سیندخت 18786 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۹۰ 1. داروهای کند کننده داروهایی که در دستگاه عصبی مرکزی ایجاد رخوت میکنند عبارتند از ارام بخشها، باربیتوراتها(قرصهای خواب اور)، داروهای استنشاقی(حلالهای فرارو افشانهها) و الکل اتیلیک. حلالها و افشانهها ارزانند و به صورت قانونی در دسترس قرار میگیرند. حلالها ی فرار عبارتند از بنزین، رقیق کنندهٔ رنگ (تینر)، محلولهای شوینده و چسب. هیدرکربنها مواد شیمیایی روان گردان هستند.افشانهها مانند رنگهای افشانهای حاوی گونههای سمی الکل هستند. تعداد کسانی که دچار سوء مصرف مواد استنشاقی هستند چندان زیاد نیست به علل زیر توجه به انها ضرورت دارد ۱. سوء مصرف کنندگان بسیار جوانند (پسر بچههای حتی ۷ ساله دیده شده که چسب یا بنزین استنشاق میکنند) ۲. بعضی از این حلالها میتوانند اسیبهای مغزی جدی و دائمی ایجاد کنند ۳. سوءمصرف این مواد در مدارس ابتدایی و دبیرستانها رو به افزایش است 1. الکل اندازه گیری مقدار الکل موجود در بازدم (با دستگاه دم سنج) شاخص معتبری از میزان الکل خون به دست میدهد.[۱]در نتیجه تعیین رابطه بین غلظت الکل خون ۱ورفتار امکان پذیر است. وقتی درجهٔ غلظت الکل در خون به ۰۳/۰تا۰۵/۰ درصد برسد در شخص احساس ارامش و رهایی از قید و بند به وجود میآید.اعتماد به نفس در او افزایش میابذ در حالی که واکنشهای حرکتی رو به کندی میگذارد(همان دو اثری که رانندگی را پس از مصرف الکل خطرناک میکند). در غلظت ۱/۰٪الکل در خون اختلال چشمگیری در کارکردهای حسی وحرکتی پدید میاید و شخص جویده جویده حرف میزند و در هماهنگی حرکات خود دچار مشکل میشود.برخی افراد عصبانی و پرخاش جو و برخی دیگر ساکت و عبوس میشوند. در غلظت ۲/۰٪شخص به کلی توان خود را از دست میدهد و با رسیدن به سطحی بالاتر از ۴/۰٪خطر مرگ در پیش است.تعریف حقوقی مستی در اکثر ایالتهای آمریکا ۱/۰٪(یک دهم گرم در صد میلی لیتر)الکل در خون است. مصرف زیاد یا طولانی الکل میتواند مشکلات جدی برای سلامت بیافریند. فشار خون، سکتهٔ قلبی، زخم معده، سرطانهای دهان، گلو و معده، تشبع یا التهاب کبد و افردگی از جمله بیمایهایی هستند که با مصرف مداوم و مفرط الکل ارتباط دارند. الکل برای جنین در حال رشد نیز میتواند خطرناک باشد احتمل سقط جنینهای مکرر و به دنیاآوردن نوزادان کم وزن در مادرانی که زیاد مشرووب میخورند دو برابر سایر مادران است.حالتی به نام نشانگان جنین الکلی که عقب ماندگی ذهنی وبد شکلیهای چند گانه در چره و دهان نوزاد ایجاد میکند از مشخصات آن است. 1 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۹۰ 2. باربیتورات ها (Barbiturate) ماده اصلی بسیاری از داروهای خواب آور و آرامبخش هستند که نخستین بار دو پژوهشگر آلمانی به نامهای فون مرین (Von merin) و فیشر (fischer) در سالهای پایانی قرن نوزدهم آنرا از مشتقات باربیتوریک اسید به دست آورند و در سال 1903 میلادی با نام ورنال (Veronal) در دسترس عموم نهادند که از سوی بیماران دستخوش اضطراب و کم خوابی با استقبال فراوان روبرو شد . در سال 1912 میلادی ، از مشتقات این ماده ، داروئی به نام لومینال (Luminal) به بازار عرضه شد که هم اینک نیز موارد استفادۀ فراوان دارد . ازین پس ، حدود 2500 نوع داروی دیگر از مشتقات باربیتوریک اسید تولید گردید که مهمترین آنها باربیتورات (Barbiturate) است که غالبا برای درمان عارضۀ صرع به کار می رود . این داروها که عموما خواب آور و مسکن هستند و موجب کاهش فعالیت بدن می شوند ، دوره رم (Rem) یعنی حرکت مردمک چشم را به هنگام خواب کاهش می دهند و موجب دستیابی بیمار به آرامش و به خواب رفتن او می شوند . زمان مصرف باربیتوراتها هیچ گاه نباید از یک ماده تجاوز کند زیراطول عمر بعضی از مشتقات این ماده زیاد است و در برخی از اعضای بدن ، به ویژه در مغز ، ذخیره می شود و موجبات تحریک آن را فراهم می آورد که درین حالت ، نه فقط بیمار به آرامش نمی رسد و به خواب نمی رسد و به خواب نمی رود ، بلکه گرفتار نا آرامی و بی خوابی نیز می شود مصرف این دارو به مدت بیش از یک ماه ، ممکن است با نشانه ها و عوارض زیر همراه گردد : 1- به تدریج از طول مدت خواب کاسته می شود و مصرف کننده همواره کابوس می بیند و از خواب می پرد . 2- هذیان چشمی پدید می آید . 3- قدرت تفکر از او سلب می شود و احساس می کند که حوصله فکر کردن ندارد . 4- از میزان قضاوت درست در کارهای روزمره می کاهد و در صد اشتباهات را افزایش می دهد . 5- ایجاد سرگیجه می کند . 6- دردها و انقباضات عضلانی را دو چندان می کند . 7- موجب بی حالی و رخوت می شود . 8- گاهی به حالت غش می انجامد . نام برخی از داروهای مسکن و خواب آور فمبوتال (Pentobarbital Nembutal) ؛ میزان تاخیر : 3 ساعت سکونال (Secobarbital Seconal) ؛ میزان تاخیر : 3 ساعت آمیتال (Amobarbital Amytal) ؛ میزان تاخیر 3 تا 6 ساعت عمده ترین مصرف کنندگان این داروها ، زنان و مردان سالمند هستند که در آغاز آنرا به عنوان داروئی مسکن ، آرامبخش و خواب آور به کار می برند اما پس از مدتی به آن معتاد می شوند و در صورت خودداری از مصرف ، دچار ناآرامی و هیجان ، بیخوابی و بی حای می شوند . بعضی از معتادان این داروها را با هروئین مصرف می کنند زیرا مدت احساس سبکی و آرامش را طولانی تر می کند و دوران خواب پس از مصرف هروئین را افزایش می دهد همچنین مصرف داروهای محتوی باربیتورات ، برای افراد زیر نادرست است و باید از مصرف آنها پرهیز کنند : 1- کسانی که نوشیدنی های الکلی می نوشند . 2- افرادی که مبتلا به آسم یا آلرژی هستند . 3- خانم های باردار بخصوص سه ماهه اول حاملگی . 4- کسانی که از نظر روانی تمایل به خودکشی (Suicide). 5- افراد سالمند باید از مصرف این داروها خودداری کنند . 6- اشخاصی که مبتلا به بیماری های کبدی و کلیوی هستند . مسمومیت ناشی از مصرف داروهای مسکن و خواب آور - کاهش فشار خون ؛ - تنگی نفس ؛ - سرد شدن پوست بدن ؛ - کبود شدن لب ها و سر انگشتان ؛ - بروز حالت تهوع ؛ - بی خوابی ؛ - هذیان چشمی و گوشی . با توجه به نکات بالا ، چنانچه مصرف کننده داروئی از گروه باربیتورات ها بخواهد داروی خود را قطع کند ، هرگز نباید به طور ناگهانی و یک باره این کار را انجام دهد ، بدین منظور بهترست که طی مدت دو ماه ، همه روزه از میزان داروی خود کم کند تا جائی که دارو کاملا قطع شود . 1 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۹۰ 3.آرامبخش های خفیف داروهائی مانند دیازپام 'diazepam' (والیوم ـ Valium) مپروبامات 'meprobamate' (میلتاون ـ miltown) و کلردیاز پوکسید 'chlordiazepoxide' (لیبریوم ـ librium) که همگی بهنام آرامبخشها شهرت دارند، تنش را کم کرده و موجب خوابآلودگی میشوند. این داروها نیز مانند الکل و باربیتوراتها (barbiturates) کار دستگاه عصبی مرکزی را کند میکنند. پزشکان خانواده نیز برای کمک به سازگاری مردم در دورانهای دشوار زندگی، داروهای آرامبخش را تجویز میکنند. این داروها در درمان اختلالهای اضطرابی، ترک الکل و اختلالهای جسمانی ناشی از فشار روانی نیز بهکار میروند. برای مثال، ممکن است داروهای ضداضطراب همراه با حساسیتزدائی منظم در درمان هراس بهکار رود تا به این ترتیب بیمار هنگام رو در رو شدن با موقعیت هراسآور آرام بماند گرچه داروهای آرامبخش در قالب یک درمان کوتاهدت مفید هستند با این حال نتایج کلی آنها موضوع بحثانگیزی است، بهویژه که اینگونه داروها بیش از اندازه تجویز میشوند و نابهجا بهکار میروند. تا همین اواخر (و پیش از آشکار شدن برخی خطرات آنها) والیوم و لیبریوم در آمریکا از رایجترین داروهائی بودند که پزشکان تجویز میکردند (جولین 'Julien' ، سال ۱۹۸۱). کاربرد زیاده از حد آرامبخشها چندین خطر دربردارد: متکی شدن به یک قرص برای رهائی از اضطراب ممکن است شخص را از وارسی علت اضطراب خویش و یا از یادگیری شیوههای اثربخشتر برای کنار آمدن با تنشها بازدارد. از آن مهمتر اینکه کاربرد درازمدت داروهای آرامبخش میتواند به وابستگی جسمانی با اعتیاد منجر شود. گرچه داروهای آرامبخش به اندازه باربیتوراتها اعتیادآور نیستند، اما کاربرد مکرر آنها حتماً شخص را در برابر آنها مقاوم میسازد چنانکه قطع دارو موجب بروز نشانههای شدید ترک اعتیاد میشود. بهجز اینها، داروهای آرامبخش در توان تمرکز یافتن بر کارها و از جمله در کار رانندگی اخلال میکنند و مصرف آنها همراه با الکل ممکن است مرگآفرین باشد 4.داروهای استنشاقی: در سالهاي اخير افزايش چشمگيري در استنشاق حلالهاي صنعتي و افشانهها، به منظور ايجاد احساس مستي پيدا شده است. حلالهاي افرار عبارتنداز: بنزين، رقيق كنندهي رنگ (تينر) محلولهاي شوينده، چسب و تميزكننده لاك ناخن. هيدروكربنها مواد شيميايي روانگرداناند. افشانهها، مانند رنگهاي افشانهاي حاوي گونههاي سمي الكلاند. مصرف كنندگان معمولاً اين ماده را گرم و بخار آن را از راه دهان يا بيني استنشاق ميكنند. تعداد كساني كه دچار سوء مصرف مواد استنشاقياند چندان زياد نيست، اما به علل زير توجه به آنها ضرورت دارد: 1)آثار حاد استنشاق اين مواد مشابه مستي الكل است. 2) سوءمصرف كنندگان بسيار جواناند (حتي پسربچههاي 7 ساله ديده شده كه چسب يا بنزين استنشاق ميكنند. 3) بعضي از اين حلالها ممكن است آسيب مغزي نورولوژيك دايمي ايجاد كنند. مصرف اين مواد در مدارس ابتدايي و دبيرستانها رو به افزايش است (مصرف كنندگان معمولاً زير سن 14 سال هستند). 4)بعضي از اين داروها توهخزا ولي بسيار تضعيف كنندهي اعصاب مركزي هستند. 5) در بين بعضي از بچهها كه افسرده، نفعالي، پرخاشگر و داراي سابقهي بزهكاري هستند ديده ميشود. 1 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۹۰ 2. مواد افیونی (مخدر ها ) 1)ترياك و مشتقات آن (كديين، هرويين، مورفين) 2) متادون ترياك و مشتقات آن كه مجموعاً به نام مواد افيوني خوانده ميشوند. داروهايي هستند كه از راه كند كردن فعّاليّت دستگاه عصبي مركزي سبب ميشوند احساسهاي بدني و توان پاسخ دادن به محركها كاهش يابد. اين داروها را معمولاً داروهاي مخدر (narcotic) مينامند، اما مواد افيوني اصطلاح صحيحتري است چون اصلاح «مواد مخدر» به روشني تعريف نشده است و داروهاي غيرمجاز گوناگوني را دربرميگيرد. مواد افيوني به خاطر خاصيت دردزدايي مصرف پزشكي دارند، اما به علت اثري كه در تغيير خلق و خو و كاهش اضطراب دارند، مصارف غيرقانوني فراواني پيدا كردهاند. رايجترين داروهاي افيوني، مورفين و هرويين هستند كه اثرات بسيار قوي دارند. بيشترين مصرف غيرمجاز مواد افيوني به صورت هرويين است چون غلظت آن بيشتر است. سوء استفاده از مواد افيوني يا وابستگي به آنها معمولاً به دنبال دورهاي از مصرف چند دارويي Poludraug use به وجود ميآيد. كديين كه عنصر متداول در نسخههاي پزشكي است دردزدا و ضد صرفه است و داراي اثرات نسبتاً ملايمي است.(حداقل مقادير كم آن) هرويين از طريق تزريق، دود كردن، يا استنشاق مصرف ميشود. فرد معتاد ظرف يكي دو دقيقه پس از تزريق وريدي آن «سرخوش thrill» يا «نشئه fixed» در خود احساس ميكنند. تغييرات حاصل از خلق و خو يعني احساس سرخوشي و كاهش اضطراب ناشي از تجربهي اين دارو است كه سبب ميشود افراد شروع به مصرف اين ماده كنند. هرويين بسيار اعتيادآور است. تا جايي كه حتي مصرف كوتاه مدّت آن نيز ميتواند وابستگي جسمي ايجاد كند. پس از مدتي دود كردن يا استنشاق هرويين، شخص به مرحلهي تحمل دارو پا مينهد و از اين به بعد هرويين ديگر تأثير لذتبخشي سابق را ندارد. زيرا از راه «استنشاق» كندتر جذب ميشوند چون بايد از درون غشاء مخاطي بيني بگذرد و سپس به رگهاي خوني زير آن برسند. بنابراين، شخص براي دستيابي به لذّت سابق، ممكن است به تزريق زيرجلدي و سپس به تزريق وريدي روي آورد. همين كه تزريق وريدي شروع شد، مقدار هرويين مصرفي بايد بيشتر و بيشتر شود تا ايجاد سرخوشي كند، و همگام با آن، ناراحتيهاي بدني ترك دارو نيز شديدتر ميشود. بنابراين، انگيزش بيشتر براي ادامه مصرف دارو ريشه در نياز به اجتناب از درد و ناراحتي جسمي دارد. شكل مولكولي مواد افيوني شبيه گروهي از انتقال دهندههاي عصبي به نام آندورفينها است. اندورفينها افيونهاي طبيعي هستند كه عمدتاً شليك سلولهاي عصبي را تحريك ميكنند. اندورفينها از بدن در برابر درد محافظت ميكنند و احساسات لذتبخش را افزايش ميدهند. سطح آندورفينها در دوندگان مسافت طولاني، زنان در حال زايمان و اشخاصي كه در شوك تصادفات به سر ميبرند، افزايش مييابد. افيونها (مانند هرويين و مورفين) شكل مولكوليشان آنقدر به انتقال دهندهي عصبي نزديك است كه انگار كليدهاي همان قفلهاي گيرنده هستند. افيونها (هرويين و مورفين) با چسپيدن به آن دسته از گيرندههاي افيوني كه پُر نشدهاند درد راتسكين ميدهند (يعني كار مواد طبيعي در مغز را تقليد ميكنند). انكفالين كه نوعي آندورفين است، علت اعتيادآوري دردزاهايي نظير مورفين را آشكار كرده است. در شرايط طبيعي انكفالين به برخي گيرندههاي افيوني پيوند ميخورد. مورفين با چسبيدن به گيرندههاي خالي مانده، درد را ميزدايد. مصرف مكرر هرويين موجب كاهش توليد آندورفين (انكفالين) و خالي ماندن گيرندههاي افيوني ميشود. در اين حال براي پُر كردن گيرندههاي خالي مانده و كاهش درد نياز به مورفين بيشتر است. اگر به بدن نرسد، گيرندههاي افيوني خالي مانده و نشانههاي دردناك ترك اعتياد آشكار ميشود. در واقع، هرويين جايگزين مواد افيوني طبيعي بدن شده است. وقتي مواد افيوني مغز را ترك ميكنند، سطح تحريك سيناپسهاي تأثير پذيرفته كمتر از حد معمول ميشود. شخص تا چند ساعت بعد از مصرف ماده افيوني، احساس شنگولي و بيدردي ميكند واشتهايش براي غذا و سكس افزايش مييابد. به همين دليل مواد افيوني به شدت اعتيادآورند و قطع مصرفشان، نياز و ترك دردناكي ايجاد ميكند. اثرات دارويي هرويين عبارتنداز: 1) احساس بهزيستي، 2) احساس سرخوشي، 3) كاهش اضطراب. خطرات مصرف هرويين بسيار است: 1)افرادي كه زياد هرويين مصرف ميكنند به طور متوسط در 40سالگي ميميرند، 2) احتمال مرگ بر اثر خفگي ناشي از افت عملكرد مركز تنفسي مغز، 3)احتمال مرگ بر اثر يك بار مصرف زيادهي هرويين، 4) تباهي شديد زندگي فردي و اجتماعي، 5) كارهاي غيرقانوني به خاطر تأمين هزينه دارو، 6) خط ابتلا به ايدز (نشانگان نارسايي اكتسابي دستگاه ايمني)، هپاتيت (التهاب كبد)، و ساير عفونتهاي ناشي از تزريق غيربهداشتي مثلاً استفادهي مشترك از سوزن و سرنگ در بين كساني كه دارو به خود تزريق ميكنند، راه بسيار سهلي براي ابتلا و پخش ويروس ايدز است. درمان نگهدارنده به طور كلي داروهايي كه براي درمان مواد افيوني به كار ميروند به دو دسته تقسيم ميشوند: 1) اگونيستها (agonists): داروهاي رقيب (متادون metadone، بوپرنورفين، buprenorphine، ولوومتاديل، levomethqal. 2) آنتاگونيستها (antagonists): داروهاي معارض (نالتركسون naltrexone). آگونيستها به گيرندههاي افيوني چسبيده، احساس لذت ايجاد ميكنند، و از اين طريق ميل به مواد افيوني را كاهش ميدهند. اما در مقايسه با مواد افيوني،آسيب رواني و فيزيولوژيايي كمتري را سبب ميشوند. متادون معروفترين داروي آگونيست در معالجهي افراد معتاد به هرويين است. (اين دارو، هم ميل به هرويين را كاهش ميدهد و هم نشانههاي ترك دارو را). اين ماده خود اعتيادآور است. اما در مقايسه با هرويين آسيب رواني كمتري ايجاد ميكند و از لحاظ جسمي كمتر زيانبار است. وقتي در هر وعده، مقدار كمي متادون را از راه دهان مصرف كنند ميل به هرويين را فرومينشاند و از بروز نشانههاي ترك اعتياد جلوگيري ميكند. آنتاگونيستها نيز به گيرندههاي افيوني ميچسبند اما به طريقي آن گيرندهها را فعال نميسازند. بلكه آنها را مسدود ميكنند و مانع از دسترسي مواد افيوني به آنها ميشوند. به اين ترتيب،ديگر احساس لذتي وجود ندارد و ميل به مصرف نيز برآورده نشده است. نالتركسون، كه داروي آنتاگونيست است، گيرندههاي افيوني را مسدود ميكند به نحوي كه هرويين نميتواند به آنها دسترسي يابد (مانع از عمل هرويين ميشود زيرا ميل تركيبي آن با گيرندههاي افيوني بيش از خود هرويين است) به اين ترتيب ديگر احساس لذتي وجود ندارد و ميل به مصرف نيز برآورده نشده است. هر چند اثربخشي آن در درمان اعتياد به هرويين هنوز به اثبات نرسيده است. ولي جالب است كه ميل به الكل را كاهش ميدهد. الكل موجب آزاد شدن اندروفينها ميشود و نالتركسون با مسدود كردن گيرندههاي افيوني، اثرات ناخوشايند و در نتيجه ميل به مصرف آن را كاهش ميدهد. 1 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۹۰ متادون methadone و بوپورنورفين و لوومتاديل از دو راه تجويز ميشوند. 1) جانشين سازي متادون: در اين روش، معتاد مقدار معيني متادون – كه از راه دهان تجويز ميشود- دريافت ميكند. اين مقدار بعداً در عرض يك دورهي چند روزه به تدريج قطع ميشود. 2) درمان نگاهدارنده متادون: در اين روش متادون براي مدت نامحدودي تجويز ميشود. درمان نگهدارنده در بيماران معتادي صورت ميگيرد كه قادر به پرهيز از مواد افيوني نيستند. افرادي كه از مصرف هرويين به يكي از اين داروها (متادون، بوپرنورفين و لوومتاديل) روي ميآورند ميتواند ولع جسمي حاد خود را براي مواد افيوني ارضاءكنند امّا تدريجاً از وابستگي رواني ناتوان كننده خود به هرويين رهاميگردند. متادون براي سمزدايي كوتاه مدت (7 تا 30 روزه)، سمزدايي بلندمدت (تا 180 روز) و درمان نگهدارنده (درمان پس از 180 روز) افراد وابسته به مواد افيوني مورد استفاده قرار ميگيرد. استفاده از درمان نگهدارنده غالباً براي تمام عمر است. مزاياي استفاده از درمان نگاهدارنده با متادون - عضويت در برنامهي متادون 70درصد خطر مرگ را كاهش ميدهد. - مصرف غيرمجاز مواد افيوني و ساير مواد مورد سوءمصرف را كاهش ميدهد. - فعاليت جنايي را كمتر ميكند. -خطر تمام انواع بيماري عفوني، بخصوص HIV و هپاتيت B را پايين ميآورد. - در زنان حامله، خطر بيماري و مرگ و مير نوزادان را كاهش ميدهد. پاپرنورفين: يك داروي ضد درد است كه براي مصرف درد متوسط تا شديد پذيرفته شده است. باپرنورفين با دوز 8 تا 16 ميليگرم در روز به نظر ميرسد كه مصرف هرويين را كاهش ميدهد. اثرات ضد درد آن گاهي در مداواي درد مزمن، زماني كه داروهاي با اثر اعتياد كمتري بيتأثيرند، مورد استفاده قرار ميگيرد. لوومتاديل: براي درمان نگاهدارنده بيماران وابسته به مواد افيوني مورد استفاده قرار ميگيرد. براي سمزدايي يا ضددرد استفاده ندارد. لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۹۰ 3. داروهای محرک داروهاي محرك موادي هستند كه هشياري و برانگيختگي كلي را افزايش ميدهند (فعاليت دستگاه عصبي مركزي را زياد ميكنند). اين داروها ساختمان شيمايي متفاوتي دارند و همگي ايجاد نشئه ميكنند. اين داروها مقدار پيكهاي عصبي تكآمين (نوراپي نفرين، اپينفرين، دوپامين و سروتونين) را در سيناپس افزايش ميدهند. اثر آنها مانند آن است كه همهي نورونهايي كه هركدام يك تكآمين ترشح ميكنند يكجا شليك كنند. نتيجه برانگيختگي همزمان جسمي و رواني است: از نظر جسمي با افزايش ضربان قلب و فشار خون، و از نظر رواني با هشيار كردن بيش از حد فرد. رايجترين محركها عبارتنداز: 1)آمفتامينها، 2)كوكايين، 3)3 و 4- متيلن ديوكسي متامفتامين (MDMA) يا (اِكستِسي (XTC، 4) كافئين، 5) نيكوتين. 1)آمفتامينها: محركهاي نيرومندي هستند كه با نامهاي تجاري از قبيل متدرين، دكسدرين، و بنزدرين فروخته ميشوند و در افواه به اسپيد (speed)، آپرز (uppers) و بنيس (bennies) شهرت دارند. گاهي به آنها «قرصهاي نيروزا» يا «نشاطآور» هم گفته ميشود. افزايش هشياري و كاهش احساس خستگي و ملال از اثرات فوري مصرف اينگونه داروها است. لذا انگيزه اصلي مصرف آمفتامينها مثل ساير داروها توانايي تغيير خلق و افزايش اعتماد به نفس ميباشد. علاوه بر آن، از اين داروها براي افزايش انرژي،بيدار ماندن يا كم كردن وزن استفاده ميشود. غالباً به شكل قرصهاي رژيمي تجويز ميشوند. اين داروها چون موجب آزاد شدن دوپامين ميشود ميزان فعاليت و احساسات لذتبخش مصرف كننده را زياد ميكنند. اما پس از زايل شدن اثرهاي تحريكي آمفتامينها، يك دورهي افت جبراني به وجود ميآيد كه طي آن مصرف كننده احساس افسردگي، بيقراري و خستگي ميكند و ممكن است به مصرف بيشتر دارو وسوسه شود. تحمل به سرعت افزايش مييابد و مصرفكننده براي دستيابي به اثر دلخواه روز به روز به مقدار بيشتري نياز پيدا ميكند. وقتي تحمل دارويي به مرحلهيي برسد كه ديگر مصرف آن به صورت خوراكي مؤثر نشود، بسياري از مصرفكنندگان، به تزريق وريدي روي ميآورند. تزريق وريدي مقادير زياد آمفتامين، بلافاصله احساس خوشايند «روشني flash» يا «نشئه rush» ايجاد ميكند.سرانجام با مصرف بيشتر تحريكپذيري و احساس ناراحتي به وجود ميآيد، كه تنها با تزريق بيشتر دارو از بين ميرود. اگر اين زنجيره تا چند روز و هر چند ساعت تكرار گردد، سرانجام به احساس كوفتگي، خوابي عميق و به دنبال آن دورهيي از بيحالي و افسردگي منجر ميشود. مصرف كنندهي آمفتامين ممكن است براي رهايي از اين ناراحتي به الكل يا هرويين رو كند. اثرات دارويي مفتامينها عبارتنداز: 1) افزايش هشياري، 2) كاهش احساس ختگي و ملال، 3)خوابآلودگي، خطرات مصرف آمفتامينها عبارتنداز: 1) تباهي جدي سلامت جسمي و رواني، 2)مسموميت: شامل بياشتهايي، عصبانيت، بيخوابي، لرزش، تحريكپذيري و كاش وزن. 3) و در موارد مصرف زياد پسيكوز شبيه به اسكيزوفرني يا توهمات با نشانههاي: هزيانهاي تعقيب و توهمهاي ديداري يا شنيداري. 2)كوكايين يا كوك: مادهاي است كه از برگهاي خشك گياه كوكا به دست ميآيد و مثل ساير داروهاي محرك موجب افزايش انرژي و اعتماد به نفس ميشود. كوكايين شخص را بذلهگو و بيش از حد گوش به زنگ و هشيار ميسازد. كوكايين معمولاً از بيني استنشاق شده (و معمولاً همراه با مرفين و هرويين مصرف ميشود) يا به شكل پودر كريستال تزريق ميشود. و يا ميتوان به صورت محلول در آورد و مستقيماً به وريد تزريق كرد. در اين روش مصرف ميتواند حملهي قلبي، سكته مغزي، يا حملهي مغزي ايجاد كند. همچنين ميتوان آن را به صورت ماده سوختني به نام كراك (crock) درآورد و دود كرد و اعتيادزايي آن بيش از هرويين، باربيتوراتها و الكل است. تأثير دارو ضمن چند دقيقه از بين ميرود و مصرف كننده ناگزير است مرتباً دوز دارو را تكرار كند. كوكايين نزد برخي از ورزشكاران و افرادي كه در دنياي هنر و نمايش فعاليت دارند مقبوليت دارد،و به صورت داروي با اشتهاري درآمده است. كوكايين در نواحي مغزي كه سيناپسهاي دوپامين آنها زياد است مثل منطقهي قدامي و ncleus accrmbens متمركز ميشود. آنچه در باز جذب عادي رخ ميدهد. سلول عصبي منتقل كننده، دوپامين آزاد ميكند و دوپامين با چسبيدن به گيرندههاي دوپامين در سلول عصبي گيرنده، اين سلول را تحريك ميكند. پس از چسبيدن، دوپامين براي آزاد شدن دوباره به سلول منتقل كننده برميگردد. اتفاقي كه بر اثر وجود دوپامين در سيناپس رخ ميدهد. كوكايين به پمپهاي جذب كننده ميچسبد و جلوي جذب دوپامين موجود در سيناپس را ميگيرد. در نتيجه دوپامين موجود در سيناپس بيشتر شده و گيرندههاي دوپامين بيشتري فعال ميشود. آثار مولكولي كوكاين: الف) تكانهي عصبي موجب آزاد شدن پيكهاي عصبي ميشود كه پيام را از طريق سيناپس به نورون دريافت كننده ميرساند. سپس بعضي از پيكهاي عصبي مجدداً جذب نورون فرستنده پيام ميشوند (فرايند بازگيري)، و بقيه تجزيه شده و نافعال ميگردند (فرايند تجزيه). ب) كوكايين مانع از بازگيري سه پيك عصبي (دوپامين، سروتونين، و نوراپي نفرين) ميشود. همان موادي كه در تنظيم خلق و خو دخالت دارند. جلوگيري از بازگيري اين سه پيك عصبي توسط كوكايين سبب ميشود اثر طبيعي آنها تقويت شود. به ويژه، افزايش دوپامين با احساس سرخوشي ارتباط دارد. با اين حال مصرف طولاني مدت كوكايين موجب كاهش اين پيكهاي عصبي ميشود، زيرا از بازگيري آنها براي استفادهي بعدي جلوگيري ميكند به اين معنا كه تجزيهي آنها در بدن بر سرعت توليد آنها پيشي ميگيرد. با تهي شدن ذخيرهي طبيعي اين مواد كه بر اثر مصرف مكرر كوكايين روي ميدهد، سرخوشي جاي خود را به اضطراب وافسردگي ميدهد. اثرات دارويي كوكايين عبارتنداز: 1) افزايش انرژي و اعتماد به نفس (وتصور قدرت ماهيچهاي و ذهني)، وراجي، سرخوشي و خودبزرگبيني. 2) اوج سرخوشي كه موجب از بين رفتن مقادير موجود سه انتقال دهنده عصبي (دوپامين، سروتونين، و نورابي نفرين) مغز ميشود و بعد از كاهش تأثيرات دارو، نوعي افسردگي و عصبانيت در مصرف كننده ايجاد ميشود. 3) تحريك پذيري همراه با بيقراري. 4) با مصرف آن تحمل ايجاد ميشود و به احتمال زياد وابستگي. 5) آثار مقلد سمپاتيك ايجاد ميكند: عصبانيت، واكنش زياد بازتابها، عرق كردن، كلفت شدن صدا، افزايش تعداد نبض، و با مقادير زياد سايكوز. 6) افكار پارانوئيد و سوءظن معمولاً پيدا ميشود، ممكن است قصد آسيب رساندن به ديگران بكنند. 7)توهمات بدني، از جمله خزيدن حشرات بر پوست كه به آن حشرات كوكايين ميگويند. كه توهم يا خطاهاي ادراكي لامسه است. اين توهم ممكن است چنان نيرومند باشد كه شخص براي درآوردن حشرات چاقو به كار ببرد. اين تجربهها به اين علت رخ ميدهد كه كوكايين موجب شليك خود به خودي نورونهاي حسي ميشود. درمان به كوكايين خيلي موفقيت آميز نيست خصايص اعتيادآور كوكايين آن قدر شديدند كه بيش از 50درصد مصرف كنندگان كوكايين، شش ماه بعد از درمان شدن بار ديگر سراغ آن ميروند. متخصصان سوء مصرف مواد ميگويند پيشگيري بهترين رويكرد در كاهش مصرف آن است. 1 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۹۰ 3) 3 ، 4- متيلن ديوكسي متامفتامين ( MDMA يا اِكستِسي XTC): داروي مصنوعي قاچاقي است كه محرك و توهمزا است. نام خياباني آن اِكستِسي، (hug) XTC، بينز (bns)، و لاودراگ (Lovedrug) است. مصرف اين دارو ميتواند به مغز، خصوصاً به آن دسته از سلولهاي عصبي مغز كه براي ارتباط برقرار كردن با سلولهاي عصبي ديگر، سروتونين مصرف ميكنند، صدمه بزند. فقط 4 روز مصرف اين دارو ميتواند چنان صدمهاي به مغز بزند كه آثارش 6 تا 7 سال باقي بماند. 4) كافئين: جزء داروهاي روانگردان بسيار پرمصرف دنياست كافئين محرك است و جزء طبيعي گياهاني است كه قهوه، چاي و نوشابههاي كولا از آنها گرفته ميشوند.. كافئين در شكلات و بسياري از داروهاي بينياز از نسخه، يافت ميشود. خصائص تحريكي كافئين غالباً موجب افزايش انرژي و هوشياري ميشوند، ولي عدهاي از اثرات جانبي ناخوشايندش عذاب ميكشند. بسياري از كساني كه به مقدار زياد قهوه مينوشند، وابستگي جسمي به كافئين پيدا ميكنند و علايم تحمل و ترك را نشان ميدهند.. مشخصههاي اعتياد به كافئين عبارتنداز: 1) تغيير خُلق، اضطراب و اختلال خواب. 2) تندخويي، سردرد، شنيدن صداي زنگ در گوشها، خشكي دهان، فشار خون و مشكلات هاضمه، كافئين بر مراكز لذت مغز تأثير ميگذارد، به همين دليل نيز ترك كافئين سخت است. 5) نيكوتين: ماده روانگردان اصلي تنباكوي دُخاني و غيردُخاني است. نيكوتين با بالا بردن سطح دوپامين، مراكز پاداش مغز را تحريك ميكند. ترك نيكوتين غالباً به سرعت، نشانههاي ناخوشايندي چون: تندخويي، عطش سيگار كشيدن، عدم تمركز حواس، اختلال خواب و افزايش اشتها ايجاد ميكند. اين نشانهها چندماه يا بيشتر ادامه مييابد. تأثيرات رفتاري نيكوتين عبارتنداز: 1)افزايش توجه و هوشياري، 2)كاهش عصبانيت و اضطراب و كاهش درد، مصرف درازمدت و روزانه نيكوتين، تحمل ايجاد ميكند، طوري كه تأثير سيگار كشيدن در اواخر روز از تأثير سيگار كشيدن در اوايل روز كمتر است. 1 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۹۰ 4. داروهای توهم زا داروهاي روانگرداني هستند كه تجربههاي ادراكي را تغيير ميدهند، و تصويرهاي غيرواقعي ايجاد ميكنند. مثلاً با مصرف اين داروها صداها و رنگها به نحو شگفتانگيزي متفاوت به نظر ميرسند. ادراك زمان چنان تغيير مييابد كه هر دقيقه ممكن است چند ساعت به نظر آيد، و شخص ممكن است توهمات شنيداري، ديداري و بساوشي تجربه كند و توانايي او در تميز خود از پيرامونش كاهش يابد. بعضي داروهاي توهمزا از گياهان به دست ميآيند. مانند مسكالين از كاكتوس و سيلوسي بين از قارچ، برخي ديگر در آزمايشگاه ساخته ميشوند مانند: ال اس دي (اسيد ليزيرژيك دي اتيلاميد LSD(iyergic acid diethylamide) و پي سي پي (فن سيكليدين) PCP(phency clidine). بين الاسدي، مسكالين و پسيلوسيبين «تحمل همپوش» (crosstorerance) به وجود ميآيد. براي مثال كسي كه الاسدي مصرف ميكند تحمل بالايي براي مصرف مسكالين دارد، همين طور هم كسي كه پسيلوسيبين ميخورد، بايد نسبت به ديگران الاسدي يا مسكالين بيشتري مصرف كند تا اثر مشابهي در او ظاهر شود. ال اس دی آثار مصرف ال اس دی معمولاً نیم تا یک ساعت پس از مصرف شروع شده و در عرض ۲ تا ۶ ساعت به اوج خود می رسد، اما پس از گذشت ۱۲ ساعت این آثار آهسته فروکش می کنند. البته باید توجه داشت که این آثار بسته به شرایط خلقی مصرف کننده و اوضاعی که ماده در آن مصرف شده است، متفاوت خواهد بود. از عوارض جسمانی مصرف طولانی مدت ال اس دی می توان به افزایش ضربان قلب، فشار خون و درجه حرارت بدن، گشاد شدن مردمک چشمها و لرزش در دستان فرد اشاره کرد. البته تغییرات رفتاری چون برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ، برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ، ترس از برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ، برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ، اختلال در قضاوت، برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ، رفتارهای برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام و در موارد حاد برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ، اختلال در ادراک خصوصاً ادراک بینایی، درهم ریختگی حسها (مثل دیدن صداها و شنیدن رنگ ها) و اختلال در تعادل بدن از جمله آثار و عوارض روانی مصرف ال اس دی هستند.این آثار روانی غیرقابل پیش بینی هستند و از حالت سرخوشی (سفر خوب) تا اضطراب و حملات هول و ترس (سفر بد) در نوسان هستند. مصرف بیش از اندازه ال اس دی موجب افزایش برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ، افزایش موقتی در دمای بدن و برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام و مضطرب شدن مصرف کننده می شود. این تاثیرات نامطلوب بیشتر در افراد تازه کار یا آنهایی که اشتباهاً ال اس دی مصرف کرده اند، رخ می دهد.به دنبال مصرف طولانی مدت این دارو، امکان تجربه این علائم ادراکی، حتی بدون مصرف ال اس دی هم وجود دارد. همچنین در این مواقع خطر بروز برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام و کاهش تمرکز را نباید نادیده گرفت. مصرف ال اس دی وابستگی روانی و جسمانی به دنبال ندارد. اما این نکته اهمیت دارد که گذشت زمان و استفاده مکرر از این دارو و مقاومت دارویی (پدیده تحمل) را در پی خواهد داشت و فرد باید برای ایجاد احساس اولیه در هر بار مصرف، میزان دوز مصرفی خود را بالاتر ببرد. پی س پی با این که به عنوان دارویی توهم زا خرید و فروش می شود، اما از لحاظ فنی در طبقه هوشبرهای تجزیه زا قرار می گیرد. ممکن است موجب توهم، و علاوه بر آن سبب احساس تجزیه هوشیاری یا جدایی از محیط شود. بر خلاف مصرف کننده ال سی دی، مصرف کننده پی سی پی قادر نیست حالتی را که تحت تاثیر دارودر خودش ایجاد شده از نظر بگذراند و غالبا خاطره ای نیز از آن حالت ندارد 1 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۹۰ 5. شاهدانگان 1. ماريجوآنا يا كانابيس (Cannabis) ماريجوآنا برگ و گل خشك گياه شاهدانه (Cannabis) است كه ابتدا در آسياي مركزي ميروييد، ولي اكنون در اكثر مناطق دنيا كاشته ميشود. رزين (Resin) خشك شده اين گياه، حشيش (hashish) (بنگ) ناميده ميشود. ماري جوآنا و حشيش را معمولاً همراه با توتون در سيگارهاي مخصوصي كه دستي پيچيده ميشود، دود ميكنند. اما ممكن است به صورت خوراكي و مخلوط با چاي يا غذا نيز مصرف شود. عامل فعال در ماريجوآنا و حشيش تياچسي (تتراهيدروكانابينول) است. مصرف اندك تياچسي از راه دهان (5 تا 10 ميليگرم) سرخوشي ملايمي ايجاد ميكند. اما مصرف مقادير بين 30 تا 70 ميليگرم واكنشهاي شديد و ديرپاتري همانند واكنشهاي ناشي از داروهاي توهمزا به وجود ميآورد. واكنش به ماريجوآنا غالباً دو مرحله دارد: مرحلهي تحريك و سرخوشي و به دنبال آن آرامش و خواب. وقتي ماريجوآنا به صورت سيگار دود ميشود. تياچسي 10 تا 20 درصد جذب ذخيرهي خون ريهها ميشود. و در پيپ آبي يا قليان به 40 تا 50 درصد ميرسد. زيرا پيپ آنقدر دود را نگه ميدارد تا استنشاق شود و به همين سبب ابزار بسيار كارآمدي براي انتقال كامل تياچسي است. تياچسي چون به مغز ميرسد به گيرندههاي حشيشي كه در هيپوكامپ بسيار فراوانند ميچسبد و موجب بازداري خاطرههاي جديد ميشود. حشيش، مهارهاي كنترل كننده را كم ميكند، تلقينپذيري فرد را افزايش ميدهد و حساسيت شنوايي را زياد ميكند. وابستگي رواني به آن ممكن است چشمگير باشد. در بسياري از نقاط جهان مصرف حشيش گام اول به سوي اعتياد به هرويين است. مثلاً افراط در مصرف ماريجوآنا (حشيش) احتمال مصرف داروهاي غير قانوني را بالا ميبرد. اثرات ماريجوآنا عبارتنداز: 1) تحريك و سرخوشي و به دنبال آن آرامش و خواب، 2) احساس بهزيستي، 3) تحريف مكان و زمان، 4) تغييرات در ادراك اجتماعي، 5) آسيب به هماهنگي حركتي (زمان واكنش براي متوقف كردن اتومبيل طولانيتر ميشود)، 6) اختلال در توجه و حافظه: ماريجوانا دو اثر بارز بر حافظه دارد: الف) در حافظه كوتاه مدت تداخل را افزايش ميدهد. مثلاً ممكن است بر اثر حواس پرتي زودگذر رشتهي كلام از دست برود. يا شخص در وسط جمله فراموش كند چه ميخواسته بگويد. ب) دري يادگيري جديد نيز اثر زيانبار دارد. به اين معنا كه در انتقال اطلاعات تازه از حافظهي كوتاهمدت به حافظهي دراز مدت اختلال به وجود ميآورد. 7) اضطراب، ترس، گمگشتگي، افسردگي، توهم، ا ختلال در توجه و حافظه، افكار نامربوط خودانگيخته، حساستر شدن نسبت به صداها، بوها، طعمها و رنگها. 8) در مقادير زياد مصرف، در تعداد اسپرمها و چرخههاي هورموني تغيير ايجاد ميكند. 2. حشیش: اثرات مصرف توهم ذهنی تغییر در درک رنگ و صدا افزایش اشتها سرخی چشمها گیجی و بیتوجهی به اطراف تند شدن ضربان قلب و افزایش اضطراب احساس تشنگی، خشک شدن و کف کردن بزاق دهان اثرات کوتاه مدت: باید دانست که اثرات حشیش با توجه به مقدار و نوع استفاده (کشیدن یا خوردن) متفاوت است. وضعیت جسمی و سلامت فرد از جمله وزن، اندازه، خلق و خوی فرد، درجه تحمل و... فرق میکند. اثرات کشیدن حشیش در عرض چند دقیقه پس از مصرف ظاهر میشود و ۲ تا ۴ ساعت باقی میماند. در صورت خوردن هضم آن به طور بطی و کند صورت میگیرد. لذا اثر آن به تدریج و طولانی تر میگردد، معمولاً فرد پس از مصرف حشیش احساس آرامش و راحتی میکند، قوه درک و احساس او افزایش مییابد، رنگها به نظرش شفاف تر و روشن تر میآیند، صداها به نظر از فاصله دورتر به گوش میرسد. به هر حال در ادراکات حسی به خصوص بینایی و شنوایی تحریف به وجود میآید، اشتها افزایش مییابد، مخصوصا در مورد غذاهای شیرین. از اثرات کوتاه مدت دیگر مصرف حشیش عبارتند از: خواب آلودگی، قرمز شدن چشمها، افزایش ضربان قلب، خشکی دهان و گلو، گشادگی مردمک چشم، مختل شدن قوه حافظه و تمرکز فکری به طور موقت، اختلال درک زمان و مکان، اضطراب، افسردگی، هیجان، تحرک زیاد، تحریک پذیری، تند مزاجی، بی قراری، پر حرفی، خندههای بی دلیل، احساس طرد شدگی، ترس و وحشت، دگرگونی و تغییر شکل فضا و زمان – اختلال در هماهنگی و تعادل در راه رفتن، احتمالا اوهام که اغلب توام با حالت پارانویایی به خصوص در مصرف مقدار زیاد آن همراه است. دوز معمولی آن، مهارتهای کاربردهای ماشینی را لطمه میزند، از این رو به خصوص رانندگی در حین مصرف حشیش بسیار خطرناک است، ماده T. H. C. که ترکیب فعال حشیش است در بدن افرادی که تصادفات شدید رانندگی داشتهاند و منجر به جراحات سختی گردیده، دیده شدهاست. اثرات عمده بلند مدت: تحقیقات نشان میدهد که اثرات سوء مصرف حشیش به خصوص در بین جوانان و بزرگسالان حتمی است از جمله: از دست دادن انگیزه و علایق، آسیب به حافظه و تمرکز فکر، عدم قابلیت رانندگی، کاهش قوای دفاعی بدن در برابر عفونتها و بیماریها، گیجی و سردرگمی، فقدان انرژی و... در اثر استفاده مرتب و مداوم حشیش پیش میآید. هم چنین خطرابتلا به برونشیت مزمن، سرطان ریه و بیماریهای دستگاه تنفسی در مصرف کنندگان منظم حشیش بیش از دیگر گروههاست. کشیدن سیگار ماری جوانا و حشیش آسیب شدیدی به دستگاه تنفسی میزند، زیرا تار موجود در آن، دو برابر قوی تر از تار موجود در سیگار معمولی است. هم جنین عوامل ایجاد کننده سرطان در تار موجود در حشیش خیلی بیش از سیگارهای معمولی است. مطالعات و تحقیقات نشان میدهد که رشد طبیعی بک نوزاد به وسیله مصرف مرتب حشیش یا ماری جوانا به وسیله مادر، در دوران بارداری میتواند به طور جدی آسیب ببیند. آزمایشات بر روی حیوانات نشان داد که نوزادان حیوانات آزمایشگاهی که در دوران بارداری تحت مصرف این ماده قرار گرفته بودند، دارای برخی از ناهنجاریها و رفتار غیر عادی بودند، در اثر مصرف مداوم وابستگی روانی و تحمل ایجاد میشود، نشانههای ترک شامل اضطراب، عصبانیت، از دست دادن اشتها و بی خواب و بد خوابی است 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده