mim-shimi 25686 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اسفند، ۱۳۸۸ ازدیاد برداشت(Enhanced Oil Recovery : EOR) :كلیه روشهایی كه طی آن به مخازنی كه تحت شرایط طبیعی خود قادر به تولید اقتصادی نیستند، از بیرون انرژی داده شده و یا موادی درآنها تزریق شود، روشهای ازدیاد برداشت گویند. چاهآزمایی(Well Testing):به محض حفر یك چاه در درون مخزن و آغاز استخراج سیال درون آن، تغییراتی در پارامترهای مخزنی مانند فشار، حجم سیال درون مخزن، گرانروی سیال و... ایجاد میشود. تغییر پارامترهای مخزن باعث تغییر رفتار مخزن مانند چگونگی فازهای سیال(مایع و گاز) درون مخزن، در نتیجه چگونگی فازهای سیال استخراج شده، میزان دبی و... میشود. بنابراین با گذشت زمان و ادامهی برداشت از مخزن، رفتار مخزن تغییر میكند. در واقع پارامترهای مخزن به نوعی تابع زمان هستند. عملیات چاه آزمایی (Well Testing) تجزیه و تحلیل رفتار مخزن و چاه بر اساس زمان است؛ نتایج حاصل از آن میتواند تأثیر زیادی در تشخیص مقادیر واقعی پارامترهای مخزنی داشته باشد، از این رو چاه آزمایی یكی از مهمترین ابزارهای مهندسان برای شناخت مخزن نفت محسوب میشود. به دست آوردن مقدار واقعی این تغییرات نقش عمدهای در ایجاد یك مدل دقیق و به روز از مخزن دارد. زمان میان بر(Break through time): هنگامی كه از چاه نفتی در حال بهرهبرداری، آب زیادی برداشت كنیم، اصطلاحا گفته میشود كه چاه به آب خورده است یا break through time اتفاق افتاده است و دیگر بهرهبرداری از آن چاه مقرون بصرفه نیست. Fingering : سطح تماس بین 2 سیال معمولا یك صفحه كاملا صاف نیست و مقداری از سیالی كه دارای قدرت تحرك بیشتری است به داخل مرز میان 2 سیال نفوذ می كند سطح تماس سیال های داخل مخزن نفتی و گازی نیز به همین صورت است این پدیده یعنی Fingering مخصوصا در هنگام تزریق آب به مخزن به منظور برداشت نفت بیشتر،خود را بیشتر نشان میدهد از آنجا كه آب دارای تحرك بیشتری است از سطح تماس آب تزریقی و نفت عبور كرده و سطح تماس این 2 سیال شكل انگشتان دست را به خود میگیرد به این علت این پدیده Fingering گویند و باعث میشود كه آب تزریقی به داخل مخزن، سریعتر به چاه برداشتی برسد و اصطلاحا زودتر چاه ما به آب بخورد و پدیده break through time اتفاق بیافتد. با وقوع این حادثه و افزایش نسبت آب به نفت برداشتی ، دیگر برداشت از آن چاه مقرون بصرفه نیست. مهاجرت ماسه (Sand migration) : درمخازن ماسه سنگی یا مخازنی كه دارای مقداری ماسه هستند اگر ماسه شل (loose) باشد، هنگام برداشت نفت یا گاز از آن مخزن، این ذرات ماسه به داخل چاه وارد میشوند و باعث میشوند خلل و فرج (porosity)مسیرحركت خود را پر كنند و كیفیت مخزن راكاهش دهند. همچنین این ذرات ماسه باعث ایجاد خوردگی در تاسیسات سر چاه و لولههای جداری میشوند كه باید تمهیدات لازم جهت ثابت كردن(stable) این ذرات ماسه اندیشیده شود ومانع از مهاجرت آنها به سمت دهانه چاه شد. اثر مخروطی (Gas & water coning): درهنگام برداشت نفت از چاه اگربه شیوهی درستی از مخزن برداشت نشود، نفت به اطراف حركت كرده و گاز و آب به ترتیب در بالا و پایین ستون نفتی به حالت مخروطی به داخل ستون نفت وارد میشوند، ارتفاع ستون نفت را در آن چاه كاهش میدهند و باعث كاهش برداشت نفت از آن چاه میشوند . آسفالتن (Asphalten): بخشهای سنگین نفت را كه ظاهر آن همچون قیر است را آسفالتن میگویند. پدیده تشكیل آسفالتن نیز از پدیدههایی است كه در بعضی از میادین ایران هنگامی رخ میدهد كه بخشهای سبك نفت به دلایل مختلف مانند water washing ، فعالیت میكروبها(این میكروبها میتواند به طور طبیعی در مخزن باشند یا هنگام تزریق آب به مخزن اگر ناخالصیهای آب گرفته نشود (آب treat نشود) و حاوی این میكروبها باشد وارد مخزن میشود)، از آن جدا شده و یك لایه آسفالتن در قسمت زیرین مخزن تشكیل میشود كه باعث قطع ارتباط مخزن با قسمت آبران آن شده و انرژی لازم برای بالا آمدن نفت را از آن میگیرد. مخازن گاز میعانی(Gas Condensated Reservoir): به مخازنی گفته میشود كه گاز موجود در آنها در شرایط دما و فشار سطحی به نفت تبدیل میشود و این نوع نفت بسیار سبك است و دارای API بالایی (در حدود 50 API )است. نسبت گاز به نفت[GOR) Gas oil ratio )] : نسبت گاز به نفت را گویند. در واقع نسبت گاز به نفت را در شرایط دما و فشار سطح زمین را GOR گویند. فشار اشباع(Bubble Point Pressure) : با افت فشار مخزن، گاز محلول در نفت توانایی آن را پیدا میكند كه از نفت خارج شود، «فشار اشباع» فشاری است كه اولین حباب گاز از نفت جدا میشود. روشن است كه در فشارهای بالاتراز آن تنها یك فاز مایع و در فشارهای پایین تر از آن دو فاز مایع و گاز وجود دارد. PSI)Pound per square inch): یك واحد فشار است كه معمولا در صنعت نفت فشار را با این واحد معرفی میكنند. هر یك PSI، معادل 6894/7پاسكال است. هر پاسكال 1 نیوتن بر متر مربع است. هر نیوتن تقریباً معادل یك دهم كیلوگرم است. API ) American petroleum Institution) : در واقع معرف كیفیت نفت است و هر چه این عدد افزایش یابد نفت سبكتر میشود اگر این عدد خیلی زیاد شود( در حدود API 50) نفت به (Condensated oil) نفت میعانی تبدیل میشود و از این مقدار بالاتر برای گازها بكار میرود. Btu) British thermal unite) : واحد گرمای بریتانیایی. یك واحد گرما است در واقع ارزش گرمایی سوخت را مشخص میكند. كلاهك گازی (Gas Cap) : در صورتی كه در یك مخزن نفتی هر سه سیال آب، نفت و گاز وجود داشته باشد، ترتیب قرار گرفتن سیالات درون مخزن به گونهای است كه از پایین به بالا ابتدا آب، بعد نفت و سپس گاز قرار میگیرد. به سازندی كه در آن گاز قرار دارد، سازند گازی و به سازندهای دیگر سازندهای نفتی و گازی میگویند. به بخش بالایی مخزن كه حدفاصل میان پوش سنگ و سطح تماس نفت و گاز است، كلاهك گازی مخزن نفتی میگویند. گفتنی است كه برخی از مخازن فاقد كلاهك گازی، برخی دیگر فاقد بخش آب ده هستند و برخی فاقد هر دوی آنها هستند. سفره آبی(Aquifer) : سازند آبیای كه در پایین مخزن میتواند وجود داشته باشد. امتزاجپذیری (Miscibility) : دومایع را وقتی امتزاجپذیر میگویند كه كاملاً درهم حل شده و امولیسون نسازند. اوپك (OPEC) : اوپك كه شكل خلاصه شدهی (Organizations of Petroleum exporting Countries) یعنی سازمان كشورهای صادركنندهی نفت است . این سازمان در 14-10 سپتامبر 1960 توسط 5 كشور ایران، عربستان، ونزوئلا و كویت و عراق تشكیل شد كه بعد از آن 9 كشور دیگر الجزائر، قطر، نیجریه، امارات، اندونزی، لیبی، الجزیره، اكوادور، آنگولا به آنها اضافه شدند. هدف از تشكیل این سازمان كنترل سیاستهای قیمتی نفت بود. Isothermalهم دما (دمای ثابت) : معمولاً در مخزن دما تقریباً ثابت است و فرآیندهای داخل مخزن را به صورت هم دما فرض میكنند. اثر پوستهای (Skin Effect) : این اثر باعث كاهش تماس سنگ مخزن با دهانه چاه میشود و مانند یك لایهی نازك سطح سنگ كه در تماس با چاه است را میپوشاند. تحریك چاه(Well Stimulation) : هر فرایندی كه طی آن بهرهدهی چاه افزایش یابد و سیال با سرعت و انرژی بیشتری وارد چاه شود را تحریك چاه گویند مانند: اسید كاری، تزریق مواد شیمیایی و ... شاخص تولید( Productivity index) : نسبت سیال تولید شده به سیال موجود در مخزن را گویند. اشباع بحرانی میعانات : با رسیدن اشباع میعانات به این سقف، فاز مایع در قالب لایهی مایع چسبیده به دیواره شروع به حركت میكند. CVD)Constant Volume Depletion ) تخلیه با حجم ثابت : در این آزمایش حجم ثابت گرفته میشود و با تغییر پارامتر فشار رفتار سیال را بررسی میكنند. CCE)Constant Composition Expansion)انبساط با تركیب ثابت : در این آزمایش تركیب سیال حفظ میشود، و هیچ تركیبی از سیال خارج نمیشود. Positive coupling effect : گاز در اثر حركت سریع خود میعاناتی را كه در سر راه خود دارد به درون چاه میآورد وباعث تخلیهی میعانات میشود كه یك اثر مثبت ایجاد میكند. پوسته : فاصله نزدیك چاه كه به دلیل عواملی، خواص فیزیكی خود را از دست داده باشد. این عوامل میتواند ورود آب از گل حفاری به داخل سازند یا عوارض حاصل از مشبك كاری (سوراخ كردن) و همچنین آزادشدن گاز نزدیكی چاه، به دلیل افت فشار و همچنین رسوب آسفالتین(نوعی نفت بسیار سنگین با گرانروی بسیار بالا) میتواند باشند. مقدار پوسته را با یك ضریب به اسم ضریب پوسته نشان میدهند. 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده