رفتن به مطلب

باور كن از تو كتابا اسم مرد رو خط زدن ...


ارسال های توصیه شده

" - دو تا "ت " بَده ! تاريخ و ترک سيگار مرض عادي مي شه واسه جماعت بيمار !

 

مثل درد پريود و يه کمي بيشتر داري مي ميري اداي زنده ها رو در نيار !

 

لک خون گوشه لبته ! چسبيده ! وردار من و اين خانوم رابطه اي نداريم سرکار !

 

بايد بلند بگي ولي خوب شاش بند شدي ! به تو هيچ ربطي نداره ! شعار رو ديوار !

 

مي خوان خانوما و آقايون از هم تفکيک شن ! بوش و لابي يهود ببين و تحريک شن

 

و مسيح لات دم کوچه با دستمال يزدي به قول " مريم هوله " نيچه تو لباس کردي

 

يه هاله ي مقدس رو سر مترسک! يکي بزغاله مي بينه همه رو ! يکي هم سگ !

 

شکم سير و مغر پير و انقلاب مخملي ! چريک کت شلواري و چه گواراي فکلي !

 

سياسياي مست و مستاي معتقد ! دکتر و پرفسور با پيشوند سيد !

 

مفتي بي ريشه و ريشه ي مفتي ! امت گشنه ! کرم و کلام کذب و کشف و کتاب کهنه دولت بيمار !

 

ملت بيزار !

 

مدير غايب جوون و جلق و جهاد اکبر و امام نائب شهيد زنده و زنده هاي مرده بي کفن

 

چماق و چراغ ِ دين چلغوزاي بي وطن

 

فردوسي ! خط امامي با سربند يا زهرا حافظ ! يه بسيجي کلاچ به دست سر کوچه ها

 

حقوق بشر بشر بي هدف هاي شيرين تلفيق مسجد با نماي کاخ سفيد کرملين

 

فمينيست مردونه ! حق زن مي شه بازيچه ! فالاچي با دامن ميني ژوپ و سبيل نيچه

 

اين يعني نقش من تو فيلم زندگي سگي رل جنازه اي که زنده است به همين سادگي نفس کشيدن تو يه متن خسته با خط کشي آخر قصه ي همه است ! آخر سگ کشي

لینک به دیدگاه

دختر خاله ي محجبه !ياد هفت سالگي ! زير پتو ! دکتر بازي و کشف يک سادگي

 

زن همسايه ! مشکل جنسي ! شوهر بيکاره سه سال حبس و يه آش نخورده و *** نيمه کاره

 

دوستي با دوست مامان و بيوه هاي تشنه لب عاشق دختر همسايه فقط واسه

 

يه شب شباي عاشورا و فيلم پورونو خونه خالي شب شعر و روزاي سگي و معشوق خيالي

 

حسرت بوسيدن لبت وسط خيابون ! عقده ي هم آغوشي با تو بي ترس زندون

 

دنبال کردنت تو خيابون و کوچه خلوت يه گل پژمرده با نامه يا با ده دقيقه صحبت

 

يه قلب شونزده ساله که از ترس مامور مي زنه مامور اگه نبينه ! خونواده سرتو مي زنه

 

يه بکارتي ! که معنيش واست غريبه غيرت داداش و بابا که حالا شدن غريبه

 

فرار و خيابون و اعتياد و فحشا ! قصه هايي که شايد تکراري شده واسه ما .......... :5c6ipag2mnshmsf5ju3

لینک به دیدگاه

چیزی که زن دارد و مرد را تسخیر می کند ، مهربانی اوست ، نه سیمای زیبایش .

 

ویلیام شکسپیر

لینک به دیدگاه

مثل اون دختري كه پردشو دوخته / و اونكه پول نداشت تو آتيش سوخته

 

مثل مادرم با اون زندگي زوري / زني كه خلاصه شده تو قابلمه و قوري

 

كسي تا حالا نتونسته ببينه بدنشو / كسي از سر نتونسته بگيره روسريشو

 

ميگفت بعد مرگ ميبرنش جهنم / ميگفت آدمو از سر مو آويزون ميكنن

 

گفتم مگه نگفتن بهشت زير پايه شماست / مامان بهشت سركاريه بيا دنيارو بچسب

 

ميگفت اذون داره ميگه مو تنم سيخ شده / گفتم ميترسي ترس به روحت ميخ شده

هفتاد سال زن بوده يعني كلفت / چي تو زندگيش نديد جز خفت

 

كسي كه خيانت نكرد به شوهرش چي شد / پنجاه سال فحش شنيدو كتك خورد

 

بايد تو سري بخوره بميره نفس نكشه / عكس هيچ پرنده اي رو بي قفس نكشه

 

زني كه يه سايه هميشه اونو ميپاييد / عروسكي كه مرد به هر شكل باهاش ميخوابيد

 

تو بوي سيلي شلاق ميدي خانوم / تا كي ميخواي به مردا باج بدي خانوم

 

مثل وطن شدي همدم ولگردا / تقدير تو دست توئه واسه فردا

 

تو بوي زمين سوختمونو ميدي خانوم / توام از عرش به فرش رسيدي كه خانوم:4564:

 

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...