Mahsa.Gha 6571 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آبان، ۱۳۹۰ مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت. در حال کار گفتگوی جالبی بین آنها در گرفت. آنها درباره موضوعات و مطالب مختلف صحبت کردند. وقتی به موضوع « خدا » رسیدند، آرایشگر گفت: من باور نمی کنم خدا وجود داشته باشد. مشتری پرسید: چرا باور نمی کنی؟ آرایشگر جواب داد: کافی است به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد. به من بگو، اگر خدا وجود داشت آیا این همه مریض می شدند؟ بچه های بی سرپرست پیدا می شد؟ اگر خدا وجود می داشت، نباید درد و رنجی وجود داشته باشد. نمی توانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه می دهد این چیزها وجود داشته باشد. مشتری لحظه ای فکر کرد، اما جوابی نداد، چون نمی خواست جر و بحث کند. آرایشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بیرون رفت. به محض این که از آرایشگاه بیرون آمد، در خیابان مردی دید با موهای بلند و کثیف و به هم تابیده و ریش اصلاح نکرده. ظاهرش کثیف و ژولیده بود. مشتری برگشت و دوباره وارد آرایشگاه شد و به آرایشگر گفت: می دانی چیست، به نظر من آرایشگرها هم وجود ندارند. آرایشگر با تعجب گفت: چرا چنین حرفی می زنی؟ من این جا هستم، من آرایشگرم. من همین الان موهای تو را کوتاه کردم! مشتری با اعتراض گفت: نه! آرایشگرها وجود ندارند، چون اگر وجود داشتند، هیچ کس مثل مردی که آن بیرون است، با موهای بلند و کثیف و ریش اصلاح نکرده پیدا نمی شد. آرایشگر جواب داد: نخیر ، آرایشگرها وجود دارند! موضوع این است که مردم به ما مراجعه نمی کنند. مشتری تائید کرد: دقیقاً ! نکته همین است. خدا هم وجود دارد! فقط مردم به او مراجعه نمی کنند و دنبالش نمی گردند. برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد... آری به راستی خدا همیشه هست و مراقب ماست. تنها کافیست خالصانه صدایش کنیم، آنگاه مشتاقانه و دلسوزتر از هر کس دیگر به یاری ما می آید ... 10 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آبان، ۱۳۹۰ درسته . خدا وجود دارد. اما خدایگان او را به مرخصی فرستاده اند و خودشان زمام امور خلایق را در دست گرفته اند. خدا وجود دارد اما با ما قهر است. ما برایش صد ها شریک خلق کرده ایم و اوهاج و واج کوپ کرده. خدا دیگر وجود ندارد چون کسی کاری با او ندارد. همه برا خودشون صد ها خدا آفریده اند و او بیکار و تنها مانده. 5 لینک به دیدگاه
lorena 10304 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آبان، ۱۳۹۰ خدا وجود دارد اما آیا قیامتی هم وجود دارد؟:JC_thinking: 4 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آبان، ۱۳۹۰ خدا وجود دارد اما آیا قیامتی هم وجود دارد؟:JC_thinking: این قیامت رو هم برا تسکین درد هامون به ریشمون چسبونده اند. اگر قیامتی وجود داشت هیچکس تا این حد بی ملاحظه نمیشد. خود اونا که قیامت رو به من شناسوندن. از قیامت نمیترسن. پس حتما اینم یه دروغ شاخدار مثه بقیه دروغهاشون بوده. 2 لینک به دیدگاه
Mahsa.Gha 6571 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آبان، ۱۳۹۰ خدا وجود دارد اما آیا قیامتی هم وجود دارد؟:JC_thinking: چرا وقتی که حرفی از خدا زده میشه فکرها رو این متمرکز میشه که آیا قیامتی هم وجود داره؟؟؟ چرا ما انسانها اینگونه ایم که تنها باید به زور و اجبار از کار زشتی دوری کنیم و به امید پاداشی کار انسانی انجام بدیم؟ چرا انقد مادی به موضوعات نگاه میکنیم؟ 3 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آبان، ۱۳۹۰ چرا وقتی که حرفی از خدا زده میشه فکرها رو این متمرکز میشه که آیا قیامتی هم وجود داره؟؟؟چرا ما انسانها اینگونه ایم که تنها باید به زور و اجبار از کار زشتی دوری کنیم و به امید پاداشی کار انسانی انجام بدیم؟ چرا انقد مادی به موضوعات نگاه میکنیم؟ چون یادمون دادند که جنین بیاندیشیم. ما اندیشه ای از خودمون نداریم. هر چی ملای مسجد گفت همونه. 1 لینک به دیدگاه
lorena 10304 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آبان، ۱۳۹۰ پس وقتی ما قدرت ایستادگی در برابر ظلم رو نداریم کی باید جلوش وایسه؟ خدا؟ پس چرا واینمیسه؟:JC_thinking: 1 لینک به دیدگاه
lorena 10304 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آبان، ۱۳۹۰ این قیامت رو هم برا تسکین درد هامون به ریشمون چسبونده اند. اگر قیامتی وجود داشت هیچکس تا این حد بی ملاحظه نمیشد. خود اونا که قیامت رو به من شناسوندن. از قیامت نمیترسن. پس حتما اینم یه دروغ شاخدار مثه بقیه دروغهاشون بوده. اگه بهشت و جهنم اینی که اینا میگن باشه من اصلا بهشت رو دوست ندارم ترجیح میدم برا استفاده از نعمتایی که خود خدا بهم داده برم جهنم تا برا استفاده نکردنشون برم بهشت! خدا به من مو داد تا زیبا باشم.... چرا باید خودمو سانسور کنم؟ اگر بهشت جایی آدم های ترسوست دوست دارم برم جهنم! 2 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آبان، ۱۳۹۰ اگه بهشت و جهنم اینی که اینا میگن باشه من اصلا بهشت رو دوست ندارم ترجیح میدم برا استفاده از نعمتایی که خود خدا بهم داده برم جهنم تا برا استفاده نکردنشون برم بهشت! خدا به من مو داد تا زیبا باشم.... چرا باید خودمو سانسور کنم؟ اگر بهشت جایی آدم های ترسوست دوست دارم برم جهنم! حالا بیا اول وجود خدا رو یه جوری حل کنیم بعدش مشخص میشه که اصلا بهشت و جهنمی هم وجود داره یا نه. و اگه هست کجاست. اینو بعدا بهش میرسیم. اول کار تکلیف این خدا و خدایگان رو روشن کن بعد نوبت اونام میرسه. خدا کیه و خدایگان کیانند؟ 1 لینک به دیدگاه
Mahsa.Gha 6571 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آبان، ۱۳۹۰ حالا بیا اول وجود خدا رو یه جوری حل کنیم بعدش مشخص میشه که اصلا بهشت و جهنمی هم وجود داره یا نه. و اگه هست کجاست. اینو بعدا بهش میرسیم. اول کار تکلیف این خدا و خدایگان رو روشن کن بعد نوبت اونام میرسه. خدا کیه و خدایگان کیانند؟ خدا یکیه. و خدایگان اونهایی هیتند که هر کس توی زندگیش میتونه به تعدادی بس بیشمااااااااااااااااااااار واسه خودش بسازه. اما اگه کسی به اون خدایی که یگانه اس ایمان داشته باشه مسلما اون خدایگان براش وجود نخواهند داشت. 3 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آبان، ۱۳۹۰ خدا یکیه. و خدایگان اونهایی هیتند که هر کس توی زندگیش میتونه به تعدادی بس بیشمااااااااااااااااااااار واسه خودش بسازه.اما اگه کسی به اون خدایی که یگانه اس ایمان داشته باشه مسلما اون خدایگان براش وجود نخواهند داشت. شما کجای کاری داداش. هر روز هزار بار یاابولفظل میگه یکبار یا الله نمیگه. خدایگان کارشون گرفته و خدا فراموش شده. حتی خدا هم یه مقدار از کارهاشو ازش گرفتن دادن به اینا. اینا همه کار میتونن بکنند . اصلا نیازی به خدا نیست. خدا از یاد ها رفته و فقط اسمش مونده. 1 لینک به دیدگاه
Mahsa.Gha 6571 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آبان، ۱۳۹۰ شما کجای کاری داداش. هر روز هزار بار یاابولفظل میگه یکبار یا الله نمیگه. خدایگان کارشون گرفته و خدا فراموش شده. حتی خدا هم یه مقدار از کارهاشو ازش گرفتن دادن به اینا. اینا همه کار میتونن بکنند . اصلا نیازی به خدا نیست. خدا از یاد ها رفته و فقط اسمش مونده. من منکرش نیستم. من با اونا که انکارارو به اسم خدا میکنن کاری ندارم. اما چرا از خودمون شروع نکنیم؟ کاش همه ما آدما به جای حرف زدن الکی کمی هم عمل داشتیم به قول به بنده خدایی به ملت ما انگاری نون بی غیرتی دادن! دیگه هیچ کس از اینهمه ظلمی که بهشون میشه صداشون درنمیاد. پس خدایگان هم ترجیح میدن تا جایی که نفس دارن بتازونن دیگه 3 لینک به دیدگاه
lorena 10304 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آبان، ۱۳۹۰ حالا بیا اول وجود خدا رو یه جوری حل کنیم بعدش مشخص میشه که اصلا بهشت و جهنمی هم وجود داره یا نه. و اگه هست کجاست. اینو بعدا بهش میرسیم. اول کار تکلیف این خدا و خدایگان رو روشن کن بعد نوبت اونام میرسه. خدا کیه و خدایگان کیانند؟ خدا اونیه که من و شما رو آفرید خدایگان اونایی هستند که من و شما رو بعد از آفریده شدن شکنجه کردند 3 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آبان، ۱۳۹۰ خدا اونیه که من و شما رو آفرید خدایگان اونایی هستند که من و شما رو بعد از آفریده شدن شکنجه کردند البته اونا قصدشون این نبود که تبدیل به خدایگان شوند. یه عده ای که منافعشون ایجاب میکرد اینکارو کردن که خودشونم به یه نون و نوایی برسن. البته بکمک ما. 1 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آبان، ۱۳۹۰ بقول اون استاد فلسفه: کدوم خدا؟ همان خدایی که اگه نبود معلوم نبود اینایی که از نامش نون میخورن کارشون به کجا میرسید. لینک به دیدگاه
danielo 15239 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آبان، ۱۳۹۰ مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت. در حال کار گفتگوی جالبی بین آنها در گرفت. آنها درباره موضوعات و مطالب مختلف صحبت کردند. وقتی به موضوع « خدا » رسیدند، آرایشگر گفت: من باور نمی کنم خدا وجود داشته باشد.مشتری پرسید: چرا باور نمی کنی؟آرایشگر جواب داد: کافی است به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد. به من بگو، اگر خدا وجود داشت آیا این همه مریض می شدند؟ بچه های بی سرپرست پیدا می شد؟ اگر خدا وجود می داشت، نباید درد و رنجی وجود داشته باشد. نمی توانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه می دهد این چیزها وجود داشته باشد.مشتری لحظه ای فکر کرد، اما جوابی نداد، چون نمی خواست جر و بحث کند.آرایشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بیرون رفت.به محض این که از آرایشگاه بیرون آمد، در خیابان مردی دید با موهای بلند و کثیف و به هم تابیده و ریش اصلاح نکرده. ظاهرش کثیف و ژولیده بود.مشتری برگشت و دوباره وارد آرایشگاه شد و به آرایشگر گفت: می دانی چیست، به نظر من آرایشگرها هم وجود ندارند.آرایشگر با تعجب گفت: چرا چنین حرفی می زنی؟ من این جا هستم، من آرایشگرم. من همین الان موهای تو را کوتاه کردم!مشتری با اعتراض گفت: نه! آرایشگرها وجود ندارند، چون اگر وجود داشتند، هیچ کس مثل مردی که آن بیرون است، با موهای بلند و کثیف و ریش اصلاح نکرده پیدا نمی شد.آرایشگر جواب داد: نخیر ، آرایشگرها وجود دارند! موضوع این است که مردم به ما مراجعه نمی کنند.مشتری تائید کرد: دقیقاً ! نکته همین است. خدا هم وجود دارد! فقط مردم به او مراجعه نمی کنند و دنبالش نمی گردند. برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد...آری به راستی خدا همیشه هست و مراقب ماست. تنها کافیست خالصانه صدایش کنیم، آنگاه مشتاقانه و دلسوزتر از هر کس دیگر به یاری ما می آید ... فقطیک داستان تکراری و بازی با کلمات و احساسات چیز منطقی در این داستان دیده نمیشه 6 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آبان، ۱۳۹۰ فقطیک داستان تکراری و بازی با کلمات و احساسات چیز منطقی در این داستان دیده نمیشه من عینک زدم و میبینم. خوب ایشون نظرش رو گفته . http://www.noandishaan.com/forums/showthread.php?t=64026&highlight= لینک به دیدگاه
Mahsa.Gha 6571 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آبان، ۱۳۹۰ فقطیک داستان تکراری و بازی با کلمات و احساسات چیز منطقی در این داستان دیده نمیشه بستگی داره منطق در نظر شما چی باشه!!! 1 لینک به دیدگاه
viviyan 12431 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آبان، ۱۳۹۰ خودتونو گول نزنید. خدایی وجود نداره. (حداقل تا حالا) 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده