afa 18504 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مهر، ۱۳۹۰ 4هفته اول اشنايي دیگر از این بدتر نمی شود. احساس مریضی می کنید، نمی توانید لب به غذا بزنید و نمی دانید که چه احساسی دارید و به چه فکر می کنید. اما فکرتان خیلی مشغول است. یک لحظه خوشحالید و یک لحظه ناراحت، احساس آشفتگی و بی ثباتی میکنید. چه اتفاقی برایتان افتاده است؟ چهار هفته ی اولی است که با شوهر آینده تان قرار ملاقات گذاشته اید. اولین چیزی که ممکن است قبل از یک قرار ملاقات اتفاق بیفتد، احساس آشفتگی و وحشت است. ممکن است تا به حال برای یافتن مرد ایده آل خود با افراد زیادی قرار ملاقات داشته باشید، اما هر بار این احساس رخ می دهد. بعد از قرار، با اینکه همه چیز عالی و خوشایند بوده باز ممکن است دچار این احساس شوید، چون اینجاست که مجبور می شوید در مورد این موقعیت و فرد مزبور کمی فکر کنید. باید تصمیم بگیرید که آیا می خواهید با این فرد ادامه دهید یا اینکه همه ی وعده هایی را که شب گذشته با طرف داشته اید را امروز صبح فراموش کرده اید و نمی خواهید ادامه دهید. این مسئله برای همه ی ما اتفاق می افتد. همه ی ما در چنین موقعیت هایی احساس آشفتگی می کنیم. برای بسیاری از افراد، روز های بعد از قرار روزهای فوق العاده ای هستند. احساس جذابیت و علاقه می کنید و احساس می کنید که کسی هست که دوستتان می دارد و برایش جذابیت دارید. اما ممکن است در قرار دوم به این نتیجه برسید که کاملاً در اشتباه بوده اید و احساستان درست نبوده است. پس از اتمام قرار ملاقات دوم، باز احساسا فوق العاده ای به شما دست می دهد چون این بار دیگر آزمایشی واقعی بوده است و یکدیگر را دقیق تر مورد بررسی قرار داده اید. وفاداری ها ،قوه ی تعقلتان و جنبه های دیگر شخصیتیتان مورد آزمایش قرار می گیرد. تا این مرحله شما نباید هیچگونه رابطه ی فیزیكی با فرد داشته باشید. بعد از قرار ملاقات دوم اگر واقعاً به این فرد علاقه مند شده باشید، احساس اضطراب و نگرانی خواهید داشت-- نگرانی برای از دست دادن این فرد. یا ممکن است این نگرانی به خاطر این باشد که فکر می کنید برای علاقه مند شدن عجله کرده اید و دوست دارید که از این مسئله خلاص شوید. اینجاست که ممکن است یک آینده ی ایدآل، دچار فاجعه و مصیبت شود. دست از نگران بودن بردارید و بگذارید که زندگی مسیر همیشگی اش را طی کند. خونسردیتان را حفظ کنید، هیچ جای نگرانی نیست. و در هیچ کار هم عجله نکنید. از طرف دیگر ممکن است هنوز مطمئن نشده باشید که با این فرد صمیمیت برقرار کنید یا خیر، اما باز هم نگران نباشید. جذابیت روزهای اول آشنایی با یک فرد در همین است. در یک رابطه ی طولانی مدت، این روزها دیگر تکرار نمی شوند، پس سعی کنید که تا می توانید از این جو لذت ببرید. لزومی ندارد که یک رابطه ی جدیدی حتماً به ازدواج ختم شود. دیگر چنین طرز فکری نداشته باشید و از قرارهایتان نهایت لذت را ببرید. تردیدهای زیادی در روزهای اول آشنایی وجود دارد، مثل اولین برخورد، اینکه سر قرار بروید یا نه، اینکه تلفن کنید یا نه، چه می شود اگر او سر موقع به شما تلفن نکند و...همینطور جلو می رود و هر روز تردیدها و دوراهی های جدیدی برایتان پیش می آید مثل اینکه، او را برای صرف قهوه دعوت کنید یا نه، اینکه با او به سینما بروید یا نه، اگر احساستان نسبت به او بیشتر شد چه کنید و....باز هم چیزی که به شما کمک میکند تغییر طرز فکرتان است، باید بگذارید زندگی روال عادی خود را طی کند، نباید نگرانی در مورد چیزی به خودتان راه دهید. شما زندگی همیشگیتان را داشته باشید، سر موقع همیشگی به باشگاه بروید، کارهایتان را انجام دهید و نگذارید که زندگیتان از مسیرش منحرف شود. وقتی دیر به دیر قرار ملاقات داشته باشید، آن انرژی لازم برای پیشبرد یک رابطه وجود نخواهد داشت. باید از همه فرصت هایتان استفاده کنید و با فرد مورد نظر بگذرانید. اگر فردی را واقعاً دوست داشته باشید، طبیعتاً می خواهید همیشه با او باشید تا بتوانید او را بیشتر بشناسید و عاشقش شوید. برای این منظور باید قرار ملاقات هایتان را بیشتر کنید تا صمیمیت بین شما بیشتر شود و گرنه فقط وقتتان را تلف کرده اید. اولین چهار هفته زمان مهمی است چون در این دوران است که همدیگر را خواهید شناخت. اگر بتوانید این دوران را به خوبی پشت سر بگذارید، حتماً خواهید توانست رابطه ی محکمی ایجاد کنید. به عقیده ی من بهتر است از هر گونه رابطه ی جنسی در این دوران و تا قبل از ازدواج خودداری کنید. این دوران فقط دوران آشنایی است و اینکه ببینید از هر لحاظ با هم سازگاری دارید یا خیر. دوران پر خاطره ای خواهد بود، پس سعی کنید بهترین استفاده را ازاین دوران ببرید. ممکن است احساس بی ثباتی و آشفتگی کنید، اما همه ی ما وقتی به گذشته نگاه می کنیم تا ببینیم عاشق شدنمان چه روندی داشته است، یاد چهار هفته ی اول آشنایی می افتیم. سعی کنید این چهار هفته را به قشنگ ترین حالت ممکن بگذرانید . forum.funpatogh.com 4 لینک به دیدگاه
afa 18504 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مهر، ۱۳۹۰ [TABLE=class: rowtable trow, width: 697] [TR] [/TR] [TR] [TD=class: row_text2]دوره عقد نباید آنقدر کوتاه باشد که شناسایی لازم میسر نگردد و نه خیلی طولانی شود که در صورت تشخیص عدم مناسب بودن پیوند زناشویی، قطع آن ، ضایعات بیشتری داشته باشد. دوره عقد سه ماه تا یک سال پیشنهاد می شود و به منظور تکمیل اطلاعات قبل از ازدواج انجام می گیرد. برنامه هایی که در دوره عقد باید انجام گیرد، در دو زمینه است: ۱) معاشرت دختر و پسر در حدی که سنت ایرانی ایجاب می کند( در این دوره رابطه زناشویی به معنای زمان عروسی وجود نخواهد داشت.) ۲) معاشرت با خانواده و خویشاوندان طرفین به منظور شناخت بیشتر و تکمیل اطلاعات زمان قبل از عقد. هدف از معاشرت دختر و پسر شناخت طرفین از جهات مختلف می باشد. در این دوره همسران باید یکدیگر را ارزیابی نمایند و در نظر داشته باشند که آنان باید یک عمر با هم زندگی کنند و ضمن سرنوشت مشترک، دارای فرزند شوند. معمولاً شناخت در دو بـُعد انجام می گیرد: بعد عینی و بعد ذهنی؛ مطالعه عینی نظیر طبقه اجتماعی، تحصیلات، سن، مسائل اقتصادی و نظایر آن در دوره بررسی های اولیه انجام گرفته و تکمیل آن مشکلی در بر ندارد. هدف اصلی معاشرت در دوره ی عقد ، شناخت ابعاد اخلاقی و روانی است که ضمن معاشرت توسط طرفین از جهات مختلف ارزیابی گردد. هدف از معاشرت با خویشاوندان آن است که طرفین با فرهنگ و اخلاق فامیل هم آشنا گردند. خویشاوندان بخصوص اقوام درجه یک و دو در زندگی به علت معاشرت و دید و بازدیدها نقش مهمی دارند. بنابراین در دوره عقد ، طرفین دید و بازدیدهایی با اقوام و خویشان خود صورت می دهند تا از این جهت بخشی از مسائلی که با زندگی آنان ارتباط دارد، ارزیابی گردد و نتایج حاصل در تصمیم گیری مورد توجه قرار گیرد. ● تصمیم گیری نهایی پس از گذراندن دوران عقد زمان تصمیم گیری نهایی فرا می رسد. چنانچه مشکل اساسی در سازش و هماهنگی در این دوران به وجود نیاید، به مبارکی و میمنت ، عروسی انجام می شود و زندگی شیرین زناشویی آغاز می گردد. اما اگر بررسی در مرحله اول ازدواج به درستی انجام نشده باشد؛ و در طول دوران عقد با مطالعه تکمیلی، طرفین به جایی برسند که مشکلات اصلی لاینحلی وجود دارد و ازدواج مناسبی نیست ؛ برگشت از نیمه راه به نفع آنها خواهد بود. مسائلی وجود دارد که پس از مدتی حل می شود؛ اما برخی از آنها مانند اعتیاد، انحرافات جنسی، و ناهنجاری های روانی به سادگی قابل حل نیست. در این گونه موارد به تمام دختران و پسران توصیه می شود که شرایط عقد را طوری قرار دهند که قبل از عروسی امکان به هم زدن عقد از هر دو طرف وجود داشته باشد. بدیهی است تا جایی که امکان سازش یا اصلاح باشد؛ به هم زدن عقد مفید فایده نخواهد بود. زیرا دختر و پسری که چند ماه باهم معاشرت و رفت و آمد داشته اند در صورت به هم زدن عقد از اعتبار و ارزش آنان ( به ویژه دختر) کاسته می شود. در اینجا چند نکته مهم قابل تذکر است: ۱) با همه تجدّد و غرب گرایی در برخی از خانواده ها، هنوز هم بسیاری از مردان ایرانی، زنانی را می پسندند که جلف و فرنگی مآب نباشند و پوشش و حجاب خود را رعایت کنند. این اظهار به وسیله اکثر مردان به زبان می آید که زن خوب آن است که او را آفتاب و مهتاب ندیده باشد. ۲) بررسی و تحقیق در دوران قبل از عقد باید چنان کامل و با دقت انجام گیرد که احتمال به هم خوردن به حداقل برسد؛ زیرا دختری که مدتی با مردی معاشرت داشته است در ازدواج بعدی شانس یافتن همسر مناسب تر برای او کم می شود. به علاوه خود این موضوع هم برای پسر و هم برای دختر یک شکست محسوب می شود و در موقعیت های بعدی آنان اثر منفی می گذارد. ۳) جدایی زمانی مجاز است که مشکلات موجود به هیچ وجه قابل اصلاح نباشد و گرنه طلاق عوارض شکننده ای نظیر احساس شکست، تأسف، عصبانیت و ناراحتی های روحی و مشکلات اجتماعی و مالی به دنبال دارد که گاه با همه دردسرها و ناراحتی ها ، ادامه زندگی زناشویی را توجیه می نماید. ۴) دختران باید توجه داشته باشند که رفتار و حرکات آنان در روزهای اولیه آشنایی و زمان عقد در اعماق روح همسر آینده آنان اثر می گذارد؛ و با توجه به این که هرگونه حرکت جلف یا لباس نامتناسب رشته ای از ریسمان غیرت مرد را پاره می کند، باید نسبت به اعمال و رفتار خود دقت لازم به خرج دهند و در نظر داشته باشند که با وجود تأثیر فرهنگ غرب در مردان ما، هنوز هم غیرت و حفظ ناموس در زاویای ذهن آنان وجود دارد. مرد ایرانی حتی اگر سالها در غرب زندگی کند زنهای بی بند وبار آنجا را نمی پسندد. اکثر آنها برای ازدواج به ایران رو می آورند و با این که ممکن است در کشور بیگانه زندگی کنند، ولی همسر خود را ایرانی ( که پابند به مسائل ناموسی باشد ) انتخاب می کنند. ● مواردی که طی مراسم عروسی باید در نظر گرفته شود پس از تصمیم گیری برای عروسی ، چنانچه جشنی برای عقد برپا شده و دوستان و آشنایان دعوت شده باشند دیگر جشن مجّدد ضرورت ندارد. در این صورت دختر و پسر با تمهید مقدمات به سفر می روند و به اصطلاح ماه عسل را می گذرانند و به خانه بخت برمی گردند. اما اگر مراسم عقد بدون جشن یا به طور مختصر برگزار شده باشد، معمولاً جشنی برای اطلاع دوستان و آشنایان برپا می شود و زن و شوهر به خانه بخت می روند. نکته قابل توجه در اینجا ، آن است که مراسم عروسی باید ساده و کم هزینه با شرکت اقوام و خویشاوندان و دوستان دو طرف انجام شود. مهریه های سنگین ، تشریفات پرهزینه و جهیزیه های پر بها موانع مهمی در راه ازدواج است و گاه موجب می شود که زن و مرد به علت هزینه های انجام شده با کوله باری از قرض و قسط به خانه بخت بروند و پس از چند روز ناسازگاری های ناشی از مشکلات مالی آغاز می شود. موارد مختلفی وجود دارد که پس از ماه های اولیه ازدواج ، گرمی زندگی زناشویی به سردی می گراید و ناسازگاری بروز می کند. در این موارد مراجعه به مشاور خانواده می تواند کارساز باشد. نکته مهمی که در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد ، آن است که بسیاری از مشکلات قابل حل است و بیشتر اختلافات ، سطحی و ناشی از پیوند دو شخصیت متفاوت است که به تدریج باید خود را با شرایط جدید هماهنگ سازند ؛ ولی چنانچه مشکلات حاد و غیرقابل حلی در زندگی زناشویی پیدا شود ، قبل از آن که با گذشت زمان و تولد فرزند راه جدایی مشکل گردد؛ باید چاره اندیشی شود. چاره حل مشکلات زناشویی متفاوت است و تنها زمانی که به بن بست برسد گره گشا طلاق و جدایی است؛ این امر زمانی تجویز می شود که شرایط زندگی زناشویی با شرایط طلاق مقایسه و چشم انداز آینده آن بررسی شود. چنانچه نتیجه حاصل طلاق و جدایی را چاره ساز دانست ، این عمل هرچه سریع تر باید انجام گیرد. ● نقش مشاور در رابطه با جهیزیه و تشریفات عقد و عروسی مسئله جهیزیه و هزینه های سنگین عقد و عروسی در پاره ای از موارد مانع بزرگی برای انجام ازدواج است. چنانچه مشاور به جایی برسد که کلیه عوامل برای ازدواج مساعد است ولی تهیه جهیزیه و انجام مراسم عقد و عروسی برابر عرف برای دختر و پسر میّسر نیست ، مشاور باید در این موارد با تشکیل جلسات مشاوره با شرکت دختر و پسر و در مراحل بعد با شرکت آنها و خویشاوندان نزدیک، طرفین را برای تهیه وسایل مختصر زندگی و برگزاری مراسم ساده و کم هزینه ای برای عقد و عروسی آماده سازد ، تا زندگی مشترک آنها با امکانات مختصر و با شادی و صفای کامل شروع شود؛ سپس برای تهیه تدریجی وسایل لازم، اقدامات لازم به عمل آید. ● توصیه به دختران و خانواده ها ازدواج سودای عمر است و اقدامی سرنوشت ساز. نمی توان با فلسفه " هرچه پیش آید خوش آید"، عمر را باخت. تمام مراحلی که برای ازدواج تعیین شده باید با کمال دقت طی شود. مرحله بررسی و شناخت ، برای انتخاب از اهمیت خاصی برخوردار است. در این مرحله باید از روش های مستقیم و غیرمستقیم استفاده شود و زمان کافی برای آشنایی با دوستان و آشنایان دو طرف و تماس های مستقیم با فرد مورد نظر در اختیار باشد. باید زمینه های اجتماعی، سطح تحصیلات ، مسائل اقتصادی ، سن ، شغل ، عوامل جسمانی و از همه مهمتر عوامل اخلاقی، روانی و فرهنگی در دو خانواده از دوستان و اقوام و بستگان دختر و پسر بررسی شود ، و در صورت هماهنگی ، مراحل بعدی ازدواج یعنی عقد و عروسی انجام گیرد. انتخاب از راه دور ، یا انتخاب شتابزده سرنوشت زندگی را به دست شانس و اقبال می سپارد و احتمال یک ازدواج موفق را کاهش می دهد. [/TD] [/TR] [/TABLE] 3 لینک به دیدگاه
afa 18504 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مهر، ۱۳۹۰ حتما برای همه ما اتفاق افتاده که دلمان خواسته زمان را نه یک ساعت که یک دقیقه عقب ببریم و همه چیز را جبران کنیم... این دلواپسیها ویژگی دوران آشنایی(نامزدی) است. كاش زمان برمیگشت عقب. كاش یك روز قبل بود، وقتی كه هنوز حرفی نزده بودم... . دیروز خیلی منتظرش شدم. قرار بود صبح زود برای برنامه فردا قرار بگذاریم اما تا غروب خبری نشد. فكر كردم قرارمان بههم خورده است. بغض كرده بودم اما جلوی خودم را گرفتم. تلفن كه زد از او درباره كارش توضیح خواستم. به او گفتم كه اگر برایش اهمیت داشتم، میبایست زودتر اطلاع میداد كه باید به تمام كارهایش برسد و از سرسیری، وقتی هیچكاری نداشت یاد من و قرارمان بیفتد. اولش عذرخواهی كرد اما من قانع نشدم و بحث را ادامه دادم، او هم بیخداحافظی گوشی را گذاشت. همه چیز خراب شد. من فقط میخواستم با گلهكردن محبتم را نشان بدهم و بگویم چقدر دوستش دارم و منتظرش هستم اما مثل اینكه زیادهروی كردم. نمیدانم من حرفزدن بلد نبودم یا او دلیل حرفها و دلخوریهای من را نفهمید. حتما برای همه ما اتفاق افتاده که دلمان خواسته زمان را نه یک ساعت که یک دقیقه عقب ببریم و همه چیز را جبران کنیم. گاهی هم خواستهایم زمان زودتر بگذرد و روز و ساعتی که انتظارش را میکشیم برسد و ما همه حرفهایمان را بههم بگوییم. این دلواپسیها ویژگی دوران آشنایی(نامزدی) است. اما اگر هوشیار نباشیم، یک اشتباه بهراحتی میتواند همه چیز را نابود کند و مسیر زندگی هر دوی ما را تغییر بدهد. در واقع گاهی تاوان یک خطا یك معذرتخواهی ساده است اما هستند خطاهایی که باید برای جبران آن تاوان سنگینی بپردازیم؛ تاوانی مثل جدایی. اما نكته ظریف اینجاست كه گاهی رفتار منطقی، درست همان رفتاری است كه باعث گسستن رابطه میشود؛ به انتها رسیدن یك رابطه ناقص. خیلی وقتها انگار با خودمان لجبازی میکنیم، نشانههای بدی را که از رفتار و گفتار طرف مقابل میفهمیم نادیده میگیریم و آنقدر رمانتیکبازی درمیآوریم و همه چیز را عالی تصور میکنیم که با سر به زمین میخوریم یا برعكس آنقدر تلخ و سیاه به همه چیز نگاه میکنیم که به مرز جنون میرسیم. اما این لجبازی از كجا میآید؟ تجربههای تلخ عاطفی، توجه زیاد به حرف دیگران، بیتوجهی به حرف و رفتارهای طرف مقابل به عمد، تفسیر رفتارها به شکلی که دوست داریم (خوب یا بد)، خوشباوری یا ناباوری، مقایسهکردن رابطه خودمان با دیگران و حس انتقامجوییای که گاهی دلیل آن را هم نمیدانیم، مهمترین دلایل بیاعتمادی یا اعتماد بیش از حد به طرف مقابل و احساسات اوست که همین باعث بههم خوردن رابطه یا ادامه غیرمنطقی آن است. بتپرستی مدرن وقتی از طرف مقابل بت میسازیم و او را موجودی بیعیب و نقص و مقدس تصور میکنیم، خودمان را فراموش میکنیم و فکر میکنیم در مقابل این انسان برتر هیچ هستیم! ولی او هم مثل ما آدم است؛ با همه خصوصیتهای خوب و بد یک آدم؛ مثل خود ما. بنابراین طرف مقابل را باید آنطور که هست و با همه خوبیها و بدیهایش ببینیم و بعد هر تصمیمی که خواستیم بگیریم. یادمان باشد ما هم حتما ویژگیهایی داشتهایم که او جذب ما شده است. تصمیمگیری با چشم باز، یکی از مهمترین نکات برای شروع و تداوم یک رابطه خوب و پایدار است. عشق تحمیلی اگر احساس کنیم کسی میخواهد خودش را به ما تحمیل کند، چه میکنیم؟ اولین واکنش همه ما «فرار کردن» از دست اوست؛ فرقی هم نمیکند رابطه ما چقدر دور یا نزدیک است؛ مهم این است که از رفتار طرف مقابل احساس خوبی نداریم. بنابراین بهجای «تحمیل کردن» خودمان به طرف مقابل، خیلی عادی رفتار کنیم؛ نه آنقدر بیاعتنا و نه آنقدر احساساتی که او را پشیمان کنیم و فراری بدهیم؛ خودمان باشیم و بگذاریم گذر زمان و رفتار منطقی هر دوی ما، عشق و علاقه پایدار و محکمی را بینمان ایجاد کند؛ عشق ناشی از یک حس خوب. نه كوچك نه بزرگ نقطه مقابل بزرگبینی طرف مقابل، خودبزرگبینی است. اطمینان و اعتماد بیش از حد به خود، بین ما فاصله میاندازد و نمیگذارد احساسات یکدیگر را درک کنیم. از طرفی گاهی وقتی دچار خودبزرگبینی میشویم، نمیتوانیم یا بهتر بگوییم، عمدا نمیخواهیم احساساتمان را به طرف مقابل نشان بدهیم و همین «فاصله» بهتدریج باعث دوری و سپس جدایی میشود. رؤیاپردازی ممنوع! اگر قرار باشد از لحظه خداحافظی تا دیدار یا تلفن بعدی، چشممان را روی واقعیتها ببندیم و رؤیابافی کنیم و حرفها و رفتارهای طرف مقابل را آنطور که دوست داریم تعبیر و تفسیر کنیم، قافیه را باختهایم. سرخوشی و شادی هم حدی دارد. با چشم و گوش باز - باز باز - حرفها و رفتارهای طرف مقابل را ببینیم و بشنویم و با چشم بسته تصمیم نگیریم. چشم بسته چاه را نمیبیند. او میفهمد گاهی وقتها درباره تصمیمهایی که میگیریم یا قرار است بگیریم، دچار دودلی میشویم. دروغ گفتن و تظاهر كردن بیفایده است؛ چون طرف مقابل بهراحتی احساس ما را میفهمد. بنابراین «صداقت» اولین و مهمترین نکته برای شروع یک زندگی مشترک سالم و موفق است. حتی اگر صداقت ما باعث قطع پیوندمان در همان دوران نامزدی شود نباید بترسیم؛ چون مطمئنا رابطه معیوب بوده و دیر یا زود این رشته پاره میشده است. جای مقایسه نیست زندگی، شخصیت، رفتار و گفتار، خانواده و فرهنگ خانوادگی هر کدام از ما با دیگری متفاوت است و درست به همین دلیل «انتخاب» و «ارتباط» ما با طرف موردنظرمان نیز با دیگران فرق میکند. درست به دلیل همین تفاوتها، «مقایسه کردن»، یکی از رفتارهای اشتباهی است که به شدت به رابطه 2نفر آسیب میرساند. اگر به این رفتار، حس انتقامجویی هم اضافه شود، پایان ماجرا معلوم است. خیلی از ما عادت کردهایم زندگی و روابط شخصیمان را با رابطه و زندگی دیگران مقایسه کنیم و به دنبال این مقایسه هم، یا از طرف مقابل توقعهای خاصی داشته باشیم یا انتقام ناکامیهای قبلیمان را از نامزدمان بگیریم! مقایسه کردن را فراموش کنیم و به خاطر بسپاریم که رابطه هر کدام از ما منحصر بهفرد است و مثل خود ما و رفتارهای ویژه خود ما هستند. مثل یك راه بیپایان با کمی دقت و تیزهوشی میتوانیم طوری رفتار کنیم که همیشه برای هم حرفی برای گفتن داشته باشیم و از هم خسته نشویم. مطالعه، آگاهی از آنچه در اطراف ما میگذرد، آگاهی از علایق و نیازهای طرف مقابل و... همگی راهکارهایی است که 2نفر را همیشه برای هم دوستداشتنی و نو نگه میدارد. در یک کلام اگر از همدیگر «عقب بمانیم»، زندگیمان نابود میشود؛ مثل ترازویی که همیشه یک کفه آن سنگینتر از دیگری است. زن و مرد باید هم پای هم حرکت کنند تا همیشه همراه هم باشند. ساده اما نه مثل بچهها بچهها را دیدهاید که چطور بیپروا و آزاد ابراز احساسات میکنند. هرچند قرار نیست ما هم مثل کودکان رفتار کنیم اما باید صداقت و آزادی در نشان دادن احساسات را از آنها یاد بگیریم. وقتی احساساتمان را صادقانه بیان میکنیم، همانطور هم جواب میگیریم. بنابراین بهجای اینکه با تکلف رفتار کنیم و از ابراز احساسات بترسیم، راحت و آزاد ابراز محبت کنیم. حتی با گفتن دلخوریهایمان، به طرف مقابل فرصت دفاع میدهیم و همین فرصت، کدورتهای بین ما را از بین میبرد؛ پس از حرفزدن نترسیم. آنها نشانه او هستند اختلاف عروس و داماد با خانواده طرف مقابل آنقدر تکراری و نخنماست که بهتر است اصلا درباره آن حرف نزنیم. فقط یادمان باشد پدر و مادر او، بخش مهمی از زندگی و حتی شخصیت او هستند و آزردن آنها مساوی است با آزردن کسی که خیلی دوستش داریم. از طرفی همسر ما هر چقدر هم که باگذشت و مهربان باشد، تحمل بیاعتنایی و کماعتنایی به عزیزاناش را ندارد. بنابراین اگر تلافی هم نکند، دلخور و افسرده خواهد شد و به تدریج از ما متنفر میشود. و در نهایت اینکه نامزدی میتواند شیرینترین دوران پیش از شروع زندگی مشترک باشد؛ اگر توقعها، خواستهها و محبتها خالص و دوستداشتنی و همراه با عقل و منطق باشد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 3 لینک به دیدگاه
afa 18504 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مهر، ۱۳۹۰ دوران نامزدی یکی از مهمترین و حساسترین برهه در زندگی هر شخصی است که در این میان دامهای پرخطری در پیش روی زوجهای جوان است. چه خوب است که با آشنایی با این پرتگاه ها که گاه به جدایی زوجها منتهی میشود این دوران را امن و شیرین تر کنیم.] دخالتهای نابجا در همه جامعه ها و خانواده ها كسانی یافت میشوند كه محترمانه ترین نامیكه میتوان بر آنان نهاد، «فضول» است! این فضولان،دو گروه اند: بی غرضان و با غرضان، اما كارهمگی شان «فتنهافكنی» و محصول كارشان «نابسامانی» و نیز پاره ای دیگر از آسیبهای خانوادگی و اجتماعی است. دختر و پسر و همسران و خانواده هایشان باید مراقب این آفتهای آلوده باشند. اینان هم درخانواده دختر هستند و هم درخانواده پسر. هم در میان نزدیكان و خویشان و آشنایان پیدا میشوند وهم در بین دوران و بیگانگان هم در جمع دوستان هستند و هم دربین دشمنان. باید مراقب نیشهای زهراگین این عقرب صفتان كه اقتضای طبیعتشان نیش زدن است. باشیم پروای از اینان، عین خردمندی است و صیانت حیات خانوادگی در برابر آشوب افكنی این جاهلان و یا مغرضان شرط اندیشه مندی و دورنگری است. آه كه این «خناسان» درچه سینه هایی تپنده و قلبهای عشقناك، فرو میروند و ساحرانه در آنها میدمند وافسرده و اندوهناكشان میگردانند! زوجهای جوان باید باپروااندیشی زیركانه، این دشمن كیشان رابه هرلباسی كه درآیند، بشناسند. بسیار میشود كه اینان، كذابانه، در لباس مصلح و دلسوز وخیرخواه به مصاف حیات نوپای آنان میآیند و سنگدلانه، به كمتر از فروپاشی زندگانی همسران جوان، رضا نمیدهند. هم اندیشی، همدلی، عشق ورزی، هوشیاری وزیركی و تقواپیشگی زوجهای جوان، و نیز راهنمایی و یاوری بزرگان خانواده، سلاحهای براو كارساز در رویارویی با اینان ودفع و رفع فتنه هایشان است. حرمت شكنی پاسداشت حرمت والدین، واجب است وبی حرمتی به قلمرو حشمت آنان حرام است. بزرگداشت آنان از وظایف حتمیفرزندان و عروس وداماد است. احترام به ایشان محبت و احسانشان به جوانان را افزون میكند و رضایت والدین موجب خشنودی خداوند سبحان میشود و خرسندی خداوند به زندگانی جوانان، بركت وصفا میدهد و به زوجهای جوان حسن عاقبت میبخشد. سوگمندانه، پاره ای از جوانان، آنگاه كه همسر خویش را یافتند و با او همدم شدند، پدر و مادر را از یاد میبرند و یا به آنان كم توجهی مینمایند وبی مهری میورزندوگاهی به ایشان بی احترامیمیكنند. به بزرگان، ادب ننهادن و حرمتشان را شكستن، نشانه بی ادبی و بی حرمتی حرمت شكنان است. گاهی میشود كه مادر داماد، پس از آوردن عروس و حتی به محض نامزدی، احساس میكند كه پسرش، دیگر آن محبت وتوجه پیشین را به او ندارد! این پدیده ناگهانی و نامهربانانه، برای مادر بسیار ناگوار است و چه بسا كه بر آن تاب نیاورد و تلخكامیاش را به پسر و عروسش سرایت دهد و آنگاه است كه نزاعها و كشمكشها سر میگیرد و همه را تلخكام میكند. مادر عروس نیز همین گونه است بی مهری عروس و داماد به والدین همسرشان، از بی تدبیری و نازیركی است و چه بسا آتشی افروخته شودكه دودش چشم همه شان رابسوزاند. دربسیاری از نزاعهای عروس با والدین داماد ونیز داماد با والدین عروس، بی كفایتی داماد و عروس دیده میشود. اگر عروس وداماد، همه جوانب را بنگرند و حق هركس را به جای خود ادا كنند، بسیاری از این دعواها و كشمكشهای موجود در خانواده های ما پیش نمیآید. عاقل آن است كه حال دو طرف را مراعات كند وهیچ كدام را فدای دیگری نكند. آدمیحق ندارد والدین خویش را فدای همسرش كند و یا همسرش را فدای پدر ومادر كند. مگر نگاهداری حرمت هركدام ممكن نیست!؟ چرا در بسیاری از خانواده های ما دعواهای حرمت شكن و اعصاب سوز برپاست! البته والدین و بزرگان نیز باید حال جوانان را مراعات كنند. آنان كه راهدانان حیات اند و رموز زندگانی را بهتر میدانند و به چم و خم این جاده هزارپیچ آشنایند، دست جوانان رابگیرند و عزیزانشان را در طریق رسیدن به مقصد هدایت نمایند. هشدار! برخی از فرزندان كه به والدین خود جفا كرده اند، پس از گذشت زمان كه فرزنددار شدند و به جفای فرزندانشان مبتلا گشتند، به یاد والدین خویش میافتند و به جبران برمیخیزند. پارهای از آنان توفیق جبران مییابند و اما برخی شان توفیق نمییابند، زیرا پیش از بیدارشدن آنان، پدر ومادرشان خفته اند! وآنگاه است كه حسرت و ندامت دمار از روزگارشان درمیآورد. 3 لینک به دیدگاه
afa 18504 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مهر، ۱۳۹۰ نامزدی ،بهترین فرصت عاشقی در فرهنگ ما خیلی از دختر و پسر ها قبل از اینکه به زیر یک سقف مشترک بروند ،دوران نامزدی یا همان عقدکردگی را تجربه می کنند ، که هم فرصتی برای شناخت بهتر یکدیگر است و هم روز هایی با مسئو لیت کمتر و فرصت بیشتر برای ذخیره ی مهر و محبت. در این مقاله راهکارهایی برای گذراندن دوران نامزدی شیرین و موثر را می خوانید : قسمتهایی از شخصیت همسرتان را خواهید شناخت که بهصورت معمولی امکان ندارد بر آنها آگاهی یابید مگر آنکه با هم زندگی کنید. برای شناخت شخصی که بهطور متناوب -نه پیوسته- او را میبینید ، هیچ راهی بهتر از این نیست که در عمل و در مقاطع زمانی مختلف و کوتاه، با او زندگی کنید. در دیدارهای کوتاهِ دو یا سه ساعت در هفته، افراد اغلب، بهترین رفتارشان را نشان میدهند. واقعیت در زمان طولانیتری، و در ارتباط نزدیک تر آشکار میشود. - درمییابید که آیا سبک زندگی شما و همسرتان، از تفاهم و هماهنگی حقیقی برخوردار است یا خیر. ویژگیهایی که باعث میشوند عاشق کسی شوید و یا از دیدن او لذت ببرید ، ممکن است کافی نباشد تا هماهنگی همیشگیِ شما را بعد از آنکه همخانه شدید، تضمین کند. ممکن است از عشقورزیدن به کسی لذت ببرید اما از زندگی با او نه. ویژگیهایی که باعث میشوند عاشق کسی شوید و یا از دیدن او لذت ببرید ، ممکن است کافی نباشد تا هماهنگی همیشگیِ شما را بعد از آنکه همخانه شدید، تضمین کند. ممکن است دریابید که سبک زندگی شما و همسر آینده تان، با یکدیگر هماهنگی و همخوانی ندارد.- درمییابید که قابلیت و توانایی همسرتان در ایجاد ارتباطی حقیقی و کانونی گرم، چه میزان است. ممکن است هرگز متوجه نشوید که همسرتان تا چه حد تمایل و قابلیت ارتباطی مستحکم و صمیمی را دارد مگر اینکه تعهد زندگی مشترک با او را عهدهدار شوید. تنها وقتیکه مجبورید با هم راجع به امور اقتصادی، غذا، مسؤولیتهای خانه، تملکات و... تصمیم بگیرید ، میتوانید از اینکه آیا همسرتان همراه خوبی است یا نه، مطمئن شوید. میتوانید از ازدواج به دلیلهای نادرست و زندگی مشترک زودهنگام و نسنجیده دوری کنید. زندگی مشترک، میتواند تجربهی شیرینی از یک رابطه باشد اما چنانچه زودهنگام، نپخته و نسنجیده به آن وارد شوید ، اشتباه بزرگی خواهد بود. شیوههای ایجاد خشنودی در دوران نامزدی همسران جوان با سرمایهگذاری در بانک عاطفی یکدیگر، میتوانند عشق و علاقهی خود را برای زندگی آینده ، حفظ نمایند. این سرمایهگذاریها میتواند شامل مهرورزیدنها، ابراز احساسات، توجه و محبت در لحظههای باهم بودن در دوران نامزدی و مراحل آغازین زندگی مشترک باشد. درحقیقت، توجه و محبتی که زوجها در روزهای نخستین شروع زندگی به یکدیگر داشتهاند، طی چندین سال زندگی مشترک نیز (با تکرار و تنوع آنها) بهصورت سرمایهای برای زندگی مشترک آیندهشان محسوب میشود بهطوریکه با عادی شدن رابطهی زناشویی، شما میتوانید از سپردههای عاطفی خود که در دوران شروع زندگی مشترک سرمایهگذاری کردهاید، برداشت کنید و این، وقتی امکانپذیر است که نهتنها پیوسته بهطور لفظی و عملی به همسرتان بفهمانید که دوستش دارید، بلکه در هر فرصتی که بهدست میآورید، عشق و علاقهی خود را به او نشاندهید. اینکار با انجام روشهایی مهرورزانه، امکانپذیر است که شما برای ایجاد هیجان و خشنودی احساسی در همسرتان، میتوانید از آنها استفاده نمایید.بعضی از شیوههایی که در این قسمت به آنها اشاره شده است، ممکن است در نظرتان رؤیایی یا طنزگونه باشد اما به شما اطمینان میدهیم که برای خشنودی همسرتان، فوقالعاده مؤثر است. فراموش نکنید که در طول زندگی مشترک، اگر همسرتان از لحاظ احساسی خشنود نباشد، اغلب نمیتواند به خواستههای شما پاسخ مساعد دهد. خشنودی احساسی ، به این معناست که شما (زن و مرد) باید فداکاری کنید، رفتاری مهربانانه با نامزدتان در پیش بگیرید، از او تعریف کنید و لحظههای شاد و خاطرهانگیزی را برایش فراهم آورید. توجه داشته باشید که کارهای کوچک، از نقطهنظر همسرتان، بسیار بامعناست.مطمئن باشید نشاندادن علاقه و عشقتان با برنامهریزی، کاری بس عظیم و فوقالعاده است. باید بدانید اقدامهای کوچک مهربانانه، به همسرتان نشانمیدهد که او را چهقدر دوست دارید ، برایش احترام قائل هستید، از او قدردانی میکنید و مهمتر از همه، با این کار سبب میشوید که همسر آیندهتان، احساس کند برای شما از هر کسی مهمتر است. تاریخ روزهای مهم زندگی نامزدتان را درنظر داشته باشید. شما به یکدیگر علاقه دارید، بنابراین سعیکنید همیشه عشق و علاقه، در اعماق چشمهایتان موج بزند. همیشه چشمانتظار هم باشید. سخنان او را با گوش دلتان بشنوید. تا حد امکان، به امور پدر و مادر یکدیگر رسیدگی کنید. از وسایل مورد علاقهاش بهخوبی نگهداری کنید. با تمام افرادی که برایش کار میکنند، مهربان و نسبت به آنان خیرخواه باشید. در طراحی نقشههایتان، با یکدیگر همفکری کنید. در قلبتان برایش جایی چون صدف بسازید و او را چون مرواریدی گرانبها در آن جایدهید. همیشه در اتفاقهای خوبِ زندگی، او را سهیم کنید . وقتی به جمع دوستانتان میپیوندید، با افتخار همسرتان را معرفی کنید. برای نامزدتان همواره آرزوی سلامتی کنید. برای همدیگر وقت صرف کنید. به دوستانش احترام صادقانه و خالصانه بگذارید. در دورههای خانوادگی، با روحیهی خوبی حاضر شوید. برای رشدکردن و بارورشدن استعدادهای معنویاش، او را تشویق کنید. قسمتهایی از روزنامه را که ممکن است برای او جالب و مفید باشد، برایش جدا کنید. بهتر است عبادتها و نیایشهای خود را به اتفاق یکدیگر انجام دهید. او را در یکی از روزنامهها یا مجلههای مورد علاقهاش، مشترک کنید. وقتی با شما صحبت میکند، به او توجه کامل داشته باشید. در میهمانیها حد امکان، کنار یکدیگر باشید. هر بار در بهکار بردن جملهی «دوستت دارم» و تنوع در ارائهی آن، پیشدستی کنید. وقتی خسته است، بگذارید بهاندازهی کافی استراحت کند. تا حد امکان، با همدیگر برنامهریزی کنید. نسبت به وسایل و مکانهای مورد علاقهی همسرتان، توجه لازم را داشته باشید. کارهای قشنگ و بزرگ را بهصورت مشترک انجام دهید. دربارهی او مثبت فکر کنید. زمانی که به سکوت نیاز دارد، برایش محیطی فراهم کنید تا در آن، احساس آرامش کافی کند. در مورد هدیهای که میخواهید به او بدهید ، خوب فکر کنید. احساسهایتان را از اعماق دلتان در زندگی جاری کنید. در کارهای شغلی یکدیگر (در صورت امکان و توان) به همدیگر کمک کنید. در انجام امور خیر، مشارکت داشته باشید. به ارزشهای یکدیگر، احترام بگذارید. بهخاطر داشته باشید که روزهای مبارک و مناسبتهای خجستهی ماه را برایش گرامی بدارید. کمک به افراد مستمند و نیازمند را در حد توان و امکان، با یکدیگر انجام دهید.تجربه های با هم بودنتان را زیاد کنید و از فرصت نامزدی برای آشنایی بیشتر و ایجاد صمیمیت استفاده کنید... منبع : مجله شادکامی 3 لینک به دیدگاه
afa 18504 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مهر، ۱۳۹۰ کی از دوره هایی که در زندگی مشترک نقش حساسی دارد، « دوران نامزدی» است . اگر با این دوران با ظرافت و ماهرانه برخورد شود و به وظایف مخصوص آن عمل شود، می تواند در بالندگی و پرباری و استحکام دوران های بعدی ، تأثیرعمیقی داشته باشد. سخن عامیانه ای بین مردم هست که می گوید : «یک روز دوران نامزدی ، بهتر از یک سال دوران بعد از عروسی است !» این سخن ، هر چند مبالغه آمیز است، اما حقیقت مهمی را بیان می کند ؛ واقعاً دوران نامزدی از جهاتی مهم تر و شیرین تر و پُر بارتر و لذت بخش تر و سازنده تر از دوران پس از عروسی است و می توان در این دوران ، شالوده و پایه های زندگی آینده را بنا نهاد . منظور ما از « دوران نامزدی » ، فاصله ی بین عقد و عروسی است . یعنی عقد صورت گرفته باشد و یا اگر طرفین برای عقد دائم آمادگی ندارند و می خواهند در فرصت و مناسبتی خاص و با برپایی جشن، عقد کنند ، می توانند عقد موقت بخوانند تا زمان عقد دائم فرا رسد . عقد موقت ، قانون و شرایط مخصوصی دارد که باید رعایت شود و یکی از شرایط آن این است که : حتماً باید با اجازه ی پدر دختر باشد ( مانند عقد دائم ). نامزدی وظایف دختر و پسر در این دوران 1- افزایش شناخت نسبت به یکدیگر، برای تفاهم بیشتر هر چند دختر و پسر، در مرحله ی گزینش ، باید شناخت کافی نسبت به هم پیدا کرده باشند اما علاوه بر آن شناخت ، باید در دوران نامزدی ، آشنایی ملموس تر و محسوس تر و بیشتری از یکدیگر پیدا کنند و با روحیات و اخلاق و دیدگاه های هم بیشتر آشنا شوند. در حقیقت ، این آشنایی و شناخت در دوران نامزدی ، تکمیل کننده ی شناخت مرحله ی گزینشی است، آن گاه در پرتو این آشنایی نزدیک و کامل ، خود را برای تفاهم و سازگاری در زندگی مشترک ، آماده می کنند. آن شناخت ، برای«انتخاب » بود و این شناخت ، برای « تفاهم و سازگاری». 2- اصلاح و تربیت اگر کسی صفت و خصوصیتی را در نامزدش مشاهده کند که مورد پسندش نباشد و بخواهد آن را برطرف و یا اصلاح کند ، یا صفت و حالتی را در او ایجاد کند، بهترین دوران برای این « اصلاح و تغییر و تربیت »، دوران نامزدی است. چون هنوز روابطشان عادی نشده و نسبت به هم احترام و محبت خاصی قائلند . در نتیجه پذیرششان از همدیگر بیشتر است و زمینه ی تحول و تغییر و اصلاح ، مساعدتر. ( اما نباید از یاد برد که نمی توان فردی را که سال ها به شیوه و عادت خاصی خو گرفته ، اساساً و به طور کلی تغییر داد و متحول کرد؛ بنابراین ، منظور اصلاح و تغییر در اصول بنیادین فرد نیست) 3- افزایش محبت از شرط های اصلی سعادت در زندگی زناشویی ،« محبت » است و زمینه ی آن باید قبل از عقد فراهم شده باشد. اما دوران نامزدی ، بهترین فرصت برای افزایش و تحکیم محبت است. رفتار و گفتار و تمام اعمال نامزدها، در افزایش محبت و یا کاهش آن ، مؤثر است. بنابراین ، دختر و پسر باید کاملاً مواظب اعمال خود باشند و از هر عمل پسندیده و محترمانه ای که باعث افزایش محبت می شود، کوتاهی نکنند و از کارهایی که موجب دلسردی و کاهش محبت می شود، اجتناب کنند. 4- بها دادن به احساسات و عواطف یکدیگر نامزدها باید مواظب عواطف و احساسات یکدیگرباشند و به آن بها و جواب مناسب دهند. بعضی از نامزدها، به عواطف و احساسات لطیف نامزدشان ، بهای لازم را نمی دهند و به او «بی اعتنایی» می کنند و خیال می کنند این کارشان باعث عزیزتر شدنشان می شود! حال آنکه کاملاً برعکس است و چنین رفتاری باعث جریحه دار شدن عواطف نامزدشان می شود و در نتیجه کینه ی او را به دل می گیرد و ممکن است لطمه های سنگینی به زندگی شان بزند. خاطرات دوران نامزدی - معمولاً - تا آخر عمر در ذهن می ماند و در زندگی آینده تأثیر دارد ( چه خاطرات شیرین و چه تلخ ). بنابراین ، رفتار نامزدها باید کاملاً حساب شده باشد و از اعمالی که به غرور و شخصیت یکدیگر لطمه می زند، اجتناب گردد. بی اعتنایی و سرسنگینی و تکبر در مقابل نامزد، لطمه های سنگینی به عواطف و شخصیت او می زند. متأسفانه فراوان مشاهده می شود که پسران جوان از بی اعتنایی و سرسنگینی نامزدشان گله و درد دل دارند و - مثلاً - می گویند :« هدیه ای برای نامزدم گرفتم و با هزار امید و آرزو به دیدارش رفتم ، اما او بی اعتنایی و بی احترامی کرد و مرا تحویل نگرفت و با دلی شکسته و پر خون از منزلشان بیرون آمدم...» 5- هدیه دادن « هدیه » در جلب دل ها و افزایش محبت ها ، نقش عجیبی دارد. بر نامزدها لازم است که از این نکته ی زیبا و مهم غفلت نکنند.لازم نیست که هدیه ، گران قیمت باشد، بلکه لازم است زیبا و مورد علاقه ی طرف باشد و مهمتر آن که : « با ظرافت داده شود!». هدیه دادن ، ظرافت و سلیقه ی خاصی را می طلبد!این هم فراموش نشود که : هدیه دادن باید از دو طرف باشد، نه این که فقط پسر به دختر هدیه بدهد . البته پسر باید بیشتربدهد! 6- نامه نگاری های محبت آمیز نوشتن نامه های پر محبت و با صفا ، تأثیر نکویی در افزایش محبت و استحکام رابطه ی بین نامزدها دارد. حتی اگر دو نامزد به هم نزدیک باشند و همیشه یکدیگر را ببینند، باز هم نوشتن نامه تأثیر خود را دارد. نامزدها می توانند نامه ها را بنویسند و پس از ملاقات و هنگام جدا شدن از هم ، نامه ها را به یکدیگر بدهند. البته هرگاه مسافرتی پیش آمد و از هم دور شدند ، نامه ها باید بیشتر و مفصل تر شود.همسرانی را می شناسم که پس از گذشت سال ها از زمان ازدواجشان ، هنوز نامه های دوران نامزدی را نگه داشته و مطالعه می کنند و برایشان خاطره انگیز و لذت بخش است ! 7- ملاقات های صمیمانه دو نامزد باید در این دوران شیرین و به یاد ماندنی ، دیدارهای دوستانه داشته باشند. این ملاقات ها ، امید و شور و علاقه را درهر دو تقویت می کند. این کار نه تنها خلاف عفت نیست ، بلکه باعث تقویت عفت در هر دو می شود. در این ملاقات ها ، با یکدیگر صحبت های محبت آمیز داشته باشند و درباره ی زندگی آینده شان گفت و گو کنند ؛ به هم دل گرمی و امید بدهند و برای آینده شان برنامه ریزی کنند. منبع:beytoote.com 3 لینک به دیدگاه
afa 18504 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مهر، ۱۳۹۰ همواره با مهربانی با هم صحبت کنید. وقتی از هم جدا میشوید، از صمیم قلب و از ته دل، برای همدیگر دعا کنید. برای سلامتیاش از هیچ کاری دریغ نکنید. از نامزدتان بپرسید چه چیزهایی از یک رابطهی رمانتیک میخواهد. خود را نسبت به موفقیتهایش مشتاق نشاندهید. هدیههای خود را به بهترین و زیباترین شکل، بستهبندی کنید. وقتی نمیتوانید بهطور علنی به هم ابراز احساسات کنید، از راه نگاهتان، این کار را انجام دهید. هروقت احساس کردید غمگین است، با او همدلی کنید. در همهحال، سپاسگزار اقدامات مثبت او باشید. با کمال میل و از سر شوق، از زادگاهش دیدار کنید. (تا حد امکان) از عطر مورد علاقهاش استفاده کنید. برای موفقیت در شغلش، از هیچکاری دریغ نکنید. تشکر و قدردانی خود را گاهیوقتها بهوسیلهی نامه یا کارت پستال به او ارائه دهید. حتی اگر شخصیت مشهوری هستید، باز هم در زندگیتان، از تجربه و رهنمودهای اقوام و آشنایان یکدیگر بهره بگیرید. همیشه درپی کشف کردن بهترین حالتهای روحی همدیگر باشید. به درددلهایش گوش دهید. برای پیوند صمیمانهتان، ارزش قائل باشید و ارتباط خود را غنی سازید. او را با اصطلاحات عاشقانه، صدا بزنید (اصطلاحاتی که او دوست دارد). به این مسأله ایمان داشته باشید که شما بهترین جفت برای یکدیگر هستید. رازدار یکدیگر باشید. همیشه سعیکنید او را در تمام امور، مقدم بدانید. با او همواره صادق باشید. پیوندتان را موهبتی الهی بدانید. وقتی از شما تعریف و تمجید میکند، سخنان او را با روی خوش بپذیرید. از سلیقه و ذوق او تعریف کنید. به هنگام خرید پوشاک و در انتخاب لباس، به او کمک کنید. رواجدهندهی عشق باشید. وقتی بستگان او میهمان شما هستند، وسایل رفاه آنان را همچون خانهی خودشان، فراهم کنید. همواره به روی یکدیگر لبخند بزنید. با کارها و گفتارتان، به او بگویید که بسیار دلپذیر و دوستداشتنی است. راجعبه مخالفتهایش، بحث و تبادلنظر کنید. بهترین دوست هم باشید. باگذشت و انعطافپذیر باشید. سعیکنید تا حد امکان، در جلسههای مذهبی و علمی با هم مشارکت کنید. به او اعلام کنید که بهتر از آنی است که شما میخواهید. اولین گُلی را که به شما داده، به رسم یادبود، خشک کرده و نگهداری کنید. عقیدههای جدیدتان را با هم درمیان بگذارید. وقتی با نامزدتان تنها هستید، امیال و احساسات درونی خود را برای همدیگر بازگو کنید. گاهی نیز سعیکنید از دریچهی چشمان او، دنیا را بنگرید. از همدیگر دلجویی کنید. آرزوهای زیبایی را نسبت به هم در دل بپرورانید. فراموشیاش را ببخشید. اینکه با چه حالتی، هدیه را به نامزدتان تقدیم میکنید، مهمتر از ارزش هدیهتان است. از راهنماییکردن او در امور خیلی خصوصیاش، خودداری کنید مگر آنکه خودش از شما راهنمایی بخواهد. در عذرخواهی کردن، از یکدیگر سبقت بگیرید. وقتی نامهای که نام هر دوی شما روی آن نوشته شده است را دریافت کردید، منتظر بمانید تا آنرا با یکدیگر باز کنید. از همان اصطلاحاتی که نامزدتان در صحبت کردن بهکار میبرد، استفاده کنید. نسبت به هم، دلنازک باشید. به خواستههای یکدیگر احترام بگذارید. در دوران نامزدی، لحظههایی را خلق کنید که در تاریخ زندگیتان ثبت شود. همیشه اجازه دهید آخرین کلام را او بگوید (حتی اگر زمان کمی را با هم بودید). وقتی میخواهید چیزی را برایش بخرید، در طول خرید، با او با خوشرویی و مهربانی رفتار کنید. از او بپرسید دربارهی آیندهی زندگیاش چه برنامهای دارد. هنگام مکالمهی تلفنی، در میان سخنانتان به یکدیگر ابراز علاقه کنید. برای ترک هر عادت منفی، او را تشویق کنید. در ابراز احساسات، همواره پیشدستی کنید. همیشه صبور و شکیبا باشید. مراقب باشید مسألهای که او را ناراحت میکند، پیشنیاید. حتی اگر میدانید که او اشتباه میکند، باز هم به نقطهنظراتش اهمیت بدهید. وقتی به محل کارش تلفن میزنید، حرفهایتان را با او خلاصهکنید. بهجای اینکه همیشه به این بیندیشید که از نامزدتان چه میخواهید، کمی فکر کنید نامزدتان از شما چه میخواهد. سعیکنید در همهچیز، بهترین باشید. خانوادهاش و از همه مهمتر، مادرش را مورد لطف قرار دهید. شکرگزار نعمتهایی باشید که خداوند به شما ارزانی داشته است. به افرادی که او را میشناسند، بگویید که چهقدر دوستش دارید. بهجای اینکه همیشه هدیهای برایش بخرید، یکبار هم هدیه را خودتان بسازید. موفقیت و کامیابیهایتان را با رضایت کامل با هم قسمت کنید. آنچه را که نامزدتان نیاز دارد، جدی بگیرید. او را تشویق کنید که مرتب با خانوادهاش (بهخصوص مادرش) تماس داشته باشد یا به آنان سر بزند. ساعتهای کارتان را طوری تنظیم کنید که همدیگر را بیشتر ببینید. کتابهایی در مورد چگونگی سالم بودن رابطهی زناشویی بخوانید. به کارهایی که همسرتان برای شما انجام میدهد، توجه داشته باشید و قدردان محبتهای او باشید. از کلمهی «ما» بهجای «من» بیشتر استفاده کنید. برای برادر و خواهر کوچکش، همچون برادر یا خواهری بزرگتر باشید. همیشه اولین کسی باشید که روزهای مهم زندگیاش را تبریک میگوید. وقتی بیمار است، مرتب وضعیت حال او را بررسی کنید. این نکته را در نظر بگیرید که چهچیز باعث خوشحالی عشق زندگیتان میشود. در برقراری ارتباط و پیوندهای خانوادگی، به او کمک کنید. بکوشید نسبت به اقوام او، آشنایی کسب کنید. همیشه در ابتدای درخواستهایتان، «خواهش میکنم» را اضافه کنید. وقتی میخواهید هدیهای برایش تهیه کنید، در مواردی شاید بهتر باشد نظر پدر یا مادرش را جویا شوید. سعیکنید شرایطی فراهم آورید تا همهی جاهایی را که دوست دارید، با یکدیگر ببینید. روز تولدش را به پدر و مادر او تبریک بگویید و از آنان بهخاطر تربیت فرزندشان تشکر کنید. به هنگام صحبت کردن، دستهای همدیگر را بگیرید. روی مزار افرادی که تعلقخاطری نسبت به آنان دارد، گل بگذارید. نگذارید حریمهای کلامی بین شما از بین برود. گاهیوقتها یک شاخه گل، گویای تمام ناگفتههاست. 3 لینک به دیدگاه
afa 18504 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مهر، ۱۳۹۰ [TABLE=class: rowtable trow] [TR] [/TR] [TR] [TD=class: row_text2]دوران نامزدی میتواند در تمامی لحظههای زندگی آینده، پایههای محکمی برای شما بسازد تا بهوسیلهی آن پایهها، بتوانید با مشکلات زندگی، دستوپنجه نرم کنید. «دکتر جان گری» کسب آگاهی در دوران نامزدی دوران نامزدی، بهعنوان شیرینترین و خاطرهانگیزترین دوران زندگی هر زوجی است. در این دوران، دوطرف میتوانند با روحیهها، خصوصیتها، اخلاقها، نگرشها، باورها و توقعهای یکدیگر تا حدودی آشنایی پیدا کنند و در موردهایی نیز به توافق برسند. این توافقها، درنتیجهی تبادلنظر و ارائهی نقطهنظرها در زمینهی مسائل مختلف حاصلمیشود. یکی از بهترین توصیهها برای زوجها در دوران نامزدی، این است که تا حد امکان، وقت خود را با خانوادهی همسر آیندهشان بگذرانند. توجه به نوع برخورد پدر و مادر نامزدتان با یکدیگر، همچنین برخورد آنان با فرزندانشان (بهخصوص همسر آیندهتان) اطلاعات زیادی به شما میدهد. اگر پسر یا دختر در خانوادهای پر از مهر و محبت و شاد و پویا رشد کرده باشد، برای همسرش خوشبختی را به ارمغان میآورد.این نظریه را کنار بگذارید که همسر آیندهی شما بهطور کامل با آنچه اکنون در خانوادهاش مشاهده میکنید، فرق خواهد کرد. افراد همانگونه که تربیت شدهاند، رفتار میکنند. البته باید متذکر شد که افراد، شخصیت ثابت و مطلقی ندارند اما این تغییرها، بیشتر در سالهای آینده، رخ خواهد داد. میتوانید بهطور کامل مطمئن باشید که نظریهها، نگرشها، اخلاق و سبک زندگی که همسر شما در آن رشد یافته، بخشی از ارتباطی میشود که شما در سالهای آینده، پیشرو خواهید داشت. بنابراین شباهتها، تضادها و درکل، کسب هرگونه آگاهی، باعث استحکام و تداوم زندگی آینده میشود. ندانستن در دوران نامزدی، خوشبختی نمیآورد! بسیاری از ما، قبل از شروع یک رابطه، حتی به اندازهی زمانی که میخواهیم یکجفت کفش بخریم نیز سؤال نمیکنیم و با این اشتباه، فرصت کشف بسیاری از موردهای اخلاقی شریکمان را از دست میدهیم و این مسأله، اهمیتی حیاتی در سرنوشت ازدواج ما دارد. در اینجا به برخی از دلیلهای اینکه چرا در شروع یک رابطه، سؤالهای کافی نمیپرسیم، اشاره میکنیم:- عاشق شدن، یک تجربهی رمانتیک است اما سؤال کردن و مصاحبه با همسر، چنین نیست.- نمیخواهیم جوابها را بدانیم چون ممکن است جوابهای مناسبی نشنویم.- ممکن است از اینکه نامزدمان سؤالهایی بپرسد، هراس داشته باشیم.جدا از سه دلیل بالا، حقیقتی که راجعبه عشق و تمامی زندگی وجود دارد، این است که:هرچه در مورد فردی اطلاعات بیشتری داشته باشید، بهتر میتوانید تصمیم بگیرید که آیا برای شما همسر خوبی خواهد بود یا نه. هرچه اطلاعاتتان کمتر باشد، احتمال عصبانیت، ناامیدی و دلشکستگی شما، بیشتر خواهد بود. تعدادی از موضوعهایی که باید در مورد آنها از نامزدتان (همسر آیندهی خود) سؤالهایی بپرسید، عبارتند از:- وضعیت خانوادگی و کیفیت روابط خانوادگی او- درسهای آموختهشده از تجربههای زندگی او- اخلاقیات (اصول و نظام اخلاقی) و ارزشهای او- نگرش و طرز برخورد او در مواجهه با عشق، تعهد و برقراری ارتباط - فلسفهی روحی و مذهبی او- هدفهای زندگی فردی و شغلی (حرفهای) او- درصورت داشتن رابطههای قبلی، دلیلهای بههم خوردن آنها- و پارهای سؤالهای مفید دیگر...در دوران نامزدی، کنجکاویها و کسب اطلاعات پسر، بیشتر حول این محور است که آیا این دختر، میتواند قلب تپندهی خانهاش باشد و به کانون خانوادهاش، گرمی و صفا ببخشد یا خیر؟! چراکه ازدواج، همچون موجود زندهای است که وجود «مغزی متفکر» و «قلبی تپنده» برای ادامهی حیات آن ضروری است و در صورت عدم تعادل ایندو، ازدواج به ناکامی میانجامد! تعهد واقعی، یک حلقهی ازدواج، عقدنامه یا سند ازدواج یا سالهایی نیست که با یکدیگر زندگی کردهاید بلکه رفتار شماست در تکتک روزهای زندگیتان با فردی که دوستش دارید. «باربارا دیآنجلیس» تعهد به خود و همسر آیندهتان در دوران نامزدی با طیشدن دوران نامزدی و آغاز زندگی مشترک، هریک از زوجها باید همواره این جمله را درنظر داشته باشند که: «من خود را برای زندگی، آماده و همسر خود را انتخاب نمودهام. از حالا به بعد، تنها هدف من باید شادکردن همسری باشد که انتخابش کردهام و او مرا دوست دارد...» بنابراین من قول میدهم:- او را همیشه آنگونه که هست، دوست بدارم و هرگز از او نخواهم فردی باشد که نیست.- خودم را دوست بدارم زیرا هرچه خودم را بیشتر دوست داشته باشم، عشق بیشتری میتوانم نثار او کنم.- به احساسهای او (صرفنظر از درستی و نادرستی آن) توجه کنم و بدون قضاوتکردن، به سخنانش گوش فرادهم.- به این حقیقت که فکرها و عقیدههای او شاید با من تفاوت داشته باشد، احترام بگذارم اما از حقیقت و ارزش او همانقدر دفاع کنم که از مال خودم دفاع میکنم.- تحسین، احترام و قدردانی از او را بهعنوان انسان، بر زبان آورم و نشان دهم.- به نیاز روحی و جسمی او برای نزدیکی بیشتر به او، توجه نشان دهم.- به احساسات خودم توجه و به آنها افتخار کنم و آنها را با او سهیم شوم.- با او همچون مهمترین فرد زندگیام رفتار کنم چون او مهمترین فرد زندگیام است.ارزش تلقین و بازتاب چنین تعهد و فکرهایی، فوقالعاده مؤثر است. اینکه فرد به هنگام ازدواج چگونه است، مهم است اما مهمتر از آن، توانایی و آمادگی او برای پیشرفت و تغییریافتن میباشد. ازدواج همانند این است که زن و مرد بر روی طناب محکمِ بلندی راه بروند و هرکدام دستکم یکبار به پایین سقوط کرده باشند. بعضیها با این سقوط، آسیب میبینند اما زن و مردی که به هم وفادارند، بر روی توری که زیر طناب، تعبیهشده (لطف خداوند)، میافتند آنگاه دوباره به یاری هم برمیخیزند و دوباره با یکدیگر ادامه میدهند...! برخی دیگر از فایدههای تعهد در دوران نامزدی: - تعهد به رابطهی شما، هدفمندی میبخشد:یک رابطهی بدون تعهد، مانند قایقی بدون سکان در اقیانوس است. چنین قایقی هیچگونه اختیاری از خود ندارد که جهت و هدف خاصی را دنبال کند و در معرض وزش هر جریان بادی (موافق یا مخالف) خواهد بود. تعهد، به رابطهی شما، جهت و سمت میدهد و سبب میشود که رابطه به جلو برود نه آنکه بیهدف، دور خودش بگردد. - تعهد باعث میشود در رابطه، از خود مایه بگذارید:تفاوت یک رابطهی بدون تعهد و یک رابطهی باتعهد، مانند تفاوت بین اجارهکردن یک خانه و خریدن آن خانه است. اغلب مردم توجه کمتری به آپارتمان یا خانهای که مال خودشان نیست، دارند اما بهمحض اینکه اولین خانهشان را خریداری میکنند، همهچیز تغییر خواهد کرد بهطوری که چشمشان روی دیوارهایش، هر لکه و خرابی را میبیند. چهارچشمی کودکان و دوستانشان را میپایند تا مبادا چیزی را بریزند و یا بشکنند و به «مِلک» گرانبهای آنان صدمهای بزنند!وقتی تمام و کمال به کسی که به او علاقهمندید، متعهد میشوید، رفتار متفاوتی را پیشه خواهید کرد چراکه حالا قسمت بیشتری از وجودتان را در او سرمایهگذاری کردهاید. این حالت، به رابطهی شما اجازه میدهد که رشد کند و در جهاتی که هرگز بدون تعهد امکان نداشت، شکوفا شود.هنگامیکه به رابطهای متعهد میشوید، توجه و انرژی خود را بهطرز عمیقتری در آن سرمایهگذاری میکنید زیرا اکنون نسبت به این رابطه، احساس مالکیت دارید. - تعهد باعث امنیت روحی در شما میشود:آیا میتوانید تصور کنید که آپارتمان، خانه و یا یک دفتر کار را بدون اجارهنامه، اجاره کنید؟ هر لحظه صاحبخانه یا صاحب ملک، این حق را دارد که شما را بیرون کند. تصور کنید چه تنش و اضطرابی خواهید داشت وقتی بفهمید نامزدتان چندان به شما متعهد و پایبند نبوده است. رابطههاییکه فاقد هرگونه تعهدی هستند، همواره چنین تنشهای پنهانی را در خود خواهند داشت. بدون تعهد، احساس ناامنی خواهید داشت که نگرانی و تشویشی ناخودآگاه را در شما تولید خواهد کرد. [/TD] [/TR] [/TABLE] 3 لینک به دیدگاه
afa 18504 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مهر، ۱۳۹۰ طرح سؤال ، دریچه ای است كه به سوی شناخت از یكدیگر گشوده می شود. البته مهم این است كه به سؤال ها چگونه پاسخ داده شود. نحوه پاسخ دادن به سؤال ها، تصویری از طرف مقابل در ذهن دیگری می سازد. هرچه پاسخ ها واقعی تر و صادقانه تر باشند تصویری هم كه ساخته می شود صحیح تر خواهد بود. این امر كمك می كند تا زن و مرد راه بهتری را در زندگی پیدا كنند، این راه می تواند به ازدواج و یا قطع رابطه و عدم ازدواج ختم شود. رسیدن به هر یك از این راه ها در صورتی كه عاقلانه و درست باشد به نفع زن و مرد است. البته باید در نظر داشت كه هیچ پاسخی درست یا اشتباه نیست.هدف از طرح پرسش، این است كه متوجه شوید در شرایط خاص مورد نظر، چه رفتاری دارید و درباره گذشته و آینده چگونه فكر می كنید. برای خشنود كردن نامزدتان پاسخ هایتان را تغییر ندهید و از پاسخ های زیركانه ای كه بیانگر حقیقت نیستند خودداری كنید. پاسخ های غیرواقعی به منظور پیشگیری از جر و بحث، به نفع هیچ كس نیست.بهتر است به جای نامزدتان هم پاسخ ندهید و عقیده خاص خود را بیان كنید .مثلاً : اگر از شما می پرسند آیا بچه می خواهی یا نه؟ پاسخ ندهید كه نامزدم بچه نمی خواهد. - سعی كنید خصوصیات و خواسته های خود را كشف كنید. وقتی درباره خودتان به این شناخت دست یافتید، می توانید تصمیم بگیرید كه آیا نامزدتان می تواند در رسیدن به خواسته هایتان شریك زندگیتان باشد یا نه. - پاسخ هایتان باید روشن كند كه شما در زندگی مشترك چه انتظاراتی از همدیگر دارید، در ضمن با این پاسخ ها می توانید اولویت ها و رفتارهایی را كه حاضر به ترك آن نیستید، نشان دهید. اگر در خانه شلخته هستید و نمی توانید خود را تغییر دهید، بهتر است تا نامزدتان از این خصوصیت شما آگاهی داشته باشد. - به پاسخ های یكدیگر گوش كنید، اما دخالت نكنید، این تمرین ها برای آن است كه درباره همدیگر بیشتر بدانید نه این كه همدیگر را تغییر دهید. بهتر است فكر كنید آیا می توانید با نامزدتان همین گونه كه هست و بی آن كه توقع داشته باشید كه تغییر كند، زندگی مشترك تشكیل بدهید؟ یكسان بودن پاسخ ها و پرسش های مطرح شده، كلید خوشبختی در زندگی زناشویی نیست، بلكه برخورد شما با تفاوت ها تعیین كننده است. وقتی شما و نامزدتان در پاسخ به یك پرسش اختلاف عقیده دارید، راهنمایی های پیشنهادی «در شیوه گفتگو درباره تفاوت ها» را به كار بگیرید، زیرا به شما كمك می كند تا اختلاف هایتان را به تدریج حل كنید، وقتی دستتان را برای نامزدتان رو می كنید، آسوده می شود. به او می گویید: «ظاهر و باطن، من این هستم.» خودتان را صادقانه آشكار می كنید، باری از روی دوش خود برمی دارید و به اصطلاح توپ را در زمین بازی نامزدتان می اندازید و به او این امكان را می دهید كه بدون هیچ فرض نادرستی تصمیم بگیرد و شما را بپذیرد. اما وقتی نظر او برای شما قابل قبول نیست چه باید بكنید؟ اگر با پاسخ های نامزدتان موافق نباشید، چه خواهد شد؟ پی بردن به تفاوت ها به معنای اعلام ختم رابطه نیست، هرگز عدم اختلاف نظر، راز موفقیت زندگی مشترك به حساب نمی آید، اختلاف نظر با نامزدتان، فرصتی است تا مهارت های «مدیریت تفاوت ها» را بیاموزید. توجه داشته باشید: مدیریت تفاوت ها و نه مدیریت حل اختلاف . زیرا لزومی ندارد كه گفتگو درباره تفاوت ها به اختلاف منجر شود.طبیعی است كه از دست نامزدتان عصبانی و دچار سردرگمی و سرخوردگی بشوید، احتمالاً از دست دوستتان، رئیس و حتی همسایه تان هم دچار همین حالات می شوید. اما با كمی تلاش می توان دیدگاه های متفاوت را بدون این كه به مشاجره ختم شود به هم نزدیك كرد، مگر آن كه به شدت ستیزه جو باشید. گذشته شما توجه به گذشته خود و تأثیر آن بر شكل گیری شخصیت شما و خواسته هایتان در زندگی، نخستین گام های آمادگی برای ازدواج است. معمولاً زندگی پدر و مادرها سرمشق زندگی ما می شود و اگر از این سرمشق خوشمان بیاید، كم و بیش می دانیم كه شریك زندگیمان باید چه خصوصیاتی داشته باشد، اما اگر همان طور كه بزرگتر می شویم، از رابطه پدر و مادرمان خوشمان نیاید، می توانیم آن را با الگوی مد نظرمان عوض كنیم.به دقت به روابط افرادی كه شما و نامزدتان در كنار آنها بزرگ شده اید، توجه كنید. ویژگی هایی را كه موجب ایجاد روابطی استوار و شاد شده و آنها كه سبب تلخی زندگی شده اند به یاد بیاورید، مشخص كنید چه نگرش ها و رفتاری روابط این افراد را تیره و تار می كند. از اشتباهات و موفقیت های دیگران بیاموزید. اما توجه داشته باشید كه خودتان را با آنها مقایسه و یا تشبیه نكنید. تصمیم بگیرید تجربیات مثبت را به كار ببندید و از رفتارهای منفی دوری كنید. اگر از موهبت داشتن پدر و مادری خوشبخت برخوردار هستید، این شانس را دارید كه بفهمید ازدواج موفق 1.سالگرد ازدواج ، تاریخ تولد همسرتان و مناسبت هایی این چنین را همیشه به خاطر داشته باشید .گاهی كلیدهای كوچك ، قفلهای بزرگی را باز می كند. 2.اینكه او میداند كه شما چقدردوستش دارید كافی نیست .زیرا ، دراین مورد خاص دانستن مهم نیست ، بلكه ابراز كزدن است كه از اهمیتی به سزا برخوردار است. 3.هر بار كه یكدیگر را می بینید ، از چیزی مثل لباس یا مو یا نوع آرایش همسرتان تعریف كنید .زیرا توجه به این مسائل ، حاكی از توجه شما به همسرتان می باشد .زن و شوهر علاقه مندند تا كارهایی را كه در ظاهر خود برای خوش آیند همسرشان انجام می دهند مورد توجه او قرار گیرد و شما بااین كار ، خود را فردی فهمیده و دقیق معرفی خواهید كرد. 4..هیچگاه همسرتان را از جهت زیبایی با دیگران مقایسه نكنید .زیرا او اگر بسیار هم زیبا باشد ، باز زیباترین نیست و در مقایسه با زیباترین ، زیبایی او نقص به حساب خواهد آمد.در حالی كه باید در ذهن شما همیشه بهترین باقی بماند . 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده