رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

سلام به همه دوستان و همراهان هميشگي.... اينبار با نظرات سازنده خود اين دوست خوبمون رو در انتخاب بهتر راهنمايي و همراهي كنيد باتشكر -------------------------------------------- دختري 25 ساله ام و 1 ساله ليسانس گرفتم دو سال پيش با پسري اشنا شدم ( به قصد ازدواج) از ابتدا ايشون گفتن شاريط مالي جهت ازدواج ندارن ...من هم صبر كردم و هر روز وابستگي بين ما بيشتر شد. من خواستگارهاي زيادي رو رد كردم...گاهي با چشم گريون از خواستگار پذيرايي ميكردم واقعا تصور كسي ديگه به جاي ع سخت بود. ديگه اصرار خونواده زياد شده و من بهانه اي براي تجرد ندارم اون هم پاپيش نذاشته يه ذره از علاقه من هم كم نشده ..درس يا غلط بودن اين رابطه مد نظر بحث من نيس من با اين وابستگي و علاقه زياد چيكار كنم.چطوري تن به ازدواج با فرد ديگه بدم ؟ روزهاي زيادي با روياي بودن با ع سر كردم با ياداور شدن اون خاطرات چي به سر من مياد ؟ راهي واسه كنار اومدن يا قانع شده يا حتي توجيه اين جدايي وجود داره ؟ واقعا انتخاب واسم سخته ؟ هيچكس منو درك نميكنه شرايط سختي دارم ..... علاقه من عشق نيس يه دوست داشتن بي حد.... ممنون از ياري دوستان

لینک به دیدگاه

#222222]

804484]دختري 25 ساله ام و 1 ساله ليسانس گرفتم دو سال پيش با پسري اشنا شدم ( به قصد ازدواج) از ابتدا ايشون گفتن شاريط مالي جهت ازدواج ندارن ...من هم صبر كردم و هر روز وابستگي بين ما بيشتر شد. من خواستگارهاي زيادي رو رد كردم...گاهي با چشم گريون از خواستگار پذيرايي ميكردم واقعا تصور كسي ديگه به جاي ع سخت بود. ديگه اصرار خونواده زياد شده و من بهانه اي براي تجرد ندارم اون هم پاپيش نذاشته يه ذره از علاقه من هم كم نشده ..درس يا غلط بودن اين رابطه مد نظر بحث من نيس من با اين وابستگي و علاقه زياد چيكار كنم.چطوري تن به ازدواج با فرد ديگه بدم ؟ روزهاي زيادي با روياي بودن با ع سر كردم با ياداور شدن اون خاطرات چي به سر من مياد ؟ راهي واسه كنار اومدن يا قانع شده يا حتي توجيه اين جدايي وجود داره ؟ واقعا انتخاب واسم سخته ؟ هيچكس منو درك نميكنه شرايط سختي دارم ..... علاقه من عشق نيس يه دوست داشتن بي حد.... ممنون از ياري دوستان

 

با درود فراوان:icon_gol:

 

اولا ذکر نشده دلبستگی پسر به ایشون چقدره؟

چگونه خلوص عشق این آقامحک خورده تاحالا؟

اصلا شرایط اولیه واسه ازدواج رو دارند؟(هردو)

اما چون دیگه کار از کار گذشته وتقریبا برای راهنمایی خواستن دیر شده عرض میکنم چون یه رابطه تا قبل از اینکه به مرحله دلبستگی برسه میشه بدون عوارض جانبی تمام بشه اگه وارد مرحله دلبستگی شد شخصی که میخواد رابطه رو تمام کنه باید عواقبش رو هم پذیرا باشه عواقبی مثل افسردگی که گاهی حاد هم میشه ،دلزدگی از روابط بعدی وبی اعتمادی به سایرین و.....

باید عرض کنم که مسئله به همین سادگی هام که تصور میکنید نیست که بشه با چندتا پست حل بشه اولا همینکه پرسیده چیکار کنم مشخص میکنه هنوز عزمش رو جزم نکرده واسه قطع کردن این دلبستگی وبه نحوی دنبال پاسخی هست که تأییدش کنه وبگه نه ادامه بده ......بگذریم....

 

راه حلی که من پیشنهاد میکنم اینه که :

 

یه روز به همراه خود این آقا بشینند وبدون در نظر گرفتن احساسات ،شرایط فعلی خودشون رو روی کاغذ بیارن

 

به این صورت که یه جدول دو ستونی درست کنند در یک ستون شرایطی که لازم دارن واسه ازدواج رو بنویسند ودر ستون دیگه شرایط الان رو ذکر کنند ودر نهایت یه نتیجه گیری عقلانی داشته باشند که این نتیجه گیری با توجه به شرایطی که دختر ذکر کرده بدون حضور شخص سوم تقریبا غیر ممکنه پس شخص سومی که بهتره یه مشاورخانواده باشه حضور داشته باشه تا بهتر به نتیجه برسند

 

ودرآخر باید تکلیف این رابطه مشخص بشه مرگ یه بار شیون هم یه بار.اینجاست که میگم شخص باید عوارض جانبی شو هم قبول کنه تا حدودی شبیه به ترک دادن یه معتاده طرف مدتی زجر میکشه اما درنهایت راحت میشه.اما همه چیز بستگی به اراده وتصمیم خودش داره

باید سفت ومحکم از اون آقا بخواد تکلیفشو روشن کنه یا میخواد با ایشون ازدواج کنه یا نمیخواد

 

اگه واقعا تصمیم داره از دلبستگی آزاد بشه اول باید اراده کنه دوم باید اراده کنه وسوم باید اراده کنه:icon_gol:

 

 

 

 

 

لینک به دیدگاه

بنظرمن باید به پسره بگه که اره من دیگه نمیتونم صبر کنم اگه طرف بخوادش هر جورم که باشه میاد جلو ولی اگه نخوادش نمیادو این باید به این نتیجه برسه که از اول تو رابطش با این اقا اشتباه کرده.

منم با پیمان موافقم بلاخره هر چی هم باشه رابطشو کات کنه یه مدت افسرده و ناراحته

لینک به دیدگاه
سلام به همه دوستان و همراهان هميشگي.... اينبار با نظرات سازنده خود اين دوست خوبمون رو در انتخاب بهتر راهنمايي و همراهي كنيد باتشكر -------------------------------------------- دختري 25 ساله ام و 1 ساله ليسانس گرفتم دو سال پيش با پسري اشنا شدم ( به قصد ازدواج) از ابتدا ايشون گفتن شاريط مالي جهت ازدواج ندارن ...من هم صبر كردم و هر روز وابستگي بين ما بيشتر شد. من خواستگارهاي زيادي رو رد كردم...گاهي با چشم گريون از خواستگار پذيرايي ميكردم واقعا تصور كسي ديگه به جاي ع سخت بود. ديگه اصرار خونواده زياد شده و من بهانه اي براي تجرد ندارم اون هم پاپيش نذاشته يه ذره از علاقه من هم كم نشده ..درس يا غلط بودن اين رابطه مد نظر بحث من نيس من با اين وابستگي و علاقه زياد چيكار كنم.چطوري تن به ازدواج با فرد ديگه بدم ؟ روزهاي زيادي با روياي بودن با ع سر كردم با ياداور شدن اون خاطرات چي به سر من مياد ؟ راهي واسه كنار اومدن يا قانع شده يا حتي توجيه اين جدايي وجود داره ؟ واقعا انتخاب واسم سخته ؟ هيچكس منو درك نميكنه شرايط سختي دارم ..... علاقه من عشق نيس يه دوست داشتن بي حد.... ممنون از ياري دوستان

احساس دوست داشتنش رو عمیقا میفهمم!

فعلا سوالات زیادی تو ذهنمه که نمیتونم جوابی بدم

اون پسر قصد ازدواج داره اصلا؟

اون پسر از شرایط این دختر خبر داره؟ در مورد احساسش.. خواستگارهاش و ...

من بهترین چیزی که به نظرم میرسه اینه که خیلی صادقانه، توی یه شرایط ایده آل (شرایطی که وقت مناسب و کافی برای صحبت کردن باشه) هر دو باهم در مورد این مسئله صحبت کنن...

اگر واقعا، اون آقا نیتش ازدواجه، خب لااقل یه نامزدی ساده که خرجی نداره، میتونن ایشون رو متقاعد کنن که برای کم شدن فشارهای عصبی و روحی، این کار رو انجام بدن

یا اینکه اگر نیت اون آقا ازدواج نیست، هر لحظه که این خانم رابطه رو قطع کنه به نفعشه... میدونم واقعا سخته... طاقت فرساست... ولی شدنیه...

مطمئناً لطماتی که از این رابطه میبینه، خیلی بیشتر از این خواهد بود که رابطه اش رو به کل قطع کنه... :icon_gol:

لینک به دیدگاه

دوست عزیز مشخصه که شرایط خیلی سختی داری...

اگه آدم بخواد منطقی باشه که همه چی راحت پیش میره اما وقتی پای احساس میاد وسط...

:hanghead:

فکر میکنم بهترین کار اینه که باهاش صحبت کنی و شرایطی که توش قرار گرفتیو براش توضیح بدی... اگه اونم به همین اندازه دوستت داشته باشه قطعا سعی میکنه باهات هم فکری کنه تا بتونین به یه نتیجه واحد باهم برسین... بهش بگو اون فکر میکنه دیگه چه کاری از دست تو برای نگهداشتن این رابطه بر میاد و خود اون تو این مسیر چیکار میتونه بکنه!

قطعا اون پسر هم برای آیندش و زندگی با کسی که دوستش داره برنامه ریزیایی داره... پس باهاش صحبت کن

 

من همه این هارو در حالتی گفتم که احساس دو نفر بهم تقریبا در یک حد باشه:ws37:

لینک به دیدگاه

کاش در مورد اون اقا هم صحبت میکردن تا بدونیم نظرشون و شرایطشون چیه !

 

اما باید بدونن که زمان همه چی را حل میکنه !

خیلی ها هستن که ازدواج میکنن یا نامزد و بعد جدا میشن ! شاید با 20 سال خاطره .

 

ا

لینک به دیدگاه

به نظر من چیزی که مسلم هستش اینه که الان برای ازدواج هیچ تصمیمی نگیر

چون در شرایط فعلی ازدواج کردنت به نظرم اشتباه محضه چون نه تنها خودت و اذیت میکنی زندگی یه آدم دیگه رو که گناهی این وسط نداره رو هم خراب میکنی

چون با این احساسی که داری فک نمیکنم بتونی به این سرعت کسی و جایگزین کنی

 

من اگر جای شما بودم چن تا کار میکردم :

اول به این نتیجه میرسیدم که اون آقا چقدر من رو دوست داره؟

آیا پا پیش نذاشتنش به خاطر دلیل مالیشه ؟شاید اصلا این فقط یه بهانه است ...چون آدم اگر کسی رو واقعا دوست داشته باشه تمام تلاشش و میکنه برای اینکه زودتر کنارش باشه و نمیذاره وقت هدر بره

دوم اینکه اگر واقعا به این نتیجه رسیدم که اونم دوسم داره و قصدش ازدواجه دیگه سنگام و باید با خودم وابکنم که این اقا انتخاب اول و آخرمه یا نه باید فکر زندگی دیگه ای باشم....

اگر راه اول و انتخاب میکنی و از طرفتم مطمئن هستی بازم صبر کن ....هیچ کس نمیتونه کس دیگه ای رو مجبور به ازدواج بکنه

پس اجباری تا خودت نخوای فک نمیکنم وجود داشته باشه ...خانوادت به زور که نمیتونن پای سفره عقد ببرنت...پس اگه اون و انتخاب کردی اونم تورو پای همه سختیاش وایسا ...حتی با خانوادت مطرح کن و بذار این رابطه یه کم رسمی بشه به قول دوستمون یه نشون کردن که خرجی نداره

اگر خانواده ها ببینن قضیه جدیه شاید کمکی بکنن و دستتو ن و یه جاهایی بگیرن اونم تلاشش و بیشتر کنه

 

ولی اگر تصمیم گرفتی که جدا شی و همه چیز و تموم کنی دیگه کاملا خودت و دور نگه دار....میدونم که خیلی سخته اما تا وقتی ارتباطت و با اون آدم حتی در حد هفته ای دو تا اس ام اس ادامه بدی هیچ وقت فراموش نمیشه و هیچ وقتم کسی و نمیتونی جایگزینش کنی..اینم بدون که حداقل یکسال باید بعد از جداییت صبر کنی و بعد ازدواج کنی وگرنه ممکنه زدگیت دچار مشکل اساسی بشه

یه مدت طولانی خودت و مجبور کن که ازش دور باشی و پی افسردگی و غم و غصش و هم به تنت بمال

کم کم بعد از چند ماه میبینی که تحملش برات راحت تر میشه بعدش اروم اروم خودت و از ایزوله بودن در بیار و در معرض روابط دیگه قرار بده (مثل آشنایی با خواستگاری که احساس میکنی تو بقیه یه کم تمایل بیشتری بهش داری)...آدم وقتی کسی و دوست داره خودش و ایزوله میکنه و نمیذاره در معرض روابط دیگه قرار بگیره

 

ببین هر کدم از ما از دیدگاه خودمون نظر میدیم و نمیتونیم برات نسخه دقیقی بپیچیم امیدوارم بهترین تصمیم و بگیری

لینک به دیدگاه

ببخشید من منتظر جواب این دوستمون بودم ......

 

این دختر قید ازدواج با این اقا رو زده ، در واقع با وجود علاقه زیاد بین این دو نفر حس میکند که این اقا واقعا تصمیمی به ازدواج با دختر رو نداره دلیلش رو نمیدونه.....

 

درخواست کمک این دوست من برای ترک این رابطه و فراموشی یا کنار اومدن با این جدایی و غم بعد از اونه .

 

دوست من 1بار به یقین رسیده که کلا ازدواج نکنه و مجرد بمونه اما اصرار خونواده نذاشته .

 

ممنون از نظرات همه دوستان

لینک به دیدگاه
ببخشید من منتظر جواب این دوستمون بودم ......

 

این دختر قید ازدواج با این اقا رو زده ، در واقع با وجود علاقه زیاد بین این دو نفر حس میکند که این اقا واقعا تصمیمی به ازدواج با دختر رو نداره دلیلش رو نمیدونه.....

 

درخواست کمک این دوست من برای ترک این رابطه و فراموشی یا کنار اومدن با این جدایی و غم بعد از اونه .

 

دوست من 1بار به یقین رسیده که کلا ازدواج نکنه و مجرد بمونه اما اصرار خونواده نذاشته .

 

ممنون از نظرات همه دوستان

خب بهشبگو بره سفر یا یه جای دور یه جایی که سرش خیلی شلوغ باشه تا کمتر یاد ع بیفته :ws3:

 

واقعا نمیدونم چی بگم فک کنم یه ادم عاشق بتونه راه حل بهتری بده تامن!:w58: :whistle:

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...