رفتن به مطلب

اولین دروغی که از مامانم شنیدم


Fakur

ارسال های توصیه شده

یادمه یه روز از مادرم پرسیدم : من چه جوری به دنیا اومدم.

 

ایشون گفت : ترو از بقالی یا نمیدونم همچین جایی خریدیم.

 

بعدش که دید من قبول نمیکنم , گفت ترو فرشته ها بهمون هدیه دادن.

 

آنقدر گفت و گفت و گفت که من از خیر سئوالم گذشتم.

 

شما یه همچین سئوالهایی پرسیدین؟

 

شما به بچه هاتون در این مورد چه جوابی خواهید داد؟

  • Like 26
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 164
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

ولی من هیچ وقت همچین سوالی را از والدینم نپرسیدم.

 

شما یا زیادی کنجکاو بودی در بچگی یا خیلی منحرف. :JC_thinking:

 

خودم اوایل دوره راهنمایی بود که فهمیدم داستان از چه قراره،اونهم به خاطر رفقای ناباب.

 

ترجیح میدم بچه طوری تربیت شود که از بچگی فضولی نکنه نسبت به همه چیز.

  • Like 21
لینک به دیدگاه
ولی من هیچ وقت همچین سوالی را از والدینم نپرسیدم.

 

شما یا زیادی کنجکاو بودی در بچگی یا خیلی منحرف. :JC_thinking:

 

خودم اوایل دوره راهنمایی بود که فهمیدم داستان از چه قراره،اونهم به خاطر رفقای ناباب.

 

ترجیح میدم بچه طوری تربیت شود که از بچگی فضولی نکنه نسبت به همه چیز.

اگرم میپرسیدی کسی جوابت رو نمیداد. چون زبونت از همون بچگی با بقیه فرق میکنه. یه جورائی میپرسیدی که ایشون خیال میکردن داری میگی چه جوری از اون اتاق اومدم اینجا. خوب شد نپرسیدی. :ws47:

  • Like 9
لینک به دیدگاه

فکر کنم هر بچه ای لااقل یه بار این سوال و از والدینش پرسیده

منم پرسیدم

منتها انگیزه من از پرسیدن این سوال برادر کوچک ترم بود

وقتی مادرم باردار بودبرادرمو واسه من خلی سوال بود

که منم اینجوری ب دنیا اومدم ؟ اصلا چرا باید تو دلش باشم:JC_thinking:

حتی مادرم میگه یه بار پرسیدم چرا داداش و قورت دادی ؟

اصلا تو ذهنم نمگنجید این مساله :ws47:

  • Like 17
لینک به دیدگاه

به من می گفتن که بچه رو از بیمارستان می خریم :banel_smiley_4: ....

 

 

منم ساده :ws52: ... فک می کردم بریم بیمارستان بگیم بچه می خواییم مثل بقالی یه بچه میدن و می ریم :babygirl: ...

  • Like 17
لینک به دیدگاه

منم از مامانم این سوالو پرسیدم بهم گفت یه شب ادم از خواب بیدار میشه و دعا میکنه خدا بهش بچه بده، بعدش بچه دار میشه!!!:w58:

من همش به این فک میکردم که چرا بقیه آرزوهامونو خدا با این سرعت براورده نمیکنه !:JC_thinking:

  • Like 17
لینک به دیدگاه
ولی من هیچ وقت همچین سوالی را از والدینم نپرسیدم.

 

شما یا زیادی کنجکاو بودی در بچگی یا خیلی منحرف. :JC_thinking:

 

خودم اوایل دوره راهنمایی بود که فهمیدم داستان از چه قراره،اونهم به خاطر رفقای ناباب.

 

ترجیح میدم بچه طوری تربیت شود که از بچگی فضولی نکنه نسبت به همه چیز.

 

این شگرد تربیتی که رو شما اجرا کردن نتیجش خودتی که شدی یک آخوند منحرف. میخوای بچه های مردمم مثل خودت بار بیان؟ :ws47:

 

راستش منم هیچوقت نپرسیدم. تو محله بدی زندگی میکردیم زود همه چی دستگیرمون شد. :icon_pf (34):

  • Like 11
لینک به دیدگاه

من که اصلا در بحر این موضوعات نبودم. فقط درس میخووندم. حتی موقعی که قاعده شدم هم تا یه مدت نمیدونستم چرا اینجوری میشم؛ میترسیدم و روم نمیشد به مامانم بگم. :5c6ipag2mnshmsf5ju3

  • Like 14
لینک به دیدگاه

پدرم نمیذاشت ما از خونه بریم بیرون و با بچه ها بازی کنیم. منم هیچ چیز یاد نمیگرفتم. حتی یادمه تا آخر دبستان خودش منو میبرد مدرسه و برم میگردوند.

برام جوری تداعی شده بود که اون بیرون همه بی ملاحظه اند. بعد ها تونستم بر این تفکراتم غالب بشم. :yes:

  • Like 11
لینک به دیدگاه

من هیچ وقت نپرسیدم ولی یادمه بقیه بچه ها میگفتن وقتی مامان بابا بچه میخوان خدا یه دکمه میزنه بعد بچه میاد پیش مامان بابا !

 

وقتی هم دبیرستان بودم فکر میکردم مثلا میرن یه دارویی میخورن یا مثلا از خون یکی به خون یکی دیگه تزرق میکنن یا از این کارا تا بچه دار بشن !

 

بعد پیش دانشگاهی دوستم بهم گفت که قضیه چیه ! اولش که فهمیدم اینقد ترسیده بودم:w58:

همیشه این چیزا را در گوشی اونم ناباب ترین دوستت که عقلش نمیرسه بهت یاد میده !:vahidrk:

  • Like 11
لینک به دیدگاه
من که اصلا در بحر این موضوعات نبودم. فقط درس میخووندم. حتی موقعی که قاعده شدم هم تا یه مدت نمیدونستم چرا اینجوری میشم؛ میترسیدم و روم نمیشد به مامانم بگم. :5c6ipag2mnshmsf5ju3

 

نسبت به خیلی چیزا آگاهی نداشتیم این اصلا خوب نیست ! چون از یه جاهایی یاد میگیریم که اصلا مناسب نیست !

توی مدرسه تون این چیزا را بهتون نگفتن ؟ به ما یاد دادن ! معلم بهداشت بهمون یاد داد و معلم ورزشمون !

  • Like 8
لینک به دیدگاه

تاپیک باحالیه:ws47:

به منم دوستانم گفتن امان از دست رفیق ناباب:biggrin:

من وقتی بچه بودم میپرسیدم میگفتن میخرن اما وقتی رفتم مدرسه بزرگ شدم فهمیدن دیگه نمیشه سرمو کلاه بزارن میگفتن به خواست خدا مادر حامله میشه منم خنگ قبول میکرد:texc5lhcbtrocnmvtp8

  • Like 8
لینک به دیدگاه

خب اگه رفتار و اعمال یک خانواده بسیار دقیق و خوب باشه بچه کم کم با توجه به محیط اجتماع و خونه خودش به این نکته میرسه...

ولی من نپرسیدم هیچ وقت

خیلی رو میخواد بپرسی :biggrin:

  • Like 6
لینک به دیدگاه
نسبت به خیلی چیزا آگاهی نداشتیم این اصلا خوب نیست ! چون از یه جاهایی یاد میگیریم که اصلا مناسب نیست !

توی مدرسه تون این چیزا را بهتون نگفتن ؟ به ما یاد دادن ! معلم بهداشت بهمون یاد داد و معلم ورزشمون !

 

نه عزیزم. من یه کم زودتر از موعد بالغ شدم. تازه رفته بودم راهنمایی، اونموقع نسبت به دو-سه سال بعدش فکرا بسته تر بود. حتی حق نداشتیم جوراب سفید بپوشیم. تو مدرسه، معلم پرورشی و دینی و ناظم و ... فقط بهمون میگن خوش به حالتون؛ شما خیلی پاک و معصومید. ولی من هرگز هول و هراسم از به سن بلوغ رسیدن رو فراموش نمیکنم.

  • Like 9
لینک به دیدگاه

منم یادم نیست که همچین سئوالی پرسیده باشم.

 

ولی یادم میاد که وقتی مامانم رو برای زایمان بردن بیمارستان شب بود و من تو خونه پیش مادر بزرگم بودم

 

ازش پرسیدم مامانم چرا مریض شده؟اونم خیلی راحت گفت که مریض نشده رفته از بیمارستان یه بچه کوچولو برامون بیاره.:yes:

  • Like 10
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...