رفتن به مطلب

همین الان داری به چه اهنگی گوش می کنی؟


hamidbala

ارسال های توصیه شده

به لحظه دیدار قسم میخورم

دوباره با تکرار قسم میخورم

 

تا روزیکه قلبم هنوز میزنه

تا وقتیکه جونی توی این تنه

 

تو روزهای خوب تو روزای بد

همیشه باهاتم قسم میخورم ...

 

 

هنگامه ، قسم میخورم .

  • Like 2
لینک به دیدگاه
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

آهنگ داریوش

 

جدیده

 

آقا دمت گرم .

 

شب آخر منو یاد روز اول انداخت ...

 

 

روز اول گفته بودی ولی از تو نشنیدم

کاش که تو آینه ی دیروز رنگ فردا رو میدیدیم

 

هر کسی پس از تو آمد خلوت منو به هم زد

تو رو باز به یادم آورد اگه از عاطفه دم زد ...

  • Like 3
لینک به دیدگاه

شب آخر- داریوش

 

سکوتت را ندانستم نگاهم را نفهمیدی

نگفتم گفتنی هارو تو هم هرگز نپرسیدی

شبی که شام ِ آخر بود به دست دوست خنجر بود

میان عشق و آینه یه جنگ نا برابر بود

چه جنگ نابرابری چه دستی و چه خنجری

چه قصه ی محقری چه اول و چه آخری

♫♫♫

ندانستیم و دلبستیم نپرسیدیم و پیوستیم

ولی هرگز نفهمیدیم شکار سایه ها هستیم

سفر با تو چه زیبا بود به زیبایی رویا بود

نمیدیدیمو میرفتیم هزاران سایه با ما بود

سکوتت را ندانستم نگاهم را نفهمیدی

نگفتم گفتنی هارو تو هم هرگز نپرسیدی

♫♫♫

 

در آن هنگامه ی تردید در آن بن بست بی اُمید

در آن ساعت که باغ عشق به دست باد پَر پَر بود

در آن ساعت هزاران سال به یک لحظه برابر بود

شب.آغاز تنهایی شب ِ پایان باور بود

 

سکوتت را ندانستم نگاهم را نفهمیدی

نگفتم گفتنی هارو تو هم هرگز نپرسیدی

شبی که شام ِ آخر بود به دست دوست خنجر بود

میان عشق و آینه یه جنگ نا برابر بود

چه جنگ نابرابری چه دستی و چه خنجری

چه قصه ی محقری چه اول و چه آخری..

  • Like 5
لینک به دیدگاه

كاروان

شعر از رهي معيري

با صداي جاوداني استاد بنان

همه شب نالم چون ني ، كه غمي دارم

دل و جان بردي ، اما نشدي يارم

با ما بودي ، بي ما رفتي.

چون بوي گل به كجا رفتي؟

تنها ماندم ، تنها رفتي

چون كاروان رود…

فغانم از زمين بر آسمان رود

دور از يارم ، خون مي بارم

فتادم از پا به ناتواني

اسير عشقم ، چنان كه داني

رهائي از غم نمي توانم

تو چاره اي كن كه ميتواني

گر ز دل برآرم آهي

آتش از دلم خيزد

چون ستاره از مژگانم

اشك آتشين ريزد.

چون كاروان رود

فغانم از زمين

بر آسمان رود

دور از يارم خون مي بارم

نه حريفي تا با او غم دل گويم

نه اميدي در خاطر كه تو را جوبم

اي شادي جان ، سرو روان،

كز بر ما رفتي،

از محفل ما ، چون دل ما

سوي كجا رفتي؟؟

تنها ماندم ، تنها رفتي

چو ن بوي گل به كجا رفتي؟؟

به كجائي غمگسار من

فغان زار من بشنو…… باز آ

از صبا حكايتي از روزگار من بشنو

باز آ ….. باز آ…………..سوي رهي

چون روشني از ديده ما رفتي

با قافله باد صبا رفتي

تنها ماندم ، تنها ماندم……

لینک به دیدگاه

Regret

Anathema

 

Visions of love and hate

A collage behind my eyes

Remnants of dying laughter

Echoes of silent cries

 

I wish I didn't know now what

I never knew then...

Flashback

Memories punish me once again.

Sometimes I remember all the pain

That I have seen.

Sometimes I wonder what might

Have been...

  • Like 7
لینک به دیدگاه

گاهی زیر بارون با تو و قدم هات چه خوبه

با تو خوبه حتی حالا که تو رویا باهامی ...

عاشقونه شدم عاشق دلت

....

گاهی که بیادت زیر بارون آروم میگیرم

 

 

مازیار

  • Like 9
لینک به دیدگاه

سون یه لحظه چشماتُ ببند

 

دستامو بگیر تو دستات برای آخرین بار

 

یه لحظه چشماتو ببند ، شاید منو یادت بیاد

همون که بهش گفتی یه روز ، جای تو هیچ کس نمیاد

 

اما من هنوز دوست دارم بدون

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
، اگه حتی قلبتو پس بگیری

اگه مثل امروزم بهم بگی نمی خوام تو رو ، می تونی که بری

هنوزم چشماتو می پرستمو ، بی تو هر لحظه رو درگیر توام

تو خیالم دستاتو می گیرمو ، بازم احساس می کنم پیش توام

 

یه لحظه چشماتو ببند ، شاید منو یادت بیاد

همون که بهش گفتی یه روز ، جای تو هیچ کس نمیاد

....

  • Like 9
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...