Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۹۰ نه عقیده امری قلبیه پس کاملا واضحه اکراه بردار نیست و هر کس میتونه تغییر بده ولی بیان اون درست نیست پس میان آزادی عقیده و بیان فرقهمن عمرا دینمو عوض کنم چون مطمئنم اگه عشق دو طرفه باشه اون دینشو عوض میکنه حالا کجاستش؟ این حرف بسیار جذابی بود... 5 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۹۰ این حرف بسیار جذابی بود... شدیدا 3 لینک به دیدگاه
Avenger 19333 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۹۰ اینجوری نیست شما تو شناسنامت خورده اسلام دینت، دینت رو عوض کنی میشی مرتد یبار یه آخوند تو تلوزیون همه اینا رو شرح داد؛ حتی میگفت مسیحی اگر به مسجد کمک مالی بکنه قبوله اما مسلمان اگر به کلیسا کمک کنه حرامه این حرفتو قبول ندارم من کل شناسناممو زیر رو کردم هیچ جاش ننوشته دین اسلام یا شیعه 3 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۹۰ این حرفتو قبول ندارم من کل شناسناممو زیر رو کردم هیچ جاش ننوشته دین اسلام یا شیعه آره درسته صفحه قبلی حرفم رو اصلاح کردم 2 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۹۰ شدیدا ببینید این از همون نوع منطقی هست که برای اثبات خدا ازش استفاده میشه... یک چیز دلیل و اثبات قرار داده میشه تا به یک نتیجه گیری برسیم که اصلا ربطی به بنیان منطقی بحث نداره... 5 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۹۰ ببینید این از همون نوع منطقی هست که برای اثبات خدا ازش استفاده میشه... یک چیز دلیل و اثبات قرار داده میشه تا به یک نتیجه گیری برسیم که اصلا ربطی به بنیان منطقی بحث نداره... شما اگر دلت واقعا پاک باشه نیازی به اثبات نیست خودت به این نتیجه میرسی... شنیدم که میگما 1 لینک به دیدگاه
JavadMessi 1620 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۹۰ ببینید این از همون نوع منطقی هست که برای اثبات خدا ازش استفاده میشه... یک چیز دلیل و اثبات قرار داده میشه تا به یک نتیجه گیری برسیم که اصلا ربطی به بنیان منطقی بحث نداره... مگه الان بحث منطقی بود دیگه تو این مورد بحث دو تا تفکریه که مشخص چی میگند پس اگه عشق دوطرفه باشه تفکر منطقیتر هم بدون شک توسط طرف مقابل پذیرفته میشه حالا کجاست این خانوم خارجکی 2 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۹۰ مگه الان بحث منطقی بوددیگه تو این مورد بحث دو تا تفکریه که مشخص چی میگند پس اگه عشق دوطرفه باشه تفکر منطقیتر هم بدون شک توسط طرف مقابل پذیرفته میشه حالا کجاست این خانوم خارجکی داریم در حقیقت از موضوع بحث خارج میشیم و دلیلش هم بنده هستم.... من دیگه قول میدم حرف بی ربط نزنم اینجا... فقط یک موضوع... شما از کجا میدونی تفکر شما منطقی تر هست ؟ چون شما مسلمانی ؟ مسلما طرف مقابل این رو قبول نمیکنه... البته این در صورتی هست که اون طرف شما هم مذهبی باشه... در غیر این صورت اگر منطقی باشه براش مهم نیست... گ برای مثل بنده چون مذهبی نیستم اصلا اهمیت نمیدم که اسم چه دینی روم باشه... شما اگر دلت واقعا پاک باشه نیازی به اثبات نیست خودت به این نتیجه میرسی... شنیدم که میگما خوبه... دقیقا به این میگند ایمان... ایمان یعنی اینکه یک چیزی رو بدون دلیل و با چشم بسته قبول کنی... 8 لینک به دیدگاه
JavadMessi 1620 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۹۰ داریم در حقیقت از موضوع بحث خارج میشیم و دلیلش هم بنده هستم.... من دیگه قول میدم حرف بی ربط نزنم اینجا... فقط یک موضوع... شما از کجا میدونی تفکر شما منطقی تر هست ؟ چون شما مسلمانی ؟ مسلما طرف مقابل این رو قبول نمیکنه... البته این در صورتی هست که اون طرف شما هم مذهبی باشه... در غیر این صورت اگر منطقی باشه براش مهم نیست... گ برای مثل بنده چون مذهبی نیستم اصلا اهمیت نمیدم که اسم چه دینی روم باشه... خوبه... دقیقا به این میگند ایمان... ایمان یعنی اینکه یک چیزی رو بدون دلیل و با چشم بسته قبول کنی... اما خب من براساس موضوع تاپیک که تغییر دین بود نظر دادم! 2 لینک به دیدگاه
Artaria 13629 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۹۰ اگه عشق دوطرفه باشه خوب چرا اون نبايد راضي بشه بخاطر من دست از دينش بكشه؟يعني راه سومي وجود نداره؟ نميشه همين طوري مسالمت آميز دركنار هم زندگي كنيم و كاري به دين و ايمان هم نداشته باشيم ببین یه مثال ساده، فکر کن شما مسیحی هستی، میخوای با یه شخص مسلمان که دوستش داری ازدواج کنی، فرض میکنیم که اسلام گفته نمیشه با شخص غیر مسلمان ازدواج کرد و هم نمیشه دین رو تغییر داد وگر نه اعدام، ( دقت کنید کاری به درست یا غلط بودن این فرضها نداریم، فقط فرض کنید که اینجوریه) . اونوقت شما حاضری دینت رو از مسیحیت به اسلام برای همسر آیندت تغییر بدی؟ (میدونی که همسرت نمیتونه این کارو کنه) بهرام آخه چرا باید به دین هم ایمان بیارن اینو اول روشن میکنی؟ خب واضحه، فکر کنم یک شخص مسلمان با غیر مسلمان نمیتونه ازدواج کنه به طور رسمی تو ایران، و باید طرفش هم حتما مسلمان بشه، حالا شما خودتونو بذارید جای طرف، دینتون رو حتی به طور اسمی و ظاهری عوض میکنید ؟ مگه عشق غیر زمینی هم داریم ؟ منظورتون نیاز روانی برای تکیه به یک موجود برتر و قربون صدقه رفتن اون موجود هست ؟ این از نظر من عشق نیست... آره منظورم یه عشق فرا زمینیه، عشق به موجودی فراتر از انسان، حالا یکی اسمشو میذاره خدا، یکی اهورا مزدا و .... چرا نمیشه اسمشو عشق گذاشت ؟ هستن کسایی که همون احساس شدید دوست داشتن رو بین انسانها به وجود میاد، به خدای خودشون دارن ، اسم اون احساس شدید رو عشق میذاریم ---------------------------------------------------------------------------------- ببینید دوستان این موضوع بیشتر برای کسایی ایجاد مشکل میکنه که قلباً به دینشون ایمان دارن، و همچنین به شخص خاصی هم علاقه دارن که در این صورت مجبور میشن یکی رو انتخاب کنن . اگه یکی این ایمان قلبی رو داشته باشه (تاکید میکنم ایمان قلبی، یه چیزی مثل همون عشق نسبت به طرف مقابل) ، فکر نکنم حاضر بشه حتی به طور ظاهری و اسمی از دینش دست بکشه ، اینطور نیست ؟ :) 3 لینک به دیدگاه
Abolfazl_r 20780 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۹۰ بحث های اعتقادی و مذهبی در این فروم ممنوع است. 5 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۹۰ خب واضحه، فکر کنم یک شخص مسلمان با غیر مسلمان نمیتونه ازدواج کنه به طور رسمی تو ایران، و باید طرفش هم حتما مسلمان بشه، حالا شما خودتونو بذارید جای طرف، دینتون رو حتی به طور اسمی و ظاهری عوض میکنید ؟ با ادیان صاحب کتاب که میشه 1 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۹۰ بحث های اعتقادی و مذهبی در این فروم ممنوع است. دیگ به دیگ ... امضاتو 3 لینک به دیدگاه
*Sanaz* 10640 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۹۰ به نظر شما رابطه ای بین عشق زمینی (عشق بنده به بنده ) و عشق روحانی (عشق بنده به خدای خویش) و دین وجود داره ؟ :JC_thinking: چیزی به نام بنده و غلام حلقه به گوش نداریم. بزرگترین شاهکار ادیان ابراهیمی تحقیر کامل انسان در برابر موجودی ماورایی با نام های مختلف بود. اینقدر انسان در برابر این موجود خار و بنده شود، تا همچون یک غلام حلقه به گوش هرچی اون گفت بدون تفکر اطاعت کنه. من خودم بنده هیچ موجودی نیستم، اگر هم خدایی داشته باشم بنده اش نیستم، ترجیح میدم رفیقش باشم. پس صحبت های اربابان اصلا برام کوچکترین اهمیتی نداره و دین هم به هیچ وجه مهم نیست. 7 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۹۰ آره منظورم یه عشق فرا زمینیه، عشق به موجودی فراتر از انسان، حالا یکی اسمشو میذاره خدا، یکی اهورا مزدا و .... چرا نمیشه اسمشو عشق گذاشت ؟ هستن کسایی که همون احساس شدید دوست داشتن رو بین انسانها به وجود میاد، به خدای خودشون دارن ، اسم اون احساس شدید رو عشق میذاریم ---------------------------------------------------------------------------------- ببینید دوستان این موضوع بیشتر برای کسایی ایجاد مشکل میکنه که قلباً به دینشون ایمان دارن، و همچنین به شخص خاصی هم علاقه دارن که در این صورت مجبور میشن یکی رو انتخاب کنن . اگه یکی این ایمان قلبی رو داشته باشه (تاکید میکنم ایمان قلبی، یه چیزی مثل همون عشق نسبت به طرف مقابل) ، فکر نکنم حاضر بشه حتی به طور ظاهری و اسمی از دینش دست بکشه ، اینطور نیست ؟ :) خوب اینجا باز هم بحث تعریف ما از کلمات هست... برای من عشق یک سری فاکتور های دیگری داره که عشق به اون deity اون فاکتور ها رو نداره در نتیجه من بهش نمی گم عشق... برای مثال یک نفر که ایمان خیلی زیادی به خدا داره آیا احساس جنسی هم نسبت به خدا داره ؟ بنده خیلی شک دارم... اگر اینطوری باشه وضع خیلی خرابه... بله... بنده با یکی از همین افراد رابطه داشتم و کاملا میفهمم که شما دارید در مورد چی صحبت میکنید... بله دقیقا همینطوره... اون فردی که "ایمان" داره حاضر نمیشه چنین کاری بکنه... توصیه دوستانه به عزیزان بی دین و ایمان : کسی که ایمان داره خیلی کارهای دیگه رو هم نمیکنه و خیلی چیز ها رو هم معمولا درک نمیکنه و مثل این میمونه که شما یا اون از مریخ اومدید و کلا حرف هم رو نمیفهمید در نهایت زندگیتون رو به جهنمی سوزان تبدیل میکنه... خلاصه از این نوع افراد بپرهیزید... به قول خارجکی ها Let the buyer beware... 7 لینک به دیدگاه
viviyan 12431 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۹۰ 1. شما اگه تو چنین موقعیتی قرار بگیرید ، حاضرید برای رسیدن به عشقتون از دینتون دست بکشید ؟ من که دین ندارم ولی از اعتقاداتم و افکارم نه، چون اینکه مثلا من بی دینم به خاطر اینه که خودم به این نتیجه رسیدم که برای زندگی به دین نیاز ندارم و ... بنابراین قلبا بی دینم، نمیتونم به خاطر کسی دیندار بشم؛ اونوقت دروغگو میشم، سعی میکنم عاشق کسی که منو با عقایدم نپذیرفته نشم. 2. به نظر شما رابطه ای بین عشق زمینی (عشق بنده به بنده ) و عشق روحانی (عشق بنده به خدای خویش) و دین وجود داره ؟ :JC_thinking: منظورتون واضح نیست. اگه من عاشق کسی بشم؛ عاشق اون فرد با همون ویژگی ها (چه خوب و چه بد از دیدگاه من) شدم، اگه ازش انتظار داشته باشم که به خاطر من خودشو تغییر بده دیگه اونی نیست که من عاشقشم، اونیه که من میخوام باشه. در مورد طرف مقابلم هم همینطور، شاید به خاطر کسی که عاشقشم حاضر باشم بعضی چیزها رو تو خودم تغییر بدم، ولی چیزایی که باهاشون حس خوبی بهم دست بده، نه اینکه احساس کنم تو رابطه من قربانی شدم. ترجیح میدم وارد رابطه یک طرفه نشم. 7 لینک به دیدگاه
Artaria 13629 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۹۰ بحث های اعتقادی و مذهبی در این فروم ممنوع است. اینکه بحث اعتقادی نیست قول میشه منحرف و صحنه دار نشه با ادیان صاحب کتاب که میشه متوجه منظورت نشدم چیزی به نام بنده و غلام حلقه به گوش نداریم.بزرگترین شاهکار ادیان ابراهیمی تحقیر کامل انسان در برابر موجودی ماورایی با نام های مختلف بود. اینقدر انسان در برابر این موجود خار و بنده شود، تا همچون یک غلام حلقه به گوش هرچی اون گفت بدون تفکر اطاعت کنه. من خودم بنده هیچ موجودی نیستم، اگر هم خدایی داشته باشم بنده اش نیستم، ترجیح میدم رفیقش باشم. پس صحبت های اربابان اصلا برام کوچکترین اهمیتی نداره و دین هم به هیچ وجه مهم نیست. بحث بنده یا غلام موجودی ماورایی و اینا نیست ، به قول وافن عزیز تاریف هرکس فرق میکنه که اینا میتونه هرکدوم خودش یه تاپیک برای بحث باشه من سوالم اینه به قول خودت فکر رفیق موجودی بالا تر از خودت هستی، به خاطر عشق زمینیت از رفیق ماورائیت دست میکشی؟ ( دقت واقعا رفیق اون موجود بالاتر از خودت باشی، در نتیجه اگه این کارو حتی از رو قلبی و ظاهری انجام بدی، اون ناراحت میشه) نمیدونم تونستم منظورمو برسونم یا نه خوب اینجا باز هم بحث تعریف ما از کلمات هست... برای من عشق یک سری فاکتور های دیگری داره که عشق به اون deity اون فاکتور ها رو نداره در نتیجه من بهش نمی گم عشق... برای مثال یک نفر که ایمان خیلی زیادی به خدا داره آیا احساس جنسی هم نسبت به خدا داره ؟ بنده خیلی شک دارم... اگر اینطوری باشه وضع خیلی خرابه... بله... بنده با یکی از همین افراد رابطه داشتم و کاملا میفهمم که شما دارید در مورد چی صحبت میکنید... بله دقیقا همینطوره... اون فردی که "ایمان" داره حاضر نمیشه چنین کاری بکنه... توصیه دوستانه به عزیزان بی دین و ایمان : کسی که ایمان داره خیلی کارهای دیگه رو هم نمیکنه و خیلی چیز ها رو هم معمولا درک نمیکنه و مثل این میمونه که شما یا اون از مریخ اومدید و کلا حرف هم رو نمیفهمید در نهایت زندگیتون رو به جهنمی سوزان تبدیل میکنه... خلاصه از این نوع افراد بپرهیزید... به قول خارجکی ها Let the buyer beware... حالا عشق ، ایمان یا چیز دیگه ... اونقدر به تعاریف گیر ندید، کشتید منو 6 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۹۰ متوجه منظورت نشدم میتونی با مسیحی و یهودی ازدواج کنی، البته بستگی به مرجع تقلید فکر کنم داشته باشه 2 لینک به دیدگاه
Artaria 13629 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۹۰ اگه من عاشق کسی بشم؛ عاشق اون فرد با همون ویژگی ها (چه خوب و چه بد از دیدگاه من) شدم، اگه ازش انتظار داشته باشم که به خاطر من خودشو تغییر بده دیگه اونی نیست که من عاشقشم، اونیه که من میخوام باشه. در مورد طرف مقابلم هم همینطور، شاید به خاطر کسی که عاشقشم حاضر باشم بعضی چیزها رو تو خودم تغییر بدم، ولی چیزایی که باهاشون حس خوبی بهم دست بده، نه اینکه احساس کنم تو رابطه من قربانی شدم. ترجیح میدم وارد رابطه یک طرفه نشم. اعتقادات و افکارت میشه دینت، چیزی که شم ازش پیروی میکنی و بر اساس اون اصول تو زندگیت رفتار میکنی، دین ، کیش ، آیین، چیزی که ما بهش اعتقاد داریم ، به نظر من انسان بی دین وجود نداره ، هرکسی بر اساس اصولی که برای خودش ساخته یا براش ساختن زندگی میکنه، من به مجموعه اون اصول میگم دین دوست گلم حالا شم فکر کن طرفت شمارو با همین اصولی و اعتقاداتی که داری پذیرفته و شما با هم اصلا مشکل اعتقادی ندارید، فقط محدودیت های جامعه هست که برای رسیدن به هم مجبورتون میکنه دین ظاهریتونو عوض کنید .، اینکارو قبول میکنی؟ 2 لینک به دیدگاه
viviyan 12431 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۹۰ اعتقادات و افکارت میشه دینت، چیزی که شم ازش پیروی میکنی و بر اساس اون اصول تو زندگیت رفتار میکنی، دین ، کیش ، آیین، چیزی که ما بهش اعتقاد داریم ، به نظر من انسان بی دین وجود نداره ، هرکسی بر اساس اصولی که برای خودش ساخته یا براش ساختن زندگی میکنه، من به مجموعه اون اصول میگم دین دوست گلم حالا شم فکر کن طرفت شمارو با همین اصولی و اعتقاداتی که داری پذیرفته و شما با هم اصلا مشکل اعتقادی ندارید، فقط محدودیت های جامعه هست که برای رسیدن به هم مجبورتون میکنه دین ظاهریتونو عوض کنید .، اینکارو قبول میکنی؟ برام پیش اومده دو بار، یکی میگفت نماز بخوونم، روزه بگیرم تا با هم ازدواج کنیم، منم گفتم برو به سلامت؛ (اونموقع زیاد به عشق و... تو ازدواج اهمیت نمیدادم) یه آقای دیگه هم میگفت بعد ازدواج با هم؛ من جلو خانواده ش مثلا نماز بخوونم و ...؛ منم گفتم جلو خانواده ش فقط نشون نمیدم که بی دینم (اینو دوستش داشتم ). 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده