (1995). "Social Capital and the Reproduction of Inequality: Information Networks among Mexican-Origin High School Students." Sociology of Education 68: 116-135. ↑ Larsen, L., S. L. Harlan, et al. (2004). "Bonding and Bridging - Understanding the Relationship between Social Capital and Civic Action." Journal of Planning Education and Research 24(1): 64-77. ↑ Berman, S. (1997). "Civil Society and the Collapse of the Weimar Republic." World Politics 49(3). ↑ Putnam, R. D. (2007). "E Pluribus Unum: Diversity and Community in the Twenty-First Century the 2006 Johan Skytte Prize Lecture." Scandinavian Political Studies 30(2): 137-174. منبع: ویکی پدیا 7 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۹۰ سرمایه اجتماعی چیست؟ اگر سرمایه فیزیکی چیزی است که در ساختمان، زمین یا تجهیزات و مواد وجود دارد، سرمایه مالی چیزی است که یک فرد در بانک دارد(پول) و سرمایه انسانی هم چیزی است که در ذهن وجود دارد (آموزش مهارتهای مختلف)، سرمایه اجتماعی چیزی است که در روابط یا شبکههای خود با دیگر افراد داریم. از این حیث سرمایه اجتماعی آنگونه که از اسم آن پیداست، به مشارکت اجتماعی و همبستگی بیشتر ملی کمک میرساند. بر این اساس هماکنون دانشمندان علوم انسانی بر اهمیت این نوع سرمایه در حفظ انسجام اجتماعی تأکید دارند. در مطلبی که از پی میآید، پس از تاریخچه این مفهوم نزد جامعهشناسان بزرگ معاصر به اهمیت آن در معادلات اجتماعی اشاره میشود. بحث سرمایه اجتماعی در سال1919 در مقالهای توسط هنیفن از دانشگاه ویرجینیای غربی برای نخستینبار مطرح شد. وی یک تصویر اجمالی از سرمایه اجتماعی ارائه داد که بیشتر متوجه ابعاد انسانی و تربیتی این واژه بود اما با وجود اهمیت آن در تحقیقات اجتماعی تا سال1960 میلادی که توسط جین جاکوب در اثرش به نام مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکایی در برنامهریزی شهری به کار برده شد، شکل جدی بهخود نگرفت. به اعتقاد او، برای یک شهر شبکهها نقش اجتماعی را دارند. جین جاکوب سرمایه اجتماعی را شبکههای اجتماعی فشردهای میداند که در محدودههای قدیمی شهری در ارتباط با حفظ نظافت، نبودن جرم و جنایات خیابانی و دیگر تصمیمات در مورد بهبود کیفیت زندگی در مقایسه با عوامل نهادهای رسمی مانند نیروی حفاظتی، پلیس و نیروهای انتظامی، مسئولیت بیشتری از خود نشان میدهند. سپس این مفهوم در اقتصاد مورد استفاده قرارگرفت ولی در واقع این جیمز کلمن و تحقیق او در زمینه مشارکت در امر مدرسه در شهر شیکاگو بود که سبب جلب توجه امروزی به این مفهوم شد. سپس بوردیو و بعد در دهه1990 پاتنام از این مفهوم برای مطالعه نهادهای دمکراتیک در ایتالیا استفاده کردند. اکنون در ذیل به تعریف این مفهوم از نگاه اندیشمندان میپردازیم: پاتنام اولین توصیههای پاتنام به بحثهای سرمایه اجتماعی از اواخر مطالعات وی در طرح دولت محلی در ایتالیا آغاز شد. او با بهکارگیری مفهوم سرمایه اجتماعی میخواست تفاوتهای موجود در التزام شهروندی را با وضوح بیشتری به نمایش درآورد. او ابتدا به ارائه بحثهای مفصل شواهد خود در مورد عملکرد نهادهای نسبی و سطوح التزام شهروندی پرداخت و سپس تعریف خود را از سرمایه اجتماعی ارائه کرد: سرمایه اجتماعی اشارهکننده به مشخصات تشکیلات اجتماعی است؛ مشخصاتی چون اعتماد، معیارها و شبکهها که میتوانند با تسریع فعالیتهای هماهنگ، کارایی جامعه را بهبود بخشند. تعریف سرمایه اجتماعی توسط پاتنام در دهه 1990 کمی تغییر یافت. او در سال 1996 بیان داشت: منظور من از سرمایه اجتماعی، مشخصات زندگی اجتماعی- شبکهها، معیارها و اعتماد - است که سبب میشود تا شرکتکنندگان در فعالیت مشترک کاراتری برای تعقیب اهداف مشترک خود وارد شوند. 3عنصر اصلی اولیه از سال1993 تغییری نیافتهاند اما عنصر جدید ارائه شده « شرکتکنندگان» است که در واقع به جای جامعه از منافع سرمایه اجتماعی سود میجوید. پس از این پاتنام در اثر معروف خود اینگونه میگوید: هسته اصلی سرمایه اجتماعی همان شبکههای با ارزش است... ارتباطات اجتماعی بر مولدیت افراد و گروهها تأثیرگذار است. از نظر او، ارتباطات اجتماعی یعنی ارتباطات بین افراد، شبکههای اجتماعی و معیارهای تعامل و اعتمادی که ایجاد میشود. بوردیو بوردیو به آسانی به مفهوم سرمایه اجتماعی دست یافت و در حالی که کلمن و پاتنام با سنت آمریکای شمالی مشغول جستوجو در افکار سیاسی و اجتماعی بودند، بوردیو در واقع یک جامعهشناس اروپایی علاقهمند به مسئله دوام طبقه اجتماعی و دیگر انواع تعدی در مسئله بیعدالتی به شمار میآمد. تعریف واژهها توسط بوردیو، با توجه خاصی که به مفهوم سرمایه فرهنگی داشت، متفاوت از تعریف دیگران بود. وی در تحقیق به یادماندنی خود در مورد ذائقه و تشخیص در میان طبقه متوسط فرانسویها، که توجهی خاص به شاخصهای عملی سرمایه اجتماعی کرده بود، فقط یک شاخص سرمایه اجتماعی را ارائه داد؛ عضویت در باشگاههای گلف که چرخهای زندگی حرفهای را روغنکاری میکرد.بوردیو برای نخستینبار در سال 1973سرمایه اجتماعی را اینگونه تعریف کرد: سرمایه اجتماعی عبارت است از سرمایه ارتباطات اجتماعی که درصورت لزوم حمایتهای مفید را ایجاد میکند؛ سرمایهای از مقبولیت و احترام که غالبا زمانی که شخص میخواهد توجه مردم را در یک موقعیت اجتماعی مهم جلب کند، ضروری است و شاید مانند پول در حرفه سیاسی بهکار آید. او بعدا این تعریف را اصلاح کرد و گفت: سرمایه اجتماعی عبارت است از مجموع منابع فیزیکی در دسترس فرد یا گروهی که دارای شبکه نسبتا بادوامی از ارتباطات نهادینه شده با آشناییهای دوجانبه محترم هستند. کلمن همانند بوردیو، علاقه کلمن به سرمایه اجتماعی ناشی از کوششهای وی در تشریح ارتباطات فیمابین نابرابری اجتماعی و توفیقات در تحصیلات است. کلمن تعریف گستردهتری از سرمایه اجتماعی را در تالیف جامعهشناسی منطقی ارائه کرد. او سرمایه اجتماعی را به قرار زیر تعریف کرد: مجموعه منابعی که همراه ارتباطات فامیلی و مؤسسات اجتماعی جامعه است و در توسعه اجتماعی و ادراکی کودک یا فرد جوان مفید واقع میشود. این منابع برای افراد مختلف یکسان نبوده و در توسعه سرمایه انسان، کودکان و جوانان مزیت فوقالعادهای به حساب میآید. کلمن، اعتماد و تعهد را لازمه سرمایه اجتماعی یک گروه میداند. بهنظر او، سرمایه اجتماعی ترکیبی از ساختارهای اجتماعی مانند اشکال سرمایه مولد است و بدون آن نیل به برخی از اهداف میسر نیست. سرمایه اجتماعی منبعی برای کنش افراد است. برای مثال، گروهی از افراد که واقعا به یکدیگر اعتماد دارند در قیاس با گروهی که فاقد چنین اعتمادی در بین خود هستند از قوای همکاری بیشتری با یکدیگر برخوردارند. در یک اجتماع روستایی یک کشاورز علوفه را از کشاورز دیگر میگیرد و ابزار و ادوات کار کشاورزی را بهطور گسترده به یکدیگر قرض میدهند. سرمایه اجتماعی اجازه داده که هر کشاورز کارش را با حداقل سرمایه فیزیکی در قبابل ابزارها و تجهیزات لازم انجام دهد. کلمن تأکید میکند که سرمایه اجتماعی ضرورتا از بافت ویژهای برخوردار است. در واقع سرمایه اجتماع در رابطه اجتماعی و هنجارهای اجتماعی موجود بین گروههایی که کار مشارکتی را تسهیل میکنند وجود دارد اما این ضرورتا قابل انتقال به دیگر بافتها نیست. کلمن بر سودمندی سرمایه اجتماعی بهعنوان منبعی برای همکاری، روابط دوجانبه و توسعه اجتماعی تأکید میورزد. بهنظر کلمن، عواملی چون کمک، ایدئولوژی، اطلاعات و هنجارها به ایجاد و گسترش سرمایه اجتماعی کمک میکنند. سطوح سرمایه اجتماعی برخی نویسندگان، سرمایه اجتماعی را در 2سطح سازمانی و ملی بررسی و مطالعه کردهاند: سطح ملی : سرمایه اجتماعی در این سطح، اشاره به شبکهها، تعاملات و هنجارهایی دارد که کیفیت و کمیت تعاملات اجتماعی را شکل میدهد. سرمایه اجتماعی فقط مجموع نهادهایی که جامعه را تشکیل میدهند، نیست بلکه سبب انسجام این نهادها نیز میشود. سرمایه اجتماعی مجموعهای از هنجارهای موجود در سیستم اجتماعی است که موجب ارتقای سطح همکاری اعضای آن جامعه شده و موجب پایین آمدن سطح هزینهای تبادلات و ارتباطات میشود.سطح سازمانی: در تحقیقات کوهن و پروساک (2001) به ایده بررسی سرمایه اجتماعی در سطح سازمانها اشاره شده است. افرادی مانند کوهن و پروساک اعتقاد دارند که سرمایه اجتماعی میتواند به توسعه اقتصادی کمک کند. برخی از مزایای مورد اشاره توسط این افراد به شرح زیر است: «به اشتراک گذاشتن بهتر دانش، ایجاد روابط مبتنی بر اعتماد، ایجاد روح تعاون (درون سازمان، بین سازمان و مشتریان و شرکا)، کاهش نرخ جابهجایی، کاهش هزینه های استخدام، کمک به آموزش، ابقای دانش سازمانی، کاهش تغییرات نیروی کار، افزایش فعالیت مرتبط با ثبات سازمانی و درک مشترک». کلارک سون سرمایه اجتماعی را بهعنوان فرایند حل مشکل توصیف میکند. یک شخص به تنهایی نمیتواند سرمایه اجتماعی را ایجاد کند، ولی منبعی است برای افرادی که در شبکه روابط اجتماعی کم و بیش بلندمدت قرار میگیرند.اهمیت سرمایه اجتماعی سازمانی در این است که سبب اجتماع افرادی میشود (گروهها، تیمها، سازمانها و...) که با همدیگر بهطور موفقیتآمیز کارها را به پایان میرسانند. سرمایه اجتماعی در تعریفی دیگر در 3سطح مطرح و بررسی شده است: الف) سطح فردی؛ ب) سطح گروهی؛ ج) سطح اجتماعی. پاتنام و فوکویاما در مطالعاتشان بیشتر به سطح اجتماعی پرداختهاند. از نظر پاتنام سرمایه اجتماعی موجب شده تا نهادهای دمکراتیک حکومتی بهتر وظایف خود را انجام دهند و از نظر فوکویاما، سرمایه اجتماعی نظم اجتماعی را به طریق مؤثر و کارآمد حفظ میکند و تداوم میبخشد. ابعاد سرمایه اجتماعی سرمایه اجتماعی را از منظرهای مختلفی میتوان مطالعه کرد. موارد زیر ابعادی هستند که میتوانند ما را در تبیین بهتر سرمایه یاری کنند: 1.اعتماد (اجتماعی بین نژادها )، 2.مشارکت سیاسی، 3. عضویت در گروههای اجتماعی 4. ادیان و مذاهب. با این همه و متناسب با تعریف و ابعاد سرمایه اجتماعی، عوامل مؤثر در افزایش یا کاهش آن، یا محورها، معیارها و شاخصهایی برای اندازهگیری آن معرفی شده است که طیفی به نسبت گسترده را از مسائل کلان و خرد دربردارد: • اعتماد و میزان آن بین شهروندان و حکومت و نهادهای برآمده از آن • احساس امنیت • تعاملات اجتماعی، شامل روابط همسایگی، خویشاوندی، دوستی و کاری • نهادهای عمومی و مدنی • عضویت در مجامع، باشگاهها انجمنها و گروههای اجتماعی • تمایل به فعالیت در متن اجتماع و همکاریهای اجتماعی • دسترسی به اطلاعات و میزان اطلاعرسانی در سطح جامعه • تحملپذیری نسبت به تنوع و تکثر • ارزشمند دانستن زندگی • آگاهی عمومی • پایبندی حکومت به قانون و مقررات • احترام به یکدیگر • احساس وفاداری به کشور • تفکر عقلایی • نظمپذیری • کارآمدی حکومت • فساد در سطح حاکمیت و جامعه • شرکت در انتخابات • روزنامه خواندن. منبع: همشهری آنلاین 6 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۹۰ تاملی در معنا و مفهوم سرمایه اجتماعی چکیده: مفهوم سرمایه اجتماعی نوپا و دارای سه مولفه مهم اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی و مشارکت اجتماعی است که خود هم معلول و هم گسترش دهنده این سه مولفه است. ضمنا این سرمایه حیاتی، وابستگی و ارتباط متقابل و محکمی با سرمایه فیزیکی، اقتصادی و انسانی دارد، به تسریع توسعه اقتصادی و فرهنگی و اطلاعاتی و رشد و بالندگی جامعه یاری می رساند؛ موجب ایجاد حس همکاری و همیاری و مشارکت میان اعضای جامعه می شود؛ و مهم تر این که شرط لازم برای توسعه هر نظام اجتماعی، مقدمه ایجاد جامعه مدنی، گسترش دهنده حوزه عمومی، و به عقیده آنتونی گیدنز، به عنوان زیربنای ایجاد جامعه مدرن مطرح است. از دیگر سو با کاهش و افول سرمایه اجتماعی، شاهد تبعیض، نابرابری، مهاجرت، عدم حس اعتماد عمومی، کاهش مشارکت اجتماعی، افول امور خیریه، افزایش انحرافات و اعتیاد و فروپاشی خانواده و شکاف بین نسلی خواهیم بود که بررسی اهمیت و میزان تاثیر گذاری هر یک از این متغیرها خود به تحقیق مفصل اجتماعی نیازمند است. بر این مبنا بحث سرمایه اجتماعی اگرچه اولین بار در جریان تعاملات اقتصادی مطرح شده لکن از این مبدا به دیگر حوزه های علوم اجتماعی و سیاسی ورود پیدا کرد و امروزه به یکی از مهمترین منابع بهره برداری از نیروهای اجتماعی در جهت تعالی جامعه به حساب می آید. کلید واژه ها: سرمایه اجتماعی، اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی، مشارکت، نظام سیاسی، سرمایه اقتصادی، همکاری، عدالت، حکومت سیاسی، اقتدار، توسعه، جامعه مدنی. طرح مساله(مقدمه): در کنار دیگر مفاهیم مهم در نظام اجتماعی، سرمایه اجتماعی مفهومی جدید، پیچیده و مهم است. که امروزه به عنوان یکی از مهم ترین شاخصه های رشد و توسعه در هر جامعه ای مطرح است؛ شرط لازم برای پیشرفت جامعه، توسعه همه جانبه، ایجاد روابط گرم، گسترش انسجام اجتماعی، بسط مشارکت اجتماعی و اعتماد متقابل (فرد ـ جامعه ـ دولت) سرمایه اجتماعی است که متاسفانه در کشورهای جهان سومی مانند ایران، کمتر به این مقوله توجه می شود. این در حالی است که افول بیش از حد سرمایه اجتماعی در هر جامعه و کشوری به حتم جامعه را با مشکلات فرهنگی و سیاسی و اجتماعی روبرو می سازد که نهایت آن، فروپاشی اجتماعی است. سرمایه اجتماعی منابع موجود در تعاملات اجتماعی و نظام هدفمند همکاری و همیاری میان اعضای جامعه است که باعث ایجاد شبکه های روابط معقولانه، حس اعتماد و مشارکت بین افراد یک جامعه می گردد و در نهایت جامعه را در دسترسی به هدف مشترک و حفظ جامعه و همبستگی در آن کمک می کند. فرانسیس فوکویاما اندیشمند معاصر ساکن آمریکا معتقد است سرمایه اجتماعی مجموعه معینی ازارزشها و هنجارهای (چه صحیح و چه غلط) غیر رسمی است که اعضای جامعه در آن سهیم هستند و آنها را به انجام امور خاص در راستای حفظ جامعه هدایت می کند. پیر بوردیو جامعه شناس متاخر فرانسوی نیز با تقسیم بندی سرمایه ها در نظام اجتماعی به سه شکل اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بر آن است که سرمایه اجتماعی، ارتباطات و مشارکت اعضای یک جامعه برای نیل به اهداف آنهاست. اجمالا این مفهوم نوپا دارای سه مولفه مهم اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی و مشارکت اجتماعی است که خود هم معلول و هم گسترش دهنده این سه است. ضمنا این سرمایه حیاتی، وابستگی و ارتباط متقابل و محکمی با سرمایه فیزیکی، اقتصادی و انسانی دارد، به تسریع توسعه اقتصادی و فرهنگی و اطلاعاتی و رشد و بالندگی جامعه یاری می رساند؛ موجب ایجاد حس همکاری و همیاری و مشارکت میان اعضای جامعه می شود؛ و مهم تر این که شرط لازم برای توسعه هر نظام اجتماعی، مقدمه ایجاد جامعه مدنی، گسترش دهنده حوزه عمومی، و به عقیده آنتونی گیدنز، به عنوان زیربنای ایجاد جامعه مدرن مطرح است. از دیگر سو با کاهش و افول سرمایه اجتماعی، شاهد تبعیض، نابرابری، مهاجرت، عدم حس اعتماد عمومی، کاهش مشارکت اجتماعی، افول امور خیریه، افزایش انحرافات و اعتیاد و فروپاشی خانواده و شکاف بین نسلی خواهیم بود که بررسی اهمیت و میزان تاثیر گذاری هر یک از این متغیرها خود به تحقیق مفصل اجتماعی نیازمند است. نمودها و مصادیق سرمایه اجتماعی در هر جامعه ای قابل تبیین و مشاهده است. ایران، به علت مذهب مشترک، زبان مشترک، آیین و رسوم خاص، اعیاد و عزاداری ها، احترام عامه مردم به یک سری اصول و ارزشها و... دارای عناصری از اعتماد، انسجام و مشارکت اجتماعی است. مردم خصوصا بعد از انقلاب، در تظاهرات ها و راهپیمایی ها و نمازجمعه ها شرکت کرده اند، حضور فعال در جنگ داشته اند، در مسائلی نظیر سیل و زلزله و سقوط هواپیما و... همگی یک حس داشته اند در مسائلی نظیر حضور ایران در جام جهانی یا قهرمانی ورزشکاران و... نیز این حس مشترک که نماد و نمودی از سرمایه اجتماعی است، به آشکاری قابل مشاهده است. اما در عین حال سرمایه اجتماعی، عنصری ثابت و خنثی نیست، نظام و سیستم اجتماعی با هر تحریکی، ممکن است دچار نقص و انحراف در اعتماد اجتماعی؛ انسجام و مشارکت اجتماعی شود و سرمایه اجتماعی با کاهش مواجه شود و این مسئله مهم به تدریج مهاجرت، افسردگی، اعتیاد، نارضایتی عمومی و اغتشاش و فروپاشی را در پی خواهد داشت. اما برای حل این مسئله باید چه کرد؟ این مسئله ای که امروزه با گسترش ارتباطات در جامعه اطلاعاتی بیش از پیش مهم شده است. در قدم اول به نظر می رسد کارشناسان اجتماعی با روانشناسی اجتماعی و اقدامات جامعه شناختی و جامعه شناسی سیاسی و... باید عوامل و مولفه های آسیب زای اجتماعی را پیدا کنند تا با فرهنگ سازی و اقدامات اساسی، شاهد کاهش این آسیبها باشیم. با توجه به آنچه گفته شد در این مقاله بر آنم تا با تاملی هر چند مختصر اما دقیق در معنا و مفهوم سرمایه اجتماعی به درک صحیحی از آن رسیده تا انشاءالله در مراحل بعدی چنانچه دغدغه ذهنی ام بوده، جایگاه تئوریک و عملی این مفهوم را در ساختار نظام سیاسی ـ اجتماعی جامعه ایران بررسی نمایم. بحث اصلی: سرمایه اجتماعی واژه ای است که به تازگی وارد حوزه علوم اجتماعی گردیده است. درزمینه بررسی روند ویافتن علت وعوامل تاثیرگذاربرآن مطالعات وسیعی توسط صاحبنظران و دانشمندان علوم مختلف،ازجمله نظریه پردازانی همچون پیربوردیو، جیمزکلمن، رابرت پوتنام وفرانسیس فوکویاما صورت گرفته که تعاریف متعددی ازسرمایه اجتماعی ارائه کرده اند. اصطلاح سرمایه اجتماعی نخستین بار در اثر کلاسیک جین جاکوب، به نام مرگ و زندگی در شهرهای بزرگ آمریکایی به کاررفته است، این اصطلاح در دهه 1980 توسط جیمز کلمن جامعه شناس آمریکایی درمعنای وسیع تری مورد استفاده قرارگرفت و رابرت پوتنام دانشمند علوم سیاسی نفر دومی بود که بحثی قوی و پرشور را درمورد سرمایه اجتماعی و جامعه مدنی در ایتالیا و ایالات متحده برانگیخت. پیر بوردیو جامعه شناس فرانسوی نظریه بسط یافته ای ازسرمایه اجتماعی مطرح می کند. ازنظربوردیو سرمایه همزمان هم مربوط به علم اقتصاد است وهم مجموعه ای از روابط مبتنی برقدرت که قلمروها وتعاملات اجتماعی مختلفی را بوجود می آورد و معمولا نامرتبط با علم اقتصاد تصورمی شود. سرمایه فرآیندی است که ذاتا با قدرت پیوند دارد. درواقع استنباط بوردیو از سرمایه به گونه ایی است که او تقریبا سرمایه و قدرت را مترادف با هم می داند. او بین شبکه های اجتماعی که یک فرد درآنها جای گرفته، وازدل این این شبکه ها است که سرمایه اجتماعی پدیدارمی شود، و پیامدهای روابط اجتماعی، تفاوت قائل می شود. یعنی، شبکه های اجتماعی را نباید صرفا با تولیدات روابط اجتماعی برابردانست، زیرا چنین کاری شبکه های اجتماعی را نامرئی می سازد. شبکه هایی که می توانند بسیارمتراکم باشند ولی درعین حال به دلیل عدم دسترسی به آنها نمی توانند منابعی را تولید کنند. به نظربورديو سرمايه هرمنبعی است که در عرصه خاصی اثرگذارد و به فرد امکان دهد که سود خاصی را ازطریق مشارکت دررقابت برسرآن بد ست آورد. سرمایه از نظر بوردیو سه شکل اساسی دارد: اقتصادی: که قابل تبدیل شدن به پول است و به شکل حقوق مالکیت قابل نهادینه شدن است. فرهنگی: که دربرخی شرایط به سرمایه اقتصادی تبدیل می شود و به شکل کیفیت آموزشی نهادینه می گردد. سرمایه اجتماعی: که از تعهدات اجتماعی ساخته شده است و تحت شرایطی قابل تبدیل به سرمایه اقتصادی می باشد و یا ممکن است درشکل یک عنوان اشرافی نهادینه شود. پیر بوردیو بر تبدیل پذیری اشکال مختلف سرمایه به نوع اقتصادی آن تاکید دارد. وی سرمایه اقتصادی را به عنوان کارانسانی انباشته شده تعریف می کند. پس کنشگران ازطریق سرمایه اجتماعی می توانند دسترسی مستقیمی به منابع اقتصادی داشته باشند. آنها می توانند سرمایه فرهنگی خود را ازطریق تماس با کارشناسان یا افراد معتبرافزایش دهند ویا به گونه ای دیگر، آنها می توانند با موسساتی که اعتبارات با ارزش عرضه می دارند مرتبط شوند. جیمزکلمن مانند بوردیو مفهوم سرمایه اجتماعی را ازاقتصاد به جامعه شناسی آورد. کلمن سرمایه اجتماعی را برحسب کارکردی که دارد تعریف می کند. به عقیده او این مفهوم نه یک موجود منفرد، بلکه دربرگیرنده موجودیتهای مختلفی است که تمامی آنها در دو عنصر مشترک هستند، یعنی همه آنها جنبه ای ازساخت اجتماعی را درخود دارند و واکنش معینی ازکنشگران را دردرون این ساختار تسهیل می کنند. سرمایه اجتماعی همانند دیگر اشکال سرمایه مولد است و رسیدن به اهدافی را امکانپذیرمی سازد که درنبود آن، دسترسی به آن اهداف ناممکن خواهد بود. سرمایه اجتماعی همانند سرمایه مادی و سرمایه انسانی، کاملا قابل مبادله نیست، اما می تواند مختص به فعالیتهای مشخصی باشد. شکل مشخصی ازسرمایه اجتماعی که درتسهیل بعضی ازکنشها ارزشمند است، می تواند برای کنشهای دیگربی فایده و یا حتی مضرباشد. سرمایه اجتماعی برخلاف اشکال دیگرسرمایه درذات ساختارروابط میان کنشگران وجود دارد. کلمن پس از این تعریف از سرمایه اجتماعی، مجموعه های مختلفی از کنشها، پیامدها و روابط را سرمایه اجتماعی می نامد. ازنظراو سرمایه اجتماعی ذاتا قادربه کاراست و سرمایه اجتماعی هر آن چیزی است که به مردم و نهادها امکان عمل می دهد. بنابراین، سرمایه اجتماعی یک مکانیزم، یک شی و یا یک پیامد نیست، بلکه بطور همزمان هریک یا تمامی آنها است. سرانجام اینکه سرمایه اجتماعی ازنظرکلمن به لحاظ هنجاری و اخلاقی خنثی است. یعنی نه مطلوب است و نه نامطلوب. و صرفا با فراهم کردن منابع لازم، وقوع کنشها را امکانپذیر می سازد. سرمایه اجتماعی از نظر او یک شی واحد نیست. انواع چیزهای گوناگونی است که دو ویژگی مشترک دارند: 1) جنبه ایی ازیک ساخت اجتماعی هستند. 2) تسهیل گرکنشهای افراد درون ساختها هستند. فوکویاما تعریف دیگری ارائه می دهد. او سرمایه اجتماعی را اینگونه تعریف می کند: سرمایه اجتماعی را به سادگی می توان به عنوان وجود مجموعه معینی ازهنجارها یا ارزشهای غیررسمی تعریف کرد که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میانشان مجازاست، درآن سهیم هستند. مشارکت درارزشها وهنجارها به خودی خود باعث تولید سرمایه اجتماعی نمی گردد، چرا که این ارزشها ممکن است ارزشهای منفی باشد. رابرت پوتنام تعریف دیگری ازسرمایه اجتماعی ارائه می دهد. او برنحوه تاثیرسرمایه اجتماعی بررژیمهای سیاسی و نهادهای دموکراتیک تاکید کرده است. به نظر وی سرمایه اجتماعی مجموعه ای ازمفاهیمی مثل اعتماد، هنجار، شبکه های ارتباطی میان افراد یک اجتماع می باشد. سرمایه اجتماعی وسیله ای برای رسیدن به توسعه سیاسی واجتماعی درسیستمهای مختلف سیاسی است. پوتنام براعتماد تاکید زیادی می کند. ازنظراواعتماد و ارتبا ط متقابل درشبکه های اجتماعی به عنوان منابعی هستند که درکنشهای اعضاء جامعه موجود است. و بالاخره می توان گفت سرمایه اجتماعی ازمجموعه هنجارها و ارزشهای موجود درسیستمهای فکری، علمی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی جامعه منتج می شود و این هنجارها و ارزشها حاصل تاثیرنهادهای اجتماعی واقتصادی ما است که دارای ویژگی اعتماد متقابل، تعامل اجتماعی، احساس هویت جمعی و گروهی وغیره است. مفاهیمی همچون اعتماد، همکاری وهمیاری میان اعضاء یک گروه یا جامعه شکل دهنده نظامی هدفمند است که باعث دستیابی به اهداف ارزشمند گروه می شود. ازاین رو شناخت عوامل موثر درتقویت یا تضعیف سرمایه اجتماعی می تواند به جوامع، درگسترش ابعاد سرمایه اجتمای کمک نموده و موجب افزایش عملکرد اجتماعی واقتصادی افراد درجوامع گردد. ازجمله عناصرمهم سرمایه اجتماعی اعتماد ومشارکت است. اعتماد مردم به یکدیگر، مردم به حکومت و نهادهای اصلی جامعه، اعتماد نهادهای مذکوربه یکدیگر و اعتماد حکومت و این نهادها به مردم ، وجوه مختلف اعتماد اجتماعی را شکل می دهند. از سوی دیگردرستكاری، صداقت، وفای به عهد، انصاف وعدالت ارزش های اعتمادآفرین هستند. آزادی فعالیت مدنی و بسته نبودن راه و تشكیل نهادهای مستقل ازقدرت و حجیم نبودن دولت نیز مقوم و محرك مشاركت عمومی است. سرمایه اجتماعی دو وجه یا دو نوع دارد: 1) سرمایه اجتماعی درون گروهی (مثل خانواده) 2) سرمایه اجتماعی برون گروهی برخی از جامعه شناسان معتقدند که درایران نیازمند سرمایه اجتماعی برون گروهی هستیم تا روابط بین افراد تقویت شود. به عقیده آنها سرمایه اجتماعی درایران درقالب هیاتهای خود جوش مذهبی خود را نمایان می سازد. تشکیل هیاتهای عزاداری و کمک به زلزله زدگان و آسیب دیدگان وغیره ازجمله این موارد است. درشرایطی غیرازمواقع اضطراری و یا خاص سرمایه اجتماعی درجامعه کمرنگ شده و دربسیاری ازموارد دیده نمی شود. در ایران شکل مدنی سرمایه اجتماعی به صورتی کمرنگ به چشم می خورد. ایرانیان به کالاهای عمومی ازقبیل دموکراسی، امنیت اجتماعی وعدالت نیازدارند و باید درتوسعه این کالا ها همکاری کنند. به هراندازه هم که قانونهای مناسب و دقیقی برای اینگونه کالاهای عمومی وجود داشته باشد، تا اجتماع نخواهد و همکاری لازم را انجام ندهد حفظ اینگونه کالاهای عمومی غیرممکن است. درایران مفهوم همکاری گروهی و سرمایه اجتماعی، درروابط اجتماعی شناخته شده نیست و مردم به یکدیگراعتماد ندارند. میزان اعتماد افراد دردرون خانواده ها وآشنایان بیشترازمیزان اعتماد آنها به نهادها وارگانهای دولتی است. علاوه برآن میزان مشارکت غیررسمی افراد درکارها، مثل شرکت درانجمنهای خیریه و هیاتهای مذهبی و دید وبازدیدها بیشتر از میزان مشارت رسمی افراد درکارهایی مثل شرکت دراتخابات مختلف، برعهده گرفتن مسئولیت رسمی و ... است. در بررسی روند رو به کاهش سرمایه اجتماعی برون گروهی آمارها نشان می دهند که مردم به اعضاء خانواده و دوستان و اقوام خود بیشترازدولت و نهادها اعتماد دارند. طبق آماری که درطرح ارزشها و نگرشهای ایرانیان درسال 1380 توسط دفتر طرحهای ملی به دست آمده 88.4 درصد مردم به اعضاء خانواده خود بسیارزیاد اعتماد داشتند. این رقم درمورد اقوام 49 درصد، درمورد دوستان نیز 49 درصد بوده است. درمقابل مردم یکدیگررا تا اندازه 4.3 درصد قابل اعتماد ارزیابی کرده اند. این آمارخود نشانگرمیزان بالای عدم اعتماد مردم حتی نسبت به یکدیگر وشهروندان است که می تواند بازنمایی ازپایین آمدن اعتماد مردم به دستگاهها وارگانهای رسمی کشورباشد. این نوع بی اعتمادیها نسبت به یکدیگردرروابط خانوادگی نیزمشاهده می شود که می تواند سرچشمه بسیاری ازمشکلات و حتی طلاقها باشد. بر طبق آماربه دست آمده میزان طلاق از سال 71 تا 80 روندی صعودی داشته است. رواج قانون شکنی، بالا رفتن میزان تعهدات محضری و کنترل افراد، نرده کشی بین چهارراهها، حضورپلیس دراکثرمیادین و خیابانها، پایین آمدن میزان مشارکت رسمی سیاسی و اجتماعی شهروندان اعم ازحضور در انتخابات مجلس و شوراها تا رعایت حقوق شهروندی و بسیاری ازموارد دیگرازجمله موارد نزول اعتماد و مشارکت درجامعه است. درنتیجه می توان چنین نتیجه گیری کرد که میزان سرمایه درون گروهی درایران بیشتراز میزان سرمایه برون گروهی (اعتماد به دولت و مسئولین ) است. میزان همدلی و همکاری برون گروهی مردم که درجنگ عراق و زلزله بم نشان داده شد بسیارموقتی بود و ما بیشتر شاهد یک نوع همکاری و تعاون خود جوش به صورت هیاتهای غیررسمی بودیم. این نوع کنشها باید بوسیله جامعه شناسان بررسی شود وتوسط مدیران اجرایی تقویت گردد. سوالی که دراینجا مطرح می شود و لازم است به آن پاسخ شایسته ایی داده شود این است که: چرا سرمایه اجتماعی برون گروهی روندی رو به کاهش دارد؟ با توجه به آنچه گفته شد می توان ازروند رو به کاهش این نوع سرمایه سخن گفت. ولی پاسخ به چرایی آن مستلزم مطالعات بیشترواستفاده ازتئوریهای مناسب و ارائه فرضیه و رسیدن به مراحل اثبات یا رد آن است. گرد آوری تئوریها: دراین قسمت به تحلیل و بررسی نظریه های سرمایه اجتماعی " پیر بوردیو " و" رابرت پوتنام" می پردازیم. تئوریهای متعددی درتبیین تئوریک مساله" روند رو به کاهش سرمایه اجتماعی برون گروهی " مطرح است. ازجمله این تئوریها می توان به نظریه داد و ستد و بده بستان "زیمل"، نظریه سرمایه مالی باد آورده" برخی ازجامه شناسان ایرانی"، لزوم وجود شرایط بحرانی" مارکس"، تاکید برسرمایه اقتصادی" بوردیو" و رابطه حکومت سیاسی و سرمایه اجتماعی "پوتنام" اشاره کرد. همانگونه که دربالا ذکرشد، ازنظربوردیو سرمایه اقتصادی شکل غالب سرمایه است وسرمایه های فرهنگی و اجتماعی ابزاری هستند برای رسیدن به سرمایه اقتصادی. سرمایه های اجتماعی درممالک سرمایه داری ابزاری هستند برای تقویت و تثبیت جایگاه اقتصادی افراد. درواقع اگرسرمایه اجتماعی نتواند منجربه رشد سرمایه اقتصادی شود بی فایده است. ازنظربوردیو هدف نهایی رسیدن به سرمایه اقتصادی است و انواع دیگرسرمایه تنها بهانه هایی هستند برای دستیابی به این هدف. درمقابل به نظر پوتنام نوع رژیم سیاسی می تواند عامل کاهش یا افزایش سرمایه اجتماعی باشد. اومعتقد است دررژیمهای دموکراتیک شاهد افزایش اعتماد و سرمایه اجتماعی هستیم. اگر رژیم دموکراتیکی بوجود آید، افزایش سرمایه اجتماعی نیز رخ می دهد. به این معنی که در رژیمهای دموکراتیک کنترل فروپاشی اجتماعی صورت می پذیرد و سرمایه اجتماعی رو به افزایش می رود. درمقابل اما رژیمهای اقتدارگرا با اتخاذ رویکرد محافظه کارانه درایجاد انسداد دربرابراصلاحات دموکراتیک نقش مهمی را ایفا می کنند که درنتیجه سرمایه اجتماعی کاهش می یابد. با توجه به شرایط اقتصادی و سیاسی ایران درحال حاضربه نظرمی رسد که تئوری بوردیو مبتنی براهمیت شرایط اقتصادی و ابزاری بودن اشکال دیگرسرمایه درجهت دستیابی به اهداف اقتصادی کاربرد نداشته باشد. ما امروزه درشرایطی قرارداریم که دروهله اول نیازمند رشد و توسعه ابعاد سیاسی و اجتماعی درجامعه خود هستیم و روند روبه کاهش سرمایه اجتماعی برون گروهی با تئوری بوردیو قابل توضیح نمی باشد. جامعه ایران جامعه سرمایه داری نیست و اقتصاد آن هنوزدچارمشکلاتی است که سرمایه های فرهنگی و اجتماعی نمی توانند ابزاری برای رسیدن به شرایط مناسب اقتصادی باشند. اما قسمتی از تئوری پوتنام مبتنی برتغییررژیمهای سیاسی و دولتها و اثرآن برکاهش یا افزایش سرمایه اجتماعی قابل بحث و توجه است. دولت متمرکز تمامی حوزه ها و نهادها را زیر نظر خود دارد و تفویض قدرت صورت نداده است و درتمامی موارد حضور دولت احساس می شود که خود می تواند باعث کاهش سرمایه اجتماعی گردد. و در واقع افراد در تمام زمینه ها دولت را مقصر و مسئول می دانند و خود مشارکتی در حل امور و مشکلات نمی کنند و از طرف دیگر به دلیل سنگین شدن وظایف دولت و عدم مشارکت مردم در وظایف شهروندی و سیاسی، دولت نمی تواند ازعهده انجام وظایف به خوبی برآید و درنتیجه با بوجود آمدن مشکلات و نواقصی در انجام امور مختلف، مردم اعتماد خود را به دولت از دست می دهند و نسبت به تمام کارهای این دولت بدبین شده و او را از خود نمی دانند. درصورتیکه درشرایطی که دولت دموکراتیک وجود داشته باشد و دموکراتیزاسیون به مرحله تثبیت رسیده باشد با تفویض قدرت میان بخش خصوصی ومردم، وظایفی که برعهده دولت است کاهش می یابد و دولت تنها درنقش ناظر ایفای نقش می کند و کنترل امور را به دست خواهد داشت. درنتیجه انجام کارها با روندی روبه سرعت پیش رفته و درپی آن میزان رضایت مردم و نهایتا اعتماد آنها به دولت نیزافزایش می یابد. دراین شرایط شهروندان آن جامعه سعی دارند وظایف و تکالیف شهروندی خود را به نحو احسن انجام دهند که شرکت درانتخابات، همکاری در انجام وبرپایی گرد همایی ها، کمک به نهادها و ارگانهای مختلف برای ایجاد شرایطی جهت رفاه بیشتر و ... ازجمله این موارد است. نظریه پردازان علوم سیاسی همچنین نقش مهمی به تاریخ می دهند. کشورهایی که سابقه دموکراسی دارند معمولا در برقراری و تثبیت و تحکیم آن موفق ترند. همچنین باید درنظر داشت کشورهایی که افراد تصمیم گیرنده آن برسرقوانین بازی و نیزتبیین اهداف و وسایل سازمانهای دولتی، سیاسی و اجتماعی نسبتا متفق القولند، دراین جریانها موفق ترند. همچنین نباید نقش جامعه مدنی را در این روند از یاد برد. برخی ازکشورها برای افزایش روند دموکراسی می توانند تنها به تغییرنظام سیاسی بسنده کنند. درحالیکه نکته بسیارمهم تر برای برخی دیگراز کشورها تغیرات در ساختار اقتصادی و فرهنگی است. فرموله کردن دستگاه نظری: دراین تحقیق ازدو مولفه " نوع حکومت سیاسی" و " سرمایه اجتماعی" تئوری پوتنام برای نشان دادن نوع رابطه آنها استفاده می کنیم. دراین مدل نوع حکومت سیاسی برمیزان سرمایه اجتماعی اثرگذار است.درواقع با تغییرنوع حکومتهای سیاسی و شیوه حکومت، میزان سرمایه اجتمای وابعاد آن نیز تغییر می کند. هرچند نوع حکومت سیاسی برای تغییرروند سرمایه اجتماعی بالاخص از نوع برون گروهی آن شرط لازم و نه کافی است، اما نقش مستقیم آن را نمی توان نادیده گرفت. میان نوع حکومت سیاسی و سرمایه اجتماعی برون گروهی رابطه مستقیم وجود دارد؛ به گونه ای که هرچه حکومت مردمی ترباشد، سرمایه اجتماعی برون گروهی بیشترمی شود. درواقع درپی نوع حکومت سیاسی ازنوع دموکراسی ما انتظارافزایش سرمایه اجتماعی را داریم. به علاوه ممکن است با وجود توسعه اقتصادی میزان سرمایه اجتماعی افزایش یابد و نوع حکومت تاثیری برروند سرمایه اجتماعی نداشته باشد. قومهای بدوی دارای انسجام ومشارکت و اعتماد متقابل بودند ولی نوع حکومت سیاسی آنها نه تنها ازنوع دموکراسی نبوده بلکه ازنوع پدرسالاانه واقتدار طلب بوده است. طبق بررسی های انجام شده، آمریکا با اینکه دارای رشد اقتصادی مناسبی است و از یک حکومت دموکراسی بهره مند است هرروزه شاهد کاهش سرمایه اجتماعی است. تعریف مفاهیم: دراین قسمت به تعاریف نظری وعملی مفاهیم اصلی تئوری پوتنام و توضیح ابعاد سرمایه اجتماعی می پردازیم. دراین تحقیق مفهوم سرمایه اجتماعی با ابعاد مشارکت اجتماعی،انسجام اجتماعی و اعتماد اجتماعی که خود دارای معرفهای متفاوتی هستند سنجیده شده است و نوع حکومت سیاسی به طورخلاصه با ابعاد دموکراسی، اقتدارگرا و مشروطه مورد سنجش قرارگرفته است که هر یک دارای معرفهای گوناگونی هستند. ابتدا به تعاریف نظری مفاهیم و درادامه به تعریف نظری وعملی ابعاد هرمفهوم وذکرمعرفها پرداخته می شود. سرمایه اجتماعی: گاه درمعنای وسیع به کارمی رود و ثروت اجتماعی و حتی درآمد اجتماعی ازآن برمی آید و گاه درمعنای محدود، منابع و تجهیزات غیرفردی وغیرخصوصی را شامل می شود. سرمایه اجتماعی آن چیزی است که با سرمایه جامعه پدید آمده ومورد استفاده همگان است. سرمایه اجتماعی مجموعه ای ازاعتماد، هنجارها و شبکه هایی است که موجب مشارکت می شوند. درواقع وسیله ایی برای رسیدن به توسعه سیاسی و اجتماعی درسیستمهای مختلف سیاسی است. در این تحقیق، سرمایه اجتماعی را به واسطه ی ابعاد آن و سپس معرفها ودرآخرمتغییرهایی که در مراحل بعد تهیه می شوند می سنجیم. ازجمله ابعاد سرمایه اجتماعی می توان به مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی واعتماد اجتماعی اشاره کرد. که هریک ازاین ابعاد دارای معرفهایی هستند و بنا به مقتضیات روند تحقیق می توان برای آنها متغیرهایی تعریف کرد. مشارکت اجتماعی: شرکت فعالانه انسانها درحیات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و به طورکلی تمامی ابعاد حیات می باشد. مشارکت اجتماعی به آن دسته ازفعالیتهای ارادی دلالت دارد که ازطریق آن اعضاء یک جامعه درامورمحله، شهرو روستا به طورمستقیم یا غیرمستقیم در شکل دادن حیات اجتماعی مشارکت دارند. شبکه های مشارکت مدنی یکی ازاشکال ضروری سرمایه اجتماعی می باشند و هرچه این شبکه ها درجامعه ایی متراکم ترباشند احتمال همکاری شهروندان درجهت منافع متقابل بیشتر است. شبکه های مشارکت مدنی هنجارهای قوی معامله متقابل را تقویت می کنند. این هنجارها شبکه های ارتباطی که به کسب حسن شهرت و وفای به عهد وپذیرش هنجارهای رفتارجامعه محلی متکی است را تقویت می گرداند. شبکه های مشارکت مدنی ارتباطات را تسهیل می کنند و جریان اطلاعات را درمورد قابل قبول بودن افراد بهبود می بخشند. در کار پوتنام مشارکت به دوحوزه عمومی و داوطلبانه تقسیم می شود. حوزه عمومی به مشارکت درانتخابات و مسائل مربوط به وظایف شهروندی است و درامرداوطلبانه انواع مشارکتهایی است که به خواست فرد انجام می پذیرد. دراین تحقیق مشارکت اجتماعی با معرفهایی ازقبیل شرکت درانتخابات مجلس و شوراها و... ، شرکت دربحثهای سیاسی، فعالیت درستادهای انتخاباتی، علاقه مندی به برنامه های صدا وسیما وتعیین متغیرهای مناسب مورد سنجش قرارمی گیرد. انسجام اجتماعی: توافق جمعی میان اعضاء یک جامعه که حاصل پذیرش و درونی کردن نظام ارزشی و هنجاری یک جامعه و وجود تعلق جمعی و تراکمی ازوجود تعامل درمیان افراد آن جامعه است. دورکیم دو مفهوم انسجام مکانیکی وارگانیکی را از هم متمایزمی کند. دراین تفکیک جوامع سنتی مبتنی برانسجام مکانیکی و شبکه های اجتماعی نزدیک به هم و بر پایه روابط ابرازی است وجوامع مدرن مبتنی برانسجام ارگانیکی با روابط ابزاری آمده است. جاناتان ترنر به نقل ازدورکیم می گوید انسجام وقتی رخ می دهد که عواطف افراد بوسیله نمادهای فرهنگی تنظیم شوند، جایی که افراد متصل به جماعت، اجتماعی شده باشند، جایی که کنشها تنظیم شده و بوسیله هنجارها هماهنگ شده اند وجایی که نابرابریها قانونی تصور می شوند. دراین تحقیق انسجام اجتماعی را با معرفهایی همچون میزان پایبندی به تعهدات، کمک به هنگام گرفتاریها، شرکت درمراسم خانوادگی، احترام کوچکتر به بزرگتر و نهایتا تعیین متغیرهای مناسب مورد سنجش قرارمی دهیم. اعتماد اجتماعی: دلالت برانتظارات و تعهدات اکتسابی وتایید شده به لحاظ اجتماعی که افراد نسبت به یکدیگرو نسبت به سازمانها ونهادهای مربوط به زندگی اجتماعیشان دارند. . اعتماد دارای دوبعد می باشد. امنیت شخصی، انتظارهمکاری و سود متقابل. جوامعی که فاقد اعتماد اجتماعی و همکاری متقابل بین افراد هستند گسیختگی و شکافهای ژرفی میان گروههای اجتماعی مشاهده می گردد. آنتونی گیدنز اعتماد را عامل احساس امنیت وجودی می داند که موجود انسانی منفرد را درنقل و انتقالها دربحرانها و درحال وهوایی آکنده ازخطرهای احتمالی قوت قلب می بخشد. دراین تحقیق اعتماد اجتماعی با معرفهایی همچون صداقت، عدالت، انصاف، وفای به عهد و... و تعیین متغیرهای مناسب سنجیده خواهد شد. هرچند اعتماد اجتماعی دارای وجوه مختلفی مثل اعتماد مردم به یکدیگر، اعتماد مردم به حکومت و نهادهای اصلی جامعه، اعتماد نهادها به یکدیگرواعتماد حکومت و نهادها به مردم می باشد. اما دراین تحقیق به طورمفصل به تمام این ابعاد نمی پردازیم وفقط اعتماد مردم به یکدیگرومردم به حکومت مورد بررسی قرارمی گیرد. حکومت سیاسی: یک فرآیند اعمال سیاستها و تصمیمات توسط مقامات رسمی دریک دستگاه سیاسی است. که این حکومت می تواند اقتدارگرا، پادشاهی، نظامی، جمهوری، مشروطه، دموکراسی و ... باشد. حکومت دموکراتیک: دربررسیهای متاخر، ارتباطات فیمابین رشد اجتماعی ودموکراسی پارلمانی که به عنوان انتخاب رهبران ازطریق آراء اکثریت و وجود حق رای همگانی بوسیله یک نظام رقابتهای حزبی عمل می کند مورد پژوهش قرارگرفته است. روشی درحکومت که مبتنی براراده ملت است و اعمال نظراکثریت مردم در روشهای حکومت تلقی می شود. دراین تحقیق دموکراتیک بودن یا نبودن حکومت با معرفهایی ازقبیل میزان تفویض قدرت دولت به بخشهای خصوصی، میزان اصلاحات، میزان حضورمردم درسازندگی و ... توسط متغیرهای مناسب سنجیده شده است. درابتدا برای فهم بیشترکلمه اقتداررا معنی می کنیم و بعد ازآن به نوع حکومت اقتدارطلب می پردازیم. اقتدار: کیفیتی انتزاعی و وجهی ازیک رابطه است که درآن یک شخص فرمان می دهد و دیگری فرمان می پذیرد و به استثنای موارد لجبازی، فرمانبرداری از اقتدار با میزانی از تمایل صورت می گیرد. اقتدار را غالبا قدرت بالفعل تعریف کرده اند یعنی قدرتی که مستلزم اطاعت است. هربرت سیمون معتقد است اقتدار اختیار تصمیم گیری برای هدایت اقدامات دیگران است. اقتدار رابطه میان دو نفر، یکی فرادست و دیگری فرودست است. حکومت اقتدارطلب: رژیمی که درآن قدرت دردست یک رهبر یا گروهی ازبرگزیدگان خودکامه متمرکزاست. استقرار رژیم سلطه طلب، پاسخ سرمایه داری به جنبش انقلابی توده هااست. درشرایطی که تعادل قدرت درپارلمان ودیگرنهادهای سیاسی به سرعت درحال تغییر برضد سرمایه داری است. برخی ازویژگیهای رژیمهای سلطه طلب به شرح زیراست: 1) افزایش ناگهانی قدرت رئیس دولت که عملا کارکردهای رئیس حکومت را نیزاعمال می کند. 2) سلب حقوق و اختیارات پارلمان. 3) تضعیف نهادهای مبارزه وفشاراجتماعی که می توانستند برسیاست حکومتی اعمال نفوذ کنند. دراین تحقیق ازمعرفهایی که به عنوان ویژگی این نوع حکومت آمده استفاده شده است. حکومت مشروطه: نوعی ازحکومت پادشاهی است که درآن برخلاف حکومت استبدادی، قدرت پادشاهی مطلق نیست بلکه مشروط است. حکومت سلطنتی مشروطه دارای قانون اساسی بوده و برای اداره کشور نهاد انتخاباتی مانند مجلس عوام یا خواص دارد. این نوع ازحکومت میزانی از دموکراسی و قانون گرایی را درخود دارد و معمولا در اثر رفرم یا انقلاب درحکومتهای پادشاهی ایجاد می شود. دراین تحقیق میزان مشروطیت را با معرفهایی که درنهایت به متغیرهایی منجرمی شوند مورد سنجش قرارمی دهیم. معرفهایی ازجمله وجود مجلس درجامعه مشروطه، انجام تدابیری جهت تدوین قانون مدون درجامعه، وجود حکومت سلطنتی مشروط به قانون،... هرچند هریک از مفاهیم بکاررفته درفرضیه تحقیق درسطح اسمی هستند اما با تبدیل هریک از معرفها و متغیرها به سطوح ترتیبی وفاصله ایی و با ساختن گویه های مناسب جهت اندازه گیری آنها از آزمونهای مختص به متغیرهای کیفی– کمی بهره می گیریم. با توصیف تاثیرسرمایه اجتماعی پوتنام بر( Harriss & de renzio1997) به طور مثال توسعه صریحا می گویند دربحث مربوط به محلات فقیرنشین ومشکلات جامعه، درکل سرمایه اجتماعی به نوش دارویی تبدیل شده است و استدلال می کنند که سرمایه اجتماعی با تعریف مجدد پوتنام دیگرمعیارمناسبی برای توسعه اتصادی محلی اجتماعی نیست. علاوه بر آن با توجه به نوع حکومت دموکراسی آمریکا تئوری پوتنام جواب نمی دهد به این معنا که در آمریکا سرمایه اجتماعی روبه زوال است. نتیجه گیری: آنچه که می توان از آن بعنوان نتیجه ی این بحث یاد کرد رشد شبکه ای و غیر رسمی شاخصهای سرمایه اجتماعی است که می تواند نفوذ و اثربخشی آحاد جامعه را در تعاملات اجتماعی شدت بخشد. بر این مبنا به نظر می رسد اعتماد متقابل بر مبنای ارزشهای اخلاقی می تواند مهمترین پایه ی مقوم در تولید سرمایه اجتماعی باشد. چرا که این اعتماد چه در سطوح غیر رسمی در میان اعضای جامعه و چه بین حاکمیت با جامعه می تواند عوامل موثر در تولید و زایش سرمایه اجتماعی را بیش از پیش فعال نماید. ضمنا باید توجه داشت که این مساله بعنوان یک منبع نرم بالقوه برای تولید قدرت، اقتدار و مقبولیت سیاسی عمیقا در ایمن سازی ارکان یک حاکمیت سیاسی موثر و حائز اهمیت است. منابع: 1) آبرکرامی، نیکلاس-هیل، استفن، فرهنگ جامعه شناسی، ترجمه حسن پویان، چاپخش، 1367 2) آقا بخشی،علی،فرهنگ علوم سیاست،چاپار، چاپ اول،تهران، 1379 3) اکبری، امین، نقش سرمایه اجتماعی درمشارکت- یررسی تاثیرسرمایه اجتماعی برمشارکت سیاسی واجتماعی، پایان نامه کارشناسی ارشد،دانشگاه علوم اجتماعی تهران،1383 4) پاتنام، رابرت، دموکراسی وسنتهای مدنی، محمد تقی دلفروز،1380 5) رجب زاده، احمد، رفتارهای فرهنگی ایرانیان، وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی، دفترطرحهای ملی،1382 6) رحیق اغصان، علی، دانش نامه علم سیاست، فرهنگ صبا، چاپ اول،تهران،1384 7) رفیع پور،فرامرز، اعتماد و آنومی – آنومی یا آشفتگی اجتماعی، پژوهشی درزمینه پتانسیل آنومی درشهر تهران،1373 8) ساروخانی، باقر،درآمدی بردائره المعارف علوم اجتماعی،کیهان، تهران،1370 9) شایان مهر،علیرضا، دائره المعارف تطبیقی علوم اجتماعی، کتاب اول، کیهان، تهران،1377 10) شایان مهر،علیرضا، دائره المعارف تطبیقی علوم اجتماعی، کتاب سوم،کیهان،تهران،1380 11) غفاری، غلامرضا، تبیین عوامل اجتماعی وفرهنگی موثربرمشارکت اجتماعی واقتصادی سازمان یافته به عنوان مکانیسمی برای توسعه روستایی درایران،پایان نامه دکترا،دانشکده علوم اجتماعی تهران، 1380 12) فوکویاما، فرانسیس،پایان نظم-سرمایه اجتماعی و حفظ آن، ترجمه غلامعباس توسلی، انتشارات جامعه ایرانیان، تهران، 1379 13) فیروزآبادی، سید احمد، بررسی سرمایه اجتماعی و عوامل موثربرشکل گیری آن در شهرتهران، پایان نامه دکترا، دانشکده علوم اجتماعی تهران، 1384 14) کلمن، جیمز، بنیادهای نظریه اجتماعی، ترجمه منوچهرصبوری، نشرنی، تهران، 1377 15) گیدنز، آنتونی، تجدد و تشخص، ترجمه ناصرموفقیان، نشرنی ، چاپ اول، تهران،1378 16) محسنی تبریزی، علیرضا، بیگانگی مانعی برای مشارکت و توسعه ملی، نامه پژوهش،شماره 1 ، 1375 17) عبدی، عباس، دروغ آتشی بر جان سرمایه اجتماعی، روزنامه شرق، 4/6/1385 برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 18) علاقه بند، مهدی، درآمدی برسرمایه اجتماعی، مجله علوم اجتماعی فصل نو،1384 برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 19) فیلیپس، جیمز، اسطوره سرمایه اجتماعی درتوسعه جامعه، ترجمه امیرنصرت روحانی، فصلنامه اقتصادی – سیاسی آفتاب،1385 برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 20) ویکی پدیا،دانشنامه فارسی، 1385 برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام منبع: تابناک 6 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۹۰ سرمايه اجتماعي: ابعاد، ديدگاهها و شاخصها نویسندگان: دکتر باقر ساروخانی، امرالله امانی کلاریجانی چكيده: مقاله حاضر از سه قسمت تشكيل شده است. در قسمت اول پس از تعريف مفهوم سرمايه اجتماعي از نظر صاحبنظران عمده از جمله كلمن، پوتنام، فوكوياما و بورديو به اجزا و ابعاد سرمايه اجتماعي (ابعاد عيني و ذهني وابعاد اعتماد و پيوند) و زمينه تاريخي آن اشاره شده است. در قسمت دوم به مباني نظري سرمايه اجتماعي پرداخته شده است. صاحبنظران اجتماعي بر اهميت سرمايه اجتماعي و ابعاد و سطوح آن پرداخته و سعي در انتشار و بسط اين مفهوم نمودند. اين صاحبنظران سرمايه اجتماعي را در سه سطح خرد، مياني و كلان و در ابعاد مختلف ساختاري، هنجاري و شناختي مورد بحث و بررسي قرار دادند. در قسمت پاياني به سطوح و شاخصهاي سرمايه اجتماعي اشاره گرديده است. سرمايه اجتماعي از مفاهيمي است كه شاخصهاي آن در سطوح مختلف مورد توجه قرار داشته و از جمله مهمترين شاخصهاي آن ميتوان به مشاركت اجتماعي، اعتماد اجتماعي، ارتباطات و تعاملات بين افراد و گروهها، عدالت اجتماعي و غيره اشاره كرد. مقدمه: در سالهاي اخير، مفهوم سرمايه اجتماعي به معناي اين كه مشاركت كردن در گروه و جامعه ميتواند براي فرد منافع و كاركردهاي مثبت داشته باشد، يكي از رايجترين واژههايي است كه از علوم اجتماعي وارد ادبيات حوزههاي ديگر علمي و حتي وارد زبان عمومي شده است. تأكيد بر اهميت اثرات مثبت روابط اجتماعي بر روي فرد و نگراني و دغدغه نسبت به تنزل روابط اجتماعي معنادار در جوامع جديد، از مفاهيم و بحثهاي قديمي جامعهشناسي ميباشند و ميتوان گفت واژه سرمايه اجتماعي در اين معني، مفهوم نو و جديدي نيست و به آراي پيشكسوتان جامعهشناسي مانند كارل ماكس، اميل دوركيم و يا گئورك زميل بر ميگردد. به نظر اميل دوركيم، در شرايطي كه انسجام اجتماعي كاهش يابد و سنتها و هنجارهاي جامعه فرد را در رفتار اجتماعياش راهنمايي نكنند، فرد دچار بيهنجاري (آنومي) ميشود و بسياري از رفتارهاي ناهنجار، از جمله خودكشي، افزايش خواهند يافت. كارل ماركس در بحث معروف خود درباره «از خود بيگانگي» آثار منفي و مخرب تقسيم فزاينده كار بر روي انسانها را مطرح نموده و گئورك زيمل ادعا ميكرد كه شهرنشيني با بوجود آوردن عقلانيت ابزاري و تحريك شديد عصبي، باعث پيدايش دلزدگي در روابط اجتماعي و همچين بيتفاوتي انسانها نسبت به يكديگر ميشود. سؤالاتي كه اكنون ميتواند مطرح شود اين است كه با توجه به مسبوق به سابقه بودن مفاهيم انسجام اجتماعي، وحدت گروهي، ادغام بودن فرد درجامعه و امثالهم، اهميت يافتن مفهوم سرمايه اجتماعي از چه قرار است؟ به طور كلي ميتوان گفت كه تحقيقات معاصر درباره جامعه مدني (فوكوياما، 1379: 5) به اين نتيجه عام دست يافتهاند كه در نظام اجتماعي، سه عنصر مهم وجود دارند كه بعضاً با يكديگر متحاضم بوده و اگر بين آنها تعادل ايجاد نشود، جامعه با مشكل روبرو خواهد شد. اين حوزهها عبارتند از بازار (اقتصاد)، اجتماع و دولت. تجربه كشورهاي گوناگون نشان ميدهد كه تسلط و قدرت بلامنازع هر يك از اين حوزهها، ميتواند آثار مخرب و آسيبهاي جدي براي جامعه به همراه داشته باشد. دولت بسيار قدرتمند و يكه تاز به استبداد و استالينيسم منجر ميشود، در صورتيكه بازار افسار گسيخته و بدون نظارت به مافياهاي اقتصادي منجر ميشود (مانند روسيه بعد از فروپاشي شوروي) و اجتماع به خود رها شده نيز (آنچناكه توماس هابز در قرن هجده ادعا كرده بود) ميتواند به منازعات قومي وجنگ داخلي ختم شود (مانند يوگسلاوي) (شارعپور، 1383: 295) در چنين فضايي است كه طرح سرمايه اجتماعي جذاب به نظر ميرسد، يعني اين كه در قرن حاضر، با توجه به پيشرفتهاي تكنولوژيك و مخصوصاً فرآيند جهاني شدن، نيروهاي اقتصادي رونق فراواني يافتهاند و حيطه اثرگذاري آنها بسيار وسيع شده است، همچين دولتها با توجه به مسئوليتهاي هر چه بيشتري كه به عهده ميگيرند و نقش فعالي كه در بسياري از زمينهها بازي ميكنند بسيار قدرتمند و بزرگ شدهاند، در مقابل روابط اجتماعي و نقشي كه آنها درجامعه بازي ميكند، آرام آرام تضعيف شدهاند در چين فضايي صحبت كردن از اهميت روابط اجتماعي و اينكه اينگونه روابط ميتوانند كاركردهاي مثبت و منافعي داشته باشند جلب توجه ميكند. درواقع، واژه سرمايه اجتماعي كه دراواسط سالهاي 1980 توسط افرادي چون كلمن و يا بورديو مطرح گرديد، امروزه به يكي از مصطلحترين مفاهيم علوم انساني تبديل شده است. درعين حال وجود كلمه سرمايه درواژه سرمايه اجتماعي، تأكيد بر اين دارد كه سرمايه اجتماعي مثل سرمايه انساني يا سرمايه اقتصادي، مولد است، يعني فرد ميتواند از طريق سرمايه اجتماعي ارزشي بوجود آورد، كاري انجام دهد، به هدفي نايل شود، مأموريتي را به انجام برساند كه در صورت فقدان سرمايه اجتماعي، آن اثر بوجود نميآيد. طرح مساله انسان به طور ذاتی در تعامل و تقابل با دیگران نیازهای خود را بر طرف ساخته و گذران امور می کند. اثرات این کنشها و متقابل و نقش آنها تا حدی است که حذف آن ، زندگی را غیر ممکن می سازد. اما در این میان دانشمندان علوم اجتماعی با نگرشی کنجکاوا نه در جوامع، به شناسایی این کنشها پرداخته و به مجمو عه عواملی پی برده اند که آن را سر مایه اجتماعی نامیده اند. مفهوم سر مایه اجتماعی در بر گیرنده مفاهیمی همچون اعتماد ،همکاری و همیاری میان اعضای یک گروه یا یک جامعه است که نظام هدفمندی را شکل می دهند و آنها را به سوی دستیابی به هدف ارزشمند هدایت می کند. از این رو شناخت سرمایه اجتماعی می تواند جوامع را در گسترش ابعاد سرمایه اجتماعی کمک نموده و موجب افزایش عملکرد اجتماعی و اقتصادی افراد در جوامع گردد. اگر توسعه را به معنای بهبود استاندارد های زندگی و ارتقای مستمر کل جامعه و نظام اجتماعی به سوی زندگی بهتر و انسانی تر بدانیم چه عواملی می توانند پیش برنده این خواسته در یک واحد ملی باشند؟ پاسخ گویی به این سوال، ادبیات غنی و پردامنه ای را رقم زده است. تا قبل از دهه 70 ،مطالعات توسعه عمدتا" بر پا رامترهای تکیه و تا"کید داشت، در این دهه توجهات بیشتر به سوی عوامل اجتماعی و فرهنگی معطوف گشته است و در این چرخش نظری بر مقوله (سر مایه اجتماعی) متمرکز شده است. سرمایه اجتماعی اگر چه مفهومی نوین و نو پا در عرصه مطالعات اجتماعی است اما این مفهوم ریشه در روابط نوع بشر دارد . امروزه این امر مسلم است که رسیدن به توسعه ،جامعه مدنی، معیارهای جهان شمول و بستر مناسب برای زیست اجتماعی تنها با وجود سرمایه اجتماعی شکل می گیرد . سرمایه اجتماعی از طریق جریان های اطلاع رسانی مثل آموزش مربوط به مشاغل، تبادل عقاید، تبادل اطلاعات هنجارهای مربوط به معاملات در شبکه های اجتماعی، مشارکتهای مردمی، گروههای خود یاری، روحیه جمع گرایی در برابر فرد گرایی و نوع دوستی شکل می گیرد. سرمایه اجتماعی در بین گروه های دوستی،همسایگان، هم مسلکان، هم مدرسه ای ها، اعضاء کلوپ های ورزشی و...... قابل مشاهده است. در کل می توان سرمایه اجتماعی را زیربنا و زمینه ساز اصلی فرایند مدرنیزاسیون دانست، پس به دلیل قرار داشتن کشور ما در حالت گذار و ضرورت برنامه ریزی های همه جانبه به منظور دستیابی به توسعه پایدار و عبور از حالت گذار و رسیدن یه یک ثبات نسبی و واقعی، شناخت میزان و نوع سرمایه اجتماعی و به کارگیری عواملی که سبب افزایش این متغیر اجتماعی می شود، لازم است. ما نیز در این مقاله بر آنیم تا ضمن تعریف مفهوم سرمایه اجتماعی، به منظور روشن تر شدن ابعاد و فضای نظری آن، به بررسی مبانی نظری، ابعاد، اجزا و سطوح مختلف آن می پردازیم. در ادامه مطابق با ابعاد و سطوح مختلف سرمایه اجتماعی، به ارایه شاخص های این متغیر می پردازیم. ارایه شاخص های گوناگون سرمایه اجتماعی علاوه بر فهم عملی این متغیر، زمینه استفاده آن را در تحقیقات پیمایشی مهیا می سازد. ارایه شاخص های هر متغیر بیانگر شناخت همه جانبه آن در میدان عمل رفتاری یا اجتماعی است. تعريف سرمايه اجتماعي: 1- روابط دو جانبه، تعاملات و شبكههايي كه در ميان گروههاي انساني پديدار ميگردند و سطح اعتمادي كه درميان گروه و جماعت خاصي به عنوان پيامد تعهدات و هنجارهايي پيوسته با ساختار اجتماعي يافت ميشود. (الواني، 1383) 2- مجموعه هنجارهاي موجود در سيستمهاي اجتماعي است كه موجب ارتقاي سطح همكاري اعضاي آن جامعه گرديده و همچنين سبب پايين آمدن سطح هزينههاي تبادلات و ارتباطات ميگردد. در اين تعريف مفاهيمي نظير جامعه مدني و نهادهاي اجتماعي نيز داراي ارتباط مفهومي نزديك با سرمايه اجتماعي ميگردند (همان) قواعد، هنجارها، تعهدات، مبادله و اعتماد ايجاد شده در روابط اجتماعي، ساختارهاي اجتماعي و ترتيبات نهادي جامعه كه اعضاء را قادر ميسازد تا به اهداف فردي واجتماعي خود نائل گردند. (نارايان، 1997، 23) نهادها، روابط و هنجارهايي كه كيفيت وكميت تعاملات اجتماعي را شكل ميدهد. (بانك جهاني) با توجه به تعریف های فوق می توان گفت: سرمایه اجتماعی مجموعه نهادها، قوانين، عادات اجتماعي، ارزشها، باورها و قواعد رفتاري كه در جامعه مستقر و بر مناسبات اجتماعي اعضاي جامعه حاكم است. تعريف سرمايه و اجزاء آن از ديدگاه صاحب نظران رابرت پوتنام رابرت پوتنام سرمايه اجتماعي را مجموعه اعتماد، هنجارها، و شبكههاي پيوند كه همكاري را براي سود متقابل سهيل ميكند ميداند كه نتيجه آن انواع متفاوتي از كنشهاي جمعي است. (Winter, 2000-3) او سه شاخص براي سرمايه اجتماعي در نظر ميگيرد: آگاهي، مشاركت و نهادهاي مدني. جيمز كلمن كلمن در تعريف سرمايه اجتماعي از نقش و كاركرد آن كمك گرفته و تعريف كاركردي از سرمايه اجتماعي ارايه ميدهد. به نظر او سرمايه اجتماعي شيئي واحد نيست، بلكه انواع چيزهاي گوناگوني است كه دو ويژگي مشترك دارد: اول همه آنها شامل جنبهاي از يك ساخت اجتماعي هستند، دوم كنشهاي معين افرادي كه در درون يك ساختار قرار دارند را تسهيل ميكنند. شكل معيني از سرمايه اجتماعي در تسهيل كنش معين ارزشمند بوده و ممكن است براي كنشهاي ديگر بيفايده يا كمفايده باشد. كلمن معتقد است كه سرمايه اجتماعي نه در افراد و نه در ابزار فيزيكي توليد قرار دارد. او شاخصهاي زير را براي سرمايه اجتماعي در نظر ميگيرد: 1) تعهدات ايجاد شده 2) دسترسي اطلاعات 3) هنجارهاي اجتماعي 4) اقتدار 5) هويت (كلمن 1377، 160) از نظر كلمن سرمايه اجتماعي در نهايت براي افراد سرمايه انساني به همراه دارد. پير بورديو از نظر بورديو سرمايه اجتماعي جمع منابع بالقوه و بالفعلي است كه نتيجه مالكيت شبكه بادوامي از روابط نهادي شده بين افراد و به عبارت سادهتر، عضويت در گروه براي دستيابي به منابع آن گروه است. در واقع پيوندهاي شبكهاي ميبايست از نوع خاصي باشند، يعني مثبت و مبتني بر اعتماد. از نظر بورديو سرمايه اجتماعي در نهايت ميتواند سرمايه اقتصادي به همراه داشته باشد. (چلبي، 1375) از ديدگاه بورديو سرمايه اجتماعي دو شاخص اساسي دارد: 1) اعتماد 2) پيوند فرانسيس فوكوياما از ديد فوكوياما سرمايه اجتماعي وجود مجموعه معيني از هنجارها يا ارزشهاي غير رسمي است كه اعضاي گروهي كه همكاري و تعاون ميانشان مجاز است، در آن سهيم هستند. مشاركت در ارزشها و هنجارها به خودي خود باعث توليد سرمايه اجتماعي نميگردد، چرا كه اين ارزشها و هنجارها ممكن است به هنجارها و ارزشهاي منتهي باشد. فوكوياما در ارتباط با سرمايه اجتماعي دو نكته را تأكيد ميكند: 1) سرمايه اجتماعي متعلق به گروههاست نه افراد، به عبارت ديگر هنجارهايي كه شالوده سرمايه اجتماعي را تشكيل ميدهند در صورتي معني دارند كه بيش از يك فرد در آن سهيم باشند. 2) همكاري و همياري براي تمام فعاليتهاي اجتماعي (خواه بد و خواه خوب) ضروري است. پس ارزشها و هنجارهاي غير رسمي ميتواند مثبت و منفي باشد. (علاقهبند، 1384) از نظر فوكوياما سرمايه اجتماعي دو بعد اصلي دارد: 1) ارزشهاي غير رسمي 2) هنجارهاي غير رسمي با توجه به تعاريف و بيان اجزاي سرمايه اجتماعي، چهار جزء در همه آنها مشترك هستند كه ميتوان به عنوان ابعاد كاف سرمايه اجتماعي در نظر گرفت: 1) مشاركت در شبكهها 2) روابط متقابل 3) هنجارها و ارزشهاي اجتماعي 4) اعتماد (همان) زمينههاي تاريخي سرمايه اجتماعي در رابطه با زمينههاي سرمايه اجتماعي توافق چنداني وجود ندارد و تعريفي نيز كه ارائه ميشود، چندان همگون نيستند. اما اگر بخواهيم كاربردها، مقاصد و تعاريفي كه در علوم اجتماعي از اين مفهوم ميشود دستهبندي كنيم و پيشينه اين مفهوم را در آراي انديشمندان متأخر و كلاسيك جستجوكنيم، شايد در چند حيطه بتوان در رديابي آن پرداخت. دستهاي رديابي اين مفهوم را از كارل ماركس آغاز ميكنند. او در كتاب «سرمايه» به مسئله همبستگي از روي اجبار و ضرورت كه در آن قرار ميگيرند مانند وضعيت مهاجران و پناهندگان دريك جامعه، بدين معني كه شرايط منفي و بحراني افراد را بسوي استفاده از انرژي جمعي، تواناييهاي بالقوه جمعي، اتكاء به يكديگر و توسل به پشتيباني يكديگر و استفاده از پتانسيلهاي گروهي ترغيب ميكند. اين خاصيت، امروز نيز به نوعي در مفهوم سرمايه اجتماعي مطرح است، انرژي جمعي و اتكا به پشتيباني افراد در مناسبات جمعي، به نحوي كه با نتايج مثبت يا منفي افراد را گردهم جمع ميآورد. رويكرد ديگر در آرا جورج زيمل قابل بازشناسي است. يعني جايي كه او از مفهوم «بده بستان» يا «داد و ستد» صحبت ميكند. مبناي بده بستان هنجارها و قواعد رفتاري است كه افراد براي سامان دادن به مناسبات بين فردي، مبادلات و تعاملاتي كه براي بقاي خود ضروري ميدانند وضع ميكنند. البته با توجه به سود و منفعت در مقابل چنين سرمايهگذاري كه ميتواند هر شكلي به حوزه خود بگيرد افراد توقع دارند، كمك و لطفي كه نشان ميدهند جبران شود. برخي چنين تعبير ميكنند كه اين مطلب سود و نفع كه ضرر تا پاداش و سود آنی و زود هنگام را در بر نميگيرد، در مقابل ايثار و دگرخواهي قرار دارد. در اين رويكرد مفهوم سرمايه اجتماعي به داد و ستدهايي كه افراد در زندگي اجتماعي صورت ميدهد تقليل مييابد. البته با ملاحظات مشخص و منفعتي كه دير يا زود، انتظار برآورده شدن آن ميرود، اين نگاه به مبادلات اجتماعي امروز رواج بيشتري دارد. به عنوان مثال اين نگاه در ادبيات اقتصادي كه با نئوكلاسيكها آغاز شد و وجوه فلسفی آن از مكتب اصالت سود ريشه گرفته است وجود دارد. يا بطور كلي و مشخص در نظريه مبادله و كنش متقابل به آن پرداخته شده است. اين گروهها و گرايشها به سرمايه اجتماعي به نگاه دوم بر مبناي داد و ستد اجتماعي ميپردازد. رويكرد سوم كه اثرات عميق و نسبتاً فراگيري بر جاي گذاشته مباحثي است كه با «اميل دوركيم» آغاز و پس از او با «تالكوت پارسونز» پيگيري شد. اين افراد با نگاهي انتقادي و در پاسخ به بينشها و رويكردهايي كه مفهوم سرمايه را به مبادلات اقتصادي تقليل ميدادند، به طرح مفهوم ارزش پرداختند و تعبیرخود را به نوعي بر درون فكني ارزشي استوار كردند. يعني تعهداتي كه بر مبناي آنها، ارزشها و هنجارهاي اجتماعي است. اين روابط، تعاملات و همكاريها كه بطور عام به آن سرمايه اجتماعي ميگوييم ريشه در هنجارها و ارزشهاي جامعه دارند. چنين هنجارها و ارزشهايي افراد را فارغ از دغدغههاي معیشتی برقرارداد به ايفاي نقشها و اعمال خود ترغيب ميكند. اين نگاه نگرشي ارزشي به مسئله شكلگيري سرمايه اجتماعي دارد. يعني رويكردي كه مسائل ساختي، فرهنگي و تاريخي را در شكلگيري سرمايه اجتماعي دخيل ميداند و در تفاسيري كه ارائه ميدهد از اين مسائل بهره ميجويد.(چلبی،1375) در ادامه بايد از «ماكس وبر» نام برد. مباحثي كه وبر مطرح ميكند مفاهيمي است از جريانات فكري تأثيرگذار ديگر كه به مفهوم اعتماد معطوف است. اين سؤال كه اعتماد در متن رسمي وغيررسمي چگونه ساخته ميشود و در يك متن اجتماعي چه ملازماتي براي افراد به همراه دارد، در مفهومسازي سرمايه اجتماعي مؤثر بوده است. اين اعتماد، قراردادي است كه به سوي خطرپذيري كه به نوعي سود متقابل را براي آنها در بر دارد سوق دهد. اين خطر پذيري در روابط اجتماعي، براي كارهاي فردي و جمعي چيزي جز اعتماد نيست. اعتماد يعني آمادگي افراد براي اينكه در يك متن اجتماعي و در روابط اجتماعي بپذيرند كه بايد به ساير افراد اطمينان داشته باشند و البته به همان نحوه در مقابل سايرين نيز اطمينان نشان بدهند. بدين ترتيب ميبينيم كه در ريشهيابي اين مفهوم زمينههاي متنوعي تأثيرگذار بود. چنين برداشتهايي اصولاً مانعي درجهت ارايه تعريفي دقيق از مفهوم سرمايه اجتماعي به شمار ميآيند در تعاريف سرمايه اجتماعي و ابعاد و مسايل پيرامون آن توافق و همگوني چنداني وجود ندارد، اما بطور كلي اين زمينههاي نظري گسترده و كلي را ميتوان به عنوان ريشههاي نظري سرمايه اجتماعي در نظر گرفت كه هنوز هم هر يك هواداراني دارد، با توجه به سوگيريهايي كه در هر يك از اين نحلهها و جريانهاي فكري وجود دارد، تعاريف نيز متفاوت خواهد بود.(ازکیا و غفاری،1383) ولي فرانسيس فوكوياما علم سياسي اجتماعي آمريكايي تبار عقيدهاي ديگر دارد. فوكوياما در كتاب معروف پایان نظم (مبناي نخستين اصطلاح سرمايه اجتماعي را بدين صورت شرح ميدهد) كه اصطلاح سرمايه اجتماعي تا آنجا كه من از آن آگاه شدم، نخستين بار در اثر كلاسيك جين جاكوب" مرگ و زندگي شهرهاي بزرگ آمريكايي" (1961) بكار رفته است، كه در آن او توضيح داده بود كه شبكههاي اجتماعي فشرده در محدودههاي قديمي و مختلط شهري، صورتي ازسرمايه اجتماعي را تشكيل ميدهند و در ارتباط با حفظ نظافت،عدم وجود جرم و جنايات خياباني و ديگر تصميمات در مورد بهبود كيفي زندگي، در مقايسه باعوامل نهادهاي رسمي مانند نيروي حفاظتي پليس و نيروهاي انتظامي، مسئوليت بيشتري از خود نشان دهند.(فوکویاما،1379) ايوان لايت – جامعهشناس – اصطلاح سرمايه اجتماعي را دهه 1970و همچنین گلن لوري – اقتصاددان – نيز براي توصيف مشكل اقتصاد درون شهري بكار برد: آمريكاييهاي آفريقايي الاصل در محدوده اجتماعات خود فاقد اعتماد و همبستگي بودند، در حالي كه براي آمريكاييهاي آسيايي الاصل و ديگر گروههاي قومي اين اعتماد و همبستگي وجود داشت. همين فقدان اعتماد و همبستگي در ميان سياهان مبين نبود داد و ستد جزئي در ميان سياهان بود. در دهه 1980 اين اصطلاح توسط جيمز كلمن جامعهشناس در معناي وسيعتري مورد استفاده قرار گرفت و رابرت پوتنام دانشمند علوم سياسي نفر دومي بود كه بحثي قومي و پرشور را در مورد نقش سرمايه اجتماعي و جامعه مدني در ايتاليا و هم ايالات متحده بر انگيخت. در مجموع فرض بنيادين كه پشت ايده سرمايه اجتماعي قرار دارد نسبتاً ساده و روشن است يعني "سرمايهگذاري در روابط اجتماعي با پيوندهاي مورد انتظار". اين تعريف كلي با تغييرهاي گوناگوني كه بوسيله صاحبنظران و پژوهشگران سرمايه اجتماعي بيان شده سازگار است. افراد براي توليد سود در تعاملات و شبكههاي اجتماعي شركت ميكنند و منابع موجود در شبكههاي مشاركت، باعث افزايش سود ميشود. شبكههاي مشاركت به چند دليل منجر به افزايش سود در جامعه ميگردند: - شبكههاي اجتماعي جريان گردش و مبادله اطلاعات را تسريع و تسهيل ميكنند و آنان اطلاعات مفيدي در مورد فرصتها و گزينه های مختلف در اختيار فرد قرار ميدهند و هزينههايي را به مقدار زيادي در تعاملات اجتماعي كاهش ميدهند. - شبكهها، پيوندهاي اجتماعي را تقويت ميكند، منجر به انباشت قدرت اجتماعي ميشوند. اين امر نقش مهمي در تصميمات وگزينش خط مشي بازيگران اجتماعي دارد بعضي از پيوندهاي اجتماعي بواسطه موقعيتهاي استراتژيك خود در بر دارنده منابع با ارزشي هستند كه قدرت تصميمگيري و تأثيرگذاري فرد را افزايش ميدهند. - شبكه از فرد در مقابل تهاجمات و تجاوزات دفاع ميكند، همچنين شبكههاي اجتماعي هويت و شناخت فرد را تقويت ميكنند. دسترسي افراد به منابع از طريق شبكهها امكانپذير است و فرد بوسيله پيوندهاي اجتماعي شايستگي خود را تقويت ميكند. مباني نظري تحقيق نظريهپردازان سرمايه اجتماعي رابرت پوتنام رابرت پوتنام يكي از مهمترين نظريهپردازان سرمايه اجتماعي است. به باور او درحالي كه سرمايه مادي به دارائيهاي مادي و سرمايه انساني به ويژگيها و استعدادهاي افراد اشاره دارد، سرمايه اجتماعي ناظر بر ارتباطات و شبكههاي اجتماعي، هنجارها و اعتماد متقابل ناشي از آنهاست. از نظر پوتنام سرمايه اجتماعي بر قابليت جامعه براي ايجاد انواع انجمنهاي داوطلبانه دلالت دارد كه افراد را به همكاري با يكديگر و در نتيجه حفظ تكثرگرايي دموكراتيك تشويق ميكند (توسلی،1384). پوتنام مقوله سرمايه اجتماعي را مرتبط با جمع و جامعه ميداند و اين مفهوم را اينگونه تعريف ميكند: شبكهها ، هنجارها و اعتماد، شركت كنندگان را به همكاري جديتر و كارآمدتر براي دستيابي به هدفهاي مشترك قادر ميسازد، بنابراين پوتنام سرمايه اجتماعي را به عنوان همبستگي اجتماع محلي حاصل شده داراي ويژگيهاي ذيل ميداند: 1- وجود مجموعهاي متراكم از سازمانها و شبكههاي اجتماع محلي. 2- سطوح بالاي تعهد مدني يا مشاركت در شبكههاي اجتماعي محلي. 3- هويت محلي قوي و مثبت و نيز احساس تجانس و برابري با اعضاي اجتماع محلي. 4- هنجارهاي تعميم يافته محلي مربوط به اعتماد و كمك متقابل بين اعضاي اجتماع محلي و اينكه آيا آنها يكديگر را به لحاظ شخصي ميشناسند يا خير (ازكيا، 1383: 278). 5- شبكههاي مشاركت مدني تجسم همكاريهاي موفقيتآميز گذشته هستند كه ميتوانند همچون الگويي فرهنگي براي همكاريهاي آتي عمل كند.(همان) جيمز كلمن جيمز كلمن اولين محققي بود كه به بررسي تجربي مفهوم سرمايه اجتماعي و عملياتي كردن آن پرداخت. او در تحليل و تبيين سرمايه اجتماعي به جاي توجه به ماهيت و محتواي آن به كاركرد سرمايه اجتماعي توجه دارد. از نظر او سرمايه اجتماعي بخشي از ساختار اجتماعي است كه به كنشگر اجازه ميدهد با استفاده از آن به منابع خود دست يابد. اين بعد از ساختار اجتماعي شامل تكاليف و انتظارات، شبكهاي اطلاعرساني، هنجارها و ضمانتهاي اجرايي است كه انواع خاصي از رفتار را تشويق ميكنند يا مانع ميشوند، لذا براي سرمايه اجتماعي سه شكل را متصور ميشود: 1) تكاليف وانتظاراتي كه بستگي به ميزان قابل اعتماد بودن محيط اجتماعي دارند. 2) ظرفيت اطلاعات براي انتقال و حركت در ساختار اجتماعي تا بتوان پايهاي براي كنش فراهم آورد. 3) وجود هنجارهايي كه توأم با ضمانت اجرايي مؤثر باشند.(کلمن،1377) كلمن مطرح ميكند كه سرمايه اجتماعي بر كاركرد آن بنا شده است. سرمايه اجتماعي ذات واحدي نيست بلكه مجموعهاي از ذاتهاي گوناگون است كه دو عنصر مشترك دارند: اولاً همه آنها مشتمل بر جنبهاي از ساختارهاي اجتماعي هستند. ثانياً برخي كنشهاي خاص كنشگران اعم از اشخاص حقوقي يا حقيقي را در داخل محدوده ساختار تسهيل ميكند. پيربورديو (2000 – 1930) پير بورديو از اولين جامعهشناسان و محققاني است كه به تحليل سيستماتيك ويژگيهاي سرمايه اجتماعي پرداخت. براساس تعريف بورديو، سرمايه اجتماعي، حاصل جمع منابع بالقوه و بالفعلي است كه نتيجه مالكيت شبكه بادوامي از روابط نهادي شده بين افراد و به عبارت سادهتر، عضويت در يك گروه است. البته سرمايه اجتماعي مستلزم شرايطي به مراتب بيش از وجود صرف شبكه پيوندهاست. در واقع پيوندهاي شبكهاي ميبايد از نوع خاصي، يعني مثبت و مبتني بر اعتماد باشند. از نظر بورديو، سرمايه اجتماعي به عنوان شبكهاي از روابط وديعهاي طبيعي يا اجتماعي نيست، بلكه در طول زمان براي كسب آن بايد تلاش كرد. به تعبير او سرمايه اجتماعي محصول نوعي سرمايهگذاري فردي يا جمعي، آگاهانه يا ناآگاهانه است كه به دنبال تثبيت يا باز توليد آنگونه روابط اجتماعي است كه مستقيماً در كوتاه مدت يا بلند مدت قابل استفاده هستند. (شارعپور، 1384: 11) بورديو به منظور تحليل سرمايه اجتماعي در ابتدا انواع مختلف ديگر سرمايه را كه عبارتند از سرمايه اقتصادي، سرمايه فرهنگي و سرمايه نمادين تشريح نموده و سپس مطرح ميكند كه سرمايه اجتماعي عبارت است از شبكهاي از روابط فردي و جمعي كه هر فرد يا جمعي در اختيار دارد. اين تعريف باعث ميشود تا اولا" فضاهاي مفهومي سرمايه اجتماعي محدودتر شده و ثانياً آن را از ساير انواع سرمايهها به ويژه سرمايههاي فرهنگي و نمادين جدا نمايد.(بوردیو،1380) فرانسيس فوكوياما فرانسيس فوكوياما سرشناسترين نظريهپرداز در تلفيق سرمايه اجتماعي و اعتماد اجتماعي است كه مفهوم سرمايه اجتماعي را در چهارچوبي اقتصادي مطرح ميكند. لذا او با بهرهگيري از مفهوم سرمايه اجتماعي يك نظريه اعتماد اجتماعي تدوين ميكند و مطرح ميكند كه قدرت و كارآيي سرمايه اجتماعي در جامعه به ميزان پايبندي اعضاي آن ‹ جامعه به هنجارها و ارزشهاي مشترك و توانايي آنها براي چشمپوشي از منافع شخصي در راستاي خير و سعادت همگاني بستگي دارد. از نظر فوكوياما سرمايه اجتماعي تأثيري به سزایی بر كارآيي عملكرد اقتصادي مدرن دارد و شرط لازم براي ثبات ليبرال دموكراسي است. سرمايه اجتماعي جزء فرهنگي جوامع مدرن را كه از جهات ديگر از عصر روشنگري به بعد براساس نهادهاي رسمي، حاكميت قانون و عقلانيت سازمان يافتند، تشكيل ميدهد. چنين تلقي ميشود كه سرمايه اجتماعي نوعاً از وظايف «نسل دوم» اصلاحات اقتصادي است ولي برخلاف سياستها يا حتي نهادهاي اقتصادي، سرمايه اجتماعي را چندان نميتوان از طريق سياست عمومي ايجاد كرد يا شكل داد و از اين بحث او به تعريف سرمايه اجتماعي ميپردازد كه سرمايه اجتماعي شكل و نمونه ملموسي از يك هنجار غير رسمي است كه باعث ترويج همكاري بين دو يا چند فرد ميشود (تاجبخش، 1384). نانلين لين با طرح نظريه منابع اجتماعي (1982) مطرح نمود كه دستيابي به منابع اجتماعي و استفاده از آنها ميتواند به موقعيتهاي اجتماعي – اقتصادي بهتر منجر شود. لذا او در سالهاي اخير مفهوم سرمايه اجتماعي را به عنوان منابع نهفته در ساختار اجتماعي مطرح كرد كه با كنشهاي هدفمند قابل دسترسي ميباشد. از نظر لين منابع ارزشمند در اكثر جوامع ثروت، قدرت و پايگاه اجتماعي ميباشد و لذا سرمايه اجتماعي افراد را بر حسب ميزان يا تنوع ويژگيهاي ديگراني كه فرد با آنها پيوندهاي مستقيم وغيرمستقيم دارد قابل سنجش ميداند (توسلي، 1384: 10). از نظر لين دو عنصر مفهومي و مهم سرمايه اجتماعي «منابع نهفته» و «موقعيتهاي شبكهاي» ميباشد و نتايج سرمايهگذاريهاي افراد در روابط و شبكههاي اجتماعي در ارتباط با دو نوع كنش ابزاري و كنش اظهاري طبقهبندي ميشود كه براي كنش ابزاري سه نوع بازدهي اقتصادي (ثروت)، سياسي (قدرت) و اجتماعي (شهرت) و در كنش اظهاري سرمايه اجتماعي ابزاري است براي تحكيم منابع و دفاع در برابر از دست دادن احتمالي منابع و به سه نوع بازدهي سلامت جسماني، سلامت رواني و رضايت از زندگي اشاره می کند. ابعادو شاخص های سرمايه اجتماعي سرمايه اجتماعي داراي سه بعد اساسي است: 1) بعد ساختاري: شامل الگوي پيوندهاي ميان اعضاء گروه و تركيب سازماندهي اين اعضاء است. سلسله مراتب شبكه، تراكم و ميزان همگني گروه يا اعضاي گروه از جمله شاخصهاي عمده بعد ساختاري هستند. 2) بعد هنجاري: به كيفيت تعاملات وارتباط اعضاء در درون يك گروه اشاره دارد. در اين بعد شاخصهايي نظير اعتماد و ارتباط متقابل مطرح است. 3) بعد شناختي: كمتر قابل اندازهگيري بوده و ميتوان آن را ارزشهاي مشترك در ميان اعضاي يك گروه دانست. هنجارها، ارزشها، نگرش، باورها، فرهنگ شهري و ... در اين بعد قرار دارند. حال با توجه به اين سه بعد به بيان شاخصها وعناصري كه در هر بعد قرار دارند ميپردازيم. جدول شماره1: شاخص های سرمایه اجتماعی به تفکیک ابعاد ساختاری، شناختی و هنجاری [TABLE] [TR] [TD]بعد ساختاري [/TD] [TD=width: 209]بعد شناختي [/TD] [TD=width: 202]بعد هنجاری [/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 208]نقشها و قواعد [/TD] [TD=width: 209]هنجارها [/TD] [TD=width: 202]کیفیت روابط و تعامل اعضا [/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 208]شبكهها و روابط بين فردي [/TD] [TD=width: 209]ارزشها [/TD] [TD=width: 202]ارتباط متقابل بین اعضا [/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 208]رويهها [/TD] [TD=width: 209]نگرشها [/TD] [TD=width: 202]اعتماد اجتماعی [/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 208]روابط افقي [/TD] [TD=width: 209]باورها [/TD] [TD=width: 202]پیوند اجتماعی [/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 208]روابط عمودي [/TD] [TD=width: 209]فرهنگ شهري [/TD] [TD=width: 202]- [/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 208]ايجاد منافع مشترك [/TD] [TD=width: 209]همبستگي و انسجام [/TD] [TD=width: 202]- [/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 208]- [/TD] [TD=width: 209]همكاري [/TD] [TD=width: 202]- [/TD] [/TR] [/TABLE] سطوح (طبقهبندي) و شاخصهاي سرمايههاي اجتماعي سرمايه اجتماعي را در سه سطح خرد، مياني و كلان طبقهبندي ميكنيم. در سطح خرد سرمايه اجتماعي در قالب روابط فردي و شبكههاي ارتباطي بين افراد و هنجارها و ارزشهاي حاكم بر آنها مورد بررسي قرار ميگيرد. بر اين اساس سرمايه اجتماعي موضوعاتي چون شدت و كيفيت روابط و تعاملات بين افراد و گروهها، احساس تعهد واعتماد دو جانبه به هنجارها و ارزشهاي مشترك را شامل شده و به عنوان يك حس تعلق و پيوستگي اجتماعي است. (ازكيا و غفاري، 1384) در سطح مياني سرمايه اجتماعي هم جنبههايي از ساخت اجتماعي را داراست و همكشهاي خاص كنشگران را درون سيستم يا ساختار اجتماعي تسهيل ميكند. اين مفهوم ارتباطات افقي و عمودي را شامل ميشود و سازمانها و روابط بينابيني آنها اعم از باشگاهها، انجمنها، شركتها، احزاب و NGO ها در زمره آن قرار ميگيرد. در واقع سرمايه اجتماعي در روابط اجتماعي و هنجارهاي اجتماعي بين گروههايي كه كار مشاركتي ميكنند وجود دارد. (مسقطيان و موسوي، 1383) در سطح كلان سرمايه اجتماعي شامل روابط قراردادي و ساختاري نهادهاي كلان مانند دولت، حكومت سياسي و نظامهاي حقوقي و قضايي ميگردد. دراين سطح روابط و ساختارهاي رسمي مانند قوانين و مقررات حاكميت سياسي، ميزان مشاركت سياسي، شكلگيري نهادهاي سياسي و اجزاي سرمايه اجتماعي را تشكيل ميدهد. به عبارت ديگر در سطح كلان با سرمايه اجتماعي ساختاري سر و كار داشته كه اعتماد نهادي و اعتماد به حكومت ونيز اعتماد به نظامهاي تخصصي مؤلفههاي اصلي آن را تشكيل ميدهند. (ازكيا و غفاري، 1384) حال با توجه به اين سه سطح،شاخصهاي سرمايه اجتماعي را در هر كدام آن بيان ميكنيم: جدول شماره2: شاخص های سرمایه اجتماعی به تفکیک سطوح خرد، میانه و کلان [TABLE] [TR] [TD]سطح خرد [/TD] [TD=width: 205]سطح میانی [/TD] [TD=width: 201]سطح کلان [/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 215]بیگانگی اجتماعی [/TD] [TD=width: 205]تعاملات اظهاری [/TD] [TD=width: 201]مشارکت اجتماعی [/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 215]روابط همسایگی [/TD] [TD=width: 205]رضایت اجتماعی [/TD] [TD=width: 201]انسجام و خمبستگی اجتماعی [/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 215]روابط محلی [/TD] [TD=width: 205]تعهد اجتماعی [/TD] [TD=width: 201]وفاق اجتماعی [/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 215]مشورت و کمک گرفتن از دیگران [/TD] [TD=width: 205]هویت جمعی [/TD] [TD=width: 201]اعتماد اجتماعی [/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 215]علاقه به جامعه [/TD] [TD=width: 205]احساسات و عواطف مشترک [/TD] [TD=width: 201]عدالت اجتماعی [/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 215]خودیاری [/TD] [TD=width: 205]آرامش اجتماعی [/TD] [TD=width: 201]برخورد با مخالفان [/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 215]کمک کردن به دیگران [/TD] [TD=width: 205]استبداد گری [/TD] [TD=width: 201]پنداشت از دولت [/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 215]حضور در فعالیتهای اجتماعی مانند فعالیت در مدرسه،مسجد [/TD] [TD=width: 205]دسترسی به اطلاعات [/TD] [TD=width: 201]دین و ایمان [/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 215]فداکاری برای دیگران [/TD] [TD=width: 205]عضویت در NGOها و نهادهای مدنی [/TD] [TD=width: 201]آگاهی اجتماعی [/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 215]تعداد دوستان [/TD] [TD=width: 205]عضویت در گروههای محلی [/TD] [TD=width: 201]روابط بین نهادی [/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 215]میزان صداقت فرد [/TD] [TD=width: 205]عضویت در نهادهای اجتماعی [/TD] [TD=width: 201]نظم اجتماعی [/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 215]ایمان و تعلقات مذهبی [/TD] [TD=width: 205]احساس تعلق [/TD] [TD=width: 201]پیشرفت و توسعه اجتماعی [/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 215]آرامش روحی،روانی و جسمی [/TD] [TD=width: 205]اتحاد گروهی و محلی [/TD] [TD=width: 201]هویت اجتماعی [/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 215]احساس مسئولیت [/TD] [TD=width: 205]تعاون و همیاری اجتماعی [/TD] [TD=width: 201]باورهای اجتماعی [/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 215]احساس همدردی [/TD] [TD=width: 205]مشغولیت اجتماعی [/TD] [TD=width: 201]هنجارهای اجتماعی [/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 215] [/TD] [TD=width: 205]انتظارات متقابل [/TD] [TD=width: 201]ارزشهای اجتماعی [/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 215] [/TD] [TD=width: 205] [/TD] [TD=width: 201]آداب و رسوم اجتماعی [/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 215] [/TD] [TD=width: 205] [/TD] [TD=width: 201]نهادهای مدنی یا NGOها [/TD] [/TR] [/TABLE] البته لازم به ذكر است كه سرمايه اجتماعي هنوز هم شاخصهاي فراواني غير از اين شاخصها دارد كه بيان آن در يك مقاله امكانپذير نيست. همچنين همانطور كه فوكوياما در كتاب «پايان نظم» خود ميگويد موانع فراواني براي سنجش اين متغير وجود دارد كه سنجش سرمايه اجتماعي را مشكل ميكند. او سه دليل را براي موانع سنجش سرمايه اجتماعي بيان ميكند كه عبارتند از: 1) بعد كيفيتي سرمايه اجتماعي 2) چگونگي برخورد با اثرات مثبت خارج از گروه3) منفينگري در قبال افراد غير عضو (فوكوياما، 1379) البته پوتنام نيز در كنار اين مشكلات مزايايي را براي سنجش سرمايه اجتماعي در نظر ميگيرد كه به اين شرح است: الف: باعث ملموستر شدن اين مفهوم ميشود. زيرا بسياري از مردم آن را مفهومي انتزاعي ميدانند. ب: ما را تشويق ميكند كه در افزايش و تقويت سرمايه اجتماعي، سرمايهگذاري بيشتري كنيم.ج: به محققان و سازمانهاي اجتماعي در جهت سازماندهي سرمايه اجتماعي كمك ميكند. ) پوتنام،1377) نتيجهگيري: سرمايه اجتماعي از مفاهيمي است كه تقريباً به تازگي وارد ادبيات جامعهشناسي شده است. معقولات نظير حسن تفاهم، رفاقت و دوستي، احساس همدردي و روابط اجتماعي در بين اعضاي يك واحد اجتماعي از جمله نتايج سرمايه اجتماعي ميباشند. طي دو دهه اخير، رابرت پوتنام و جيمز كلمن با تحقيقات خود سرمايه اجتماعي را اعتبار ويژهاي بخشيدند. پوتنام با تأكيد بر ارتباط افقي بين افراد و كلمن با تكيه بر همكاريهاي عمودي و روابط بين افراد در نهادهاي مدني به عنوان وجود آورنده سرمايه اجتماعي از يك سو و برآيند سرمايه اجتماعي از سوي ديگر تأكيد كردند. از منظر توسعه پايدار، سرمايه اجتماعي در كنار ساير سرمايهها، جزئي تفكيك ناپذير از مجموعه ثروت هر ملتي است و يكي ازعوامل توسعه جوامع به شمار ميرود. وجود سرمايه اجتماعي به عنوان ساز و كاري براي ارتقاي توسعه بوده و فقدان و فرسايش آن مانعي براي توسعه اجتماعي است. قابل توجه است كه سرمايه اجتماعي از ويژگي خودزايي و خود مولدي برخوردار است. بدين معنا كه با استفاده مناسب از آن زمينه براي توليد و تقويت آن فراهم ميشود و عدم استفاده از آن موجب تقليل و نابودي آن ميشود و اين امر موجب تفاوت بين سرمايه اجتماعي و ديگر اشكال سرمايه شده است. فهرست منابع 1- ازکیا،م و غفاری،غ .1383. توسعه روستایی. تهران. نشر نی 2- ازکیا،م و غفاری،غ.1384. جامعه شناسی توسعه. تهران. انتشارات کیهان 3- الوانی. مهدی. 1381. سرمایه اجتماعی، مفاهیم و نظریه ها. فصلنامه مدیریت. شماره34-33.تابستان 4- الوانی، سید مهدی. 1383.سرمایه اجتماعی اصل محوری توسعه. نشریه تدبیر. شماره 120 5- بوردیو،پیتر. 1380. نظریه کنش. ترجمه مرتضی مردیها. تهران. انتشارات نقش نگار 6- پوتنام،رابرت. 1377. دموکراسی وسنت های مدنی. ترجمه محمد دلفروز. تهران. دفتر مطالعات سیاسی وزارت کشور 7- تاجبخش، کیان. 1384. سرمایه اجتماعی. ترجمه افشین خاکباز وحسن پویا، نشر شیرازه 8- توسلی،غلامعباس. 1384. مفهوم سرمایه اجتماعی در نظریه های کلاسیک وجدید. نامه علوم اجتماعی شماره 26. 9- چلبی،مسعود. 1375. جامه شناسی نظم. تهران. نشر نی 10- شارع پور،محمود. 1380.فرسایش سرمایه اجتماعی و پیامد های آن. نامه انجمن جامعه شناسی تهران. نشر کلمه 11- فوکو یاما. فرانسیس. 1379. پایان نظم. ترجمعه غلامعباس توسلی. تهران. انتشارات جامعه ایرانیان 12- کلمن ،جیمز. 1377. بنیاد های نظریه های جامعه شناسی. تهران. نشر نی 13- علاقه بند،مهدی. 1384.در آمدی بر سرمایه اجتماعی. مجله جامعه شناسی معرفت. شماره 42 14- مسقطیان،بهمن و موسوی،طاهر. 1383.چارچوب بندی مشارکت اجتماعی بر مبنای سرمایه اجتماعی. Winter,lan.2000.toward a theorized undersanding of family life and social capital - سرمایه اجتماعی غفور شیخی و سعیده مقوم برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام سرمایه اجتماعی غفور شیخی (ابعاد و شاخص های سرمایه اجتماعی) برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام سرمایه اجتماعی و جرم برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 6 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۹۰ سرمایه اجتماعی: سنجش در محله و شهر: چارچوب مفهومی مفهوم سرمايه در چهار دهه اخير دچار تحولات زيادي شده است. مفهوم سرمايه اجتماعي که اخيرا وارد ادبيات علوم مختلف شده است داراي شکل استعاره اي است و از عينيت کمتري برخوردار است، ضمن اينکه معاني متفاوت و کارهاي مختلف آن دامنه کاربرد اين مفهوم را بسيار زياد نموده است. سرمايه اجتماعي در پاره اي از موارد به سرمايه فردي اشاره دارد که در شبکه هاي اجتماعي گسترش ميابد و باعث ايجاد منابع قابل دسترس فردي مي شود. در پاره اي موارد نيز سرمايه اجتماعي به کيفيت روابط يا هنجارهاي رايج اشاره دارد که به عنوان دارايي جمعي قلمداد خواهد شد از خصوصيات سرمايه اجتماعي غني سازي کنش هاي اجتماعي و افزايش تمايل به مشارکت و اعتماد اجتماعي از جمله آثار مثبت سرمايه اجتماعي بر ابعاد اقتصادي و اجتماعي است. بورديو سرمايه اجتماعي را با نگاهي اقتصادي، منبعي تسهيل کننده براي دسترسي به خدمات گروهي مي داند .در حالي که کلمن با نگاهي انساني آن را از خصوصيات ساختار هاي اجتماعي دانسته که کنشگران را براي دستيابي به مقاصدشان کمک مي کند. پوتنام نيز با نگاهي اقتصادي اين نوع سرمايه را شامل اعتماد، هنجارها و شبکه هايي که زمينه ساز ايجاد همکاري و نزديکي مي گردد ناميده است. اولين بار ورود موضوع سرمايه اجتماعي به ادبيات مطالعات شهري در سال 1960 با کتاب جين جاکوب به اسم زندگي و مرگ شهرهاي بزرگ آمريکايي صورت گرفت. در اين کتاب رابطه سرمايه اجتماعي و نظافت شهري و برخورد با جرم و جنايت مورد بحث و بررسي قرار گرفت . اين در حالي است که عده اي نتيجه سرمايه اجتماعي را در افزايش کنترل هاي اجتماعي و نوعي هنجارمند سازي اجتماعي يافته اند . اما بنابر چند وجهي بودن مفهوم سرمايه اجتماعي نظرات دانشمندان به اين مقوله زواياي متفاوتي را جستجو مي نمايد. بورديو و کلمن به تاثيرات سرمايه اجتماعي در افزايش پايگاه افراد و موقعيت اقتصادي توجه داشته اند، در حالي که پوتنام توجه اصلي خود را به مقياس ناحيه اي که سرمايه اجتماعي در آن مورد بررسي است، معطوف مي نمايد. هدف فوکوياما براي ارزيابي سرمايه اجتماعي توسعه اقتصادي است در حالي که براي کلمن افزايش سرمايه انساني فردي و ترقي روزافزون اقتصادي و اجتماعي مطرح است.کولمن و پوتنام، سرمايه اجتماعي را يک بهترين ابزار براي حل مشکلات جامعه مدرن مي دانند. بوک مقوله سرمايه اجتماعي را با مستقيما در اقتصاد مورد بررسي قرار مي دهد و کگس سرمايه اجتماعي را عامل موثري براي افزايش هر چه بيشتر انسجام اجتماعي و بالا رفتن توليد مي داند . در جمع بندی کلي محققان سرمايه اجتماعي را موثر بر پايداري اجتماعي در سطح محله, کاهش دهنده هزينه هاي مبادله و توانمندساز اقتصادي, موثر بر پايداري محيطي و اقتصادي در تمام سطوح مي دانند. از خصوصيات اين سرمايه تقويت آن به واسطه هزينه شدن آن است. به بياني هر چه اين سرمايه بيشتر به کار گرفته شود باعث توليد و باتوليد آن مي شود. و هر چه بي مصرف بماند از توانايي آن کاسته شده یا به عبارتي با فرساش سرمایه اجتماعی مواجه می شود. امروزه نیز دانشمندان و نظریه پردازانی همچون : جمیز کلمن (1966) ، گلن لوری (1970) ، بن پرات (1980) ، ویلیامسون (1981) ، بیکر (1983) و فرانسیس فوکویاما (1990) و ... تعاریف متعددی را از سرمایه اجتماعی ارائه کرده اند . برای مثال ، پیر بوردیو ، سه نوع سرمایه را شناسایی نمود که عبارت از : سرمایه های اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی بودند . او سرمایه اجتماعی را شکلی از سرمایه می دانست که به ارتباطات و مشارکت اعضای یک سازمان توجه دارد و می تواند همراه با سرمایه فرهنگی ، ابزاری برای رسیدن به سرمایه های اقتصادی باشد . همان گونه که ملاحظه می شود ، این دیدگاه آخر در زمینه سرمایه اجتماعی ، یک دیدگاه ابزاری صرف است . به عبارتی ، از دیدگاه بوردیو ، اگر سرمایه اجتماعی نتواند موجب رشد سرمایه اقتصادی شود ، کاربردی نخواهد داشت . اما جیمز کُلمن ، بر خلاف بوردیو ، برای تعریف سرمایه اجتماعی ، از نقش و کاربرد آن کمک گرفت و تعریفی کارکردی (و نه صرفا ذهنی و نظری) از سرمایه اجتماعی ارائه داد . بر این اساس ، سرمایه اجتماعی عبارت است از : ارزش آن جنبه از ساختار اجتماعی که به عنوان منبعی در اختیار اعضا قرار می گیرد تا بتوانند به اهداف و منافع خود دست پیدا کنند . بنا بر این ، کُلمن بر خلاف بوردیو ـ که «سرمایه اقتصادی» را به عنوان هدف نهایی در نظر گرفته بود ـ «سرمایه انسانی» را مهم تر دانسته ، و سرمایه اجتماعی را به عنوان ابزاری برای حصول به سرمایه انسانی به کار برد . پوتنام نیز یکی دیگر از محققین اخیر سرمایه اجتماعی است که سرمایه اجتماعی را مجموعه ای از مفاهیمی مانند : اعتماد ، هنجارها و شبکه ها می داند که موجب ایجاد ارتباط و مشارکت بهینه اعضای یک اجتماع می شود و در نهایت منافع متقابل آنان را تأمین خواهد کرد . او سرمایه اجتماعی را به عنوان وسیله ای برای رسیدن به توسعه سیاسی و اجتماعی ، در نظام های مختلف سیاسی می دانست و تأکید عمده وی بر مفهوم اعتماد بود . فوکویاما ، سرمایه اجتماعی را یک هنجار اجتماعی مي داند که از طريق همکاری بین دو یا چند نفر را تقویت می شود و آن را محصول تعاملات چند جانبه مي داند. از دیدگاه وی سرمایه اجتماعی محصولي چون اعتماد دارد و هنجارهای اين سرمايه بر همکاری گروهي بسیار موثر است. محققان اولیه سرمایه اجتماعی را به شکل سرمایه ای کاملا مثبت ارزیابی می کرده اند اما به تازگی منتقدان آثار سرمایه اجتماعی غیر هنجار گرا را مورد نقد قرار داده اند و سرمایه اجتماعی گروه های گانگستری يا کارتل های قدرتمند را برای عموم جامعه خطرناک دانسته اند و فاکتور نوع هنجارهای رایج در شبکه مورد ارزیابی را پراهمیت تر از قبل دانسته اند. در یک دسته بندی ، سرمایه اجتماعی به سه بُعد : ساختاری ، شناختی و ارتباطی تقسیم می شود که در ادامه به بررسی هر یک از این ابعاد می پردازیم . 1 . بعد ساختاری : این بُعد ، به سه دسته زیر تقسیم می شود : الف : پیوندهای موجود در شبکه ، شامل : وسعت و شدت ارتباطات موجود در شبکه . ب : شکل و ترکیب شبکه ، شامل : سلسله مراتب شبکه ، میزان ارتباط پذیری و تراکم شبکه . ج : تناسب سازمانی ، مثلاً : تا چه انداره شبکه ایجاد شده برای یک هدف خاص ، ممکن است برای اهداف دیگر نیز استفاده شود . 2 . بعد شناختی : این بعد که محور آن ، شناخت (یعنی فعالیّت های ذهنی ، عقلی و اندیشه ای) است ، با استفاده از زبان مشترک ، بینش مشترکی از اهداف و ارزش ها را برای اعضای شبکه فراهم می کند و مقدمه فعالیت بهینه آنان در نظام اجتماعی را فراهم می نماید و شامل : زبان ، علائم مشترک و روایت های مشترک است . 3 . بعد ارتباطی : این بعد ، شامل مؤلّفه هایی چون : اعتماد ، هنجارها ، تعهدات ، روابط متقابل و تعیین هویت مشترک است . اما در دسته بندی دیگری از ابعاد سرمایه اجتماعی توسط گروه «کِنِدی» در دانشگاه هاروارد ، انجام شده که در عین توجّه به متغیرهای تقسیم پیشین ، سرمایه اجتماعی را به گونه ها و ابعاد متنّوع تری تقسیم نموده است : 1 . اعتماد : الف : اعتماد اجتماعی : شامل اعتماد به افرادی مانند : همسایه ، همکار ، فروشنده یک فروشگاه ، یک هم کیش ، پلیس و خلاصه همه کسانی است که در زندگی روزمره با آنها در ارتباط هستیم . ب : اعتماد میان نژادهای مختلف : ممکن است سرمایه اجتماعی ، میان نژادهای مختلف (سیاه ، سفید ، زرد) بررسی شود و میزان اعتماد نژادها به همدیگر سنجیده شود . 2 . مشارکت سیاسی : الف : مشارکت سیاسی عادی : این نوع مشارکت را می توان از روی تعداد رأی دهنده ، میزان مطالعه و حجم خرید روزنامه ها ، اطلاعات شهروندان از مسائل سیاسی روز و ... مورد اندازه گیری قرار داد . ب : مشارکت سیاسی نقادانه : ممکن است مشارکت سیاسی عادی یک جامعه در حد پایینی باشد ، ولی همین جامعه از لحاظ مشارکت سیاسی نقادانه ، سطح بالایی داشته باشد و افراد در فعالیت هایی مثل : راهپیمایی ها ، اعتصابات ، تحریم ها ، تجمع ها ، انقلاب سیاسی و ... حضور فعال داشته باشند . 3 . مشارکت و رهبری مدنی : الف : رهبری مدنی : نقش رهبری افراد در گروه ها ، باشگاه ها ، انجمن ها و امور شهر یا مدرسه و دانشگاه و نظایر اینها ـ که اشکال مختلف مشارکت مدنی هستند ـ ، گونه ای از سرمایه اجتماعی است . ب : مشارکت مدنی : یعنی افراد جامعه تا چه اندازه در انواع گروه های مذهبی ، باشگاه های ورزشی ، سازمان های جوانان ، انجمن های مربوط به والدین ، گروه های و مؤسسات خیریه ، تعاونی ها و اتحادیه های کارگری ، فرهنگسراها و ... فعالیت می کنند . 4 . پیوندهای اجتماعی غیر رسمی : این بعد ، بر خلاف بعد قبلی ، به سنجش جنبه های غیر رسمی سرمایه اجتماعی می پردازد ، مانند : تعداد دوستان یک فرد ، میزان معاشرت فرد با دوستان خود در محیط اداری و خارج از آن ، مشارکت در بازی های گروهی ، دیدار از فامیل و ... . 5 . بخشش و روحیه داوطلبی : عضویت افتخاری شهروندان در سازمان های غیردولتی خدمات انسان دوستانه و همکاری افراد جامعه با نهادهای خیریه و داوطلبانه ، چه به صورت مالی و فکری و صرف وقت ، از این قبیل سرمایه های اجتماعی است . 6 . مشارکت مذهبی : مذهب نقش خیلی مهمی در سرمایه اجتماعی ایفا می کند . افراد بر حسب دین و مذهبی که دارند ، ممکن است منشاء مشارکت باشند . مانند : فعالیّت در امور مساجد و تکایا ، کلیساها و یا اماکن مذهبی و زیارتی . 7 . عدالت در مشارکت مدنی : در برخی جوامع تمایل به سوی افراد متمکن ، تحصیلات عالیه و نژاد خاصی است و بالعکس در برخی جوامع دیگر ، افراد فقیر در اولویت قرار دارند . از آن جا که این عوامل در سلامت جامعه مهم هستند ، اندازه گیری میزان تساوی افراد مختلف در مشارکت های اجتماعی ، حائز اهمیت است . 8 . تنوع معاشرت ها و دوستی ها : هر چه فرد با : افراد ، طبقات و گروه های بیشتر و متعلق به نژادها و مذاهب مختلف در ارتباط باشد و با آنها رابطه دوستی برقرار کرده باشد ، به همان اندازه موجب افزایش سرمایه اجتماعی شده است . در اینجا چند نمونه از سرمایه های اجتماعی مورد تهدید در جامعه خودمان را مرور می كنیم: ۱) هرچه اعتماد و حس ارزشمند بودن افراد در جامعه ای بالاتر باشد جامعه پویاتر شده و فعالیت و مشاركت و گذشت در آن جامعه بیشتر خواهدشد لكن متأسفانه مشاهده میشود كه بعضی از افراد دچار نوعی انزوای اجتماعی شده اند كه نشانه ركود سرمایه اجتماعی است. ۲) هرچه سرمایه اجتماعی بالاتر باشد آستانه تحمل افراد نسبت به بزهكاریها و انحرافات بالاتر می رود و جامعه سالمتر و پاكتر خواهدبود. در این مورد با كاهش سن اعتیاد وكاهش زمان دسترسی یك فرد معمولی و متعادل به موادمخدر ،افزایش آمار بزهكاران و تعهد دادگان به دادگستری و پاسگاههای انتظامی و افزایش آمار مرگ معتادان در هر سال، می توان دریافت كه نوعی تزلزل در انسجام اجتماعی و نیز شكاف فرهنگی اجتماعی كه از تبعات كاهش سرمایه اجتماعی است در حال فراگیر شدن است. ۳) در جامعه ای كه سرمایه اجتماعی بالا باشد مدیران دارای همكاری و مشاركت با یكدیگر هستند تا به هدف طراحی شده برسند و مردم نیز تقریباً دارای رضایتمندی و حمایت هستند كه این مسئله خود بخود باعث افزایش اعتماد مردم نسبت به یكدیگر و مدیران خود است كه جای بسی تفكر و اندیشیدن دارد زیرا مردم به رفتار نخبگان و مدیران با یكدیگر كاملا توجه داشته و از رفتار آنها تأثیر می پذیرند و عمل میكنند. ۴) در جامعه ای كه سرمایه اجتماعی دچار ركود شود هركس به دنبال این است كه فقط جایگاه خود را بالاتر ببرد و توجه او نسبت به دیگر افراد جامعه اش بسیار كاهش یافته كه این حس خود بخود باعث گسست و انفصال اجتماعی می شود. ۵) در جامعه ای كه سرمایه اجتماعی بالا باشد، افراد آن جامعه بعلت داشتن پیوند و حس همیاری و روحیه كار گروهی سرمایه اقتصادی خود را برای جامعه خود در جریان و گردش قرار می دهند تا هم خود از سرمایه و ثروتشان بهره مند شوند و هم دیگر افراد جامعه از این سرمایه گذاری بهره ببرند تا آن جامعه در مسیر رشد سریعتر حركت كند و به توسعه پایدار برسد، اما باتوجه به حصول سرمایه های فراوان و میلیاردی در چند سال اخیر در محیط اجتماعی ما، این امكانات مالی در جهت تفریحات و لوكس خری و گاهی انحرافات هزینه شده است و موجب افزایش تورم و كاهش درآمد و نهایتاً ركود اقتصادی شده است كه این جریان خود بخود باعث تأثیر منفی بر سرمایه های اجتماعی و ركود آن در جامعه شده است. مقالات موجود در سايت مرجع مديريت شهري: برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام نويسنده: محمود کتابی ، مهدی اديبی سده ، وحيد قاسمی و ستار صادقی ده چشمه انتشاريافته در دوره 21, شماره 4 - ( زمستان 1389) فصلنامه جامعه شناسي کاربردي - حجم فايل زيپ 246 کيلوبايت اعتماد اجتماعی، به عنوان مهمترين سازه سرمايه اجتماعی و از مهمترين مفاهيم مطرح در حوزه علوم اجتماعی معاصر است. چرخش ساختار اجتماعی و تغييرات همه جانبه در عرصههای مختلف اجتماعی، اقتصادی و سياسی جامعه مدرن، و مخاطرات ناشی از اين تغييرات توجه به اين مفهوم را جدی ساخته است ولی اين بدان معنی نيست که انديشمندان کلاسيک بدان توجهی نداشته اند. با اهميت يافتن اعتماد اجتماعی در جامعه معاصر، به تدريج اين مفهوم در نزد سياستگذاران، برنامه ريزان و دولتمردان از جايگاه خاصی برخوردار شد تا جايی که سنجش سرمايه اجتماعی و به تبع آن اعتماد اجتماعی در قانون برنامه توسعه اقتصادی،اجتماعی کشور، نيز مورد توجه قرار گرفت. بر اين اساس اين پژوهش با هدف اطلاع از ميزان اعتماد و شناخت از مهمترين عوامل موثر و مرتبط با آن در استان چهارمحال و بختياری و پاسخ به اين سوال اساسی انجام گرفته است که: ميزان اعتماد اجتماعی در مراکز شهرستانهای استان چه حد است؟ و مهمترين عوامل موثر و مرتبط با آن کدامند؟ در اين تحقيق با توجه به مهمترين ديدگاههای نظريه پردازان کلاسيک و معاصر (دورکيم، وبر، تونيس، پاتنام، بورديو، فوکوياما، گيدنز، اريکسون، افه و ديگران) و همچنين تحقيقات داخلی و خارجی انواع اعتماد بين شخص، بنيادی، عمومی، سازمانی، اعتماد سياسی و اعتماد به مشاغل و مناصب به عنوان زيرشاخه های اعتماد اجتماعی انتخاب شدند. شيوه تحقيق پيمايشی و با نمونه ای به حجم 612 نفر در 6 شهر مرکز استان انجام گرفت. حجم نمونه پس از آزمون مقدماتی و محاسبه q,p بوسيله فرمول کوکران انتخاب و به شيوه مطبق متناسب نمونه گيری انجام و اطلاعات جمع آوری گرديد.بدين ترتيب اعتماد اجتماعی مورد سنجش و ارتباط آن با متغيرهای احساس امنيت، دينداری، عملکرد دولت، قانونگرايی، پنداشت از ميزان دينداری مردم، احساس عدالت و ارزشهای اخلاقی مورد بررسی قرار گرفت.. برآيند کلی تحقيق نشان می دهد که بجز اعتماد بنيادی و بين شخص، ميزان اعتماد در بقيه انواع فوق در حد متوسط و پايين تر از حد متوسط بوده است و متغيرهای ارزشهای اخلاقی، عملکرد دولت و قانونگرايی دارای بيشترين همبستگی با اعتماد اجتماعی بوده است. متغيرهای دينداری، احساس امنيت و پنداشت از ميزان دينداری مردم در جامعه نيز با اعتماد اجتماعی دارای ضريب همبستگی معنی داری بوده اند. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام شكلگيري سرمايه اجتماعي و فراتحليل عوامل موثر بر آن در کلانشهر تهران نویسنده : محمدجواد ناطق پور ، سيداحمد فيروزآبادي انتشاریافته در نامه علوم اجتماعي (دوره: 28, شماره: 2) صفحه 160 تا 190 - حجم فایل زیپ 207 کیلوبایت در اين مقاله به بررسي مفهوم و نظريههاي شكل گيري سرمايه اجتماعي پرداخته شده و با روش فراتحليل، تعدادي از پژوهشهاي انجام شده در مورد سرمايه اجتماعي در ايران بررسي شد. يافتههاي اين پژوهش نشان ميدهد متغيرهاي سن، تحصيلات، تاهل، شاغل بودن و درآمد به جز با عنصر اعتماد با ساير عناصر سرمايه اجتماعي اعم از آگاهي و توجه به امور عمومي، اعتماد، مشاركتهاي رسمي و غيررسمي رابطه مستقيم دارد. و مردان در آگاهي و توجه به امور عمومي و مشاركت رسمي نقش بيشتري نسبت به زنان دارند و مشاركت غيررسمي زنان بيشتر ميباشد و در ميزان اعتماد تفاوتي بين زن و مرد ديده نميشود. در این مقاله تحلیل مناسبی از تمامی پژوهش هاي انجام شده در این حیطه در کشور ایران مشاهده می شود که ارتباطات به دست آمده بین شاخص های با اهمیت سرمایه اجتماعی و سایر شاخص ها را جمع بندی کرده است. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام سرمایه اجتماعی و توسعه اقتصادی-اجتماعی در کلانشهر تهران نویسنده : سید احمد فیروزآبادی – حسین ایمانی جاجرمی انتشار یافته در رفاه اجتماعی – شماره ششم – شماره 23 سوال محوری این است که آيا بين سرمایه اجتماعی و عناصر تشکیل دهنده آن در سطح تحلیل مناطق و میزان توسعه یافتگی مناطق شهر تهران رابطه ای وجود دارد یا خیر؟. نهایتا این پژوهش نشان داد سرمایه اجتماعی مناطق رابطه مثبتی با توسعه مناطق شهری در تهران دارد و مناطق توسعه یافته تر از میزان بیشتری از اعتماد عمومی,آگاهي ,مشارکت رسمی وغیررسمی برخورداند. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام منطق فازی به مثابه روشی نوین در محاسبات سرمایه اجتماعی نویسنده : عباس طلوعی اشلقی و اسماعیل کاووسی انتشار یافته در فصلنامه راهبرد – شماره 40 – تابستان 1385 علی رقم تلاش های انجام شده برای سنجش سرمایه اجتماعی, اين مفهوم دارای ابعاد پنهان و آثار غیر منتظره ای است که روش های نرمال به بررسی آنها نمی پردازد. روش های فازی در این مقاله به جهت سنجی این سرمایه به شکلی جدید به کار برده شده است. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام فقر و سرمایه اجتماعی نویسنده : محمدجوادزاهدی-امیر ملکی-امیرارسلان حیدری انتشاریافته در رفاه اجتماعی – سال هفتم – شماره این پژوهش به ارزیابی ارتباط میان فقر و سرمایه اجتماعی پرداخته است و نتیجه گرفته است فقر بر سرمایه اجتماعی اثر منفی دارد. از سویی با افزایش سرمایه اجتماعی می توان بر فقر اثرگذار بود. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام تاثیر تخریب محله غربت بر سرمایه اجتماعی اهالی محله نویسنده : هادی برغمدی انتشاریافته در رفاه اجتماعی – سال هفتم – شماره 28 این پژوهش توصیفی-تحلیل سعی دارد اثر تخریب محله ناهنجار غربت را بر سرمایه اجتماعی محله خاک سفید ارزیابی کنید. نهایتا این تخریب با اثرگذاری منفی ارزیابی می شود و بر اعتماد, انسجام و همبستگی اجتماعی تاثیر گذاشته است. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام سرمايه اجتماعي به مثابه يك سيستم پيچيده نويسنده(گان): مريم شريفيان ثاني، اميد ملكي سعيدآبادي انتشاريافته در فصلنامه علمی پژوهشي رفاه اجتماعی - سال ششم - شماره 23 - حجم فایل زیپ 213 کيلوبايت طرح مساله: سوال محوري اين مقاله اين است كه آيا بين سرمايه اجتماعي و عناصر تشكيل دهنده آن در سطح تحليل مناطق و ميزان توسعه يافتگي مناطق، در شهر تهران رابطه اي وجود دارد يا خير؟ روش تحقيق: در اين پيمايش، جامعه آماري، جمعيت شانزده سال به بالاي مناطق تهران است كه با نمونه گيري خوشه اي متناسب با حجم 1759 نفر در سطح مناطق بيست و دو گانه شهر تهران انتخاب گرديده اند. يافته ها: در بخش يافته ها نمره سرمايه اجتماعي و هفت عنصر مفهومي آن شامل آگاهي، اعتماد عمومي، اعتماد نهادي، مشاركت رسمي، مشاركت غيررسمي خيريه اي، مشاركت غيررسمي هميارانه و مشاركت غيررسمي مذهبي محاسبه گرديده است و در ارتباط با وضعيت توسعه مناطق قرار گرفته است. نتايج: سرمايه اجتماعي مناطق، رابطه مثبتي با توسعه مناطق شهري در تهران دارد و مناطق توسعه يافته تر از ميزان بيشتري از اعتماد عمومي، آگاهي، مشاركت رسمي و مشاركت هاي غير رسمي هميارانه برخوردارند و به گونه معناداري مشاركت غير رسمي مذهبي كمتري دارند و اعتماد نهادي و مشاركت هاي غير رسمي خيريه اي، در همه مناطق به صورت يكسان بوده و تفاوت معناداري نداشت. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام كارپايه مفهومي و مفهوم سازي سرمايه اجتماعي (با تاكيد بر شرايط ايران) نويسنده: پرويز پيران، ميرطاهر موسوي، مليحه شياني انتشاريافته در فصلنامه پژوهشي رفاه اجتماعي - سال ششم - شماره 23 - حجم فایل زيپ 322 کيلوبايت طرح مساله: مقاله حاضر با نگاهي به مفهوم و سازه (Construct) به عنوان سنگ بناي هر بحث و مساله اي علمي و به جايگاه شاخص سازي به عنوان ابزار فرود آمدن از دنياي انتزاع و عرصه نظر به حيطه هاي پر شر و شور زندگي، بر اين نكته تاكيد روا مي دارد كه علم با جوهر يا ذات مباحث و مسايل كه موضوع هستي شناسي است سروكار ندارد و به پديده ها بدان سان كه ادراك و مشاهده مي شوند پرداخته و در عرصه شناخت شناسي به بحث مي پردازد. روش: سرمايه اجتماعي (Social Capital) با استعانت از روش كتابخانه اي به عنوان مفهومي كه چون بسياري از مفاهيم علوم اجتماعي و انساني سهل و ممتنع است، مورد چند و چون قرار گرفته، ادعا مي شود كه اين مفهوم سخت پيچيده و داراي ابعادي متنوع است. يافته ها و نتايج: مقاله با ارايه تعاريفي كه از سوي متفكران مختلف در محدوده اي نود ساله مطرح شده اند به كليد واژه هاي پايه ايي به كار رفته در تعاريف اشاره مي نمايد، تعاريفي كه كارپايه يا چارچوب سرمايه اجتماعي را پديد مي آورد. به هنگام معرفي كارپايه مفهومي به كاركردهاي گوناگون آن نيز اشاره شده است. بالاخره آن كه ابعاد مختلف سرمايه اجتماعي به نحوي گذرا مورد بحث قرار گرفته، كوشش هاي به عمل آمده در جهت مفهوم سازي (Conceptualization) معرفي گرديده اند. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام تاثیر سرمایه اجتماعی کیفیت زندگی ساکنان محلات شهر نويسنده : الهام غياثوند انتشار یافته در فصلنامه مهندس مشاور - شماره 45 - پائیز 88 - ص 22 تا 28- حجم فایل 259 کیلوبایت این مقاله با معرفی دیدگاه های مرتبط با کیفیت زندگی, کیفیت کالبدی را به چهار گروه عمده تسهیلات کالبدی و خدماتی, امنست و ایمنی , ترافیک و حمل و نقل و متغییرهای محیطی تقسیم نموده است. سپس رابطه معنادار میان سرمایه اجتماعی و کیفیت محیطی را مورد تایید قرار داده است . ضمنا ارتباط مثبت میان سرمایه اجتماعی و رضایت کلی از محله و احساس علاقه را یکی از یافته های بسیار مهم این تحقیق دانسته که برنامه ریزان شهری را ترغیب به برنامه ریزی برای افزایش سرمایه اجتماعی و آثار مثبت بر محیط محله نموده است.نمونه گیری این تحقیق در 5 محله منطقه 10 تهران انجام شده است. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام كيفيت زندگي شهروندان و رابطه آن با سرمايه اجتماعي نويسنده:محسن نوغاني،احمدرضا اصغرپور ما سوله،شيما صفا،مهدي كرماني دوفصلنامه علوم اجتماعي دانشگاه فردوسي مشهد ، شماره501 - حجم فايل زيپ 258 کيلوبايت عنوان:كيفيت زندگي شهروندان و رابطه آن با سرمايه اجتماعي در شهر مشهد كيفيت زندگي داراي دو بعد اساسي عيني و ذهني است. در اين پژوهش رابطه سرمايه اجتماعي با كيفيت زندگي و دو بعد اصلي آن مورد بررسي قرار گرفته است. تحليل داده هاي حاصل از پيمايش انجام شده در شهر مشهد نشان داد كه سرمايه اجتماعي در تبيين متغير كيفيت زندگي بيش از درآمد و تحصيلات داراي اهميت است. همچنين در بررسي رابطه متغيرهاي مستقل با دو نوع كيفيت زندگي عيني و ذهني روشن شد كه سرمايه مادي (درآمد) بيش از ديگر متغيرها بر كيفيت زندگي عيني افراد مؤثر است. در حالي كه سرمايه اجتماعي بيش از ديگر متغيرها مي تواند كيفيت زندگي ذهني افراد را بهبود دهد. البته ميزان تاثيرگذاري درآمد بر كيفيت زندگي ذهني و ميزان تاثيرگذاري سرمايه اجتماعي بر كيفيت زندگي عيني هم قابل توجه است. علاوه بر دو متغير فوق، سرمايه انساني (تحصيلات) نيز تاثير مثبتي بر دو نوع كيفيت زندگي داشته است. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام مولفه هاي سرمايه اجتماعي اسلامي نويسنده : عباس کوهکن انتشار يافته در شماره 17 مجله راهبرد از صفحه 124-142- حجم فايل زيپ 144 کيلوبايت هر چند سرمايه اجتماعي ديدگاهي است که از غرب ايجاد شده است اما با موشکافي فرهنگ اسلامي مي توان مفاهيم مرتبط با آن را به زبان جديدي پيدا نمود. اين مقاله با مراجعه به متون اسلامي در تلاش است مولفه هاي سرمايه اجتماعي اسلامي را شناسايي نمايد برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام نقش سرمايه ي اجتماعي در توسعه ي پايدار محله اي (نمونه : كوي سجاديه مشهد) نويسنده :دكتر براتعلي خاكپور ، دكتر عزت الله مافي ، عليرضا باوان پوري انتشاريافته در دوفصلنامه جغرافيا و توسعه ناحيه اي ، شماره 12 0 حجم فايل زيپ 316 کيلوبايت گسست در ساختار فضايي- اجتماعي شهرها در روند برنامه هاي توسعه اي حاضر، موجب ناكارآمدي طرحهاي توسعه شده و نگاه كلان و شهر مقياس را متوجه سلول هاي بنيادين يا محلات شهري نموده است، تا از اين سطح در جهت هدف اصلي برنامه ريزي يا بهبود كيفيت زندگي ساكنان تلاش نمايد. در اين مقاله، نگاه دارايي- مبنا، كه راه حل گراست، به جاي نگاه نياز- مبنا، كه تلقي گرا و استحقاق نگر است، مبناي كار قرارگرفته است. هم افزايي سرمايه هاي اجتماعي و توسعهي محلهاي، مؤلفههاي قاعده اين تحقيق بوده كه در كوي سجاديه و در عرصهي دو گود شهيد احمدي و فخار واقع در منطقه پنج شهرداري مشهد سنجش شده است. روش كار تركيبي از مطالعات اسنادي و پيمايشي است، كه با توجه به نياز مورد استفاده قرارگرفته است. روش به كار رفته توصيفي- تحليلي همبستگي و تكنيك پرسشنامه، ابزار نيل به اهداف پيمايشي تحقيق بوده است. اما نتايج تحقيق نشان مي دهد كه پس از آزمون فرضيهي تحقيق بر اساس يافته هاي كسب شده از پيمايش براي محدودهي مطالعاتي (كوي سجاديه و عرصهي دو گود فخارو شهيد احمدي) و با توجه به مشاهدات پژوهشگران ميتوان عنوان كرد (هرچند به علت رد فرضيه تحقيق،نمي توان به صورت قاطع بيان داشت) كه ميتوان با تقويت سرمايهي اجتماعي به پايداري محله اي دست يافت، اما به سبب معناداري يا نزديك به معنادار بودن برخي از مؤلفههاي سرمايهي اجتماعي مي توان بيان داشت توجه به مفهوم ذهني سرمايهي اجتماعي شرط انكار ناپذير تحقق مفهوم عيني پايداري است، يعني دستيابي به پايداري در توسعهي محلهاي، بدون توجه به پتانسيلهاي نهادي و انساني و بهره گيري از تمامي ظرفيتهاي فردي و گروهي امري غير قابل اجراست . برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام سرمايه اجتماعی و حکمروايي شهری نويسنده : دکتر غضنفر اکبری اين مقاله سعی دارد با بررسی نظری حکروايي شهری و سرمايه اجتماعی به استخراج درک مناسب از ارتباطات بين اين دومفهوم بپردازد.سرمايه اجتماعی به عنوان سرمايه ای برای تسهيل حکروايي نيازمند شناسايي است. در عين حال حکمروايي خوب شهری با شناخت کنشگران شهری و کنشگران اجتماعی دخيل قابل شناسايي است و زمينه يابی سرمايه اجتماعی از درون انواع کنشگران ممکن است.حسن اين مقاله ارائه تعاريف و شناخت مناسب از هر دو مفهوم در قالب 19 صفحه است.حجم فايل 201 کيلوبايت برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام سنجش چارچوب ارزیابی سرمایه اجتماعی در ساختار شهری نويسنده : دکتر سيد مجيد نادری- حميد فروزانگهر - منصورابافت يگانه حجم فایل274 کیلو بایت - انتشار يافته در پژوهش مديريت شهری - زمستان 1387 - شماره اول چکيده : مقاله حاضر با هدف تبيين و شناسايي مفهوم مبانی و رویکرد سرمایه اجتماعی در ساختار شهری و ارائه چارچوبی برای ارزیابی با استفاده از مستندات و پيمايشی توصيفی به ارزيابی شاخص ها و سنجه های اين چارچوب پيشنهادی در شهر مورد مطالعه پرداخته و بر نقش فضاهای عمومی شهری در بسترسازی برای تعاملات اجتماعی و مراودات شهروندی تاکيد کرده است . روش تحقیق از نوع توصیفی است که با بهره گیری از منابع و اسناد مرتبط با تحقیق از پرسشنامه در بستر تحقیق میدانی نیز بهره برده است . برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام بررسی جامعه شناختی عوامل کارايي شوراهای اسلامی آقايان مصطفی ازکيا و حسين ايمانی جاجرمی در مقاله مشترک خود با استفاده از روش بنيادين تحقيق سعی در تشريح عوامل اثرگذار بر کارايي نيروهای فعال در شوراهای اسلامی شهر نموده و بحث جديد سرمايه اجتماعی را در ساختاری بسيار مشروح در اين مقاله تشريح نموده اند . حجم مقاله 1.92 مگابايت . انتشار يافته در نامه علوم اجتماعی - شماره 26 - زمستان 1384 برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام سرمایه اجتماعی در نظریات جدید نويسنده نیر پیراهری - انتشاريافته در پژوهش نامه علوم اجتماعي سال سوم،شماره سوم،پاییز 1388- حجم فايل زيپ 252 کيلوبايت در سال اخیر شاهد ورود واژه سرمایه اجتماعی در گفتمان های جامعه شناسی، علوم اجتماعی، اقتصاد و علوم سیاسی بوده ایم. تمرکز بر مقوله سرمایه اجتماعی به دلیل نقشی است که سرمایه اجتماعی در تولید و افزایش سرمایه های انسانی واقتصادی ایفا می کند. به همین دلیل امروزه در بررسی و تدوین شاخص های اجتماعی توسعه توسط سازمان های معتبر جهانی، سرمایه اجتماعی پایگاه خاصی را به خود اختصاص داده است. نظر به چنین اهمیتی در این مقاله سعی می شود به بررسی نظریات جدید در مورد سرمایه اجتماعی پرداخته شود. کلمات کلیدی : سرمایه اجتماعی، سرمایه اجتماعی درون گروهی، سرمایه اجتماعی بین گروهی، اعتماد اجتماعی، روابط اجتماعی، شبکه های اجتماعی و هنجار عمل متقابل. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام نوشته شده توسط سعيد شفيعا برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 7 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده