*Mahla* 3410 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 آذر، ۱۳۹۰ عمق بورس تهران چقدر است؟ گروه بورس- مجيد اسكندري: در تحليلهاي مختلف از وضعيت بازارهاي سرمايه، گاه از اصطلاحي به نام «عمق بازار» استفاده ميشود و بورس تهران در زمره بازارهاي كمعمق طبقهبندي ميشود. درخصوص اين موضوع و ابعاد گوناگون آن، نظر دو تن از كارشناسان بازار سرمايه را جويا شديم. دكتر علي جعفري مدير بورس منطقهاي ساري و مدرس دانشگاه و يوسف امينداور مديرعامل شركت مشاور سرمايهگذاري آواي آگاه موضوع مزبور را بررسي كردهاند. [TABLE=align: left] [TR] [TD=width: 100%] [/TD] [/TR] [/TABLE] عوامل هشتگانه تعيينكننده عمق بازار جعفري درباره مفهوم عمق بازار گفت: بازار عميق به بازاري گفته ميشود كه در آن خريد و فروش به آساني انجام ميشود و مدت زمان انتظار براي فروش (خريد) سهام به حداقل ممكن كاهش يابد. در بازار عميق، براي تغيير قيمت (صعود يا سقوط)، حجم سفارش بايد به مقدار قابل توجهي افزايش يابد. بنابراين ميتوان گفت بازارهاي عميق داراي نقدشوندگي بسيار بالا هستند. در اين بازارها صفهاي خريد و فروش هرگز پايدار نمي مانند. وي درباره عوامل تعيينكننده عمق بازار سرمايه توضيح داد: يكي از اين عوامل، اختلاف قيمت پيشنهادي عرضه و تقاضا است كه هر چه اين اختلاف قيمت، كمتر باشد، بازار داراي عمق بيشتري است. عوامل ديگر عبارتند از: تعداد شركتهاي پذيرفتهشده، تعداد سهامداران حقيقي، نهادهاي مالي فعال در بازار، محدوديت نوسان قيمتي سهام وجود بازارسازان و شفافيت اطلاعاتي. عامل ديگر موثر در عمق بازار، وجود ابزارهاي مالي متنوع و گوناگون است كه بتواند بين خانوار به عنوان سرمايهگذار در بازارهاي مالي و شركت به عنوان تامينشونده منابع مالي پيوند برقرار كند. حركت در مسير تحقق اين هدفها موجب ميشود تا در اين بين صنعت واسطهگري مالي ظهور كند. اين صنعت با تبديل اوراق بهادار ساده شركتها به اوراق بهادار فني يا پيچيده كه مناسب تقاضاي مشتريان است، بين تمايلات اين دو گروه (شركتها و خانوارها) پيوند برقرار كرده و حفره بازار در انتشار و خريد اوراق بهادار را از بين ميبرد. مدير بورس ساري درباره عمق بازار سهام گفت: بورس تهران در سالهاي اخير پيشرفت زيادي كرده است. اين بازار در سال 1383 تقريبا بازاري تك محصولي بوده است، اما اكنون اوراق بهادار متنوعي در اين بازار وجود دارد و نگاههاي زيادي را به خود معطوف كرده است. اعتقاد دارم كه اين روند موجب جهش اقتصادي در آينده براي اقتصاد رو به توسعه ايران خواهد شد. وي افزود: بورس تهران در زمينه عمق بخشي به بازار سرمايه به دليل وجود برخي محدوديتها، موفقيت زيادي نداشته و شايد اكثر قريب به اتفاق عامه مردم، بورس را معادل بازار پرريسك در نظر ميگيرند. جعفري سپس با اشاره به برخي محدوديتهاي معاملاتي بازار سهام گفت: صفهاي خريد و فروش در بورس تهران بعضا براي روزهاي متمادي پايدار ميماند و نبود ابزارهاي مالي بازارساز در معاملات مناسب و فعالان موجب كاهش عمق بورس تهران شده است. وي سپس به ميزان گرايش مردم ديگر كشورها به بورس اشاره كرد و گفت: طبق اطلاعات مستند منتشر شده در پايان سال 2007 ترازنامه خانوارهاي آمريكايي معادل 27 تريليون دلار دارايي فيزيكي و 42 تريليون دلار دارايي مالي را نشان ميدهد. اين به اين معني است كه هر خانواده آمريكايي به ازاي يك دلار دارايي فيزيكي (نظير مسكن) بيش از 5/1 دلار دارايي مالي دارد و اين به معني نقش پر رنگ خانوار در بازارهاي مالي است. جعفري درباره رابطه نسبت ارزش كل معاملات به كل ارزش بازار گفت: تاكنون مجامع حرفهاي و نهادهاي قانوني نسبت استانداردي را در اين خصوص تعريف نكردهاند، ولي نگاه مقايسهاي در اين باره ميتواند معيار مناسبي براي اندازه گيري عمق بازار باشد؛ در حالي كه در كشورهايي با بازارهاي مالي پيشرفته اين نسبت از يك بيشتر است، در بورس تهران نسبت مورد بحث به سختي به عدد 2/0 ميرسد. اين استاد دانشگاه در پاسخ به اين سوال كه آيا بين ارزش بازار نسبت به توليد ناخالص داخلي كشور و عمق بازار سهام رابطهاي وجود دارد، گفت: افزايش توليد ناخالص داخلي در مقياس انبوه، نياز به منابع مالي انبوه دارد. اين منابع مالي انبوه را چه كسي بايد تامين كند؟ اگر خانوارها اعتماد كامل به بازار سرمايه داشته باشند؛ يعني بازار از عمق كافي برخوردار باشد، سرمايه خود به خود به سمت بازارهاي مالي سرازير ميشود كه اين روند موجب افزايش توليد ناخالص داخلي ميشود. وي درباره رابطه عمق كم بورس تهران با حضور نهادهاي مالي گفت: حضور نهادهاي مالي بزرگ ميتواند موجب عمق بخشي به بازار شود. جعفري در اين باره توضيح داد: تنوع در نيازهاي سرمايهگذاران نيازمند ابداع اوراق بهادار جديدي است كه بتواند نيازهاي مشتريان را برآورده سازد. ابداع اوراق بهادار با استفاده از مهندسي مالي موجب ميشود تا اوراق بهادار متناسب با ويژگيهاي مختص مشتريان توليد شود. وي درباره فاصله بين ارزش ذاتي و قيمت سهام در بازارهاي كمعمق گفت: در بازارهاي كم عمق بنا به دلايل پيش گفته به دليل فقدان شفافيت اطلاعاتي و حضور كمرنگ تحليلگراني كه مشغول ارزيابي و جستوجوي اطلاعات جديد هستند، فاصله بين ارزش ذاتي و قيمت سهام زياد است. سه سطح براي عمق بازار يكي ديگر از مشاوران سرمايهگذاري فعال درخصوص مفهوم عمق بازار به خبرنگار ما گفت: عمق بازار از لحاظ آكادميك، بر مبناي توان خريد يا فروش تعداد زيادي سهم در كوتاهترين زمان بدون تاثيرگذاري شديد بر قيمت سهم، تعريف شده است. بدين معنا كه اگر ورود يا خروج مقادير قابل توجهي منابع مالي به بازار سرمايه اثر چنداني بر قيمتهاي سهام نداشته باشد بازار را عميق مينامند. امين داور افزود: ميتوان عمق بازار را در سه سطح تعريف كرد؛ در سطح كليت بازار، در سطح صنعت و در سطح تكسهمها. يعني ممكن است در بازاري كه عمق كمي دارد، سهامي پيدا شود كه به دلايل مختلف از معاملات پرحجمي برخوردارند. وي درباره عوامل تعيينكننده عمق يك بازار سرمايه گفت: عمق بازاري يك سهم، به تعداد سهامداران و تنوع آنها وابسته است. هر چه تعداد سهامداران در بازار بيشتر باشد و در كنار آن سهامداران نيز به طيفهاي مختلفي وابسته باشند، عمق معاملات بيشتر ميشود. سهامداران در بازار ميتوانند شامل طيف وسيعي از سرمايهگذاران باشند؛ مالكان و سهامداران عمده، هلدينگها، بازارگردانان، شركتهاي سرمايهگذاري، صندوقهاي سرمايهگذاري، صندوقهاي بازنشستگي، خرده سهامداران و نوسانگيران روزانه طيف هاي اصلي سهامداران را تشكيل ميدهند. امين داور خاطرنشان كرد: بازار پرعمق نقدشوندگي بيشتري دارد؛ زيرا به دليل حضور طيف متنوعي از سهامداران، ارائه درخواست خريد يا فروش در حجمهاي مختلف همواره از فروشنده يا خريدار متقابل برخوردار است و ارائه درخواستهاي سنگين براي معامله سهم باعث تغييرات قابل توجه در قيمت سهام نميشود. اين مشاور سرمايهگذاري درباره بازار سهام ايران گفت: بورس تهران از عمق زيادي برخوردار نيست. شاهد بر اين مدعا نيز رشدهاي سريع قيمت سهام در بازههاي زماني كوتاه نظير فروردينماه سال جاري و همچنين تشكيل صفهاي فروش سنگين در شرايط ركود است. مهمترين دليل عمق كم اين بازار، عدم توازن در فعاليت گروههاي مختلف فعال در بازار است. براي مثال، در حال حاضر سرمايهگذاران نهادي بزرگ كه در شرايط بحران بايد جلوي تلاطم بيش از حد بازار را بگيرند عملا منفعل و غيرفعال شدهاند؛ در مقابل، خرده سهامداران و صندوقهاي سرمايهگذاري كه معمولا در شرايط فقدان اطمينان، فروشنده سهام خود ميشوند، در بازار فعال شدهاند. غلبه ديدگاه اين گروه موجب تلاطم و ريزش بازار ميشود.امين داور درباره ارتباط عمق كم بورس تهران و نبود نهادهاي مالي در اين بازار گفت: عمق بازار و كارايي بازار دو مفهوم مستقل بوده كه با هم داراي همپوشاني هستند. طبيعتا با حضور نهادهاي متنوع در بازار، نظير صندوقهاي بازنشستگي يا بازارگردانان، عمق بازار افزايش خواهد يافت. اين كارشناس درباره فاصله بين ارزش ذاتي و قيمت سهام در بازارهاي كمعمق گفت: هرچه بازار كمعمق باشد، نقدشوندگي سهام در بازار كاهش مييابد و طبيعي است كه در چنين بازاري قيمت سهام واقعي نباشد. امين داور درباره راهكارهاي موجود براي افزايش عمق بورس تهران گفت: نخست بايد طيفهاي متنوع سرمايهگذاران تشويق شوند كه سرمايههاي خود را به بورس وارد كنند و صاحبان صنايع و بنگاهها نيز شركتهاي خود را به بورس بياورند. همچنين ابزارهاي لازم طراحي شود تا بخشي از منابع پساندازكنندگان خرد يعني همان آحاد جامعه به بورس انتقال يابد.از سوي ديگر سرمايهگذاران نهادي جديد ميبايست به بازارهاي بورس وارد شوند و سرمايهگذاري خارجي نيز در بورس افزايش يابد. از نظر امينداور در صورت تحقق اين عوامل ميتوان به تعميق فعاليت بازار سرمايه كشور اميدوار بود. دنیای اقتصاد 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده