Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 آذر، ۱۳۹۰ چکیده: امروزه با گسترش شهرها و رشد آهنگ شهر نشینی ، همچنین افزایش مشکلات و معضلات ناشی از این فرایند و اهمیت یافتن مدیریت یکپارچه و توسعه متوازن، همه جانبه و پایدار شهر، بحث بهسازی زیر ساخت های موجود شهری بیش از پیش قوت یافته است.در این راستا بهسازی شبکه معابر شهری و همچنین شبکه فاضلاب شهری به عنوان شریانی مهم و حیاتی دارای اهمیت ویژه ای می باشد.در این مقاله سعی بر آن است که با برنامه ریزی و مدیریت صحیح به بررسی و لزوم بهسازی شبکه فاضلاب و معابر شهری پرداخته شود. مقدمه : معابر از ارکان اصلی یک شهر شمرده می شوند در واقع جابجایی ساکنین یک شهر وابسته به شبکه معابر آن شهر (كه در خدمت حمل و نقل عمومي و نيمه عمومي و ساير مدها است) می باشد. علاوه بر معابر شهری که شامل آزاد راهها ، بزرگراه ها ، خیابان ها ، پیاده روها می شوند؛ شبکه هدایت آبهای سطحی و فاضلاب داخل شهر ها از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند. شبکه هدایت آبهای سطحی عموماً با هدف سود رسانی به بشر و در جهت تامین آب مورد نیاز شهر ها ، جمع آوری و خروج فاضلاب شهری و صنعتی ، خروج رواناب و کاهش خسارات ناشی از سیل مورد استفاده قرار می گیرند. معابر شهری و همچنین کانالهای هدایت آب و فاضلاب شهری بر اثر گذر زمان و عدم توجه به بازسازی و لایروبی آنها دچار تخریب فیزیکی و همچنین کاهش عملکرد می شوند با توجه به تخریب های فیزیکی و اکولوژیکی صورت گرفته در آن ها بحث بهسازی معابر و فاضلاب شهری از اهمیت دوچندان برخوردار شده است . 2 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 13 آذر، ۱۳۹۰ تعریف شهر: طی دهههای اخیر، از سوی اندیشمندان جغرافیا، جامعه شناسی،اقتصاد، جمعیتشناسی و برخی علوم دیگر، تعاریف متعددی از شهر ارائه شدهاست و جامعه شناسان از جمله انگلس و مارکس، شهر را محل تمرکز جمعیت، ابزار تولید،سرمایه، نیازها و احتیاجات و غیره میدانند که تقسیم کار اجتماعی، در آنجا صورت گرفتهاست. جغرافی دانان، شهر را منظره ای مصنوعی از خیابانها، ساختمانها، دستگاهها و بناهایی میدانند که زندگی شهری را امکانپذیر میسازد. معابر شهری: مجموعهای است که برای عبور وسایل نقلیه موتوری، دوچرخه و پیاده ساخته میشود. به راه در داخل آبادانیها، خیابان نیز اطلاق میشود، مگر در مورد راههایی که عملکرد برون شهری دارند ولی از داخل این مناطق میگذرند (راههای شریانی درجه 1) که اطلاق خیابان به آنها معمول نیست.(آئین نامه راههای شهری ـ بخش مبانی (وزارت مسکن وشهرسازی، 1374)) از نظر نحوه تعیین مشخصات هندسی، راههای شهری به سه گروه کلی متمایز از یکدیگر طبقهبندی میشوند که عمدتا با توجه به نقش آنها تعریف میشوند 1. راههای شریانی درجه 1 2. شریانی درجه 2. 3. خیابانهای محلی راههای شهری شش نقش اصلی برعهده دارند که عبارتند از : 1- فراهم آوردن امکان جابجایی برای وسایل نقلیه موتوری (نقش جابجایی) 2- فراهم آوردن امکان دسترسی وسایل نقلیه موتوری به بناها و تأسیسات (نقش دسترسی) 3 - ایجاد بستری برای ارتباطات اجتماعی نظیر کار، گردش، بازی و ملاقات (نقش اجتماعی) 4 - شکل دادن به ساختارمعماری (نقش معماری شهری) 5 - تأثیر در آب و هوای محیط اطراف راه (نقش تأثیرات آب و هوایی) 6- تأثیر در اقتصاد شهر (نقش اقتصادی) از شش نقش فوق الذکر، سه نقش جابجایی، دسترسی و اجتماعی، معیارهای اصلی طبقهبندی راههای می باشند در راههای شریانی درجه 1، جابجایی تنها نقش اصلی است و نقشهای دسترسی و اجتماعی به نفع آنها تنظیم میشوند. در راههای شریانی درجه 2، نقشهای جابجایی و دسترسی هر دو اصلی است و نقش اجتماعی راه به نفع این دو نقش تنظیم میشود. در خیابانهای محلی، هر سه نقش جابجایی، دسترسی و اجتماعی اصلیاند و به آنها توجه یکسان میشود. از آنجا که بطور طبیعی غلبه با وسایل نقلیه موتوری است، رعایت نقش اجتماعی ایجاد میکند که سرعت و حجم ترافیک موتوری به شدت تحت نظر گرفته شود. 2 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 13 آذر، ۱۳۹۰ آب گرفتگی معابر همانطور که می دانیم با توجه به شرایط جغرافیایی و اقلیمی ایران در فصول پاییز و زمستان و گاهی هم در بهار نزولات جوی در مناطق مختلف کشور اتفاق می افتد ، این نزولات بصورت برف یا باران بوده که دارای اهمیت زیادی می باشند. در مناطقی باعث حاصلخیزی خاک و متاسفانه در مناطقی منجر به آبگرفتگي مي شود. عمده مشكل آبگرفتگي در مناطق شهری مخصوصاً در کلان شهرها دیده می شود که برخي دلایل آن جمعیت زیاد ناشی از مهاجرت به سمت کلان شهرها و پایتخت می باشد جمعیت زیاد ، وسائط نقلیه ، ترافیک ، زباله های رها شده در سطح شهر و شیب نادرست معابر هنگام بارندگی مي باشد. در تهران ؛ "زباله" بيشترين عامل در آبگرفتگي معابر بشمار می رود. با وجود رسوبگيريهايي كه در طول سال انجام ميشود باز هم درصد بالایی از آبگرفتگيها در شهر تهران براثر ريختن زباله در نهرها ايجاد ميشود. با توجه به اینکه در سالهای اخیر برنامه ریزی هایی در مورد مهار کردن بحران های فصلی صورت گرفته است اما باز هم آب گرفتگی در خیابانها ، کوچه ها و حتی در بزرگراههای شهر دیده می شود. مقصر واقعی در زمان وقوع این حوادث چه کسانی می توانند باشند؟ آیا فقط ارگانهایی همچون شهرداری و سازمان آب و فاضلاب مقصر است و عدم مدیریت شهری باعث بوجود آمدن سیل در شبکه معابر می شود. آیا مردم کلان شهری چون تهران بی تقصیرند؟ بررسيها نشان ميدهد در50 درصد آبگرفتگيهاي پايتخت هم مردم و هم برخي از سازمانهاي به يك اندازه مقصر هستند. از سوي ديگر نبود مديريت يكپارچه شهري و عدم وجود زيرساختهاي شهري صحیح باعث بروز مشكلات فصلي و آبگرفتگي در تهران ميشود. آبگرفتگي معابر يكي از بحرانهاي فصلي است که اتفاق می افتد. از اواخر تابستان امسال در شهریور ماه شاهد ریزش نزولات جوی بودیم اما با توجه به اینکه گفته میشود که ميزان آبگرفتگي معابر در تهران به نسبت سالهاي گذشته به حداقل رسيده است باز هم سطح خیابان ها در هنگام بارندگی شدید شبیه به دریاچه می شود به طوریکه عبور و مرور برای شهروندان بسیار مشکل میشود برای مثال در بخشهایی از منطقه غرب تهران آب گرفتگی معابر در نیمه دوم شهریور تا حدی بود که ارتفاع آب در حال جریان به 20 سانتیمتر می رسید. اين مشكلات در بسياري از شهرهاي ما بيشتر و حادتر مي باشد. از طرف دیگر آبگرفتگی معابر باعث ترافیک و تشدید تصادفات نیز می شود. (منطقه 2 تهران) همانطور که شاهد آن هستیم فعاليتهاي برخي از سازمانهاي مسئول و شهروندان نيز در ايجاد آبگرفتگيها بيتاثير نيست. طبق گزارشات موجود در برخي كشورها نيز آبگرفتگي ايجاد ميشود اما زباله كمتر عامل اين اتفاق ميشود اما در شهرهاي ما زباله بيشترين عامل آبگرفتگي در معابر بشمار می رود. با وجود رسوبگيريهايي كه در طول سال انجام ميشود اما بالاي 50 درصد آبگرفتگيها در شهر تهران براثر ريختن زباله در نهرها ايجاد ميشود. براي رفع اين مشكل بايد شهروندان نيز رعايت کرده و وظايف شهروندی را بجا آورند. یکی ديگر از دلايل آبگرفتگي معابر، به دليل مشكلي است كه در لايههاي انهار اصلي، فرعي وكانالهاي رو باز و زیر زمینی و دریچه های موجود در سطح معابر وجود دارد بطور مثال می توان هنگام بارندگی در سطح شهر مشاهده کرد که آب جاری شده در سطح معابر به دلیل واقع نشدن دریچه های فاضلاب در شیب مناسب به اطراف هدایت می شوند و صرفا مقداری از آن وارد کانالهای فاضلاب میشود و این در صورتی است که سطح دریچه های موجود در معابر با زباله بسته نشده باشد. با کمی تامل می توان دریافت که این مشكلات به زيرساختهاي شهرسازي باز ميگردد. (منطقه 5 تهران) البته نمی توان انتظار داشت که تمام شهر دارای کانال و نهرهای هدایت آب ناشی از بارندگی باشد به دلیل اینکه بخشي از آبهاي سطحي وارد شبکه فاضلاب میشود به ويژه در مناطق شمالي تهران تمام آبهاي سطحي بايد يا به كانالهاي زيرسطحي يا به شبكه فاضلاب متصل شوند اين در حالي است كه بررسي كارشناسان شهري نشان ميدهد طرح جامع شبكه فاضلاب شهر تهران براي انتقال آبهاي سطحي طراحي نشده است. نكته مهم ديگري كه در خصوص شبكه فاضلاب شهر تهران وجود دارد، اين است كه طراحي شبكه فاضلاب تهران قدیمی است. اين در حالي است که شهري مانند تهران که در کوهپايه واقعشده، خود حوضه آبخیز با رودخانه های پر آب در قسمت شرق و غرب بوده و همواره درمعرض خطر آب گرفتگی میباشد و باید دارای شبکه فاضلاب جدید و استاندارد باشد. در تمامي معابري كه احتمال آبگرفتگي در آن وجود دارد، ريختن زباله به داخل نهرها مهمترين عامل در پس زدن آبهاي سطحي به داخل معابر بوده است. ريختن زبالهها به داخل نهرها توسط شهروندان باعث شده در مناطق مركزي شهر تهران بيشترين آبگرفتگيها به وجود آيد. اين در حالي است كه پاكسازي نهرها و مسيلها از ماهها قبل از شروع فصل بارندگي توسط مديريت شهري انجام ميشود اما به دليل اينكه برخي از مردم فرهنگ صحيح شهرنشيني را كه به نوعي احترام گذاشتن به حقوق شهروندي است رعايت نميكنند، باعث ايجاد آبگرفتگي در برخي از معابر پايتخت ميشود. (منطقه 2 تهران) همچنين نبود مديريت واحد شهري حفاريهايي كه هر روزه توسط برخي از سازمانهاي دولتي مانند آب، برق، مخابرات، گاز و... انجام ميشود نيز از ديگر دلايل مهمي است كه در ايجاد آبگرفتگي در كلانشهر ها بيتاثير نيست. 2 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 13 آذر، ۱۳۹۰ نتیجه گیری: در این بخش با ارائه راهکارهای مناسب می توان تا حدودی از مشکل آب گرفتگی شبکه معابر جلوگیری کرد. ابتدا اینکه قبل از احداث کانال یا شبکه دفع آبهای سطحی مطالعات دقیقی صورت گیرد این مطالعات شامل بررسی عوارض موجود در منطقه ، توپوگرافی ، زمین شناسی ، خاک ، میزان فرسایش و نفوذپذیری ، شیب موجود ، جهت شیب منطقه مورد نظر می باشد. درمرحله بعدی با بازدید و برداشتهای میدانی در منطقه کلیه اطلاعات بررسی گردد . با استفاده از نرم افزارهای سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) می توان بهترین مسیر را برای هدایت آبهای ناشی از بارندگی به سوی کانالهای موجود طراحی نمود. بدین ترتیب که میتوان به کمک مدل رقومی ارتفاعات (DEM) شیب مناطق مورد نظر را محاسبه کرد. همچنین جهت شیب و جهت جریان آبهای ناشی از بارندگی را بررسی نمود و مسیری را طراحی کرد که از لحاظ شیب و مصالح به کار رفته استاندارد باشد. همچنین می توان مناسب ترین محله برای احداث دریچه های فاضلاب را تعیین کرد تا آب ناشی از بارندگی کاملاً به داخل آنها هدایت شود. همچنین میتوان با آموزش شهروندان و آشنایی آنها با فرهنگ شهرنشینی نه صرفاً شهرگرایی تا حدودی از افزایش زباله در مسیرهای جریان آب جلوگیری کرد . جوی های کنار خیابان و کانالها را لایروبی نمود تا هنگام بارندگی مانع سرازیر شدن آب به داخل خیابانها گردد. منابع: (آئین نامه راههای شهری ـ بخش مبانی (وزارت مسکن وشهرسازی، 1374)). شیعه – اسماعیل – 1389 - مقدمه ای بر برنامه ریزی شهری . دانشگاه علم وصنعت ایران . سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران. مهندس زهره معتقدالحق برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 بهمن، ۱۳۹۰ [h=2] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام [/h]علی رنجیپور شهرسازی - کوچکترین باران و برفی کافی است تا تهران از کار بیفتد. آن هم تهران؛ ابرشهری که اصلاً کوچک نیست و حجم مناسبات اجتماعی و اقتصادی و سیاسی که هر روز در آن صورت میپذیرد، به بزرگترین کلانشهرهای جهان پهلو میزند. اما در همین شهر، کافی است که دل آسمان بگیرد و به برف و بارانی باز شود، آن وقت است که شهر تحت تاثیر بارندگی قرار میگیرد و بسیاری از ارتباطات اجتماعی و اقتصادی و چهبسا سیاسی مختل میشوند. اما آیا همین وضع در دیگر شهرهای بزرگ هم برقرار است؟ آیا بقیه کلانشهرهای بزرگ جهان در حد و اندازه تهران، بعد از هر برف و بارانی دچار چنین وضعی میشوند؟ دست کم در لندن، پاریس، برلین، رم، میلان، بارسلون، مادرید، مسکو، پترزبورگ، استانبول، نیویورک، توکیو، پکن، کوالالامپور، ریودوژانیرو و بوینس آیرس، وضع این طور نیست و تاثیر بارندگیها در این شهرها به هیچ عنوان قابل مقایسه با حال و روزی که تهران دچار آن میشود، نیست. به گزارش پایگاه خبری شهر الکترونیک، در تقسیمبندی تقصیرها میان مدیریت و خدمات شهری، رفتارهای شهروندی و شهرسازی، شاید تقصیر زیادی متوجه شهرسازی نباشد اما شهرسازی نقش غیرقابل انکاری در به وجود آمدن این وضع دارد. یکم، شهرسازی بر بستر طبیعت شهرها را یا روی بقایای شهرهای قدیمی بنا میکنند یا این که بستری طبیعی را مطالعه و امکانسنجی میکنند و بعد شهر جدید را میسازند. جایی که در حال حاضر قلب تهران در آن میتپد، از توسعه روستای نسبتا کوچک تهران پدید آمده و به تدریج تا به امروز منطقه کوهپایه ای و ییلاقی شمیران را نیز در معده پراشتهای خود هضم کرده است. طبق نخستین طرح جامع تهران، هنگام بارندگی، بار اصلی انتقال آبهای سطحی و آب باران به بیرون شهر را رود-درهها انجام میدادند. آب باران محلات هم از شرق و غرب به این رود درهها میریخت تا در جنوب شهر با ثابت شدن ارتفاع، آرام بگیرند و به شورهزارهای جنوب پایتخت بپیوندند. این طرح هرگز اجرا نشد. بدین ترتیب، تهران امروزین در پایه مرتفعترین کوههای البرز جنوبی قرار گرفته است. از فیروزکوه تا قزوین، ارتفاع هیچ یک از کوههای البزر به پای رشتهکوهاهای خطی توچال که تهران پایش بنا شده نمیرسد. به سبب شکل خاص کوهستان توچال و نوار خطالراسش، هیچ رودخانهای از تهران نمیگذرد. یکی از ویژگیهایی را که بسیاری از شهرهای بزرگ دنیا از آن برخوردارند، همجواری با آب است که تهران این یکی را برای شهر شدن نداشت و هنوز هم ندارد.البته بعضی شهرها مثل یزد را میتوان مثال زد که رودخانهای از آنها نمیگذرد، اما اگر توپوگرافی تهران هم مانند یزد کم فراز و فرود بود و شهر روی سطح صاف دشتی پایه گذاشته بود، آن وقت وضع فرق میکرد. رودخانهها بهترین مسیر جریان آب از بالادست به پاییندست به شمار میروند. مسیری که طبیعت در طول میلیونها سال به آن رسیده است و سعی و خطاهایش را در ایجاد بستر و دیواره و سایش سنگها از سر گذرانده است. اما تهران از این یکی بیبهره است و ناگزیر است که دلش را به 5 روددرهای که از کوه جاریاند خوش کند. به حکم طبیعت، این چنین شهری با این وسعت و با این حجم از مداخله در طبیعت وقتی پای ارتفاعات خطی بسیار بلند توچال بنا شده، چارهای جز مواجهه با جریان خروشان آبی که بعد از کوچکترین بارندگی از مسیرهای آبی کوه سرازیر میشود، ندارد. دوم، شهرسازی مدرن از عمر پایتخت شدن تهران بیش از 100 سال میگذشت که تازه نخستین تلاشهای برای تهیه طرح جامع شهری در این شهر آغاز شد. یک گروه آمریکایی-ایرانی به سرپرستی ویکتور گروئن و عبدالعزیز فرمانفرایان، مسؤول تهیه طرح جامع توسعه تهران شدند. نویسندگان نخستین طرح جامع تهران، دستمایه کار خود را طبیعت تهران قرار دادند و تنها عنصر طبیعی شهر را که از شمال تا جنوب کشیده شده بود، پنج محور رود-درهای دیدند و تصمیم گرفتند شهر را در زونهای مختلف بر اساس مدل شهرسازی مدرن آمریکایی با ساختاری محلهمحور در فاصله میان این محورها تعریف و طراحی کنند. به گمان طراحان، این طرح هم میتوانست بخش قدیمی و تاریخی شهر را با همان ساختار سنتی و کارکرد مدرن در محدوده عرضی میانی حفظ کند و هم بخشهای جدید را خارج از دو محدوده شمالی و جنوبی شهر به شکلی مدرن تعریف کند. این طرح، ارتباط طبیعی شهر را از شمال به جنوب در 5 محور دارآباد، بیبیشهربانو، دربند، درکه، فرحزاد و کن دیده بود. البته در آن زمان کن خارج از محدوده تهران بود و این محور قرار نبود کارکرد موثری داشته باشد. از سوی دیگر در بخش شمال شهر هم یک محور طبیعی عرضی به نام تپههای عباسآباد دیده شده بود؛ ضمن آن که این تپهها در مسیر پیوسته محورهای شمالی-جنوبی اختلال ایجاد نمیکردند. طراحان، تپههای عباسآباد را به عنوان فضای تنفسی و همچنین فضای جداکننده شمیران از تهران دیده بودند. هنگام بارندگیها، طبیعتاً بار اصلی انتقال آبهای سطحی و آب باران به بیرون شهر را رود-درهها انجام میدادند. آب باران محلات هم از شرق و غرب به این رود درهها میریخت تا در جنوب شهر با ثابت شدن ارتفاع، آرام بگیرند و به شورهزارهای جنوب پایتخت بپیوندند. ظاهراً این طرح نباید از این منظر برای تهران ایجاد مساله کرده باشد، اما نکته اینجا است که این طرح هیچ گاه در تهران اجرا نشد. پیش از انقلاب که اصلاحات پیدرپی، طرح را عقیم گذاشت و در سالهای پس از انقلاب هم عملاً طرح در وزارت مسکن و نیز شهرداری بایگانی شد و در مسیر توسعه بیقاعده تهران، کمتر از هر چیزی به آن توجه شد. پیوستگی محورهای عمودی تهران هرگز حفظ نشدند و خیلی از آنها به میانه نرسیده قطع شدند. محلات مدرنی که قرار بود در فضای بین این محورها و در خارج از مرکز ساخته شوند، هیچ وقت ساخته نشدند و تنها تصویر ناقصی از آنچه طراحان دیده بودند در محلاتی مثل اکباتان و شهرک غرب سربرآوردند. در این شرایط با مختل شدن مسیر طبیعی جریان آبهای سطحی از شمال به جنوب، به دنبال بارش هر بارانی، علامت سوال بزرگی به وجود آید که این آبها کجا باید سرازیر شوند؟ سوم، منطقهبندیهای شهری یکی از بزرگترین چالشهای شهری در تهران، منطقهبندیها است. نخستین اصلاحاتی که روی طرح جامع تهران پیش از انقلاب انجام شد، بیشتر توجه به همین موضوع داشت، چراکه ظاهراً تعریف کاربریها در مناطق مختلف، بیش از هر چیزی محل بحث بود. بعد از انقلاب اوضاع از این هم بدتر شد. بیقاعدگی توسعه شهری و حاکم شدن مناسبات پیچیده اقتصادی در ساختوساز از دهه هفتاد به بعد، به این موضوع بیشتر دامن زد، تا امروز تهران در میان همه کلانشهرهای همقد و قوارهاش یکی از بینظمترین شهرها در تعریف فضاها بر اساس کاربریهای مختلف باشد. ادارات دولتی و خصوصی و ساختمانها و مجتمعهای بزرگ و برجهای بلند بدون کاربری مشخص، بدون قاعده در نقاط مختلف شهر پراکنده شدهاند. بنابراین نمیتوان همان رفتار شهری را که یک برنامهریزی شهری از یک محله مسکونی سراغ دارد، از یک منطقه اداری هم توقع داشت. نه در کالبد شهر و نه در روحی که در هر کوچه و خیابانی جاری است. طبیعی است، وقتی به جای خانههای مسکونی سه، چهار طبقه، مجتمعات و برجهای بلند اداری ساخته میشود، کارکرد برنامهریزی شهر هم به هم میریزد و مسایل خرد و کلان شهری، از جملهای پدیدهای مثل دفع آبهای سطحی تحت تاثیر قرار میگیرند. چهارم، قوانین و قواعد شهرسازی وضع قوانین کارآمد ساخت و ساز یکی از اصلیترین دغدغههای شهرسازی و برنامهریزی شهری است. البته شاید مهمتر از وضع این قوانین اجرا و ضمانت اجرایی آن باشد، اما در مرحله شهرسازی وضع قوانین واقعگرایانه و اجرایی برای حل مسایل شهری ناگزیر است. این قوانین در بخش عمومی شهرسازی و برنامهریزی شهری ناظر به طراحی شبکه فاضلاب کارآمد و همین طور طراحی و شبکهبندی صحیح و اصولی خیابانها و از همه مهمتر تعریف فضاها و تنظیم کاربریها بر اساس منطقهبندی اصولی و... باشد و در بخش خصوصی نیز به دفع صحیح آب باران و هدایت آنها به شبکه فاضلاب توجه کند، میتوان امیدوار بود که بخشی از مشکلاتی که در حال حاضر دامنگیر تهران است، از پیش پای این کلانشهر بزرگ برداشته باشد. لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده