*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آبان، ۱۳۹۰ داستان های عاشقانه ای که پیش روی شماست اعتقاد شما را به عشق محکم می کند. این ها مشهور ترین داستان های عاشقانه در تاریخ ادبیات هستند.عشق این ها ابدی و جاودانی است. 1. رومئو و ژولیت تا به امروز شاید این داستان مشهورترین دلداده ها باشد. این زوج مترادفی برای عشق هستند. رومئو و ژولیت یک داستان حزن انگیز نوشته ویلیام شکسپیر است. داستان عاشقانه آنها بسیار غم انگیز است. داستان این دو جوان که از دو خانواده مخالف هم هستند، به این گونه است که در نگاه اول عاشق شده و عشق آنها به ازدواج انجامیده. سپس دو عاشق واقعی گشته و زندگیشان را به خاطر عشقشان به خطر انداختند.در نهایت مرگ نابه هنگام آن ها خانواده هایشان را به هم پیوند داد. 2. کلوپاترا و مارک آنتونی داستان عاشقانه آنتونی و کلوپاترا یکی از به یاد ماندنی ترین و عاشقانه ترین داستانهاست که در همه زمان ها نقل می شود. داستان این دو شخصیت تاریخی بعدها توسط ویلیام شکسپیر به نمایش درآمد و هنوز هم در همه جای دنیا نمایش داده میشود. رابطه آنتونی و کلوپاترا نمونه واقعی عشق است. آنها در نگاه اول عاشق گشتند. رابطه بین این دو جوان مقتدر، کشور مصر را در یک موقعیت قدرتمندی قرار داد. اما عشق آن ها رومی هایی که از قدرتمند شدن مصری ها نگران بودند را عصبانی میکرد. با وجود تهدیدهایی که وجود داشت، آنتونی و کلوپاترا ازدواج کردند. می گویند که در زمان جنگ علیه رومی ها آنتونی خبر دروغین مرگ کلوپاترا را دریافت کرد و با شمشیر خودش را کشت. زمانی که کلوپاترا از مرگ آنتونی آگاه شد، وحشت زده شد و خودکشی کرد. عشق بزرگ به قربانی بزرگی هم نیازمند است. 3. پاریس و هلن به نقل از ایلیاد اثر هومر، داستان هلن و جنگ تروآ یک افسانه حماسی یونانی و ترکیبی از واقعیت و افسانه است. هلن به عنوان زیباترین زن در عرصه ادبیات در نظر گرفته شده است. او با منلوس، شاه اسپارت ازدواج کرد. پاریس پسر پریام شاه تروا عاشق هلن شد و او را ربود. یونانی ها ارتش عظیمی به رهبری برادر منلوس، اگاممنون، فراهم کردند تا هلن را بازگردانند. هلن به سلامت به اسپارت بازگشت که ادامه زندگی خود را در شادمانی با منلوس زندگی کند. 4. ناپلئون و ژوزفین ازدواج این دو یک ازدواج مصلحتی بود که ناپلئون در سن 26 سالگی به ژوزفین علاقه مند شد و با او ازدواج کرد. ژوزفین بانویی برجسته و ثروتمندترین زن به حساب می آمد. هرچه زمان میگذشت عشق ناپلئون به ژوزفین همچنین ژوزفین به ناپلئون بیشتر میشد اما این باعث کم شدن احترام متقابل آن ها و همچنین کم شدن علاقه شدید آنها به هم نمیشد و به مرور زمان کهنه نمی شد. درحقیقت عشق آن ها یک عشق حقیقی بود. آن ها سرانجام در عشقشان شکست خوردند زیرا ناپلئون یه یک وارثی نیاز داشت درحالیکه ژوزفین از داشتن این نعمت محروم بود. آن ها با ناراحتی از هم جدا شدند و هر دوی آن ها عشق و علاقه شان را تا ابد در دلهایشان پنهان کردند. 5. اسکارلت اوهارا و رِت باتلر بر باد رفته نشان دهنده یکی از آثار جاویدان ادبی است. اثر معروف مارگارت میچل،عشق و نفرت بین اسکارلت و رت باتلر را شرح می دهد. تنظیم وقت چیزی بود که اسکارلت و رت باتلر هیچگاه در آن با همدیگر هماهنگ نبودند. در سراسر این داستان حماسی، این زوج هیچگاه احساسات واقعیشان را به طور دائمی تجربه نکردند و این حاصل بروز جنگ در پیرامونشان بود. اسکارلت که دختر بی قید و آزادی بود نمی توانست بین خواستگاران خود یکی را انتخاب کند. تا جایی که سرانجام تصمیم به ادامه زندگی با رت باتلر شد. درحالیکه ذات دمدمی اسکارلت از قبل بینشان فاصله انداخته بود. امید به طور غیرمستقیم و همیشگی در قهرمان داستان ما ظاهر شد. بنابراین رمان با این جمله اسکارلت «فردا روز دیگری است» پایان می یابد. 7 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده