Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مهر، ۱۳۹۰ :icon_razz: تداوم نداشت مرکزیت نداشت هدف متفاوت به عنوان الترناتیو نداشت گستردگی نداشت بازه زمانی ومخروطی شدن تعداد شیب منفی حدی داشت! کثرت خواستهارو شامل نمیشد مبنای هیجانی قاطی ماجرا شده بود و... اما بازهم خوب بود!! بله این خیلی خوب بود! این روزها که تلویزیون نگاه میکنم و جمعیتی را می بینم که به استقبال یک نفر آمده اند یاد این کمیک استریپ می افتم (خدایا این من گوساله ام را از ما نگیر!) 5 لینک به دیدگاه
Javid Maleki 11668 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مهر، ۱۳۹۰ و سوال این جاست که شعار مرگ بر دیکتاتور رو برای چی سر می دهیم و می دهند؟آیا اگر این زمینه دیکتاتوری این قدر برای ما هم فراهمه پس این صرفا یک شعار هست برای تخلیه هیجانات؟ خودت میگی شعار معنی شعار یعنی فقط تکلم کردن در یک بعد ......تا این تکلم یک بعدی بیاد تو جامعه ما بشه هدف و عمل چند بعدی ،قرنها طول خواهد کشید. با گفتن مرگ بر دیکتاتور فقط عقده سر دل رو میشه خالی کرد.....ولی در عمل مرگ بر کسی که این شعر رو تحت هر شرایطی میده!:JC_thinking: 3 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مهر، ۱۳۹۰ نميدونم چرا نسبت به اين تاپيك حس خوبي ندارم يه جور ترس توش موج ميزنه. راستي يكي از ديكتاتور هاي دنيا هم نابود شد قذافي مرد 3 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مهر، ۱۳۹۰ اينكه هر يك از ما ميتونيم يك ديكتاتور بلقوه يا كوچك باشيم قبول اصلا شكي توش نيست ولي محدوده ديكتاتوري ما به نسبت ادم هايي هست كه ميشناسيم و باشون در ارتباطيم در نتيجه كوچيك هست ولي ديكتاتور هاي هستن كه يك شهر يا كشور يا حتي جهان را تحت كنترل خود دارند مرگ بر ديكتاتور براي اونهاست و ربطي به تخليه هيجاني نداره تا کوچیکی محدوده دیکتاتوری رو از چه زاویه ای نگاه کنی...... من از دیکتاتوری که خودم نسبت به خودم و اطرافیانم دارم، از دیکتاتوری که توی انسانای نزدیک تر می بینم بیشتر می ترسم. این دیکتاتوری خودم (خود نوعی) همیشه همرامه و با تغییر موقعیت جغرافییم از بین نمی ره. مثل غده سرطانی همیشه باهامه و مایه آزار خودم و اطرافیان. خود دیکتاتوریش خیلی ناملموسه اما آثارش ملموس تره. همیشه از موقعیتا و استبدادای نامحسوس بیشتر ترسیدم تا ملموس. چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است!!!! استبدادی که عیانه تکلیفت باهاش مشخص تره. نحوه برخورد و استراتژیت در مقابلش مشخصه. اما چیزی که ناملموسه، چیزی که زیرپوستیه و خوب نمی شناسیش رو حتی گاهی میپذیریش و قبول می کنی که در حق دیگران روا داری یا اجازه بدی در مورد خودت اجرا کنن. چون اینقدر بهت نزدیکه که حتی لحظاتی اونو به عنوان قسمتی از جریان زندگیت می پذیری ، یا به عنوان یکی از حقوق حتی انسانی خودت که به خودت اجازه می دی این دیکتاتوری رو در برابر دیگران اعمال کنی . به دو دلیل نزدیکی بیش از حد این قضیه با خودت و دیگری ناملموس بودنش 4 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مهر، ۱۳۹۰ خودت میگی شعار معنی شعار یعنی فقط تکلم کردن در یک بعد ......تا این تکلم یک بعدی بیاد تو جامعه ما بشه هدف و عمل چند بعدی ،قرنها طول خواهد کشید. با گفتن مرگ بر دیکتاتور فقط عقده سر دل رو میشه خالی کرد.....ولی در عمل مرگ بر کسی که این شعر رو تحت هر شرایطی میده!:JC_thinking: گفتن خود این شعار خودش نشونه دیکتاتوریه. یعنی مرگ بر تو که دیکتاتوری و حق منو می خوری. چرا تو بخوریه و من نخورم. بیا پایین. نوبت منه!!! (لااقل این جمه ایه که من خیلی شنیدم: چرا اونا بخورن ما نه؟!! ) خیلی از کسایی که الان از قشر عادی دم از عدالت می زنن فقط ایده آل گرایی هستن که جنبه واقعیشونو با دادن موقعیت بهشون باید تخمین زد! 1 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مهر، ۱۳۹۰ تا کوچیکی محدوده دیکتاتوری رو از چه زاویه ای نگاه کنی......من از دیکتاتوری که خودم نسبت به خودم و اطرافیانم دارم، از دیکتاتوری که توی انسانای نزدیک تر می بینم بیشتر می ترسم. این دیکتاتوری خودم (خود نوعی) همیشه همرامه و با تغییر موقعیت جغرافییم از بین نمی ره. مثل غده سرطانی همیشه باهامه و مایه آزار خودم و اطرافیان. خود دیکتاتوریش خیلی ناملموسه اما آثارش ملموس تره. همیشه از موقعیتا و استبدادای نامحسوس بیشتر ترسیدم تا ملموس. چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است!!!! استبدادی که عیانه تکلیفت باهاش مشخص تره. نحوه برخورد و استراتژیت در مقابلش مشخصه. اما چیزی که ناملموسه، چیزی که زیرپوستیه و خوب نمی شناسیش رو حتی گاهی میپذیریش و قبول می کنی که در حق دیگران روا داری یا اجازه بدی در مورد خودت اجرا کنن. چون اینقدر بهت نزدیکه که حتی لحظاتی اونو به عنوان قسمتی از جریان زندگیت می پذیری ، یا به عنوان یکی از حقوق حتی انسانی خودت که به خودت اجازه می دی این دیکتاتوری رو در برابر دیگران اعمال کنی . به دو دلیل نزدیکی بیش از حد این قضیه با خودت و دیگری ناملموس بودنش بحث من نيست بحث سر ديكتاتوريه و اين قضيه ميتونه در و جود هر كسي باشه ميتونه در وجود يه ادم معمولي باشه من و تو با دايره ارتباطي محدود يا يه ادم كه رهبر يه مملكته مسلما اون رهبر با نيروي اهريمني ديكتاتوري ميتونه كار هاي وحشت ناكي انجام بده كه منوم تو نمي تونيم .. وگرنه با اين كه ديكتاتوري در هر نوعي خطرناكه موافقم ولي اونجوري خطرناك تره 1 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مهر، ۱۳۹۰ بحث من نيست بحث سر ديكتاتوريه و اين قضيه ميتونه در و جود هر كسي باشه ميتونه در وجود يه ادم معمولي باشه من و تو با دايره ارتباطي محدود يا يه ادم كه رهبر يه مملكته مسلما اون رهبر با نيروي اهريمني ديكتاتوري ميتونه كار هاي وحشت ناكي انجام بده كه منوم تو نمي تونيم ..وگرنه با اين كه ديكتاتوري در هر نوعي خطرناكه موافقم ولي اونجوري خطرناك تره کلی گفتم می دونم چی می گی.... فقط یه چیزی اونم این که اون رهبر هم یه روزی یه آدم گمنامی بود که هیچ کس نمیشناختش و تو کوچه توپ بازی می کرد !! و از سوپر سر کوچه خرید می کرد 1 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مهر، ۱۳۹۰ کلی گفتممی دونم چی می گی.... فقط یه چیزی اونم این که اون رهبر هم یه روزی یه آدم گمنامی بود که هیچ کس نمیشناختش و تو کوچه توپ بازی می کرد !! و از سوپر سر کوچه خرید می کرد بعله همينطوره اما در نهايت شعار مرگ بر ديكتاتور فقط جنبه تخليه هيجاني نداره و منظورش اين ديكتاتوريه كه بايد بميره نه شخص ديكتاتور 2 لینک به دیدگاه
Avenger 19333 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مهر، ۱۳۹۰ نميدونم چرا نسبت به اين تاپيك حس خوبي ندارم يه جور ترس توش موج ميزنه. راستي يكي از ديكتاتور هاي دنيا هم نابود شد قذافي مرد نترس اگه بترسی دیکتاتورا جری تر میشن 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده