سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 دی، ۱۳۹۰ رو جلد کتاب جاناتان مرغ دریایی نوشته : چرا دشوارترین کار در دنیا این است که پرنده ای را متقاعد کنی ازاد هست وقتی برای اولین بار این رو خوندم این جمله به ذهنم اومد خب که چی پرنده که ازاده حالا میخواد بفمه میخواد نفهمه اما وقتی خود داستان رو خوندم نظرم تغییر کرد وقتی تلاش های جاناتان رو دیدم و اینکه وقتی اون فهمید و ازاین فهمیدنش چقدر لذت برد و چقدر به اوج رسید. حالا با گذشت چن سال از خوندن اون داستان میخوام این جمله رو اینجوری بیان کنم چرا دشوارترین کار در دنیا این است که گوسپندی را متقاعد کنی که گوسپند است جاناتان ازاد بود ولی نمی تونست از ازادیش لذت ببره اما گوسپند چی؟ گوسپند یه قیم خیلی کبیر داره یه قیم مطلق به اسم چوپان یه قیم بانی داره به اسم سگ که حاضره بی هیچ منطقی اوامر قیم مطلق رو بی چون و چرا اجرا کنه برا قیم بان مهم نیس گوسپند از لحاظ زندگی در چه سطحی هس بدتر از اون خود گوسپند در نظرش ، خودش رو از جاناتان هم ازادتر حس می کنه! جاناتان در میان دریای ازادی بود ولی این گوسپند بیچاره ایمان داره که در خود اقیانوس بی کران زندگی می کنه گوسپند با نفهمی خودش داره به تموم فهم های روزگار از قدیم تا حال حاضر طعنه میزنه داره دهن کجی می کنه جاناتان برای فهم ازادی ابزارش رو داشت (بال هایش و زندگی در کنار دریای دانش ) ولی گوسپند چی ؟ اونکه فقط دهن داره و کنار علف زار جهل و خرافات که به اسم مقدس ترین ها بهش غالب کردن و از نسلی به نسل دیگه این ژن قوی تر از مرحله قبلی و به صورت جهش یافته در وجودش حمل شده در عمیق ترین نقطه کله اش . جاناتان وقتی خواست سد افکار خودش رو بشکنه خواست و شکست موقعی که خواست کسی جلوشو نگرفت کسی برای شکستن محدودیت های فکریش اونو مجازات نکرد ولی گوسپند چی اون اگرم بخواد سد محدودیت های فکری خودشو بشکنه بشدت مجازت میشه هم از طرف قیم بان و هم از طرف قیم ریشه افکار گوسپند در اینه که شکستن حریم ها و سوال کردن باعث لغزش و سقوط در دامن چاقو (بخوانید کفر و غضب قصاب یعنی بازوی دیگر قیم ) خواهد شد هرچند اخر خط هم به دامن چاقو خواهد افتاد اما براش گفتن که درصورت اطلاعت محض پاداش بس عظیمی در انتظارش هس بین ایجاد سوال در ذهن گوسپند و غلبه بر ترس ناشی از کافر قلمداد شدن و رهایی و رسیدن به سرزمین ابا اجدادی جاناتان راه خیلی زیادی هس اگرم گوسپند بتونه به سرزمین جاناتان برسه تازه کار اصلی (فرایند پرنده شدن ) شروع میشه و می تونه کلید بخوره پس کار متقاعد کردن گوسپند خیلی سخت تر از متقاعد کردن جاناتانه بچه ها ببخشید زیادی فک زدم 6 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 دی، ۱۳۹۰ یاد روزی افتادم که چوپان میمیره، 3 جور گوسفند میتونه وجود داشته باشه؛ گوسفندی که بعد از مرگ چوپا هل هله شادی سر میده چون از ترس چوپان بود که علف میخورد و بع بع میکرد و صداش در نمیومد دومین نوعش گوسفند ایرانی هست که اگر چوپان بمیره از ترس سگ ها و برای کسب علف بیشتر گوسفندا شیون سر میدهند سومین و خاک برسرترین نوع گوسفند کره شمالی هست گوسفندی که دنبه نداره چون علف نمیدن بخوره و بدبخت تر هست ولی وقتی چوپان میمیره شیون میکنه و خاک بر سروصورتش میریزه ولی نه از ترس سگ ها چون واقعا احساس یتیم شدن میکنه خدایا شکرت که ما را در گله ی دوم آفریدی نه سوم 5 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 دی، ۱۳۹۰ چکیده سخنان گهربار آلما : گوسپند نیستم از ترس جانم خودمو به گوسپندی زدم (شکلک مربوطه ----> ) گوسپندم هستم چون تا علف هست من هم گوسپند هستم (شکلک مربوطه ----->:spiteful:) گوسپند هستم و بودم و خواهم ماند و به گوسپندی خودم افتخار هم می کنم (شکلک مربوطه ----->) مقاله گوسپندیسم دسته اول ذاتا گوسپند نیستن بلکه از روی ترس جان و ابرو (ازانجایی که سگ یعنی قیم بان و چوپان یعنی خود قیم مطلق، موجودات فوق العاده بی ابرو و ضد ارزشهای اخلاقی هستن) پشم تنشون کردن و هر روز صب که ازخواب پا میشن جلوی اینه چن بار بع بع کردن رو تمرین می کنن تا درصورت لزوم ، دقت کنید در صورت لزوم برای حفظ جان بع بع کنن درحالی که ته دلشون نع نع می گن و بر جد و اباد چوپان و سگ و ... لعنت می فرستن دسته دوم بدترین طبقه و خطرناکترین طبقه در طبقه بندی گوسپندیسم هستن این قشر در هر گله ای وارد شوند چه گله گرگان باشد چه گله خران و چه گله گاوان به رنگ و شکل همان گله درمی ایند اینها هیچ ابایی از اینکه بهشون گفته بشه گوسپند یا خر یا گاو ندارن هدف غایی این طبقه بهره بردن از علف مفت و زندگی اسوده هس این طبقه اکثرا در شغل شریف پاچه خواری سگ و چوپان ظاهر می شوند هرچند درمواقع ضروری اگر احساس کنن اگگگگگر احساس کنن فرایند علف خواریشان به خطر افتاده خود جزو اولین کسانی خواهند بود که به چوپان و سگ ضربه کاری خواهند زد از ایشان به عنوان گروه منحرفین در مطبوعات طویله ای یاد می شود فرایند انتقال قدرت از چوپانی به چوپانی دیگر نیز اغلب از طریق همین قشر صورت می گیرد دقت کنید از چوپانی به چوپان دیگر نه مرغ دریایی به مرغ دریایی دیگر دسته سوم که متاسفانه تعدادشان همیشه در طول تاریخ گوسپندان، بیشترین تعداد رو به خودش داده طبقه عام یا اصطلاحا توده می نامند این عده ذاتا گوسپند هستند و حتی اگر علف شان را قطع کنید بازهم فرزاندنی که از انها به وجود میاید ذاتا گوسپند خواهند بود این قشر کلا اگر علف باشد هستن اگر علف نباشد تلف می شوند و تنها فایده ای که دارن این هست که در مواقع حساس و در نقاط عطف تاریخ گوسپندان نقش انقلابی و شورش گری و یاغی گری را بر عهده داشته اند و چون تعدادشان زیاد هس در مواقع ضروری اگر بهشان دستور داده شود که باهم بع بع کنید انچنان صدایی و انقلابی از بع بع خود به راه می اندازند که می توانند به یک باره نگاه تمام دسته های حقوق گوسپندی و غیر گوسپندی را به خود جلب کرده و انها را همراه خود سازنند این قشر به راهی می توانند تن خود را به بغل دستی خود مالیده و چسبیده به انها درحین اینکه بع بع دهشتناکی می کنند سیل عظیمی از تغییرات بنیادی را به راه بیاندازند به طوری که اگر این سیل به راه بیافتد هیچ منطقی و هیچ سگی و حتی هیچ چوپانی نمی تواند ان را بازدارد این گله اگر راه بیافتد خود چوپان را نیز زیر سم های خود له خواهد کرد اصولا این قشر اصلا نمیداند و هرگز نخواهد دانست که چرا به راه افتاده و چرا بع بع می کند بلکه میدانند که باید دراین لحظه بع بع کند همین این قشر حتی به علف زاری های خود نیز رحم نمی کند چه در مواقع صلح که فقط می خورند و هی میخورند و چه در مواقع شورش و انقلاب هرچه بر سر راهش قرار بگیرد نابود خواهند کرد همه را از دم تیغ سم های خود خواهند گذارند و این ویژگی بزرگترین ویژگیی هس که می تواند ابزار دست گروه دوم شود جهت پیاده کردن مقاصد خود و اماده کردن زمینه برای ظهور چوپانی دیگر با کلاه و پوستینی جدید سگ ها که هرگز عوض نمی شوند فقط نامی که چوپان با ان ، انها را صدا می زند تغییر می کند سگ همیشه سگ باقی می ماند سگ اوصلا موجودی هس که وجودش به وجود چوپان و صاحبش بسته است وبدون اون ، وجودش اصلا معنی ندارد ادامه دارد امضا .... گوسپندی که اون بالای تپه نشسته 6 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 بهمن، ۱۳۹۰ اینجا چراگاه است و ما گوسپندانی هستیم که بع بع می کنیم و حق نداریم بع بع اضافی کنیم. همان مقدار بع بعی که به مذاق چوپان خوش آید، بع بعه درست و در چارچوب خطوط فکری چوپان است. هر گوسپندی که سعی کرد به آن طرف پرچین برود ، سگ گله ای هست که پدرش را در خواهد آورد. پس بنابراین گوسپندان از ترس سگ هم که شده بیخیال بع بع اضافی می شوند. و البته بعد از مدتی بع بع های ممتد ، بع بع ها برای گوسپندان عادی میشود حتی اگر شبان یا همان چوپان خودمان به گوسپندان علوفه کافی نرساند. گله ای که از بع بع اضافی بترسد و فکر آنطرف پرچین را از سرش بیرون اندازد، گله ای است که سرنوشتش به سلاخ خانه منتهی میشود! 7 لینک به دیدگاه
*mini* 37778 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 بهمن، ۱۳۹۰ گوسپندی که بع بع اضافی کند سلاخی میشود!! چوپان علف اضافی که به او نمیرساند هیچ ، همانهایی هم که جلویش است بر میدارد و به گوسپندان چاق تر میدهد تا زودتر سلاخی شوند.. اگر هم بع بع اضافی کند چوپان پشم هایش را میچیند اگر این وسط گوسپند نترسی مانند (شانِ گوسفند) پیدا شود که به گوسپندان دیگر درس شجاعت دهد با تیغ تیز کشتارگاه مواجه خواهد شد پس بع بع اضافی و شجاعت..موقوف!!!! 4 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ یادش به خیر. چه حماسه پرشوری بود. چوپان را هیچ وقت نا امید نکردیم و همیشه در خط چوپان حرکت کردیم. 5 لینک به دیدگاه
Ha.Mi.D 8376 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ شما دوتا چه گیری دادین به حیوونا. 3 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ شما دوتا چه گیری دادین به حیوونا. به چی گیر بدیم پس؟ آدما که مشکلی ندارن بهشون گیر بدیم!! نکنه تو آدمی؟ :icon_razz: 3 لینک به دیدگاه
Ha.Mi.D 8376 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ به چی گیر بدیم پس؟ آدما که مشکلی ندارن بهشون گیر بدیم!! نکنه تو آدمی؟ :icon_razz: من؟بهم میاد باشم؟ 1 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ من؟بهم میاد باشم؟ سُمِتو نشون بده ببینم. :icon_razz: 1 لینک به دیدگاه
Ha.Mi.D 8376 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ سُمِتو نشون بده ببینم. :icon_razz: مگه همه حیوونا سم دارن؟ 1 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ فقط حیوونای خوب سم دارن. :icon_razz: نکنه سگی؟ :5c6ipag2mnshmsf5ju3 1 لینک به دیدگاه
Ha.Mi.D 8376 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ فقط حیوونای خوب سم دارن. :icon_razz: نکنه سگی؟ :5c6ipag2mnshmsf5ju3 سگ؟نه نه نه 1 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ سگ؟نه نه نه پس چی هستی تو؟ :vahidrk: 1 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ پس چی هستی تو؟ :vahidrk: همینکه داره باهات حرف میزنه یعنی دوپاست دیگه !!!!!!!!! مگه نمیفهمی ماما و عرعر نمیگه،داره تایپ میکنه. 4 لینک به دیدگاه
Ha.Mi.D 8376 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ پس چی هستی تو؟ :vahidrk: برو از بابابزرگت بپرس 1 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۱ گوشی در باش و گوشی دروازه به سوی رستگاری بشتاب! در گله به کجا می‌روی؟ این صورت از حقیقت درون بردار. تعالیم گائوتمه بودا برای گوسفندان را که خواندی بی‌جرئت و سر‌به‌زیر نیستی. غش را از جان زدوده‌ای و بخت آفتای در تو خانه کرده است و راه را می‌شناسی. به دنیا دو راه نگاه: راه... ... و بی‌راه آن چه از توست از آنِ تو نیست بنشین و بشنو، به همین سادگی آن چه یار خاطر توست گردآور چه حاصل از آنچه بار خاطر تو است رهبر تویی، راهبر تویی در پی روشنگری رفته به خطه‌ی وهم رسد تن دریاب، بر تو چه می‌گذرد معجزه‌ای است هر دم زندگی تن فرتوت شود، جان بدرخشد واقعیت تماشایی است، به همین سادگی آنان که «کارما»ی نیکو دارند و درستکارند از این جهان در گذرند و دیگر بار شادمانه زاده شوند... تعالیم گائوتمه بودا برای گوسفندان، مصور: کریس ریدل، مصنف: لوییز هاوارد، ترجمه‌ی هرمز ریاحی، نسرین طباطبایی، ناتالیا ایوانوا، نشر پیکان، چاپ اول، 1381 به نقل از هزارتو 3 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۱ آن چه از توست از آنِ تو نیست این جمله رو دوستش درم 2 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۱ این جمله رو دوستش درم با گوسفنده احساس قرابت نکردی؟ 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده