رفتن به مطلب

افراد پوست تخم مرغی


Fakur

ارسال های توصیه شده

این افراد بسیار حساس هستند و بی‌اهمیت ترین مسائل آنها را ناراحت می‌کند. روحیه حساس آنها باعث می شود دیگران در برخورد با آنها بسیار محتاط باشند و از برقراری ارتباط با آنها احساس راحتی نکنند.

بنظر شما با چنین افرادی باید چگونه رفتار کنیم که هم راحت باشند و هم دوستی ها پایدار بماند.

  • Like 17
لینک به دیدگاه

خیلی سخته...

ولی نباید کاری کرد که حس کنن داری باهاشون با احتیاط رفتار می کنی....چون سریع موضع می گیرن....دلیلش رو ازت می خوان.....

باید اول اطمینانشون جلب شه....نیاز به صبر داره....

بعد از مدتی باید سعی کرد که تو بحث های خودمانی این بحث رو پیش کشید....و سعی کرد با مشارکت خودش دنبال راه حل گشت....

ممکنه سخت قبول کنه...ولی این دیگه به مقدار نزدیک شدن شما...و مهارتتون نو جلب اعتماده که تاثیر گذاره....

یا اگر قدرت این کار نیست...باید به دنبال فردی گشت که بر روی اون تاثیر گذاره....و اعتماد کامل اونو داره....

 

  • Like 11
لینک به دیدگاه

این افراد بسیار حساس هستند و
بی‌اهمیت ترین
مسائل آنها را ناراحت می‌کند.

 

بی اهمیت از نظر چه کسی؟

 

بی اهمیت یک واژه عام نیست، ممکنه یک چیزی برای من نوعی بسیار ارزش باشه اما برای شما بازیچه و همینطور برعکس.

 

ما باید یاد بگیریم تا حد ممکن اون ارزش های طرفمون را بشناسیم.

 

مثلا من وقتی به کسی اعتماد میکنم و باهاش صمیمی میشم اما اون از پشت بهم خنجر میزنه، بدترین حالت ممکنه برای من است.

 

تحمل من هم در این زمینه فوق العاده پایینه، چون اعتماد برایم در قله ارزش هاست و کسی اونو خدشه دار کنه،از پوست تخم مرغ که چه عرض کنم،از تار عنکبوت هم سست تر میشوم.

 

در حالیکه یکی ممکنه بگه اعتماد سیخی چنده،گور بابای طرف........

  • Like 16
لینک به دیدگاه
بی اهمیت از نظر چه کسی؟

 

بی اهمیت یک واژه عام نیست، ممکنه یک چیزی برای من نوعی بسیار ارزش باشه اما برای شما بازیچه و همینطور برعکس.

 

ما باید یاد بگیریم تا حد ممکن اون ارزش های طرفمون را بشناسیم.

 

مثلا من وقتی به کسی اعتماد میکنم و باهاش صمیمی میشم اما اون از پشت بهم خنجر میزنه، بدترین حالت ممکنه برای من است.

 

تحمل من هم در این زمینه فوق العاده پایینه، چون اعتماد برایم در قله ارزش هاست و کسی اونو خدشه دار کنه،از پوست تخم مرغ که چه عرض کنم،از تار عنکبوت هم سست تر میشوم.

 

در حالیکه یکی ممکنه بگه اعتماد سیخی چنده،گور بابای طرف........

اینا همش درسته. من میگم یه راهی پیدا کنیم که بتونیم دوستی مونو با این ادما به دشمنی تبدیل نکنیم. اون راه به نظر شما چیه؟ یا اون راهها؟

  • Like 8
لینک به دیدگاه
اینا همش درسته. من میگم یه راهی پیدا کنیم که بتونیم دوستی مونو با این ادما به دشمنی تبدیل نکنیم. اون راه به نظر شما چیه؟ یا اون راهها؟

 

قبل از اینکه درباره اش قضاوت کنیم و پیش خودمان پوست تخم مرغی فرضش کنم، بهتره از او بپرسیم چه شد که از من رنجیدی.

 

نه اینکه ازش طلبکار هم باشیم و بهش بگیم بچه ننه،احساساتی یا .........

  • Like 14
لینک به دیدگاه
قبل از اینکه درباره اش قضاوت کنیم و پیش خودمان پوست تخم مرغی فرضش کنم، بهتره از او بپرسیم چه شد که از من رنجیدی.

 

نه اینکه ازش طلبکار هم باشیم و بهش بگیم بچه ننه،لوس یا .........

پوست تخم مرغی ها وقتی از ادم برنجند به روی خودشون نمیارن. اعتراف هم نمیکنن. تو دلشون با ادم دشمن میشن. اینو چه جوری متوجه بشیم که ایشون رنجیده؟ نشون نمیدن که؟ یه روزی یه جایی نیششونو میزنن.

  • Like 8
لینک به دیدگاه
پوست تخم مرغی ها وقتی از ادم برنجند به روی خودشون نمیارن. اعتراف هم نمیکنن. تو دلشون با ادم دشمن میشن. اینو چه جوری متوجه بشیم که ایشون رنجیده؟ نشون نمیدن که؟ یه روزی یه جایی نیششونو میزنن.

 

خوب من به چنین آدمی پوست تخم مرغی نمیگم.

کسی که بعدا در جایی دیگر نیشش را بزند،یک بیمار است.

 

از نظر من پوست تخم مرغی پس از رنجیدن،ممکن است رنجش را عنوان نکند و سرش را پایین بیندازد و برود.

  • Like 7
لینک به دیدگاه
خوب من به چنین آدمی پوست تخم مرغی نمیگم.

کسی که بعدا در جایی دیگر نیشش را بزند،یک بیمار است.

 

از نظر من پوست تخم مرغی پس از رنجیدن،ممکن است رنجش را عنوان نکند و سرش را پایین بیندازد و برود.

اینی که من گفتم تو روانشناسی هستش که یه تعریف با این مضمون ازشون داره.ولی نظر شما هم کاملا درسته.

  • Like 3
لینک به دیدگاه
خوب من به چنین آدمی پوست تخم مرغی نمیگم.

کسی که بعدا در جایی دیگر نیشش را بزند،یک بیمار است.

 

از نظر من پوست تخم مرغی پس از رنجیدن،ممکن است رنجش را عنوان نکند و سرش را پایین بیندازد و برود.

 

آدم پوست تخمرغی بالاخره باید بگه دیگه.....وقتی حرف رد و بدل نشه..وقتی ناراحتی ها گفته نشه...طرف علم غیب که نداره.....گفته بشه بهش...که به خاطره این حرف از تو ناراحت شدم....شاید اون جواب قانع کننده ای بده...یا حتی بگه که منظور نداشته....و عذر خواهی کنه....دو طرف نباید بدون حرف...قضاوت کنن....

  • Like 7
لینک به دیدگاه
آدم پوست تخمرغی بالاخره باید بگه دیگه.....وقتی حرف رد و بدل نشه..وقتی ناراحتی ها گفته نشه...طرف علم غیب که نداره.....گفته بشه بهش...که به خاطره این حرف از تو ناراحت شدم....شاید اون جواب قانع کننده ای بده...یا حتی بگه که منظور نداشته....و عذر خواهی کنه....دو طرف نباید بدون حرف...قضاوت کنن....

 

خوب این یکی از ویژگی های منفی پوست تخم مرغی هاست... :JC_thinking:

 

و شاید همان مرحله اول امر به معروف و نهی از منکر، یعنی بی محلی کردن.

 

نمیدونم ممکنه این بی محلی جواب بده و شاید هم نده،هرچند نباشه بهتره.

  • Like 6
لینک به دیدگاه
خوب این یکی از ویژگی های منفی پوست تخم مرغی هاست... :JC_thinking:

 

و شاید همان مرحله اول امر به معروف و نهی از منکر، یعنی بی محلی کردن.

 

نمیدونم ممکنه این بی محلی جواب بده و شاید هم نده،هرچند نباشه بهتره.

 

باهاتون موافقم بی محلی کردن یک راهه...اونم بی محلی کردن به اونایی که منطق ندارن....

ولی واسه کسی که منطق داره....میشه حرف زد...دلیل آورد...شنید ازش...در نهایت موضوع رو حل کرد....ولی اگه رفت.....و حل نکرد....یک لکه میمونه توی ذهن.....و موضوعی که با چند جمله در نهایت با یک عذرخواهی حل می شد.....می ره به مرحله ای که خودتونم گفتین....امکان بیماری هست...که شخص از نظر روحی بیمار شه...چون درگیری فکری پیدا می کنه...و جوابی هم پیدا نمی کنه.....چون یک طرف قضیه غایبه....

  • Like 6
لینک به دیدگاه
باهاتون موافقم بی محلی کردن یک راهه...اونم بی محلی کردن به اونایی که منطق ندارن....

ولی واسه کسی که منطق داره....میشه حرف زد...دلیل آورد...شنید ازش...در نهایت موضوع رو حل کرد....ولی اگه رفت.....و حل نکرد....یک لکه میمونه توی ذهن.....و موضوعی که با چند جمله در نهایت با یک عذرخواهی حل می شد.....می ره به مرحله ای که خودتونم گفتین....امکان بیماری هست...که شخص از نظر روحی بیمار شه...چون درگیری فکری پیدا می کنه...و جوابی هم پیدا نمی کنه.....چون یک طرف قضیه غایبه....

آیا میتونیم بگیم که پوست تخم مرغی ها یکمم مریض احوالند؟ یا آدمای ضعیفی هستند؟ یا اینکه آنقده تو سری خوردن که اینجوری شدن؟

  • Like 5
لینک به دیدگاه
باهاتون موافقم بی محلی کردن یک راهه...اونم بی محلی کردن به اونایی که منطق ندارن....

ولی واسه کسی که منطق داره....میشه حرف زد...دلیل آورد...شنید ازش...در نهایت موضوع رو حل کرد....ولی اگه رفت.....و حل نکرد....یک لکه میمونه توی ذهن.....و موضوعی که با چند جمله در نهایت با یک عذرخواهی حل می شد.....می ره به مرحله ای که خودتونم گفتین....امکان بیماری هست...که شخص از نظر روحی بیمار شه...چون درگیری فکری پیدا می کنه...و جوابی هم پیدا نمی کنه.....چون یک طرف قضیه غایبه....

 

من فکر کنم شما خودت از این قضیه لطمه خوردیا، اگر با جزئیات بیشتری بگی، بهتر میتونم نظر بدم.

 

آره این لکه همیشه میمونه، گاهی وقت ها یکی باید زودتر پا پیش بگذارد و این شکستن غروری عظیم و جراتی فراوان میخواد.

  • Like 5
لینک به دیدگاه
آیا میتونیم بگیم که پوست تخم مرغی ها یکمم مریض احوالند؟ یا آدمای ضعیفی هستند؟ یا اینکه آنقده تو سری خوردن که اینجوری شدن؟

 

قضاوت کردن آدما از بیرون در مرحله ی اول کاملا اشتباهه....

ولی اگه این قضاوت بره توی موضوعه اخلاق و رفتار.....میشه درموردش بحث کرد...و در نهایت به نتیجه رسید.....

هر رفتاری..اگه از حدش بگذره...و به افراط و تفریط برسه...میشه یک نوع بیماری.....

حالا بعضی ها..در آستانه ی بیمارین.....یک جور باید باهاشون صحبت کرد.....

بعضی ها بیمار هستن.....که سخت تره......و جوره دیگر باید باهاشون رفتار کرد.....که چیزی که شما گفتین هم در از دلایل این دو مورد هست...که همون توسری خوردن...یا همون سرزنش هست.....این دودسته آدم های ضعیفی هستند از نظر برخورد با اجتماع......

بعضی ها دارای یک رفتار بینابین هستن.....که طیف عظیمی هستن...و تشیخیص این افراد خیلی سخت تره.....و اینجاست که باید حرف زد تا در نهایت رسید....این گروه کاملا رفتارهای اجتماعی از خودشون نشون می دن.....ولی کم و بیش....بعضی از رفتارهای دو گروه قبلی رو دارن...ولی مشهود نیست....

  • Like 4
لینک به دیدگاه
من فکر کنم شما خودت از این قضیه لطمه خوردیا، اگر با جزئیات بیشتری بگی، بهتر میتونم نظر بدم.

 

آره این لکه همیشه میمونه، گاهی وقت ها یکی باید زودتر پا پیش بگذارد و این شکستن غروری عظیم و جراتی فراوان میخواد.

 

نه به طور مستقیم این موضوع بر من صدق نمی کنه.....

ولی محل مشورت این طور آدمایی که این رفتار هارو داشتن قرار گرفتم.....

و سعی کردم....مثه همون که اول گفتم...اول اعتمادشون جلب شه....بعد مسئله باهاشون درمیون گذاشته شه.....خیلی موثر هست که طرف بهت اعتماد کنه...من نتیجه خوب از این بحث هم گرفتم....و هم نتیجه ی بد....که در نهایت من رفتارم با طرف درست نبوده در موارد نتیجه بد....زود عمل کردن...یا درست مطرح نکردن...یا زمان مناسب مطرح نکردن.....

از این جهته که یکم /اشنایی دارم با این آدم ها...که خیلی حساس...و در عین حال خیلی دل بزرگی دارن.....

ولی هر دلی یک پیکه زمانی واسه سرریز شدن داره.....و تو داری...دوای درد نیست...مقطعیه....

  • Like 5
لینک به دیدگاه
خوب این یکی از ویژگی های منفی پوست تخم مرغی هاست... :JC_thinking:

 

و شاید همان مرحله اول امر به معروف و نهی از منکر، یعنی بی محلی کردن.

 

نمیدونم ممکنه این بی محلی جواب بده و شاید هم نده،هرچند نباشه بهتره.

نه داداش. بی محلی جواب نمیده. میرن گوشه گیر میشن. یعنی یه جورائی باعث میشیم که عادت و خصلتشون عود کنه. امر به معروف هم جواب نمیده چون اون موقع هم احساس حقارت میکنه.

  • Like 5
لینک به دیدگاه
ایه راهی پیدا کنیم که بتونیم دوستی مونو با این ادما به دشمنی تبدیل نکنیم. اون راه به نظر شما چیه؟ یا اون راهها؟

 

فقط و فقط راهش این که بتونی اعتماد این طور افرادو نسبت به خودت بدست بیاری...

اگر این طور افراد بتونن بت اعتماد کنن دیگه حل می شه...اون وقت هر طور می خوای رفتار کن...چون بت اعتماد دارن دیگه ناراحت نمیشن و دوستی دیگه به دشمنی تبدیل نمیشه... :ws37:

  • Like 5
لینک به دیدگاه
آیا میتونیم بگیم که پوست تخم مرغی ها یکمم مریض احوالند؟ یا آدمای ضعیفی هستند؟ یا اینکه آنقده تو سری خوردن که اینجوری شدن؟

 

فکر می کنم اسم مریض واژه خوبی واسشون نیست...ضعیف خیلی بهتره...:girl_blush2:

  • Like 6
لینک به دیدگاه

من آدمای اطرافم که خیلی هم دوسشون دارم همین جوری ان :ws37:

 

 

ولی من ظرفیت و صبرم بالاتر از این حرفاست ... واسه همین باهاشون احساس راحتی می کنم... :icon_pf (44): ... و روابط دوستیم هم خیلی قویه ...

 

 

اگه تا حالا دوستیم و رابطم پایدار بوده واسه این بوده که پا به پا شون حرکت کردم ... و هر چی حساسیت طرفم بیشتر بوده مهربونی و گشاده روییم من به همون نسبت بیشتر شده .... :girl_blush2:

  • Like 8
لینک به دیدگاه
پوست تخم مرغی ها وقتی از ادم برنجند به روی خودشون نمیارن. اعتراف هم نمیکنن. تو دلشون با ادم دشمن میشن. اینو چه جوری متوجه بشیم که ایشون رنجیده؟ نشون نمیدن که؟ یه روزی یه جایی نیششونو میزنن.

:w58:

شما جدا" همچین آدمی رو باهاش برخورد داشتی؟

که هم برنجه؟ هم اعتراف نکنه هم دشمن شه هم نیش بزنه؟ :ydm47612zsesgift969

فکر کنم برداشتتون درست نیست...

گاهی این افراد طاقت خیلی بالایی دارن...نمی گن نمی گن یهو می ترکن و اون موقعست که خیلی ها بهشون می گن دیوونه! :viannen_38:

اعتراف؟ مگه گناه دارن می کنن؟

نیش زدن فکر نمی کنم کلمه ی درستی باشه....شاید بگیم بروز نمی ده یا بد می گه...

 

به هر حال هر کسی رو نباید از بیرون قضاوت کرد چون ما نمی دونیم تو زندگی طرف چه مشکلاتی هست....

 

مثل اینکه یکی رو ببینیم نشسته گوشه ی خیابون داره گریه می کنه....هزار جور فکر می یاد تو ذهن افرادی که از کنارش رد می شن... آیا همش درسته؟

شاید طرف رفته فبزیو تراپی بعد از فیزیوتراپی درد داره نشسته داره دردش رو تسکین می ده و اونفدر توان تحمل نداره.....همه ی آدمها که توان تحمل دردشون عین هم نیست.

 

حساس بودن هم به نظرم همینه....توان تحمل شنیدن حرفها برای هر کسی یه حده...همین.

  • Like 7
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...