*mini* 37778 ارسال شده در 27 بهمن، 2011 داش محمد دستت درست..كسي كه كتاب نخبه كشي رو ميخواند هميشه در ذهنش اينطور تداعي ميشود "تا بستر لازم وجود نداشته باشد شكوفايي شكل نميگيرد".. اگر هم بگيم لپ مطلب كتاب جمله هايي با همين مضمون هست حرف گزافي نزده ايم.. شايد يكي از قسمتهاي كه هم در كتاب و هم در خود ذهن ايرانيان وجود دارد اين سوال است كه "چرا دوره دانشمندي ما امتداد پيدا نكرد و مقطعي بود و زماني خودي نشان ميدهد و دوباره رنگ ميبازد..".. يادم مياد يه دو سال پيش دكتر مشايي حرف پر مغزي زد كه مورد "مسخره محافل" چه ديني چه غير ديني شد ولي بنده هر چي اين پاراگراف رو هر وقت ميخونم زيبايي اين گفتار رو تصديق ميكنم.. دكتر مشايي گفت: اگر امروز به افرادي مانند رازي و ابوعليسينا افتخار ميكنيم به طوري كه قد آنها از اعماق تاريخ بيرون است براي بلندي قد آنها نيست بلكه كوتاهي قد نسلهاي بعدي آن را نمايان كرده است. شايد بوعليسينا در عصر خود قامتي برجسته داشته اما قرار نيست افتخار هزار سال بعد آدميان نيز باشد و اين نشانه فقر انسانها در دهههاي بعدي است چرا كه نشان میدهد فرصت شكوفايي در دورههاي متعدد پديد نيامده است. اگر قرار باشد طي چند هزار سال فقط چند صد ابوعليسينا به وجود آيد افتخارآميز نيست. جريان همان "بستر" هم جز مضامين اين حرف هست.. من علاوه بر بستر به "چارت فكري اضملال" مسلمانان اعتقاد دارم كه باعث شده كسي نتواند در ممالك اسلامي از حد معيني فراتر بره و يا اگر فراتر ميرفت با برچسب "ارتداد" متشرعين روبرو ميشد.. چارت فكري كه من براي مسلمانان در نظر ميگيرم اينه: 1-مطلبي براي تفكر 2-تفكر بروي موضوع 3-تحقيق و گرفتن داده ها و يافتن راه حل ها و.. 4-تطابق داده ها و محققات با اقوال و افعال بزرگان دين اسلام 5- حذف موارد و داده ها و محققاتي كه مخالف اقول و افعال بزرگان دين اسلام هست. 6-بازگويي اقوال و افعال بزرگان دين شايد چنين چارتي باعث ميشود كه ما در طول تاريخ حرفي اساسي در باب علوم انساني مطابق با داده هاي ديگر علوم طبيعي نزده باشيم.. به هر حال چيزي كه داده هاي تاريخي به ما ميگويد به جز "دين مردم"؛ خود "خوي مردم" هم در بسط اين نابساماني شريك است.... بگذريم.. كتاب "جامعه شناسي نخبه كشي" و "جامعه شناسي خودكامگي" دو كتاب از رضاقلي هستند كه به نظرم هر ايراني بايد اين دو كتاب رو توي عمرش بخونه هر چند بعد از خوندن كتاب اول كه ممكنه فوقش 3 روز بيشتر طول نكشه براي مدتي جوگير بشه... دانلود كتاب "جامعه شناسي نخبه كشي" برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام دقیقا با این حرفت موافقم....زمینه برای پیشرفت محیا نمیشه......خیلی امکانات هستن که نخبه ها نیاز دارن......وقتی که در اختیارشون قرار نگیره یا اعتراض میکنن یا میرن.......... اوونایی هم که اعتراض میکنن به نحووی خفه میشن 5
Abolfazl_r 20780 ارسال شده در 28 بهمن، 2011 ببخشید ولی رنسانس هم یه دفه نشد رنسانس. خونها ریخته شد. سربها در گلوی افراد ریخته شد. بدنهای زیادی به آتش کشیده شد. هر آن کس که از در علم وارد شد و در برابر کلیسا ایستاد زنده زنده کباب شد. ولی در نهایت سیل خروشان علم تونست مخالفین رو در کام بگیره و هیچگاه ظلم نمیتونه پایدار باشه. من خیلی از تاریخ اروپا در قرون وسطی اطلاعات ندارم ولی در همین حد میدونم هر دانشمندی که در برابر کلیسا ایستاد نابود شد. ولی این کشتن ها و از بین بردنها و در دم خفه کردنها نمیتونه جلوی حق و روشنگری رو بگیره. اگر مصدق رفت هستند کسانی در نسل های بعدی که به دنبال حقیقت جویی و روشنگری باشن. و اونچیزی که من بهش ایمان قلبی دارم اینه که ظلم نهایتا نابود میشه و عدل و کامروایی بر بشر حاکم خواهد شد. 10
Avenger 19333 ارسال شده در 28 بهمن، 2011 به نظر من دوتا یا سه دلیل داره که دوستان هم اشاره کردن یکیش اینکه مردم ایران از تغییر میترسن دوست ندارن تغییری تو زندگیشون ایجاد شه همین الان خیلیها میترسن از کارت برای خرید استفاده کنن این یه نومونه خیلی پیش پا افتاده بود دوم اینکه دولت از پژوهش اصلا حمایت نمیکنه چون ایران اگه بخواد پیشرفت داشته باشه باید سرمایه هنگفتی تو این زمینه داشته باشه یه موضوع دیگه که حتی بین نخبه ها هم هست اینه که تو ایران همه دوست دارن تنها کار کن و اصلا تحت عنوان یه تیم نمیتونن کار کنن و وقتی تو صرحی مشترک کار میکنن برای دوستان و همکاران خودشون هم مشکل ایجاد میکنن 9
Ssara 14641 ارسال شده در 28 بهمن، 2011 بخاطر اینکه فقط شعار میدن! پارچه با فونت درشت مینویسن بیا تا فلک را سخت بشکافیم و طرحی نو دراندازیم ولی فقط واسه دلخوشیه این نوشته! بودجه رو خرج کارهای بی خود می کنند اون وقت واسه جوونی که المپیادیه یک فلش 4 گیگ میدن! میان میگن میدونین این المپیادها واسه چیه؟! واسه اینه که نخبگان ما رو شناسایی کنند و ببرند! آگاه باشین! از طرح های نو حمایت نمیشه. فقط یا مورد تمسخر قرار می گیرند یا میگن بودجه نداریم! جلو سوالات تازه و سوالاتی که براش جواب ندارن جبهه می گیرن! :icon_razz: خیلی از کارها رو افراد غیر متخصص به عهدا دارن! دیگه اینکه من واقعا نمی دونم چرا چشم دیدن هم رو ندارن! من سوم دبیرستان که بودم تو المپیاد زیست شناسی شرکت کردم و مقام آوردم. دبیر زیست خودش برگشت گفت مرحله ی اول تستیه مال تو شانسی بود! مرحله ی دوم که همه ش تشریحی بود و باز هم مقام آوردم ولی برای رفتن به اردوی بین المللی یعنی همون مرحله ی سوم به چهارم انتخاب نشدم! خب انتظاری هم نداشتم! من رقبام رو که میدیدم همه از اول دبیرستان کلاس های مخصوص المپیاد میرفتن! خانم برگشت گفت چه فایده ! نتونستی بری خارج! تازه مدرسه بهم جوراب ساق کوتاه داد. ولی اجازه نداشتیم تو مدرسه از اینا بپوشیم! 9
rezanassimi 9036 ارسال شده در 28 بهمن، 2011 همه جای دنیا همینه از نظر عوام یه فوتبالیست یا یه خواننده محبوبیت بیشتری نسبت به یه نخبه داره مردم به اون چیزی علاقه دارن که براشون قابل درک باشه به نظرتون میشه ارزش ابداع روش عمق حلقه رسم شده رو سطح هذلولی رو برا محاسبه حجمش برا یکی توضیح داد تا درک کنه مریم میرزاخانی یه گوهری بوده که از ایران رفته؟ این موضوع به مردم ربطی نداره... به مسئولین مربوط میشه وقتی مسئولین ما بفکر دزدی و جمع کردن ثروت کلان و بعدش زندگی تو خارج کشور باشن بهترین کار اینه که مردم سرگرم باشن تو این شرایط دیگه نخبه چه اهمیتی داره... 12
El Roman 31720 ارسال شده در 28 بهمن، 2011 "تا بستر لازم وجود نداشته باشد شكوفايي شكل نميگيرد".. به قول آقا تحریم ها بستر شکوفایی را شکل میدهند 4
Neutron 60966 مالک ارسال شده در 8 آبان، 2012 جالب بود گرچه قدیمی بود!شما هم بخوانید: چان به جانمان کنند ، ایرانی هستیم ، آن هم از نوع معتقد به تئوری توطئه:در این راستا توجه کنید به پست” برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام نباید به کنسرت شجریان رفت.“البته غرضم از لینک به این نوشته ، تنها ذکر یک نمونه است والا با نویسنده این پست مشکلی ندارم و نظر و دیدگاه هر شخص در عین قابل احترام بودن ، قابل نقد هم است. مطابق این پست و پستهای دیگری که خواندهام ،ایشان نباید کنسرت بدهد و به کنسرتشان نباید رفت ، چون ایشان: از جاهای خاصی به تازگی ساپورت میشوند و دستهایی در کار است ، چون مسئول نبودن حتی یک سالن کنسرت استاندارد و آکوستیک در ایران هستند ، چون برای کنسرت پول بلیت از مردم میگیرند ، چون مسئول نبود سیستم خرید آنلاین و کارتهای اعتباری در ایران هستند ، چون طراح سایتشان نابغه آیتی تشریف دارند ، چون همه هنرمندان سایت پیشرفته و خوب طراحی شده دارند ولی ایشان قدیمی هستند و از این چیزها متنفر.چون ریاکار هستند و به این منظور باغ هنر را احداث کردهاند ، چون به کنسرتهای معتبر پاپ داخلی نمیروند وهنرمندان یک شبه را تشویق نمیکنند ، چون حتما باید در شرایط سیاسی خاصی کنسرت داد و در شرایط خاصی ، نه. چون کنسرت دادن ایشان به معنای توهین به افتخارات گذشته موسیقی کشورمان است ، چون بیش از حد محبوب شدهاند ، چون مزورانه میگویند خاک پای مردم هستند ، البته اگر به صراحت اهل تعریف از خود هم بودند که بهتر میشد کوبیدشان، چون کیهان کلهر در یکی از کنسرتها کوک کمانچهشان به هم میخورد و در جریان تنظیم آن اخم میکنند و معذرت نمیخواهند ،… خوشا به سعادت مسکوب ، کریمی، آتشی و ممیز ، از این جامعه نخبهکش بیش از این انتظار نمیرود. در هر شرایطی مخالف سرسخت صد درصدی دیدن و سیاه و سفید فکر کردن هستم ، ولی دوست دارم نقد بر پایه استدلال منطقی و دلایل محکم بخوانم و نه نوشته مغرضانه را. شجریان تنها نماد موسیقی سنتی ایران نیست ، ولی نمیتوانم موسیقی سنتی ایران را بدون ایشان تصور کنم. حالا اینکه چرا موسیقیمان در جا میزند و بلکه در سرآشیبی سقوط قرار گرفته ، چرا دیگر هنرمندان موسیقی سنتیمان چهره نمیشوند ، چرا سالن کنسرت نداریم ، دلایل زیادی دارد که بعضیهایش برای من ناآشنا با موسیقی آشکار است و بعضیهایش را باید اهل این فن بازگو کنند. با کوبیدن یکی از چهرههای شاخصش نمیتوانید اسباب بزرگی دیگرانی را که اتفاقا بزرگ هستند ونیازی به بزرگ نمایاندن ندارند ، فراهم آورید. یک پزشک! 1
ارسال های توصیه شده